دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۲۰ - Feb 13, 2006
جزئيات تكان دهنده يك آدم ربايي از زبان يك قرباني
كابوس مرد موبلند رهايم نمي كند
003438.jpg
گروه حوادث: مي ترسم، از اتومبيل، از خيابان، از همه مردهايي كه ريش وموي بلند دارند، از همه مردهايي كه دستهايشان را فرو مي كنند لابه لاي موهايشان و بعد انگشتانشان را مي شكنند تا صدا دهد، مي ترسم. از همه مي ترسم. دختر ۲۲ ساله اي كه مورد حمله وحشيانه باند آزار و اذيت زنان در غرب تهران قرار گرفته است، در انتظار كمك روانشناسان است. او به دليل آسيب روحي شديدي كه به او وارد شده، از زندگي عادي فاصله گرفته است.
«م» در گفت وگو با همشهري ماجراي ربوده شدن خود را چنين تشريح مي كند: اواخر آبان امسال، مثل هميشه ساعت چهار و نيم عصر از محل كارم در آرياشهر خارج شدم. صف چهارنفره اي براي سوار شدن اتومبيل هاي مسير آرياشهر، ... تشكيل شده بود. هيچيك از اتومبيل هاي خطي اين مسير آنجا نبودند. تقريباً همه اتومبيل ها را مي شناختم. خسته بودم. ۳۰۰ هزار تومان از پول دفتركارم را نيز همراه داشتم. نمي خواستم زياد منتظر بمانم. شب هم مهماني دعوت داشتم و خانواده ام منتظر من بودند. يك اتومبيل پيكان سفيد رنگ مقابل من ايستاد. يك مرد با موهاي بلند و ريش بلند صندلي عقب نشسته بود. مسيرم را گفتم. راننده سرتكان داد و من به همراه يك خانم و آقا سوار شديم. من و خانم روي صندلي عقب نشستيم و يك آقا روي صندلي جلو.
از ورودي ... كه رد شد، پرسيدم مگر از ... نمي روي. راننده جواب داد: نه، اين آقا (اشاره به مسافر مرد صندلي عقب) آن طرف پياده مي شود، از ... مي رويم. مسير درست بود و من ساكت شدم.
در ميدان پونك خانم و آقايي كه همراه من سوار شده بودند، پياده شدند و يك مرد روي صندلي جلو نشست. اتومبيل مسير خود را ادامه داد. به محض ورود به اتوبان ... زنگ تلفن همراه من به صدا درآمد. مادرم بود كه مي پرسيد كجا هستم و كي به خانه مي رسم. به او جواب دادم در مسير هستم و تا خانه فاصله زيادي نمانده است. مردي كه موي بلند و ريش بلند داشت،  بعد از قطع ارتباط من و مادرم پرسيد: مي خواهي مهماني بروي؟ جواب ندادم. دوباره با صداي بلند سئوالش را تكرار كرد. گفتم: به شما ربطي ندارد.
از روي مقنعه موهايم را در دست گرفت و سرم را برد زير صندلي.
مكث مي كند، نفس تازه مي كند و ادامه مي دهد: اصولاً آدم نترسي بودم. براي همين عكس العمل شديدي نشان ندادم. تيغه چاقو را كه روي گردنم گذاشت، فهميدم ماجرا جدي است. مردي هم كه روي صندلي جلو نشسته بود، پياده شد و به صندلي عقب آمد و كوبيد توي كمرم. بعد هم كنارم نشست. كاملاً زير صندلي فرو رفته بودم.
مردي كه موي بلند و ريش بلند داشت (بعداً فهميدم نامش حسين است) پرسيد بابات دوستت دارد؟ چقدر بابت تو پول مي دهد؟ گفتم: هيچي. دوباره تلفن همراهم زنگ زد. حسين تلفن را به دستم داد و گفت: جواب بده.
مامانم بود: پرسيد كجايي؟ گفتم: در راه.حسين تلفن را گرفت و خاموش كرد. مطمئن شدم كه جان سالم به در نخواهم برد.
نزديك بيست دقيقه در راه بوديم. به يك جاده خاكي رسيديم. چند دقيقه بعد اتومبيل ايستاد و من را از زير صندلي بيرون آوردند. فقط ديدم چند جعبه خرمالو روي هم چيده شده است... .
ساعت ۵/۹ شب از اتومبيل به بيرون پرت شدم. ابوالفضل گفت: سر كوچه يك آژانس است. كوچه تاريك بود. حتي توان ايستادن نداشتم. تمام بدنم كبود شده بود . از بس گلويم را فشار داده بودند، نمي توانستم حرف بزنم. خودم را تا آژانس كشيدم و اتومبيلي به مقصد خانه كرايه كردم. مادرم كه در خانه را باز كرد، از حال رفتم.
بغضش را فرو مي دهد و اشكي را كه در چشم هاي قهوه اي اش حلقه زده،پاك مي كند و ادامه مي دهد:تا چند سال پيش ورزش مي كردم، اما توان بدنم در حدي نبود كه بتوانم از خودم دفاع كنم. با وضعيت لباس پوشيدنم، هيچ وقت فكر نمي كردم كه چنين اتفاقي برايم بيفتد. هميشه مانتو ، شلوار و مقنعه تنم بود و دريغ از يك كرم مرطوب كننده كه به صورتم بزنم. هميشه در ساده ترين شكلي كه مي شد، از خانه بيرون مي رفتم.
وقتي به هوش آمدم، از ديدن چهره پدر و مادرم ترسيدم. رنگ به رو نداشتند، مادرم گريه مي كرد. پدرم شروع به سؤال و جواب كرد. هر چه تعريف مي كردم، باورشان نمي شد.
وقتي توانستم بنشينم همراه پدرم به كلانتري رفتيم. در چهار كلانتري بازجويي شدم تا بالاخره به اداره آگاهي رفتم. آن سه نفر را چهره نگاري كردم و شكايتم به جريان افتاد.
همان جا من را به پزشكي قانوني معرفي كردند. معاينات انجام شد و آزمايش HIV به عمل آمد. تا يك ماه نمي توانستم روي پاهايم بايستم. مدت ها طول كشيد تا  حنجره ام به حالت عادي درآمد.از آن شب، مدام كابوس مي بينم؛ كابوس مردي با موهاي بلند. جيغ مي كشم و از خواب مي پرم.
بغضش مي شكند و اشك هايش رها مي شود روي گونه هاي فرو افتاده اش. مي لرزد و مي گويد: آنها دروغ مي گفتند. صورتشان را نمي ديدم اما مي دانستم كه دروغ مي گويند. حسين مي گفت چند سال پيش زنش را دزديده اند و به او تعرض كرده اند.ابوالفضل هم همين را مي گفت. مگر مي شود در دنياي به اين بزرگي، دو نفر شبيه هم پيدا شوند و كنار هم قرار گيرند. آنها دروغ مي گفتند. گناه من چيست كه حالا روز و شب ندارم؟
ماه هاست كه نمي توانم سوار اتومبيل شوم. ماههاست كه جرأت خريد كردن از مغازه كنار خانه مان را ندارم. ماه هاست كه از مردي با هيكل درشت مي ترسم.
بنابراين گزارش با صدور كيفرخواست عليه هشت متهم پرونده آزار و اذيت زنان، اين پرونده براي رسيدگي به دادگاه كيفري استان ارجاع شده است. حسين- متهم رديف اول اين پرونده- به ۲۳ مورد آدم ربايي و تعرض اعتراف كرده است.

عاملان قتل شهردار سابق قتل را به گردن يكديگر انداختند
003432.jpg
003435.jpg
گروه حوادث: عاملان قتل شهردار سابق منطقه اي در شهر تهران، صبح ديروز براي دومين بار پس از نقض حكم مقابل پنج قاضي دادگاه كيفري ايستادند و در حالي به دفاع از خود پرداختند كه هريك اتهام قتل عمدي را به گردن ديگري انداخت.
به گزارش همشهري، زماني كه اعضاي خانواده جبار شهردار يكي از مناطق شهر تهران بعد از تعطيلات نوروزي به خانه بازگشتند هرگز تصور نمي كردند كه پدرشان به دست مردان جنايتكاري به طرز فجيعي به قتل رسيده است.
با كشف جسد جبار و اطلاع موضوع به بازپرس ويژه قتل، جسد نيمه سوخته شهردار سابق براي بررسي علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني انتقال يافت و تيمي از كارآگاهان جنايي تحقيقات مقدماتي خود را درباره اين مرگ دلخراش آغاز كردند.
آنان در بررسي هاي اوليه خود متوجه شدند فردي به نام قربان كه از راننده هاي شهردار بوده مدتي است كه ناپديد شده و هيچ كس از او خبري ندارد؛ به اين ترتيب شناسايي وي در دستور كار قرار گرفت. قربان بلافاصله پس از دستگيري به قتل با همدستي يكي از دوستانش به نام علي اكبر اعتراف كرد. علي اكبر كارگر يك مغازه  تابلوسازي بود و پس از اعترافات قربان دستگير شد.
در همان زمان پزشكي قانوني با اعلام نظر خود علت مرگ را خفگي اعلام كرد . در مراحل بازجويي علي اكبر ادعا كرده بود كه با پيراهن مقتول وي را خفه كرده است. به اين ترتيب وي به عنوان متهم رديف اول پرونده بازداشت شد و قربان به اتهام معاونت در قتل و جنايت بر ميت روانه زندان شد.
با صدور كيفرخواست متهمان اين پرونده جنجالي، در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه و هر دو به اتهام قتل عمدي به قصاص نفس و پرداخت ديه محكوم شدند. اما حكم صادره از سوي ديوان عالي كشور نقض شد و مجدداً متهمان اين پرونده صبح ديروز در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري محاكمه شدند.
رضوانفر به عنوان نماينده دادستان طبق متن كيفرخواست اوليه درخواست صدور حكم قانوني را كرد و سپس فرزندان و همسر جبار با حضور در جايگاه درخواست قصاص نفس(اعدام) براي متهم رديف اول و اشد مجازات را براي متهم رديف دوم كردند.
در ادامه قاضي كوه كمره اي به همراه چهار مستشار به تفهيم اتهام علي اكبر(متهم رديف اول) پرداختند. وي كه داراي هفت فقره سابقه بود در دفاع از اتهام قتل عمدي و معاونت در جنايت بر ميت و سرقت گفت: من هيچ طرح دوستي با مقتول نريخته ام. قربان با او آشنا بود و حدود ۲۰ روز قبل از وقوع حادثه، به مغازه آمد و گفت براي مقتول مواد مخدر تهيه مي كنم و چند روز قبل وقتي به خانه اش رفتم ديدم مقدار زيادي تراول چك دارد. با هم به خانه اش برويم و از او سرقت كنيم. روز هفتم عيد ، قربان سراغم آمد و گفت: امروز بهترين روز است. وقتي به در خانه جبار رسيديم من يك چاقو همراهم بود. پشت در پنهان شدم. همين كه مقتول در را باز كرد با تهديد چاقو وارد خانه اش شديم و او را به يكي از اتاق خواب ها برديم. بعد با چسب دست و پايش را بستيم.
بلافاصله قربان مواد مخدر را به وي تزريق كرد. همين كه مقداري بي حس شد دوبار سرنگ هوا را تزريق كرد. به او گفتم جبار مي ميرد اين كار را نكن در آن موقع ديگر هيچ حسي در وجود مقتول نبود. من نگران بودم. حدود ۱۰ دقيقه  طول كشيد تا قربان پول هاي شهردار را پيدا كرد. وقتي مي خواستيم از خانه خارج شويم ناگهان قربان پيراهني كه آويزان بود را به داخل اتاق آورد و گفت: جبار مرا مي شناسد در صورتي كه زنده بماند از من شكايت خواهد كرد. بعد آستين هاي پيراهن را دور گردن مقتول پيچاند و آن را گره زد.
قاضي رحيمي از متهم درباره انگيزه ورودشان به خانه جبار پرسيد. وي ادامه داد: من كسي را نكشتم. به خاطر مشكلات مالي كه داشتم حاضر به همكاري با قربان شدم وگرنه قربان خودش سرنگ هوا را تزريق و او را خفه كرد. قربان به من گفته بود اگر قتل را به گردن بگيرم ۲۰ ميليون تومان به خانواده ام مي دهد. همين پيشنهاد وي باعث شد تا قتل را در آگاهي و نزد بازپرس بر عهده بگيرم. در ادامه جلسه محاكمه وكيل متهم به دفاع از وي پرداخت و تنها انگيزه موكلش را سرقت عنوان كرد و از اولياي دم تقاضاي عفو و بخشش كرد.سپس قربان (متهم رديف دوم) در جايگاه قرار گرفت و پس از تفهيم اتهام معاونت در قتل عمدي، جنايت بر ميت و سرقت گفت: اتهامات را قبول دارم. اما از قبل نقشه قتل را طراحي نكرده بوديم. وقتي پول ها را پيدا كردم و وارد اتاق جبار شدم ديدم كه علي اكبر، جبار را با پيراهنش خفه كرده است. برپايه اين گزارش، با اعلام ختم جلسه دادگاه، پنج قاضي دادگاه كيفري وارد شور شدند تا حكم عاملان اين جنايت را صادر كنند.

آن سوي حادثه
تشديد مجازات باندهاي تعرض
افزايش چشمگير باند هاي تعرض و سرقت سبب شده كارشناسان نگاهي جدي تر به موضوع مجازات اين باندها و اصل بازدارندگي از جرم داشته باشند. رئيس شعبه ۱۰۸۳ دادگاه عمومي تهران با بيان مجازات باندهاي زورگيري ، سرقت و تعرض به زنان و كودكان عنوان كرد:جرايمي كه با تشكيل باند و گروه بزهكاري ارتكاب مي يابند قانونا بايد كيفرهاي شديدتري را شامل شوند.
قاضي سيدحسين حسينيان رئيس شعبه ۱۰۸۳ دادگاه عمومي تهران گفت: اساساً ارتكاب هر جرمي هنگامي كه به صورت باندي انجام مي شود، مجازات شديدتري به خود اختصاص مي دهد و قانونگذار براي بزه و جرايمي اين چنيني مجازات بيشتر و شديدتري را نسبت به موقعي كه جرم به صورت فردي انجام مي شود، در نظر مي گيرد. وي با بيان اينكه مجازات سردسته و رئيس اصلي باند بيشتر از مجازات ديگر اعضاي باند است با استناد به ماده ۴۵ قانون مجازات اسلامي اظهار داشت: سردستگي دو يا چند نفر در ارتكاب جرم اعم از اينكه عمل آنان شركت در جرم يا معاونت در جرم باشد از علل مشدده مجازات است.
چنانكه براي نمونه در جرم سرقت، زورگيري و تعرض نيز مجازات افرادي كه به صورت باندي اقدام به اين كار مي كنند شديدتر است و در صورتي كه اقدامات آنها مشمول عنوان محارب و مفسد في الارض باشد حد محاربه و افساد في الارض (اعدام) ايشان بايستي اجرا شود. در صدق عنوان محاربه و مفسد في الارض لازم است تبهكاران براي ايجاد رعب و هراس ، سلب آزادي و امنيت مردم دست به اسلحه برده (مسلح باشند) و مرتكب هر يك از جرايم مذكور شوند.
مجازات سرقت
وي گفت : براساس ماده ۶۵۳ قانون مجازات اسلامي هر كس در راه ها و شوارع به نحوي از انحاء مرتكب راهزني شود، در صورت صدق عنوان محارب مجازات محارب را دارد و در صورت عدم صدق عنوان مذكور به حبس ۳ تا ۱۵ سال و همچنين ۷۴ ضربه شلاق محكوم مي شود.
قاضي حسينيان با اشاره به اينكه مجازات سرقت هاي باندي در مواد۶۵۱ ، ۶۵۴ و ۶۵۶ قانون مجازات اسلامي ذكر شده است، تصريح كرد: در صورت وجود پنج شرط مذكور كه در ماده ۶۵۱ قانون مجازات اسلامي آمده است، مرتكبان به حبس ۵ تا ۲۰ سال و نيز ۷۴ ضربه شلاق محكوم مي شوند. بر اساس ماده ۶۵۴ قانون مجازات اسلامي ؛ هرگاه سرقت در شب واقع شده باشد و سارقان دو نفر يا بيشتر باشند و لااقل يك نفر از آنان حامل سلاح ظاهر يا مخفي باشد در صورتي كه بر حامل اسلحه عنوان محارب صدق نكند جزاي مرتكب يا مرتكبان به ۵ تا ۱۵ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق خواهد بود. همچنين براساس ماده ۶۵۶ قانون مجازات اسلامي هر گاه سرقت مقرون به يكي از شرايط شش گانه مذكور در اين ماده باشد سارق به ۶ ماه تا ۳ سال حبس و نيز ۷۴ ضربه شلاق محكوم خواهد شد.
رئيس شعبه ۱۰۸۳ دادگاه عمومي تهران بيشتر از دو نفر بودن سارقان را يكي از شروط پنجگانه ماده ۶۵۶ قانون مجازات اسلامي ذكر كرد و افزود: در كليه صور مذكور، در صورتي كه سرقت جامع شرايط حد باشد، حد بر آن جاري مي شود.وي در خصوص اجراي حد سرقت اظهار داشت: در مرتبه اول قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهاي آن به طوري كه انگشت شست و كف دست او باقي بماند. در مرتبه دوم قطع پاي چپ، در مرتبه سوم حبس ابد و در مرتبه چهارم اعدام ولو اينكه سرقت در زندان باشد مجازات عاملان خواهد بود.
مجازات تعرض به زنان و اطفال
قاضي حسينيان تصريح كرد: تشكيل باند و گروه براي تعرض به زنان و كودكان از اسباب و علل تشديد مجازات است. براساس ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامي تعرض و مزاحمت نسبت به اطفال ، زنان و همچنين توهين به آنها، حبس از ۲ تا ۶ ماه و نيز ۷۴ ضربه شلاق در پي خواهد داشت.وي گفت: طبق ماده ۶۱۸ قانون مجازات اسلامي هر كس با هياهو و جنجال و حركات غيرمتعارف و تعرض به افراد موجب اخلال در نظم و آسايش عمومي گردد به حبس از ۳ ماه تا يك سال و نيز ۷۴ ضربه شلاق محكوم خواهد شد.
براساس ماده ۶۱۷ قانون مجازات اسلامي هم هر كس با چاقو يا اسلحه ديگر تظاهر يا قدرت نمايي كند يا آن را وسيله مزاحمت اشخاص يا اخاذي يا تهديد قرار دهد يا با كسي گلاويز شود؛ در صورتي كه از مصاديق محارب نباشد به حبس از ۶ ماه تا ۲ سال و نيز ۷۴ ضربه شلاق محكوم خواهد شد و در صورت صدق عنوان محارب براي متهم مجازات محارب در مورد وي اعمال مي شود. رئيس شعبه ۱۰۸۳ دادگاه عمومي انقلاب تهران به ماده ۶۲۰ قانون مجازات اسلامي اشاره كرد و گفت : در صورتي كه جرايم مذكور در نتيجه توطئه قبلي و دسته جمعي (باندي و گروهي) واقع شود، هر يك از مرتكبين به حداكثر مجازات مقرر محكوم خواهد شد، لذا ارتكاب جرايم مذكور به صورت باندي و گروهي نيز از اسباب تشديد مجازات است.
مجازات آدم ربايي
قاضي حسينيان در خصوص مجازات آدم ربايي اظهار داشت : براساس ماده ۶۲۱ قانون مجازات اسلامي ؛ مجازات ربودن افراد، تهديد، حيله و يا به هر نحو ديگر شخصاً يا توسط ديگري و به قصد مطالبه وجه ، مال ، انتقام و يا به هر منظور ديگر و يا مخفي كردن شخص به شرح مذكور به حبس از ۵ تا ۱۵ سال محكوم مي شود. همچنين در صورتي كه سن مجني عليه كمتر از ۱۵ سال باشد يا ربودن توسط وسايل نقليه انجام پذيرد يا به مجني عليه آسيب جسمي يا حيثيتي وارد شود ، مرتكب به حداكثر مجازات تعيين شده محكوم مي شود در صورتي كه مجرم، جرايم ديگري نيز انجام داده باشد به مجازات آن جرم نيز محكوم خواهد شد.
طبيعي است، در صورتي كه باند و گروه نيز به قصد آدم ربايي و اهداف مذكور تشكيل و مرتكب جرم شوند، مجازات بيشتري براي آنها در نظر گرفته مي شود. اين حقوقدان اظهار داشت: براساس ماده ۴۵ قانون مجازات اسلامي و همچنين ماده ۷۲۸ قانون مجازات اسلامي كيفر ايشان تشديد و دست قاضي براي صدور مجازات تتميمي و تكميلي باز مي باشد. وي با بيان اينكه باندها و گروه هاي بزهكار اكثراً مرتكب بزه ها و جرايم متعدد مي گردند اظهار داشت: اين افراد براي ارتكاب يك جرم به تشكيل باند اقدام مي  كنند در حاليكه از نظر عيني و عملي مرتكب چندين جرم مي شوند. لذا براساس ماده ۴۷ قانون مجازات اسلامي؛ مجرماني كه به جرايم متعدد مرتكب شده اند، مجازات هاي متعددي نيز براي آنها لحاظ مي شود.
قاضي حسينيان تصريح كرد: ارتكاب جرم به دست باندها و گروه ها كه عمدتاً همراه با خشونت بيشتري نسبت به ارتكاب جرم به صورت فردي است كه اين امر نيز از اسباب تشديد مجازات است.
مجازات جرايم ضد امنيت داخلي و خارجي
وي در خصوص مجازات جرايم ضد امنيت داخلي و خارجي اظهار داشت: هر گاه ارتكاب جرم در اين نوع جرايم به صورت باندي و گروهي صورت پذيرد، مجازات آن نيز تشديد مي شود.چنانچه در ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامي ذكر شده هر گاه دو نفر يا بيشتر اجتماع و تباني كرده و جرايمي بر ضد امنيت داخلي و خارجي كشور مرتكب شوند يا وسايل ارتكاب آن را فراهم كند در صورتي كه عنوان محارب نداشته باشد به ۲ تا ۵ سال حبس محكوم خواهند شد. همچنين براساس ماده ۶۱۱ قانون مجازات اسلامي؛ هر گاه دو نفر يا بيشتر اجتماع و تباني نمايند چنانكه عليه اعراض يا نفوس يا اموال مردم اقدام نمايند و مقدمات اجرايي را هم تدارك ديده باشند ولي بدون اراده خود موفق به اقدام نشوند به حبس از ۶ ماه تا ۳ سال محكوم مي شوند.
براساس مواد ۶۱۰ و ۶۱۱ قانون مجازات اسلامي تشكيل باندهاي بزهكاري مسلح جزو جرايم بر ضد امنيت داخلي محسوب شده و مجازات شديدي نيز براي آن در نظر گرفته مي شود. براساس مواد قانوني مذكور مجرمان به علت تشكيل باند براي ارتكاب اين جرائم و يا تهيه وسايل و تدارك مقدمات اجرايي براي اين منظور اولا باعث تعقيب ايشان مي شود همچنين به مجازات از ۲ تا ۵ سال حبس يا از ۶ ماه تا ۳ سال حبس محكوم مي شوند.
علل افزايش باندهاي بزهكاري
قاضي حسينيان با بيان اينكه بايد عوامل متعددي را در افزايش باندهاي بزهكاري موثر دانست، گفت: بررسي اين عوامل نيازمند مطالعات دقيق روانشناسي و روانشناسي اجتماعي است. همچنين بايد مسايل اقتصادي، ميزان امنيت اجتماعي ، درجه آسيب پذيري و مخدوش شدن امنيت اجتماعي و نيز نقش پليس ، قوه قضائيه و ديگر دستگاه هاي امنيتي در برقراري امنيت در سطح جامعه مورد توجه قرار گيرد. وي ميزان هزينه ارتكاب جرم و افزايش آن، پيچيده شدن روزافزون نحوه ارتكاب جرم و تامين امنيت بيشتر را در افزايش گروه ها و باندهاي حرفه اي براي ارتكاب اعمال مجرمان موثر دانست.
اين حقوقدان تصريح كرد: استفاده از استعدادها و توانايي هاي افراد ديگر در ارتكاب اين جرايم و ايجاد آمادگي ، قدرت دروني و اعتماد به نفس بيشتر براي ارتكاب جرم و كاهش فشارهاي روحي و رواني ناشي از ارتكاب جرم و ملامت هاي دروني در اثر ارتكاب جرم به صورت فردي، پر كردن خلاءهاي روحي ، رواني ، اجتماعي و خانوادگي از ديگر عوامل تشكيل باندهاي بزهكاري است. از سوي ديگر مشكلات اجتماعي عديده از قبيل فقر، بيكاري، تورم، مواد مخدر، مهاجرت، دور بودن از خانواده از عوامل موثر جمع شدن افراد تبهكار و تشكيل باند براي ارتكاب جرم مي باشد. رئيس شعبه ۱۰۸۳ دادگاه عمومي تهران به بالا بودن ضريب هوشي سردسته هاي باندهاي بزهكاري اشاره كرد و گفت: سردسته و روساي باندها عموما از هوش و استعداد ويژه اي در همراهي كردن ديگران با خود براي ارتكاب جرم برخوردار هستند به گونه  اي كه باعث فريب افراد زيرمجموعه مي شود كه اين خود يكي ديگر از عوامل تشكيل باند و گروه هاي بزهكاري مي باشد.

صدور حكم اعدام براي عامل جنايت ستارخان
گروه حوادث: حكم حبس يك متهم به قتل بعد از نقض در ديوان عالي كشور و رسيدگي مجدد قضايي از سوي شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان به قصاص نفس (اعدام) تبديل شد.
به گزارش همشهري، محمد ۱۷ساله سوار بر دوچرخه اش اطراف منزلشان حوالي خيابان ستارخان در حال گردش بود كه ناگهان متوجه پسري هم سن و سال خود شد. او نيز سوار بر يك دوچرخه از روبه رو به وي نزديك شد. پسر دوچرخه سوار با سرعت زياد به سوي محمد مي راند و حركت سريع اين پسر باعث شد محمد نتواند به درستي دوچرخه اش را كنترل كند و نقش زمين شد.
اين مسأله باعث درگيري بين دو نوجوان شد. محمد به شدت از شوخي نابه جاي ايمان عصباني شده بود به همين دليل خود را به خانه رساند و پس از برداشتن چاقويي از آشپزخانه به كوچه بازگشت. چند دقيقه بعد جسد بي جان ايمان در برابر ديدگان شاهدان بر روي زمين افتاد. پليس بعد از اطلاع از موضوع خود را به صحنه واقعه رساند. محمد بازداشت شد و در تحقيقات اوليه بيان داشت كه قصد كشتن ايمان را نداشت ولي شوخي مقتول باعث درگيري و در نهايت وقوع اين جنايت شد. پرونده اين حادثه تلخ به دليل سن كمتر از ۱۸سال متهم به قتل در دادگاه اطفال رسيدگي شد. قاضي مظفري رئيس شعبه ۱۱۵۸ حكم ۵سال حبس و پرداخت ديه را براي محمد صادر كرد. حكم به ديوان عالي شورا ارسال شد ولي زمان بررسي بر روي اين حكم در ديوان عالي كشور تا سن ۱۸سالگي محمد به طول انجاميد و همين امر موجب شد قضات ديوان عالي كشور عنوان كنند پرونده بايد در دادگاه كيفري استان مورد رسيدگي قرار گيرد. پرونده محمد ۱۸ساله بار ديگر در شعبه۷۱ كيفري استان تحت بررسي قرار گرفت و در نهايت روز گذشته قاضي عزيزمحمدي و چهار مستشار وي حكم قصاص نفس (اعدام) محمد را صادر كردند. حكم مذكور براي تأييد به ديوان عالي كشور ارجاع داده شد.

رد درخواست عفو پس از ۲۵ سال
سايت جنايي: قاضي دادگاه عالي آتلانتا روز گذشته درخواست عفو مردي را كه متهم به چندين مورد قتل و آزار و اذيت كودكان است،رد كرده و بدين ترتيب متهم بايد باقي سال هاي عمر را نيز در زندان سپري كند. واين كه متهم به قتل دو مرد در سال ۱۹۸۲ است در حال گذراندن دوران حبس ابد خود بود . اين در حالي است كه وكلاي مدافع متهم اعتقاد دارند كه با ارائه مداركي كه در اختيار دارند بي شك مي توانند موكل خود را از اتهامات وارده تبرئه كنند. واين در حال حاضر به عنوان متهم رديف اول در چندين مورد قتل جوانان و كودكان سياه پوست در فاصله سال هاي ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱ رو به  رو است. واين متهم است كه ناتارين كارتر ۲۷ ساله و جيمي ري ۲۱ ساله را در فاصله هاي زماني كوتاه به قتل رسانده است.

خودكشي قاتل پس از قتل
آسوشيتد پرس: نوجواني كه متهم به قتل يك افسر پليس و يك زن در اركانزاس بود، روز گذشته با شليك گلوله اي به سرش خودكشي كرد. به گزارش شاهدان عيني ؛ جاكوب ۱۸ ساله با استفاده از همان اسلحه اي كه مقتولان را به قتل رسانده بود، خودكشي كرده است. پيش از اين نيز پليس در تعقيب و گريز براي دستگيري جاكوب چندين گلوله به سمت وي شليك كرده بود كه وي از اين حادثه جان سالم به در برد. جاكوب ساعاتي پيش از خودكشي با ساطور قصابي قصد آسيب رساندن به چندين مرد را داشت كه با دخالت مردم، مضروبان جان سالم به در بردند. تحقيقات بيشتر در اين زمينه همچنان ادامه دارد.

قتل كارمند ديوان عدالت اداري
گروه حوادث: كارمند ديوان عدالت اداري با ضربات چاقو در منزلش كشته شد. به گزارش همشهري، ظهر روز چهارشنبه هفته گذشته با صداي فريادهاي يك زن از اهالي كوچه بوعلي سينا مردم از وقوع يك حادثه تلخ در محله خود باخبر شدند. مرد ۵۴ ساله اي كه در طبقه چهارم يكي از آپارتمانهاي آن كوچه زندگي مي كرد با ضربات چاقو به قتل رسيده بود و عامل جنايت بدون ناراحتي از كشتن قرباني اش بر بالين جسد ايستاد تا ماموران كلانتري به محل حادثه رسيدند.
بعد از رويت جسد مراتب به اطلاع بازپرس هنرمند و كارآگاهان اداره دهم آگاهي تهران بزرگ رسيد. قرباني رضا ۵۴ ساله كارمند ديوان عدالت اداري بود كه با ضربات چاقوي پسر ۱۸ساله اش به نام مصطفي بر پيكر وي وارد كرده بود جان سپرد.مصطفي بعد از پايان كار ماموران تشخيص هويت و تحقيقات قضايي به اداره دهم آگاهي انتقال يافت.
جسد رضا در ميان گريه و زاري هاي همسرش در خودروي پزشكي قانوني جاي گرفت. در تحقيقات اوليه معلوم شد مصطفي داراي سابقه درگيري با والدين خود بوده و چندي پيش به دليل همين اختلاف در كلانتري محل پرونده اي نيز تشكيل شده بود. رضا چون حاضر نبود به مصطفي پول بدهد با ضربات چاقو و به دست پسرش كشته شد. تحقيقات پليسي، قضايي براي اين پرونده جنايي ادامه خواهد يافت.

محكوم به اعدام بخشيده شد
گروه حوادث: محكوم به اعدام در زمان اجراي حكمش از سوي اولياي دم بخشيده شد.
به گزارش «همشهري» در اين پرونده حسن متهم به قتل عمدي فردي به نام اسماعيل بود. وي در يك درگيري خونين مرتكب قتل شده بود. پس از محاكمه اين مرد در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان وي به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد.
پس از تأييد حكم از سوي ديوان عالي كشور، پرونده براي اجراي حكم به شعبه اجراي احكام دادسراي امور جنايي تهران ارسال شد. پس از مدت زماني كه پرونده به مرحله اجرا رسيد، اولياي دم با حضور در شعبه اجراي احكام اعلام رضايت كردند.
به اين ترتيب پرونده به شعبه ۶۱۲ دادگاه عمومي ارجاع شد تا متهم از لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه شود.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهر
شهرستان ها
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |  
|  داخلي   |   شهر   |   شهرستان ها   |   شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |