دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۳۹۶۷ - Apr 24, 2006
پرونده درگيري خونين پايتخت
در اداره مبارزه با مواد مخدر
013191.jpg
013194.jpg
گروه حوادث: پرونده حادثه خونين اتوبان آزادگان كه منجر به شهادت يكي از افسران زبده اداره آگاهي تهران بزرگ و يك رهگذر شده بود براي پيگيري هاي پليسي به اداره مبارزه با مواد مخدر ارجاع شد.
به گزارش همشهري، بعد ازظهر ۲۷ فروردين، درگيري خونيني بين ماموران گشت اداره آگاهي تهران بزرگ با سرنشينان يك خودروي زانتياي دودي رنگ در اتوبان آزادگان رخ داد.
بعد از چند دقيقه تعقيب و گريز ناگهان دو سرنشين مسلح خودروي زانتيا با اسلحه هاي كلاشينكف خود، خودروي پليس را نشانه گرفتند كه با شليك گلوله يكي از افسران زبده آگاهي به نام ستوان يكم محسن ندافان به شدت مجروح شد، اما افسر پليس در حالي كه به شدت مجروح شده بود به تعقيب مردان مسلح ادامه داد.
لحظاتي بعد درگيري بين پليس و متهمان مسلح به كوچه هاي فرعي حوالي ميدان نعمت آباد كشيده شد كه در اين ميان متهمان خودروي خود را ترك كرده و در داخل منزلي در همان حوالي پناه گرفتند.
ستوان ندافان كه در اثر خونريزي ناتوان شده بود به همراه اكيپ هاي عملياتي كمكي كه به ياري وي و همكارانش آمده بودند در نهايت پس از درگيري خونيني كه باعث مرگ يك رهگذر و مجروح شدن دو نفر ديگر شد موفق شدند متهمان مسلح را بازداشت كنند، اما افسر پليس در حال انتقال به بيمارستان شهيد شد.
در بازجويي هاي صورت گرفته دو متهم به همدستي با يك باند بزرگ مواد مخدر اعتراف كرده و بيان داشتند براي يك معامله ۱۰۰ كيلويي مواد مخدر از زاهدان به تهران آمده بودند، اما پس از آن كه ماموران به آنها مشكوك شده و دستور ايست دادند، با ماموران درگير شدند.
اعترافات متهمان در حالي صورت مي گيرد كه از خودروي آنها تنها مقدار اندكي مواد مخدر كه به اندازه استفاده شخصي آنان بوده كشف شده است.
روز گذشته پرونده اين متهمان كه به خاطر حمل سلاح گرم و اقدامات مسلحانه در پايتخت در اداره يكم و ابه خاطر ارتكاب دو فقره قتل در اداره دهم آگاهي بررسي مي شد با دستور قضايي به اداره مبارزه با مواد مخدر انتقال يافت تا از اين پس تمام تحقيقات در اين خصوص در اين مركز ادامه پيدا كند.
بنا بر اين گزارش در همين حال ماموران پليس در مورد احتمال انگيزه ترور يا آدم ربايي از سوي متهمان كه محمدرضا و عبدالمجيد نام دارند در حال تحقيق و بررسي هستند.

نقص حكم اعدام مرد همسركش
013218.jpg
گروه حوادث :حكم مردي كه به خاطر سوءظن، همسرش را به قتل رسانده و جسدش را داخل يك چمدان رها كرده بود، از سوي قضات ديوان عالي كشور به دليل نقص در تحقيقات، رد شد.
به گزارش همشهري، حسين ۳۶ ساله كه متهم به قتل همسرش سهيلا است۸، بهمن سال ۸۳ با مراجعه به كلانتري ۲۴ كمالشهر اعلام داشت همسرش سهيلا سه روز قبل در حالي كه وي در خانه نبوده از خانه خارج شده و مراجعه نكرده است. در پي اين اعلام و گزارش كلانتري به پزشكي قانوني، مشخص شد جسد زن ناشناسي داخل چمدان در حوزه كلانتري ۱۵ چهار باغ ساوجبلاغ كشف شده است. جسد سهيلا شناسايي شد و حسين تحت بازجويي قرار گرفت. تحقيقات از اين مرد ادامه داشت تا اينكه فرزند ۷ساله اش كه تنها شاهد واقعه بود، به ذكر جزئيات حادثه پرداخت. در جلسه دادگاه حسين پس از شنيدن اظهارات فرزند خردسالش با چهره اي پريشان در جايگاه قرار گرفت. وي ضمن رد اتهام قتل عمدي همسرش گفت: تنها يك آشنا مي تواند قتل را انجام داده باشد و آن غير از پدر همسرم كس ديگري نيست. من فرزندم را آزار نداده ام. آزارم حتي به يك مورچه هم نمي رسد.برپايه اين گزارش، قضات دادگاه كيفري پس از اتمام جلسه محاكمه، متهم اين پرونده را به قصاص نفس (اعدام )محكوم كردند اما حكم صادره از سوي ديوان عالي كشور نقض شد و به شعبه هم عرض ارجاع شد.

پليس در جست وجوي زني با آبميوه هاي مسموم
گروه حوادث: كارآگاهان پليس تهران رديابي هاي ويژه خود را براي شناسايي و دستگيري زن ميانسالي كه با شگرد آبميوه هاي مسموم در بهشت زهرا اقدام به سرقت مي كند، آغاز كرده اند.
به گزارش همشهري، زن جوان كنار قبر همسرش نشسته بود و به آرامي گريه مي كرد ناگهان متوجه حضور فردي ناشناس شد كه دست به روي شانه هايش گذاشته بود. زن سرش را برگرداند و در كمال تعجب زن ميانسالي را ديد كه در كنارش ايستاده بود. زن از جايش بلند شد و نگاهي به زن غريبه كرد. او كه چهره اي غمگين به خود گرفته بود سر صحبت را با زن جوان باز كرد و پس از همدردي به او شكلاتي تعارف كرد. زن جوان بي خبر از همه جا با او به درد دل پرداخت اما پس از اصرار زن ميانسال براي خوردن شكلات ديگر هيچ چيز نفهميد. وقتي به هوش آمد كه ساعتي گذشته بود. او به سرعت از جاي خود بلند شد اما خبري از زن ناشناس نبود. زن تازه فهميد اين زن چشم درشت پس از سرقت اموال او از محل متواري شده است. با طرح شكايت اين زن، مشخص شد سرقت هاي مشابه ديگري نيز به همين طريق در چند روز گذشته در بهشت زهرا صورت گرفته است. با توجه به حساسيت موضوع تيمي از كارآگاهان دايره پنجم اداره آگاهي بررسي هاي پليسي براي شناسايي اين زن را آغاز كرده اند.

جوان ساده لوح درصندوق عقب خودرو گير افتاد
گروه حوادث:جوان ۲۵ ساله اي كه با طراحي نقشه اي مبني بر اين كه «ربوده شده است» و مخفي شدن در صندوق عقب خودرو اش قصد اخاذي از خانواده اش را داشت، در حالي كه به دليل گير افتادن در صندوق در حال خفگي بود، توسط رهگذران نجات يافت.
به گزارش همشهري،اين حادثه زماني رخ داد كه «محمد» به دليل برخي اختلافات خانوادگي قصد داشت در عروسي برادر همسرش شركت نكند. در اين حال وي با استفاده از فرصت به وجود آمده، طي تماسي با خانواده اش عنوان كرد كه توسط چند تن، ربوده شده است؛ حال آنكه آدم رباها براي آزادي او مبلغ ۲۰ ميليون تومان را طلب كرده اند. در اين ميان «محمد» بدنبال اعلام موضوع به خانواده اش، از ترس اين كه كسي او را نبيند، داخل صندوق عقب خودرو پژو اش رفت تا در آنجا پنهان شود. در حالي كه درب صندوق خودرو در حالت نيمه باز بود، جوان ۲۵ ساله چندين بار ديگر براي در خواست كمك با خانواده اش تماس گرفت و حتي به آنها SMS زد.
در همين حال كه وي در حال مذاكره با خانواده اش بود، ناگهان درب صندوق عقب بسته شد و وي داخل صندوق عقب گير كرد كه با كوبيدن به درب، از رهگذران خواست كه به فريادش برسند.
در پي داد و فرياد هاي «محمد» ، افراد حاضر در محل با راهنمايي وي، سوئيچي را كه پشت لاستيك عقب خودرو مخفي كرده بود تا در صورت حادثه مشابه از آن استفاده شود، پيدا كرده و بدين ترتيب با باز كردن درب صندوق عقب خودرو، او را از خفگي نجات دادند.
«محمد» در بازجويي هاي پليسي، در خصوص هدف خود از ارتكاب اين اقدام اعتراف كرد كه مي خواستم با اين ترفند مبلغ درخواستي را از خانواده ام اخذ كنم.

براي جلوگيري از فاش شدن ارتباط
زن خيانتكار، جوان مورد علاقه اش را كشت
013197.jpg
گروه حوادث: زني كه در پي فاش شدن ارتباط نامشروع خود، نقشه قتل جوان مورد علاقه اش را طراحي و با همدستي دو پسر جوان اجرا كرده بود، با تلاش كارآگاهان پليس ورامين دستگير شد.
به گزارش همشهري، رسيدگي به اين پرونده پس از آن در دستور كار ويژه پليس جنايي قرار گرفت كه چندي قبل مرد چوپاني در بيابان هاي اطراف پيشوا با جسد مردي كه نيمي از بدنش از خاك بيرون بود روبه رو شد.با گزارش موضوع به پليس ورامين، كارآگاهان جنايي و بازپرس ويژه قتل منطقه در محل كشف جسد حضور يافتند، بررسي هاي تيم تشخيص هويت نشان مي داد از مرگ مقتول مدت زيادي مي گذرد. با انتقال جسد به پزشكي قانوني، تلاش براي شناسايي هويت قرباني آغاز شد و كارشناسان پزشكي قانوني در نخستين نظريه خود اعلام كردند وي در اثر ضربه وارده به قفسه سينه اش به قتل رسيده است.
بنابر اين تيمي از كارآگاهان جنايي ورامين شناسايي عامل يا عاملان اين جنايت هولناك را در دستور كار خود قرار دادند و پس از بررسي هاي دقيق و انجام كارهاي اطلاعاتي دريافتند جسد متعلق به جوان ۳۲ ساله اي به نام افشين است. بنابراين پس از شناسايي هويت وي، صاحبكارش شناسايي و مشخص شد كه قرباني در يك مغازه تعويض روغني مشغول به كار بوده است. صاحبكار مقتول در بازجويي مقدماتي به ماموران گفت: حدود ۶ ماه بود افشين در مغازه ام كار مي كرد اما به دليل اعتياد شديد و چندين مرحله سرقت از مغازه وي را بيرون كردم.
با اظهارات مرد ميانسال، خانواده افشين شناسايي شده و در بازجويي ها مشخص شد وي به دليل اعتياد شديد از سوي خانواده اش طرد شده است. در ادامه بررسي ها، كارآگاهان پليس ردپايي از يك زن جوان به نام فريبا را يافتند كه با مقتول ارتباط داشت.
بنابر اين وي تحت شناسايي قرار گرفت و مشخص شد كه همسر فريبا مدتي قبل از رابطه آنها مطلع شده و وي را تهديد كرده است. بنابر اين فريبا به همراه همسرش به عنوان مظنونان اصلي دستگير و تحت بازجويي ويژه قرار گرفتند. در تحقيقات صورت گرفته فريبا به ارتباط با مقتول اعتراف كرد و اظهار داشت: يك روز وقتي در خانه با مقتول بودم ناگهان فرزند ۱۰ ساله ام وارد خانه شد و ارتباط بين ما فاش شد. از آن به بعد رفتار همسرم با من تغيير كرد و چون او از ماجرا خبر داشت، دائماً احساس ترس داشتم. موضوع را با دو تن از دوستانم كه دو جوان به نام هاي مجتبي و عبدالله بودند، در ميان گذاشتم قرار شد براي آن كه از شر افشين رها شويم او را به قتل برسانيم. به اين ترتيب با قرار قبلي با افشين او را به بهانه تفريح به اطراف پيشوا برديم و در يك فرصت مناسب با چند ضربه چاقو به سينه اش، او را از پاي در آورديم و جسدش را داخل چاله اي انداخته و همانجا دفن كرديم. در اين مدت دائماً عذاب وجدان داشتم تا اين كه سرانجام ماجرا فاش شد.
پليس جنايي ورامين با شنيدن اظهارات فريبا در يك فرصت مناسب محل سكونت دو همدست فريبا را شناسايي و آنها را دستگير كردند. با اعتراف صريح متهمان به قتل افشين بازپرس پرونده آنها با قرار قانوني روانه زندان كرد.

سرنوشت آرين كوچولو همچنان در ابهام
013188.jpg
گروه حوادث: يك سال از واقعه سقوط هواپيماي بوئينگ ۷۰۷ در حالي مي گذرد كه هنوز سرنخ هاي به دست آمده در پرونده ناپديد شدن آرين كوچولو به هيچ نتيجه اي نرسيده است.
به گزارش همشهري، سرنوشت «آرين راسخ مقدم» كودك چهار ساله اي كه در جريان سانحه هوايي هواپيماي «ساها» در فرودگاه مهرآباد، هنگام خروج از درب هواپيما از آغوش پدر به درون رودخانه كن سقوط كرده بود، با گذشت يك سال همچنان نامعلوم است.
اين حادثه شامگاه چهارشنبه ۳۰ فروردين ماه سال ۸۴ در حالي به وقوع پيوست كه هواپيماي بوئينگ ۷۰۷ هنگام فرود در فرودگاه دچار سانحه شد و دو نفر كشته و يك پسربچه ۴ ساله به نام آرين ناپديد شدند. مسافران هواپيماي ساها بويينگ ۷۰۷ با مراجعه به دادسراي فرودگاه و طرح شكايت خواستار رسيدگي به اين پرونده شدند و رودگر-قاضي دادگاه فرودگاه _مسئول رسيدگي به اين پرونده شد. از زمان وقوع حادثه فرودگاه، به گفته مسئولان، پيگيري هاي زيادي درباره وقوع اين حادثه، صورت گرفته است. تيمهاي عملياتي امداد و نجات ،آتش نشاني به درخواست قاضي و افسر پرونده بارها محل حادثه را به دقت گشتند اما به هيچ نتيجه اي نرسيدند.
پدر آرين كوچولو در گفتگويي تلفني درباره اينكه هنوز براي پيدا كردن آرين به هيچ سر نخي نرسيده ايم به خبرنگار ما گفت: در تمام اين مدت پيگير ماجرا بوديم. بعد از اينكه آرين ناپديد شد تيمي از آتش نشاني و هلال احمر اقدام به گشتن چند ساعته كردند اما چون به نتيجه خاصي نرسيدند فرداي آن روز آب نهر را منحرف كردند و به جستجوي سطحي پرداختند. زير كانال ها حفره هايي از آب بود كه احتياج به غواص داشت. ما با اصرار فراوان درخواست غواص كرديم. تعدادي غواص از هلال احمر اقدام به جستجو كردند و بعد تعدادي سگ زنده ياب، شروع به گشتن كردند. سپس يك بار ديگر چند گروه از هلال احمر به همراه ما قسمت هاي ابتداي آب و كانال را گشتيم. چون بدون نتيجه مانده بوديم با نقشه هايي كه بستگان و آشنايان تهيه كرده بودند حد فاصل پل و جاده قديم و اتوبان آزادگان را جستجو كرديم اما به هيچ نتيجه اي نرسيديم.
پدر آرين ۴ ساله در ادامه گفت: با اين كه يك سال از ناپديد شدن پسرم مي گذرد اما ما هنوز از پيدا كردن او قطع اميد نكرده ايم اميدوارم آرين پيدا شود. شايد كسي او را از آب گرفته باشد. ما تنها اين كودك چهارساله را داشتيم. وي افزود: من هم مثل تمام پدرهاي دنيا يك پدرم. از همه مردم و سازمان هايي كه مي توانند به من و همسرم در پيدا كردن آرين بعد از اين همه مدت كمك كنند، درخواست ياري دارم. ما هنوز اميدواريم پسرم دوباره به آغوش من و بالاخص مادرش برگردد.

پرونده باجناق جوان به اتهام قتل به دادسرا رفت
گروه حوادث: پرونده مردي كه در پي اختلاف خانوادگي، باجناقش را به قتل رسانده بود به خاطر نقص در تحقيقات، به دادسراي جنايي ارجاع شد.
به گزارش همشهري، يك سال قبل زماني كه پدر دختر جواني متوجه شد دامادش به نام محمد زن ديگري گرفته است، به خاطر هواخواهي از دخترش به خانه محمد رفت. در ابتدا آنها با يكديگر درگير شدند و داماد بزرگتر كه عباس نام داشت، در دفاع از پدرزنش، وارد معركه شد. او كه به شدت عصباني شده بود، با قمه به جان باجناق كوچكترش افتاد و او را با ضربه قمه به قتل رساند.
با دستگيري عباس و اعتراف وي به قتل، كيفرخواست در خصوص اين پرونده صادر شد و پرونده اين جنايت براي رسيدگي به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان انتقال يافت، اما قاضي عزيزمحمدي پس از مطالعه پرونده به دليل نقص در تحقيقات، پرونده را براي بررسي بيشتر به دادسرا فرستاد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
فرهنگ ماندگار
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
خارجي
سياسي
داخلي
شهرستان ها
شهري
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   فرهنگ ماندگار   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |  
|  سياسي   |   داخلي   |   شهرستان ها   |   شهري   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |