مهر: كيومرث ملك مطيعي، بازيگر پيشكسوت سينما و تلويزيون از گسترش پارتي بازي در سينما و تلويزيون كشور انتقاد كرد.
ملك مطيعي گفت: ادامه روند كنوني انتخاب و به كارگيري بازيگران درعرصه بازيگري كشور فرهنگ و شعور يك جامعه را زير سئوال مي برد. وي افزود: استفاده از افرادي كه هيچ تخصصي در كار هنر و بازيگري ندارند و فقط به دليل نفوذ يك آشنا بر صحنه ظاهر و به عنوان ستاره فيلم مطرح مي شوند توهين به آگاهيهاي يك ملت است.
ملك مطيعي افزود: وقتي بازيگري پا به عرصه هنر مي گذارد، بايد بداند كه با فرهنگ يك ملت بازي مي كند و بايد آنقدر مهارت داشته باشد كه فرهنگ ديرين و متمدن كشورمان را زير سئوال نبرد.وي اظهار داشت: هنرمندان قديمي براي ورود به عرصه هاي هنري، دوران سختي را پشت سر گذاشتند و بعد از مدتها كارآموزي هنري موفق مي شدند، مدرك هنري بگيرند و تازه، پس از آن، بايد راه خود به سينما و تلويزيون را، تنها با اتكا به داشته ها و هنر خود پيدا مي كردند.
ملك مطيعي تصريح كرد: امروز اكثر جواناني كه وارد حرفه بازيگري مي شوند، تخصص كافي ندارند و گاهي با الفباي اين كار نيز بيگانه اند و حضور چنين افرادي خيانت به فرهنگ و هنر اين كشور است. اين بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون گفت: بينندگان با اعتقاد پاي تلويزيون مي نشينند و با علاقه به سينما مي روند اما امروز تعداد بازيگراني كه تنها به دنبال مشهور شدن و كسب درآمد هستند كم نيست و همين دست بازيگران مخاطبان را فراري مي دهند.

با توجه به نامگذاري سال ۸۵ به نام پيامبر اعظم(ص)، ستادي در معاونت امور مجلس و استانها با همكاري معاونت اطلاعات و برنامه ريزي تشكيل و ۲۰۰ عنوان برنامه و سرفصل براي اجرا در مراكز تدوين شده است.
علي دارابي - معاون امور مجلس و استانهاي سازمان _ گفت: متاسفانه بودجه سال ۸۵ افزايش نيافته است، ولي علي رغم همه محدوديتها، اقداماتي در جهت افزايش بودجه مراكز صورت گرفته است.
معاون امور مجلس و استانها، تمركززدايي و تفويض اختيار به مديران مراكز و تزريق صددرصدي اعتبارات آثار توليدي مراكز راه يافته به شبكه ملي را ازجمله اقدامات انجام گرفته در معاونت براي ايجاد زمينه شكوفايي و تقويت مراكز عنوان كرد.

ايسنا:يك وكيل دادگستري با تأكيد بر ضرورت آموزش مباني حقوق بشر به جامعه، گفت: از طريق صدا و سيما مي توان مباني حقوق بشر را به درستي به مردم انتقال داد.
دكتر علي نجفي توانا، گفت: اطلاع از حقوق، امتيازات و آزادي هايي كه در قانون يك كشور اعم از قانون اساسي يا عادي براي مردم پيش بيني شده، موجب مي شود افراد با شناختي كه از اين حقوق و آزادي ها دارند براي مطالبه آن اقدام كنند.
وي افزود: آموزش هاي صدا و سيما و رسانه ها باعث مي شود كه مردم با استفاده از داده هاي آنها مسائل را آموخته و در كوتاه مدت آن رفتار عموميت پيدا كند.
ما مي توانيم از طريق رسانه ها اخلاق حسنه را به مردم انتقال دهيم، مشروط به اين كه با يك مخاطب شناختي علمي برنامه ريزي كنيم.
اين وكيل دادگستري در پايان خاطرنشان كرد: صدا و سيما اگر به صورت ذهني و انتزاعي نسبت به پخش برنامه ها اقدام كند، هم مخاطبان و هم اعتماد عمومي خود را از دست مي دهد و چيزي هم به مخاطب منتقل نمي كند؛ برنامه ها بايد به گونه اي انتخاب شوند كه نكات مثبتي براي مخاطبان به همراه داشته باشد. از طريق صدا و سيما مي توان مباني حقوق بشر را به درستي به مردم انتقال داد.

به راستي جاي آموزش در سيماي جمهوري اسلامي ايران خالي است. البته منظور شبكه هفتم يا همان شبكه آموزش نيست. نوعي ديگر از آموزش كه ربطي به درس و مشق مدرسه ندارد، مد نظر است. در اين كه ما در مواجهه با بسياري از پديده هاي نوين، آگاهي درستي نداريم، شكي نيست. فناوري هاي گوناگون، خواسته و ناخواسته بي آنكه پيش زمينه استفاده صحيح از آنها را داشته باشيم، زندگي مان را روز به روز احاطه مي كنند و علي رغم برخورداري از مزاياي اين پديده هاي جديد، مشكلاتي را هم به وجود مي آورند. در اينجا يك آموزش ساده و كوتاه مي تواند زندگي را از آنچه هست براي شهروندان شيرين تر كند و مانع از پديد آمدن تنش هاي بي مورد و روح آزار شود. بدين منظور هيچ رسانه اي مؤثرتر از تلويزيون وجود ندارد. با اين جعبه جادو به واقع مي توان جادو كرد و اخلاق عمومي را دگرگون ساخت. برنامه هاي كوتاه يك دقيقه اي و حتي كمتر در برخي ساعات پرمخاطب، مي توانند تأثير شگرفي بر رفتار شهروندان بگذارند و چنانچه ساخت و پخش اين گونه برنامه ها به يك رويه ثابت تبديل شود، اثر آن به مراتب مشهودتر خواهد بود. براي نمونه مي توان با آموزش نحوه استفاده از تلفن همراه آغاز كرد و پس از مدت كوتاهي كارآيي افزون تر اين وسيله را شاهد بود.بي گمان بارها با اين مشكل برخورد كرده  ايد كه در يك لحظه مهم، تلفن همراه شما قادر به برقراري ارتباط نيست و به بهانه هاي مختلف ازجمله شلوغي خطوط، ياري تان نمي كند.
آموزش تلويزيوني منحصر به تلفن همراه نمي شود. بسياري از امور زندگي ما نيازمند بازنگري هستند؛ مواردي كه در نگاه اول چندان جدي گرفته نمي شوند. به عنوان مثال ديگر مي توان به فرهنگ غذايي اشاره كرد كه بر اثر ناآگاهي شهروندان عوارضي چون سكته هاي قلبي و غيره را ايجاد مي كند. بي گمان براي اين كه مردم راه درست تغذيه را بياموزند، نمي توان به  درس و مدرسه و دانشگاه تكيه كرد. زيرا توده مردم را با آموزش هاي سنگين، كاري نيست. اما جعبه جادو به راحتي مي تواند در زمان هاي كوتاه، مفاهيم كليدي را به همه شهروندان اعم از باسواد و بي سواد ارتقاي دهد. براي مثال برنامه هايي تحت عنوان «چگونه بنوشيم» يا «چه بخوريم» مي توانند مضرات مصرف نوشابه هاي گازدار و غذاهاي پرچرب را به مردم آموزش بدهند. همچنين برنامه هايي مي توان براي پوشاك تدارك ديد و خريداران البسه را متوجه زيان تن پوش هاي پلاستيكي كرد. اگر بخواهيم مصداقي به شمارش بپردازيم، از حوصله  اين نوشتار بيرون مي رود. تنها مي توان اشاره وار گفت كه جزءجزء زندگي ماشيني ما نيازمند بازنگري است و در اين بازنگري قرار نيست همه چيز زيرورو شود بلكه اصلاح مديريت استفاده از ابزار و امكانات زندگي مدنظر است و بدين منظور هيچ رسانه اي قوي تر از تلويزيون نمي تواند ايفاي نقش كند.

برادر بزرگتر كيست؟
برادر بزرگتر Big Brother عنوان يك برنامه تلويزيوني است كه به وسيله جان  دمل John demol در سال ۱۹۹۹ ميلادي طراحي شد و براي اولين بار در همان سال از طريق يك شبكه تلويزيوني از كشور هلند پخش شد. نام اين برنامه  برگرفته از نام يك رمان به نويسندگي جون اوول در سال ۱۹۸۴ ميلادي است.
در اين برنامه ۱۲ داوطلب به مدت چند ماه در يك خانه با امكانات نسبتاً كم در كنار يكديگر زندگي مي كنند ولي حق خروج از خانه را ندارند و غير از اين افراد كسي هم حق ورود به اين خانه را ندارد. آنها علاوه بر كارهاي روزمره زندگي مانند تميز كردن، آشپزي و غيره مي بايست يك سري كارهاي سخت از طرف سازندگان برنامه را انجام دهند. در تمامي مكانهاي اين خانه دوربين هاي مداربسته اي كار گذاشته شده كه تمامي گفته ها، حركات و نحوه زندگي اين افراد را بينندگان تلويزيوني مي توانند از طريق اينترنت دنبال كنند و شبها نيز خلاصه اي از اتفاقاتي كه طي روزهاي گذشته رخ داده است را بينندگان تلويزيون از طريق گيرنده تلويزيوني تماشا مي كنند. هر دو هفته نيز بينندگان برنامه با تماس تلفني و يا sms مي توانند يكي از شركت كنندگان را از خانه بيرون كنند و در نهايت يك  نفر از آنان در پايان به عنوان محبوب ترين شخص و برنده مسابقه جايزه بزرگي معادل پانصد ميليون تومان باقي مي ماند كه آن را دريافت مي كند. ناگفته نماند كه سازندگان برنامه در طول چند ماه برگزاري مسابقه به طور غيرمستقيم با شركت كنندگان آن در ارتباط هستند.
اين برنامه يكي از پربيننده ترين و موفق ترين برنامه تلويزيوني هلند و جهان شد كه مورد استقبال مردم قرار گرفت. سازندگان اين برنامه معتقدند، تماشاي اين برنامه به بينندگان درسهايي در مورد رفتارهاي اجتماعي، چگونگي زندگي  كردن در جمع، شرايط سخت زندگي با امكانات كم، چگونگي وفق  دادن روحيه و رفتار با گرايش ها و روحيه هاي مختلف را نشان مي دهد. همان طور كه اشاره شد موفقيت اين برنامه فقط در كشور هلند خلاصه نشد واين برنامه در كشورهاي بسياري تهيه و پخش گرديد كه براي تهيه كننده برنامه ميليون ها يورو به ارمغان آورد. البته مانند بسياري از برنامه هاي تلويزيوني، پخش اين برنامه با مخالفت هايي هم روبه رو شد كه بيشتر به مشكلات شركت كنندگان اين برنامه از لحاظ روحي و احساسي اشاره شده بود. و يا اين كه رفتار و گفتار برخي از شركت كنندگان گاهي براي بينندگان بدآموزي داشت. با همه احوال مي توان گفت كه برنامه برادر بزرگتر براي بينندگان خود بسيار جذاب و تماشايي بوده است.
ارتباطات
ارتباطات عبارت است از تبادل فكر، انديشه، نظريات، احساسات، اطلاعات و ايده ها بين مردم. مراحل انتقال اطلاعات را به چهار مرحله تقسيم كرده اند كه عبارتند از:
۱- دسته  بندي و تنظيم اطلاعات؛ به طوري كه قبل از انتقال اطلاعات مي بايست طبقه بندي و تنظيم شوند. مثلاً زبان يكي از ابزارهاي تنظيم اطلاعات است. مهم اينجا است كه دريافت كننده اطلاعات مي بايستي اين اطلاعات را درك كند.
۲- انتقال اطلاعات: فرستادن اطلاعات تنظيم  شده را مي توان به وسيله روشهاي مختلف از جمله به وسيله صدا، گفت وگو يا حركت اندامي و يا امواج الكترونيكي انجام داد.
۳- دريافت اطلاعات: براي دريافت اطلاعات يك دستگاه و يا سازمان نياز است. مثلاً گوش و چشم و يا راديو كه از طريق آن مي توان اطلاعات را دريافت.
۴- تجزيه و تحليل اطلاعات: بعد از دريافت اطلاعات، مي بايست اطلاعات را مورد تجزيه و تحليل و بازبيني قرار داد.
در جريان اين روند چهار مرحله اي اگر يكي از مراحل انجام نگيرد مي توان گفت كه امر ارتباطات به خوبي انجام نگرفته است، موفقيت و يا شكست در جريان ارتباطات بستگي به اين موضوع دارد كه روي مخاطب چه قدر اثر بگذارد و به عبارتي ديگر، اطلاعات فرستاده شده مورد توجه مخاطب يا مخاطبان خود قرار گيرد، در غير اين صورت مي توان گفت كه اطلاعات تاثير خود را از دست داده است.
پيكر من
«درباره پيكر من» عنوان يك برنامه جديد تلويزيوني در هلند است. اين برنامه هم اينك در يكي از شبكه هاي تلويزيوني كشور هلند در حال پخش است.
اين برنامه درباره افراد جوان مبتلا به بيماري هاي صعب العلاج است. از اين رو مجري اين برنامه با بيماران تا زمان مرگ آنها هم نشين شده و با آنها به گفت وگو مي پردازد و در طول اين مدت دوربين تلويزيوني زندگي روزمره آنها را ضبط مي كند. دست اندركاران اين برنامه تلويزيوني معتقدند كه اين برنامه فقط درباره مرگ نيست بلكه بيشتر درباره زندگي است. افرادي كه داوطلب شركت در اين برنامه مي شوند همگي آدمهاي مثبت و با روحيه بالا هستند. به باور مجري برنامه، يكي از اين افراد بيمار جواني بود كه مبتلا به سرطان بود و با وجود دردها و رنجها به همه مخاطبان نشان مي داد كه اميدوار است و مي تواند به زندگي ادامه دهد. او به مرگ فكر نمي كرد بلكه به زندگي آينده نگاه دوخته بود. مجري اين برنامه معتقد است كه همراهي و گفت وگو با انسانهايي كه روزهاي آخر زندگي شان است بسيار مشكل است. به باور وي زندگي از ديد او در طول اين برنامه به كلي عوض شده است. او آموخته است سلامتي چه قدر مهم است، چه قدر مهم است كه با آشنايان و دوستان واقعي رابطه گرم و قوي داشته باشي. در هر حال مي بايد مثبت فكر كرد و در سخت ترين شرايط زندگي بايد به زندگي عشق ورزيد. در يك كلام مي توان گفت كه زندگي زيباست.
ترجمه: علي خادم

بچه ها روز به روز بزرگ تر مي شوند، بنابراين همه ساله برنامه هاي تلويزيوني كودكان به تناسب شرايط زندگي و انتظارات مخاطبان تغيير پيدا مي كند، اگر در سال هاي نه چندان دور مجموعه هاي تلويزيوني برنامه هايي با تم هاي غم را ارائه مي كردند هم اينك رويكرد رسانه ملي به ويژه در زمينه كودكان تفاوت كرده است.
لازم نيست به حافظه ات فشار بياوري، همه ما «هاچ زنبور عسل» ، «خانواده دكتر ارنست» ، «پسر شجاع» ، «هادي و هدي» ، «مسافر كوچولو» ، «حنا دختري در مزرعه» ، «خونه مادربزرگه» و دهها برنامه ديگر را كه نام هر كدامشان يادآور لحظات خوش كودكي مان است، به ياد مي آوريم. اين نام هاي آشنا، نه تنها بخشي از خاطرات شيرين كودكي مان هستند، بلكه در تار و پود شخصيتمان چنان تنيده شده اند كه هنوز با شنيدن نام «نل» ، همان دلهره آشنا ته دلمان را خالي مي كند كه آيا او و پدربزرگ، سرانجام مادرش را خواهند يافت يا نه و شايد هنوز تجربيات دشوار زندگي مان را با يادآوري داستان «خانواده دكتر ارنست» ، راحت تر مي توانيم تحمل كنيم، چون در همان گذشته نه چندان دور، زندگي در يك جزيره دورافتاده را چنان آزموديم كه فكر مي كرديم اگر برحسب اتفاق مجبور باشيم در يك جزيره دورافتاده تنها بمانيم، بي شك زنده خواهيم ماند و زندگي خواهيم كرد، همان طور كه خانواده دكتر ارنست توانستند. ما اين برنامه ها را در حالي تماشا يا نه بهتر بگويم تجربه كرديم كه متناسب با شرايط جنگ و بحران هاي غيرقابل پيش بيني لازم بود نسلي محكم و در عين حال قابل انطباق با شرايط، پرورش پيدا مي كرديم. گرچه گاهي دلزده از موضوعات مشابه كه در هاله اي از اضطراب و دلهره، شادي كودكي مان را تبديل به تشويش مي كرد، اما چاره اي نبود، جز اينكه آنچه را مي ديديم باور كنيم و هر بار در قالب شخصيتهايي چون مسافر كوچولو، پسر شجاع، شيپورچي، حنا و ... خود را محك بزنيم. روزگار سپري شد و نسل كودكان امروز در شرايطي متفاوت از آنچه ما آن را تجربه كرديم، هر روز پاي تلويزيون، خاله شادونه، تام و جري، در جستجوي جنگل شروود، ماجراي يك وايكينگ و ... را به تماشا مي نشينند و برنامه هايي كه در قالب رنگها، آهنگ، طنزها و كمدي ها، آنها را بيش از آنكه رو در روي واقعيت ها قرار دهد با تخيل همراه مي كند.
«حامد جواهري» متولد ۱۳۵۸ معتقد است: «امروز با وجود استفاده از رنگهاي شاد و جذاب، تصاوير متنوع و خيره كننده و آهنگ هاي دلنشين برنامه هاي كودك، جذابيت هاي خاصي پيدا كرده اما بيشتر اين برنامه ها، صرفاً جنبه تفريح و وقت گذراني دارند و تجربه خاصي را به كودكان منتقل نمي كنند.» او اضافه مي كند: «توليدات داخلي مانند مدرسه موشها، هادي و هدي و ... در گذشته با وجود كم بودن امكانات و عدم استفاده از متدهاي پيچيده فيلمبرداري و ... به دليل سناريوي قوي، هنوز در خاطر بسياري از هم نسلان من، زنده هستند، اما امروز ساختار برنامه ها به گونه اي است كه بيشتر سعي مي شود با شكل و رنگ بازي شود و كمتر شاهد سناريوهاي قوي بويژه در توليدات داخلي هستيم و در كنار اين برنامه ها، فضاي كارتن هاي خريداري شده از كشورهاي خارجي، به علت تفاوت امكانات آنها با جوامعي نظير ايران براي كودكان ما، بيشتر جنبه خيال پردازنه دارد و درك آنها سخت است.
فرناز روشن متولد ۱۳۶۱ برخلاف، حامد جواهري مي گويد: يادآوري برنامه هايي كه در دوران كودكي به تماشاي آنها مي نشستم، هميشه من را غمگين مي كند، چون معمولاً شخصيت هاي اصلي اين كارتن ها، يا پدر و مادرشان را از دست داده بودند يا به دنبال آنها مي گشتند، اما امروز برنامه هاي كودك، بويژه كارتن ها با ته مايه هاي طنز، آن قدر جذاب هستند كه حتي بزرگترها در كنار فرزندانشان به تماشاي آنها مي نشينند.
با وجود ديدگاه هاي مختلفي در ارتباط با تفاوت برنامه هاي كودك پخش شده از تلويزيون در دهه ۶۰ و امروز، بايد پذيرفت كه اين تفاوت در ديدگاه، برخاسته از تفاوت اساسي در موضوع، محتوا، روايت، پرداخت، شخصيت سازي اين برنامه هااست و به دنبال آن تأثير متفاوتي نيز بر كودكان دارد. دكتر محمدرضا اسلامي، روانپزشك، با بيان اينكه سنين ۶ تا ۱۲ سال مهمترين دوران زندگي هر فرد است، مي گويد:« علت اهميت اين دوره اين است كه يادگيري و خلاقيت فرد در اين سنين شكل مي گيرد و اگر اين حالت ايجاد نشود، فرد دچار تنبلي خواهد شد و يكي از راه هاي بروز خلاقيت ها، وسايل ارتباط جمعي بويژه تلويزيون است. تلويزيون با دو نقش يادگيري و سرگرمي در شكل گيري شخصيت كودك بسيار مؤثر است.»
وي در تشريح تفاوت هاي برنامه هاي كودك در گذشته و امروز مي گويد:« در سالهاي آغازين دهه ۱۳۷۰ ، برنامه هاي كودك از نظر كميت و كيفيت تغييرات چشمگيري نسبت به برنامه هاي پيش از خود پيدا كرد. برنامه هاي كودك پخش شده در دهه ،۱۳۶۰ برنامه هايي بودند كه به صورت سريالي پخش مي شدند و كودك آنها را دنبال مي كرد، اين حالت نظم خاصي به او مي داد، به اين ترتيب كه در يك زمان خاص مي تواند برنامه مورد علاقه خود را مشاهده كند. برنامه هاي اين دوره با محتوايي كاملاً خنثي و به دليل ويژگي هاي غيرهيجاني، تنشي را در كودك ايجاد نمي كرد و بيشتر به او ياد مي داد كه چگونه سختي ها را تحمل كند و براي رسيدن به موفقيت تلاش كند، اما در دهه ۱۳۷۰ ، برنامه ها ناگهان از حالت خنثي، شكل هيجاني به خود گرفت و رفتارهاي هيجاني ناشي از يادگيري نظير خشونت را در كودك تقويت مي كرد.»
* * *
ساعت ۹ صبح، ساعت ۱۰ صبح، ساعت ۳۰/،۱ ساعت ۴ بعد ازظهر و ... است و حالا كمي از شب  گذشته، كنترل تلويزيون را به دست مي گيرد و به دنبال برنامه دلخواه خود مي گردد، حوصله هيچ كدامشان را ندارد، بهتر است به دنبال سي دي  هايي كه جديداً خريداري كرده، برود؛« راپونزل »،« شيرشاه »،« در جستجوي نمو»و... . گوشي را به گوشش مي گذارد و در سكوت خانه به تماشا مي نشيند.

ايسنا:داوود جمشيدي سردبير بخش نيمروزي شبكه پيام با اشاره به وجه اطلاع رساني شبكه راديويي پيام گفت: شبكه راديويي پيام هم از لحاظ ساختاري و هم از لحاظ پخش اخبار در فواصل ۱۵ دقيقه يك بار مي تواند به سرعت تازه ترين اخبار و رويدادها را به سمع شنوندگان برساند.وي افزود: البته از آن جايي كه برنامه هاي شبكه پيام زنده پخش مي شود در بسياري از موارد خبرهاي لحظه اي، توسط گوينده به اطلاع شنوندگان مي رسد، در حالي كه در ساير شبكه ها اين اتفاق به ندرت پيش مي آيد.
جمشيدي، «موسيقي محور بودن» را يكي ديگر از ويژگي هاي شبكه راديويي پيام دانست و گفت: امكان اختصاص بخشي از زمان برنامه به موسيقي در شبكه پيام بيش از ديگر شبكه ها است.
سردبير و تهيه كننده بخش نيمروزي يكشنبه هاي شبكه پيام، با بيان اين مطلب كه نوع برنامه سازي در راديو پيام با برنامه سازي هاي معمول در راديو متفاوت است اظهار كرد: در شبكه پيام برنامه سازي متعارف انجام نمي گيرد و داراي ويژگي هاي خاص خود است. جمشيدي، شبكه راديويي پيام را برترين شبكه در كسب منابع مالي از لحاظ ميزان پخش آگهي بازرگاني دانست. وي با بيان اين مطلب كه ظرفيت بهره گيري از موسيقي از ممتازترين ظرفيت هاي شبكه پيام است گفت: در شبكه هاي ديگر عموما موسيقي به عنوان موسيقي مصرفي تلقي مي شود به اين معني كه موسيقي بين دو مطلب قرار مي گيرد.
اين سردبير و تهيه كننده شبكه پيام، با بيان اين كه استفاده از موسيقي به معناي واقعي در ديگر شبكه ها كمتر اتفاق مي افتد اظهار كرد: به عنوان مثال در ديگر شبكه ها فرصت پخش يك قطعه ۶ دقيقه اي موسيقي بي كلام يا يك قطعه ۱۱ دقيقه اي آواز وجود ندارد.

سي و سومين جشنواره امي  با معرفي برترين آثار تلويزيوني آمريكا، به كار خود پايان داد.
به گزارش آسوشيتدپرس، در مراسم اختتاميه اين جشنواره كه با حضور هنرمندان و برنامه سازان شبكه هاي مختلف تلويزيوني براي نخستين بار در سالن كداك هاليوود برگزار شد، الن دي جنرس عنوان بهترين مجري برنامه هاي تركيبي (talk show) را به خود اختصاص داد.بر اين اساس در مراسم اختتاميه جشنواره امي  سريال نمايشي «راهنماي نور» چهار جايزه امي  را به خود اختصاص داد.
كيم زيمر كه در اين سريال به ايفاي نقش پرداخته عنوان بهترين هنرپيشه زن نقش اول را به خود اختصاص داد. جينا توگنوني ديگر بازيگر سريال «راهنماي نور» است كه جايزه امي  بهترين هنرپيشه زن نقش مكمل را دريافت كرد.همچنين تام بلفري و جردن كلارك ديگر بازيگران اين سريال به ترتيب عنوان بهترين بازيگر جوان مجموعه هاي تلويزيوني و بهترين بازيگر مرد نقش مكمل را به خود اختصاص دادند.

مديركل اخبار شبكه  العالم در وبلاگ شخصي خود از خبرنگاري تلويزيوني مي نويسد و در يكي از نوشته هاي خود به بيان ويژگي هاي اخبار داغ و راهنمايي هايي براي پوشش اين اخبار پرداخته است. بلاگر «خبرنگاري تلويزيوني» به نشاني http://abedini85persianblog.com در اين نوشته ، آورده است: اخبار داغ شامل رويدادهايي هستند كه بعضا بدون پيش بيني قبلي روي مي دهد و از اهميت زيادي برخوردار است. سقوط هواپيماي حامل خبرنگاران در سال گذشته در حوالي فرودگاه مهرآباد نمونه عيني اين نوع خبرهاست. گروه خبري بايستي بي درنگ به محل اعزام شود و كوچكترين تأخير ممكن است باعث شود تا تصاوير اوليه از دست برود.
در ادامه مطلب مي خوانيد: نكته  اي كه گروه نبايستي هرگز فراموش كنند سرعت در انتقال تصاوير به شبكه خبري است.همواره به دوستان خبري تاكيد مي شود براي رهايي از تلف شدن وقت، ناشي از ماندن خودرو حامل گروه در ترافيك شهري بهتر است نخستين تصاوير گرفته شده ولو آن كه ۲۰ ثانيه باشد، با استفاده از موتورسوار به اتاق خبر فرستاده شود. اين بلاگر با تاكيد بر اين كه در پوشش اخبار داغ، فرصت (Deadline) بسيار اندك و زمان با ارزش است، آورده است: در محل وقوع رويداد، فرصتي براي مشورت خبرنگار و تصويربردار وجود ندارد. گروه تلويزيوني بايد با سرعت و استقلال عمل كند تا بيشترين اطلاعات و تصاوير ممكن را شكار كند.

به گفته مدير پرشين بلاگ براي اولين بار امكان وبلاگ نويسي از طريق SMS براي كاربران امكان پذير ساخت.
مهدي بوترابي گفت: «از اين پس كليه كاربران و صاحبان وبلاگ در اين سرويس، قادر خواهند بود تا با ارسال متن نوشته خود بوسيله سرويس كوتاه پيام (SMS) تلفن همراه به شماره ويژه ۳۰۰۰۷۲ (PB ۳۰۰۰) در هر زمان و در هر كجا يادداشت خود را به طور خودكار در وبلاگ شخصيشان منتشر كنند.» وي افزود : «علاقه مندان براي اطلاع از نحوه فعال سازي و استفاده از اين سرويس مي توانند به نشاني www.PersianBlog.com/smsblog مراجعه كنند.»

نخستين جشنواره وبلاگ نويسي پرستاري با هدف اشاعه فرهنگ پرستاري در جامعه و ساخت ادبيات حرفه  اي در آستانه روز پرستار از سوي انجمن پرستاري ايران برگزار مي شود.
مهدي محرري، رئيس انجمن پرستاري ايران، گفت: «انجمن پرستاري ايران با حمايت دفتر امور پرستاري وزارت بهداشت و درمان و همكاري پايگاه اطلاع رساني پرستار و پرستاري، در جهت شكوفايي حرفه مقدس پرستاري و هدايت آن به سوي پرستاري نوين، تخصصي كردن آن و استفاده از توان پرستاران در امر ارتقاي سطح بهداشت و سلامت جامعه، اقدام به برگزاري نخستين جشنواره وبلاگ هاي پرستاري مي كند.» وي نبود ادبيات صنفي و حرفه اي را مهم ترين معضل مشكلات درون حرفه  اي اين رشته دانست و اظهار كرد: «متاسفانه هنوز حرفه پرستاري، نتوانسته غير از بحث آكادميك، در سبد اجتماع، ساز و كار ادبيات حرفه  اي مشخص داشته باشد و مهم ترين هدف مسابقه وبلاگ نويسي رونق ادبيات حرفه  اي اين رشته است.» وي گفت: «در اين جشنواره، وبلاگ هاي فعال در زمينه اطلاع رساني پرستاري، فرهنگي- اجتماعي، آموزشي و پژوهشي پرستاري عمومي، پرستاري (وبلاگ هاي شخصي كه حاوي مطالب مرتبط با پرستاري و سلامت هستند) شركت مي كنند و با همين عنوان ها، مسابقه وبلاگ ها برگزار مي شود.» رئيس انجمن پرستاري اظهار داشت: «كادر پرستاري و عموم هموطنان بر اساس دستور العمل و راهنمايي هاي موجود در جهت ايجاد وبلاگ، مي توانند به آدرس http://nurseblog.blogfa.com مراجعه و با ثبت وبلاگ خود در سايت بلاگفا و بعد از گذشت يك هفته و ارسال حداقل ۷ پست يا مطلب در وبلاگ خود، شروع به ثبت وبلاگ خود در آدرس فوق كنند.»

به گفته مدير سايت ميهن بلاگ استفاده از زبان محاوره اي و گفتاري در وبلاگ نويسي تهديدي براي زبان فارسي محسوب نمي شود. علي رضا عسكري گفت: اساساً زبان و نحوه  گفتار در وبلاگ نويسي تأثير چنداني ندارد و مهم آن است كه شما آنچه را كه در ذهن داريد، بيان كنيد، به عنوان مثال مي توان به فتوبلاگ اشاره كرد كه يك بلاگر به جاي نوشتن مطلب، از طريق تصوير مخاطب خود را جذب و منظور خود را بيان مي كند. به گفته  وي حتي گاهي اوقات در اينترنت با واژه هايي سرو كار داريم كه در هيچ فرهنگ لغتي در دنيا وجود ندارد. بسياري از اين واژه ها كه پيش تر فقط در اتاق هاي چت استفاده مي شد، در حال حاضر در متون وبلاگ ها هم به چشم مي خورد. مدير سايت ميهن بلاگ افزود: شايد به جايي برسيم كه در حوزه  وبلاگ به جاي عبارت ادبيات فارسي مجبور به استفاده از ادبيات وبلاگ نويسي شويم.

روابط عمومي سازمان ها، به عنوان يكي از تخصصي ترين نهادها در امر جامعه  اطلاعاتي با گردآوري سيستماتيك و درست اطلاعات،  نقش مؤثر و غيرقابل انكاري در جامعه  اطلاعاتي بازي مي كند.
بلاگر« راه ارتباطات » در وبلاگ خود به نشاني www.msaei.blogfa.com نوشته است. مفهوم جامعه  اطلاعاتي كه در ابتدا در طول سال هاي ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ مورد اشاره قرار گرفت و به ويژه از نيمه  دوم دهه  ۱۹۹۰ به بعد به كرات مورد استفاده واقع شد، بازگوكننده  تركيب و همگرايي فناوري هاي نوين ارتباطي و تجديد ساختار نظام سرمايه داري و گشايش مرحله  تازه اي در جوامع بشري است. اين بلاگر نوشته است: در اين راستا روابط عمومي سازمان ها، به عنوان يكي از تخصصي ترين نهادها در امر جامعه اطلاعاتي با گردآوري سيستماتيك و درست اطلاعات،  نقش مؤثر و غيرقابل انكاري در جامعه  اطلاعاتي بازي مي كند.
در ادامه به پنج نوع تعريف فرانك وبستر براي جامعه اطلاعاتي از جمله، تعريف تكنولوژيكي جامعه  اطلاعاتي، تعريف شغلي جامعه  اطلاعاتي، تعريف مكاني از جامعه  اطلاعاتي، تعريف اقتصادي جامعه  اطلاعاتي و تعريف فرهنگي از جامعه اطلاعاتي اشاره شده و درباره  هر يك توضيحاتي آمده است.

دفتر مطالعات و توسعه رسانه ها،  نتايج چهارمين پژوهش خود، از سلسله تحقيقات موردي وبلاگ هاي فارسي كه در دوره زماني زمستان ۱۳۸۴ انجام شده را منتشر كرده است. متن كامل اين پژوهش در وب سايت اين دفتر به نشاني http://www.rasaneh.org آمده است. با بررسي ۵۰ وبلاگ سياسي و اجتماعي فارسي در زمستان سال ۱۳۸۴ نتايج زير به دست آمد: 
 ۱-  روند وبلاگ نويسي فارسي با نام مستعار يا بدون ذكر نام، همچنان در حال گسترش است.
 ۲-  گرايش وبلاگ نويسان به نوشتن در زمينه  مسائل سياسي باز هم كمتر شده است و گرايش  وبلاگ نويسان بيشتر به سمت مسائل اجتماعي سوق پيدا كرده است. 
 ۳-  در مجموع آمارهاي موجود، حاكي از آن است كه فضاي وبلاگ نويسي فارسي به شدت در حال غير  سياسي شدن است.
 ۴-  مقايسه آمار زمستان ۸۴ با دوره تابستان و پاييز ۸۴ نشان دهنده  افت اندك تعداد كامنت هاي  مخاطبان در فضاي وبلاگ نويسي است. 
 ۵-  وبلاگ نويساني كه به طور متوسط روزانه يك بار وبلاگ خود را به روز رساني كرده اند، تنها در حد ۴  درصد بوده اند.
 ۶-  درصد مجموع وبلاگ نويسان طرفدار نظام كه بدون نام يا با نام مستعار مطلب نوشته اند، در دوره  مورد بررسي به ۴۰ درصد رسيده كه با توجه به خطر ساز نبودن ذكر نام اصلي در اين وبلاگ ها باز  هم قابل تامل و بررسي است. 
 ۷-  گرايش وبلاگ نويسان طرفدار نظام از سياسي -اجتماعي نويسي به سمت نوشتن در زمينه   اجتماعي محض افزايش يافته است.
 ۸-  در ارتباط با افزايش تعامل وبلاگ نويسان منتقد با خوانندگانشان، به نظر مي رسد كه نوعي تقويت فضاي ارتباطي بين خوانندگان با وبلاگ هاي منتقد ايجاد شده است.
۹- كل وبلاگ نويسان با گرايش بي طرف به سمت اجتماعي نويسي محض روي آورده اند، كه مي تواند نشانه رويكرد تخصصي آنها به مسائل و  آسيب هاي اجتماعي باشد.
۱۰- وبلاگ نويسان بي طرف با اتخاذ استراتژي اجتماعي نويسي محض موفق شده اند مشاركت و تعامل بيشتر مخاطبان وبلاگ خود را نيز در مباحث اجتماعي جلب كنند.