نرگس به كارگرداني سيروس مقدم در حال حاضر پربيننده ترين سريال تلويزيوني است، اين مجموعه كه هر شب ساعت 22 و 45 دقيقه روي آنتن شبكه۳ سيما مي رود توانسته با 68درصد بيننده در بين سريال هاي ايراني و خارجي پخش شده تلويزيون رتبه نخست را كسب كند.
اما در اين ميان دلايل محبوبيت اين سريال چيست؟ آيا اين مجموعه با داستان عامه  پسندش آنقدر جذابيت و كشش دارد كه توانسته مجموعه هاي ديگري همچون اولين شب آرامش و هشدار براي كبري 11 را كنار بزند؟
رامتين شهبازي، منتقد، در اين رابطه مي گويد: نرگس را پيگيري مي كنم، اما آن را دوست ندارم. چون يك مجموعه عصبي و پرتنش  است. شخصيت اصلي داستان يعني شوكت يك روان پريش است و كل سريال شبيه به شوكت شده است. كارگردان در اين ميان سعي مي كند با جنس دكوپاژش تماشاگر را آزار بدهد و او را به لحاظ روحي تخليه كند.
به عنوان مثال توجه كنيد به سكانس مرگ مادر كه از بدترين زاويه ممكن گرفته شده همراه با آن جيغ هاي عصبي، همه اينها تماشاگر را به لحاظ روحي به هم مي ريزد. اما دلايل محبوبيت اين سريال نزد مردم چيست؟ شهبازي معتقد است اين كه يك سريال كم بيننده يا پربيننده باشد اصلاً اتفاق مهمي نيست چون مردم ما هنوز از فيلمي نظير شعله هم استقبال مي كنند در حالي كه سينماي هند نمادي از سينماي پيش پاافتاده با فيلم هاي نازل است. پس استقبال خوب دليلي بر خوبي اين مجموعه نيست. مردم ما قصه گويي را دوست دارند. آنها مي خواهند سريال را پيگيري كنند و هر شب منتظر يك اتفاق تازه هستند، همين علاقه به پيگيري قصه، سريال را پربيننده كرده و اين تقابل آدم ها درام را شكل مي دهد، البته درامي كه به غلط شكل گرفته است.
سعيد قطبي زاده، منتقد، نيز معتقد است استقبال زياد مردم از اين مجموعه به معناي موفق بودن آن نيست. ممكن است آمار بينندگان آن بالا باشد اما همه اين ها مخاطبان جدي يك مجموعه جدي و حساب شده نيستند. سرگرم شدن مردم با تماشاي سريالي كه هر شب در بهترين ساعت پخش مي شود به معني تعقيب يك اثر ماندگار نيست.
مهم ترين عنصر سريال هاي عامه پسند هر شبي، قصه  است. ولي نرگس فاقد اين ويژگي است و داستان آن خالي از جذابيت، حادثه و پيچيدگي است.
حادثه هاي اين مجموعه، در خدمت منطق يك قصه منسجم نيست. از سوي ديگر براي آن كه اين اتفاقات بر بيننده تأثير بگذارد در پرداخت آنها اغراق شده است. به عنوان نمونه عاملي كه باعث مي شود، مادر بهروز به ازدواج پسرش با نسرين تن دهد، تهديد بهروز به فرار از خانه است. اين در حالي است كه مادر بهروز با كمك شوهرش كه فردي مقتدر و ديكتاتور است، مي تواند فرزند خود را از تصميمش منصرف كند.
حادثه هاي اين سريال بر مبناي تناقض بنا شده است و هيچ كدام از آنها با منطق قصه همخواني ندارد. فيلمنامه نرگس تابع الگوي كلاسيك فيلمنامه نويسي نيست. به گونه اي كه مقدمه، اوج و نتيجه گيري ندارد و از الگوي مدرن نيز تبعيت نمي كند چون در هر قسمت موضوع مستقلي ندارد. در اين سريال تداوم حس بازيگران رعايت نمي شود، به عنوان نمونه هنگام ضبط سكانس هاي طولاني از پلاني به پلان ديگر، لحن و تن صداي بازيگران تغيير مي كند.
اين منتقد در ادامه مي گويد: اين مشكلات از شتابزدگي در كارگرداني ناشي مي شود چرا كه ظاهراً سازندگان سريال قصد داشتند در سريع ترين زمان ممكن فيلمبرداري را به پايان برسانند. در اين ميان نقش آفريني خوب حسن پورشيرازي در نقش
محمود شوكت نيز به هدر رفته است. اين كه شخصيت محوري سريال يعني نرگس مطلقاً مثبت است و هيچ انعطافي ندارد بيننده را آزار مي دهد. در صحنه هاي احساسي نيز همه واكنش ها اغراق شده است. اتفاق  ها به طور ناگهاني در برخي از صحنه ها رخ مي دهد و براساس يك قاعده مرسوم و ساده انگارانه است.
قطبي زاده در مورد دلايل استقبال مردم از اين مجموعه مي گويد: نرگس در شرايطي روي آنتن رفته  كه هيچ سريال طنزي روي آنتن نيست. علاوه بر اين مسابقات جام جهاني فوتبال نيز به پايان رسيده و موقعيت و زمان پخش ثابت، باعث جذب درصد بالاي بيننده براي اين سريال شده  است. درگذشت پوپك گلدره و برخي هنجارشكني هاي اين سريال نيز از ديگر دلايل استقبال از آن است؛ به عنوان مثال ورود يك پسر نامحرم به خانه دختر بدون اعتراض مادر يك نمونه از اين هنجارشكني هاست.
محمدتقي فهيم، منتقد، نيز در مورد اين مجموعه مي گويد: بازيگران نرگس در مجموع بازي هاي قابل قبولي ارائه كرده اند و جذابيت اين سريال بيش از اوج و فرودهاي قصه، ناشي از نقش آفريني خوب هنرپيشه  هايش است. نرگس به عنوان نخستين مجموعه 90قسمتي كه هر شب روي آنتن مي رود با به تصوير كشيدن تربيت متفاوت دو فرزند در يك خانواده، دغدغه ها و گرايش هاي هر يك و نقش والدين در برقراري ارتباط مؤثر با آنها، توانسته بينندگان را به خود جذب كند و اوقات فراغت آنها به ويژه جوانان را به خوبي پر كند.
از طرفي يك اثر براي ماندگار شدن بايد به زمينه هاي اجتماعي نيز توجه كند، اما خلاءهايي احساس مي شود. چگونگي تعامل نسل جديد و قديم و اشتباهات و عملكرد مثبت نسل جوان از ديگر نكات آموزشي اين سريال است.
پرداختن به مسايل اجتماعي در اين حد كافي نيست، بلكه براي تبديل نرگس به اثري قوي، موضوع اين سريال بايد با مسايل اجتماعي و نيازهاي غالب مردم پيوند زده مي شد. نرگس در مقايسه با كارهاي قبلي كارگردانش، هيچ عملكرد ويژه اي ندارد و حتي از نظر فضاسازي دروني و از جهت لوكشين، كاستي هايي دارد. نرگس يك مجموعه معمولي است، ولي در مقايسه با سريال هاي طنز 90 قسمتي كه به ويژه در يك سال اخير روي آنتن رفته و در جذب مخاطب موفق نبوده، مجموعه خوبي است. شايد اين مسأله دليل استقبال خوب بينندگان از آن است.
طلعت رافعي، روانشناس، در مورد اين سريال معتقد است: رفتار شخصيت هاي به تصوير كشيده شده در اين سريال، به ويژه رفتار نرگس و نسرين، ناگهاني و بدون تامل  است. در طول سريال بسياري از پرسش هاي ذهن بيننده بي پاسخ مي ماند و با گذشت اين تعداد قسمت از سريال اگر هدف آن طرح سؤال در ذهن مخاطب باشد، بسيار موفق بوده است. در اين مجموعه پنهان نگه داشتن همه واقعيت هاي زندگي از نسرين، يكي از ضعف هاي پرداختن شخصيت اوست. در اين خانواده هيچ كس به روشنگري ذهن نسرين كمك نمي كند و به عنوان نمونه هيچ كس به او نمي  گويد كه مادر بهروز تو را تحقير كرده است.
از سوي ديگر، اينكه نرگس مثل يك مرد تصوير شده است واقعي نيست، در برخي از مواقع نرگس آنقدر هوشيار نشان داده مي شود كه حتي نيازهاي سن خود را هم فراموش مي كند. شخصيت نرگس اغراق آميز تر از بقيه شخصيت هاي سريال است. اما در مقابل شخصيت بهروز به عنوان يك پسر پولدار و مرفه به خوبي تصوير شده و تضادي در او ديده نمي شود.
رافعي روابط نسرين و بهروز در اين سريال را نشان دهنده روابط امروزي دخترها و پسرها مي داند و معتقد است تلويزيون در زمينه به تصوير كشيدن اين روابط، ابداع خوبي داشته است.

اين روزها نرگس پربيننده ترين سريال تلويزيون است. اين را هم آمارهاي رسمي و نظرسنجي هاي صدا و سيما مي گويد و هم پرس وجويي در اطرافمان ما را به چنين نتيجه اي مي رساند. حتماً صبح ها در محل كارتان با همكاراني برخورد كرده ايد كه با چشم هاي پف كرده از ساعت پخش دير هنگام نرگس مي گويند و اين كه اين مجموعه ساعت خوابشان را به هم زده است.
نرگس با اتفاق ناگواري كه براي پوپك گلدره پيش آمد نامش بر سرزبان ها افتاد. مجموعه اي كه با تأخير روي آنتن رفت ولي از همان قسمت هاي اول گل كرد و مخاطب گسترده يافت.
پر مخاطب بودن سريال نرگس يك ويژگي است؛ يك ويژگي كه الزاماً هيچ بار ارزشي - چه مثبت و چه منفي- به آن نمي بخشد. چه پربيننده  بودن نرگس نه بر غناي ساختاري آن مي افزايد و نه تأثيري بر داشته و نداشته هاي تكنيكي آن دارد. جداي از اين اما، جذب مخاطب گسترده مي تواند يك شاخصه مثبت براي نرگس محسوب شود. جايي كه از حيطه زيبايي شناسي خارج شده و وارد مقولات جامعه شناختي مي شويم. نرگس از نياز و اشتياق مخاطب براي ديدن ملودرام خبر مي دهد؛ ژانر محبوب همه ادوار، كه بيش از تعقل با احساس سروكار دارد.
نكته كليدي مجموعه تقابل مرد متمول با خانواده اي فقير است و كوشش دختري كه مي كوشد در مقابل مرد مستبد و البته ثروتمند بايستد. چنان كه خواهرش (نسرين) سعي دارد با نزديك شدن به قطب منفي ماجرا، جهش طبقاتي كند. اين همان قصه آشناي ازدواج دختر فقير با پسر پولدار است و جز كشش داستاني و ساختار پاورقي گونه نرگس قطعاً اين ميزان استقبال، ريشه در شرايط اجتماعي هم دارد. اين كه طبقه متوسط و فقير جامعه در روزهايي كه مدام به لحاظ اقتصادي بيشتر تحت فشار قرار مي گيرد، مسأله جهش طبقاتي برايش جالب توجه است. به خصوص وقتي چنين مضموني در قالبي روايت شود كه نزديك به پاورقي هاي خانوادگي است. نرگس در روند مجموعه سازي سيما گرچه اتفاق تازه اي نيست ولي قطعاً پديده است.
نشاندن ميليون ها نفر پاي تلويزيون، جداي از دلايل اش، به هرحال براي كارگردان نرگس يك ويژگي قابل توجه به شمار مي آيد. سيروس مقدم رگ خواب تماشاگر را در دست دارد و مي داند كه چگونه مخاطب را پاي گيرنده هايشان بنشاند.
از اين منظر او كارگردان موفقي است اما اين كه آيا كارگردان توانايي هم هست و آيا نرگس خوب و ارزشمند هم به شمار مي آيد، هيچ ربطي به پرمخاطب بودن اين مجموعه ندارد.

NBA live 06
سيستم:PSP
سبك:ورزشي
بازي هاي بسكتبال سري NBA هميشه جزو بهترين و پرفروش ترين بازي هاي شركت بزرگ بازيسازي EA بوده اند. نسخه PSP اين بازي، كار بسيار با كيفيتي است. بازي در نظر اول يك كار بسيار حرفه اي و جذاب به نظر مي رسد ضمن اينكه گمان نخواهيد كرد كه كنترل بازي چقدر ساده است.كنترل بازي از چيزي كه در نگاه اول به نظر مي رسد بسيار ساده تر و آسان تر است. در حين نزديك شدن به حلقه كافي است با فشردن يك كليد، هر كدام ديگر از چهار دكمه ديگر را فشار دهيد تا شاهد حركت زيبايي روي حلقه حريف باشيد. بازي، گرافيكي به واقع زيبا و جذاب دارد. صداگذاري بازي هم متناسب با بازي و بسيار خوب انجام گرفته دزديدن توپ از ياران حريف در ابتدا سخت به نظر مي رسد اما با پيشروي در بازي به راحتي مي توانيد توپ حريف را تصاحب كنيد. يكي ديگر از نكات جالب بازي طراحي بازيكنان معروف اين ورزش است كه همگي با جزئيات و شبيه طراحي شده اند و تفاوت بازيكن ها حتي از روي قد و فيزيك بدني كاملاً مشهود و بارز است. NBA 06 يكي از
مفرح ترين عنوان هاي PSP است.

Nwwd for Speed:Most Wantwd
سيستم:PS2 و PC
سبك: اتومبيلراني


اين بازي همان نسخه PS2 و PC است تنها با اين تفاوت كه از دمو و حالت داستاني بازي خبري نيست و شما فقط با يك سري مسابقه با قهرمانان مختلف روبه رو هستيد. نمي توانيد مثل نسخه هاي PS2 و PC بصورت آزادانه در شهر بگرديد و به گاراژهاي مختلف برويد.
بازي تشكيل شده از يكسري مسابقه كه پشت سر هم برگزار مي شوند. با پيروزي در هر مسابقه، امتيازات و تجهيزاتي به ليست انتخابي شما افزوده مي شوند كه مي توانيد به خودروي خود اضافه كنيد. گرافيك بازي در مقايسه با ساير كارهاي PSP بسيار زيبا با جزئيات و دقيق كار شده است و در هيچ نقطه اي شما كار غير دقيق چه در بافت ها و چه در طراحي مشاهده نمي كنيد. در بازي حتي آينه عقب نيز براي ماشين طراحي شده با اين تفاوت كه تنها در صورت تعقيب شدن توسط ماشين، چراغ هاي ماشين عقبي را مي توانيد ببينيد.