گفت وگو با دكتر شاهين محمد صادقي، عضو هيأت رئيسه مجلس
توريسم پزشكي ظلم در حق بيمار داخلي نيست
|
|
براساس آمارهاي سازمان جهاني بهداشت سالانه از طريق كشورهاي منطقه خاورميانه مبلغي حدود 40 تا 50 ميليارد دلار ارز در امور درماني به كشورهاي اروپايي و آمريكايي صادر مي شود. اين درحالي است كه ايران پتانسيل هاي مناسبي براي ارايه خدمات درماني به كشورهاي همسايه و جذب درصد قابل توجهي از اين ارزها را دارد.
دكتر شاهين محمدصادقي، عضو هيأت رئيسه مجلس شوراي اسلامي و نماينده مردم كازرون، در سال هاي گذشته تحقيقات گسترده اي را در زمينه توريسم پزشكي انجام داده است او اعتقاد دارد: هزينه هايي كه كشورهاي همسايه ايران صرف معالجه هاي درماني شان در اروپا و آمريكا مي كنند مبلغي حدود دو سه برابر بودجه ارزي كشور است و ما با ايجاد هماهنگي ميان دستگاه هاي ذي ربط مي توانيم سهم مهمي در جذب درصدي از اين هزينه ها را داشته باشيم. درباره توريسم پزشكي با دكتر شاهين محمدصادقي در دفتر كارش در ساختمان ديدارهاي مردمي مجلس گفت وگويي انجام داده ايم كه در ادامه مي خوانيد:
* چه ضرورت هايي باعث طرح مسأله اي با عنوان گسترش صنعت توريسم پزشكي در كشور شده است؟
- موضوع توريسم پزشكي بحث مهمي است كه اگر خوب روي آن كار شود و جا بيفتد، به نظر يكي از راه هاي بسيار سريع الوصول و ارزشمند ارزآوري در كشور ما خواهد بود. يعني راهي است كه نسبت به ساير موارد، سرمايه گذاري خيلي كمتري مي خواهد و همچنين تأثيرات اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي فراواني به دنبال خواهد داشت. براي مثال شما وقتي كالايي را صادر مي كنيد خود به خود نوعي وابستگي اقتصادي و به دنبال آن سياسي در مصرف كننده نسبت به توليدكننده ايجاد مي كنيد. كما اينكه ما خيلي از كالاهايي را كه از خارج وارد مي كنيم خود به خود نوعي احساس وابستگي به كشور توليدكننده داريم.
وقتي اين كالاي صادراتي جنبه فرهنگي يا خدماتي به خود مي گيرد تأثيرگذاري اش نيز خيلي بيشتر از يك كالاي ماشيني خواهد بود. دليلش هم اين است كه كالاي انساني با روح و جسم انسان ارتباط دارد. از جمله اقداماتي كه ما مي توانيم در زمينه هاي ارزآوري و ارتباط اجتماعي، اقتصادي و به خصوص فرهنگي با كشورهاي همسايه رويش كار كنيم بحث جذب بيماران كشورهاي همسايه است. آمارهاي سازمان جهاني بهداشت گوياي اين مطلب است كه كشورهاي همسايه ما سالانه حدود 40 تا 50 ميليارد دلار را براي امور درماني شان در كشورهاي اروپايي و آمريكايي هزينه مي كنند. اين مبلغي حدود دو سه برابر بودجه ارزي كشور است و ما با ايجاد هماهنگي ميان دستگاه هاي ذي ربط مي توانيم سهم مهمي در جذب درصدي از اين هزينه ها را داشته باشيم. با نظر به اعتباري كه اروپايي ها در اين زمينه دارند و با توجه به جاذبه هاي گردشگري، اقتصادي، تبليغاتي و خيلي از مسائل ديگر دارند قاعدتاً هميشه آنها سهم عمده اي از اين درآمدها به را خودشان اختصاص مي دهند، ولي اين طور نيست كه ميدان براي ما خالي باشد.
بسياري از همسايگان ما اعم از عرب و غيرعرب ايران را به نوعي دارالشفاء مي دانند و باتوجه به اعتقاداتشان فكر مي كنند در ايران خيلي راحت تر، ارزان تر و مؤثرتر درمان مي شوند كه نكته بسيار مهمي است.
ما مي توانيم براي جذب پنج درصد از كل هزينه هاي درماني كشورهاي همسايه كه رقمي در حدود 5/2 ميليارد دلار مي شود، برنامه ريزي كنيم.
جذب اين مقدار كه فكر نمي كنم توقع خيلي بالايي باشد، تقريباً مبلغي حدود يك سوم كل صادرات غيرنفتي ما است. اين درحالي است كه فقط بايد يكسري تسهيلات و تمهيدات را در داخل فراهم كنيم، چون همين تسهيلات است كه باعث جذب گردشگر درماني مي شود.
* شما از سرانه درماني كل كشور مطلع هستيد؟
- بله. تقريبا حدود 7/5 درصد از كل درآمد ناخالص ملي مان صرف بهداشت و درمان مي شود كه براساس برنامه چهارم توسعه اين عدد بايد به 2/7 درصد برسد. براي اينكه چنين امري تحقق پيدا كند بايد سرانه درماني از سه هزار و سيصد تومان به 5 تا 6 هزار تومان برسد كه در حال حاضر چيزي حدود نصف آن است.
* با توجه به اين كمبودها و درحالي كه خيلي از هموطنان ما امكان درمان مناسب برايشان وجود ندارد آيا اين بي عدالتي نيست كه ما زمينه درمان يك عده پولدار خارجي را فراهم كنيم؟
- اگر قرار باشد منابع دولتي ما صرف اين كار شود حتماً كار غلطي خواهد بود. يعني اگر قرار باشد بودجه بهداشت و درمان ما در روستاها و بيمارستان هاي دولتي صرف خدمات و تجهيزاتي شود كه به جاي بيماران ايراني، خارجي ها از آن استفاده كنند مطمئناً كسي موافق اين قضيه نخواهد بود. اين افراد در يكسري مراكز خاصي بستري مي شوند كه هزينه اش براي عموم مردم ما هزينه بالايي است. ما مي گوييم بيمارستان ها و مراكز خصوصي و نيمه خصوصي مانند بيمارستان خاتم الانبياء(ص)، يا بيمارستان نمازي شيراز در اين خصوص فعاليت كنند. بخشي از پولي را كه از اين افراد دريافت مي شود بدون يارانه صرف خريد دارو و تجهيزات خواهد شد. به عبارت ديگر وزارت بهداشت بايد از اين راه كسب درآمد كند. يعني به ازاي بيماري كه وارد كشور مي شود مالياتي متناسب براي بيمارستان هاي خصوصي وضع كنيم و از بابت بيماران خارجي كه در بيمارستان هاي خصوصي بستري مي شوند دولت مالياتي را براي بهداشت عمومي مردم بگيرد.
نسبت بيماراني كه ما در سال مي توانيم جذب كنيم به كل بيماران خودمان بسيار كم است. در تهران آمارها نشان مي دهد كه در طول سال، 7 درصد از افراد جامعه بستري مي شوند، يعني حدود هفتصد هزار نفر.
* سيستم درماني كشور از نظر پتانسيل هاي موجود جوابگوي اين موضوع هست؟
- از نظر كادر پزشكي، پزشك متخصص و پرستار ورزيده قطعاً جوابگو است. توانمندي پزشكان ما به حدي است كه مطمئناً بجز در موارد خاصي قابل رقابت با كشورهاي اروپايي است. الان در پيوند كبد، پيوند كليه، در جراحي هاي پلاستيك و زيبايي، در جراحي هاي مغز يا در پيوند اعضا واقعاً ما كاري را مي كنيم كه اروپايي ها مي كنند. اما در كشور ما مشكلات ديگري مانند جوابگويي سيستم امكانات درماني، برخورد با بيمار و نوع رفتارهاي درون بيمارستاني وجود دارد. بايد بيماري را كه براي گرفتن خدمات درماني مي آيد حداقل مشابه رفتاري را كه در اروپا با او مي شود ما هم با بيمار داشته باشيم. يعني رسيدگي و تكريم نياز دارد؛ كاري كه ما متأسفانه در مراكز درماني بعضاً با بيماران خودمان درست انجام نمي دهيم. به هرحال ما چون در اين مراكز خاص به پرستارهايمان پول بيشتري مي دهيم بايد نوع رفتارمان هم عوض شود. بايد در اين زمينه به پرستارهايمان آموزش بدهيم. مطمئناً براي اينكه يك مريض چند نفر ديگر را نيز با خودش بياورد بايد نوع رفتارمان پسنديده باشد.
ضمن اينكه برخي از تجهيزات را ممكن است نياز داشته باشيم وارد كنيم كه خيلي زياد نيست. در مجموع من فكر مي كنم پتانسيل پزشكي مان اين توانايي را خواهد داشت.
* جنبه هاي مالي تا چه حد باعث جذب توريسم پزشكي مي شود و آيا قانون براي توجه به اين صنعت وضع شده است؟
- قطعاً فردي كه براي يك عمل جراحي در مراكز خصوصي اروپا 15 ميليون تومان هزينه مي كند از انجام همين عمل با يك سوم قيمت در ايران استقبال خواهد كرد و ارايه اين خدمات براي ما نيز بسيار مناسب است. يعني نه تنها براي پزشك، پرستار و سيستم درماني ما بسيار ارزشمند خواهد بود، بلكه هيچ باري را به دولت تحميل نمي كند.
براساس ماده 87 قانون برنامه چهارم توسعه، در چارچوب سياست هاي راهبردي تجاري، وزارت بهداشت موظف است تسهيلات لازم را درخصوص معرفي توانايي ها، عرضه و بازاريابي خدمات سلامت و همچنين آموزش پزشكي و غيره ارايه كند، به نحوي كه مقدار ارز حاصل از صادرات خدمات و توليدات مزبور معادل 30 درصد مصارف ارزي بخش بهداشت و درمان در سال پاياني برنامه چهارم توسعه باشد،يعني رقمي حدود سيصد ميليون دلار كه در حال حاضر به نظر مي رسد ما در اين بخش كمتر از 20 ميليون دلار درآمد ارزي داريم.
* انجام چنين طرحي نياز به همكاري چه ارگان هايي دارد؟
- به طور مشخص چهار دستگاه و ارگان را در اين رابطه بايد دخيل بدانيم. اول وزارت بهداشت و درمان، دوم سازمان گردشگري و ميراث فرهنگي، سوم وزارت امور خارجه، چهارم وسايل ارتباط جمعي.
قبل از هر چيز مسئولان ذي ربط بايد بپذيرند كه اين فعاليت ضمن اينكه يك كار اقتصادي و درآمدزا است فعاليتي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و تأثيرگذار است كه ايجاد علقه و رابطه با كشورهاي ديگر مي كند. به همين دليل باعث تحول در نوع رفتار همسايگانمان با ما مي شود.
ابتدا وزارت بهداشت براساس تكليف برنامه چهارم توسعه بايد به عنوان متولي اصلي شناخته شود و يكسري بيمارستان هايي را براي اين امر مشخص كند. همچنين بايد وسايل پزشكي و نيازها را شناسايي و نسبت به تأمين آنها اقدام كند. در مرحله بعد سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بايستي بنگاه ها و آژانس هايي را ساماندهي كند كه در اول كارشان اين باشد كه در كشورهاي همسايه فعاليت هاي تبليغاتي انجام دهند و با بيمارستان ها و مراكز بهداشتي درماني ارتباط داشته باشند.
درست مانند آژانس هاي گردشگري كه افراد را براي زيارت و سياحت مي آورند وظيفه اين افراد نيز فعاليت در زمينه توريسم درماني است و با كار تبليغاتي مداوم بايد توانمندي هاي كشور ما را به عموم مردم آنجا معرفي كنند.
در داخل كشور نيز بايد تسهيلاتي فراهم شود. به طور مثال بيماري كه وارد فرودگاه شيراز مي شود براي دريافت انواع اطلاعات خدمات بيمارستان هاي مختلف و اينكه كجا برود يا مستقر شود به مشكلي بر نخورد. اين فعاليت ها بايد به گونه اي ساماندهي شده باشد كه بيمار پس از ورود دچار سرگرداني نشود.
وزارت خارجه نيز بايد با ايجاد روابط حسنه با كشورهاي همسايه و با رايزني هاي فرهنگي از طريق كنسولگري ها و سفارت ها بستر مناسبي را فراهم كرده، پزشكان و مسئولان درماني كشورهاي موردنظر را دعوت كند و توانمندي هاي جمهوري اسلامي ايران را به آنها معرفي نمايد. همچنين وزارت خارجه بايد تسهيلات لازم را براي صدور رواديد اين متقاضيان فراهم كند و از نظر ورود و خروج هم امكانات مناسبي را به وجود آورد. چنان كه اگر بيماري نياز فوري به عمل جراحي داشته باشد معطل گرفتن رواديد نشود.
از دستگاه هاي تأثيرگذار ديگر در اين زمينه صداوسيما است. با بردي كه اين رسانه در كشورهاي حوزه خليج فارس دارد بايد برنامه هاي خاصي در اين زمينه ساخته شود. سخنراني، مصاحبه، گزارش هاي خبري، گفت وگو با افراد صاحب نظر علمي و پزشكي ايراني يا خارجي زمينه پذيرش عمومي را به وجود مي آورد. دستگاه هاي ديگري مانند نيروي انتظامي، گمرك و بانك ها نيز جايگاه ويژه اي دارند كه بايد به آنها پرداخته شود. فردي كه براي درمان مي آيد نبايد يك چمدان پر از پول را با خودش حمل كند. كارت اعتباري و حساب هاي خاص بايد وجود داشته باشد كه فرد بتواند در كشور خودش پول را به حسابش ريخته و در بانك هاي ما آن را برداشت كند.
* برآوردي از ميزان درآمدهاي حاصله از اين بخش وجود دارد؟
- هر گردشگري كه وارد كشور مي شود براي سه نفر ايجاد شغل مي كند. حال اگر اين گردشگر براي مداوا بيايد پزشك و پرستار و غيره هم به اين سه نفر اضافه خواهند شد. براي اينكه ما يك ميليون دلار درآمد داشته باشيم كافي است حدود 200 تا 300 گردشگر درماني بستري شوند. البته اين در مورد اعمال جراحي ساده است. بعضي از اعمال جراحي سنگين هستند كه هزينه شان از صد هزار دلار هم تجاوز مي كند. مثلا عمل كبد كه در كشور حدود 35 هزار دلار انجام مي شود در انگلستان رقمي حدود 300 هزار پوند هزينه برمي دارد.
|