يكشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۳۹۷۸ - May 7, 2006
درخواست پليس ژاپن از بازپرس جنايي تهران
شاهد جنايت توكيو را شناسايي كنيد
001122.jpg
گروه حوادث-آزاده مختاري: پليس اينترپل ژاپن بعد از ماهها تحقيق براي شناسايي و دستگيري اعضاي يك باند مخوف آدمكشي و جرايم مسلحانه ايراني در اين كشور، براي گشودن راز پرونده شليك هاي مرگبار در ساختمان اوهاتوي توكيو از پليس جنايي و دادسراي امور جنايي تهران كمك خواست.
به گزارش همشهري، راز فعاليت هاي تبهكارانه اعضاي اين باند تبهكار هنگامي فاش شد كه پليس ژاپن در بررسي پرونده قتل يك ايراني و زخمي شدن چند شهروند ژاپني در مقابل ساختمان اوهاتوي توكيو و چندين پرونده سرقت ، جعل و آسيب به مراكز عمومي، ردپايي از اعضاي يك باند مخوف تبهكاري كه اكثرا ايراني بودند را پيدا كرد.بررسي هاي پليس ژاپن نشان مي داد اعضاي اين باند پس از آنكه به بهانه كار وارد كشور ژاپن شده اند ،به صورت غير قانوني در اين كشور ساكن شده و باند تبهكاري تشكيل داده اند.
به اين ترتيب كارآگاهان پليس ژاپن مخفيگاه اعضاي باند را در يك حمله شبانه محاصره كرده و بيشتر اعضاي باند را دستگير كردند.در بازجويي از اعضاي باند، يكي از آنان به ارتكاب جنايت فجيع در مقابل ساختمان اوهاتا كه در ساعت۸ صبح ۲۸ دسامبر ۲۰۰۵ اتفاق افتاد و در آن سه ژاپني به شدت مجروح شده و يك ايراني به نام بهنام به قتل رسيده بود اعتراف كرد.
متهم اصلي پرونده در بازجويي ها به كارآگاهان پليس گفت: از مدتي قبل نقشه قتل بهنام را طراحي كرده بودم ، روز جنايت وقتي كه فهميدم بهنام در اطراف ساختمان اوهاتا در حال قدم زدن است خودم را به آنجا رساندم ، جلوي ساختمان اسلحه را از جيبم خارج كرده و هنگامي كه بهنام را ديدم از فاصله نسبتا دوري شروع به تيراندازي به سمت او كردم ولي هيچكدام از تيرها به او برخورد نكرد و اشتباها سه عابر ژاپني هدف قرار گرفتند. وي افزود: بهنام كه متوجه شده بود هدف اصلي شليك ها اوست به سرعت اقدام به فرار كرد ولي جلوي (شركت برق توكيو)بار ديگر او را ديدم و به سمت او شليك كردم و وقتي كه ديدم او بي جان بر زمين افتاد به نزديكش رفتم و هنگامي كه مطمئن شدم جان باخته است از محل گريختم.
انكار يك قتل
در تحقيقات بعدي كه از اين متهم صورت گرفت وي با انكار تمامي اظهارات قبلي، مدعي شد كه هيچ اطلاعي از وقوع جنايت ندارد و همه اظهارات وي تحت فشار بازجويان ژاپني صورت گرفته است.در بازجويي از ساير اعضاي باند كه سوابق جنايي متفاوتي در كشور ژاپن دارند هر كدام از آنها نيز ارتكاب قتل را به گردن ديگري انداختند و مدعي شدند كه هيچ اطلاعي از اين جنايت ندارند.در حالي كه تحقيقات پليس به بن بست برخورده بود، كارآگاهان پليس ژاپن متوجه شدند يك ايراني كه به كشور خود بازگشته است شاهد كليدي اين پرونده براي شناسايي عامل اصلي جنايت است و اظهارات او مي تواند مشخص كند كه كدام يك از اعضاي باند اقدام به تيراندازي به سمت شهروندان ژاپني كرده و بهنام را به قتل رسانده است.
استمداد از يك شاهد
به اين ترتيب پليس كشور ژاپن با ارسال نامه اي ۳۲ صفحه اي كه شامل عكس متهمان و اظهارات آنهاست از بازپرس جنايي و پليس جنايي پايتخت خواست با احضار شاهد ايراني به دادسرا و انجام تحقيقات لازم از وي ،عامل اصلي شليك مرگبار مرد ايراني و مجروح شدن سه ژاپني شناسايي شود. بنا به اين گزارش، روز گذشته پرونده جنايت در توكيو، به شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران ارجاع شد و بازپرس ولي الله حسيني پس از مطالعه پرونده از كارآگاهان اداره ۱۰آگاهي خواست شاهد كليدي را احضار كرده و به بازجويي از وي بپردازند.

زن كلاهبردار به متقاضيان وعده وام ميليوني مي داد
001092.jpg
گروه حوادث: زن ميانسالي كه با تأسيس يك شركت تسهيلات پرداخت وام اقدام به كلاهبرداري از متقاضيان وام كرده بود، با تلاش پيگير كارآگاهان دايره ۱۴ اداره آگاهي تهران به دام افتاد.
به گزارش همشهري، رسيدگي به اين پرونده در پي شكايت چند تن از شهروندان تهراني و ارجاع پرونده به بازپرسي شعبه ۴ ناحيه ۴ تهران در دستور كار پليس قرار گرفت. شاكيان در طرح شكايت خود، مدعي شدند زني به نام هاي جعلي «صدف علايي» ، «هليا همتي» با درج آگهي متعدد در روزنامه هاي كثيرالانتشار اقدام به داير كردن دفاتري در خيابان شريعتي كرده و تحت عنوان خدمات وام و مشاوره هليا اقدام به كلاهبرداري كرده است.
اما هنگامي كه متقاضيان براي دريافت وام و مشاوره به دفاتر مربوطه مراجعه كرده اند، زن كلاهبردار مبلغ ۲۰۰ تا ۶۵۰ هزار تومان از مراجعه كنندگان گرفته و از آنها خواسته پس از گذشت سه ماه براي دريافت وام مجدداً به دفاتر مراجعه كنند.
اما وقتي متقاضيان به دفاتر مراجعه كرده اند، متوجه شده اند صاحب شركت حدود يك ماه است كه دفتر را تعطيل كرده و متواري است.
روز گذشته سرهنگ خوئيني معاون اداره آگاهي تهران با اعلام اين خبر در خصوص نحوه دستگيري فرد كلاهبردار گفت: با ارجاع پرونده به دايره ۱۴ پليس آگاهي، تيمي از كارآگاهان مامور تحقيق در خصوص پرونده شدند. كارآگاهان در تحقيقات صورت گرفته ابتدا متوجه شدند هويت اصلي اين زن فاطمه.پ است و نامبرده پس از ارتكاب به كلاهبرداري در شهرك انديشه كرج مخفي شده است. بنابر اين مخفيگاه وي شناسايي و فاطمه در دوازدهم ارديبهشت در مخفيگاهش دستگير شد.
در بازجويي مقدماتي وي تاكنون به بيش از ۳۰ فقره كلاهبرداري اعتراف كرد و اكنون با قرار بازداشت روانه زندان شده است. معاون اداره آگاهي تهران در پايان از اشخاصي كه توسط اين فرد از آنها كلاهبرداري صورت گرفته است درخواست كرد به شعبه ۱۴ اداره آگاهي مراجعه كرده و زن كلاهبردار را شناسايي كنند.

آن سوي حادثه
اكس، شيشه، برنج آيا بايد آژير كشيد؟
مهديه مصطفايي
در چند سال اخير، تلويزيون، راديو و مطبوعات بخش عمده اي از بخش هاي خبري و تحليل خود را به انتشار اخبار و تحليل هاي مربوط به قرص هاي روان گردان و خصوصاً قرص اكستازي اختصاص دادند. مهمترين هدف رسانه ها از پخش اين حجم از گزارش  ها و اخبار اطلاع رساني در خصوص عوارض مصرف اين گونه قرص ها بود. اما ظاهراً بخشي از اين اطلاع رساني به صورتي به مخاطبان و گروه هدف انتقال يافت كه نتيجه اي معكوس هدف اصلي به دنبال داشت و به عبارت ديگر باعث گرديد تعداد زيادي از جوانان با ديدن و خواندن اين اخبار و گزارش ها كنجكاو شوند تا براي يك بار هم كه شده اين قرص ها را كه رسانه ها و مسئولان بهداشتي مي گفتند كه باعث سبكي و شادي مصرف كننده مي شود استفاده كنند.
هفته گذشته معاون سلامت وزارت بهداشت، از توزيع قرص جديدي به نام قرص برنج خبر داد كه تبعاتي نزديك به قرص روان گردان داشته و به گفته ايشان تاكنون در ايران سه قرباني گرفته است. سؤالي كه اكنون پيش مي آيد اين است كه انتشار خبر توزيع اين نوع قرص مخدر تا چه حد مي تواند براي مصرف كنندگان آن بازدارنده باشد و يا به عكس مي تواند تبعات منفي بر جاي گذاشته و باعث معرفي و تبليغ و اشاعه مصرف قرص هاي روان گردان جديد شود؟
خاكي، داديار اظهارنظر دادسراي امور جنايي تهران، در پاسخ به اين سؤالات مي گويد: افكار عمومي بيش از هر چيز پيرو جهت گيري رسانه ها هستند. بنابراين مطالعه يا ديدن و شنيدن اخباري از اين دست براي انسان هاي متعارف بازدارنده است.
دليل گرايش جوانان براي امتحان اين گونه قرص ها تنها تبليغات كاذبي است كه از سوي افراد مصرف كننده صورت مي گيرد. وقتي يك جوان در پارتي با شركت كردن در يك مهماني با اين گونه قرص ها آشنا مي شود و در پي آن هيجان كاذبي به دست مي آورد، آن را به دوستان ديگر خود پيشنهاد مي كند و بدون توجه به عوارض مصرف قرص ها آن را مصرف مي كند.
اما راهكاري را كه رسانه ها در اين خصوص مي توانند به كار گيرند، انتشار اين گونه اخبار با تحليل هاي اجتماعي است. آموزش به جوانان و فرهنگ سازي نقش مؤثري در آگاه سازي دارد، اما زماني كه مخاطب روزنامه يا رسانه پس از برخورد با اين گونه اخبار، بتواند تحليل آن را نيز در كنارش دريافت كند، به راحتي به طرف اين گونه قرص ها كشيده نمي شود. در همين حال دكتر محمدي- جرم شناس و استاد دانشگاه- نيز عقيده دارد: انتشار اين گونه اخبار مربوط به قرص ها و روان گردان هاي جديد بسيار مطلوب است؛ چرا كه وظيفه اصلي رسانه ها به نقد كشيدن واقعيت جامعه است. ما حتي در مورد داروهايي هم كه داراي مجوز قانوني است اطلاعات كافي به مصرف كننده ارائه نمي دهيم؛ چه رسد به داروهاي غيرقانوني كه عوارض بسيار مصيبت باري دارند. اين در حالي است كه وظيفه رسانه ها است كه راجع به عواقب اين مواد هشدار داده و حتي با تشويق مردم به تأسيس NGO يا نهادهاي مدني شيوه مقاومت در برابر وسوسه اين گونه قرص  ها و مواد را آموزش دهند و در اين گونه موارد نيز درست مثل رويكردي كه انجمن هاي پيشگيري از ايدز در اين راستا اتخاذ مي كنند و به جاي جلوگيري از طرح مشكل، آن را علني كرده و راه هاي جلوگيري از آن را آموزش مي دهند، در اين گونه موارد نيز بايد با اطلاع رساني درست در پيشگيري عمومي نقش موثر داشته باشيم.

شليك انتقام جويانه در هفت چنار
گروه حوادث: شنيده شدن صداي دو شليك گلوله موجب شد پليس از وقوع يك اقدام به قتل در منطقه خوش تهران مطلع شود.
به گزارش همشهري، ساعت ۱۸ روز جمعه اهالي محله هفت چنار با شنيدن صداي دو شليك گلوله از داخل يكي از آپارتمان هاي مسكوني منطقه، پليس را در جريان قرار دادند. ماموران كلانتري هفت چنار در محل حاضر شده و با ورود به منزل متوجه شدند وسايل خانه به هم ريخته و به نظر مي رسيد درگيري خونيني رخ داده باشد. ماموران وقتي در اتاق خواب خانه را گشودند با تخت خوابي خون آلود مواجه شدند. اوضاع خانه امكان وقوع يك جنايت را قوت بخشيد، ولي وقتي يكي از ماموران در كمد ديواري منزل را گشود با بدن نيمه جان و غرق در خون مردي ۴۰ ساله مواجه شد كه در اثر شدت خونريزي فاصله اندكي تا مرگ داشت.پليس در تحقيقات بعدي متوجه شد، مصدوم علي ۴۰ ساله نام داشته و در آن منطقه مالك يك مركز مشاور املاك ملكي است و به صورت مجردي زندگي مي كرد.بنا بر اين گزارش همسايه ها متوجه خروج فرد يا اشخاص به خصوصي بعد از تيراندازي از آپارتمان نشده اند، ولي تحقيقات پليسي نشان مي دهد احتمال اينكه عامل يا عاملان اين حادثه به قصد انتقام گيري با انگيزه اختلافات مالي اقدام به شليك كردند قوي تر از فرضيه هاي ديگر پليس براي دستگيري متهمان است.يك منبع آگاه اعلام كرد، احتمال اينكه زني در وقوع اين حادثه نقش داشته باشد نيز توسط پليس مورد بررسي قرار دارد.

آخرين اخبار از مرگ مشكوك دو خبرنگار ورزشي
گروه حوادث: بازپرس شعبه دوم دادسراي امور جنايي تهران كه بررسي پرونده مرگ مشكوك دو خبرنگار ورزشي به وي سپرده شده است روز گذشته آخرين اقدامات پليسي و قضايي را در خصوص اين دو پرونده تشريح كرد.
بازپرس حسين اصغرزاده روز گذشته در خصوص آخرين اقدامات پليس، قضايي برروي پرونده مرگ مشكوك زن خبرنگار ايپنا به خبرنگار همشهري گفت: در حال حاضر همسر اين زن به عنوان متهم اصلي اين پرونده از روز وقوع حادثه در اداره دهم آگاهي تهران بازداشت است ولي تحقيقات تكميلي از وي به بعد از اعلام نتيجه آزمايشات پزشكي قانوني موكول شده است.
اين بازپرس جنايي كه معتقد است اين زن خبرنگار قرباني يك جنايت شده است براي اثبات نظريه خود گفت: «زني كه قصد خودكشي داشته باشد انگيزه اي براي پاكيزه كردن خانه خود به قصد پيشواز رفتن براي سال نو را ندارد و اين در حالي است كه ظاهر خانه نشانگر اين است كه اين زن با اميد جشن سال نو اقدام به خانه تكاني كرده است.
علاوه براين وسايل پذيرايي از مهمانان نوروزي نيز در خانه مشاهده مي شود به گفته وي علاوه بر اين شواهد درگيري قبل از وقوع مرگ وجود دارد.
وي در اين مورد گفت: آئينه شمعدان بزرگ اين زوج طوري شكسته شده است كه معلوم است كسي آيينه بزرگ را از يك سمت اتاق به سمت ديگر پرتاب كرده است و امكان اينكه پاي متوفي به آن خورده باشد و به زمين برخورد كرده باشد وجود ندارد زيرا كاملاً مشهود است كه آئينه پرتاب شده است.
به گفته وي علاوه بر اين بر روي دست متوفي از ناحيه پشت و كتف آثار كبودي ناشي از فشار دست فرد ديگري وجود دارد كه اين مسئله امكان وقوع يك درگيري قبل از مرگ را اثبات مي كردند و آثار دست نيز مردانه است كه اين موارد زمينه قتل اين زن از سوي شوهرش را قوت مي بخشد.
وي در ادامه افزود: يك طناب دار مانند از در دستشويي منزل آويزان شده بود كه اگر متوفي قصد كشتن خود را داشت چرا بايد اول آن طناب را بسته و سپس رها كند و به اتاق خواب برگشته و با طناب ديگر كه به دور گردنش حلقه شده خود را بكشد. اگر هم اين موضوع صحت داشته باشد وقتي كسي اقدام به خفه كردن خود با طناب مي كند بعد از جان سپردن قاعدتاً بايد طنابها روبه جلو بيافتد ولي طنابهاي پيچيده شده دور گردن اين متوفي پشت سرش قرار داشت و معلوم بود كسي از پشت او را با طناب غافلگير و سپس خفه كرده است.
و به اين ترتيب ترديدي در وقوع جنايت وجود ندارد. علاوه بر آن نامه اي كه از متوفي باقي مانده است حاكي از درگيري خانوادگي آنان و شك همسرش به او بوده است.
به گفته وي در روزهاي اول تحقيق، همسر برادرشوهر متوفي و برادر شوهر او نيز همراه در اداره دهم بازداشت بودند ولي اكنون تحقيقات تنها از همسر وي كه مدعي است تمام آشفتگي خانه به دليل درگيري شب قبل از خودكشي همسرش رخ داده ادامه دارد.
اصغرزاده گفت: با روشن شدن نتيجه  پزشكي قانوني بار ديگر تمامي متهمان اين پرونده تحت بازجويي قرار خواهند گرفت تا بدين ترتيب راز مرگ مشكوك اين زن خبرنگار ورزشي معلوم شود.
اين بازپرس جنايي كه بررسي بر روي پرونده مرگ مشكوك دبير ورزشي روزنامه رسالت را نيز برعهده دارد در خصوص آخرين اقدامات بر روي اين پرونده نيز گفت: يك هفته پيش دو كارگر ساختمان تجاري محل حادثه به دادسراي امور جنايي تهران مراجعه كردند و با ثبت اظهارات آنان بررسي جنايي اين پرونده به پايان خود رسيده و پرونده در مرحله مختومه شدن است.

متهم به قتل در دادگاه:
مقتول را اشتباهي كشتم
مردي كه براي انتقام گرفتن از جوان مورد علاقه  خواهرش، اشتباهاً برادر وي را به قتل رسانده بود در جلسه دادگاه گفت: فكر مي كردم اين خانواده يك پسر دارند.
به گزارش همشهري،  صبح ديروز جلسه محاكمه اين متهم كه در شعبه ۷۱ با حضور پنج قاضي دادگاه كيفري استان برگزار شد، در ابتدا قاضي حيدري به عنوان نماينده دادستان به بيان كيفر خواست پرداخته و گفت: در اين پرونده عزيز (۲۳ ساله) متهم به قتل مقتول به نام جلال با ضربات چاقو در منطقه دولت آباد است، كه با توجه به درخواست اولياي دم، درخواست صدور حكم قانوني را دارم. در ادامه اولياي دم جلال در جايگاه قرار گرفتند و پس از درخواست قصاص نفس (اعدام) به سؤالات قاضي عزيز محمدي پاسخ گفتند.
مادر جلال در خصوص نحوه وقوع اين حادثه گفت: دو ماه قبل از حادثه خانواده عزيز ما را تهديد كرده بودند. آنها دائماً  با خانه ما تماس تلفني مي گرفتند و مدعي بودند پسر ديگرم به نام حميد با دختر آنها دوست است. آنها در تماس هاي مكرر مي خواستند ما به خواستگاري اين دختر برويم تا اين كه يك بار تلفن  خانه مان به صدا درآمد و مادر دختر به من گفت: پسرتان به دخترم گفته سرطان دارد نمي تواند به خواستگاري دخترم بيايد. وي اصرار داشت تا ما را به خانه شان بكشاند. تا اين كه من به او گفتم وضعيتمان براي ازدواج مناسب نيست. همان موقع بود كه او گفت اگر به خواستگاري نياييد حتماً  يك نفر از بستگانتان كشته مي شود. موضوع را به حميد گفتم اما او مدعي شد اين دختر را نمي خواهد. تا اين كه ۱۴ فروردين ۸۳ دوباره مادر دختر تلفن كرد و به بهانه اين كه دخترش گردنبندش را نذر پسرم كرده است،  از من خواست پول گردنبند را به وي بدهم. هنوز چند روزي از آخرين تماس نگذشته بود كه پسر ديگرم ، جلال كشته شد.
وي در پاسخ به اين سؤال كه اگر حميد با خواهر متهم دوست بوده، چرا جلال قرباني شده است، گفت: آنها گفته بودند يك نفر كشته مي شود. اما اين كه جلال اشتباهي كشته شده باشد را بعيد مي دانم.
در ادامه عزيز ضمن قبول اتهام قتل عمدي خطاب به قضات دادگاه گفت:  هميشه فكر مي كردم اين خانواده تنها يك پسر دارند و جلال را اصلاً  نمي شناختم. اين كار را تنها به خاطر مزاحمت تلفني كه براي خواهرم ايجاد شده بود، انجام دادم. يك روز وقتي به خانه آمدم، مادرم پريشان بود. ماجرا را جويا شدم. او گفت خواهرم با پسري صحبت مي كند. اين كار را از روي جواني انجام دادم. وي در توضيح جنايت گفت: روز حادثه، سركوچه بعد از ديدن جلال او را با يك ضربه چاقو به كمرش به قتل رساندم، اما نمي دانستم كه او برادر ديگري هم دارد.
در پايان جلسه محاكمه، پس از دفاع وكيل مدافع متهم به قتل، به زودي حكم اين پرونده از سوي دادگاه كيفري صادر مي شود.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
خارجي
سخنگاه
سياسي
داخلي
شهرستان ها
شهري
علمي فرهنگي
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |   سخنگاه   |  
|  سياسي   |   داخلي   |   شهرستان ها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |