|
|
|
|
|
|
|
|
آثار مثبت و منفي استرس
باز كردن گره
نازخند صبحي
|
|
به طرف مقصدمان در حركت بوديم تلفن همراه زنگ مي زند: كليد منزل ما در ماشين شما جا مانده؟
راه رفته را برمي گرديم تا كليد را به دوستم كه به اصطلاح حواسش پرت شده و كليد آپارتمانش را در ماشين ما جا گذاشته، بدهيم و خانواده اي را كه با دلهره منتظر بازگشت ما هستند، خرسند سازيم.
مسلماً جاماندن كليد موجب فشارهاي رواني ديگري نيز بر آن خانواده شده است. همه ما در زندگي خود با اتفاقاتي نظير اين واقعه روبه رو شده ايم و بر اثر چنين اتفاقاتي مضطرب يا هراسان شده و واكنش هايي نظير عرق سرد، افزايش ضربان قلب، فشار خون، هول شدن، دستپاچه شدن، داد زدن، خشك شدن دهان، درد و سوزش معده و... داشته ايم. حوادث و موقعيت هايي كه پاسخ هاي مربوط به استرس را سبب مي شوند، ويژگي هاي متفاوتي دارند. بعضي از آنها ناگهاني بروز مي كنند و بعضي ديگر به تدريج اثر مي بخشند، ولي ظهور ناگهاني مربوط به فشارهاي رواني مي شود كه عوامل متعددي دارد.
موقعيت هاي فشارآفرين
بعضي از اين موقعيت ها دوام زيادي دارند. مثل منازعه زن و شوهر و يا حضور در مناطق جنگي و فشارهايي هم هستند كه دوام چنداني ندارند، مثل شركت در يك مسابقه و يا مصاحبه.
شدت ناراحتي تاثيرمستقيمي بر فشارهاي رواني (استرس) دارد. اگر بتوانيم وقوع حادثه اي را پيش بيني كنيم، مسلماً فشار رواني كمتري احساس خواهيم كرد. قربانيان سيل و زلزله و حوادثي از اين قبيل چون هيچ نفوذ و كنترلي بر موقعيت ندارند، فشار رواني شديدي را تحمل مي كنند. نداشتن اعتماد به نفس، فشار ناشي از شكست را دوچندان مي كند. مواجه شدن با يك سانحه ناگهاني سخت تر از مواجه شدن با بحران بلوغ است كه به تدريج رخ مي نمايد.
استرس
واكنش هاي جسماني به دنبال يك تحريك دروني يا بيروني(محيطي) را استرس مي گويند و به محرك يا عاملي كه استرس را به وجود آورد، عامل استرس زا گفته مي شود.
تمام انسان ها روزانه در برابر عوامل استرس زاي بسيار قرار مي گيرند كه اين عوامل با پيشرفت تمدن و صنعتي شدن زندگي روند روبه رشد مي گيرند. بسياري از اين محرك ها تحت كنترل ما نيستند؛ مثل ميهماني كه بدون قرار قبلي و به اصطلاح سرزده به ديدارمان مي آيد، وقتي وسايل پذيرايي نداريم دچار استرس مي شويم. همچنين در روبه رو شدن با صحنه سرقت، شنيدن خبر فوت اقوام و اعتياد نزديكان و... .
از آنجايي كه تمام محرك هاي بيروني قادرند استرس ايجاد كنند، مي توان دريافت كه تمامي استرس ها نمي توانند منفي و مضر باشند و فقدان كامل استرس نيز هرگز امكان پذير نيست، چون انسان موجودي است زنده و موجود زنده نيز در معرض انواع محرك ها قرار دارد و نمي توان محرك هاي بيروني او را به طور كامل حذف كرد. آنچه بايد سعي در حذف كردن آن كرد، پيامدهاي منفي استرس است. غذايي كه در دهان مي گذايم بزاقمان را تحريك مي كند، صدايي كه مي شنويم حس شنوايي ما را تحريك مي كند و... اين واكنش ها بي شمارند و جسم ما بنابر طبيعت خود واكنش متناسب را نسبت به آنها نشان مي دهد؛ واكنش هايي كه جنبه مثبت دارند. روان شناسان اصولاً علاقه مند هستند كه جنبه منفي استرس را بررسي كنند تا از شدت آن بكاهند و از منظر آنان استرس به معناي منفي آن به كار برده مي شود. در حالي كه استرس مي تواند جنبه هاي مثبت هم داشته باشد.
آقاي ... به تازگي از كار اخراج شده بود كه با خبر وحشتناك اعتياد پسر نوجوانش در هم ريخت، به طوري كه بر اثر فشار حادثه ها دچار وحشت زدگي شده بود و وقتي شنيد كه مردي به سن و سال او بر اثر حمله قلبي درگذشته است، با وجودي كه او را نمي شناخت با خود مي پنداشت كه او هم مانند آن مرد در خيابان دچار حمله قلبي مي شود و جان مي سپارد. روان شناسان مي گويند: تركيبي از وقايع فشارآفرين كه به تازگي رخ مي دهند و عوامل شخصيتي فرد، فشار رواني را افزايش داده و رويدادي به ظاهر كم اهميت موجب اضطراب و وحشت زدگي دروني مي شود.
شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد اوضاع آشفته اجتماعي و فقر نيز به شدت حوادث فشارزاي زندگي را افزايش داده، بر سلامت فرد و رفتار وي تاثير مي گذارد.
واكنش نسبت به استرس
دكتر حسين آزاد، آسيب شناس رواني مي گويد: حالات هيجاني خاصي با واكنش هاي فرد نسبت به استرس همراهند، بعضاً افسردگي و اندوه و گاه نيز تحريك و هيجان شديد و مهمترين حالت هاي هيجاني بسيار بااهميت را مي توان خشم، ترس و اضطراب ناميد.
خشم
پاسخ فوري موجود زنده به استرس و ناكامي، معمولاً خشم است كه به تدريج با حسد و كينه آميخته شده موجب آسيب رساندن و نابود ساختن شيء يا فرد منبع ناكامي مي شود. وقتي به فرهاد خبر دادند كه مادرش در بستر بيماري است با خشم بسيار به طرف اتاق پدرش رفت و لگد محكمي به در اتاق كوبيد و به اين وسيله پاسخ فوري خود به استرس ناشي از بيماري مادرش را به منبع اصلي تصور خود بيان كرد.
ترس
خطرات به خصوص موجب ظهور ترس مي شوند، ادراك خطر معمولاً ترس را برمي انگيزد. روان شناسان معتقدند كه وجود ترس در افراد مختلف واكنش هاي متفاوتي را ظاهر مي سازد. فاطمه خانم پس از شنيدن جواب آزمايش تشخيص سرطان در سينه خود با مراجعه به پزشكان متعدد درصدد معالجه خودبرآمد. در حالي كه آقاي زيدآبادي از مراجعه به پزشك خودداري كرد و غزاله عليزاده به كوه هاي مازندران پناه برده و خودكشي كرد. در روبه روشدن با خطر فوق العاده مانند آتش سوزي يا ساير بلاها نيز اشخاص واكنش هاي متفاوتي از خود بروز مي دهند.
اضطراب
ترس و تشويق در غياب خطر واقعي و مخصوص اضطراب ممكن است با هيجانات مثبت مانند عشق و محبت با هم بياميزند و احساسات دوگانه مانند خشم، نفرت، عشق و محبت را موجب شوند.
سازگاري با استرس
زماني كه ميزان استرس از توانايي سازگاري ما با استرس بالاتر رود، سلامت رواني و حتي جسماني ما به مخاطره مي افتد.
خانم صولتي مي گفت: روز بسيار سختي را گذرانيدم، همسرم به ماموريت چند روزه خارج از استان رفته بودم، دخترم امتحان تيزهوشان داشت، پسرم را هم بايد نزد مادرم مي بردم، ساعت را براي 6 و 30 دقيقه صبح كوك كردم. وقتي بيدار شدم ساعت 7 و 30 دقيقه بود. صداي زنگ ساعت را نشنيده بودم. به سرعت خودم را بالاي سر دخترم رسانده، او را براي رفتن به مدرسه بيدار كردم. سماور را به برق زدم، روي درجه تند كه سريع آب جوش بيايد، به سراغ پسرم رفتم كه در خواب لباس هاي او را بپوشانم. پسرم مثل كوره از تب مي سوخت. به طرف تلفن رفتم كه از مادر خواهش كنم به خانه ما بيايد و شماره نگرفت، از شدت دستپاچگي شماره دوم را اشتباه گرفتم دخترم را خطاب كردم كه زودتر حاضر شود؛ او سرآسيمه دنبال جورابش مي گشت، آشكارا مي ديدم كه استرس من به او نيز سرايت كرد. طفلك دور خودش مي چرخيد. از اداره زنگ زدند و جلسه ساعت 8 صبح را يادآور شدند. چاره اي نداشته به آژانس تلفن كردم، گفت: يك ربع صبر كنيد، ماشين آماده نداريم. بالاخره ماشين آمد. پسرم را كه به شدت تب داشت در آغوش گرفتم و دخترم صبحانه نخورده سوار شد. ابتدا او را به مدرسه رساندم و سپس پسرم را به مادرم سپردم. در جلسه با تاخير حاضر شدم و به يادم آمد كه سماور درحال جوش باقي مانده، ميزان استرس خانم صولتي مطمئناً بالاتر از توان سازگاري او با استرس بود و در صورت تكرار اين وضعيت سلامت رواني و جسماني او به مخاطره خواهد افتاد.
دلايل ايجاد استرس
روان شناسان علت هاي اصلي استرس را در تغييرات و دگرگوني هاي عمده زندگي، استرس هاي بلندمدت، گرفتاري هاي كم اهميت، ناكامي ها و تعارض ها مي دانند.
تغييرات و دگرگوني ها
همه تغييرات زندگي از جمله ازدواج يا جدايي به تعريفي ديگر، قله ها يا دره هاي زندگي، موقعيت هاي استرس زا هستند. به طوري كه كارشناسان ارتباطات جمعي جدولي را طراحي كرده اند كه در آن 41 موقعيت استرس زا به ترتيب اهميت در آن قرار داده شده است. با نمراتي كه به هر موقعيت اختصاص يافته ميزان كلي استرس فرد در يك سال گذشته، اندازه گيري مي شود. برخي از موقعيت ها عبارتند از: فوت همسر، فوت اعضاي خانواده، تغيير در سلامت افراد خانواده، ازدواج، تغيير در وضعيت اقتصادي، شروع يا پايان تحصيلات، تغيير در شرايط كار، بازنشستگي، اختلاف با خانواده همسر و اعتياد نزديكان. شايان ذكر است كه اگر ميزان استرس از توانايي سازگاري ما فراتر رود، بهداشت رواني به خطر مي افتد. همان طوري كه ذكر آن رفت انسان ها در ادراك رخدادهاي زندگي چه خوب و چه بد، تفاوت هايي دارند. يك رويداد معين ممكن است براي يك نفر استرس شديد ايجاد كند، اما براي ديگري چندان استرس زا نباشد.
استرس هاي بلندمدت
همه موقعيت هاي استرس زا، كوتاه مدت نيستند، برخي تا مدت ها ادامه مي يابند و سلامت روان را به شدت تحت تاثير قرار مي دهند. ازدواج، شغل نامناسب، طلاق و اعتياد نزديكان از اين دسته هستند. متاسفانه پيامدهاي اين موقعيت ها، گاه تا آخر عمر گريبانگير هستند.
استرس هاي بلندمدت معمولاً در محيط كاري وجود دارد و شخص مبتلا به اين نوع استرس آن را به افراد خانواده خود منتقل مي كند و آنان را دائماً تحت فشار قرار مي دهد.
مادري مي گفت: اصغر هميشه در محيط كار خود درگير است و هميشه نگران حفظ شغل خود و از دست دادن آن است. هر وقت به خانه مي آيد، دائم صحبت هايش حول محور تهديد شغل و پست و مقامش است و اين امر او را به شدت عصبي مي كند به طوري كه اغلب با اكبر درگير مي شود. از همين رو روانشناسان استرس هاي بلندمدت را از مخرب ترين انواع استرس معرفي مي كنند.
گرفتاري هاي كم اهميت
گرفتاري هاي كم اهميت مثل ايستادن در صف ها، پيدا نكردن جاي پارك و... مي توانند به منابع مهم استرس تبديل شوند. اين امر معمولاً در گرو گرفتاري هاي بزرگ است. مثلاً طلاق به دنبالش تعويض خانه، جدا شدن از علايق و دلبستگي هاي كوچك و بزرگ ايجاد مي كند.
ناكامي
ناكامي حالت كسي است كه در راه دنبال كردن يكي از هدف هاي طبيعي خود به مانع برخورد كرده باشد. علت ناكامي مي تواند دروني يا بيروني باشد.
شيرين، قادر به مادرشدن نيست. يك ناكامي دروني را نمايش مي دهد كه بايد با اين ناكامي كنار بيايد تا آسيبي به جسم و روح او وارد نشود. آرزو به علت سن كم نمي تواند وارد سالن سينما شود. ناكامي آرزو بيروني است.
تعارض ها
گفتم كه ناكامي را نبايد طولاني كنيم، چون پيامدهاي رواني نامناسبي پديد خواهد آمد.
براي برطرف كردن ناكامي يا بايد مانع را از سر راه برداشت يا هدف را تغيير داد. عدم تصميم گيري، تعارض را به دنبال خواهد داشت كه هر اندازه تعارض طولاني تر باشد، ناكامي بيشتر و آسيب رواني افزون تر خواهد بود.
طبقه بندي حالت استرس
براي مبارزه با استرس نياز به ابزار داريم به طوري كه دو دانشمند فرانسوي پترسون و بيچ در بررسي هاي خود به اين نتيجه رسيده اند كه انسان يك آمارگر شهودي است كه در صورت تساوي تمام شرايط، تمايل دارد عملي را انتخاب نمايد كه بيشترين احتمال موفقيت در جهت سازگاري با استرس را دربرداشته باشد، چون عامل استرس زا موجب تغييرات فيزيولوژيك مي شود. سلامتي در مبارزه با استرس حرف اول را مي زند.
زدودن استرس هاي منفي
آرميدگي يكي از روش هاي اختصاصي علمي كاهش استرس است كه با شل و سفت كردن گره هاي ماهيچه بدن انجام مي گيرد كه امروزه توسط روان شناسان و مشاوران، آموزش داده مي شود و نقش بسيار مثبتي در كاهش آثار استرس دارد.
امكانات مالي
حمايت از كساني كه دچار ورشكستگي و يا بيماري هاي گوناگون شده اند، از ميزان استرس آنان مي كاهد. حمايت اطرافيان كمك هاي ارزنده اي براي روبه رو شدن با استرس ارائه مي دهد.
توان اجتماعي شدن
افرادي كه مي توانند با اجتماع ارتباط برقرار كنند كمتر در معرض آسيب هاي استرس زا قرار مي گيرند.
به تعريفي ديگر قدرت اجتماعي شدن به ما اجازه مي دهد راحت تر آرزوها و تمايلات خود را انتقال دهيم و به اين ترتيب استرس را كاهش دهيم.
كنترل دروني
يكي از مهم ترين ابزارهاي مبارزه با استرس است. داشتن رژيم غذايي سالم و پرداختن به ورزش و پيشگيري از مبتلاشدن به بيماري مي تواند عوامل استرس زا را از فرد دور سازد.افكار مثبت و نگرش هاي سازنده، خنده، اعتماد به نفس، اراده، اميدواري و نگرش مثبت از ديگر عواملي هستند كه استرس را كاهش مي دهند.
|
|
|
داروخانه سبز
آلو
صدف كوه كن
|
|
آلو ميوه اي است كه كمابيش در مناطق مختلف پرورش مي يابد و داراي انواع مختلف: آلوبخارا، آلوزرد، آلو سياه، آلوچه و... است. اگر آلو به شكل تازه مصرف شود، خوشمزه تر است اما به صورت خشك شده نيز ماده غذايي مناسبي به شمار مي آيد.
آلو داراي ويتامين ها و مواد معدني بسياري از جمله ويتامين A، گروه B، ويتامين C و همچنين مينرال هاي پتاسيم، منيزيم، فسفر و كلسيم است، آلو داراي فيبر بالايي بوده و انواع رنگي آن، سرشار از آنتي اكسيدان هاي مفيد است.
اين ميوه به دليل دارا بودن ريز مغذي هاي بسيار داراي خواص درماني زيادي نيز هست، آلوي سياه حرارت دروني را فرو مي نشاند و ضد تب و سردردهاي صفراوي است.
آلو، مدر، ملين و مفيد براي مبتلايان به بيماري نقرس و روماتيسم است، در واقع طبيعي ترين و بهترين و بي خطرترين راه معالجه يبوست و بواسير، استفاده از اشكال مختلف آلو و آلوي خشك است كه بايد آن را به شكل پخته يا خيس كرده، مصرف كنند. در حقيقت خيسانده آلوي خشك به مدت چند ساعت بهترين دارو براي رفع يبوست است و در ضمن عوارض داروهاي ملين را نيز ندارد.اين ميوه سرشار از ويتامين هاي A، B و C است و براي درمان كم خوني و ضعف و ناتواني و خستگي جسمي مفيد است. همچنين آلو حاوي املاح ساليسيلات است و به طور عمده داراي فعاليت و خواصي شبيه آسپيرين است، املاح ساليسيلات داراي خواص رقيق كردن خون، ضد انعقاد خون، ضد التهاب و دردكشي است و همچنين ممكن است بر پروستا گلايندين ها اثر گذارده و رشد تومور سرطاني را به تأخير بيندازد.آلو و آب آلو به دليل دارا بودن اسيد فوليك داراي فعاليت ضد ويروسي هستند و زماني كه ميزان اسيد فوليك در بدن افراد كاهش مي يابد در مقايسه با اشخاصي كه به ميزان كافي اسيد فوليك در گلبول هاي قرمز خون دارند، 5 برابر بيشتر احتمال ابتلا به سرطان وجود دارد.آلو يكي از ميوه هايي است كه مصرف روزانه اش به دليل حاوي ويتامين C بودن به افراد سيگاري توصيه مي شود، برگه آلو ضد سم است و در حفظ سلامتي كبد مؤثر بوده و باعث سم زدايي از سيستم گوارشي مي شود.
از آنجايي كه اين ميوه حاوي فسفر است در افزايش قدرت فعاليت هاي ذهني تأثيرگذار است و نوشيدن آب آلو در رفع انگل هاي معده بسيار مؤثر است.هنگام انتخاب آلو به دنبال انواعي باشيد كه رنگ خوبي داشته و كمي سفت هستند، اما آلوهايي كه در مقابل فشار اندك، كمي اثر نشان مي دهند نيز خوبند. از آلوهايي كه هنگام فشردن خيلي سفت يا خيلي شل هستند و رنگشان خوب نيست يا پوستي چروك يا كبود يا شكسته دارند، اجتناب كنيد.
|
|
|
تازه ها
دستمال جديد ويروس گير
گروه ا جتماعي- محققان آمريكايي در حال توليد دستمال جديدي هستند كه در صورت تماس با باكتري ها، ويروسها و ساير مواد خطرناك، تغيير رنگ مي دهد.
به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، اين دستمالها كه از نانو الياف ويژه ساخته مي شوند، مي توانند در صنايع غذايي و يا بهداشتي مورد استفاده قرار گيرند.
مارگارت فري پروفسور علوم الياف دانشگاه كورنل آمريكا و سرپرست اين تحقيقات اعلام كرد: ساخت اين دستمال ها كم هزينه بوده و نحوه استفاده از آنها نيز احتياج به آموزش زيادي ندارد و به طور مثال تنها با كشيدن آنها روي يك همبرگر مي توان به سادگي از آلوده بودن همبرگر به ويروس يي كولاي آگاه شد. اين دستمالها از لحاظ ظاهري مشابه دستمالهاي كاغذي معمولي هستند اما در ساخت آنها از نانو الياف ويژه اي استفاده شده كه حاوي پادتن تعداد زيادي از باكتري ها، ويروسها و مواد شيميايي خطرناك است.
|
|
|
تناسب اندام
آب خوردن و چاقي
گروه اجتماعي - بعضي از افراد معتقدند كه با خوردن آب، چاق مي شوند. اگر فكر مي كنيد كه شما جزء آن دسته از افرادي هستيد كه با خوردن آب چاق مي شويد، توصيه متخصصان تغذيه اين است كه در شروع هر روز، كاغذي را به در يخچال بچسبانيد و تا پايان روز هر چيزي را كه در دهان مي گذاريد روي آن يادداشت كنيد. در پايان روز، جمع بندي كنيد و كالري مواد غذايي مصرفي را محاسبه كنيد، مسلماً ديدن ليست مواد غذايي كه كم كم روي كاغذ يادداشت شده، شما را شرمنده مي كند، زيرا چاقي چيزي به جز دريافت بيش از حد نياز كالري نيست. از اين رو تنها در صورت مصرف مواد غذايي حاوي كالري بالا بيشتر از ميزان مصرف كالري در فعاليت هاي روزمره به چاقي مبتلا خواهيد شد. بنابراين، اين تصور كه من چيزي نمي خورم ولي چاق مي شوم، بسيار نادرست است، حتي اگر عادت به ريزه خواري داريد بايد سعي كنيد تا مصرف بيشتر ميوه ها و سبزي ها كه ميزان كالري پاييني دارند را به جاي انواع شكلات ها، قند، شكر و موادغذايي مضر و پركالري جايگزين كنيد.
|
|
|
مهارت هاي مقابله با استرس
رامين كريمي
مقابله به معناي تلاشي براي اداره كردن موقعيت هايي است كه از نظر فرد، بالقوه آسيب رسان يا استرس آور است. يا به بياني ديگر مقابله به معناي تلاشي است كه فرد انجام مي دهد تا استرس را از ميان بردارد و يا آن را به حداقل رسانده و تحملش كند. هنگام روبه رو شدن با يك موقعيت فرد ابتدا بر اساس برداشت اوليه خود در موقعيت، آن را ارزيابي مي كند. آيا خطري مرا تهديد مي كند؟ چنانچه پاسخ اين سؤال مثبت باشد فرد كنترل شخصي خود را ارزيابي مي كند: من مي توانم كاري براي تغيير موقعيت انجام دهم؟ به اين ترتيب روش هاي مقابله اي فرد براي كاهش استرس فراخواني مي شوند. هدف اصلي فرد براي حذف عامل مزاحمي است كه زندگي او را از حالت عادي خارج ساخته است. مثلاً دانشجويي را در نظر بگيريد كه از درسي نمره قبولي دريافت نكرده و براي برطرف كردن اين مشكل هر روز دو ساعت وقت بيشتري را صرف يادگيري آن درس مي كند. در واقع در اين مثال اين دانشجو سعي دارد مشكل درسي خود را از ميان بردارد. گاه ممكن است برطرف كردن استرس غيرممكن باشد، مثلاً زماني كه فرد عزيزي را از دست مي دهد، در اين گونه موارد كاري نمي توان كرد، مگر آن كه به طور سازگارانه اي استرس را تحمل كرد به گونه اي كه اثرات منفي كمتري داشته باشد.
انواع مقابله
مقابله ها را مي توان به دو دسته كلي تقسيم كرد:
۱ - مقابله هاي مسئله مدار: در اين نوع مقابله، فرد در جهت تغيير موقعيت يا رفتار ديگران، يا در جهت گسترش مهارت ها و پاسخ هاي جديد عمل مي كند. در واقع فرد سعي مي كند براي رفع استرس يا به حداقل رساندن آن فعاليتي انجام دهد.
فرد تلاش و كوشش فراواني در جهت حل مسئله انجام مي دهد. اين شيوه، زماني به كار مي رود كه فرد فكر مي كند مي تواند كاري در مورد حل مسئله انجام دهد.
نمونه هايي از مقابله هاي مسئله مدار عبارتند از:
- استفاده از مهارت حل مسئله- تلاش در جهت حذف يا تحويل استرس - برنامه ريزي - جستجوي اطلاعات راهنمايي و مشورت گرفتن از ديگران - صبر و بردباري به جاي استفاده از راه حل هاي عجولانه
۲- مقابله هاي هيجان مدار: در اين نوع از مقابله بر عواطف ناشي از استرس تأ كيد مي شود. زماني كه مسئله فراتر از كنترل فرد ادراك مي شود، فرد براي كاهش پريشاني هيجاني و آرام ساختن خود اعمالي را انجام مي دهد. در اين مرحله فرد مي كوشد تا خود را از آشفتگي ها و پريشاني هاي حاصل از وقوع استرس رها سازد. در واقع تأكيد فرد در اين نوع مقابله نه بر خود مسئله كه بر عواطف ناشي از آن است، فرد در جهت حل مسئله تلاش خاص انجام نمي دهد. بلكه فقط خود را آرام مي سازد و از آشفتگي خارج مي كند. به هنگام وقوع استرس، فرد هيجانات منفي زيادي را تجربه مي كند از جمله: ترس، اضطراب، عصبانيت، غم و اندوه و... وجود اين هيجان ها مانع از تفكر و تصميم گيري صحيح جهت حل مسئله و برطرف كردن استرس مي شود. بنابر اين در بسياري از مواقع بهتر است فرد ابتدا خود را به گونه اي از اين احساسات و هيجان هاي منفي رها سازد تا بتواند به خوبي فكر كند و حل مسئله نموده و اقدام كند.
نمونه اي از مقابله هاي هيجان مدار عبارتند از:
- گرفتن حمايت عاطفي و اجتماعي - دعا و نيايش - درد دل كردن - توجه زدايي: عدم توجه به مسئله، گويي كه اتفاقي نيفتاده است.- گريه كردن و ابراز هيجان ها
فرد مي تواند از هر نوع مقابله اي استفاده كند.
اما در مورد مقابله هاي هيجان مدار بايد توجه نمود كه
الف- معمولاً مقابله هاي هيجان مدار به تنهايي كافي نيستند. آنها براي از ميان بردن و يا به حداقل رساندن استرس لازمند ولي كافي نيستند، مگر در مواقع خاصي كه هيچ فعاليتي جهت برطرف كردن استرس فايده اي نداشته باشد؛ مثلاً فوت يك شخص.
ب- مقابله هاي هيجان مدار در كوتاه مدت مفيدند، تا زماني كه بتوان به آرامش دست يافت و به تلاش جهت مقابله مسئله مدارانه اقدام نمود. استفاده از مقابله هاي هيجان مدار به تنهايي و در درازمدت نه تنها فايده اي ندارد، بلكه مضر نيز هست، چرا كه در رفع مسئله تلاشي صورت نمي گيرد و مشكل همچنان باقي مي ماند.
نوع ديگر طبقه بندي از مقابله ها وجود دارد كه بر اساس سازگارانه و ناسازگارانه بودن آنها تقسيم مي گردند در واقع هر كدام از مقابله هاي مسئله مدار و يا هيجان مدار مي توانند سازگارانه و يا ناسازگارانه باشند.
مقابله هاي سازگارانه
مقابله هايي هستند كه به حل مسائل و برطرف كردن، حداقل رساندن و يا تحمل استرس كمك مي كنند مقابله هاي سازگارانه هستند. به كار گيري مقابله هاي مناسب مستلزم سه مهارت است:
۱) انعطاف پذيري: فرد توانايي توجه به برنامه هاي مختلف و متنوع و ايجاد پاسخ هاي جديد را داراست.
۲) آينده نگري(پيش بيني): فرد توانايي پيش بيني اثرات مختلف پاسخ هاي مقابله اي را دارد.
۳) منطقي بودن: فرد برداشت هاي دقيقي از موقعيت دارد.
افرادي كه مقابله مناسب و سازگارانه اي دارند، موقعيت را به خوبي ارزيابي مي كنند، از راهنمايي و حمايت ديگران استفاده كرده و روي برنامه اي كه جهت حل مسئله انتخاب كرده اند كار مي كنند.
نمونه اي از مقابله هاي سازگارانه عبارتند از:
-ايجاد يك سيستم
-خودآرام سازي
-برنامه ريزي جهت حل استرس
-مهارت حل مسئله
-استفاده از حس شوخي
-ورزش
- تمركز بر مسئله
-مشورت و راهنمايي گرفتن از ديگران
-مقابله هاي ناسازگارانه
مقابله هايي كه به حل مسئله و برطرف كردن استرس كمك نمي كنند، معمولاً مقابله هاي ناكارآمد، ناسازگار و مضر هستند. افرادي كه از اين نوع مقابله ها استفاده مي كنند از موقعيت اجتناب كرده آن را انكار مي كنند. خود و ديگران را به خاطر مشكل سرزنش مي كنند، عصباني، پرخاشگر و يا افسرده و منفعل مي شوند و در واقع باعث بروز استرس هاي بيشتري مي گردند كه اثرات آنها وخيم تر و عظيم تر از استرس اوليه است.
نمونه اي از مقابله هاي ناسازگارانه عبارتند از:
پناه بردن به موارد مخدر
پناه بردن به خرافات
انفعال(كنار گذاشتن فعاليت هاي و نااميدي)
در انتظار معجزه بودن
انجام رفتارهاي تكانشي و بدون فكر و تأمل(پرخاشگري، خودكشي)
بايد خاطر نشان ساخت كه علت بسياري از مشكلات و آسيب هاي رواني- اجتماعي همچون پرخاشگري، بزهكاري، خودكشي، اعتياد و... آن است كه افراد از مقابله هاي نامناسب و ناسازگارانه استفاده مي كنند. بنابر اين لازم است فرصتي فراهم گردد تا انواع مقابله هاي سازگارانه آموزش داده شود.
|
|
|
درمانگاه
مقابله با گردن درد
|
|
الميرا صديقي: اعصاب يا فشار كار مي تواند براي شما گردن درد بيافريند.
قطعاً درد گردن يك بيماري و يا جراحت است كه مي تواند شما را ناراحت كند. حتي نرمي بيش از حد تشك تختخوابتان مؤثر است. پس چه راه هايي وجود دارند كه از درد گردن كه مطمئناً ناراحت كننده است خلاص شويم؟ راه هاي زير مي تواند كمك خوبي بري بهبود درد شما باشد:
استراحت: اگر به گردن درد مبتلا شده ايد دراز بكشيد و به ماهيچه هاي گردنتان استراحت دهيد. از بالش بلند يا خيلي سفت استفاده نكنيد.
تكه هاي يخ: گذاشتن تكه هاي يخ روي نقطه درد و التهاب حتما كمكتان مي كند. چند قطعه يخ را در كيسه فريزر بگذاريد و روي گردنتان قرار دهيد. تكرار اين كار در هر 15 دقيقه حتما مفيد است.
گرم گيري: اگر احساس مي كنيد عضلات گردنتان سفت شده و گرفته است آنرا گرم كنيد. گرما باعث نرم شدن عضلات گرفته مي شود. دوش آب گرم راه خوبي براي اين كار است اما به ياد داشته باشيد كه اين كار را براي طولاني مدت انجام ندهيد زيرا باعث نتيجه عكس مي شود.
آرامش: اعصاب روي گرفتگي گردن بسيار تاثير دارد. سعي كنيد استرس را از خود دور كنيد و اگر علت آن را نمي دانيد سعي كنيد آن را بيابيد.
به ياد داشته باشيد كه خودتان مي توانيد محيطي آرام براي آرامشتان ايجاد كنيد. به جايي خلوت و بي سر و صدا برويد و دراز بكشيد. سعي كنيد با فكر خود به تمام اعضاي بدنتان آرامش دهيد.
ماساژ: ماساژ مي تواند به گرفتگي عضلات كمك كند.
خوردن مسكن: مسكن هايي كه بدون نسخه پزشك مي توان از آنها استفاده كرد مي تواند براي شل كردن عضلاتتان موثر باشد و دردتان را نيز كاهش دهد.
كاهش وزن: اضافه وزن به تمام ماهيچه ها از جمله ماهيچه گردن فشار مي آورد.
درست نشستن: اگر در محيط كارتان مدام پشت ميز كامپيوتر نشسته و به صفحه آن خيره شده ايد سعي كنيد ارتفاع صندلي را به درستي تنظيم نماييد و هر چند وقت يك بار به خود استراحت دهيد.
ترك عادات بد: اگر عادت داريد در اتومبيل بخوابيد يا اينكه تلفن سيار منزلتان را بين گردن و شانه هايتان نگه داريد مطمئن باشيد كه دچار مشكل مي شويد. عادات بدي كه به گردنتان فشار مي آورند را همين امروز ترك كنيد.
تشك طبي: اگر هر روز صبح با گردن درد بيدار مي شويد، تشكتان ايراد دارد و بايد آن را عوض كنيد. بالش شما نيز نبايد خيلي سفت و يا خيلي نرم باشد.
تاي ساكس چيست؟
سميه شرافتي- بيماري تاي ساكس را به نام هاي مختلف مانند زوال و تحليل سلول هاي مغزي يا تهي مغزي فاميلي نيز مي شناسند. هركدام از اين اسامي دلالت به بعضي از علايم بيماري مي كند. اين بيماري معمولاً از راه ژن مغلوب و كروموزوم هاي معمولي منتقل مي شود و در واقع والدين حامل ژن هاي آن هستند. از خصوصيات تاي ساكس تجمع مواد چربي در سلول هاي عصبي مغزي و سلول هاي شبكيه چشم است. از نظر باليني بيماري در انواع مختلف نوزادي(6 ماهگي به بعد)، كودكي (سه سالگي به بعد) و قبل از نوجواني(بين 6 تا 12 سالگي) ديده مي شود. در نوع نوزادي، كودك به طور طبيعي به دنيا مي آيد و تا 6 ماهگي طبيعي مي ماند و بعد از آن كم كم بيماري شروع مي شود كه با بي حالي، عدم توجه به اطرافيان، عدم پيشرفت رشد جسمي و هوشي مشخص مي شود. ضعف عضلاني پيشرفته كم كم ظاهر مي شود و ممكن است كودك دچار ضعف عمومي شديد شود. تشخيص اين بيماري با معاينه ته چشم مشخص مي شود. امروزه با روش آمينو سنتيزسين (بررسي و آزمايش مايع آمنيوتيك مادر) مي توان ابتلا جنين را قبل از تولد تشخيص و به حاملگي خاتمه داد.
|
|
|
نگاه
زنگ خطري براي مانكن ها
گروه اجتماعي- زنگ خطر تب لاغري توسط سازمان جهاني بهداشت براي دختران جوان نواخته شد. به گزارش خبرگزاري نيويورك تايمز، پزشكان سازمان بهداشت جهاني با بررسي وزن شمار زيادي از مانكن ها، دريافته اند كه وزن آنها حداقل 10كيلوگرم كمتر از استاندارد شاخص سلامتي است.
تبليغات گسترده غيرعلمي براي كاستن از وزن و استفاده از خانم هاي بسيار لاغر در تبليغات، سبب شده است تا سليقه جهاني به سوي لاغري مفرط سوق پيدا كند كه اين لاغري زمينه ساز سوءتغذيه هاي مزمن خواهد بود.
از سوي ديگر، در هفته گذشته برگزاركنندگان نمايش لباس در اسپانيا از حضور مدل هاي بسيار لاغر با ظاهر بيمارگونه كه استانداردهاي سلامتي سازمان جهاني بهداشت را نداشتند، جلوگيري كردند.
|
|
|