سه شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۳۴ - Aug. 12, 2003
نظر به اينكه پرورش نسل و تربيت فرزندان بر عهده زنان است لذا آنان عامل اصلي انتقال فرهنگ زيست محيطي به نسل هاي آينده مي باشند
نقش زنان در گسترش فرهنگ محيط زيست
008515.jpg

بي شك همه ما به گفته هاي نياكانمان اعتقاد داريم كه جهان را تشكيل شده از چهار عنصر آب، آتش، باد و خاك مي دانيم.
اما اين چهار عنصر از نگاه اسطوره اي سمبل هايي از وجود زن هست چرا كه اعتقاد گذشتگان بر اين است كه زن به اين اشكال در طبيعت نقش دارد و البته حضور پيدا كرده به طوري كه لالاند (Lalande) با صراحت و روشني خاصي اسطوره  را چنين تعريف مي كند: «حكايتي موهوم و شگفت. داراي نشاني مردمي و ناانديشيده است كه در آن عاملاني كه در زمره اشخاص نيستند و غالباً قواي طبيعتند به سيماي اشخاص نمودار گشته اند و اعمال و ماجراهايشان معنايي رمزي دارد. »
سه سال از ورود بشر به هزاره سوم مي گذرد، اما آلودگي روزافزون محيط زيست همچنان در صدر مسائل جهان قرار دارد. اما در چشم انداز تيره آلودگي محيط زيست كه از دهه هاي پاياني قرن بيستم چون مصيبتي جهاني برآمده است، تلاش هاي جمعي مردم به ويژه زنان براي مبارزه با اين معضل بزرگ پرتوهايي از روشنايي برگشوده است. زنان از ديرباز در مراقبت از محيط زندگي بشر نقشي مهم و اساسي داشته اند شايد به همين دليل در اسطوره ها، بسياري از نمادهاي متعلق به عناصر چهارگانه اصلي آب، باد، خاك و آتش، نام هاي زنانه دارند. همچنين از كهن ترين دوران ها و در كوچك ترين هسته هاي اجتماعي، زنان در حفظ محيط زيست نقش حياتي داشته اند. اما برجسته ترين جايگاه زنان در حفظ محيط زيست حضورشان در خانه و خانواده و شأن والاي مادر بودن است. مادران در پرورش و تربيت فرزندان و انتقال آموزه هاي مفيد به آنان نقشي محوري دارند. در دو دهه اخير و همگام با افزايش تلاش هاي مردم جهان براي حفظ محيط زيست، به ويژه در قالب تشكل هاي زيست محيطي، حضور و تأثير زنان در اين تشكل ها بسيار چشمگير و درخور توجه بوده است. اگرچه تشكل هاي زيست محيطي، رويكردي جديد در بستر تحولات اجتماعي جهان محسوب مي شود، اما از دوران كهن، زنان بيشترين فعاليت را در قالب هسته هاي اجتماعي داشته اند. در جامعه ما نيز، حتي در محله هاي شهري، گروه هاي موافق و هماهنگ زنان در پاكسازي محله و پيشبرد برنامه هاي مفيد اجتماعي تأثير فراواني داشته اند. به همين دليل تشكل هاي جديد را مي توان به نوعي ادامه همان تلاش هاي جمعي زنان در روزگار گذشته دانست.
در اين بين نقش زنان براي حفاظت از محيط زيست از نگاه مباني نظري اين گونه است كه برخي از نگرش آفرينان كه مي توان آن را پيرو نظريه برتري زنان در حفظ محيط زيست خواند معتقدند كه زنان به دليل زن بودن بهتر از مردان از محيط  زيست خود محافظت مي كنند اما گروه ديگري كه با اين نظر موافق نيستند، مي گويند كه زنان نه به عنوان زن بودن بلكه به علت تجربه هايي كه در زمينه استفاده از منابع طبيعي و مديريت مربوط به آن دارند، بيش از مردان در حفظ محيط زيست نقش داشته اند. كسان ديگري با طرح بحث جنسيت مي گويند كه زنان و مردان در مسير زندگي اجتماعي خود داراي نقش ها و نيازهاي متفاوتي هستند كه بايد آنها را شناخت و برنامه هاي توسعه را بر مبناي اين نقشها و نيازها تنظيم كرد. سرانجام برخي از نظريه پردازان عقيده دارند كه زنان علاوه بر نقش هاي موجود، خود داراي نيروهايي هستند كه هنوز كشف و مشخص نشده است و از اين رو لازم است برنامه ريزان توسعه، براي شكوفايي چنين نيروهاي بالقوه اي بستري مناسب فراهم نمايند.
و با وجود آمدن اين بستر مناسب بحث زنان و محيط زيست و توانايي هاي آنان چنين ياد كرد كه:
۱- زنان به عنوان بهره گيران از منابع طبيعي
۲- شيوه بهره گيري و دانش سنتي و نيز نزديكي و ارتباط زنان با طبيعت
۳- بهره گيري نادرست زنان به دليل فقر، تنگدستي و عدم آگاهي آنان
۴- زنان به عنوان مشاركت كنندگان در امر مديريت منابع طبيعي، شيوه مديريت و امكانات مربوط به آن
۵- زنان به عنوان آموزش دهندگان دانش حفظ محيط زيست
۶- زنان نخستين بازندگان تخريب محيط و يا برندگان حفاظت از آن
اما از مهمترين نقش هاي زنان در محيط زيست به اين عوامل مي توان توجه نمود كه :
الف) زنان، عامل اصلي انتقال فرهنگ زيست محيطي به نسل هاي آينده هستند.
نظر به اين كه پرورش نسل و تربيت فرزندان بر عهده زنان است ، كودكان از آغاز تولد، شيوه زيستن فرهنگ و راه و رسم ارتباط با محيط  را از مادر مي آموزند.
چنانچه فرهنگ زيست محيطي در ميان مادران تعميم يابد و زنان ما قانونمندي اكوسيستم را بشناسند، در آن صورت به خوبي مي توانند اين ميراث معنوي را به فرزندان خود منتقل كنند. به اين ترتيب درمي يابيم كه انتقال فرهنگ مناسب زيست محيطي علاوه بر فطرت و غريزه شخصي زنان بستر و ابزاري نيز مي خواهد كه بايد ضرورتاً در اختيارشان قرار گيرد. زن محروم از امكانات قادر به انتقال يك فرهنگ مناسب نخواهد بود.
ب) زنان عامل اصلي اصلاح فرهنگ مصرف هستند به دليل نقش مهمي كه زنان در اداره خانه و پرورش و تربيت كودكان دارند. طبيعتاً فرهنگ مصرف كه نقش ويژه اي در اصلاح رفتار زيست محيطي دارد در خانه و بين افراد خانواده به وسيله زنان شكل مي گيرد.
به مثال هاي زير توجه كنيد
008520.jpg

۱) اگر زنان از فرهنگ مناسبي در زمينه مصرف آب برخوردار باشند با انتقال اين فرهنگ به اعضاي خانواده مي توانند سالانه ۱۵۰ هزار ليتر آب در خانواده خود صرفه جويي كنند.
۲) زنان مي توانند به نوجوانان بياموزند كه از ترددهاي غيرضروري با خودروي شخصي اجتناب  نمايند و با تشويق و ترويج استفاده از وسيله نقليه عمومي، موجب كاهش اكسيد نيتروژن و دي اكسيد گوگرد  شوند.
۳) اشاعه كاستن از مصرف برق در خانواده كه ميزان دي اكسيد گوگرد توسط نيروگاهها را كاهش مي دهد.
۴) تشويق خانواده به كاهش مصرف افشانه ها و خريد  يخچال بدون C.F.C ، علاوه بر كاهش گازهاي گلخانه اي و پالايش هوا از بزرگتر شدن حفره لايه اوزن جلوگيري مي كند.
۵) صرفه جويي در مصرف كاغذ و دستمال كاغذي كه در جلوگيري از نابودي جنگلها بسيار مؤثر است.
۶) استفاده منطقي از شوينده ها و كاهش مصرف آنها، از آلوده شدن سفره  آبهاي زيرزميني مي كاهد.
۷) استفاده كمتر از پلاستيك و ظروف يك بار مصرف كه پانصد سال وقت براي تجزيه آنها لازم است، در صورتي كه در سطوح گسترده اي به آن عمل شود به حفاظت محيط زيست كمك شاياني خواهند كرد.
ج) زنان به دليل نقش مهمي كه در مديريت خانه دارند مي توانند برنامه ريزان اصلاح محيط زيست در خانه و محله خود باشند.
اگر زنان براي نظافت خانه ،شستشوي خودرو، تفكيك زباله در مبدأ و استفاده مجدد از زباله تر براي تهيه كود آلي و دهها مورد ديگر، برنامه زيست محيطي مناسبي داشته باشند. بخش عظيمي از مشكلات زيست محيطي حل خواهد شد.
د) زنان به دليل نقش چشمگيري كه در كشاورزي دارند قادرند در كاهش مصرف سم و استفاده بهينه از كود در حفظ محيط زيست تأثير گذار باشند. زنان روستايي حتي اگر رئيس واحد بهره برداري كشاورزي نباشند قطعاً شريك اصلي همسر خود در انجام كارهاي كشاورزي هستند و از اين رو مي توانند در تصميم گيري خانواده در زمينه ميزان و شيوه مصرف سم و كود به خوبي دخالت كنند.
هـ) زنان روستايي به علت سابقه ديرين خود در تشكل هاي سنتي محلي، قدرت قابل توجهي در فعاليتهاي گروهي زيست محيطي، مي توانند داشته باشند.
و) زنان عاملان انتقال ميراث معنوي و دانش سنتي زيست محيطي هستند كه بايد از نو كشف و مورد بهره برداري مناسب قرار گيرد.
اما در رسيدن به اين اهداف و با داشتن توانايي هاي زنان بي شك مشكلات عديده اي در راه آنان قرار گرفته است. اگرچه هميشه در رسيدن به سرمنزل مقصود راه صعب است و مشكل و ليكن مي بايست زنان با اينگونه مشكلات دست  و پنجه نرم كنند.
مهمترين مشكلاتي كه زنان در ايفاي نقش خود در محيط زيست دارند امروزه به عينه ديده مي شود به طوري كه در حال حاضر تقريباً زنان در همه كشورها سهم كمتري در تصميم گيري ها و برنامه ريزيهاي توسعه و محيط زيست دارند و از اين نظر دسترسي آنان به آموزشهاي رسمي و غيررسمي محدود است و به دليل كارهاي بسيار و ساعتهاي طولاني فعاليت در خانه، محل كار، روستاها و مزرعه، فرصت بهره گيري از آموزشهاي همگاني را ندارند.سهم آموزشهاي همگاني در بحث محيط زيست ناكافي و نامناسب است و رسانه هاي گروهي بويژه تلويزيون، سرمايه گذاري لازم را براي اين امر حياتي نمي كنند.
تعداد زنان فقير از مردان فقير در دنيا بيشتر است و نمي توان انتظار داشت زن فقيري كه در صدد گردآوري مواد سوختي به منظور طبخ غذا براي سير كردن شكم فرزندان گرسنه و دچار سوءتغذيه خويش است كه علي رغم ميل باطني براي حفظ درختان جنگلي، آنها را قطع نكند. چنين زني اعتماد به نفس لازم و آگاهي كافي براي انتقال فرهنگ زيست محيطي به فرزندان خود را ندارد.
مينو بيگي
۱- بهار، مهرداد- پژوهشي در اساطير ايران
۲- نقش زنان در حفاظت از محيط زيست دكتر جواد يوسفيان ص ۹ و ۸ ، ۷

براي مبارزه با آلودگي هاي ناشي از توسعه صنعتي
چين، ماهواره هاي زيست محيطي به فضا مي فرستد
008525.jpg
چين قصد دارد ۳ ماهواره زيست محيطي براي رديابي بهتر و پيش بيني فاجعه هاي محيط زيست به فضا پرتاب كند. رويتر به نقل از خبرگزاري شين هوا توضيح داده است: اين ماهواره ها، با بهره برداري از رادار و دستگاههاي نوري براي مشاهده شرايط جوي، خاك، گياهان و آب بكار خواهند رفت.
آنها همچنين براي رديابي محيط زيست و پيش بيني تغييرات اقليمي بكار گرفته مي شوند.
اين ماهواره ها كمكهاي فني اضطراري براي هشدار زودهنگام حوادث ناشي از آلودگي هوا را نيز فراهم خواهند ساخت. فاجعه هاي طبيعي مانند زلزله و رانش زمين در چين بسيار معمول است. سوءاستفاده از منابع و معيارها و استانداردهاي قابل انعطاف براي صنايع منجر به آلودگي جدي شده است. برخي رهبران چين گفته اند اين آلودگيها توسعه اقتصادي و اجتماعي كشور را تهديد مي كند.
چين در دو دهه اخير و در روند توسعه صنعتي با مشكلات زيست محيطي گوناگوني روبرو شده و تمام مساعي خود را براي پيروي از اصول توسعه پايدار به كار گرفته است، اما به لحاظ ساختار ويژه جغرافيايي سرزمين پهناور چين و آسيب پذيري ذخيره گاههاي طبيعي، روند آلودگي بر تدبيرهايي كه براي حفظ محيط زيست به عمل آمده، غلبه داشته است. در عرصه بين المللي، يكي از اتهاماتي كه به پكن وارد شده، كم توجهي به محيط زيست و طبيعت كم نظير سرزمين تبت است. كوشش چين براي پرتاب ماهواره زيست محيطي و دريافت اطلاعات علمي، از جمله تلاش هاي اين كشور براي رعايت چهارچوب هاي توسعه پايدار به شمار مي آيد.

محيط زيست
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
آموزشي
انديشه
خارجي
سخنگاه آزاد
سياسي
شوراها
شهري
علمي فرهنگي
معلولين
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |  
|  شوراها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   محيط زيست   |   معلولين   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |  
|  صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |