بودجه برابر دهها:نو حيات مسئول مدير
ميشود فرهنگي ضد حركتهاي صرف فرهنگي
با اجتماعي تامين سازمان پيماننامه مفاد
شد تدوين كارفرمايان و بيمهشدگان
همسر كمكهزينه" خانوار سرپرست زنان
ميكنند دريافت "فرزند متكفل
به مخدر مواد تن يك:زندانها سازمان رئيس
شد جابهجا كشور در بلعيدن شكل
شرقي آذربايجان ورزقان در رانندگي سانحه
گذاشت برجاي كشته 14
نيست مقدور نشريه مجوز صدور در تسريع
توجيه" نو روز" توقيف:نعيميپور محمد
ندارد قانوني
فرداست از بهتر امروز

بودجه برابر دهها:نو حيات مسئول مدير
ميشود فرهنگي ضد حركتهاي صرف فرهنگي
بودجه برابر دهها ما امروز جامعه در:گفت "نو حيات" روزنامه مسئول مدير:اجتماعي گروه
.ميشود فرهنگي ضد حركتهاي صرف كشور فرهنگي
و جوانان و رسانهها" همايش در شب شنبه خامنهاي هادي سيد حجتالاسلام ايرنا گزارش به
سمت به را مردم ميكنند سعي فرهنگي ضد حركتهاي عاملان:افزود مشهد در "مطبوعات عملكرد
.بگيرند را اطلاعرساني جلوي و بكشانند گمراهي و ظلمت ناداني ، تاريكي ،
وي شد ، برگزار خراسان جوان روزنامهنگاران كانون سوي از كه مزبور روزه يك همايش در
برابر چندين ميدهند انجام را فرهنگي ضد حركتهاي كه سيستمهايي و دستگاهها:كرد تصريح
.ميكنند خود فعاليتهاي صرف را فرهنگي اعتبارات
زمينه در زياد محدوديت با اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت ميان اين در:داد توضيح وي
.است مواجه اطلاعرساني شيوههاي ترويج و كتاب مطبوعات ،
درست كه ميشود صرف آن مانند و نوشتهها سخنرانيها ، براي زيادي پولهاي:داشت اظهار وي
.ميشوند مردم آگاهي مانع و برده ظلمت سمت به را مردم و ميكند كار هدايت ضد جهت در
با و مهم بسيار است انبيا نقش كه هدايت و اطلاعرساني نقش شرايطي چنين در وي اعتقاد به
.است ارزش
محيط بايد ميرود بيراهه به كند قضاوت تاريكي در بخواهد اگر ما جامعه:كرد تصريح وي
قضاوتي به خود مردم زمان آن برود بين از نيز تاريكيها و ابهامها و شده شفاف و روشن
.مينشينند صحيح
و داد فريب را مردم نميشود كه است نوراني محيط در:گفت و دانست حقيقت همان را نور وي
.نشاند حق جاي به را باطل ميشود مهآلود و تاريك محيط در عكس به و گفت دروغ
كنند ترويج را ديني انديشههاي ميخواهند كه متحجرين از برخي متاسفانه:داشت اظهار وي
جنبه كه ميكنند تصوير مردم براي حقيقت و حس از دور و متحجرانه تصويري ظلمت و نور از
.دارد تخيلي
محيطي واقعي نور كه است حالي در اين:افزود اسلامي شوراي مجلس در تهران مردم نماينده
است زماني ظلمت و كند استفاده صحيح خود حسي ابزارهاي از و كند كار خوب انسان عقل كه است
.بگيرد تصميم و كند فكر نتواند و نباشد انسان اختيار در شعور فهمو دلايل و اسناد كه
با اجتماعي تامين سازمان پيماننامه مفاد
شد تدوين كارفرمايان و بيمهشدگان
متقابل مسئوليتهاي و وظايف انتظارات ، حقوق ، اجتماعي ، تامين سازمان سوي از:اجتماعي گروه
پيماننامههاي قالب در بيمهشده بيماران و بيمهشدگان كارفرمايان ، با صندوق اين
.شد ابلاغ سازمان اين اجرايي واحدهاي و شعب به و تدوين جداگانهاي
ابلاغ با اجتماعي تامين سازمان مديرعامل و مديره هيات رئيس شريفزادگان محمدحسين دكتر
كشور ، سراسر در بيمهشدگان اختصاصي بيمارستانهاي و شعب اجرايي ، واحدهاي به مجموعه اين
و كارفرمايان بيمهشدگان ، قانوني حقوق زمينه در پيماننامهها مفاد در تماميآنچه تحقق
را است گرفته قرار تصريح مورد آنان از اجتماعي تامين انتظارات نيز و بيمهشده بيماران
.است كرده توصيف بازدارنده عوامل و موانع رفع و متقابل تعهدات به پايبندي مستلزم
نيز و قانوني تكاليف و حقوق دربرگيرنده كارفرمايان با اجتماعي تامين سازمان پيماننامه
براي دارند حق كارفرمايان نامه ، پيمان مفاد براساس.است يكديگر از آنها منطقي انتظارات
از آگاهي است ، پيشبينيشده آنان براي مقررات و قوانين در كه تكاليفي و حقوق از آگاهي
مغايرتهاي يا نواقص از آگاهي و قانوني دفاتر از حسابرسي يا و كارگاه از بازرسي نتيجه
كمك اجتماعي سازمانتامين از شعبه ، به شده ارسال دستمزد و حقوق ليست در احتمالي
.بخواهند
محاسبات انجام بازرسي ، گزارشهاي تنظيم در انصاف جانب رعايت همچنين پيماننامه اين در
كامل اداي و اجرايي واحدهاي و شعب در محترمانه كارگاه ، برخورد بدهي و بيمه حق به مربوط
معرفي اجتماعي تامين سازمان از كارفرمايان قانوني و منطقي انتظارات جمله از قانوني حقوق
.است شده
براي دارد وظيفه سازمان كارفرمايان ، اين با اجتماعي تامين سازمان پيماننامه براساس
حضوري مراجعه و اجرايي روشهاي و مقررات موجود ، پيچيدگيهاي و لازم كارآمدي به دستيابي
قانوني و منطقي درخواستهاي به دهد ، كاهش حداقل به را اجتماعي تامين شعب به كارفرمايان
اين با تعامل در كارفرمايان مشكلات كاهش براي را خود تلاش حداكثر و دهد مثبت پاسخ آنان
.گيرد بكار سازمان
بازرسيها نتايج در شده تعيين بدهي بحران زمينه در كارفرمايان اعتراض به رسيدگي همچنين
اجتماعي تامين سازمان با تعامل در كارفرمايان حقوق جمله از پيماننامه اين در نيز
بر مشتمل را كارفرمايان از خود انتظارات اجتماعي تامين سازمان مقابل در و شده برشمرده
تغييرات زمينه در موقع به اطلاعرساني كاركنان ، به مربوط اطلاعات موقع به و درست اعلام
همكاري بيمه ، حق موقع به پرداخت كاركنان ، دستمزد و حقوق ميزان و اسامي ليست در احتمالي
و آرام محيطي ايجاد و كاركنان براي داده روي حوادث موقع به گزارش بيمهاي ، بازرسان با
.است كرده اعلام كار محل در ايمن
همسر كمكهزينه" خانوار سرپرست زنان
ميكنند دريافت "فرزند متكفل
براساس:گفت اجتماعي تامين سازمان مديرعامل و مديره هيات رئيس:اجتماعي گروه
زناني به "فرزند متكفل همسر هزينه كمك" شد مقرر اجتماعي تامين عالي شوراي مصوبه
.شود پرداخت دارند ، تكفل تحت فرزندان كه
محمدحسين دكتر اجتماعي ، تامين سازمان عمومي روابط دوشنبه روز گزارش به
فرزندان و خانوار سرپرست زنان از حمايت مصوبه اين از هدف:افزود شريفزادگان
نهاد از حمايت جهت در و اجتماعي تامين سازمان پوشش تحت بگيران مستمري يتيم
.است اسلام مبين دين آموزههاي براساس خانواده پدر فوت از بعد خانواده
كمك منظور به و اجتماعي تامين عالي شوراي مصوبه براساس همچنين:داشت اظهار وي
بيشتر حقوق اشتغال زمان در كه اجتماعي تامين سازمان پوشش تحت بيمهشدگان به
هزار پانصد و ميليون مبلغدو از بازنشستگان حقوق حداكثر شد مقرر ميكنند ، دريافت
.يابد افزايش ريال ميليون مبلغسه به ريال
و كارشناسان بيشتر جذب موجب افزايش اين:گفت اجتماعي تامين سازمان مديرعامل
حقوق خود كار نوع يا تخصص بهخاطر كه ميشود اجتماعي تامين سازمان به افرادي
.ميكنند دريافت بيشتري
به مخدر مواد تن يك:زندانها سازمان رئيس
شد جابهجا كشور در بلعيدن شكل
زندانهاي سازمان رئيس قول از اصفهان چاپ "فردا نسل" محلي روزنامه:اجتماعي گروه
شده جا به جا كشور در بلعيدن شكل به مخدر مواد تن يك گذشته سال در:نوشت كشور
.است
زندانهايكشور وارد كه مخدري مواد از درصد است90 افزوده "بختياري مرتضي سيد"
مخدر مواد قاچاق براي شيوه اين و ميشود اماكن اين وارد بلعيدن شكل به ميشود ،
سازمان رييس خبر اين ادامه در.ميرود كار به نيز كشور به ورود و استانها بين
مخدرياب و ايكس اشعه دستگاه از استفاده با كه است كرده اميدواري ابراز زندانها
.كرد ممانعت شده بلعيده مخدر مواد جايي به جا از بتوان اماكن ساير و فرودگاهها در
شرقي آذربايجان ورزقان در رانندگي سانحه
گذاشت برجاي كشته 14
جاده در درهاي عمق به مينيبوس دستگاه يك سقوط اثر بر:اسلامي جمهوري خبرگزاري - تبريز
.شدند كشته خودرو اين مسافران از تن شرقي 14 آذربايجان استان در خاروانا ، - ورزقان
همچنين 11 پيوست ، بهوقوع گذشته روز عصر كه حادثه اين در شده تاييد گزارش يك براساس
.يافتند انتقال بيمارستان به و شدند زخمي ديگر مسافر
شده اعلام نقليه وسيله كنترل و هدايت در مينيبوس راننده بياحتياطي حادثه اين وقوع علت
.است
نيست مقدور نشريه مجوز صدور در تسريع
صدور بر مبني قانوني صراحت وجود بر تاكيد با اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير:اجتماعي گروه
آن صدور روند تسريع اجرايي لحاظ ، به آن تقاضاي دريافت از بعد ماه نشريه 3 انتشار مجوز
.ندانست ميسر را
صنفي انجمن اعتراض دانستن وارد ضمن "امروز اينترنتي سايت" با گفتوگو در وي
در را آن دليل مطبوعات بر نظارت هيات انتشار مجوز صدور كند روند خصوص در روزنامهنگاران
بالاترين كه سالي در:داشت اظهار و دانست مجريان توسط آن مناسب اجراي عدم يا قانون ضعف
مجوز يك روزي متوسط طور به يعني رسيد به 330 تعداد اين داشتيم را مجوز صدور ميزان
داشته را مجوز صدور و مطبوعات بر نظارت هيات جلسه بيشترين ما اگر اما شد صادر انتشار
تقاضا كه 2200 است شرايطي در اين بدهيم مجوز تعداد اين از بيش ساليانه نميتوانيم باشيم
.هستند نوبت در
همه با اگر مذكور جلسات در تقاضاها طرح و نظارت هيات هفتگي جلسات به توجه با:افزود وي
اين 2 طي از بعد باشد نوبت براساس چنانچه ميشود صادر كه جديدي مجوز نخستين تلاشها
بر نظارت هيات آنكه ضمناست باقي خود جاي به مسئله اين بر بنا.است نشريه هزارو200
و كار حجم اين لذا است دار عهده را مطبوعات بر نظارت وظيفه مجوز دادن بر علاوه مطبوعات
ساير برخورد وي.نيست مقدور مجوز صدور و جلسات بيشتر برگزاري امكان مقدمات و تركيب اين
از مشترك فهم داشت اظهار و نمود عنوان وزارتخانه اين مشكلات از را نشريات با دستگاهها
.دارد وجود مختلف دستگاههاي بين معاني تفسير در اختلاف و نشده حاصل قانون
ضمن مطبوعات با گرفته صورت برخوردهاي قبال در وزارتخانه اين انفعالي موضع خصوص در وي
بوديم شاهد و كرديم تجربه را مختلف شيوههاي ما:گفت وزارتخانهاش عملكرد مثبت ارزيابي
سمت به را فضا كه است اين ما تلاش.شد نشريات توقيف به منجر بيانيه يك اعلام كه
.ببريم پيش مطبوعات حقوق از دفاع و عقلانيشدن
توجيه" نو روز" توقيف:نعيميپور محمد
ندارد قانوني
در روزنامه اين مسئول مدير نعيميپور محمد نو ، روز روزنامه توقيف پي در:اجتماعي گروه
اين توقيف حكم از مواردي درباره را خود ديدگاههاي رويداد اينترنتي سايت با گفتوگو
.كرد مطرح روزنامه
نو روز كه مشخصاتي و آرم و نامواره كرديم ، منتشر قبلا شماره پيش سه ما:گفت نعيميپور
را جديد (لوگو) نامواره يك ما هم دائم انتشار براي و بود متفاوت نوروز با كاملا داشت
اين داشتيم دقت موضوع اين به چون و بود نديده آنرا حالا تا كسي كه بوديم كرده طراحي
نوروز با تشابه ادعاي براي وجهي هيچ لذا.بود نوروزمتفاوت روزنامه به نسبت كاملا طراحي
.ندارد و نداشته وجود
جاي به نو روز است قرار كه كردهاند تصور اينگونه تحليل سر از بعضيها داد ، ادامه وي
امر با و قضا امر با كه است پيشبيني و پيشگويي نوع يك واقع در اين كه شود منتشر نوروز
.ندارد انطباقي هيچگونه سياست
انتخاب را مختلف سرويسهاي دبيران خودم ، سليقه با ميخواستم من حال هر به:گفت نعيميپور
كه بودم اين دنبال و كنم انتخاب را روزنامه سردبير خودم برداشت با ميخواستم كنم ،
.باشد متفاوت گذشته روزنامههاي با شود منتشر نو روز در است قرار كه صفحاتي
نشريه با كه است نحوي به علامت و نام نظر از روزنو روزنامه كه شده گفته توقيف حكم در
است گرفته ايراد نوروز و نو روز نامهاي تشابه به دادگستري و است مشابه نوروز توقيفشده
بگيرد؟ قرار توقيف بر دليل ميتواند مطبوعات قانون در نكته اين اصولا آيا و
بودم كرده انتخاب را ديگري اسامي كردم مجوز تقاضاي كه زماني همان در من:گفت نعيميپور
شكلي به اسامي اين كه كرد اعلام من به ارشاد وزارت كه بود شده ارائه ارشاد وزارت به كه
اقدام مختلف دوستان از جمعي اتفاق به آن از پس ما و است استفاده حال در ديگر نشريات در
كل اداره نهايت در كه كرديم ارائه ارشاد وزارت به و نموديم ديگر اسم ده جمعآوري به
اين ناگزيري يك در و است نشده داده نو روز نام با مجوزي هيچ كه كرد اعلام داخلي مطبوعات
.كرديم انتخاب را اسم
نيست قضاييه قوه يقينا باشد نشريه شكل و نام در شباهت كه نكات قبيل اين به رسيدگي مرجع
نظر با و ميشود كنترل مطبوعات كل اداره در موارد اين اينكه به توجه با هم نظارت هيات و
مي آنها شود ، گزارش مطبوعات كل اداره سوي از تخلفي هم اگر و ميدهد راي آنها مساعد
كار يك دادگستري حال هر به اما هستند ، آنها رسيدگي مرجع عليالقاعده بدهند ، نظر توانند
نخواهند هم دليل همين به و كنند اعمال كه كردند سعي آقايان روش سادهترين به را سياسي
.كنند قانع را عمومي افكار توانست
روزنامه توقيف حكم ابلاغ از پس
هيات در چه و دادگستري در چه كردهايد توقيف اين رفع جهت در اقداماتي شما آيا نو روز
يابد؟ انتشار امكان و شود خارج توقيف حالت از روزنامه تا مطبوعات بر نظارت
و كرد خواهم ارسال اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير به خطاب را نامهاي حتما ، من:نعيميپور
در را خودش قانوني اقدامات كه خواست خواهم او از و كرد خواهم اعتراض عمل اين به نسبت
چون من البته و بياورد بهعمل است ، كرده تداخل آن در ديگر دستگاه كه خود وظايف چارچوب
را روزنامه تغييرنام درخواست نداشتهام ، حساسيتي هيچگونه نام ، درخصوص گفتم كه همانگونه
.كرد خواهد موافقت امر اين با نظارت هيات انشاءالله كه داشت خواهم هم
بدبينانه نگاه چون متاسفانه:گفت نيز جنوب آيينه شده توقيف نشريه مديرمسئول دادفر محمد
برخي قديمالايام ، از و دارد وجود كشور در روزنامهها و مطبوعات كار به نسبت ريشهداري
كه بودند فرصتي مترصد هميشه ميديدند ، خود قدرت و اقتدار مخل را روزنامهها قدرت ، اصحاب
.بزنند را روزنامهها آن ريشه تخلف كوچكترين با
با گفتوگو در جنوب آيينه توقيفشده روزنامه مسئول مدير و مجلس اصل 90 كميسيون عضو
شد ، مي منتشر كه چندشمارهاي واسطه به آيينه توقيف:افزود ايران دانشجويان خبرگزاري
وجود مسائلي نشريه مطالب در شايد مثلا كه كند توجيه ظاهري نظر به را قاضي برخورد تواند
روزنامه كنار در را آن وقتي ولي كرد ، برخورد باآن قاضي و داشت
.ميكند تغيير محاسبات بود ، ميگذاريم نشده منتشر هنوز كه نو روز
اثبات جرائم يا نشريه تخلفات كه ميدهد نشان"جنوب آيينه" و "روزنو" احكام:افزود وي
زمينه در و غيرموجود حكم يك به "جنوب آيينه" مورد در يعني نيست ، قاضي استناد مورد شده
.است شده استناد موهوم فرض يك به نيز "روزنو"
روزنامه ، اين توقيف مورد در قاضي استنادات:داد ادامه جنوب آئينه روزنامه مسئول مدير
در فقط و است شده شكسته و غيرموجود ميشود ، استناد آن به كه حكمي و ندارد قانوني وجهه
.دارد موجوديت بود ، شده بايگاني مرتضوي قاضي ذهن در كه من پرونده
يكي در پرونده اين و دادم قرار تعقيب تحت افترا اتهام به را مرتضوي قاضي من:گفت دادفر
اين كيفري ، دادرسي آيين براساس و است رسيدگي حال در دولت كاركنان قضايي مجتمع شعب از
و من عليه شكايات به رسيدگي حق مرتضوي آقاي و است دادرس رد محرز موارد از يكي شكايت
.ندارد را جنوب آيينه روزنامه
روزنامه ، اين توقيف مورد در قاضي استنادات:داد ادامه جنوب آئينه روزنامه مسئول مدير
در فقط و است شده شكسته و غيرموجود ميشود ، استناد آن به كه حكمي و ندارد قانوني وجهه
.دارد موجوديت بود ، شده بايگاني مرتضوي قاضي ذهن در كه من پرونده
تغيير مثلا ميشوند ، تخلف مرتكب نشريات كه شرايطي در مجازات تغيير زمينه در وي
كه آغاز از است طولاني بسيار بحث اين:كرد اعلام نشريه توقيف بهجاي مديرمسئول
برعهده را نشريه مسئوليتهاي و كرده جدا را صاحبامتياز و مديرمسئول قانونگذار ،
اين كه شود مرتكب تخلفي نشريه اگر يعني.است كرده توجه امر همين به گذاشت ، مديرمسئول
تخلف محل از و شود ديگر مديرمسئول جانشيني و مديرمسئول عزل به منجر باشد ، اساسي تخلف ،
.نشوند ضرر متحمل كاركنان و سرمايهگذاران دستاندركاران ، و نرسد زيان و ضرر بنگاه به
آن و شود تخلفاتي به متهم شركت مدير يك كه ديد نميتوان را كشور هيچكجاي حاضر حال در
.شود تعطيل شركت
آنكه نه كند تغيير آن مدير بايد ميشود شناخته متخلف دادگاه در مجموعه يك مدير وقتي
.كند ايجاد صنف آن در را ديگري فراوان مشكلات و بيكاري و شود تعطيل بن و بيخ از بنگاه
در كلي بازنگري يك آيندگان براي و مطبوعات با برخورد زمينه در كه دارد ضرورت:گفت وي
داشتند ، توان تا نشريات كاركنان و روزنامهنگاران و روزنامهها زيرا.گيرد صورت امر اين
در مطبوعات وضعيت بهبود موجب ضربهپذيريها و ضربهزدنها اين اميدواريم لذا ديدند ضربه
.باشد ايران آينده
فرداست از بهتر امروز
اجتماعي ناهنجاريهاي از پيشگيري براي
فرا زود خيلي بزرگ ملت يك حيات تاريخ در "آينده" كه كنيم فراموش نبايد شرايطي هيچ تحت*
غافلگيرشويم مبادا و ميرسد
است روبهافزايش معتادان جمعيت هنوز چرا *
اجتماعي ناهنجاريهاي ماهوي تغيير مهمتر همه از و تشديد و فعلي بيسابقه اوضاع: مقدمه
چه تا نشنيدهايم ، نيز گذشته نسلهاي بهسينهاز سينه قول نقل بهصورت حتي امروز ، تا را
منعكس روزنامهها ، حوادث صفحات در مكتوب رسانههاي شكلگيري ابتداي از كه آن به رسد
.باشد شده
،"خفاش" ،"كركس" همچون بيگناه القابحيوانات با باندهايي يا و شبكهها بزهكاران ،
خود همنوع به هم تعرضي حتي و نداشته طبيعتشان اقتضاي جز گناهي كه)... يا و "عقرب"
نگرانكننده آنچنان امروز ، اجتماعي وضعيت حال ، هر به.ميكنند ظهور يك به يك (نميكنند
اولويتسياستكاري بايستيدر ديگري پديده هر از بيش نظرميرسد به كه مينمايد
.قرارگيرد كشور امنيتي و انتظامي مسئولين
گستردگي و اهميت به نسبت كه است متعددي عوامل معلول اجتماعي ، حاد پديدههاي بيترديد ،
ريشهيابيو شائبهايمورد هر از فارغ و جانبه وهمه تخصصي جداگانه ، يك هر بايد امر ،
.قرارگيرد جامعي تحليل و تجزيه
زيربناي بهعنوان "خانواده" نقش و براهميت اجتماعي صاحبنظرانعلوم اتفاق به قريب اكثر
اين كنار از نميتوان كنوني اجتماعي شرايط در.دارند ويژهاي تاكيد سالم جامعه هر
كه دارد قرار تهديد مورد جدي بهطور خانواده مقدس نهاد متاسفانه كه گذشت واقعيتتلخ
بهتر امروز كه بينديشند تمهيداتي زودتر چه هر تا است امور متوليان براي جدي خودهشداري
اجتماعي پيچيده بحران يك با دور چندان نه آيندهاي در اينصورت درغير.فرداست از
با.بود خواهد دشوار قطع بهطور ولي غيرممكن اگرنگوييم آن حل كه بود خواهيم روبهرو
وارد با تا است آن بر ايننوشتار داريم ، پيش در را جمعيتي انفجار دومين كه اين به توجه
رسانهها جانبه همه همكاري با اجتماعي امور كارشناسان و مسئولين اذهان بر تلنگري آوردن
و كجرويها نوشتارها ، و گفتارها سلسله با بتوان تا گردد فراهم شرايطي مطبوعات و
.بكشند تحليل به زوايايمتعدد از را اجتماعي بزهكاريهايحاد
نشان را خود اجتماعي تلخ حقايق از بسياري بنگريم آمار به خوشبينانه ديدگاهي با اگر
چهارماه در كشور ، تربيتي و تاميني اقدامات و زندانها سازمان رئيس اعلام براساس.ميدهند
كه جرائمي ارتكاب در درصد به 17 قريب گذشته ، سال مشابه مدت با مقايسه در سالجاري ، اول
زنداني رنفر تعداد 171هزا از همچنين و بودهايم شاهد را رشد است ، شده منتهي زندان به
بسر زندانها در مخدر مواد با ارتباط در فقط نفر هزار كننده 102 نگران رقم كشور سراسر
"هپاتيت" ،"ايدز" مانند ويرانگر بيماريهاي گسترش و سرايت به توجه با ارقام همين.ميبرند
نيست؟ كافي خطر زنگهاي گوشخراش صداي شنيدن براي "خانواده" مقدس نهاد جدي تهديد و...و
پيامدهاي خود ، زشت اثرات و ماهيت از گذشته "مخدر مواد" كه دارد آن از حكايت فوق آمار
اجتماعي ، معضلات بررسي در كه ميرسد بهنظر لازم لذا.دارد پي در خطرناكينيز و جنبي
مورد بزهكاري ، موارد ديگر از ومستقل كاملاجداگانه ميبايستيبهصورتي"مخدر مواد"
موجز ، و كاملامختصر بهصورتي ابتدا ، در نوشتار ترتيب ، اين بدين.گيرد قرار وتحليل تجزيه
اشارتيكوتاه"مخدر مواد و اعتياد" شوم پديده به سپس و پرداخته ديگر موارد به
.مينمايد
كليه ارتكاب پيشگيرياز در جرمشناسان اتفاق به قريب اكثريت كه مباحثي از يكي -الف
جايگاهي است روشن بهخوبي كه است "خودكنترلي"بحث دارند ، آناتفاقنظر بر بزهكاريها
آدمي ، پيچيده بسيار شخصيتي ساختارهاي به توجه با داراست ، جامعهشناسي مباني در ويژه
بر ميتوان اما بوده ، صادق انسانها همه مورد در تا كرد معين را مشخصي فرمول نميتوان
بنيانهايمحكم.نهاد انگشت سالم جامعه زيربناييك بهعنوان "خانواده" مقدس نهاد روي
...و صحيح فرهنگ عميقاعتقادي ، باورهاي:قبيل از اصولي نيازمند ارزشي ، شخصيت يك
شكل خانواده نهاد ميان در و كودكي دوران از آن اصلي زيربناي است بديهي كه ميباشد
كه بودهايم سياستگذاريهايي و روشها شاهد كمتر كه بگوييم پردهپوشي بدون.ميگيرد
شعار حيطه از شنيدهايم و همديده آنچه هر.گردد اعمال خانواده حساس جايگاه با متناسب
.است نشده خارج"نبايدها" و"بايدها" و
خود ، تنها تاريخي دارند ، درحافظه قرار آن از قبل يا و خود زندگي شصت دهههاي در كه آنان
فردي شنيع بزهكاريهاي ماجراي است ، شده عمومي احساسات شدن جريحهدار موجب كه موردي
عفت با مغاير جرم تكاندهندهترين بهعنوان كه دارند ياد به را"قاتل اصغر" به معروف
كه را فجايعي امروزبخواهيم اگر اما.ميگشت دهان به دهان ناباورانه و تلقي عمومي ،
موارد ميتوان بهجرات ببريم ، نام داشت پي در را عمومي شدنوجدان جريحهدار بهشدت
ماهيت تغيير اين.دارد شرم آنها شرح از قلم حتي كه برد نام دهه يك فقط طول در را متعددي
كارشناسان سوي از احساسات ، دخالت از فارغ بايد كه است نكاتي جمله از جرائم ارتكاب در
آن براي منطقي ، اصول براساس تابتوان ريشهيابيشده جامع كاملو بهصورت اجتماعي ، امور
.شود مكدر عمومي اذهان مشخص مواردي يادآوري با اينجا در نميخواهيم.گردد چارهانديشي
اعتقادي مستحكم زيربناي از جامعهايكه در "چرا" كه بود پاسخي يافتن پي در بايد اما
هم آن زمين مشرق فرهنگ غريببا عصيانگريهاي چنين شرايطي تحتچه و چگونه است ، برخوردار
گمگشتگي و كينهتوزي خودباختگي ، نوعي جرائم اين از بعضي در حتي رويميدهد؟ ما كشور در
است؟ عواملي چه معلول بزهكاران جديد رويكرد ايناست تشخيص قابل بهوضوح
چارهانديشي لزوم و گسترشاست حال بهتدريجدر بزهكاريهايي ، چنين ارتكاب متاسفانه
گزاف بهاييبس كنوني روند ادامه نگفتهايم بيراه.است ضرورياتبديهي از آن براي سريع
.دارد پي در
ميان در دادن شعار و كليشهاي موارد طرح قصد گفتيم ، نوشتار اين ابتداي در كه همانطور
بالا در هاييكه"چرا" براي فائق حقايق بر مبتني و صحيح پاسخي يافتن اما است ، نبوده
مسئولان متخصصين ، سوي كارشناسانهاز نظر اظهار بلكه بود ، نخواهد ممكن آساني به گفتيم ،
از استفاده و نظر نيزتبادل و بردارند كوچك چند گاميهر ميتوانند كه كساني همه و
مكتوب ، ميتواند رسانههابويژهرسانههاي اتصال حلقه از استفاده با گذشته ، تلخ تجارب
يدك را "خانوادگي" ماهيت كه رنگارنگي مجلات كه بيجانگفتهايم.باشد اميدواركننده
است نقشي تذكر و يادآوري نميپردازند ، آن به جدي بهصورت كه نكتهاي تنها به ميكشند ،
قلم اين صاحب خانوادگياز مجلات مسئول اميدواريممديران.دارند عهده بر خانوادهها كه
.بپذيرند ما از دوستانه گلايهاي بهعنوان نرنجيدهو ناتوان
اجتماعي اعتناترينمشكل قابل و بحثانگيزترين "اعتياد" پديده واقعيتكه اين در -ب
دراينجا.ندارد ترديديوجود هيچ است ، بينالمللي سطح در ميلادي سوم آغازهزاره در
استثنايي موقعيت بهعلت ما كشور كه ندارد وجود منطقي دليل كه بيراهنگفتهايم
.بپردازد را غرب به مخدر مواد ترانزيت با مبارزه سنگين فوقالعاده جغرافيايي ، هزينههاي
مواد انواع شدن سرريز از جلوگيري سياستهاييبهمنظور ميكند ، اتخاذ حكم منطق كه آنچه
منكر نميتوان چه اگراروپاست در مصرف بازارهاي عبوربه فاصله در كشور داخل در مخدر
و بسيارجوان جمعيتي بافت و وارقام آمار به خوشبينانه نگاه با حتي كه شد واقعيت اين
مافياي براي بازاريوسوسهانگيز بهتنهايي خود كشور ، درداخل دوميليونمصرفكننده
خودمان ، جامعه داشتن نگاه حساسيتموضوع ، مصون به توجه با.ميباشد مخدر مواد جهاني
سنين 18 زير كشور جمعيت از ميليوننفر به 22 قريب).است دشوار و سنگين مسئوليتيبس
(.ديماه 80 ماه ، همشهري هنري ، حوزه سابق رئيس زم حجتالاسلام -دارند قرار سال
معنوي و مادي گوناگون هزينههاي صرف مستلزم مخدر مواد ترانزيت با مقابله كه است بديهي
خصوص اين گزافيدر بهاي دوستانه بشر و اعتقادي انگيزههاي با كشورمان نيز تاكنون و است
دليل بههمين.گيرد صورت غرب جهان سوي از حمايتي كهكوچكترين آن است ، بدون پرداخته
جدي خطرناك ، و شوم پديده اين مبارزهبا در جهانيان اگر است معتقد شدت به سطور اين راقم
بايد صورت اين غير در كه بگيرند ، برعهده را كلان هزينههاي اين از بخشهايي لااقل هستند ،
در و جلوگيريشود مصرف داخلي بازار به مخدر مواد شدن سرريز از تا انديشيد تمهيداتي
.كرد ارائه موثري راهحلهاي ميتوان موضوع ، شدن مطرح جدي صورت
يادآور كه بود دليل اين صرفابه كرديم مطرح بالا در را مخدر مواد "ترانزيت" بحث اگر
است روشن بهخوبينماييم معطوف جامعهكشور درون بايستيبه را توجهات كهكانون شويم
است برخوردار فوقالعادهاي پتانسيل آنچنان از نفر ميليون از 22 بيش بالقوهاي نيروي كه
بهتنهايي بالقوه ، نيروي فعلدرآوردناين به است بديهي.باشد دشمن و دوست توجه مورد كه
سياستگذاري قالبيك در ذيربط دستگاههاي و نهادها كليه رويه وحدت و توجه بذل نيازمند
.ميباشد مشخص و برنامهريزيهايهماهنگ و كلان
احساسات آوردن غليان به و "دادن شعار" پي در نيز مخدر مواد درخصوص و نوشتار اين در
نبوده"شد چنان و شد چنين كه واي اي" محدوده در جز بوده چه هر تاكنون نيستيمكه عمومي
ابراز از بگوييمناگزير سخن شائبهاي هر فارغاز و شفاف بهصورت بخواهيم اگر كه است ،
گرفته صورت اخير دهه دو طول در كه جديتهايي و تلاشها تمام عليرغم هستيمكه واقعيت اين
و بس و بوده آزمودهها آزمودن و بسته دايره يك زدندر پا و دست و "آه و اشك" حد در
وكاهش جمعيتمعتادان افزايش.نگرفتيم پي نيز را "خطا آزمونو" قالب حتيحداقل
اعتياد "كور نقطه" يافتن پي در نوشتار اينادعاست اين شاهديبر آنان ، سني ميانگين
نقطه يافتناين كرد؟ بايد چه و چيست واقعيتها كه سازد روشن برايمان كه نقطهاي.است
انتهاي بهچشمديدن حتي تبليغاتو همه عليرغماين چرا كه دهد پاسخ ميتواند كور
مصرف بر اصرار بلااراده ، البته و ناخواسته اكثرا و اغلب كه كهنهكاري بيراههمعتادان
به است؟ روبهافزايش جمعيتمعتادان هنوز چرا واقعا..داشتهاند ، چرا مخدر مواد
كه است جاذبهايپنهان چه اعتياد ، زشت فوقالعاده و شوم كريه ، تصوير اين پس در راستي
كه است شگفتي جاذبه چه اين مياندازد؟ دام به بيرحمانه را ساله نوجوانان 1314 حتي
كردهاند ، طي را تحصيلي عاليترينمدارج كهحتي كساني تا بيسواد مختلف ، از اقشار
رفتن باد بر با برابر اغلب كه هستند؟بهايي سنگينآن بسيار بهاي پرداخت حاضربه
است؟ آدمي شخصيت و غرور شدن انساني ، تحقير فضيلتهاي تمام
موجه را سليميآن عقل هيچ نيستكه ميان در موادمخدر استعمال توجيه قصد استكه روشن
"اعتياد" پيشين ، پديده دهههاي در بهراستي كه مينمايد حقيقترخ اين نميداند ، اما
نه ، چرا؟ گر و داشت؟ پي در ناهنجاريهايي چنين و مينمود؟ لاينحل پيچيدهو چنين
بخش شك بدون بيابيم ، ها"چرا" اين براي واقعيتها بر مبتني و شايسته پاسخي بتوانيم اگر
و اصلي گام شناخت ، " كه ميدانيم و شناختهايم حادرا و پيچيده معضل اين از عمدهاي
."است درمان لاينفك
بگير" كلام يك در و...و خشونت مانند مقطعي اقدامات كه ميدهد نشان بهخوبي گذشته تجارب
اينجا دراست شده منجر نيز منفي نتايج به اغلب نبودهبلكه كارساز تنها نه ها"ببند و
ها ، "نبايد" و ها"بايد" از وسخن دادنها شعار كه هستيم واقعيت اين مجدد ابراز از ناگزير
سر بر نظر اختلاف به رسيدهكه آن وقت ديگر.است آزمودهها آزمودن مكرراتو تكرار
واحد تعريف يك به هنوز بپذيريمكه تعصبات از فارغ.شود داده پايان مفاهيم ،
و دانسته جرم را "اعتياد" اصلي ، نهاد دو يعني قضاييه قوه انتظامي ، نيروي.نرسيدهايم
و پزشكان...و بهداشت وزارت سويديگر ، از.ميدانند "جزا" مستوجب را معتاد فرد
"اعتياد" كه:مينمايند ارائه جامعي تعريف و كرده تلقي بيمار را معتاد روانشناسانفرد
بر نگارنده.ميشود تلقي بيمار يك نيز معتاد فرد و بوده رونده پيش و مزمن بيماري نوعي
سخن بلكه است ، مردود وديگري صحيح مزبور ازتعاريف كداميك كه تاكيدنميكند نكته اين
مفهوم براساسيك بتوان تا است اوليه ملزومات از قبول ، قابل تعريف يك ارائه كه است اين
.گرفت نظر در نيز واحدي سياستگذاري واحد ،
هرحال در اما گفتيم ، سخن پراكنده بعضا و كليگويي شايد مجالمختصر اين در چه اگر
.است بوم و مرز اين تاريخ در استثنايي شرايط يك فعلي ، اجتماعي اوضاع كه نكنيم فراموش
بتوان تا است امروز وجوانان نوجوانان اجتماعي سعادت و سلامت گرو در كشور اين روشن آينده
.داشت انتظار پرتلاطم ، دنياي در را محكم و پايدار توسعه يك
بسيار و معماگونه بحران يك غفلتامروز ، كوچكترين كه ميشود تاكيد مجددا پايان در
.داد خواهد قرار برابرمان در دور چندان آيندهاينه در را پيچيدهاجتماعي
كه مبادا.زدنيفراميرسد چشمبرهم يك در آينده كه باشد يادمان
.غافلگيرشويم
صباغي محمود
|