يكشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۹۴ - Jan 28, 2007
شهر تماشا
Front Page

مروري بر چند مجموعه تلويزيوني ويژه ماه محرم
حماسه عاشورا در قاب تصوير
محدثه واعظي پور
012057.jpg
012054.jpg
در سال هاي اخير، مجموعه هاي زيادي درباره عاشورا و شهادت امام حسين(ع) ساخته شده است. سازندگان اين مجموعه ها تلاش كرده اند از زواياي مختلف به شخصيت امام(ع) و واقعه عاشورا نزديك شوند و نكات ناگفته اي را مطرح كنند كه ديگران كمتر به آنها پرداخته اند. به دليل اهميت ماجراي عاشورا و شهادت امام حسين (ع) مجموعه هايي كه درباره اين حضرت ساخته شده بيشتر از ديگر امامان است. اين تنوع و تعدد توليدات باعث شده تعداد آثار قابل دفاع درباره امام حسين(ع) بيشتر از ائمه ديگر باشد. هر چند در اين عرصه هم همچنان جاي تجربه هاي تازه و متفات خالي است.
معصوميت از دست رفته
داود ميرباقري در معصوميت از دست رفته توانسته مفاهيم و مضامين معنوي كه در فرهنگ شيعه و قيام عاشورا وجود دارد در دل داستاني جذاب مطرح كند. تم عاشقانه داستان به جذابيت مجموعه كمك كرده است. معصوميت از دست رفته شخصيت هايي خيالي دارد، اما ميرباقري اين كاراكترها و حوادث غيرواقعي را در ارتباط غيرمستقيم با قيام عاشورا قرار داده است. شوذب (امين تارخ) كه زماني دوستدار و پيرو علي ابن ابيطالب(ع) بوده خزانه دار و محرم امويان مي شود و دل به دنيا مي سپارد.
ديالوگ نويسي فاخر ميرباقري در اين مجموعه هم يكي از امتيازهاي كار است. ديالوگ هاي دل نشين و آهنگيني كه ميرباقري بيشتر از زيبايي شان به مفاهيمي كه در آنها مستتر شده توجه كرده است. بازي هاي خوب بازيگراني كه ميرباقري در نقش هاي تازه اي از آنها استفاده كرده، هم يكي ديگر از ويژگي هاي مثبت معصوميت.... است.
معصوميت از دست رفته مانند مجموعه عظيمي مثل امام علي(ع) نيست. ميرباقري در ساخت اين مجموعه بودجه كمتري داشته، اما حساسيت و دقت نظري كه به خرج داده اين مجموعه را به يكي از مهمترين مجموعه هايي تبديل كرده كه موضوعي مرتبط با امام حسين (ع) و واقعه عاشورا دارد. فيلمنامه معصوميت.... ظرايف و جزئيات زيادي دارد. يكي از مهمترين شان پرداختن به شخصيت ها، مفاهيم و مناسباتي است كه محدود به زمان و مكان خاصي نيست و در دنياي امروز هم كاملاً مصداق دارد. هر انساني در بزنگاه هاي زندگي گاهي خطا مي كند و از راه درست فاصله مي گيرد.
دور شدن از حق و به جبهه باطل پيوستن مسئله اي نيست كه محدود به زمان و مكان باشد. يكي از ويژگي هاي يك اثر جذاب مذهبي اين است كه دنيا و آدم هاي امروز را به گذشته پيوند بزند و تاريخ را آن چنان دور و غير قابل لمس نداند كه مخاطب نتواند با آن ارتباط برقرار كند؛ اتفاقي كه در معصوميت از دست رفته افتاده است.
باران عشق
مجموعه اپيزوديك باران عشق از داستان هايي تشكيل شده كه يك حلقه اتصال دارند. امام حسين (ع) و عاشورا خط مشتركي است كه در اين قصه هاي مستقل تكرار شده. باران عشق مجموعه اي است با داستان هايي درباره جامعه امروز و آدم هايش. قصه ها و شخصيت ها امروزي و آشنا هستند. در نگاه اول ارتباط دادن اين قصه ها با واقعه عاشورا چندان ساده به نظر نمي رسد. اما فيلمنامه نويس باران عشق به خوبي توانسته قصه هاي امروزي اش را به طور غيرمستقيم به عاشورا ربط دهد.
باران عشق از معدود مجموعه هاي غيرتاريخي است كه بدون افتادن در ورطه شعارزدگي، مفاهيم و معاني فرهنگ عاشورايي را ترويج مي دهد و از ماجراي شهادت امام حسين (ع) به عنوان يك عنصر معنوي در كل اثر استفاده مي كند.
تجربه باران عشق نشان مي دهد كه مي توان بدون اشاره مستقيم به واقعه عاشورا، مجموعه اي ساخت كه هم مسائل و دغدغه هاي انسان معاصر را روايت كند هم فرهنگ عاشورا را ترويج و تبيين كند. در اغلب داستان هاي اين مجموعه، شخصيت هاي اصلي هر اپيزود درگير مسائل و مشكلات مختلفي بودند؛ مسايلي كه در نگاه اول هيچ ارتباطي با عاشورا و محرم پيدا نمي كرد، اما فيلمنامه نويس و كارگردان، شخصيت ها را با ترفندهايي دراماتيك به واقعه عاشورا و شهادت امام حسين (ع) مربوط مي كردند. تنوع شخصيت ها و موقعيت ها فضاي مجموعه را غيرتكراري و جذاب كرده بود.
سفر سبز
در نگاه اول قصه اصلي مجموعه سفر سبز  ارتباط زيادي با واقعه عاشورا ندارد. قصه اي آشنا و جذاب كه داستان سفر جواني (پارسا پيروزفر) به ايران است. دانيل در اين سفر تلاش مي كند راز گذشته اش را فاش كند. اما سفر در ماه محرم اتفاق مي افتد و هر چه قصه پيش مي رود، وجه مذهبي و ديني آن پررنگ تر مي شود. سفر سبز از معدود مجموعه هايي است كه به طورمستقيم به معجزه مي پردازد و حتي آن را به تصوير مي كشد. اما محمدحسين لطيفي به خوبي از عهده اين كار برمي آيد.
در سفر سبز هم، قصه كاملاً امروزي و معاصر است. مايه هاي آشنا و تماشاگرپسندي هم دارد. تركيب بازيگران و تم عاشقانه مجموعه هم جذابيت  آن را بيشتر كرده. اما همه اين ويژگي ها به برجسته شدن مفاهيم و معاني مذهبي و معنوي مجموعه كمك كرده است. لطيفي توانسته تعادلي در كار ايجاد كند و با توجه به ظرفيت هاي داستان، بخش مذهبي مجموعه را تقويت كند.
اگر چه در سفر سبز به واقعه عاشورا و شخصيت امام حسين (ع) به طور مستقيم پرداخته نمي شود، اما اين مجموعه به دليل فضاي معنوي و بهره گرفتن از مفاهيم ديني يكي از مهمترين مجموعه هاي مذهبي سال هاي اخير به حساب مي آيد. مجموعه اي كه از همدلي پيروان اديان الهي مي گويد و ارتباط محبت آميز آنها را به تصوير مي كشد و امام حسين(ع) را متعلق به همه موحدان و آزادگان تاريخ مي داند.
شب دهم
حسن فتحي در شب دهم موفق شده علايق و دلمشغولي هايش درباره گذشته و روزگار سپري شده را با ماجراي عاشورا پيوند بزند. شخصيت هاي مجموعه و فضاي آن شبيه ديگر مجموعه هاي اين كارگردان است، اما شب دهم نسبت به مجموعه هاي ديگر فتحي جنبه هاي مذهبي و ديني پررنگ تري دارد. امتياز مهم اين مجموعه نشان دادن پيوندي است كه بين فرهنگ ايراني و قيام عاشورا وجود دارد. شب دهم قصه آشناي عاشقانه اش را با مايه هاي مذهبي پيوند مي زند.
شخصيت هاي اصلي قصه كه مراسم تعزيه را برگزار مي كنند، در پايان تراژيك مجموعه كه مصادف با پايان مراسم تعزيه هم هست، به شهادت مي رسند و عزاداري زنان و شيون و فغانشان جنبه اي آييني پيدا مي كند. در شب دهم ماجراي عاشورا به عنوان يك عنصر مكمل در فيلمنامه وجود دارد. فتحي قصه اصلي اش را به خوبي با اين عنصر مكمل پيوند مي زند.مايه تحول و تغيير در شخصيت ها كه يكي از تم هاي آشناي آثار مذهبي است در شب دهم وجود دارد. فتحي تلاش كرده بستر اين تحول را عشقي زميني قرار بدهد و فضايي ايجاد كند كه اين عشق زميني مقدمه اي براي تجربه عشقي آسماني باشد.
شب دهم علاوه بر اشاره به ماجراي عاشورا و شهادت امام حسين(ع) از تعزيه به عنوان يكي از نشانه هاي عاشورايي در فرهنگ نمايشي ايران به خوبي استفاده كرده است.
روزهاي اعتراض
روزهاي اعتراض ساخته حسين سهيلي زاده ديگر مجموعه اي است كه رخدادهاي تاريخ معاصر را به ماجراي عاشورا پيوند مي زند. در واقع در اين مجموعه كوشيده شده مقاومت مردمي در برابر رژيم پهلوي در سا ل هاي دور در تداوم مسير نهضت عاشورا به تصوير كشيده شود. به همين خاطر است كه ماجراهاي سريال در ايام محرم مي گذرد. نكته بارز روزهاي اعتراض به تصوير كشيدن عده اي متعصب جاهل است كه به گمان ياري رساندن به ظهور امام زمان(عج)، عمله ظلم مي شوند.
در واقع روزهاي اعتراض در كنار به تصوير كشيدن فرهنگ غني عاشورا، نوعي انحراف از سوي مقدس ماب ها را نيز به تصوير مي كشد.نقاط اوج درام در صحنه هاي عزاداري شكل مي گيرد كه بازي خوب حبيب دهقان نسب در نقش روحاني مبارز، سهم زيادي در توفيق اين سكانس ها دارد.

جشنواره هاي سينمايي و فيلمنامه هاي بايگاني شده
گروه ادب و هنر- مطابق آمارهاي منتشره در سال جاري 23 جشنواره فيلم برگزار شده كه در مقايسه با ادوار گذشته، خود يك ركورد جالب توجه است. نفس برگزاري جشنواره فيلم به عنوان رخدادي فرهنگي هنري را مي توان به فال نيك گرفت. منتها نكته در شيوه و كيفيت برگزاري اين جشنواره هاي پرتعداد است.
قاعدتاً جشنواره هاي فيلم بايد مولود فيلم ها باشند نه برعكس ولي در اين جا شاهد اتفاقات جالبي هستيم. اين كه اول تصميم به برگزاري يك جشنواره گرفته مي شود و بعد تازه براي آن جشنواره، به فيلمسازان سفارش توليد فيلم داده مي شود. در واقع متوليان جشنواره براي پررونق كردن فستيوال شان، هزينه توليد فيلم ها را مي پردازند.
در صورتي كه بايد ابتدا فيلمي وجود داشته باشد تا بعد براي نمايش آنها جشنواره هايي ايجاد شود. روند معكوسي كه در حال حاضر پي گرفته شده با تمام ايرادهايي كه به آن وارد است فقط در يك صورت مي تواند مفيد باشد و آن بازگذاشتن دست فيلمساز است؛ اين كه براي يك جشنواره موضوعي از كارگردان شاخص خواسته شود در آن حوزه فيلمي بسازد، نه اين كه عملاً كار به جايي برسد كه جشنواره اي با توليدات كاملاً سفارشي كه لحني تبليغاتي هم دارند برگزار شود.
مروري بر مسيري كه انبوه جشنواره هاي ناكام و ناموفق فيلم؛ در اين سال ها طي كرده اند نشان مي دهد كه با فرسايش و سفارش نمي شود يك رويداد سينمايي را به شكلي درست و آبرومند برگزار كرد. همچنان كه نمي شود ماهيت و فلسفه وجودي جشنواره هاي فيلم را از نو تعريف كرد. به خصوص اين كه در تعاريف تازه خيلي وقت ها، فقط بودجه هاي عمومي هدر داده مي شود. فكرش را بكنيد با هزينه خيلي از اين جشنواره هاي بي تأثيري كه برگزار مي شود، مي توان فيلم هايي ارزشمند و به يادماندني ساخت. اين جشنواره ها در حالي برگزار مي شوند كه فيلمنامه هاي بسياري از سينماگران شاخص اين ديار، به خاطر پرهزينه بودن در گوشه اي خاك مي خورند و بايگاني شده اند.

نگاهي به مجموعه جابربن حيان
وقتي كيفيت اهميتي ندارد
012066.jpg
سعيد مروتي - جابربن حيان كه به عنوان مجموعه اي مناسبتي هر شب روي آنتن مي رود، در تدام كارهاي قبلي سازنده اش از ضعف هاي بنياديني رنج مي برد.
جواد افشار كه چندي پيش سريال ناموفق و ضعيف روز رفتن را روي آنتن داشت، اين روزها مبدل به يكي از كارگردانان پركار سيما شده است. با توجه به كيفيت كارهاي اين كارگردان، اين ميزان پركاري كمي عجيب به نظر مي رسد. چند سالي است كه در تيتراژ سريال هاي سيما، نام فردي به عنوان ناظر كيفي به چشم مي خورد. آن هم در شرايطي كه كيفيت بعضي كارها آن قدر پايين است كه به نظر مي رسد يا ناظر كيفي كارش را درست انجام نداده يا اينكه اساساً شخصي كه براي انجام مسئوليت انتخاب شده گزينه مناسبي نبوده است.چگونه يك سريال تاريخي درباره شخصيتي چون جابربن حيان با متني ضعيف و كارگرداني ضعيف  تر مقابل دوربين مي رود و در ساعتي پربيننده هم پخش مي شود؟درباره فيلمنامه سريال چه مي شود گفت كه بسياري از بديهيات درام پردازي در آن رعايت نشده است.
كمبود مصالح داستاني از همان قسمت هاي اول نمود داشته و شيوه پردازش ماجراها هم بيشتر شبيه آيتم هاي نمايشي در برنامه هاي مناسبتي است تا يك سريال تاريخي. البته همه اينها در برابر شيوه ديالوگ  نويسي سريال قابل اغماض به نظر مي رسد. اينكه آدم بدهاي سريال، به زبان محاوره اي امروز صحبت مي كنند و كاراكترهاي مثبت كتابي حرف مي زنند، سطح مجموعه را تا حد تئاترهاي عامه پسند پايين مي آورد. به خصوص اينكه برخي از ديالوگ ها ايرادهاي دستوري هم دارند. در چنين شرايطي نبايد از شنيدن كلماتي چون كلاس و آزمايشگاه آن هم از زبان كاراكترهايي متعلق به قرن ها پيش، متعجب شويم. به خصوص اينكه چيزي به نام جزئيات در سريال وجود ندارد.ضعف هاي بنيادين فيلمنامه، با اجرايي همراه شده كه به لحاظ كيفيت كاملاً همخوان با متن است.
به همين خاطر است كه حتي بازيگران شناخته شده و شاخص هم در جابرن حيان  بد بازي مي كنند. در واقع تصور غلط كارگردان به بازي هايي انجاميده كه در آن اغراق حرف اول و آخر را مي زند. كافي است فصلي كه زبير دچار دل درد شده بود را به ياد بياوريد كه در آن بازيگر اين نقش اجرايي كاملا كمدي را به نمايش مي گذاشت. اين گونه است كه اكبر عبدي هم بدون اين كه تناسبي با كليت كار داشته باشد، به عنوان يكي از عوامل جذابيت سر از مجموعه درآورده است؛ آن هم حضوري بدون كنترل كه عبدي با بداهه هاي آشنايش، لحن مجموعه را عوض مي كند، يا در شيوه تصويربرداري سريال، الزامات يك كار تاريخي رعايت نشده و تصويرها شارپ  تر از آن هستند كه بتوان فضاي تاريخي كار را باور كرد.
سؤال اينجاست كه مگر چند بار مي شود درباره شخصيتي مثل جابربن حيان سريال ساخت؟ و البته سؤال اساسي تر اينكه چگونه اين متن ها را مي نويسيد، به تصويب مي رسانيد و مقابل دوربين مي بريد؟ و چگونه مجموعه اي تا اين حد ضعيف و زير استاندارد در ايام محرم و در ساعاتي پربيننده هر شب روي آنتن مي رود؟
واقعا نظارت كيفي تا چه اندازه در سيما جدي گرفته مي شود و چگونه مي شود به راحتي و سهولت بودجه را هدر داد و از يك شخصيت تاريخي گران قدر، مجموعه اي غيرقابل دفاع ساخت؟
سريال جابربن حيان يك بار ديگر اين اصل را ثابت مي كند كه صرفا با دستمايه و مضموني ارزشمند نمي توان اثر ارزشمندي را هم خلق كرد. آن هم در شرايطي كه هيچ يك از بديهيات رعايت نمي شود.

سايه روشن
داريوش مهرجويي
تعويق ساخت نقاب زيبا
012039.jpg
داريوش مهرجويي قصد داشت نقاب زيبا را به عنوان اولين تجربه اش در سينماي جنگ مقابل دوربين ببرد ولي به خاطر فراهم نشدن وام، ساخت اين پروژه به تعويق افتاد. مهرجويي مي خواست اين فيلم را امسال بسازد ولي گويا مشكلات مالي چنين اجازه اي را به او نمي دهد. طبق قولي كه به اين فيلمساز داده شده، او مي تواند نقاب زيبا را در سال 86 مقابل دوربين ببرد.از مهرجويي فيلم سنتوري آماده نمايش است. اين فيلم قرار است در بخش مسابقه سينماي ايران جشنواره فجر به نمايش در آيد. در سنتوري بازيگراني چون بهرام رادان، گلشيفته فراهاني و مسعود رايگان ايفاي نقش كرده اند.
محمدرضا فروتن
بازي در حس پنهان
012045.jpg
محمدرضا فروتن به زودي در فيلم حس پنهان مقابل دوربين مي رود. اين فيلم كه اولين ساخته بلند مصطفي رزاق كريمي است هم اكنون در مرحله پيش توليد قرار دارد. فروتن اين روزها در شيراز مشغول بازي در زن دوم است. او با فيلم اتوبوس شب ساخته كيومرث پوراحمد در جشنواره بيست و پنجم فجر حضور دارد.
فروتن در حس پنهان با مهتاب كرامتي همبازي خواهد شد. اين فيلم كه مضموني اجتماعي دارد درباره زندگي يك خانواده است كه دچار مشكلاتي مي شود.
مصطفي رزاق كريمي پيش از اين به همراه برادرش مرتضي رزاق كريمي، به تهيه كنندگي مشغول بوده است.از ديگر عواملي كه در حس پنهان حضور خواهند يافت مي توان به عباس گنجوي به عنوان تدوينگر و محمدرضا عليقلي در مقام آهنگساز اشاره كرد.
مسعود جعفري جوزاني
همچنان درگير در چشم باد
012048.jpg
مسعود جعفري جوزاني چند سالي است كه درگير پروژه عظيم در چشم باد است. اين مجموعه تاريخي كه تاكنون چندبار دچار وقفه شده مدتي است كه به صورت مداوم فيلمبرداري مي شود و تاكنون 60 درصد از كار مقابل دوربين رفته است.
در اين مجموعه بازيگراني چون پارسا پيروزفر، اكبر عبدي، رضا شفيعي جم، نيوشا ضيغمي، سعيد راد، ماه چهره خليلي، سحر جعفري جوزاني و كامبيز ديرباز ايفاي نقش مي كنند. در چشم باد توسط حبيب الله كاسه ساز و براي گروه فيلم و سريال شبكه اول سيما توليد مي شود.گروه در چشم باد در حال حاضر به بندر انزلي رفته اند تا چند سكانس حساس مجموعه را فيلمبرداري كنند.
لعيا زنگنه
بازگشت به تلويزيون
012051.jpg
لعيا زنگنه سال ها پيش از طريق تلويزيون و سريال در پناه تو به شهرت رسيد. اين بازيگر بعدها در سينما و تلويزيون به صورت توامان فعاليت داشت و بعد چند سالي را در خارج از ايران گذراند. زنگنه در بازگشت به ايران، ابتدا در رئيس كيميايي بازي كرد و به تازگي هم در تله فيلم تماس ايفاي نقش كرد. اين تله فيلم در واقع حكم بازگشت زنگنه به تلويزيون را نيز دارد. از آخرين حضور اين بازيگر در سيما سال هاي نسبتاً زيادي مي گذرد.فيلم تلويزيوني تماس توسط مسعود شاه محمدي كارگرداني شده و در آن جز لعيا زنگنه، بازيگراني چون آهو خردمند، آرش مجيدي و حميدرضا هدايتي نيز ايفاي نقش كرده اند.
بهروز افخمي
كارگرداني فيلم مستند
012060.jpg
بهروز افخمي قصد دارد به زودي ساخت يك فيلم مستند را آغاز  كند. اين فيلمساز مي خواهد مستندي در باره كتابخانه آيت الله عظمي مرعشي نجفي بسازد. افخمي در حالي قصد ساخت اين مستند را دارد كه همچنان درگير پروژه فرزند صبح نيز هست. اين فيلم كه در باره زندگي بنيان گذار انقلاب اسلامي، امام خميني(ره) است بيش از دو سال است كه مقابل دوربين رفته ولي هنوز فيلمبرداري اش پايان نيافته است. افخمي همچنين در سال 83 فيلمي را براساس داستاني از پرويز صمدي مقدم در فرانسه مقابل دوربين برد كه هنوز ساخت آن هم به پايان نرسيده است. اين فيلم كه ته دنيا نام دارد با حضور بهرام رادان مقابل دوربين رفت.
مريلا زارعي
همكاري در پروژه محيا
012036.jpg
مريلا زارعي به زودي در فيلم محيا مقابل دوربين خواهد رفت. او در اين فيلم كه توسط اكبر خواجوي كارگرداني خواهد شد، يكي از نقش هاي اصلي را ايفا خواهد كرد. محيا يك اثر عاشقانه است. اين فيلم ماجراي دختر جواني به نام محيا است كه به جاويد علاقه مند مي شود ولي سر راه اين ازدواج موانعي پيش مي آيد.
همبازي مريلا زارعي در اين فيلم، شهاب حسيني است. زارعي امسال در فيلم هايي چون آفتاب بر همگان يكسان مي تابد ، اخراجي ها و دست هاي خالي ايفاي نقش كرد.

نگاه
درنگي بر فيلم كينه
هراس ژاپني در روايتي  هاليوودي
012063.jpg
گروه ادب و هنر- چند سال پيش تاكشي شيميزو، فيلم كينه را در ژاپن مقابل دوربين برد؛ فيلمي با ساختاري بديع كه در آن تعليق و هيجان حرف اول و آخر را مي زد. موفقيت كينه چنان بود كه سام ريمي به شيميزو پيشنهاد كرد، نسخه اي هاليوودي هم از كينه در هاليوود كارگرداني كند؛ فيلمي كه هم اكنون در سينماهاي تهران روي پرده است و در واقع بازسازي هاليوودي اثر ژاپني است. در سال  هاي اخير رويكرد هاليوود به آثار ژانر وحشت ژاپني بسيار پررنگ بوده است. بازسازي هاليوودي كينه از اين منظر جالب توجه است كه اين فيلم توسط كارگردان نسخه اول ساخته شده است. شيميزو كوشيده تا تمام آنچه در نسخه اوليه باعث جذابيت اثر شده بود را در بازسازي هاليوودي آن نيز رعايت كند. به قولي اگر كسي نسخه ژاپني كينه را نديده باشد، كينه آمريكايي را ممكن است اثري بديع و سرشار از خلاقيت بداند ولي اگر پاي مقايسه به ميان بيايد بايد به اين نكته اذعان كرد كه تمام نكات جذاب فيلم، در واقع تكرار مؤلفه هاي نسخه ژاپني است.
كينه آمريكايي چون در هاليوود ساخته شده، براي فتح گيشه خوش آب و رنگ تر به نظر مي رسد، منتها هراس و وحشت حاكم بر اثر اصالت ندارد. در واقع شيميزو در كينه ژاپني، در ايجاد تعليق از باورهاي بومي ژاپن بهره گرفته بود و همين موجب اصالت فيلم شده بود. در حالي كه نسخه آمريكايي در بهترين حالت تكرار تمام چيزهايي است كه به شكلي بهتر و باورپذيرتر در نسخه ژاپني وجود داشت.
كينه ژاپني با تصويري خونبار از يك خانه آغاز مي شود. در حالي كه مرد به خون آغشته اتاق را ترك مي كند، جسد غرق در خون زن گوشه اي افتاده و پسر كوچك در حال كشيدن نقاشي هاي خشن و وحشتناك است. پس از اين سكانس، روايت خطي قصه از مؤسسه مددكاري آغاز مي شود؛ جايي كه دختري جوان با گرفتن نشاني يك خانه، مأمور سرزدن به پيرزن بيماري مي شود. كليت اين ماجرا در كينه آمريكايي هم حفظ شده؛ با اين تغيير كوچك كه در ابتدا مردي آمريكايي را مي بينيم كه از ايوان برجي بلند به يك باره خود را به پايين پرت مي كند و دختر جوان ژاپني از مؤسسه مددكاري مأمور رسيدگي به يك پيرزن آمريكايي مي شود.
بن مايه فيلم كينه كاملاً بر اساس باورهاي ژاپني شكل گرفته است. در حكايت ها و باورهاي سنتي ژاپن ارواحي كه براي انتقام بازمي گردند، جايگاه ويژه اي دارند.
در كينه شبح سرگردان زني كه در يك خانه به قتل رسيده، از ساكنان تازه خانه انتقام مي گيرد.
در نسخه آمريكايي كينه شاهد حضور يك خانواده آمريكايي در ژاپن هستيم، خانواده اي كه به دليل مشغله مرد مجبور به اقامت در توكيو هستند و بدون اطلاع از پيشينه خانه به آنجا نقل مكان مي كنند. اين در واقع مهم ترين تغييري است كه شيميزو در بازسازي هاليوودي كينه داده است.
قرار دادن يك خانواده آمريكايي در كشوري غريبه و استفاده از حس غربت و عدم شناخت در واقع ابزاري براي تشديد فضاي هراس آور اثر بوده است. با اين همه فيلم در بيشتر نقاط جالب توجه اش وام دار نسخه ژاپني و به نوعي تكرار همان مايه هاست.
هرچند كينه آمريكايي، جذابيت نسخه ژاپني را نداشت، اما اين فيلم آن قدر موفق بود كه بلافاصله ساخت دنباله آن در دستور كار قرار گيرد. اين فيلم كه امسال به نمايش درآمد، مانند قسمت اول، اثري در ژانر وحشت است. كينه 2 درباره زن جواني است كه در توكيو اسير نفرين اسرارآميزي مي شود كه در قسمت اول سر خواهرش آمده بود. كينه 2 هم توسط شيميزو ساخته شده است و بازيگراني چون سارا ميشل گدار، امبر تامبلين و اديسون چن در آن ايفاي نقش كرده اند. اين فيلم قرار است در جشنواره فجر امسال به نمايش درآيد.

چشم انداز
مروري بر ميناي شهر خاموش به بهانه حضور در جشنواره فيلم فجر
از هامبورگ تا بم
012042.jpg
ميناي شهر خاموش كه پيش از اين رنگ هاي خاطره ناميده مي شد، سومين ساخته بلند سينمايي اميرشهاب رضويان است. رضويان كه قبلا فيلم هاي سفر مردان خاكستري و تهران، ساعت 7 صبح را مقابل دوربين برده در فيلم تازه اش به شهر بم پرداخته است. اين فيلم ماجراي سفر يك پزشك متخصص، يك پيرمرد مقني و يك راننده به شهر بم، دو سال پيش از زلزله است. سه آدم از نسل هاي مختلف كه هر كدام به جست وجوي عشقشان به بم آمده اند.
نكته جالب ميناي شهر خاموش حضور عزت الله انتظامي در نقش پيرمرد مقني است. صابر ابر مجري برنامه هاي جوانانه تلويزيون، مهران رجبي، بهناز جعفري و شبهاز نوشين از ديگر بازيگران ميناي شهر خاموش به شمار مي آيند. بخش هايي از اين فيلم كه توليد دشواري را هم داشت در هامبورگ فيلمبرداري شد. در فيلمبرداري صحنه هايي كه در هامبورگ فيلمبرداري شد يك گروه آلماني با رضويان همكاري كردند.در حالي كه فيلم هاي تهران، ساعت 7 صبح و سفر مردان خاكستري كاملا در دل جريان سينماي جريان خاص ساخته شدند، گفته مي شود كه ميناي شهر خاموش نسبت به ساخته هاي قبلي رضويان ؛ نسبت بيشتري با سينماي داستانگوي كلاسيك برقرار مي كند.

|   اجتماعي    |    ادب و هنر    |    اقتصادي    |    دانش فناوري    |    بـورس    |    زادبوم    |
|   حوادث    |    بين الملل    |    فرهنگ و آموزش    |    سياسي    |    شهر تماشا    |    سلامت    |
|   داخلي    |    شهري    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |