متهم در كنار وكيلش
معلم بيگناهي كه قرباني سرقت شد
گروه حوادث _ مهديه مصطفايي: مرد جواني كه در جنايتهاي وحشتناك، دو زن را در كرج به انگيزه سرقت به قتل رسانده بود، روز گذشته در جلسه محاكمه در دادگاه كيفري استان تهران ارتكاب قتلها را به گردن همسرش انداخت.
به گزارش همشهري، راز جنايتهاي اين مرد جوان هنگامي فاش شد كه شهريورماه سال ۸۳ زن جواني به نام الهه كه شوهرش به اتهام سرقت مسلحانه در زندان رجايي شهر به سر مي برد، با مراجعه به دادسراي كرج مدعي شد شوهرش به نام بهزاد حدود يك سال قبل زني را در سه راهي نظرآباد به قتل رسانده و صبح روز بعد از حادثه او را كه ماجرا را باور نمي كرده به قتلگاه برده و جسد را به او نشان داده است.
دو روز بعد از اعترافات اين زن، سارق مسلح به دادگاه احضار شده و در خصوص موضوع قتل اعلام كرد، قتل زن جوان را كه يك معلم مدرسه بود قبول دارد.
وي درباره انگيزه خود از اين جنايت گفت: شب جنايت به قصد سرقت در حال پرسه زدن در اطراف سه راهي نظرآباد بودم كه در تاريكي متوجه زني شدم كه كيفش را محكم گرفته بود، به قصد گرفتن كيفش به وي حمله كردم، اما او مقاومت كرد بنابراين او را به سمت گودالي كشاندم و به قتل رساندم. اما وقتي كه كيف او را باز كردم متوجه شدم كه فقط ۲۵۰۰ تومان پول در آن وجود داشت، با توجه به اعتمادي كه به همسرم داشتم قضيه را با وي در ميان گذاشتم.
در بازجويي هاي بعدي، سارق جوان به قتل زن ديگري به نام فريده در باغهاي اطراف نظر آباد كرج اعتراف كرده و در مورد اين جنايت مدعي شد: روز حادثه با اين زن آشنا شدم و به باغي در اطراف كرج رفتيم كه وقتي احساس كردم او با خود پول زيادي دارد او را خفه كردم.
با اين اعترافات، پرونده اين متهم براي صدور رأي نهايي به دادگاه كيفري استان تهران ارجاع شد و روز گذشته قضات اين شعبه پرونده دو جنايت وي را بررسي كردند.
من نكشتم، همسرم قاتل است
در جلسه روز گذشته پس از بيان كيفرخواست توسط نماينده دادستان و تقاضاي قصاص از سوي اولياي دم، متهم رديف اول در جايگاه قرار گرفته و به دفاع از خود پرداخت، اما وي به رغم اعترافات اوليه خود درباره ارتكاب دو جنايت گفت: من تنها قتل زن ميانسال را قبول دارم و معلم جوان را همسرم به قتل رسانده است.
وي درباره قتل زهرا (معلم جوان) گفت: آن شب قرار بود به همراه همسرم به شهرك آزادگان برويم، اما وقتي در راه بوديم همسرم زهرا را ديد و به من گفت: من اين دختر را مي شناسم او خانواده بسيار ثروتمندي دارد و مي توانيم با دزديدن كيفش پول خوبي به جيب بزنيم، وقتي كه به طرفش رفتيم دختر جوان ترسيده بود و قصد فرار داشت اما من او را به طرف خاكريز كنار جاده كشاندم كه در آنجا همسرم با اسلحه دست ساز او را تهديد كرده و سپس با ضربات سنگ او را به قتل رساند.
وي گفت: فكر مي كنم همسرم مي خواست به دليل نامشخصي از اين دختر انتقام بگيرد، اما دومين قتل(فريبا) را قبول دارم.
وي در پاسخ قاضي عزيزمحمدي درباره اينكه چرا در بازجويي ها اين ادعا را بيان نكرده اي گفت: اولش مي خواستم هر دو قتل را به گردن بگيرم اما وقتي كه همسرم مرا لو داد تصميم گرفتم واقعيت را بگويم.
در اين جلسه همچنين همسر متهم نيز به عنوان مطلع در جايگاه قرار گرفته و با انكار اظهارات شوهرش گفت: (او دروغ مي گويد من در هيچكدام از قتلها همراه او نبودم، من فقط درسه فقره زورگيري در پارك چيتگر همراهش بودم).
وي در ادامه با بيان اينكه تمام زندگيش اشتباه بوده است گفت:۹ سال پيش هنگامي كه ۱۳ سال بيشتر نداشتم به خاطر اين مرد جنايتكار از خانه فرار كردم و به رغم مخالفت خانواده ام به عنوان همسر دوم اين مرد با او ازدواج كردم، پدرم به خاطر اين ازدواج خودكشي كرد و مرد، اما تنها دلخوشي ام در اين سالها اين بود كه همسرم خيلي به من اعتماد داشت و همه كارهايش و حتي جرايمي را كه مرتكب شده بود برايم تعريف مي كرد، اما حالا مي فهمم كه تمام بدبختي هايي كه به خاطر اين مرد كشيده ام بيهوده بوده است.
با دفاعيات متهم و اظهارات همسرش، قضات دادگاه به زودي رأي نهايي خود را در اين باره صادر خواهند كرد.