شود تمام خواننده نام به كارها نميخواهم
آذري پاپ موسيقي
برنميآيد خواب از من بخت كه فغان

شود تمام خواننده نام به كارها نميخواهم
پيانو نوازنده احتشامي سامان با گفتوگو
جواد ياد زنده چون استاداني محضر از بهرهگيري با(تهران -1357) احتشامي سامان:درآمد
سال در.گرفت فرا را موسيقي اوليه رسم و راه مويد امين اسماعيل و سرير محمد معروفي ،
و كودكان فكري پرورش كانون موسيقي جشنواره از افتخار ديپلم دريافت به موفق 1368
فجر موسيقي جشنواره تقدير لوح و زرين لوح برنده الي1374 سالهاي 1370 طي.شد نوجوانان
دانشكده دانشجوي حاضر حال در وي.كرد كسب ايراني و كلاسيك پيانو در را اول مقام و گرديد
كه آثاري.كرد ارائه سالگي سن15 در را خود هنري اثر نخستين وياست معماري و هنر
;(تمبك ، 1372 و پيانو براي قطعاتي)باغ به باغ:عبارتنداز است شده منتشر وي از تاكنون
اركستر ، و پيانو براي آثاري) باغ در مهتاب ;(تمبك ، 1374 و پيانو براي قطعاتي) باغ راز
آنا ;(كودكان ، 1379 براي كلام با موسيقي) باغ در پيشي و (1375) باغ در كوچولوها ;(1375
باغ در جاودانهها ;(آذري ، 1380 تمهاي روي آذري وسازهاي پيانو با قطعاتي اجراي) باغ در
باغ در يار ;(كوبهاي ، 1380 سازهاي و پيانو براي تنظيم ايران ، موسيقي بزرگان از آثاري)
آثار روي بر ايمپروايز:پيانو ريستال ;(كر ، 1381 گروه و بزرگ اركستر براي قطعاتي)
.معروفي ، 1381 استادجواد و خرم همايون مهندس
و تكنوازي (تكنواز بهعنوان) جوان اركستر ازجمله را متعددي كنسرتهاي تاكنون احتشامي
از20 بيش در نوازندگي همچنين وي.است نموده اجرا وحدت تالار و رودكي درسالن دونوازي
سامان و خرم همايون استاد همنوازي گذشته ماه.دارد خود پرونده در را هنري و فرهنگي اثر
كه است شده ويگفتوگويي با مناسبت همين به شد ، برگزار وحدت تالار در احتشامي
.ميخوانيد
ميدهيد؟ نسبت باغ به را آثارتان تمام چرا !احتشامي آقاي *
به نطفه يك كه همانطور.نيست جنگل مثل ميشود ، رويانيده بلكه نميشود ، روئيده باغ -
آنها دور كشيدن حصار و درختان كاشتن ميآيد ، بهوجود بچهاي ميشود ، كاشته آدمي دست
بهتري بار برسيم باغ و درختان اين به هرچقدر.زندگيست آن و ميآورد بهوجود را باغي
ميشود باغ به باغ..ميشود تمام زندگيش پس ميميرد ، نرسيم اگر و نميخشكد و ميدهد
در كه ساختهنميدانسته را باغ به باغ كه ساله يا 15 بچه14 يك زندگي ، به زندگي
...اوست براي باغ راز.است راز همسرم اسم..ميشود عوض زندگيش پس ميشود ، چهكاره آينده
بچههاي كردن شادي براي باغ در كوچولوها...ساختهام مهتابي شبي در را درباغ مهتاب
.راغباغ بهنام است خشكسالي من باغ آخرين..و ميدوند باغ در كه است ايراني
.بگوئيد خرم همايون استاد با كنسرتتان از *
چه و كاستها چه كارهايم در و ميبردم لذت خرم استادهمايون ساختههاي از كودكي از -
آشنايي.شدم بزرگ ايشان هاي ملودي با نحوي به و ميكردم استفاده ايشان آثار از كنسرتها
تنظيم را ايشان "ده طاقتم" قطعه كه شد شروع (1372) باغ به باغ زمان از خرم استاد با من
كه فرمودند كار مورد در ارزندهاي و جامع بسيار مطالب تشويق ، بر علاوه ايشان.بودم كرده
و دادم قرار نظر مد كردهام اجرا كه ايشان ديگر كارهاي و اينكار در توانستم كه آنجا تا
و ايشان به عشق و بنده زياد جسارت شايد.باشد گرفته قرار ايشان تاييد مورد اميدوارم
عنوان به كنسرت اين در حقير بنده انتخاب براي ايشان تمايل باعث آثارشان
خرم همايون مهندس چون استادي با كه است اينجانب افتخار باعث و بود همراهيكنندهشان
.داشتم همنوازي
است؟ كلام بدون آثارتان چرا *
اركستر و كر گروه براي همه كه شد خواهد منتشر نزديك آينده در كه دارم هم باكلام آثار -
.است شده تنظيم بزرگ
نكردهايد؟ كار خوانندهاي با تاكنون چرا *
اتاق اين از بخورم ، حرص بنوازم ، كنم ، تنظيم بسازم ، بگذارم ، وقت بسياري مدت ندارم دوست -
شنيدهايد؟ را خواننده فلان آهنگ فلان بگويند هم آخرش بدوم ، انتشار مجوز براي اتاق آن به
.دارد وجود خوانندهسالاري ما مملكت در
ميتوان كاري چه مشكل اين حل براي شما نظر به و ميبينيد كجا در را كار اشكال شما*
كرد؟
خوانندگان كه همانطور اگر و هستند مجري يك نوازندگان مانند خوانندگان من نظر به -
و نبينيم را خوانندگان تصوير فقط و مطرحشوند كنارشان در هم نوازندگان ميشوند ، مطرح
و شد خواهد حل مشكلات تمام شود ، رفتار خوانندگان مانند هم آهنگسازان و نوازندگان با
پري" اگر..بخوانند كه نيست چيزي نشود ، ساخته وآهنگ شعر اگر بدانند بايد خوانندگان
خوب خواننده خوششان صداي و تواناييها آن با قوامي استاد جاي به را خرم همايون "كجايي
شخصي خوش صداي با و است جاودان آهنگ يك ملودي ؟ بود "كجايي پري" باز ميخواند ، ديگري
درست تحرير و نخواند فالش بخواند ، درست كه خوانندهاي هر.شود جاودانهتر ميتواند
وسعت صدايش و باشد داشته خوشي صداي وجنس بكند رعايت را خوانندگي اصول و باشد داشته
.است خوبي خواننده باشد داشته مطالب بيان براي كافي
ساخته اگر كه گفتيد و كرديد ياد مجري يك بهعنوان فقط نوازندگان و خوانندگان از شما *
ميشود ، ساخته آنچه اگر كه ميكنم سوال شما از من حالا.بخوانند كه نيست چيزي نشود ،
است؟ حامل خطوط روي بر نت چند جز چيزي شده ، ساخته اثر نشود ، آيا خوانده يا و نواخته
منزل نيايد ، سقف زيبا بسيار ديواركشي و قوي بسيار زيرسازي با طبقه يك ساختمان روي اگر -
كار مجري بهعنوان اركستر يك در ضرب نوازنده يك مانند خوانندگان طرفي از و نيست درست
آن و دارد وجود فرقي يك فقط و هستند نوازندگان مثل خوانندگان رفيقي قول به...هستند
جاها بعضي خوانندگان ولي مينوازند قطعه تمام در نوازندگان اينكه جز نيست چيزي
.ميخوانند
گاهي حتيكميت نه و است كيفيت است ، مهم موسيقي در آنچه من عقيده به احتشامي ، آقاي *
در كنسرت ساعته چند مدت طول در سازش با نوازندهاي بزرگ ، اركستري در كه ميشود ديده
همان كه ميبينيم و بنوازد را سياه نتي تنها خاص ، ميزاني در تا ميايستد منتظر گوشهاي
حرف هم باز اينوصف با.ترتيب همين به هم خواننده ;دارد اجرا كل در تاثيري چه نت يك
ميدانيد؟ استناد قابل را رفيقتان
و باشد درست بايد مطالب كل صدادهي و كار نواختن نوع كار ، ضبط نوع ;چيزهاست خيلي كيفيت -
است ، تكميل هم خواننده بدون اركستر صداي ولي هستند ، اركستر زيباي صداي يك مكمل خوانندگان
خود ساختن ، كسي برايصداي و ميشود درست خواننده با كه ندارد كاملي حسي بيان فقط
.دارد جداگانه جوابي
.كرد نخواهيد كار خوانندهاي با شما پس *
.ببرند لذت مردم و بخواند تا ساخت خواهم خاصي شخص براي صددرصد -
دارند؟ اين غيراز هدفي آهنگسازان ساير مگر*
.شوند مطرح سطح يك در خواننده و آهنگساز و نوازنده تا كرد خواهم رفتار طوري من ولي نه ، -
را خوانده كس فلان و كرده تنظيم كس فلان و ساخته كس فلان كه را آهنگي فلان بگويند
شنيدهايد؟
پاپ اين به راجع كمي.هستيم پاپ عنوان كنسرتهابا و كاستها بسياري عرضه شاهد است مدتي *
.بگوئيد
زمزمه همه كه موسيقياي من نظر به و شده گرفته مردمي يعني پاپيولر لغت از پاپ موسيقي -
همه و ميشود همهگير كه...و مبارك تولدت مثل مباركباد ، مثل گلپريجون ، مثل كنند مي
.است پاپ و مردمي موسيقي ميشود ، پخش وهمهجا ميبرند لذت آن از
.ميدانيد موسيقي در جريان يك كه سبك ، يك نه را پاپ شما پس *
طرز با و ميگذارند پركاشن مولانا و سعدي و حافظ اشعار روي بينيم مي.نه كه جريان -
.نميباشد صحيح موسيقي و شعر تلفيق و ادبي ارزش نظر از طوريكه ميخوانند ، ناصحيحي
لذت آن از مردم و شود ارائه عوامپسند و سادگي نهايت با مطلبي اگر.نيست درست اينها
.كرد حفظ بايد را حرمتها فقط.ندارد عيبي هيچ و زيباست بسيار ببرند
نيست؟ كلاسيك سازي پيانو ، مگر مينوازيد؟ ايراني پيانو با چرا *
آمريكا در اگر و ;مينواختم افغاني بودم ، افغاني اگر ;مينواختم هندي بودم ، هندي اگر -
براي منطقهاي هر بومي موسيقي.ميبردم لذت راك و بلوز آهنگهاي از شايد ميكردم زندگي
موسيقي ميبايست باشيد كه جايي هر اهل پيانو ، ساز گرفتن ياد براي..است محترم خودش
كه همانگونهاست پيانو درآوردن بهصدا نحوه و انگشتگذاري چون.بگيريد ياد را كلاسيك
اين تواناييهاي و ميشود اجرا ساز اين با غيره و مدرن و رمانتيك و كلاسيك موسيقي در
با ميشود.است بيشتر خيلي است (تكصدايي) اونيسون اصولا كه ما ايران موسيقي براي ساز
فرا را ساز اين تكنيك هرچقدر و است توانمندتر كه اجراكرد ايرانياي موسيقي پيانو
محلي و نوازي بومي براي ميتوانيم (بينالمللي و كلاسيك موسيقي اتودهاي با) بگيريم
اينكه دليل و بكنيم بهتري استفاده مينوازيم ، ايراني و هستيم ايراني ما كه نوازي ،
هواي و حال با كس هر كه است اين دارد وجود ايراني پيانوي نوازندگي در مختلفي لهجههاي
كلي بهطور و ندارد وجود باشد مكتوب كه خاصي مكتب و مينوازد ايراني ساز اين با خودش
از خيلي و دارد فراواني غلطهاي شده ، نوشته اگر و نوشتهنشده ايراني پيانوي تكنيك
اين در مانعي و جامع مطلب يا رسالهاي چون.ندارند قبول را ايرانينوازي كلاسيككارها ،
.نيست ايران مال پيانو چون آورد ، بهوجود نميشود و ندارد وجود كار
پيشنهادي چه هستند ، موسيقي عرصه به ورود علاقهمند كه جواناني براي شما احتشامي ، آقاي *
بمانند؟ مصون دارد ، وجود راه اين در كه بسياري خطرهاي گزند از تا داريد
ياد.باشند داشته موسيقيشان معلم انتخاب براي موجهي و درست راهنماي بايد جوانان -
است دنيايي...ميدهد عذابم "جلسه ده در تمبك تعليم" واژه.نيست تضميني موسيقي گرفتن
بلد چيز هيچ كه فهميدهام تازه...و كار و حرفهاي نوازندگي سال از19 پس و بيانتها
موسيقي اين است بزرگي دنياي چه كه فهميد و گرفت ياد جديد مطلب روز هر بايد...نيستم
.غريب و عجيب
پژمان آرش:گفتوگو
آذري پاپ موسيقي
وحدت تالار در آراز گروه موسيقي كنسرت اجراي به نگاهي
اختري يدالله
برنامه اجراي به وحدت تالار در مردادماه و 16 روزهاي 14 ، 15 در آراز ، موسيقي گروه
كه دارد عهده بر شهرياري رحيم را گروه اين اصلي خواننده و آهنگسازي و سرپرستي.پرداخت
كمنظير استقبال كه اجرا اين در.بود او عهده بر گروه اين در هم گارمون نوازندگي
در كنسرت كه گرفت صورت حالي در استقبال اين) داشت همراه به را موسيقي علاقهمندان
اپراي ابتدا.پرداخت برنامه اجراي به بخش دو در آراز گروه ،(شد برگزار هفته وسط روزهاي
منيم" تصنيفهاي شهرياري رحيم سپس شد ، نواخته زيبايي به و مهارت با گروه توسط كوراوغلي
اخروي رحيم و اكبرپور حبيب نيز وي از پس و خواند شور دستگاه در را تصنيف دو و "خالقيم
.خواندند شور و سهگاه دستگاه در را تصانيفي
سهگاه ، شيراز ، بيات در قطعاتي و تصانيف بود ، نخست بخش از طولانيتر اندكي كه دوم بخش در
;كردند همراهي اجرا در را خوانندگان نيز گروه و خوانده تن سه همين توسط...و لري شهناز
حدود) است برخوردار كاملتري تركيب از موسيقي موجود گروههاي با مقايسه در كه آراز گروه
معرض به را امروزين موسيقي و آذري سنتي موسيقي از تركيبي (كر خواننده و 4 نوازنده 12
.نهادهاند علاقهمندان تماشاي
جمهوري در موسيقي نوع اين از كه فعاليتهايي با آن همقراني و آذري موسيقي پيشينه
تا شد سبب دوسو ، نوازندگان و هنرمندان ميان تبادلات و ميگرفت صورت شوروي آذربايجان
و اروپايي حرفهاي موسيقي با سازها وارتباط نتي سيستم در گرفتن قرار با آذري موسيقي
آذري موسيقي تكامل و پيشرفت به سمفونيك اركستر در سازها اين موفقيتآميز درخشش نهايت در
و شد آغاز ميلادي نوزدهم قرن از آذري موسيقي موسيقايي حيات واقع در.رساند مدد
خود موسيقي از جامعه نيازهاي با متناسب و دقيق تلفيقي توانستند آن هنرمندان و نوازندگان
عاشيقها ، نواختن و خواندن در آن از تبلوري كه آذري موسيقي مهمتر ويژگي.دهند ارائه
عاشيقها حضور ميتوان مردمي مجموعه كمتر در.است آن بودن مردمي كرده ، پيدا ظهور و بروز
نوازندگان و خوانندگان مستقيم و رودررو ارتباط و امر همين نكرد ، مشاهده سازهايشان با را
را خود مخاطبان نيازهاي و بازخوردها آذري موسيقي هنرمندان تا شده سبب مخاطبان و مردم با
ساخت با متناسب تحولاتي تغييرو نيازها ، همان براساس و كنند دريافت مستقيم و سريع بسيار
را خود فعاليت سال 1376 از كه آذربايجان آراز موسيقي گروه.كنند خودايجاد سنتي موسيقي
دخالت و سنتي موسيقي از مناسب درك با گروه اين بود ، حركات همين از نمونهاي كرد ، آغاز
آذري موسيقي در را تازهاي رنگآميزي توانسته آن ، در مردمي و پاپ موسيقي از عناصري دادن
سازهايي از استفاده.كرد ياد آذري مردمي يا "پاپ" موسيقي به ميتوان آن از كه كند ايجاد
چون سنتي سازهاي كنار در آنها نشاندن و تيمپو ، و پيانو سايزر ، سينتي كلارينت ، چون
ساز كه تحولي سير شايداست ابتكارات اين از نمونهاي...و تار قوپوز ، كمانچه ، ناغارا ،
به چشمداشت و سنت مناسب تلفيق از نمونه بهترين بتوان را كرد طي آذري موسيقي در گارمون
موسيقي پيشينه در كه ميدانند دارند ، آشنايي گارمون ساز با كه آنهايي.كرد تلقي نوآوري
اين اما ندارد ، و نداشته وجود ويژگيهايي چنين با گارمون نام به سازي آذري كلاسيك و سنتي
توانسته آذريها روحيه با مناسبش هماهنگي نيز و خود خاص (صدادهي) سونوريته دليل به ساز
غربي سازي آنكه عليرغم ويلن ، مثل سازي چنانكه كند ، هماهنگ ساخت اين با را خود سرعت به
موسيقي با آميخته و عجين را خود توانسته ايراني موسيقي با آن همسنخي دليل به است ،
مينوازد ، هم گارمون خواندن ، بر علاوه كه شهرياري رحيم اينكه توجه جالب.دهد نشان ايراني
از شهرياري.ميزند و ميخواند همزمان صحنه در گارمون ساز با كه است فردي نخستين خود
صدايش زنگ و موسيقايي حس و است برخوردار متناسب فرودي و اوج و مناسب حجمي با پخته صداي
كند ، تكيه آذري نغمههاي بر آنكه از بيش وي ملوديك ذهن امااست وي به منحصر و ويژه نيز
ريتميك نمونههاي كه است ايراني پاپ موسيقي ملوديهاي و نغمهها و نواها برخي دنبال به
.ميشد خوانده و ساخته انقلاب از پيش آن
شود ، اضافه گروه اجراي به روز يك تا شد سبب كنسرت ، اين از علاقهمندان استقبال حال هر در
سنتي موسيقي خلاف بر و دارد را خود خاص هواداران آذري موسيقي كه داده نشان امر همين كه
را مخاطبان سنتها ، حفظ ضمن توانسته موسيقايي گونه اين ايراني ، اركستري و كلاسيك حتي و
.بكشاند خود دنبال به تحولات با نيز
برنميآيد خواب از من بخت كه فغان
ايران در موسيقايي پژوهش بر حاشيهاي
مختاباد سيدابوالحسن
najva@yahoo.com_a
گردآوري در اميني علامه كه كاري درباره احمد آل جلال مرحوم كه خواندم كجا در نميدانم
صورت دولتي يا رسمي نهادي را مجموعه اين اگر":بود دادند ، گفته انجام "الغدير" مجموعه
.(مضمون به نقل) "ميشد خبردار كار اين انتشار و چاپ از دنيا اكنون بود داده
از پيش وحتي گذشته دهه دو يكي ، در كه انداخت پژوهشهايي ياد به مرا بياختيار گفته اين
فوزيه" باكارهايخانم گفت ميتوان نوعي به كه پژوهشهايي.شد انجام موسيقي حيطه در آن
كه داشت اختيار در را فرصت اين محقق بانوي گرفت ، البتهاين خود به جديتري صورت"مجد
برد ، پيش به (انقلاب از پيش) وقت سيماي و صدا پشتيباني و مساعدت با را پژوهشهايش از برخي
و شده حبس كنوني سيماي صداو در همچنان چرا وي پژوهشهاي حاصل كه نيست مشخص چه اگر
بالاتفاق گرفتند ، را دنبالهكار مجد خانم از پس كه پژوهشگراني امانمييابد انتشار
پيش به و تقبل را كار كه ننهاد پيش پا ارگاني و نهاد هيچ و كردند هزينه مبارك كيسه از
ميخواهم ، عذر كلمه اين از استفاده بابت از) پررويي حتي و سماجت دقيقتر تعبير به براند ،
چهرههايي (باشد معنايي چنين رساناي بتواند كه نكردم پيدا را جايگزيني كلمه هيچ اما
كردن مجاب براي آنان طولاني جدلهاي و بحث و اشرفي نصر جهانگير و درويشي محمدرضا چون
حد در هم آن يابد ، كه اختصاص كار اين به بودجهاي و سرمايه كه ميشد سبب وقت ، مديران
در آن مجلد نخستين كه"ايران سازهاي دايرالمعارف" مجموعه.بود نمير و حقوقيبخور
تقريبا25 رسيد ، حاصل چاپ به(صورت در چه و درمحتوي چه) اعتنا قابل و پاكيزه هيئتي
گردآوري و ايران نواحي دورافتادهترين به سفر سال ساليان و شبانهروزي كار سال تا 30
.است زمين ايران نوازندگان كهنترين معرفي و نواها و نغمهها مهجورترين
داد را مجموعه اين جلد نخستين انتشار خبر تلفني تماسي درويشيدر آقاي گذشته سال وقتي
در ارزشمندي كار چنين اينكه از ببينم ، را اثر تا رفتم منزلش به بعد ، روز ظهر از بعد و
درويشي وقتي اما باليدم ، خود بر تاليفشده ، و تدوين ايراني پژوهشگر يك سوي از و ايران
دروني تاثر تاسفو جز گفت ، كرده تحمل مجموعه اين انتشار بابت كه لطماتي و صدمات از
سفرهاي دليل به درويشي"كبد" كه بگويم اگر نكنيد باور شايد.برنميآمد دستم از كاري
.است شده دچار اختلال به.. و كويري مناطق آب از استفادهاجباري و طولاني
گردآوري براي اشرفي نصر جهانگير.است صادق نيز موسيقي پژوهشگران ديگر درباره وضعيت همين
است ، نگرفته كمك نهادي و موسسه هيچ از ايران ، قاره فلات از موسيقي هزارساعت حدود 12
پايان براي وي كه نميدانند اما داشته ، فراواني مالي تمكن وي كه بگويند برخي شايد
.است فروخته هم را خود مسكوني منزل تازگي به پژوهشهايش ، از يكي رساندن
وي.دارد دو آن اسفانگيزتراز وضعي نيز معاصر موسيقي پژوهشگر ميرعلينقي ، سيدعليرضا
چهار مدت رساند ، تصويب به ارشاد وزارت همين در را خود علمي و كاربردي طرح دو كه آن براي
ميكرد ، تعريف من خودبراي كه بهنحوي و رفته پايين و بالا را وزارتخانه اين پلههاي سال
در و بلاتكليف طرحهايش نهايت در اما شدند ، رفيق و دوست وي با مجموعه اين كارمندان تمامي
كاركنان برخي بيحرمتي حتيگاه و پاگير و دست و پيچيده بوروكراسي وضعيت اين.ماند برزخ
تمامي تقريبا كه است مشكلي پژوهشگران ، و موسيقي اهل و نويسندگان و هنرمندان به جزء
ادارهاي به اگر خود و آشنايند آن با نزديك از!لشكري و كشوري بالاي رده فرهنگي مسئولان
رسد چه تا ميشوند ، دچار مصيبت همين به نشناسند ، را آنها جزء كارمندان كه افتد گذرشان
.است مشخص آنها كهتكليف پژوهشگران و محققان به
بر و ميدهد دست به پژوهشموسيقيايي وضعيت از عيني تصويري مشخص مصداقي نمونههاي اين
.ندارد وجود باشد ، موسيقي پژوهش متولي كه نهادي هنوز كه مينهد تاييد مهر نتيجه اين
ايران ، در موسيقي احياي عنوان تحت و (سال حدود 4) قبل سال چند از تازه كه بودجهاي
باشد ، مشخص هم اگر و ميشود كاري چه صرف كه نيست مشخص شده ، گنجانده كشور بودجه رديف
ارائه عملكردهايشان و هزينهها از گزارشي كه نميدانند موظف را خود مربوطه مسئولان
.است اندازهاي و مقدار پژوهشچه سهم بدانيم تا كنند
"پژوهشموسيقي اتاق" شكلگيري بحث نواحي موسيقي جشنواره سومين با همزمان و قبل سال
يكي در موسيقي خانه پژوهش كميته چه اگر.ماند باقي سخن و حرف همان حد در كه شد مطرح
براي را تصميمات برخي كاغذ ، روي بر حداقل هياتمديره ، اعضاي حضور با و گذشته دوماه
مدار بر موسيقيايي پژوهش همچنان ، و هنوز اما داد ، صورت موسيقيايي پژوهش كردن نظاممند
مشخص و خاص ، سازماندهينهادي و برنامهريزي ونه ميگردد افراد انگيزه و علاقه و عشق
.آمد برخواهد و شده گشوده وقت چه و كجا موسيقي پژوهشگران بخت نيست
|