سه شنبه ۱۰ تير ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۹۳ - July . 1, 2003
شهريه گرفتن يا نگرفتن مسأله اين است
001820.jpg
مديران هنوز خستگي برگزاري امتحانات و دادن كارنامه و پاسخگويي مشكلات امتحاني را از خود دور نكرده اند. اما تيرماه آغاز شده است و فصل شروع ثبت نام دانش آموزان در مدارس است. جبهه اي ديگر گشوده شده است تا مديران بار ديگر، مبارزه دلهره آور را با حملات مكرر رسانه ها، بويژه صدا و سيما آغاز كنند. در اين جنگ پرآشوب،صدايي از كسي نمي شنويم، دفاعي نمي بينيم، كسي نيست كه از سردرگمي مديران كه گرفتار «لابيرنت» ثبت نام شده اند، بكاهد. مديريت در مدارس دولتي و اداره بهينه مدرسه، عبور كردن از هفت خوان رستم است. يكي از آنها گذر از تنگنايي است به نام كانال ثبت نام. ديگري اداره امور مدرسه، با دست هاي خالي و تأمين انتظارات آموزشي و سومي تحمل حملات پي درپي رسانه اي به نام صدا و سيماست. بقيه را بهتر است مديران ديگر فهرست كنند. به درستي كه منصفانه نيست. اجازه دهيد مديران هم سخن بگويند تا راز اين قصه گشوده شود. ممكن است خوشايند نباشد، ولي واقعيت است. هزينه هاي يك مدرسه دولتي بستگي دارد به : فضاي مدرسه، تعداد كاركنان، تعداد دانش آموزان، نيازهاي تجهيزاتي، هزينه هاي تعميراتي، هزينه هاي جاري، هزينه هاي خدماتي، هزينه برگزاري امتحانات، هزينه تايپ و تكثير و كاغذ و جوهر و سرويس و هزينه تعمير وسايل مدرسه و ده ها هزينه پيش بيني نشده كه مديران در طي سال با آن مواجه هستند. سرانه اي كه در اختيار مدارس قرار مي  گيرد، به اندازه اي نيست كه حتي بخش كوچكي از هزينه ها را تأمين كند. ناچار بايد به كمك هاي مردمي متوسل شد. مديران مدارس بايد يك شعبده باز باشند تا بتوانند با حساب خالي بانكي آن همه هزينه  را تأمين كنند. ولي آنها شعبده باز نيستند. انسان هاي شريفي هستند كه اكثراً قصد خدمتگزاري دارند، بايد خيلي ستبر و قوي باشند، تا توهين هاي همشهريان و اولياي دانش آموزان را عمداً و سهواً بشنوند و باز مقاومت كنند و به خدمت ادامه دهند.
من شاهد پخش برنامه ساعت۳۰ : ۷ روز سه شنبه ۳/۴/۸۲ از يكي از شبكه هاي صدا و سيما بودم. آقاي گوينده قصد محاكمه جانانه اي داشت و با توپ پر از مدارس نسق مي گرفت، شاهدان هم بچه هاي معصومي بودند كه در سر راه خبرنگار محترم قرار گرفته بودند. آقاي خبرنگار از يك نوجوان پرسيد: «در مدرسه براي ثبت نام چه قدر پول داده اي؟»
- آقا، ما ده هزار تومان داده ايم.
- به زور از تو گرفته اند يا اختياري بوده است؟
- آقا... به زور از ما گرفته اند.
(سر گردنه برايم تداعي شد. با عرض معذرت از تمامي مديران محترم مدارس كه تريبوني هم در اختيار ندارند).
- خوب چرا پول را داده اي؟
- آقا، آخر كارنامه ما را نمي دادند.
باز هم آقاي خبرنگار عين همين مصاحبه را با چند نوجوان ديگر تكرار كرد. بعد هم مسئولان محترم بازرسي و قوه قضائيه و شكايات و غيره و غيره... به محاكمه غيابي مديران مدارسي پرداختند كه مطالبه اندك هزينه اي براي اداره مدارس همين جوانان و نوجوانان كرده اند و البته به خوبي آگاهند كه وصول كمك هاي مردمي در طول سال چه مشقات و مشكلاتي را در پي دارد و چگونه اوقاتي كه بايد صرف برنامه ريزي هاي آموزشي و تربيتي بشود، به خاطر وصول وجوه كمك هاي مردمي و تأمين هزينه هاي مدرسه به هدر مي رود.
وارد جزئيات نمي شوم. كاري ندارم كه در بعضي مدارس اين شهر، شهريه هاي يك ميليون توماني به سادگي رد و بدل مي شود. كاري ندارم كه ميزان بالاي قبولي با نمرات ايده آل، چگونه مراجعين را مرعوب مي كند تا ايثار دسته چك هاي خود را نشان دهند. كاري ندارم كه پدري از هزينه  ماهانه هزار توماني هم براي فرزندش عاجز است. كاري ندارم كه يك بام و دو هوا، چگونه روح جوانمردي و گذشت و احترام به نهادي مقدس مانند آموزش و پرورش را مي فرسايد و تضعيف مي كند. سخن من با برنامه ريزان محترم صدا و سيماست، كه نقش مهمي در رفع مشكلات مردم و برقراري آرامش و امنيت فكري در جامعه دارند. شايد هم حسن نيت است و سوءنيت نيست. ولي حكايت از ناآگاهي نابخشودني نهادي است كه با درآمدهاي باور نكردني، نه تنها دغدغه  ثبت نام فرزندان پرسنل خود را ندارد، بلكه قادر است به راحتي به اداره امور مالي و خدماتي خود بپردازد و دغدغه  مالي نداشته باشد و از آسيب هاي جانبي هم محفوظ بماند. ولي چرا و چگونه است كه خشم مردم را بيدار مي كنند و به آن دامن مي زنند و آنان را در مقابل مديران مدارس قرار مي دهند و به نتايج منفي آن نمي انديشند. وقتي جلوي جواني را مي گيريد و مدرسه او را به خاطر ماهي هزار تومان يا اندكي كمتر يا بيشتر كه مدير قسط بندي كرده است، به محاكمه مي كشيد و كارنامه اش را كه حاصل زحمات يكساله تحصيلي است با مبلغي معادل چند هزار تومان(عددي ۴ رقمي) مبادله مي كنيد، آيا فكر كرده ايد كه بر سر فرهنگ اين مردم و باورهاي آنان چه بلايي مي آوريد و چه بغض و كينه اي در درون سينه او مي نشانيد؟
چه خوب است كه آموزش و پرورش، از مجريان اين گونه طرح ها در صدا و سيما، براي مديريت مدارس دولتي خود دعوت كند، تا ببينند كه آيا آنان با همه صلابتي كه بروز مي دهند، قادر به اداره مدرسه اي بدون پشتوانه  مالي هستند. آيا آنها مي توانند بدون پول حتي هزينه آب و برق مدرسه را تأمين كنند. آيا با سرانه صد تومان و دويست تومان قادر به رفع نيازهاي آموزشي و خدماتي مدرسه هستند؟ اين چه نمايشي است كه هر سال اجرا مي شود و مديران مدارس و مردم را در مقابل هم قرار مي دهند؟
به عوض ارائه راه حل و ايجاد فضايي دوستانه براي تعاملي انساني و عاطفي و منصفانه، آيا قصد ايجاد آشوب و نارضايتي در كار است؟ از اين كه اين دو گروه ناخواسته در مقابل و در تعارض با يكديگر قرار گيرند ، چه كسي سود مي برد؟ و كدام مشكل حل مي شود؟ كار به جايي مي رسد كه آنان كه حتي بنيه مالي خوبي هم دارند، از پرداخت هزينه اي اندك براي تحصيل فرزندشان سر باز مي زنند. كه بنده شاهد عيني اين مدعا هستم. گاه ديده ام، لباس ها و خوراكي هاي بعضي بچه ها خصوصاً در شمال و غرب شهر گران قيمت است، ولي، پدر و مادر دانش آموز لزومي به پرداخت اندك هزينه اي كه تنها شامل كاغذهاي مصرفي فرزندش باشد، در خود نمي بيند. دليل اين كار، همين جار و جنجال هاي مغرضانه اي است كه هر سال از تير تا شهريور ماه شاهد آن هستيم.
اگر آموزش و پرورش قدرت مالي كافي براي اداره مدارس دولتي خود دارد، پس چرا از پرداخت هزينه هاي مدرسه كوتاهي مي كند، تا مدارس اجباراً به دريافت كمك هاي مردمي متوسل شوند و اگر قدرت مالي كافي ندارد، چرا اين مشكل را از طريق مراجع قانوني مانند مجلس شوراي اسلامي حل نمي كند، تا قانوني بگذارد كه خانواده هاي مرفه، ملزم به پرداخت هزينه تحصيل فرزندان خود باشند و مديران با شناسايي اولياي دانش آموزان و دقت در وضعيت مالي و اجتماعي آنان، كساني را كه قادر به پرداخت كمك هاي مردمي نيستند، بدون بوق و كرنا از پرداخت كمك معاف نمايد، تا هم آبروي دانش آموز و خانواده اش حفظ شود و هم آبروي مديران مدارس محفوظ بماند؟
صحنه اي كه از تلويزيون مشاهده كردم، مرا به ياد مبارزه با افراد خطاكار مطلق مي انداخت. فضاي شلوغ و در هم و بر هم يك مدرسه چهره هاي عبوس، اولياي خشمگين، سخنان تند و پرخاشگرانه، كه احتمالاً حق هم با آنها بوده است. هيچ كس منكر وضعيت نامطلوب مالي قشر وسيعي از جامعه نيست، كه حتي پرداخت همين پول هاي اندك هم براي آنان بسيار سنگين است. ولي مقصر جلوه دادن مديران مدارس هم شايسته و سزاوار نيست.
كتمان نمي كنم كه مشاهده اين برنامه تلويزيوني، مرا به شدت متأثر كرد. من كه عضو كوچكي از آموزش و پرورش هستم، حفظ حرمت مدرسه، معلم، مدير و سازمان هاي آموزشي را، بر خود و بر همه اقشار لازم و ضروري مي دانم.زيرا كه ارزشگذاري به فرهنگ جامعه است.
زمان كوتاهي از برگزاري هفته معلم گذشته است. گهگاه در اين روز به جاي تكريم معلم، تحقير معلم را شاهد هستيم. به جاي قدرداني از مقام والاي معلم، گاه به ساحت او توهين مي شود كه جا دارد مورد توجه بيشتر مسئولان قرار گيرد. اين هم از آغاز تيرماه كه شاهد پرتاب پيكان هاي ريز و درشت بر پيكر مديران هستيم و مديران به وسيله همان كساني نواخته مي شوند كه پرورش يافته همين نظام آموزشي هستند و فراموش مي كنند كه بايستي لااقل بخشي از دين خود را نسبت به همين نظامي كه آنان را پرورش داده است، ادا نمايند. آن هم تأمين نمي شود، مگر از طريق رعايت انصاف و حفظ حرمت و نگهداري حريم ها. صدا و سيما اگر مسئوليت طرح مشكلات مردم را دارد، بهتر است به جاي مصاحبه هاي سرپايي آن چناني و هيجاني، ميزگردهايي با شركت مسئولان و مديران، وضعيت كمك هاي مالي و هزينه هاي مدرسه و سرانه ها و ارتباط اين قضايا را با كمك هاي مالي اولياي دانش آموزان مورد بحث و تحليل قرار دهند. همان گونه كه نظر اوليا را مي شنوند به حرف هاي مديران هم توجه كنند و در پي راه حلي باشند كه موجب آرامش جامعه شود نه باعث هتك حرمت افراد و نهادها. اي كاش، ما اين گونه دلسوزي ها را به كناري بگذاريم و به اصولي بينديشيم كه موجب تثبيت ارزش هاي نظام و تقويت همبستگي و وفاق ملي ما باشد.
شكوه تقديسيان ، كارشناس ارشد مديريت آموزشي- مدير دبستان

كليدهاي طلايي براي كنكوري ها
چگونه بايد براي روز كنكور آماده شويد؟
اشاره؛ اين سري مطالب كه از آذرماه سال قبل شروع شده بود، اينك به پايان خود مي رسد. از ابتدا هم عنوان شد كه هدف اصلي از نگارش اين مطالب، ايجاد نگرش منطقي و واقع بينانه به كنكور است. اميدواريم به اين هدف دست يافته باشيم و اميد بيشتر داريم كه عزيزان همراه با داشتن چنين نگرش منطقي، آرامش خود را حتي سر جلسه آزمون حفظ كنند. براي همه همراهان كنكوري آرزوي موفقيت و سربلندي داريم.
چند روز بيشتر به كنكور باقي نمانده است. همانطور كه هفته ها و ماه ها گذشتند ،اين يك هفته هم تمام مي شود. شما چه اضطراب داشته باشيد و چه نداشته باشيد، هفته بعد در همين روز، همه چيز تمام شده است، مگر اين كه بخواهيد خود را براي كنكور دانشگاه آزاد هم آماده كنيد. براي اين كه روزهاي پاياني هم با راحتي و آرامش طي شوند، به توصيه هاي زير توجه نماييد.
۱- دام اضطراب- انجام هركار مهم و حساسي، خود به خود اضطراب آفرين است، به خصوص وقتي كه به مراحل نهايي آن نزديك مي شويم. اين اضطراب تا حدي طبيعي است؛ ولي همچنان كه گفتيم مي توان با به  كارگيري فنوني و مهم تر از همه داشتن تفكر منطقي، اضطراب را تعديل و كنترل كرد. نكته بسيار مهم آن است كه به رغم وجود اين اضطراب طبيعي، بعضي ناشي گري ها هم به آن دامن مي زند. يك نمونه از بدترين ناشي گري ها، مطالعه تا آخرين ساعات و لحظات است. عده اي حتي تا محل آزمون هم كتاب همراه خود مي برند و تا لحظه ورود به جلسه، دست بردار نيستند. فرض بگيريد حتي يكي دو سؤال هم از اين خوانده هاي دقيقه ۹۰ در آزمون بيايد، ولي حتم داشته باشيد اين كار، يادگيري هاي قبلي شما را مختل خواهد كرد. يك ناشي گري ديگر، هول شدن و عجله كردن است. اين كه بخواهيد با سرعت كمبودها را جبران كنيد و تا مي توانيد بيشتر تست بزنيد، هر نتيجه اي هم كه داشته باشيد، بيشترين نتيجه اش افزايش اضطراب خواهد بود، اگر با حوصله و منطقي رفتار نماييد كمتر در دام اضطراب خود ساخته خواهيد افتاد. در صورت لزوم به خودتان تذكر دهيد.
كليد صدويازدهم- در چند روز پاياني مراقب باشيد در دام اضطراب خود ساخته نيفتيد.
۲- آخرين تمهيدات- سعي كنيد از روز ما قبل كنكور، مطالعه، تست زني و تمرين را كنار بگذاريد. اگر چنين كاري كرديد، توجه داشته باشيد كه همه وقت را پاي تلويزيون صرف نكنيد، فقط به خواب و استراحت نپردازيد و يا دنبال سوژه هاي جديد فكري نرويد. به جاي آن در فضاي سبز قدم بزنيد، موسيقي ملايم گوش كنيد، ورزش كنيد، به عبادت بپردازيد و دقايقي هم به تصويرسازي ذهني و يا تمرين اضطراب (كليدهاي ۷۸ و ۸۴) اختصاص دهيد . شب شام سبكي ميل كنيد و حداكثر ساعت ۱۰-۹ شب بخوابيد. صبح زود بيدار شويد، حتماً صبحانه مقوي بخوريد و بدون صبحانه از منزل خارج نشويد. حتي اگر عادت به صبحانه اول صبح نداريد. حداقل كره و عسل و تخم مرغ و چاي هرچند اندك، ميل كنيد. بد نيست چند عدد شكلات همراه داشته باشيد.
همه وسايل مورد نياز را آماده كرده و در جاي مشخص قرار دهيد. اين كار را حتماً خودتان انجام دهيد. دو عدد مداد، دو عدد خودكار، يك مدادتراش و يك مداد پاك كن كافي است. براي اطمينان بيشتر، بهتر است يك جامدادي داشته باشيد تا وسايل يك جا باشند. اگر عينكي هستيد در صورتي كه سابقه شكستن و خراب كردن عينك داريد! عينك يدكي تهيه كنيد تا به مشكلي بر نخوريد.
كليد صدودوازدهم- به تمهيدات و مقدمات لازم براي روز قبل از كنكور توجه داشته باشيد.
۳- مكان آزمون - در مورد مكان آزمون، توجه به چند نكته مهم است. اول- محل آزمون و مسير آن را شناسايي كنيد. لازم است به شماره داوطلبي خود كاملاً توجه داشته باشيد تا خداي نكرده در مورد محل آزمون دچار اشتباه و مشكل نشويد. اگر روز آزمون صبح زود و سر موقع از منزل خارج شويد، اطمينان و آرامش بيشتري خواهيد داشت و هرگونه اشتباه احتمالي قابل جبران خواهد بود. دوم- در مورد مكان آزمون و شرايط محيطي آن، ذهن خود را براي هر نوع وضعيتي آماده كنيد. پيش بيني اين وضعيت ها به شما كمك مي كند كه اگر با شرايط نامناسبي روبه رو شديد دست و پايتان را گم نكنيد. ممكن است صندلي شما جايي باشد كه مراقبين و رابطين جلسه زياد تردد نمايند، شايد صداي كولر و يا نزديكي فاصله آن، شما را اذيت كند و يا شايد صداي سيستم صوتي نامناسب باشد؛ به هرحال براي مواجهه با هر وضعيتي آماده باشيد. سوم- اگر موضوعي موجبات ناراحتي شما را فراهم مي آورد محترمانه به مسئولين جلسه يادآوري كنيد.
كليد صدوسيزدهم- محل آزمون و مسير آن را از قبل شناسايي كرده و براي موقعيت مكاني پيش بيني هاي احتمالي لازم را به عمل آوريد.
۴- سر جلسه- عده اي به دليل اضطراب و يا شايد ناشي گري- به خصوص براي آنهايي كه تجربه اول است- حساسيت هاي خنده داري از خود نشان مي دهند. البته رعايت يك سري اصول كلي لازم است ولي وسواس لازم نيست. وسواس در مورد نحوه پركردن خانه هاي پاسخنامه، پاك كردن و تصحيح اشتباهات، تطبيق چند باره شماره سؤال با شماره پاسخنامه، سرعت در برداشتن دفترچه سؤالات وعجله در آغاز پاسخگويي و... موجب اتلاف وقت و افزايش اضطراب مي شوند. سرجلسه كار خود را بكنيد و كاري به ديگران نداشته باشيد. اگر از دانش آموزان اطراف شما كسي سؤالي پرسيد و يا حتي تقلب خواست، اصلاً توجه نكنيد و براي خود دردسر نسازيد. براي رفع خستگي در سر جلسه مي توانيد بعضي از تمرين هاي آرميدگي (كليد ۸۲) را انجام دهيد.
كليد صد وچهاردهم- سر جلسه آزمون دقت لازم را در پاسخگويي داشته باشيد ولي وسواس به خرج ندهيد.
۵- توكل و توسل- ياد خدا آرام بخش دلهاست. اگر فكر مي كنيد واقعاً كارهاي لازم را انجام داده ايد و در آنچه كه از دست تان برمي آيد، كوتاهي نكرده ايد پس اضطراب و نگراني را به خود تحميل نكنيد، توكل داشته باشيد و با توسل به معصومين و ائمه اطهار- عليهماالسلام- از آنان مدد بجوييد. به خود تذكر دهيد:
افوض امري الي الله ان الله بصير بالعباد ( سوره غافر- ۴۴)
من كار خود را به خدا واگذار كردم كه او به بندگانش بينا و آگاه است. خداوند به شما دقت، تمركز، حوصله، صبر، پشتكار، اطمينان و آرامش عطا فرمايد.

آموزشي
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سخنگاه آزاد
سياسي
شهر
شهري
علمي فرهنگي
معلولين
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |   شهر   |  
|  شهري   |   علمي فرهنگي   |   معلولين   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |