چرا فلوجه؟
آيا هجوم به فلوجه آن هم در آستانه تاريخ اعلام شده براي برگزاري انتخابات در عراق حركتي در راستاي انجام انتخابات ارزيابي مي شود يا آن كه طراحان هجوم به فلوجه هدف ديگري را پيگيري مي كنند؟
پيگيري اخبار عراق نشان مي دهد كه پيش از آغاز هجوم به فلوجه لااقل بخشهايي از جريانهاي متعلق به اعراب سني آمادگي خود جهت شركت در انتخابات را ولو مشروط اعلام داشته بودند. هيئت علماي مسلمين اصلي ترين و پرطرفدارترين نهاد مذهبي- سياسي در ميان اعراب سني از تحريم انتخابات سخن به ميان نياورده و رايزني براي مشاركت در آن را آغاز كرده بود. همچنين يك شاخه از اخوان المسلمين به رهبري محسن عبدالحميد استاد تاريخ دانشگاه بغداد و عضو سابق شوراي حكومت انتقالي نيز كانديداهاي خود در انتخابات را برمي گزيد. اما پس از حمله به فلوجه، هيئت علماي مسلمين شركت در انتخابات را عجالتاً تحريم كرده و آقاي محسن عبدالحميد و طرفدارانش نيز توان شركت در انتخابات را ندارند.
مسئله نمي تواند خارج از دو احتمال ذيل باشد:
۱- نيروهاي آمريكائي و دولت موقت عراق ارزيابي دقيقي از عكس العمل هاي حمله به فلوجه نداشته اند.
۲- طراحان حمله به فلوجه اساساً در پي تعويق انتخابات بوده اند، زيرا ساز و كارهاي موجود براي برگزاري آن به گونه اي نيست كه هدف آنان از برگزاري انتخابات را محقق سازد و احتمال مي رود كساني اكثريت اعضاي مجلس را به خود اختصاص دهند كه مورد دلخواه آمريكا نيستند.
اگر گزينه اول مبناي تحليل قرار گيرد بايد گفت چگونه كساني كه از تحليل شرايط عراق عاجزند، توان ساماندهي به اوضاع را خواهند داشت؛ و اگر گزينه دوم مبناي تحليل قرار گيرد صحت ادعاي مخالفان آمريكا در عراق روشن مي شود. همين سه روز پيش بود كه توماس فريدمان نويسنده مشهور آمريكايي در روزنامه نيويورك تايمز در يك مقاله، ۵ سئوال اساسي در مورد آينده عراق را مطرح ساخت كه يكي از آنها اين بود: آيا ما آمادگي داريم كه حقيقتاً در صورت پيروزي اسلام گرايان شيعه و سني در انتخابات نتيجه آن را بپذيريم؟
اگر نيروي حاكمه اي در پي برگزاري انتخابات باشد به كشتار مردم روي نمي آورد. ممكن است گفته شود، نيروهاي آمريكايي و دولت موقت عراق در پي جنگ با مردم نبوده و فقط براي تعقيب تروريست هاي بعثي و بن لادني به فلوجه حمله كرده اند.
در پاسخ بايد گفت، شهر تكريت مركز تجمع بعثي هاي سابق بوده و قبايل مستقر در اطراف آن اصلي ترين تأمين كننده نيروهاي امنيتي رژيم صدام و بعثي هاي سابق بوده اند، پس چرا مورد هجوم قرار نمي گيرد. چرا در ميان تمام شهرهاي سني نشين _عرب _ عراق اعم از بيجي، رمادي، موصل، سامرا، تكريت، رمادي، تل عفر، بعقوبه و... شهر فلوجه براي سركوب برگزيده مي شود. حال آن كه بررسي اوضاع اين شهرها در گذشته و حال نشان مي دهد كه فلوجه نمي تواند اصلي ترين مقر بعثي هاي سابق باشد؟
لازم به ذكر است كه از ديرباز شهر فلوجه مذهبي ترين شهر سني نشين _عرب- عراق بوده است. آنگاه كه بعثي ها در سال ۱۹۶۸ حكومت عراق را در دست گرفتند، سياست مذهب ستيزي را آغاز كردند. كار به آنجا كشيد كه رفته رفته مساجد در برابر مراكز حزب بعث رنگ باخته و نقش خود در ساختار اجتماعي عراق را در همه شهرها اعم از شيعه و سني به بعثي هاي دين ستيز وانهادند. اما شهر فلوجه نه تنها مساجد قديمي خود را از گردونه مديريت جامعه خارج نساخت بلكه با بناي مساجد بيشتر، به شهر «مادر مساجد» مشهور شد. از اين روي دوران انزواي خود در حكومت بعثي ها را آغاز كرد؛ دوران محروميت؛ تا آنكه در نيمه دوم دهه ۱۹۹۰ ميلادي صدام حسين براي اهداف خاص خود درصدد بهره برداري از گرايش مذهبي مردم بر آمد اندك توجهي نيز به اين شهر محروم شد. اينك شهر فلوجه با برخورداري از روحيه مذهبي، راه مقاومت در برابر بيگانگان اشغالگر را برگزيده است، شايد تني چند از بعثيان و حتي اندكي از نيروهاي خارجي بن لادن در آن حضور داشته باشند ليكن هجوم به آن شهر نشان داد كه مردم شهر فلوجه در برابر بيگانگان ايستاده اند و نه چند تروريست. ژنرال جرج كاسي يكي از ارشدترين فرماندهان نيروهاي آمريكايي در عراق در مصاحبه اي اعلام داشت كه در شهر فلوجه بيش از هزار نفر را دستگير كرده ايم كه ۱۵ نفر آنان غيرعراقي هستند. توجه فرمائيد يعني ۵/۱ درصد كل دستگيرشدگان. حتماً نيروهاي آمريكايي جنگجويان پيش روي خود را به اسارت گرفته اند. اگر اين آمار را شما چند برابر هم بكنيد نبايد تعداد جنگجوياني كه از خارج عراق وارد آن شده اند از ۵ درصد كل كساني كه با آمريكا مي جنگند تجاوز كند. البته اين فرمانده آمريكايي فراموش نكرده كه اعلام كند دستگير شده ها افرادي هستند كه سن آنها از ۱۵ تا ۵۵ سال مي باشد. يعني نه فقط جوانان بلكه نوجوانان و ميانسالان نيز به جنگ با نيروهاي اشغالگر درآمده اند. و اينچنين بايد گفت كه فلوجه شهري است كه ساكنان آن اعم از پير و جوان به مقابله با اشغالگران درآمده اند.
در پايان بايد پرسيد كه آيا آمريكا با كشتار مردم عراق درصدد حل مشكلات آن كشور است؟ گويي كه به آنان مي گويند اول بميريد و سپس در انتخابات شركت كنيد. سخن را با اين پرسش دردمندانه از رياست محترم جمهور كه حتماً يكي از علاقمندان به استقلال منطقه و سرنوشت مردم عراق هستند، به پايان مي بريم كه چگونه اين سخن را بر زبان آورده اند كه براي نجات ملت عراق حاضريم به آمريكا كمك كنيم؟ مگر مي توان تصور نمود كه آمريكا براي نجات ملت عراق عمل كند؟ بعيد مي دانيم كه جناب رئيس جمهوري چنين باوري داشته باشند.
|
|
|
|
|