گروه حوادث - ظهر سيزدهم آذرماه وقتي صداي زنگ تلفن همراه مرد ميانسال به صدا درآمد ، او نمي دانست تلخ ترين حادثه زندگي اش در حال رقم خوردن است.
هنگامي كه مرد با ديدن شماره تلفن پسرش جواب داد ، صداي ناآشنايي به وي گفت: ما پسرت كمال را ربوده ايم و اگر مي خواهي او را دوباره زنده ببيني بايد هر چه زودتر 100 ميليون تومان به حساب عابر بانك او كه گروگان ماست واريز كني و گرنه با جسد فرزندت مواجه خواهي شد. مرد در حالي كه نمي توانست باور كند فرزند۲۰ ساله اش در آستانه مرگ قرار دارد، با اين اميد كه با پرداخت مبلغ درخواستي، گروگانگيران به زودي فرزندش را آزاد خواهند كرد ، به تكاپو افتاد و پس از آنكه ظرف مدت دو ساعت 15ميليون تومان تهيه كرد،آن را به حساب پسرش واريز كرد و منتظر ماند تا فرزندش آزاد شود، اما هنگامي كه هيچ خبري از كمال نشد او به آگاهي اسلامشهر رفت و ماجراي ناپديد شدن فرزندش و تماس گروگانگيران را به آنها خبر داد .
جنازه اي در صندوق عقب پژو
با گذشت 2 روز از ناپديد شدن پسر جوان در حالي كه تلاشهاي كارآگاهان مبارزه با آدم ربايي پليس اسلامشهر همچنان ادامه داشت،ساعت 21 پانزدهم آذرماه ساكنان خيابان ابومسلم با كلانتري 157 هاشم آباد تماس گرفتند و به آنها گفتند آژير ممتد خودروي پژو 405 نقره اي رنگي آسايش محل را به هم ريخته است، به اين ترتيب مأموران گشت بعد از حضور در محل اقدام به خاموش كردن صداي آژير كرده و آن را به پاركينگي در خيابان خاوران منتقل كردند و آن هنگام بود كه يكي از افسران پليس با بررسي صندوق عقب خودرو متوجه جسد جواني در داخل آن شد، جسد مرد جوان كه احتمالا در اثر خفگي جان باخته بود، در داخل فرشي گلي رنگ پيچيده شده بود . با گزارش موضوع به كارآگاهان اداره دهم آگاهي تهران ، استعلام شماره پلاك خودرو در دستور قرار گرفت و هنگامي كه مشخص شد مامورأن مبارزه با آدم ربايي اسلامشهر به دنبال اين خودرو هستند، از مالك خودرو براي شناسايي جسد دعوت شد و در آنجا بود كه مرد ميانسال جسد فرزندش به نام كمال را شناسايي كرد و به اين ترتيب پرونده از اداره مبارزه با آدم ربايي اسلامشهر به اداره ويژه قتل آگاهي تهران انتقال يافت و مسير جديدي در پرونده پيگيري شد.
آرزوهاي كوچك وجنايتي بزرگ
كارآگاهان جنايي تهران با انجام تحقيقات تخصصي خود به اين نتيجه رسيدند كه عاملان اين جنايت تلخ به طور قطع با خانواده مقتول آشنايي داشته و يا از وضعيت مالي خوب آنها اطلاع داشته اند. به اين ترتيب، كارآگاهان پليس با اين احتمال دوستان مقتول و همسايگان آنها را تحت نظر قرار دادند و هنگامي كه متوجه شدند دو نفر از دوستان مقتول به نامهاي محسن و علي كه در نزديكي آنها زندگي مي كنند ، در حالي كه وضعيت مالي مناسبي ندارند، از زمان ربوده شدن كمال دست به ولخرجي زده و اقدام به خريد تلفن هاي همراه گرانقيمت و طلا و جواهر ات و ... كرده اند، آنها را دستگير و تحت بازجويي قرار دادند. با دستگيري اين دو جوان اگر چه آنها در ابتدا منكر اطلاع داشتن از سرنوشت كمال بودند اما سرانجام به جنايت اعتراف كرده و در خصوص نحوه ارتكاب جنايت گفتند: به دليل آشنايي قبلي كه با خانواده كمال داشتيم مي دانستيم كه پدر او شخص ثروتمندي است ، از آنجايي كه دچار مشكل مالي شديدي بوديم نقشه اين آدم ربايي مرگبار را طراحي كرديم.
علي كه به زودي در انتظار تولد اولين فرزند خود است به افسر پرونده گفت: براي اجراي نقشه در ابتدا يك خانه قديمي در منطقه اي از شرق تهران را كرايه كرديم ، يك روز قبل از آدم ربايي با كمال تماس گرفته و به او گفتم براي جابجا كردن مبلغ زيادي پول احتياج به استفاده از عابر بانك او دارم و براي روز بعد با او قرار گذاشتم. روز بعد هنگامي كه او سوار بر خودروي پژو 405 پدرش به دنبالم آمد، با ترفندي خاص او را به مخفيگاه كشانده و پس از بستن دست ها و پاهايش با تلفن او با پدرش تماس گرفته و مبلغ درخواستي خودمان را به او گفتيم، زماني كه پس از چند ساعت پدر كمال 15 ميليون در حساب بانكي ريخت، ديگر نيازي به زنده نگه داشتن او نبود، چرا كه او بلافاصله پس از آزادي مي توانست، هر دو يمان را شناسايي كند به اين ترتيب او را در خانه خفه كرده و سپس با پيچيدن جسد در يك فرش گلي رنگ او را داخل صندوق عقب خودرو جاسازي كرده و در خيابان رها كرديم . با اين اعترافات بررسي تكميلي اين پرونده جنايي زير نظر بازپرس شاملو در شعبه يكم دادسراي امور جنايي تهران ادامه دارد.
معامله مرگ با گروگانگيران
به گزارش ايسنا، سرهنگ خوئيني معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي ناجا روز گذشته با اعلام اين خبر گفت: در جريان اين حادثه تلخ متأسفانه بزرگترين اشتباه را خانواده مقتول مرتكب شده اند، چرا كه آنها مي توانستند با اطلاع به موقع ماجراي آدم ربايي به پليس، جان فرزندشان را نجات دهند. وي افزود: خانواده مقتول به دنبال اولين تماس متهمان بدون هيچ وقفه اي و يا حتي درخواست زماني براي فراهم كردن پول حاضر به پذيرفتن شرايط شدند و در واقع به جريان اين اقدام مجرمانه سرعت بخشيدند و سير وقوع قتل را تسريع كردند، در حالي كه اگر اين خانواده پليس را به موقع در جريان حادثه قرار مي دادند، مأموران انتظامي مي توانستند با شيوه هاي خاص و فني مانند دهها گروگانگيري ديگري كه با موفقيت گروگان آن بدون پرداخت هيچ مبلغي آزاد شده بود ،محل اختفاي گروگان و گروگانگيران را شناسايي كند، اما بي اعتمادي خانواده گروگان به پليس نتيجه را به نفع مجرمان تغيير داد.

گروه حوادث - كلاهبردار حرفه اي كه به زبان انگليسي و عربي حرف مي زند وبا نشان دادن اسكناسهاي لهستاني مشتريان بانك ها را فريب داده و اقدام به سرقت تراول چك هاي آنها مي كند تحت تعقيب پليس قرار گرفت،اين مرد آخرين بار به سراغ جواني در خيابان گلستان رفت و پس از فريب او توانست 200 هزار تومان تراول چك وي را به سرقت ببرد.
بنا به اين گزارش ، اين كلاهبردار جوان كه به زبان انگليسي يا عربي حرف مي زند با مراجعه به طعمه هاي خود كه از بانك خارج شده اند، ادعا مي كند فردي خارجي است و با نشان دادن اسكناس هاي لهستاني از طعمه هاي خود مي خواهد پول و چك هاي مسافرتي ايراني را به وي نشان دهند تا وي با اين اسكناسها آشنا شود. به اين ترتيب وقتي افراد فريب خورده اسكناس و چك هاي مسافرتي ايراني را به او نشان مي دهند، با ترفند خاصي اقدام به كف زني كرده و پس از سوار شدن به يك دستگاه پرايد سفيد رنگ همراه همدستش از محل دور مي شود. مالباختگان كه فكر مي كردند او واقعاً يك خارجي است، با رفتن اين مرد هنگامي كه پول هاي خود را بررسي مي كردند متوجه مي شدند چك ها و يا اسكناسهاي آنها توسط مرد خارجي به سرقت رفته است. در حالي كه تا كنون 10 نفر از مالباختگان با مراجعه به دادسراي ناحيه 5 ، از اين كلاهبردار حرفه اي شكايت كرده اند، به دستور حسن جراحي بازپرس شعبه 15 دادسراي ناحيه 5 تحقيقات پليسي براي شناسايي اين كلاهبردار جوان آغاز شده و بازپرس پرونده از مردم خواسته است در صورتي كه پول هايشان با اين شگرد به سرقت رفته است براي اعلام شكايت از كلاهبردار حرفه اي به دادسراي ناحيه 5 در فلكه دوم صادقيه، خيابان اباذر مراجعه كنند.

گروه حوادث - با كشف جنازه 2 زن خياباني ديگر در شهر ايپسويچ انگليس، آمار قربانيان مخوف ترين قاتل سريالي انگليس كه به قاتل سريالي سالفوك كاونتي مشهور شده است به 5 نفر رسيد.
رئيس پليس شهر مي گويد اگر چه در تاريخ انگليس قاتلان مخوفي مانند قاتل استان يوركشاير كه 13 زن را در فاصله سالهاي 1975 تا 1980 به قتل رساند وجود دارند اما هرگز قاتلي كه با اين سرعت دست به جنايتهاي سريالي آنهم در يك شهر كوچك بزند وجود نداشته است ، اين قاتل وحشتناك تنها در مدت 11 روز 5 زن را قرباني كرده است.
بنا به اين گزارش ، پيگيري ماجراي قتلهاي سريالي زنان خياباني در شهر ايپسويچ هنگامي از سوي پليس انگليس آغاز شد كه جسد دو زن خياباني به نامهاي جما آدامز 25 ساله و تانيا نيكول 19 ساله در روزهاي دوم و نهم دسامبر پيدا شد اما در حالي كه جستجوها حتي در داخل رودخانه هاي منطقه نيز براي يافتن سرنخي از قاتل سريالي ادامه داشت روز 12 دسامبر جسد سومين زن به نام آنيلي الدرتون 24ساله يافت شد ، صبح ديروز نيز كارآگاهان پليس توانستند اجساد دو زن جوان ديگر را كه صورت آنها دچار فساد شده بود پيدا كنند كه به نظر مي رسد آنها همان دو زن خياباني به نامهاي پائولا كلنن 24 ساله و آنت نيكولز 29 ساله هستند كه از روز يكشنبه ناپديد شده و پليس در جستجوي آنها بود.

گروه حوادث- شكارچي رانندگان كاميون با تصور اينكه رانندگان براي قتل وي اجير شده اند، آنها را در خيابان غافلگير كرده و با چماق به جانشان مي افتاد.
اين مرد از هنگامي كه برادرش در يكي از شهرهاي جنوبي كشور مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفته و جسدش به آتش كشيده شد گمان مي كند، راننده هاي كاميون قصد كشتن او را دارند.
تحقيقات پليس براي دستگيري شكارچي راننده ها در پي شكايت چند راننده كاميون كه مورد حمله او قرار گرفته بودند آغاز شد. تمامي شاكيان در شكايت خود مدعي شده بودند مرد ميانسالي به طور ناگهاني كاميون آنها را در خيابان متوقف كرده و بدون هيچ دليلي با چماقي كه در دست داشته پس از وارد كردن خسارت به كاميونشان ، آنها را نيز مضروب كرده است . مأموران پليس كه به دستور محمد گلي پور بازپرس شعبه 8 دادسراي ناحيه 5 مأموريت يافته بودند با انجام تحقيقات پليسي پرده از راز معماي پيچيده بردارند به تحقيق از قربانيان شكارچي راننده هاي كاميون پرداختند.
در حالي كه اين بررسي ها ادامه داشت، با شكايت يك راننده كاميون تحقيقات پليسي وارد مرحله اي تازه شد ، اين مرد كه توانسته بود با زيركي شماره پلاك خودروي مرد ضارب را يادداشت كند نخستين سرنخ پرونده را در اختيار پليس قرار داد.
او به بازپرس پرونده گفت: روز گذشته در خيابان شهيد ستاري در حال حركت بودم كه ناگهان يك دستگاه پژو 405 كه جلوي من در حركت بود توقف كرد و من هم مجبور شدم ترمز كنم ولي در همين هنگام راننده پژو كه چوب بزرگي در دست داشت از ماشين پياده شد و شروع به شكستن چراغ هاي كاميونم كرد. پس از آن من و يكي از افراد كه شاهد ماجرا بود را به شدت كتك زد و سوار ماشينش شد و پا به فرار گذاشت. پس از اظهارات آخرين شاكي،  كارآگاهان با استعلام شماره پلاك توانستند مرد راننده را در خانه اش دستگير كرده و به دادسراي ناحيه 5 منتقل كنند.
اين مرد در بازجويي هاي انجام شده به بازپرس محمد گلي پور درباره انگيزه اش از حمله به رانندگان گفت: چند سال پيش برادرم در يكي از شهرهاي جنوبي كشور به دست افراد ناشناس به قتل رسيد و جسدش به آتش كشيده شد. فشار روحي اين ماجرا به حدي بود كه از همان زمان دچار مشكلات اعصاب و روان شدم و از آن به بعد هر وقت هنگام رانندگي كاميوني را پشت سرم در حركت مي بينم در يك لحظه كنترلم را از دست داده و احساس مي كنم راننده آن براي كشتن من اجير شده است. به همين دليل با چوبي كه از قبل براي دفاع از خودم در ماشينم گذاشته ام كاميون را متوقف مي كرده و با چوب به كاميون و راننده اش حمله مي كردم. با اعترافات مرد ميانسال، در حالي كه همسر او نيز گفته هايش را تأييد مي كرد، آخرين شاكي پرونده از شكايت خود صرف نظر كرد و بازپرس پرونده نيز پس از توصيه هاي لازم و صدور قرار قانوني براي اين مرد او را آزاد كرد تا بتواند پس از جلب رضايت ديگر شاكيان تحت درمان روان پزشك قرار بگيرد.

گروه حوادث- جسد سوخته زن ناشناس در انتهاي بازار گل امام رضا (ع) در خاوران كشف شد.
ساعت 9 و 15 دقيقه صبح ديروز مردي در تماس با مركز فوريت هاي پليس 110 تهران اعلام كرد جسد سوخته فردي را در انتهاي ميدان گل امام رضا (ع) مشاهده كرده است. هنگامي كه با گزارش كشف اين جسد و حضور بهروز هنرمند بازپرس كشيك قتل تهران در محل تحقيقات جنايي آغاز شد،در بررسي هاي اوليه مشخص شد جسد متعلق به فردي ناشناس است كه به خاطر سوختگي شديد قابل شناسايي نمي باشد. همچنين يك پتو و بقاياي لاستيك خودرو در محل كشف شد كه حكايت از آتش زدن جسد با آنها داشت.
بنا به اين گزارش پزشك قانوني با بررسي آثار به جا مانده در محل حادثه اعلام كرد، جنسيت مقتول زن بوده است. ماموران پليس آگاهي احتمال مي دهند، اين زن در محل ديگري و در داخل خانه به قتل رسيده است زيرا پتوي كشف شده در محل حادثه يك پتوي خانگي است.