جمعه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۰۴۴
ارتباط كهكشان ها و سياهچاله ها از بدو پيدايش
در مدار تاريكي
هيچ كس به درستي نمي داند كه هسته اوليه سياهچاله ها از كجا آمده است چگونه مواد به دور سياهچاله ها جمع شدند و كي سياهچاله ها از بلعيدن مواد فارغ مي شوند
003565.jpg
جورج موسر
ترجمه: سليمان فرهاديان
يكي از بزرگ ترين دستاوردهاي علم نجوم طي سده گذشته تشريح فعاليت ستارگان است. علي رغم آنكه ستارگان بسيار متنوعند، اما همه آن ها چرخه زندگي مشابهي را طي مي كنند. مهم ترين فرآيندهايي كه باعث ايجاد ستارگان مي شود، عبارتند از رمبش گرانشي (gravitational collapse) و همجوشي هسته اي. اما هم اكنون اخترشناسان به اين نتيجه رسيده اند كه روش مشابه ديگري نيز براي تولد كهكشان ها وجوددارد.
از نوار وسيعي كه ما آن را به اسم كهكشان راه شيري مي شناسيم تا كوآزارهاي موجود در افق جهان شناخته شده كه به طور شگفت انگيزي درخشانند، همه كهكشان ها به طريق يكساني تشكيل شده اند؛ از جاذبه متقابل و ـ براساس آخرين دستاوردهاي علم فيزيك ـ در اثر جاذبه سياهچاله هاي بسيار عظيم.
مشاهداتي كه در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۶۰ روي كوآزارها صورت گرفت، بيانگر آن بود كه فقط سياهچاله هاي بزرگ ـ به جرم چند ميليون يا چند ميليارد برابر خورشيد ـ مي تواند عامل اصلي تشكيل كهكشان ها باشد. طي دهه هشتاد نيز سياهچاله هايي مشاهده شدند كه مي توانست توجيهي براي كهكشان هاي بسيار درخشان باشد. با ساخت تلسكوپ فضايي هابل و پايگاه راديو تلسكوپ بسيار بزرگ، اكتشافات بعدي با سرعت بيشتري انجام پذيرفت.
ستاره ها و ابرهاي گازي بين ستاره اي در مركز بسياري از كهكشان ها با سرعت شگفت انگيزي در حال حركتند. به نظر مي رسد كه اين ستارگان تحت تاثير گرانش اجرام نامريي باشند.
به احتمال بسيار زياد اين اجرام نامريي همان سياهچاله ها هستند، هر چند كه احتمال وجود خوشه هاي ستاره اي چندان دور از ذهن نيست.
هم اكنون تعداد سياهچاله هاي بسيار عظيم را تا حدود ۳۴ عدد تخمين مي زنند.
در مورد مشخصات اين سياهچاله هاي بسيار عظيم نيز بايد گفت كه اين سياهچاله ها نه تنها در كوآزارها يا كهكشان هاي شبه كوآزار موجودند بلكه در ساير كهكشان هاي كم نورتر نيز يافت مي شوند. در حقيقت لازمه وجود آن ها شكل بيضوي كهكشان هاست: خواه كهكشان كاملاً بيضوي باشد يا مثل كهكشان راه شيري ما نسبتاً تغيير شكل پيدا كرده باشد. كهكشان هاي كاملاً تخت سياهچاله ندارند. نكته ديگر آنكه جرم اين سياهچاله تقريباً با جرم قسمت بيضوي كهكشان متناسب است. جرم يك كهكشان را نيز مي توان از روي ميزان درخشندگي آن محاسبه كرد. جرم سياهچاله در حدود ۱۵ درصد جرم كهكشان ميزبان آن هاست. اما اخيراً نكته ديگري در مورد سياهچاله ها كشف شده است كه در مجله Astrophysical Journal letters منتشر شده است. اين محققين دريافتند كه جرم سياهچاله ها با متوسط سرعت ستاره ها متناسب است. به عبارت ديگر در محدوده خطاي تجربي رابطه بين سرعت و جرم كاملاً معتبر است. هر چند كه تاكنون رابطه كاملاً دقيقي براي ارتباط بين جرم سياهچاله و سرعت ستارگان به دست نيامده است، اما همه بر اين نكته اتفاق نظر دارند كه هر سياهچاله اي كاملاً متناسب با كهكشاني است كه در آن قرار دارد. اما پرسشي كه هم اكنون مطرح مي شود اين است كه آيا در ابتدا سياهچاله به وجود آمده و سپس اين سياهچاله جرم كهكشان را تعيين مي كند؟ اين دانشمندان خاطرنشان مي كنند كه سرعت ستارگان نه تنها به جرم كهكشان بلكه به اندازه آن نيز بستگي دارد. هر چقدر كه مدار بيضوي كهكشان كوچك تر باشد، حركت ستارگان سريع تر خواهد بود. آنان مي گويند براساس اين واقعيت مي توان گفت كه رابطه بين سرعت و جرم كهكشان بسيار دقيق تر از ارتباط ميزان درخشندگي و جرم آن است.
براي آنكه يك سياهچاله بسيار بزرگ داشته باشيم، كهكشان ميزبان آن نه تنها بايد سنگين باشد بلكه لازم است كوچك و چگال نيز باشد.
به عبارت ديگر جرم يك سياهچاله توسط همان عاملي معين مي شود كه اندازه كهكشان را مشخص مي كند.
به نظر مي رسد كه اندازه يك كهكشان طي فرآيند تشكيل آن مشخص مي شود. هنگامي كه گازهاي تشكيل دهنده يك ستاره متراكم شده و ستاره را به وجود آوردند، اندازه ستاره مورد نظر براي هميشه ثابت باقي مي ماند. بنابراين به نظر مي رسد نه سياهچاله و نه كهكشان هيچ كدام پيش از ديگري به وجود نيامدند بلكه به طور همزمان تكامل يافتند. اندازه آن ها نيز توسط مقدار ماده موجود و گرانش اعمال شده از سوي ماده سياه تعيين مي شود. در عين حال بعضي از دانشمندان گمان مي برند با پذيرش اين تئوري، شواهد تاريخي موجود كه بيانگر فاصله زماني بين شروع فعاليت هاي كوآزارها و تشكيل ستارگان است، نقض شود. هيچ كس به درستي نمي داند كه هسته اوليه سياهچاله ها از كجا آمده است، چگونه مواد به دور سياهچاله ها جمع شدند و كي سياهچاله ها از بلعيدن مواد فارغ مي شوند، اما هنر علم در اين است كه با استفاده از داده هاي موجود بهترين پاسخ را براي اين گونه پرسش ها بيابد.
براي جمع آوري اطلاعات كافي تلسكوپ فضايي هابل رابطه بين كهكشان ها و سياهچاله ها را در سبك ترين و سنگين ترين كهكشان ها بررسي مي كند. در عين حال ماهواره اشعه X چاندرا سرگرم جست وجوي سياهچاله در كهكشان هاي دور و نزديك است و تجهيزات زميني نيز به فعاليت خود براي يافتن سياهچاله ها در مركز كهكشان راه شيري ادامه مي دهند.
Scientific American

كامپيوترهاي كوانتومي
003580.jpg
ترجمه: ناصر گوهري
در يكي از آزمايشگاه هاي دانشگاه ميشيگان، با استفاده از يك پالس نوري بسيار سريع و چاه كوانتومي مواد نيمه رساناي مغناطيسي، مقيد شدن كوانتومي سه الكترون ثابت شد و اين گامي ديگر در جهت واقعيت بخشيدن به كامپيوتر كوانتومي قابل استفاده بود.
در حالي كه آزمايش هاي متعددي در سال هاي اخير موفق به مقيدساختن ذرات به صورت دو تايي شده بودند محققان بسيار كمي روي مقيدسازي سه ذره و يا حتي بيشتر بررسي مي كنند.
نتايج تحقيق حاضر در وب سايت Nature Materials در ۲۳ فوريه آمده است و روز چهارم مارس در نشريه Nature Materials تحت عنوان «مقيد ساختن چند اسپيني القاي اپتيكي در يك چاه كوانتومي نيمه رسانا» چاپ شد. پديدآورندگان مقاله جي مينگ باو، آندره براگس و ساير همكارانشان بودند. مقيدسازي الكترون ها كه براي ساخت كامپيوترهاي كوانتومي لازم است يكي از ويژگي هاي مرموز مكانيك كوانتومي است كه نظريه هاي كلاسيكي را نقض مي كند. كامپيوترهاي كوانتومي محاسبات بسيار پيچيده كه انجام آن براي كامپيوترهاي كلاسيكي غيرممكن است را با سرعت بسيار بالايي مي توانند انجام دهند.
به طور خلاصه، مقيدسازي، حالت خاصي از مجموعه ذرات انرژي يا ماده را توصيف مي كند طوري كه ارتباط آن ها با هم به گونه اي است كه ذرات صرف نظر از اين كه چه اندازه با هم فاصله دارند بر هم اثر مي كنند. اينشتين اين اثر را اندركنش شبح گونه ناميده بود. براي استفاده كوانتومي لازم جهت ذخيره سازي و آماده سازي اطلاعات در كامپيوترهاي كوانتومي بايد بتوان گرفتار شدن ذرات را كنترل كرد. كامپيوترهاي كوانتومي توان محاسباتي بسيار عظيمي خواهند داشت و امكان محاسبه بسيار سريع مسايل رياضي مانند فاكتورگيري از اعداد بزرگ را فراهم خواهد ساخت. تيم متشكل از محققان دانشگاه ميشيگان كه ساليان متمادي است روي اين مسئله كار مي كنند از پالس هاي ليزري بسيار سريع (۵۰ تا ۱۰۰ فتوثانيه) و روش هاي همدوسي براي ايجاد و كنترل حالت هاي مقيد در يك چاه كوانتومي كادميوم تلوريد (CdTe) استفاده كردند.
در اين روش روي بر هم كنش ميان اكسايتون (exeiton)هاي جايگزين و ناخالصي هاي پارا مغناطيسي تاكيده شده است كه مي تواند براي مقيدسازي تعداد دلخواهي از اسپين ها مورد استفاده قرار گيرد. در حضور ميدان مغناطيسي خارجي، پالس ليزري القايي اكسايتون هاي جاي گزيده را با شعاعي در حدود ۰۰۵/۰ ميكرون در يك چاه CdTe ايجاد مي كند.
ناخالصي هاي مربوط به الكترون ها، اكسايتون هاي موجود را پر مي كنند. به گونه اي كه به نظر مي رسد حالت مقيد در حال حركت است. اين فرآيند شامل انتقال هاي رامان تشديدي ميان حالت هاي اسپين دوتايي زمين است. در اين آزمايش پيدا كردن اثر حالت مقيد شامل m الكترون معادل با آشكارسازي m امين هارمونيك فركانس زيمن با مقادير بازتابي متفاوت است. اين گروه با روش هاي گوناگون در تلاش براي دستيابي به كنترل بر هم كنش هاي ميان qubitها است. از ميان روش هاي مختلفي كه فيزيكدانان ارائه مي كنند راه حل هايي كه بر پايه تكنولوژي نيمه رساناها است شبيه به روش تحقيق اين گروه است. به عنوان مثال يك چاه ممكن است تعداد زيادي ذره را شامل شود براي انجام اين آزمايش بايد از پيشرفت هاي نانوتكنولوژي هم استفاده كرد. مرلين عضو كميته تحقيق دانشگاه ميشيگان مي گويد: «روش ما به صورت يك مجموعه خاص و مقياس بندي شده است به اين مفهوم كه اهداف كاملاً روشني را براي كاربردهاي محاسباتي نشان مي دهد. انتظار مي رود كه رمزنويسي (Cyptogrophy) يكي از اولين كاربردهاي اين روش باشد. محققان اين پروژه را در آزمايشگاه فيزيك اپتيك چند منظوره (Opil) كه يكي از آزمايشگاه هاي دانشگاه ميشيگان است انجام داده اند.

پيشگيري با ليزر
003575.jpg
در آينده استفاده از ابزار نوك تيز يا پرتو X فراموش مي شود و دندانپزشك ها براي پيدا كردن پوسيدگي هاي دندان از يك روش بدون درد استفاده خواهند كرد كه بر پايه فناوري ليزري طراحي شده است. اين روش اپتيكي كه در دانشگاه تورنتو توسعه يافته است، مي تواند پوسيدگي و سوراخ هاي دندان را در اولين مراحل تشكيل شدن آنها شناسايي كند. پروفسور آندرياس مندليس از دپارتمان مهندسي صنايع و مكانيك دانشگاه تورنتو مي گويد: با استفاده از اين روش تا عمق ۵ ميلي متري داخل يك دندان را هم مي توان مشاهده كرد، همچنين نقاط مشكوك به پوسيدگي در زير دندان ها كه توسط چشم غيرمسلح مشاهده نمي شوند با اين روش شناسايي مي شود. با استفاده از يك وسيله شبيه به ليزر مدادي (Pointer)، نور مادون قرمز با فركانس هاي مختلف به دندان ها تابيده مي شود. به محض آنكه نور تابيده شده به يك دندان نفوذ مي كند اندكي آن را گرم مي كند و باعث تابش نور مادون قرمزي مي شود كه پوسيدگي ها را مشخص مي كند. فركانس هاي بالاتر براي مشخص كردن پوسيدگي هاي نزديك به سطح دندان بسيار خوب عمل مي كند، در حالي كه فركانس هاي پايين معايب موجود در قسمت هاي داخلي تر در زير ميناي دندان را نشان مي دهد. اين روش كه در آن از گرماي توليد شده توسط ليزر استفاده مي شود نمايش دروني
(depth profilometery) ناميده مي شود. هر چند پرتوهاي ايكس (X) استاندارد پوسيدگي هاي دندان ها را نشان مي دهد اما مزيت استفاده از نور ليزر در اين است كه عيب ها و پوسيدگي ها در اولين مراحل شروع پوسيدگي مشخص مي شوند و همچنين به پيش بندهاي محافظ كه بيماران را از خطر پرتو X محافظت مي كند در روش جديد احتياجي نيست.
اين روش در آينده احتمالاً كاربردهايي در زمينه تشخيص سرطان هاي پوستي و بيماري هاي زير پوست خواهد داشت همچنين مي توان خدشه هاي وارد شده بر مواد يا قطعات الكترونيكي لايه نشاني شده را شناسايي كرد. اين تحقيق در نشريه مرور ادوات علمي Reviewof Scienti ficinstruments)) در ماه ژانويه چاپ شده است.

پيري ـ ۳
جيمز كينگلند
ترجمه: حسن سالاري
در قسمت قبلي نگاه ژرف برخي از تغييرات ظاهري پيري معرفي شد. در اين قسمت به وقايع مولكولي اشاره مي كنيم كه پشت صحنه پيري قرار دارند. در سطح مولكولي، وقايع متناقضي وجود دارد. دو ماده از مهم ترين مواد لازم براي حيات، بيشترين آسيب را به ما وارد مي كنند:
اكسيژن و گلوكز
در تنفس هوازي از اكسيژن براي تجزيه مولكول هاي آلي نظير چربي و كربوهيدرات استفاده مي شود تا انرژي آزاد شود. فرآورده جانبي اين روند حياتي، مواد بسيار فعالي هستند كه «راديكال آزاد» ناميده مي شوند. اين مواد به مولكول هاي بدن، به خصوص مولكول هايي كه در ميتوكندري ها وجود دارند، آسيب مي رسانند. ميتوكندري ها كه واكنش هاي تنفس سلولي در آنها رخ مي دهد، DNA كوچك اما بسيار حياتي دارند. اين DNA به آسيب راديكال هاي آزاد بسيار حساس است. راديكال هايي مانند «پراكسيد هيدروژن» كه فعاليت كمتري دارند، در سلول انتشار مي يابند و به هسته وارد مي شوند. اين راديكال ها مي توانند به DNA موجود در كروموزوم ها آسيب برسانند.
چربي ها در هر كجاي بدن كه باشند، از حمله راديكال هاي آزاد در امان نمي مانند. چربي هايي كه غشاهاي سلول را مي سازند، چربي هايي كه به هورمون تبديل مي شوند و رنگيزه هاي چشم به آسيب راديكال ها حساس اند. شكل مضر كلسترول در خون كه «لپوپروتئين كم چگال» يا LDL ناميده مي شود، نيز آسيب مي بيند. اين واقعه در نگاه اول ممكن است واقعه خوبي به نظر برسد. اما وقتي LDL به وسيله راديكال هاي آزاد اكسيده مي شود، به شكلي تغيير مي كند كه دستگاه ايمني نمي تواند آن را به عنوان مولكول خودي شناسايي كند و آن را هدف حمله قرار مي دهد. اين فرآيند ممكن است به شكل گيري رسوبات چربي در سرخرگ ها كمك كند.
خوشبختانه، ويتامين هايي مانند ويتامين E و C همانند فراشي پرتوان بدن را از وجود راديكال هاي آزاد پاكسازي مي كنند. اين ويتامين ها را «آنتي اكسيدانت» نيز مي نامند. برخي آنزيم ها نيز چنين نقشي دارند. براي مثال، آنزيمي به نام «كاتالاز» پراكسيد هيدروژن را به آب تبديل مي كند. تخمين زده مي شود كه هر روز بيش از ده هزار راديكال آزاد به هر سلول بدن ما آسيب مي رسانند. بيشتر اين آسيب ها با سازوكارهاي ترميمي بدن جبران مي شوند. اما همه آسيب ها ترميم نمي شوند و طي ساليان زندگي تجمع مي يابند. قندها نيز مي توانند مولكول هاي حياتي زيانباري باشند. گلوكز طي فرآيندي به نام «گليكوزيله شدن» به پروتئين ها متصل مي شود.
براي مثال، پوست صورت در اثر افزايش اتصالات بين رشته اي در پروتئين هاي كلاژن، چروكيده مي شود و انعطاف پذيري آن كاهش مي يابد. اين تغييرات، نتيجه گليكوزيله شدن رشته هاي كلاژن هستند. اثرات اين خرابي ها را در هر جايي از بدن كه كلاژن وجود دارد، به خصوص در سرخرگ ها، رباط ها، زردپي ها و شش ها مي توان مشاهده كرد. وقتي كلاژن ديواره سرخرگ ها، گليكوزيله مي شود، مانع عبور پروتئين ها مي شود. اين امر ممكن است يكي از عوامل تجمع LDL در سرخرگ ها باشد. همه پروتئين ها شكاري براي گليكوزيله شدن هستند. اين گونه پروتئين ها حلاليت كمتري دارند و ديرتر تجزيه مي شوند. شواهدي وجود دارد كه گليكوزيله شدن را از عوامل پشت پرده تشكيل پلاك هاي آلزايمري در مغز معرفي مي كنند. براساس نظريه اي كه طرفداران زيادي دارد، پيري نتيجه تجمع آسيب هاي ترميم نشده در DNA، ليپيدها و پروتئين ها طي زندگي است و اغلب اين آسيب ها از فعاليت راديكال هاي آزاد و فرآيند گليكوزيله شدن ناشي مي شوند. اين نظريه «نظريه تجمع خطا» ناميده مي شود. همين طور كه به سنين پيري نزديك مي شويم، از كارايي آنزيم ها و پروتئين هاي ساختماني كه نيمه عمر بالايي دارند، كاسته مي شود. اغلب اين تغييرات نتيجه آسيب مستقيم اند، اما گاهي نتيجه خطاهاي ترميم نشده DNA هستند. اين گونه خطاها كه جهش ناميده مي شوند، با تقسيم سلولي به سلول هاي بعدي انتقال مي يابند. بدترين نوع جهش ها باعث تقسيم خارج از كنترل سلول ها مي شوند. براي مثال، جهش در ژن هاي سركوبگر تومور كه P16 و P53 ناميده مي شوند، در بسياري از سرطان ها ديده مي شود.
خوشبختانه حتي بعد از خوب كار نكردن سازوكارهاي ترميم DNA، بدن ما ترفندهايي براي جلوگيري از تقسيم شدن بي رويه سلول ها دارد. در انتهاي كروموزوم ها ساختارهايي به نام «تلومر» وجود دارد كه با افزايش سن سلول از طول آنها كاسته مي شود. DNA موجود در تلومرها در ساختن پروتئين دخالت ندارند، اما تلومرها براي همانندسازي موفقيت آميز كروموزوم ها طي تقسيم سلول ضروري اند. وقتي تلومر خيلي كوتاه مي شود، ژن هايي در سلول فعال مي شود كه از تقسيم شدن سلول جلوگيري مي كنند. اين امر تعداد تقسيم هايي را محدود مي سازد كه يك سلول مي تواند انجام دهد. بنابراين، سلول در برابر سرطان بيمه مي شود. اما اين گونه فعاليت ها كه بدن را در برابر تقسيم شدن مهار گسيخته سلول ها محافظت مي كنند، توان نوسازي بافت ها و اندام ها را نيز كاهش مي دهند. البته، همه چيز به اين سادگي نيست، زيرا برخي بافت هاي پيكري با وجودي كه ما پير مي شويم، به تقسيم شدن ادامه مي دهند. اگر تلومرهاي سلول هاي زايا (كه از آنها اسپرم و تخمك پديد مي آيند) پيوسته كوتاه مي شدند، گونه ما منقرض مي شد. آنزيمي به نام «تلومراز» با ترميم تلومرها از اين سرنوشت جلوگيري مي كند. ژن تلومراز تنها در سلول هايي فعال مي شود كه تقسيم شدن نامحدود آنها ضروري است. اما اگر ژن هايي آسيب ببينند كه توليد تلومراز را در سلول هاي عادي سركوب مي كنند، اين سلول ها دچار توهم ناميرا شدن مي گردند و به سلول هاي سرطاني تبديل مي شوند.

نوبليست ها
فردريك ژوليو - كوري
فيزيكدان فرانسوي (۵۸۱۹-۱۹۰۰)
Frederic Joliot- Curie
شيمي عناصر راديواكتيو ۵۱۹۳
فردريك ژوليو - كوري
003570.jpg

فردريك ژوليو كه فرزند يك مغازه دار ثروتمند پاريسي بود، در دانشكده فيزيك و شيمي مشغول به تحصيل شد و در ۱۹۲۳ پژوهش هاي حرفه اي خود را در انستيتوي «راديوم» زير نظر ماري كوري آغاز كرد. او در سي سالگي موفق به كسب درجه دكترا شد و در ۱۹۳۶ كرسي جديدي در مبحث شيمي هسته اي در كالج «دو فرانس» به وي واگذار شد. وي پس از جنگ جهاني دوم كه طي آن سهم به سزايي در سازمان مقاومت فرانسه داشت، به رياست اداره تداركات انرژي اتمي برگزيده شد و از ۱۹۵۰ - ۱۹۴۶ در همين مقام به خدمت پرداخت و سرانجام در ۱۹۵۶ به رياست انستيتوي راديوم منصوب شد.
ژوليو در ۱۹۲۶ با ايرن كوري (I.Curie) دختر ماري كوري ازدواج كرد و نام خانوادگي اش را از ژوليو به ژوليو - كوري تغيير دارد. آنها در ۱۹۳۱ پژوهش هايي را آغاز كردند كه ره آوردش براي آنها جايزه نوبل شيمي سال ۱۹۳۵ بود. اين زوج جوان طي آزمايشاتشان موفق به كشف راديواكتيويته مصنوعي شدند. فردريك ژوليو كوري خود جريان اكتشافشان را بدين گونه شرح مي دهد: ما آلومينيوم را با پرتوهاي آلفا (هسته اتم هليم سنگين كه از دو پروتون و دو نوترون ساخته شده است) بمباران كرديم. پس از سپري شدن مدت معيني منبع ساطع كننده پرتوهاي آلفا را برداشتيم. در اين لحظه بود كه مشاهده كرديم ورقه آلومينيوم در زماني معادل بيش از چندين دقيقه همچنان به نشر الكترون هاي مثبت از خود ادامه مي دهد. آنچه روي داد اين بود كه اتم پايدار آلومينيوم يك ذره آلفا را جذب كرده و خود به ايزوتوپي ناشناخته از سيليكون تغيير يافته بود. اين ايزوتوپ ناشناخته عنصر راديواكتيويته اي با نيمه عمر معادل ۳۵ دقيقه بود. اهميت بسيار اين كشف در اين بود كه براي نخستين بار شواهد شيميايي محكم و واضحي در باب تغيير و تبديل عناصر به دست داد و دريچه تازه اي را به سوي يك رشته تقريباً جديد گشود. بدين ترتيب شمار بسياري از راديو ايزوتوپ ها به وجود آمدند و به ابزاري ضروري و اجتناب ناپذير براي شاخه هاي مختلف علم تبديل شدند. مدارك هيجان انگيز در تاييد كشف ژوليو - كوري ها زماني به دست آمد كه فردريك تشخيص داد كه سيكلوترن آزمايشگاه ارنست لاورنس (E.Lawrence) در كاليفرنيا بايد به طور اتفاقي قادر به خلق عناصر مصنوعي باشد. از اين رو وي به آنها طي تلگرافي اطلاع داد كه سيكلوترن آزمايشگاه شان را خاموش كرده و گوش به زنگ باشند. بدين ترتيب بود كه براي نخستين بار عنصر راديواكتيويته نيتروژن - ۱۳ به ثبت رسيد. ژوليو - كوري در ۱۹۳۹ با درك اهميت كشف شكافت هسته اي توسط اتو هان (O.Hahn) به بينش تازه اي دست يافت. بدين ترتيب وي پژوهش هاي هان را مورد تاييد قرار داد و به احتمال وجود واكنش هاي زنجيره اي پي برد. او سپس تشخيص داد كه واكنش زنجيره اي تنها مي تواند در نتيجه وجود يك مهارگر براي كند ساختن جنبش نوترون ها به وجود آيد. در آن زمان يك مهارگر خوب آب سنگين بود كه در مقياس زياد و تنها در نروژ توليد مي شد. ژوليو - كوري با آينده نگري بسيار دولت فرانسه را متقاعد به خريد كل موجودي آب سنگين، در مجموع ۱۸۵ كيلوگرم ساخت و براي ممانعت از دستيابي ارتش پيشرفته آلمان به اين منبع، مقدمات ارسال آن به انگلستان را فراهم ساخت.
003585.jpg

ايرن ژوليو - كوري
فيزيكدان فرانسوي (۵۶۱۹-۱۸۹۷)
Irene Joliot-Curie
شيمي عناصر راديواكتيو ۵۱۹۳
ايرن كوري، فرزند پير و ماري كوري، كاشفان راديوم، در شهر پاريس به دنيا آمد. او تنها مدت كوتاهي به تحصيل در مدارس رسمي پرداخت و در عوض فيزيك را نزد مادرش، رياضي را نزد پل لانگوين (P.Langevin) و شيمي را در محضر جين باپتيست پرن (J.B.Perrin) فرا گرفت. وي ابتدا به عنوان راديولوژيست، مشغول به كار شد و بعدها در دانشگاه سوربن حضور يافت. در ۱۹۲۱ پژوهش هايش را در انستيتوي راديوم مادرش آغاز كرد و تا پايان عمر ارتباطش را با اين مركز حفظ كرد.
او در ۱۹۴۵ به رياست انستيتو برگزيده شد به علاوه از ۱۹۳۶ به عنوان استاد به تدريس در دانشگاه سوربن پرداخت. ايرن همانند خيلي چيزهاي ديگر راه مادرش را دنبال كرد و در ۱۹۳۵ به خاطر كار مشتركي كه با شوهرش، فردريك ژوليو - كوري انجام داد برنده جايزه نوبل شيمي شد. او بعدها تقريباً كشف اتوهان مبني بر شكافت هسته اي را پيش بيني كرد اما همانند ساير فيزيكدانان آن دوران، پذيرش چنين فرضيه اي برايش بسيار دشوار مي كرد. ايرن نيز همانند مادرش دانشمندان بسياري را تربيت كرد از جمله دخترش، هلن ژوليو - كوري كه با پسر همكار قديمي ماري كوري، لانگوين، ازدواج كرد. هلن و برادرش پل بعدها فيزيكدانان برجسته اي شدند.

علم
ادبيات
اقتصاد
ايران
تكنيك
جامعه
رسانه
زمين
شهر
كتاب
ورزش
هنر
يادداشت
صفحه آخر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  تكنيك  |  جامعه  |  رسانه  |  زمين  |  شهر  |
|  علم  |  كتاب  |  ورزش  |  هنر  |  يادداشت  |  صفحه آخر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |