روزگاري قيل و قال مسافران در اين كاروانسراها گوش فلك را كر مي كرد، ولي امروزه به غير از معدودي از آنها، در گوشه اي دورافتاده شايدتنها صداي پارس سگ ها در آن ها طنين  افكند. در همين حال هر از چند وقتي خبري مي رسد كه قرار است كاروانسراها به هتل تبديل شوند.يا اينكه كاروانسرايي مرمت شده و گروهي از مسافران در آن ها شبي را مي گذرانند.نوشته زير بهانه اي است براي آشنايي با اين ميراث ارزشمند.
ميراث شاه عباس
روزي شاه عباس به يكي از مامورانش فرمان داد 1000 كاروانسرا در سراسر كشور بسازد. يك سال بعد مامور را فراخواند تا گزارش كار را بدهد و معلوم شد كه 999 كاروانسرا ساخته شده است.
مامور در پاسخ استيضاح شاه عباس گفت علت كارش اين بوده كه نهصد و نود و نه، دو كلمه بيشتر از هزار به نظر مي آيد.
اين داستان نمايانگر تعداد بسيار كاروانسراها در ايران است كه البته پيش از شاه عباس كم بودند و بعد از او هم همچنان ساخته شدند.
سئوال ما اگر فلسفه وجودي كاروانسراها باشد جواب به شرح زير است: فاصله زياد ميان مراكز تجاري، وجود بيابان و عوارض طبيعي ديگر، خطرات جنگ هاي داخلي متعدد، دسته هاي سازمان يافته اشرار و غارتگران و تهديد دايمي چادرنشينان، همگي وجود جايگاه هاي امن را براي تامين آرامش و استراحت كاروان ها و ساير مسافران ايجاب مي كرد تا به سلامت به مقصدشان رهسپار شوند.
چگونگي پيدايش
ايراني ها براي اولين بار در تاريخ، سيستم جاده هاي طولاني را ساماندهي كردند كه بعدها از طريق يوناني ها، رومي ها، عربهاي مسلمان و ترك ها به عنوان يكي از الگوهاي تمدن برگزيده شد. در واقع آن چيزي كه امروز به عنوان كاروانسرا ناميده مي شود در اصل تكامل ايستگاه هاي پستي هخامنشي يا پناهگاه هاي بين راهي بود كه شوش را به سارد متصل مي كرد. در زمان هخامنشيان يكي از مسائلي كه بيش از همه مورد توجه حكومت قرار داشت تامين راه هاي ارتباطي بين نقاط مختلف امپراطوري بود. ساختمانهايي كه به دستور پادشاهان ساخته شده بودند در فاصله هاي ثابتي كه در بين مسافت هاي قابل عبور در طول يك روز قرار داشت، برپا شده بودند. در اين ايستگاه ها اشخاصي گماشته شده بودند كه مأموريت داشتند مكاتبات و مراسلات دولتي را دريافت دارند.
اما احتمالا در همان زمان در تمام سرزمين ايران ايستگاه هايي وجود داشته كه مورد استفاده كاروانيان هم قرار مي گرفت.
هر چند كه گاهي بر اثر جنگ ها و حملات و ناامني ها،  رفت و آمد كاروان ها و مبادله كالاهاي بازرگاني براي سال هاي متمادي متوقف مي شد، اما وقتي كه اوضاع بر وفق مراد بود ساختمان هاي ميان راهي درايستگاه هاي كارواني ساخته مي شدند و مسافران و كاروانيان مي آمدند و مي رفتند و كاروانسراها پررونق بودند و از اين روست كه كاروانسراها كه قرن هاست در برابر انواع حوادث پايداري كرده اند حتي در دورافتاده ترين نقاط كشور هنوز پابرجا هستند.
كاروانسراها در ايران هم از لحاظ فرهنگي و هم از لحاظ معماري اهميت فراوان دارند. از لحاظ فرهنگي، كاروانسراها مراحل مختلف پيشرفت زندگي ايرانيان را مجسم مي كنند و از لحاظ معماري به قول آرتورپوپ يكي از پيروزي هاي معماري ايراني است، زيرادر هيچ بنايي همسويي كاركرد و ساختار را كامل تر از اين نمي توان ديد.
انواع كاروانسراها
۱ - كاروانسراهاي شاهي: هزينه ساخت اين كاروانسراها از موجودي خزانه كشور تأمين مي گرديد و درآمد حاصله از آن موجب آبادي كشور و فزوني اعتبار خزانه شاهي مي گرديد. ظاهرا اتاق هاي اين كاروانسراها اجاره داده مي شد.
شخصي كه مسئول كاروانسرا بود، مال الاجاره دريافت مي كرد و اسامي مسافران را در دفتري ثبت مي كرد و معاملات را در دفتر شاهي درج مي نمود و به اين طريق معاملات به رسميت شناخته مي شد. اين دفتر شاهي وسيله بسيار خوبي براي پادشاه بود كه از وضع بازرگاني كشور اطلاع حاصل كند.
۲ - كاروانسراهاي خصوصي: اين كاروانسراها به بخش خصوصي تعلق داشت و عوايد  آن نيز به جيب صاحبان آن مي رفت و همواره دارابودن يك كاروانسرا، عوايد سرشاري براي صاحبش به ارمغان مي آورد. در زمان قاجاريه تعداد بسياري از اين كاروانسراها ساخته شد.
۳ - كاروانسراهاي خيريه: در اين كاروانسراها هيچ پولي از مسافران و زائران دريافت نمي شد، ولي آنها هنگام ترك فقط انعامي به دربان مي دادند. اين نوع كاروانسراها علاوه بر اينكه بر زيبايي شهرها مي افزودند كمك فوق العاده اي هم براي زائران محسوب مي شدند.
علاوه بر تقسيم بندي ذكر شده، تقسيم بندي  هاي ديگري هم در مورد كاروانسراها وجود دارد:
كاروانسراهاي دشت- كاروانسراهاي كوهستان و كاروانسراهاي درون شهري- كاروانسراهاي برون شهر.
كاروانسراهاي دشت: اين نوع كاروانسراها از ايام بسيار كهن در ايران وجود داشته و از يك سو محل اقامت موقت و استراحت مسافران و كاروانيان بودند و از سوي ديگر در بسياري از موارد مكان هاي بسيار مناسبي براي دفاع در برابر راهزنان.
كاروانسراهاي كوهستاني: معمولا شامل اتاق هاي كوچكي هستند كه به آساني گرم مي شدند و در شبهاي سرد زمستان نعمت فوق العاده اي براي كاروان ها به حساب مي آمدند و به همين دليل در بين راه هايي كه از ميان كوهستان ها عبور مي كنند تعداد آنها زياد است. بسياري از اوقات در اين كاروانسراها اشخاص با حيواناتشان با هم زير يك طاق به سر مي بردند.
كاروانسراهاي درون شهري: اين كاروانسراها يكي از عناصر يك شهر اسلامي هستند كه مهمترين اين عناصر عبارتند از: مسجد، بازار، حمام و كاروانسرا. در اين نوع پلان شهري، بازار نقش ستون فقرات شهر را به عهده دارد و هر يك از اجزاء ديگر در داخل يا كنار بازار ديده مي شوند. در ايران شهرهايي همچون قزوين، زنجان، سمنان، شيراز، كرمان، اصفهان و... به اين شيوه ساخته شده اند.
كاروانسراهاي برون شهري: اين كاروانسراها خودشان يك شهر كوچك به حساب مي آيند و امكانات زيادي را در دل خود جاي داده اند. حمام، آب انبار، مسجد و... از اجزاء آنها هستند و معمولا آنها را در كنار راه ها و در فاصله يك روز راهپيمايي كاروانها در محلي كه آب بود، بنا مي كردند.
كاروانسراها از نگاه فرهنگي: كاروانسراها مركز مبادلات افكار، آراء، خاطره ها، ديده ها و شنيده ها بودند. مي توان حدس زد كاروان هايي كه از چين تا روم يا از مديترانه تا بلخ را طي مي كردند چگونه مي توانستند علاوه بر كالا، فرهنگ ها، بيماري ها، ايده ها، كتاب  ها، سبك زندگي، اسطوره ها و افسانه ها را جابه جا كنند. به همين سبب بيشتر محققان قرون وسطي و عصر رنسانس در اين نكته اتفاق نظر دارند كه كاروانسراها نقش بسيار پراهميتي در وقوع رنسانس در اروپا داشته اند.
معماري كاروانسراها
آنها ممكن است چهارگوش، گرد و يا هشت گوش باشند. اغلب با برجهايي در گوشه ها. ممكن است كوچك باشند يا مساحتشان به چندين جريب برسد، ولي همگي اساسا طرحي متحد المركز دارند. با ديوار بيروني كاملا ساده كه ورود را تنها از طريق يگانه دري امكان پذير مي سازد كه به آساني قابل دفاع است. حياط وسط را از چهارسو طاق نماهاي بازي احاطه كرده كه در وسط معمولا يك طاق نماي بزرگتر يا حتي طاق ضربي ديده مي شود و اين همان سبك معروف  چهار  ايواني است كه در مساجد هم شاهد آن هستيم.
اصطبل ها، اطراف بنا بين حصار كاروانسرا و پشت اتاق هاي مسافران قرار داشت و از آنجا كه در يك كاروان، چهارپايان مختلف از قبيل اسب و خر و قاطر و شتر وجود داشت و هر كدام از آنها احتياجات مختلف داشتند، آخورها و اصطبل هاي مختلف و همچنين سكوهاي متفاوت براي استراحت و خوابيدن آنها تعبيه شده بود. اين موضوع ضروري مي نمود، زيرا مثلا اسب ها از بوي شترها ناراحت مي شوند و قاطرها با الاغ ها خيلي مأنوس نيستند.
در بعضي از كاروانسراها- اتاق هاي بزرگتري كه دور از صحن و سر و صدا و قيل و قال بازرگانان بود قرار داشت، جهت اقامت بزرگان و رجال كشور پيش بيني شده بود.
اتاق مسافران، داراي درهاي يك لته چوبي بودند و نيازي به پنجره نبود، زيرا فقط براي خوابيدن هنگام شب از آنها استفاده مي شد. البته از زمان صفوي به اين طرف پنجره هاي كوچكي به اتاق ها اضافه شد. در بسياري از كاروانسراها،  اتاق ها فاقد در بودند و فقط پرده اي در جلوي آن مي آويختند. پشت بام به صورت مسطح و در شبهاي تابستان خوابگاه مسافران بود. در وسط صحن برخي از كاروانسراها، حوضي مربع يا دايره اي شكل از سنگ به همراه پاشويه براي وضوساختن آماده بود. معدودي از كاروانسراها هم داراي بادگير براي خنك كردن اتاق ها بودند.
و اما كاروان
كاروان ممكن بود كه از گروه هاي متفاوتي تشكيل شود. بنابراين قبل از حركت با هم يك آشنايي ضمني پيدا مي كردند. كاروان به وسيله يك كاروان سالار هدايت مي شد كه معمولا يك شخص با تجربه و سفر كرده بود و اگر اين كاروان زيارتي بود او مردي مقدس محسوب مي شد و اطاعت از فرمانش واجب. اگر كاروان راه  درازي در پيش داشت و يا اگر حامل كالاهاي گرانبها بود، گروهي از محافظان آن را همراهي مي كردند. روز حركت كاروان بنا به دستور كاروان سالار و با توجه به روزهاي سعد و نحس انتخاب مي شد. كاروان ها بنا به شرايط محيطي، امن بودن راه ها، اوضاع جوي و... شب رو يا روز رو بودند.

كاروانسراي شاه عباسي ده نمك در مسير راه گرمسار سمنان قرار دارد. اين بنا از آثار دوره صفويه است كه در دوره هاي بعد به خصوص دوره قاجاريه تعميراتي در آن انجام شده. اين كاروانسرا داراي سردر بلند، چهار ايوان در چهار ضلع و 24 اتاق در طرفين آنهاست. يك آب انبار و يخچال قديمي در نزديكي كاروانسرا ديده مي شود. اين كاروانسرا هم اكنون براي پذيرايي مسافراني كه با تور سفر مي  كنند آماده است.

گروه شهري نبود اعتبارات ملي و بي مهري پژوهشكده باستان شناسي موجب شده تا محوطه هاي باستاني استان لرستان به رغم ارزش هاي باستاني و تاريخي طي چند سال گذشته راكد بماند.
سيروس ابراهيمي ، رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان لرستان دراين باره به ميراث خبر گفت: تاكنون يافته هاي باستان شناسي در استان لرستان نشان داده قديمي ترين سكونتگاه هاي انسان در اين منطقه واقع شده كه از غناي فرهنگي مردمان آن مي گويد.
اين استان از 3 هزار سال پيش وارد دوره شهرنشيني مي شود به همين خاطر همواره مورد توجه باستان شناسان خارجي و داخلي بوده است.
اما اكنون شاهد آن هستيم كه محوطه  هاي باستاني اين استان با بي مهري مواجه شده اند.
محوطه هاي باستاني سرخ دم لكي، سرخ دم لري، چوب تراش، سنگ تراشان، از جمله محوطه هاي باستاني  هستند كه هرساله برنامه  كاوش  آن ازسوي پژوهشكده باستان شناسي به تصويب رسيده است، اما طي دو سال گذشته برخي از اين محوطه ها به دليل نبود اعتبارات لازم به لحاظ باستان شناسي با ركود زيادي مواجه شده اند.
ابراهيمي در توضيح اين مطلب به ميراث خبر گفت: براي محوطه  سرخ دم لكي از سال گذشته نه هياتي براي كاوش  آمده و نه اعتباري براي آن در نظر گرفته شده است.
اين ماجرا براي محوطه باستاني چوب تراش نيز رخ داده است و اين محوطه نيز از سال پيش نه هيات كاوش داشته و نه اعتباري. محوطه باستاني سنگ تراشان نيز امسال همين سرنوشت را داشته است.
سال گذشته اين محوطه باستاني با مساحتي قريب به 200 متر مربع مورد كاوش  باستان شناسي قرار گرفت و طي آن حدود 400 قلم شي باستاني از زير خاك بيرون آمد.
وي افزود: طي دو سال پيش همواره با اين پاسخ از سوي پژوهشكده باستان شناسي مواجه شده ايم كه يا بودجه اي براي كاوش نيست و يا اين كه هيات كارشناس براي انجام اين كار در اختيار ندارند.
به گفته ابراهيمي تشكيل بيش از 1600انجمن دوستدار ميراث فرهنگي در شهرها و روستاها و حضور 51 نيروي پاسدار ميراث فرهنگي باعث شده محوطه هاي باستاني تحت كنترل اين سازمان قرار گيرند.
اما اين موضوع براي حفاظت از اين محوطه ها كفايت نمي كند و به زودي با شروع فصل سرما، و دسترسي نا مناسب به سايت هاي باستاني، حضور حفاران غيرمجاز و غارت محوطه ها نيز آغاز مي شود.
چنانكه رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان لرستان مي گويد: هم اكنون گهگاهي حفاران غيرمجاز به سراغ محوطه هاي باستاني مي روند، اما تا آنجايي كه توان نيروهاي پاسدار اجازه مي دهد، از اين محوطه ها حفاظت مي شود.
ابراهيمي با بيان اين كه هم اكنون دو هيات باستان شناسي از استان مشغول كاوش در محوطه هاي باستاني هستند به ميراث خبر گفت: دو محوطه شاپور خواست و باباجيان توسط هيات هاي ايراني و استاني و با بودجه استاني كاوش مي شوند، زيرا هنگامي كه از پژوهشكده باستان شناسي خواسته شد براي كاوش اضطراري در اين محوطه ها نيرو بفرستد نه بودجه اي وجود داشت و نه نيروي محافظي.
كاوش هاي باستان شناسي در محوطه هاي لرستان سابقه طولاني دارد و باعث شده مفرغ لرستان به عنوان نامي جهاني شناخته شود.

گروه شهري- پروژه بازسازي جاده داخل پارك ملي گلستان تنها در صورت رعايت كامل نظرات سازمان محيط زيست ادامه مي يابد.
به گزارش همشهري، دكتر دلاور نجفي، معاون محيط طبيعي و تنوع زيست سازمان حفاظت محيط زيست در نشست مشترك مسئولان محيط زيست و وزارت راه و ترابري، ضمن تأكيد بر رعايت اصول زيست محيطي در پروژه هاي عمراني، افزود: در حالي كه بر اساس مصوبه دولت عرض جاده بايد 6/11متر باشد، عرض اين جاده هم اكنون در برخي جاها از منتهي اليه آكس تا ديواره بتني به 50 تا 60 متر مي رسد، از سوي ديگر با حجم كنوني و گستردگي كار كه از سوي وزارت راه در حال انجام است و احداث 8 كيلومتر ديوار بتني كه 12 كيلومتر ديگر آن باقي مانده اين شبهه وجود دارد كه با توجه به اينكه از دو طرف پارك پروژه چهاربانده شدن جاده مذكور در حال اجراست وقتي اين مسير به دو طرف پارك ملي گلستان برسد جاده داخل پارك مي خواهد چهاربانده شود.
معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست به معضلات زيست محيطي ديواره بتني در دست احداث داخل پارك اشاره كرد و گفت: اين ديواره كه ارتفاع آن در برخي نقاط از سطح زمين تا 7?متر نيز مي رسد، ضمن اينكه مانع گذار حيات وحش مي شود، با توجه به تنگ كردن مسير رودخانه سرعت سيل را افزايش داده و از سوي ديگر موجب تخريب و در معرض سيل قرار گرفتن صخره ها و ديواره كوه مقابل خواهد شد.
وي افزود: محور گلستان بايد فقط به عنوان يك محور توريستي قابليت استفاده داشته باشد نه اينكه جاده ترانزيتي بين چند استان كشور باشد.

گروه شهري مسئولان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري هنوز نتوانسته اند موافقت شهرداري اصفهان را براي تعيين حريم الحاقات ميدان امام اصفهان بدست آورند. به گزارش خبرگزاري ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، جبل عاملي دبير كميته راهبردي الحاقات ميدان امام در اين زمينه گفت: تا به امروز نتوانسته ايم شهرداري اصفهان را درخصوص تعيين حريم متقاعد كنيم و قرار است در آينده نزديك با معاون شهرسازي شهرداري اصفهان ديداري داشته باشيم تا از نظر وي مطلع شويم.وي دليل مخالفت شهرداري را ساخت و ساز در اين محدوده دانست و افزود: شهرداري به دليل اينكه دستش در زمينه ساخت و ساز باز باشد مخالفت مي كند. جبل عاملي گفت: مهمترين برنامه ثبت جهاني محور فرهنگي- تاريخي اصفهان است و به هيچ قيمتي نبايد اين كار به تعويق افتد.

گروه شهري - بيستون رشته كوهي است كه از افسانه  سميراميس تا افسون شيرين را در دل خود روايت مي كند. بيستون جايي است كه از ديرباز چشم ميليون ها آدم را به خود خيره كرده؛ چه آن زمان كه در مسير شاهي هخامنشيان (از اكباتان تا بابل) قرار داشته و چه زماني كه كاروان هايي كه از جاده ابريشم مي گذشتند، در كنار آن فرود مي آمدند و شبي را مي گذراندند و چه حالا كه در مسير عتبات عاليات قرار دارد.
اين رشته كوه 60كيلومتري از ديرباز مقدس و مكان خدايان بوده و دگرگوني واژه آن به اين صورت است: بغستان (سرزمين خدايان)، بگستان، بهيستون، بهستون، بيستون.
آنچه كه بيستون را به عنوان ميراث جهاني ثبت كرد، كتيبه اي است كه آن را مي توان از قديمي ترين كتاب هاي به جامانده از نسل بشر دانست؛ يك سند تاريخي كه تقريباً بدون تحريف به ما رسيده، طولاني ترين كتيبه فارسي باستان، قديمي ترين گاه شمار ايراني و قديمي ترين كتيبه ميخي جهان، همه از ارزش هاي اين نوشته بي همتا هستند.
غار شكارچيان، مجسمه هركول، نقش برجسته هاي اشكاني، محوطه تاريخي(پرستش گاه) پارتي، فرهادتراش، بناي ساساني، كاروانسراي ايلخاني، نقش برجسته بلاش و... در محوطه تاريخي بيستون به غير از كتيبه، داراي ارزش زيادي هستند.

اولين و آخرين باري كه خانم دكتر جوادي را ديدم براي مصاحبه اي بود كه خبرگزاري از من به عنوان مصاحبه گر دعوت كرده بود، در دفتر كارش نشستيم. محيطي صميمي و دلچسب بود. چاي آوردند، بعد از چند دقيقه آمد، بسيار ساده و آرام و مؤدب، بي هيچ تكلفي و بي هيچ نشاني از اينكه معاون  رئيس جمهوري است، بيشتر به يك دانشگاهي جوان مي ماند تا رياست سازمان حفظ محيط زيست. آمد، نشست، آرام، با لبخندي متواضعانه بر لب و عذرخواهي بابت چند دقيقه تأخير، تواضع و سادگي اش آدم را خلع سلاح مي كرد كه در سؤال ها خيلي هم اذيتش نكند. اما بالاخره مصاحبه بود و سؤال، گاهي هم سؤال هاي غيره منتظره:
- خانم دكتر جوادي، آقاي رئيس جمهور شما را به چه دليل انتخاب كرده اند؟
۱ - آقاي دكتر احمدي نژاد شناخت و اشراف كامل به مسائل طبيعت و محيط زيست دارند، به همين دليل يك خانم را به رياست حفاظت محيط زيست و طبيعت كشور برگزيده اند كه با وسواس و دقت مادرانه از طبيعت كشور حفاظت كند.
۲ - آقاي رئيس جمهور چندان شناختي از محيط زيست ندارند، چندان هم اهميت قايل نيستند، تنها براي اينكه يك خانم هم در كابينه حضور داشته باشد شما را برگزيده اند، كدام يك؟!
جواب چندان قانع كننده نبود: به خاطر صداقتم!
مسلماً صداقت خانم دكتر جوادي براي اداره طبيعت كشوري كه همزمان، پنج اقليم و چهار فصل را در خود دارد كافي نيست.
همين سؤال را هشت سال پيش از خانم دكتر ابتكار هم كرده بودم كه آقاي خاتمي به كداميك از دو دليل بالا ايشان را برگزيده اند؟
خانم دكتر ابتكار هم جواب درستي نداده بود، اما واقعاً بنا به چه دليل قانع كننده اي هم آقاي خاتمي و هم آقاي احمدي نژاد يك خانم را براي يك شغل كاملاً مردانه برگزيده اند؟ و حالا براي سومين بار براي ترميم كابينه آقاي احمدي نژاد صحبت از خانم ديگري است كه رئيس سازمان محيط زيست بشود، خانم وحيده دستجردي ! آن هم به شرطي كه ايشان را بتوانند راضي كنند!
آنهايي كه حتي آشنايي مختصري با طبيعت ايران دارند مي دانند كه كشور گسترده و زيباي ما چه بهشتي است، مي دانند كه تنوع اقليمي ايران در دنيا اگر بي نظير نباشد، حتماً كم نظير است، مي دانند كه در كشور ما پنج اقليم و چهار فصل هميشه هست، مي دانند كه ايران بيش از هشت هزار گونه رستني دارد كه از تنوع گياهي قاره سبز اروپا بيشتر است، مي دانند كه در ايران بيش از پانصد گونه پرنده از مهاجر و بومي زيست مي كنند كه در دنيا كم نظير است، مي دانند كه در ميان اين پرندگان از گونه هاي بومي گرفته تا هندي و آفريقايي و استوايي و سيبريابي زيست مي كنند، آنهايي كه مختصر آشنايي با طبيعت ايران دارند مي دانند كه ما بيش از يكصدوشصت گونه پستاندار از گوزن زرد و يوز و گورايراني گرفته تا لينكس اروپايي تا گونه هاي كاملاً گرمسيري و سردسيري داريم، آنهايي كه بيشتر با طبيعت ايران آشنايي دارند مي دانند كه نگهداري از همه اين طبيعت گوناگون و گرانبها احتياج به چه مديريت قوي و پيچيده و همه جانبه اي دارد، آنهايي كه كمي بيشتر با طبيعت ايران آشنايي دارند مي دانند كه حفاظت طبيعت ايران واقعاًً، واقعاً گاو نر مي خواهد و مرد كهن، مي دانند كه حفاظت از همه اين ها مرد مي خواهد. لطفاً مرا متهم به طرفداري از جنس برتر و تحقير جنس دوم و اصطلاحاتي از اين دست كه چند سالي است در كشور ما مد شده نكنيد، واقعيت اين است كه شغل هايي كاملاً زنانه است و مشاغلي كاملاً مردانه. مثال فراوان است، خودتان پيدا كنيد. اما چيزي كه مسلم است در ميان همه مسئوليت هاي كابينه آقاي دكتر احمدي نژاد يا هر كابينه اي در ايران تنها پستي كه فقط و فقط مي تواند و مي خواهد كه يك مسئول مرد داشته باشد سازمان حفاظت محيط زيست است. وزير آموزش و پرورش، علوم و فن آوري، بهداشت، حتي مخابرات مي تواند يك خانم باشد اما محيط زيست نه، رياست سازمان حفظ محيط زيست به هزار و يك دليل يك شغل كاملاً مردانه است، نمي دانم چرا و به چه علتي اين سوءتفاهم در مورد همين يك شغل پيش آمده است كه مسئول آن حتماً مي بايست يك خانم باشد، هرچند كه پس از مرحوم دكتر ابتكار مرداني هم كه به اين كار گماشته شده اند تاجي بر سر طبيعت گرانبهاي آن نزده اند.
خانم دكتر ابتكار يا خانم دكتر جوادي مسلماً جزو زنان فرهيخته و والاي اين كشورند كه اگر در جاي درست مسئول باشند  مسلماً مي توانند منشاء اثر بوده و بازدهي بسيار بيشتر از رياست سازمان حفظ محيط زيست داشته باشند، حال هم اگر قرار است كه خانم دكتر جوادي از سازمان حفظ محيط زيست بروند لطف كنيد و خانم وحيده دستجردي را راضي نكنيد، بگذاريد كه اين شغل كاملاً مردانه به يك مرد سپرده شود، اما نه از آن دست مرداني كه در هشت سال مسئوليت سازمان حفظ محيط زيست كف كفششان هم خاكي نشده، اين شغل مي بايست به دست مردي سپرده شود كه بداند بايد بر مرداني حكومت كند كه در ميان مار و عقرب مي زيند، عبور گلوله را از ميان گوشت و استخوانشان به هيچ مي انگارند و سوز خشك سرماي كوهستان و گرماي كوير سينه شان را آنچنان مي سوزاند كه گويي گاز خردل فرو كشيده اند. او بايد بداند كه طبيعت آسيب ديده و محتضر اين كشور بيش از اين توان آزمون و خطا را ندارد.