چهارشنبه ۱ آذر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۳۹ - Nov 22, 2006
انگ زدايي از بيماران؛ دغدغه اي كه نبايد فراموش شود
برچسب انزوا بر پيشاني بيماران رواني
سميه شرافتي
عكس: گلناز بهشتي
002655.jpg
اگر بگوييم بيماران رواني در كشور ما، بيش از هر جاي ديگر دنيا مظلومند، شايد چندان اغراق نكرده باشيم. حس عمومي مردم ما نسبت به بيماران مبتلا به اختلالات رواني آميخته اي از ترس و نفرت و تمسخر است. آنها كه بيماري در خانه دارند يا در آسايشگاه، از وجودش شرمنده اند و آنها كه بيماري را در اطراف خود مي بينند، جز با لبخندي آميخته از تمسخر و ترحم با او برخورد نمي كنند.
سرنوشت بيمار چيست؟ گاهي در انزوا مي ماند و گاهي بدون حمايت و درمان، درگير با هيولاي بيماري و برچسب هايي كه هيچگاه پاك شدني نيستند، به حال خود رها مي شود.
فرهنگسراي ابن سينا در آخرين هفته مهر ماه امسال و به مناسبت فرا رسيدن هفته سلامت روان، همايشي را تحت عنوان انگ زدايي از بيماران مبتلا به اختلالات روان برگزار كرد. دكتر سپيده اميدواري، روانپزشك و استاديار پژوهشكده علوم بهداشتي جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران و يكي از سخنرانان اين همايش در مورد اثرات برچسب زدن به اين بيماران مي گويد: اگر به طور كلي بخواهيم به اثرات برچسب زدن و انگ زدن اشاره كنيم، مي بينيم كه اين عوامل از مهمترين موانع پيشرفت مراقبت هاي سلامت روان و تضمين كيفيت زندگي مناسب براي مبتلايان به اين بيماري هاست؛ به طوري كه نگرش مردم و ديدگاه هاي برچسب زننده بر پذيرش تشخيص روان پزشكي و همكاري درماني از سوي بيمار و همچنين سياست گذاري ارائه كنندگان مراقبت هاي بهداشتي تاثير مي گذارد.
وي با اشاره به اينكه نگرش مردم در سراسر جهان نسبت به اين بيماران تبعيض آميز است، ادامه مي دهد: اين نگرش هاي منفي متاسفانه محدود به عامه مردم نيست، بلكه افراد تحصيل كرده نيز در اين امر با آنها شريكند.
به نظر مي رسد در تمامي فرهنگ ها و جوامع حتي در مواردي كه ظاهرا شناخت و درك مردم از اختلالات رواني و علل مربوط به آن نسبتا بالاست، همچنان تصويري از اين نگرش هاي برچسب زننده، و تمايل به فاصله گرفتن از بيماران وجود دارد.
دكتر اميدواري در اين باره مي گويد: اين اثرات منفي مي توانند باعث كاهش اعتماد به نفس بيماران، عدم مراجعه آنها براي درمان، دير كرد مراجعه، عدم مصرف دارو و... شوند. وي با بيان اينكه سازمان جهاني بهداشت و انجمن جهاني روان پزشكي دستورالعملي را براي رفع انگ زدن طراحي كردند، مي گويد: در اين راستا اقدامات مختلفي در كشورهاي مختلف انجام شده اما در كشور ما هنوز هيچ گونه سياستي در مورد برچسب زدايي از اين بيماران ندارد.
فقر دانش
مردم از هرچه نمي شناسند مي ترسند. بيماري هاي رواني هم يكي از آنهاست. مطالعات مختلف بر روي ميزان دانش مردم كشورهاي پيشرفته از اين بيماري ها نشان مي دهد كه حداكثر نيمي از آنها دانش متوسطي در مورد بيماري هاي رواني دارند؛ دانشي از اين جنس كه مثلا داروهايي كه براي اين بيماران تجويز مي شوند، اعتياد آورند. در مورد ابتلا به اين بيماري ها نيز، 27درصد مردم نسبت به اينكه حداقل يك بار در طول زندگي دچار اختلال رواني شدند، جواب مثبت داده اند؛ ولي نكته جالب اين است كه 50درصد آنها براي درمان اختلالشان به هيچ مركز درماني مراجعه نكردند.
عدم مراجعه به روانپزشك تنها به علت ترس از طرد شدن نيست بلكه بسياري از اين بيماران به دليل عدم آگاهي از نوع بيماري به متخصصين دير مراجعه مي كنند.
دكتر پرويز مظاهري، دبير علمي انجمن روان پزشكان ايران در اين باره مي گويد: متاسفانه اغلب بيماران مبتلا به اختلالات روان تني مثل خود بيمار انگاري، وقتي به چندين متخصص ديگر مراجعه كرده و نتيجه اي از درمان نمي گيرند، در نهايت و در عين ناچاري به روان پزشك مراجعه مي كنند. مراجعه به ساير تخصص ها نيز باعث مي شود در مشاهدات پاراكلينيكي و آزمايش ها هيچ نشانه اي از بيماري جسمي ديده نشود.
وي با اشاره به اينكه بيش از 50 درصد بيماران روانپزشكي به ساير تخصص ها مراجعه مي كنند، ادامه مي دهد : به كرات ديده شده كه اين متخصصين خود اقدام به درمان بيماران مي كنند و براي آنها داروهاي آرام بخش تجويز مي كنند. اين كار سبب مي شود كه بيماري نه تنها درمان نشود بلكه تا مدت ها خاموش و مخفي بماند و سير بدتري داشته باشد.
رسانه ها، آفرينندگان نگرش منفي
يكي از منابع مهم براي تغيير نگرش مردم در هر جامعه اي رسانه ها هستند. در اين ميان رسانه هاي غيرمكتوب، مانند راديو و تلويزيون مخاطبان بيشتر و طبيعتا تاثير بيشتري دارند. اما گاهي برنامه هاي اين رسانه ها حامل پيام هايي است كه دست اندر كاران توليد آنها، نسبت به اين پيام ها آگاهي لازم را ندارند و مشكل از همين جا شروع مي شود.
دكتر مظاهري در اين باره مي گويد: در بسياري از فيلم ها و سريال هاي تلويزيوني از كلمه ديوانه يا تيمارستان يا بيمار رواني استفاده مي كنند. كلمه تيمارستان در گذشته مورد استفاده بود ولي هنوز هم در اثر بي توجهي و عدم آگاهي بعضي از سازندگان از اين واژه ها استفاده مي شود.
دكتر اميدواري نيز در مورد نقش مخرب رسانه ها در رابطه با بيماران مبتلا به اختلالات رواني مي گويد: متاسفانه صدا و سيما در بيشتر موارد فقط به توليد برنامه هاي علمي و رسمي در مورد يك بيماري اكتفا مي كنند، در حاليكه تمامي برنامه ها حتي برنامه هاي طنز بايد در اين مورد جنبه آموزشي و مثبت داشته باشند. درحالي كه رسانه ها در بسياري اوقات عملا آموزش دهنده خشونت، كتك زدن و سوء رفتار رواني مثل توهين، تحقير و تمسخر هستند.
وي ادامه مي دهد: گاهي ممكن است رسانه ها به ما اين طور پاسخ دهند كه آنها آينه جامعه هستند و بايد به نمايش اينگونه جلوه هاي منفي و رفتاري بپردازند. اين ديدگاه باعث مي شود بيننده با ديدن اينگونه تصاوير نه تنها احساس انزجار نكند بلكه احساس او احساس لذت و تاييد است.
از ذهن زيبا تا نرگس
دكتر اميدواري با اشاره به اينكه فيلم سينمايي ذهن زيبا تصوير زندگي يك فرد مبتلا به اختلال رواني را به بهترين و هنرمندانه ترين شكل نشان داده است، مي گويد: اين فيلم يك نمايش واقعي و موفق است كه همه جنبه هاي مثبت و منفي زندگي يك بيمار مبتلا به بيماري اسكيزوفرني را نشان مي دهد اما وقتي بيننده اين فيلم را مي بيند نسبت به بيماران رواني نه تنها احساس انزجار نمي كند، بلكه احساس او احساس همدردي با كسي است كه مي تواند حتي وقتي جايزه نوبل را مي گيرد، دچار توهم بينايي شود.
اما اين صحنه ها چقدر در فيلم ها و سريال هايي كه مسلما در كشور ما مخاطبان زيادي دارند وجود دارد؟ سريال تلويزيوني نرگس را به خاطر مي آوريد.
بازيگر نقش بهروز دچار توهم بيماري ايدز مي شود و اين توهم همراه با سرگيجه ها و خونريزي هاي مكرر بيني است. پزشك نيز روي او تشخيص توهم مي گذارد و اينكه او اصلا مبتلا به ايدز نيست.
اما اين موضوع تا چه حد مصداق علمي دارد؟ و آيا نشان دادن بيماري توهم به اين شكل توسط يك روانپزشك در اين سريال تاييد شده است؟ دكتر اميدواري با اشاره به اين مساله مي گويد: چهره اي كه عموما از بيماران مبتلا به اختلالات رواني نشان داده مي شود، اين است كه فردي بي هدف راه مي رود، با خودش حرف مي زند، حركات تكراري و عجيب و غريب در مي آورد و ... بين اين ساخته ها و واقعيت هيچ شباهتي وجود ندارد.
وقتي سازنده فيلم اين بيماران را به اين صورت و در حالي كه بيشتر آنها مبتلا به اختلالات خلقي و اضطرابي هستند، نشان مي دهد، باعث مي شود براي بيننده، يك بيمار مبتلا به اختلال روان مساوي با چنين آدمي باشد و وقتي اين تصاوير و كليشه هاي تكراري تعميم پيدا مي كنند، سبب مي شود اكثريت قريب به اتفاق بيماراني كه داراي اين علايم نيستند، متحمل نگرش هاي منفي مردم و همچنين بسياري از محروميت ها و تبعيض ها شوند.
فقر مشاوره
قضيه برچسب زدن نه تنها در مورد بيماران صحت دارد بلكه در مورد كساني كه با اين بيماران برخورد دارند، از جمله درمانگران آنها و روان پزشكان نيز ديده مي شود.
دكتر اميدواري ضمن بيان اين مطلب مي گويد: رسانه ها در بيشتر برنامه ها حتي با ساختار بيمارستان ها و مطب هاي مخصوص اين بيماران هم آشنايي ندارند و فضاي اينگونه مكان ها در بعضي برنامه ها به گونه اي طراحي شده كه اصلا در آن امنيت وجود ندارد و يك بيمار به راحتي مي تواند فرار كند يا دزديده شود.
به عنوان مثال در يكي از سريال هاي تلويزيوني كه دو سال پيش از ماه رمضان پخش شد، عده اي تصميم به ربودن يك بيمار از بيمارستان رواني را داشتند، در حالي كه در هيچ كدام از بيمارستان هاي استاندارد رواني اينطور نيست كه بيمار اتاق يك نفره داشته باشد و هيچ ناظر پزشكي در آن مكان حضور نداشته باشد.
وي ادامه مي دهد: اين نشان مي دهد كه حتي يك ناظر پزشك وجود ندارد كه حداقل استاندارد يك بيمارستان يا مطب در اين برنامه ها رعايت شود يا اگر هم وجود داشته باشد حضور او بيشتر جنبه صوري دارد تا علمي. همچنين در مردم اين تصور به وجود مي آيد كه اين بيمارستان ها فاقد امنيت لازم هستند.
با روان پزشكان كه صحبت مي كنيد، مي گويند بسياري از بيماران رواني در نتيجه همين اطلاع رساني و فرهنگ سازي هاي غير علمي توسط كارفرمايان از محيط كار اخراج شده و شغل خود را براي هميشه از دست داده اند.
حتي هنگامي كه با مسوولان هم در مورد بيماري رواني سخن به ميان مي آيد، گمان مي كنند كه بيماري رواني يك بيماري لوكس و فانتزي است كه در مقايسه با بيماري هاي ديگر از اولويت برخوردار نيست.
حتي زماني كه برخي از اين بيماران بهبود نسبي يافته اند به دليل فقدان حمايت از طرف جامعه، زندگي در آسايشگاه را به بازگشت به دنياي بيروني و واقعي ترجيح مي دهند. با همه اين اوصاف، هنوز هم نمي توان گفت بيماران رواني در كشور ما، بيش از هرجاي ديگر دنيا مظلومند؟

آفت، فرزند استرس
دكترعليرضا آشوري
002643.jpg
آفت، زخم دردناكي  است كه تقريباً همه يكي دو باري آن را تجربه كرده اند. اين زخم هاي دردناك سالانه برطبق آمار 5تا۵۰درصد جمعيت كشور را مبتلا مي كند. به طور كلي دو نوع زخم آفتي وجود دارد كه به نام آفت كوچك و بزرگ شناخته مي شوند.
آفت هاي كوچك، زخم هايي با قطر كمتر از يك سانتيمتر هستند و بعد از طي شدن دوره خود بدون به جاي ماندن اثري در حفره دهان بهبود مي يابند، اما زخم هاي بزرگ آفت هاي بزرگتر از يك سانتيمتر هستند و در مدتي طولاني تر بهبود مي يابند. جاي زخم هاي بزرگ آفتي در دهان باقي خواهد ماند.
معمولاً هر فرد در دوره نوجواني اولين زخم آفتي را تجربه مي كند. علل زيادي براي اين زخم ها ذكر شده است ولي هنوز با قطعيت علت اصلي آفت مشخص نشده است. اين علل شامل واكنش هاي ايمني، عفوني، استرس و اضطراب، حساسيت غذايي، ضربه، خونريزي ماهانه زنانه، عفونت دستگاه تنفسي فوقاني، كمبود آهن، ويتامين و... هستند. اما به نظر مي رسد استرس، حساسيت غذايي و صدمه به مخاط حفره دهان مثل گاز گرفتن تصادفي مؤثرترين فاكتورهاي بروز آفت باشند.
معمولاً دو روز قبل از ايجاد آفت، محل ظهور زخم دچار سوزش مي شود و سپس يك ناحيه قرمز رنگ موضعي در آن محل ايجاد مي شود. در مرحله بعدي اين ناحيه قرمز زخم مي شود و طي 48 تا 72ساعت بعد بزرگتر مي شود. اين زخم ها گرد و قرينه و كم عمق هستند. وسط آنها فرورفته و سفيد رنگ است و حاشيه قرمز رنگ و به شدت دردناكي دارند. اين زخم ها مي توانند آنقدر دردناك باشند كه غذا خوردن فرد را دچار اشكال نمايند. شايع ترين محل بروز آفت، مخاط داخلي لب، گونه و بعضاً كناره زبان است.
به ندرت امكان دارد آفت روي لثه يا سقف دهان ديده شود. به هر حال آفت معمولاً 7 تا 10روز بعد از بروز خود به خود بهبود مي يابد.
زخم هاي آفتي بزرگ به مراتب مشكل و ناراحتي بيشتري براي بيمار ايجاد مي كنند و چون سطح وسيع تري را درگير مي كنند مي توانند غذا خوردن و حتي قورت دادن ساده آب دهان را به عملي طاقت فرسا تبديل كنند. همانطور كه اشاره شد آفت هاي بزرگ با به جا گذاشتن اثر زخم بهبود مي يابند.
برخي از بيماران سالانه به طور مكرر دچار زخم هاي آفتي متعدد به خصوص آفت هاي بزرگ مي شوند. اين آفت هاي متعدد در كنار برخي علائم ديگر مي تواند علامت چند بيماري خاص نظير سندرم بهجت باشد يا اينكه ممكن است بيمار دچار كمبود ويتامين B و آهن باشد.
در چنين مواردي مراجعه به پزشك مفيد خواهد بود ولي عمدتاً آفت ها به خصوص آفت هاي كوچك نگران كننده نبوده و در بسياري موارد نيازي به مراجعه به پزشك يا دندانپزشك نخواهد بود.
درماني براي آفت وجود ندارد. هر ساله از گوشه و كنار اخباري در مورد پيشگيري و درمان آفت در نشريات علمي پزشكي و دندانپزشكي به چاپ مي رسد اما قطعيت آنها هنوز در هاله اي از ابهام قرار دارد. براي تخفيف علائم دردناك آفت مي توان چند روش ساده را به كار بست.
يك روش ساده اينكه مي توان يك قاشق غذاخوري شربت ديفن هيدرامين را در نصف ليوان آب ولرم حل كرده و دقايقي قبل از غذا آن را قرقره كرد. راه ديگر قرقره كردن مرتب دهانشويه هاي ضدعفوني كننده دهان است كه از داروخانه ها قابل خريداري است. اين دهانشويه ها درد و سوزش آفت را براي مدتي از بين مي برند.
يك راه ديگر هم مخلوط كردن ديفن هيدرامين با قسمت شيري شكل و غليظ شربت آلومينيوم ام جي اس كه مثل يك بي حس كننده موضعي عمل مي كند. در موارد درد شديد مي توان از ژل هاي چسبنده كورتوني روي زخم استفاده كرد.
اما در مورد زخم هاي آفتي بزرگ و مكرر كه چندبار در سال تكرار مي شود، بهتر است بيمار از خود درماني پرهيز كرده و مستقيماً به پزشك مراجعه كند چون امكان وجود يك بيماري زمينه اي كاملاً محتمل به نظر مي رسد.

محققان مي گويند
مادر چاق يعني بچه چاق
002649.jpg
گروه سلامت -اين  سال ها كه بحث چاقي بزرگسالان و حتي بچه ها خيلي داغ شده، همه دنبال اين هستند كه بگردند ببينند چه كسي در مورد اين بچه هايي كه هيكل هاي هيولا مانند پيدا كرده اند مقصر است.
نتايج اوليه يك طرح تحقيقاتي در انگلستان كه البته هنوز در حال اجراست، نشان مي دهد كه چاقي مادر خيلي بيشتر از اضافه وزن پدر باعث چاقي فرزند آنها مي  شود. در اين پروژه 1000 خانواده بررسي و وزن و قد بچه هاي خانواده و همين طور پدر و مادر آنها اندازه گيري شد.تحليل اعداد به دست آمده نشان مي دهد مادران چاق، فرزندان چاق تري دارند، اما لزوماً پدران چاق اين طور نيستند. نكته مهمي  كه در اين بررسي ديده مي  شود آن است كه هم عوامل محيطي مثل الگوهاي خانوادگي، غذاهاي در دسترس و تبليغات و تربيت روي عادت هاي غذايي و وزن بچه ها مؤثر است و هم مسائل ژنتيك كه از پدر و مادر به ارث مي  رسند. البته در مورد دوران جنيني و سال هاي اول بعد از تولد، چون مادر ارتباط نزديكي با بچه دارد، علاوه بر ژنتيك، وزن مادر يك عامل محيطي قوي و فوق العاده تأثير گذار روي وزن كودكش به حساب مي  آيد. با اين حال گزارش بي بي سي از اين مطالعه تأكيد مي  كند كه همه ماجرا هم به نفع آقايان نيست، چون محققان مي  گويند در مورد پدران، عامل قد تأثيرگذار تر است. به اين معنا كه پدران قد بلندتر صاحب فرزنداني قدبلندتر و همچنين با وزن بيشتر هستند.
روش تازه اي
براي رژيم غذايي
محققان كانادايي شيوه جديدي براي بررسي وضعيت رژيم غذايي بيماران ابداع كرده اند. آنها به اين نتيجه رسيده اند كه با آزمايش ادرار فرد مي توان فهميد كه چه چيزهايي خورده و رژيم غذايي اش را رعايت كرده يا نه و اين كه حتي وزنش چقدر است!
اين روش بر روي 220 فرد 18 تا 50 ساله آزمايش شد. به اين ترتيب كه ابتدا از آنها پرسيده شد كه در طول سال گذشته چه غذاهايي مي  خورده اند و عادت هاي غذايي آنها چه بوده و اطلاعات به دست آمده ثبت شد. در مرحله بعد، از همه آنها نمونه ادرار تهيه شد و وزن، فشار خون و تعداد ضربان قلب آنها هم اندازه گيري شد. وقتي اطلاعات به دست آمده جمع بندي و تحليل شد، نتيجه جالبي به دست آمد: اين كه مقدار پتاسيم ادرار مي تواند تا حدي نشانه اين باشد كه رژيم غذايي شما چقدر سالم يا ناسالم است. همچنين آنها متوجه شدند پتاسيم ادرار كه بالاتر باشد، افراد وزن متعادل تر، فشار خون طبيعي تر و ضربان قلب پايين تري دارند.اگر كارآمدي اين روش تأييد شود، مي  تواند جايگزين روش هاي وقت گيري شود كه سابقاً براي پي بردن به وضعيت تغذيه اي بيمار از آنها استفاده مي  شد. در روش هاي فعلي بيمار بايد سعي كند به خاطر آورد كه در يك مدت خاص چه چيزهايي و چه مقدار خورده كه اين، هم دقت كمي  دارد و هم وقت زيادي از پزشك و بيمار
مي  گيرد.
اضطراب و افسردگي دشمن ديابتي ها
002652.jpg
گروه سلامت -تحقيقات تازه نشان داده است ديابتي ها خيلي بيشتر از بقيه حساسند. اخيراً پژوهش هايي در مركز تحقيقات بهداشت سياتل آمريكا انجام شده كه نشان مي  دهد افرادي كه ديابت دارند و همزمان دچار حمله هاي اضطرابي (موسوم به حمله پانيك ) مي  شوند، بيشتر از بيماران مشابه خود دچار علائم بيماري مي  شوند و به خوبي قبل خود نمي  توانند قندشان را كنترل كنند.
در يكي از اين پژوهش ها با 4400 بيمار مصاحبه شد و از آنها درباره رژيم غذايي و حملات اضطرابي شان سؤال شد. همچنين علائم آنها در اين دوره مشخص ثبت شد. سپس از آنها نمونه خون گرفته شد تا آزمايشگاه سطح نوعي هموگلوبين به نام هموگلوبين A1c را در آن اندازه گيري كند. اين آزمايش شاخص خوبي براي نشان دادن ميزان قند خون طي سه ماهه گذشته بيمار محسوب مي شود. نتايج به دست آمده حاوي اين نتيجه مهم است كه افرادي كه دچار حملات اضطرابي شده بودند، علائم بيشتري داشته اند، كمتر از قبل توانسته اند رژيم غذايي شان را رعايت كنند و قند خون آنها نيز بالاتر از بقيه بوده است. مطالعات قبلي همين گروه نشان داده بود كه بيماران ديابتي وقتي دچار افسردگي هستند، دچار همين نوع مشكلات مي  شوند و در كل مي توان گفت بيماري ها و اختلالات رواني وضعيت بيماران ديابتي را پيچيده تر و درمان و كنترل آن را سخت تر مي كند. بنابراين شايد لازم باشد پزشكان علاوه بر كنترل قند خون و بررسي علائم جسمي  بيمار و كم و زياد كردن داروهاي پايين آورنده قند، به فكر تشخيص اين بيماري ها هم در آنها باشند.پژوهشگران توصيه مي كنند بيماران ديابتي نيز هرچه سريع تر براي درمان افسردگي و اضطراب خود اقدام كنند.

جهان سلامت
سلامت آفريقا پول نياز دارد
دكتر سيدمحمد ابوترابي- وقتي حرف از سلامت و نيازهاي بهداشتي در جهان مي شود، نيازمندترين منطقه جهان آفريقاست. اين حقيقت حتي در حرف هاي دكتر مارگارت چان- رئيس جديد سازمان جهاني بهداشت- اين چنين تبلور مي يابد كه در سخنراني روز معارفه اش كه اخيرا برگزار شد، ارتقاي سلامت مردم آفريقا را يكي از دو هدف اصلي خود اعلام مي كند. در بسياري از كشورهاي آفريقايي، هر سال، مشكل بهداشتي از آن چه هست، بدتر هم مي شود. گزارش اخير سازمان جهاني بهداشت هم به اين حقيقت تلخ اعتراف مي كند.
بر اساس گزارش سازمان جهاني بهداشت، رفته رفته به جاي بهبود شرايط بهداشتي و سلامت مردم آفريقا، حداقل برخي مشكلات آنها بدتر مي شود. ميزان مرگ ومير نوزادان در زمان تولد و كودكان خردسال كه يكي از شاخص هاي مهم نشانگر شرايط بهداشتي يك منطقه يا كشور است، در آفريقا در حال افزايش است.
آماري كه در اين گزارش وجود دارد، تصويري از يك جهنم را در مورد آفريقا مجسم مي كند، چرا كه 90 درصد بيماران دچار مالارياي جهان، آفريقايي هستند و 60 درصد بيماران آلوده به ويروس ايدز، در اين قاره غني ولي فقير زندگي مي كنند.
وقتي جان فرانكو دمايو- مدير اجرايي بخش ايتاليايي پزشكان بدون مرز- مي گويد: سالانه بيش از ?ميليون نفر در جهان بر اثر بيماري هاي قابل پيشگيري و درمان پذير مي ميرند؛ ?ميليون نفر به خاطر بيماري هاي تنفسي، 2ميليون نفر بر اثر ايدز و 8/1 ميليون نفر نيز بر اثر اسهال... ، خيلي ها از خود مي پرسند: اين مرگ ها در كجاي دنيا رخ مي دهد؟ چون خيلي از اين بيماري ها، امروزه بيماري هاي دنياي ما نيستند. اما بيشتر اين مرگ ها در كشورهايي رخ مي دهد كه از لحاظ طبقه بندي جهاني، در رده كشورهاي در حال توسعه قرار مي گيرند ولي واقعا آيا مي توان اثراتي از توسعه را در آن كشورها مشاهده كرد؟ فقر، ساختارهاي غلط مديريتي و توزيع نامناسب نيروها و منابع موجود، بزرگ ترين مشكلات اين كشورها هستند. دمايو در اين باره مي گويد: با وجود اين كه داروهاي مبارزه با انواع بيماري هاي قابل  درمان و پيشگيري موجود است اما ساختارها، پرسنل، پول و مخصوصا آزادي عمل در كشورهايي كه وضعيت نامساعد دارند، امكان استفاده درست از اين داروها را براي مردم اين كشورها فراهم نمي كند .
سازمان جهاني بهداشت تصميم داشت تا سال۲۰۰۵ پوشش مناسبي را از لحاظ دسترسي به داروهاي ضدايدز در آفريقا ايجاد كند اما فقط توانست 800هزار نفر از حدود 24ميليون نفري را كه در آفريقا به ويروس ايدز آلوده بودند، تحت درمان با دارو هاي ضدايدز قرار دهد. دمايو در اين باره مي گويد: درايتاليا براي معالجه افراد مبتلا به ايدز، سيستم بهداري كشور سالانه براي هر فرد ?هزار يورو هزينه مي كند؛ رقمي كه در آفريقا براي يك فرد قابل پرداخت نيست زيرا 60درصد بيماران مبتلا به ايدز، آفريقايي هستند . در واقع قسمت بزرگي از مشكلات بهداشتي آفريقا به مسائل اقتصادي بازمي گردد؛ همان نكته اي كه گزارش سازمان جهاني بهداشت هم به آن مي پردازد؛ پول.
بر اساس گزارش اخير سازمان جهاني بهداشت، براي كنترل بيماري ها و رسيدن به يك سطح سلامت قابل قبول در آفريقا، به بودجه بيشتري نياز است. وقتي 58 درصد مردم كشورهاي زير صحراي آفريقا به آب سالم دسترسي ندارند، بايد زيرساخت هايي مثل آبرساني منطقه بهبود يابد تا بتوان به تامين بهداشت و سلامت مردم فكر كرد. اما اين قبيل اقدامات هزينه هاي زيادي دارد كه قطعا كشورهاي فقير آفريقايي به تنهايي از عهده آن برنمي آيند. دكتر لوئيس گومز- سرپرست دفتر سازمان جهاني بهداشت در آفريقا- در اين باره مي گويد: ما مي دانيم كه چه مشكلاتي داريم و مي دانيم كه چگونه بايد آنها را حل كنيم اما بايد نظام هاي بهداشتي شكننده و آسيب پذير آفريقايي را هم بهتر بشناسيم تا بتوانيم سرمايه هاي محدودمان را درست خرج كنيم؛ اين نتيجه خوب گزارش اخير سازمان بود .

دريچه
ام آر آي سه بعدي براي تشخيص بيماري هاي قلبي
002646.jpg
همشهري آنلاين: پژوهشگران ژاپني مي گويند يك تكنولوژي جديد تصويربرداري به نام ام آر آي تمام قلبي مي تواند يك روش غيرتهاجمي مطلوب براي كشف انسداد شريان هاي تغذيه كننده قلب باشد.
به گزارش هلث دي نيوز اين متخصصان مي گويند ام آر آي تمام قلبي كه تصاويري سه بعدي از قلب و عروق خوني آن فراهم مي كند، ممكن است جايگزيني براي روش هاي تهاجمي(مانند استفاده از تزريق ماده حاجب) باشد كه از اشعه ايكس براي ديدن قلب استفاده مي كنند.
با اين حال هنوز مشكل است كه با استفاده از ام آر آي تصاويري واضح از قلب به دست آورد. ضربان مداوم قلب به همراه تنفس بيمار باعث محو شدن تصاوير مي شود.
تصاوير ام آر آي تمام قلبي به طور معمول در لحظات كوتاهي كه قلب در بين ضربانش استراحت مي كند(مرحله دياستول) جمع آوري مي شوند.
پژوهشگران در اين بررسي به اين موضوع پرداختند كه آيا مي توان در هنگام انقباض فعال قلب براي تلمبه كردن خون(مرحله سيستول) تصاوير بهتري به دست آورد. آنها دريافتند در بيماراني كه ضربان قلب سريع تر دارند،  بهترين زمان براي جمع آوري تصاوير ام آر آي تمام قلبي حين دوره سيستول است.اين پژوهشگران نتيجه مي گيرند كه لحظه مطلوب تصويربرداري براي جمع آوري تصاوير ام آر آي تمام قلبي ميان بيماران متفاوت است.

سلامت
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |