
ماجراها بقيه و سيا
برگزار سالن در است قرار دولتي نشستي ميدهد نشان شده آويخته كنفرانس سالن سردر بر كه نشاني
آن در پنتاگون و سيا فعاليتهاي اعظم بخش كه شهري است ، شرقي ويرجينياي نورفولك اينجاشود
به _ بوده تلفني مصاحبهاي كه _ اوليه مرحله گذاشتن سر پشت از پس نفر يكصد.است شده متمركز
تعارف آنان به كه قهوهاي و بيسكويت به هيچكس سالن داخل دريافتند راه گزينش دوم دور
.فرورفتهاند سكوت در همه آنان و نميرسد گوش به صدايي.نميزند دست ميشود
جلويي قسمت سكوي به دارد چشم به پنسي عينك
كه خانمي شد ، اشغال صندليها همه دقيقه طيچند
دهيد اجازه":ميدهد ادامه و "ميدهد؟ معنايي چه سري كلمه":ميپرسد گروه از و ميآيد سالن
يك زير من كه چرا است بزرگ تجربهاي خود براي گفتن سخن و اينجا در ايستادن.دهم توضيح من خود
".دارم صورت بر ماسك اكنون من.شدهام مدفون ماسك
پرداخت خيالي نام يك با را خود ماليات و دارد غيرواقعي شغلي عنوان يك اوميگويد درست او
گزينش گروه رئيس او واقع در.ميدهد فريب را خانوادهاش و ميگويد دروغ همسايگانش به ميكند ،
جاسوسان سپردهاند ، گوش او حرفهاي به كه آراستهاي و مرتب جمع اين و است سيا مخفي سرويس
.دارد وجود هم مشكل يك اينجا در اما هستند آينده
در فعاليت داوطلبان تعداد چشمگيري بهطور سيا مدير تنت جورج هم سپتامبر يازدهم از قبل حتي
را خود عوامل تعداد افزايش موارد نادر از يكي سيا حملات ، از پس اما بود داده افزايش را سيا
اقدامات مديريت دايرههاي درصدي تكثر 25 و جاسوسان درصدي افزايش 70 خواستار تنت.كرد آغاز
سيا.دارد برعهده را ضدتروريستي عمليات هدايت مسئوليت كه شد سيا مخفي عمليات دايره در جاسوسي
هزار با 60 قياس در كه داشته دريافت عضويت درخواست مورد هزار يكصد سپتامبر يازدهم از پس
.است تصاعدي رشدي نشانگر بود شده واصل سپتامبر يازدهم از قبل يكسال تمامي در كه درخواستي
تحصيلكردهها و نخبگان فعاليت براي بستري به سيا اينكه از آمريكايي مقامات اكنون اگرچه
يا دوم دهه اواخر در عضويت براي شرايط حائز افراد اكثر اما ميكنند خشنودي ابراز شده تبديل
و دري فارسي ، عربي ، زبانهاي كه جامعه متوسط طبقه از افرادي هستند ، خود زندگي سوم دهه اوايل
تروريستي گروههاي به نفوذ براي ايدهآل كانديداهايي آنان ديگر عبارت به.نميدانند پشتون
اين از كه انتظاراتي تاپاسخگوي است تكاپو در شدت به سيا كه زماني در درست.نيستند اسلامي
اين روي پيش كه جديدي ماموريت اهداف با نيروهايش دادن تطبيق در را خود باشد ميرود ، مجموعه
.ميبيند مواجه بسياري مشكلات با است سازمان
دوم جهاني جنگ از پس كه سازمان اين.است نبوده اصل يك سيا در هيچگاه نژادي قومي ، گستردگي
خدمت به سر بر كنگره با مجموعه اين مديران منازعه عرصه سالها براي گذاشت حيات عرصه به پا
ايالات تابعيت به كه بود زبانهايي اسپانيولي و آمريكا آسياييتبار و آمريكايي اتباع گرفتن
.دارد غيرآمريكايي ريشهاي نفر يك سيا كارمند چهار هر از هم حاضر حال در و بودند درآمده متحده
يافتن آنها وظيفه كه گرفته خدمت به را مشاوراني جديد حقايق اين با رويارويي براي سيا
ضمن و بازميگردد خاورميانه به آنها سبقه و تابعيت كه آمريكاست تبعه دانشگاهي دانشآموختگان
ربلو باب.باشند داشته تسلط هم انگليسي به دارند ، آشنايي خاورميانه در رايج زبانهاي به آنكه
:ميافزايد و "كردهايم تجديدنظر خود استخدام اطلاعيههاي در ما":ميگويد سيا گزينش مدير
كه هرچند "آوريم فراهم سيا در را عربتبار آمريكاييان فعاليت و حضور امكان كردهايم تلاش ما"
دهه اواسط از خاورميانهاي تروريسم اگرچه.است دشوار راه اين آغاز در تازه سيا ميكند اقرار
اخير ماههاي طي تنها سيا استخدام آگهيهاي اما است بوده سيا اصلي اولويتهاي از يكي نود
.است شده مشتمل را هستند خاورميانهايها شبيه ظاهري لحاظ به كه افرادي استخدام
افغانستان عملياتي دايره رياست دهه 1980 در سياكه عملياتي ارشد مديران از يكي ديواين جك
آن از الزاما بازميگردد خاورميانه به او پيشينه كه كسي":گويد مي داشت برعهده سيا در را
كه ميافزايد و "كند نفوذ القاعده داخلي محافل به بتواند كه نيست برخوردار ديدگاهي و تفكر
.شوند گرفته خدمت به است خارجي واقع در خود كه كسي توسط ندارند دوست خارجيها
نهادهاي كاركنان از ديگر بسياري بسان سيا كارمندان سپتامبر ، يازدهم حوادث از پس بلافاصله
آمريكا دانشگاههاي از سيا استخدامكنندگان كه هنگامي.شدند منع مرخصي درخواست طرح از دولتي
مراسم برگزاري از و كنند معرفي آژانس اين به را سيا با همكاري به علاقهمندان خواستند
شرايط خواستند سيا از دانشگاهها مديران كنند احتراز ادبي _ علمي نمايشگاههاي و شغليابي
همكاري به علاقهمندان دانشگاهها در خاصي صندوقهاي ايجاد با كه كنند اعلام را خود نظر مورد
تا 150 بين 50 دانشگاه هر در علاقهمندان تعداد روبلو ادعاي به.داشتند اعلام را خود آمادگي
.شد بالغ همكاري درخواست سههزار به مجموعا كه بود نفر
تقريبا مركزي اطلاعات آژانس شد ملغي مرخصي درخواست و سفر ممنوعيت آنكه از پس ميگويد روبلو
و داد افزايش دانشگاهها در را خود داوطلبان جلب برنامههاي سيا.درآمد تعطيل نيمه حال به
علاقهمندان با مصاحبه صرف بسيار هفتههاي و روزها و يافت گسترش سازمان اين اينترنتي تبليغات
واقع اداري ناحيهاي در كه دفتري شد ، ويرجينيا شمال در سيا گزينش مركزي دفتر در همكاري به
آمريكا تابعيت كه شرايطي حائز افراد براي حتي و ميكند فعاليت ساختگي عنواني با و شده
جلسات اولين.كردند برگزار آمريكا شهروندي حقوق از برخورداري و سوگند اداي جلسات نداشتند
كلاس پنسي عينك زنشد آغاز ژوئيه ماه اواسط در سپتامبر يازدهم از پس سري آموزش يكساله دوره
دروغ يك با بود خواهيد مجبور و ماست شغل ضرورت پوشش":ميگويد او.داد قرار بررسي مورد را
و "گذاشت نخواهيم تنها را شما ما.داريم شما به كمك براي روشهايي ما اما كنيد زندگي
كجا داريد قصد امروز كه گفتهايد خود بستگان و آشنايان دوستان ، به احتمالا شما":ميافزايد
اقدامي اين من نظر از اما...بگوييد آنها به را حقيقت كه نيست بدي ايده اين.برويد
شويد فعاليت به مشغول نهاد اين در باشد قرار اگر كه كنيد فكر موضوع اين به..است مشكلآفرين
ماموريت اولين اين...ببريد بين از را دادهايد پرورش آنها در كه باوري ميتوانيد چطور
".بود خواهد شما واقعي
اقدام اطلاعات و اخبار كسب براي مناسب افراد شناسايي به نسبت چطور":ميپرسد پنسي عينك خانم
روشها به":ميدهد ادامه آموزشيار و دانشگاهها:ميزند فرياد كارآموزان از يكي و "ميكنيد؟
از ديگر يكي و "كنيد برقرار ارتباط ديگران با ميتوانيد آن در كه كنيد فكر مكانهايي و
تفريح ، و سرگرمي مراكز" ميافزايد ، آموزشيار و"اجتماعي مذهبي ، نهادهاي":ميگويد كارآموزان
گوش به الماس گوشوارههاي كه زني كارآموزان بين از ".است خوبي جاي نيز جمعي ورزشهاي مراكز
با باشد قرار اگر.گرفتهايد نظر در خاصي بودجه ما به دادن پوشش براي شما آيا":ميپرسد دارد
پاسخ آموزشيار و ".داريم نياز ممتاز امكانات به كنيم برقرار ارتباط جامعه بالاي طبقات
لازم امكانات ميشود دنبال خاصي هدف اگر.نميكنيم كاغذبازي درگير را خود ما قطعا":ميدهد
".شد خواهد فراهم پيگيري مامور براي نيز
راه آموزش يكساله دوره به انتخاب اوليه مراحل از گذشتن از پس كه كلاس در حاضران چهارم سه
بين مابقي هستند ، خود زندگي دوم دهه پاياني سالهاي در آنها از نيمي.هستند مردان يافتهاند
خدمت ارتش در درصد حدود 30 و داشتهاند آزاد مشاغل درصد تقريبا 70.دارند سال تا 40 30
الكلي ، مشروبات كننده توليد شركت سابق سخنگوي يك حرفهاي ، ورزشكار يك حاضران بين در.كردهاند
يك و ويژه نيروي عضو يك دريايي ، نيروي سابق درجهدار يك با خاورميانهايتبار ، شهروند يك
.ميخورند چشم به دريايي تفنگدار
يكي به درصد تنها 15 ميان اين از كه دارند تسلط خارجي زبان يك به كارآموزان از درصد حدود 40
مهاجران دوم نسل آنها از درصد فقط 10.دارند آشنايي خاورميانه كشورهاي در رايج زبانهاي از
ادعاي به شدهاند سيا جذب كه آنان از بسياري.هستند تبار خاورميانهاي يا آفريقايي آسيايي ،
حوادث صحنه پشت عوامل با شخصي رويارويي به مفرط علاقه و وطنپرستي دليل به كارآموزان خود
.رابرگزيدهاند شغل اين سپتامبر يازدهم
همسرم استثناي به":ميگويد كارآموزان از يكي.كنند دروغپردازي عمر همه براي مجبورند آنان
مخاطرات شغل اين ميگويد آنها به آموزشيار "ندارد اطلاعي من واقعي شغل از هيچكس پدرم و
كار متحده ايالات از خارج در جاسوس عنوان به سال دوازده خود كه آموزشيار اين.دارد هم بسياري
در":ميافزايد و ميكند توصيف دغدغه و نگراني سراسر و كننده خسته را خود شغل است كرده
به كه هستيد كسي شما نكنيد فراموش هرگز.دارد پي در را اعدام حكم جاسوسي كشورها از بسياري
".ميشويد جاسوسي و خيانت مرتكب آمريكا دولت نام
ميآيد كوتاه بيشتر ليبي
كرده اعلام كه ليبي بيانيه از احتياط با سال 1988 در لاكربي بمبگذاري نزديكان و بازماندگان
سرهنگ ديدار از بعد ليبي خارجه وزير شلغم عبدالرحمن.كردند استقبال است ، خسارت جبران به حاضر
.برداشت تصميم اين از پرده انگليس خارجه وزير ابراين مايك و رهبرليبي قذافي
المقراهي عليمحمد معمرقذافيوعبدالباسط
ليبي.كرد توصيف چشمگير گامي را بيانيه اين لاكربي قربانيان بازماندگان سخنگوي سواير جيم
لاكربي فراز بر كه شمارهپرواز 103 به امريكن پان هواپيماي در بمبگذاري مسئوليت تاكنون
گزارش براساس حال اين با.است نگرفته برعهده را گذاشت برجاي كشته و 270 شد منفجر اسكاتلند
از نقل به و (Evening standard) استاندارد ايونينگ روزنامه و Ananova آنانوا اينترنتي پايگاه
.است لاكربي بمبگذاري "كلي مسئوليت" قبول اعلام بررسي حال در ليبي ابراين ، مايك
به منجر است ممكن كه هستند مثبتي نكات خسارت جبران و مسئوليت پذيرش يعني نكته دو اين
ملاقاتش در قذافي.شود سياسي انزواي از شدن خارج و ليبي عليه اقتصادي تحريمهاي شدن برداشته
تروريسم با مبارزه و جمعي كشتار سلاحهاي گسترش از ممانعت براي همكاري از صحبت حتي ابراين با
.است آورده ميان به سخن
قرار بريتانيا جاسوسي سازمانهاي اختيار در بنيادگرايان مورد در مهمي اطلاعات ليبياييها
درست گفت كه چيزهايي همه":گفت شبانگاهي خبر بخش "بيبيسي 2" با مصاحبه در ابراين.دادهاند
كه وعدههايي مورد در ويژه به ميايستد خود حرف پاي هم عمل در كه ديد بايد حالا اما بود
".داد جمعي كشتار سلاحهاي درباره
انگليس خارجه ابراينوزير مايك
.است درآمده تعليق حال به ليبي عليه تحريم لاكربي پرونده با همكاري دليل به حاضر حال در
تحريمهاي دائمي شدن برداشته به قذافي اما نميدانند كافي را "خسارت جبران" غربيها اگرچه
گرفته جدي مهم ، مانع يك عنوان به را "مسئوليت قبول" موضوع هم همين براي.ميانديشد اقتصادي
.است
و آورد ميان به صحبت آمريكا و انگليس با روابط بهبود براي كشورش تمايل از ليبي خارجه وزير
عاديسازي و آمريكا با آشتي از و دهيم توسعه انگليس با را خود دوجانبه روابط بايد ما":گفت
".كنيم استقبال گرمي به روابط
پايتخت) طرابلس كه خصوص به.هستند خوشبين گام اين به نسبت احتياط با نيز سياسي تحليلگران
و جمعي كشتار سلاحهاي گسترش منع جمله از بينالمللي كنوانسيون بيست امضاي به حاضر (ليبي
به را ليبي آمريكا ، خارجه وزير معاون بالتون جان كه است حالي در اين شدهو شيميايي سلاحهاي
سلاحهاي ساخت توان" ليبي است گفته و كرده متهم "شيميايي سلاحهاي ساخت توانايي بازسازي"
را آن وقت نه ليبي":است گفته ادعا اين انكار ضمن شلغم ".داراست را محدود حجم در ميكروبي
از آفريقا نجات و توسعه و آموزش كشاورزي ، صرف باشد داشته پولي هم اگر.را پولش نه و دارد
".كرد خواهد گرسنگي
- مسئله پذيرش - مانع اين شر از ميخواهند كه گفتهاند فقط ليبي مقامهاي تحليلگران نظر از
موانع موضوع اين كه اين به اعتراف دهه دو اين طي اما نيست ، آن پذيرش معني به اين و شوند خلاص
.ميشود محسوب مهمي گام نيز است آورده بار به ليبي براي را بيشماري ديپلماتيك
به كرد همدردي ابراز آمريكايي قربانيان با و محكوم را سپتامبر يازده حادثه ليبي كه زماني
پذيرش.بدهند نشان واكنش چگونه آن به نميدانستند كه برانگيخت را آمريكاييها تعجب قدري
بگذارد لندن فرودگاه به را خود پاي قذافي سرهنگ اگر كه است معني اين به ليبي سوي از مسئوليت
كه تحليلگران از بسياري.نشود دستگير پرونده اين متهم عنوان به كه ندارد وجود تضميني هيچ
اين با را خود وزير ، سطح در نميبايست و است كرده شتاب انگليس ميگويند نيستند خوشبين چندان
چون.نيست مساعد تحريمها شدن برداشته و روابط بهبود براي شرايط هنوز و ميكرد درگير مسئله
از سادگي به است بعيد و كرده سرمايهگذاري بينالمللي تروريسم در كه است سيسال قذافي معمر
و دارد تفاوت حسين صدام با قذافي ميگويند خوشبين تحليلگران كه حالي در.كند صرفنظر اهدافش
در انگليس خارجه وزير حال اين بابشناسد رسميت به را بينالمللي قوانين است گرفته تصميم
هيچ ليبي به ديگر كه نيست معني اين به ليبي با ما روابط گسترش":بود گفته مصاحبه همان
لاينحل كه دارد وجود بحثهايي ليبي خارجي سياست و بشر حقوق مسائل مورد در هنوز.نيست انتقادي
قانونگريز ياغي كشور يك ديگر كه ميدارد بر گام سمتي به ليبي اينها همه با.است مانده
".غربيهاست با روابط گسترش و بهبود حال در و نميشود محسوب
ليبي معمرقذافيرهبر
و لاكربي پرونده در همكاري براي ليبي ترغيب در را مهمي بسيار نقش كه ماندلا نلسون گذشته ماه
در _ داشت اقتصادي تحريم موقت شدن برداشته تاثير خود نوبه به كه - كرد بازي مظنونين تحويل
المقراهي.كرد ديدن بريتانيا گلاسگو بارليني زندان در المقراهي عليمحمد عبدالباسط از زندان
زندان در سال بيست كم دست و شد محكوم ابد زندان به و شده شناخته گناهكار لاكربي دادگاه در
يك زندان به المقراهي انتقال بر مبني ماندلا نلسون درخواست با بريتانيا دولت.ماند خواهد
به اگر كه بود كرده استدلال گونه اين درخواست اين براي ماندلا.كرد مخالفت مسلمان كشور
.بروند او ديدن به ميتوانند بهتر خانوادهاش شود منتقل مصر يا و تونس مراكش ، در زنداني
.كردهبود ترديد ابراز كافي ادله ارائه و دادگاه اين بودن منصفانه به ماندلا
يكي كوهن تئودور پدر كوهن دانيلشد مواجه غربيها شديد واكنش با المقراهي از ماندلا ديدار
آن در ;رساند چاپ به ژوئيه هشت در تايمز واشنگتن در مقالهاي لاكربي بمبگذاري قربانيان از
اين داد نشان المقراهي با ماندلا نلسون ديدار به ميتوان كه واكنشي ملايمترين:بود نوشته
.است مانده وفادار دوستانش به ماندلا شود گفته كه است
را سختي دوران آن ، در زندانيان كه است ويكتوريا دوران نوزدهمي قرن بناي يك برليني
است زنداني شده معروف "قذافي كافه" به كه _ خصوصي آپارتمان يك در المقراهي اما ميگذرانند
به زندان اين در المقراهي.دارد كوچك آشپزخانه يك و ورزش اتاق دوش ، اتاقنشيمن ، كه آپارتماني
زندان اين بر ملل سازمان.دارد دسترسي _ عربي تلويزيونهاي جمله از _ ماهوارهاي تلويزيون
واقع در و است كرده فراهم را گلاسگو در المقراهي خانواده زندگي امكان قذافي.ميكند نظارت
.ميشود خرج دلار صدهزار سالانه وي براي ميشود محسوب اسكاتلند زنداني گرانترين
كه داشت اعتقاد اين به ماندلا.است برده سوال زير را ماندلا نلسون ادعاي كوهن دانيل
اين به را ماندلا است "امريكن 103 پان" كتاب صاحب كه كوهن.ميشود "روحي مجازات" المقراهي
ليبي عليه اقتصادي تحريم تعليق باعث و كرده ايجاد مصونيت حكومتش و قذافي براي كه ميكند متهم
.كردهاست رفتار "سياسي زنداني" يك حد در است جمعي كشتار عامل كه كسي با اكنون استو شده
حادثه بازماندگان و نزديكان از يكي ديدن به حتي ماندلا چرا كه بود شاكي ايننيز از كوهن
.ندادهاست پاسخ نشست يك تشكيل بر مبني آنان درخواست به و نرفته لاكربي
(دلار ميليون ده كشته هر ازاء به) قربانيان خانوادههاي خريد با ليبي كه است شده مدعي كوهن
از بايكوت و خارجي سرمايهگذاري عدم تحريم ، از ناشي اقتصادي بحرانهاي از را خود دارد قصد
.دهد نجات غربيها سوي
متفكر نگاه
"جنگ" طريق از "گفتوگو"
پاياني بخش
حامدابوزيد نصر
عسگري محمدعلي:ترجمه
اين درباره شما نظر.كند تجاوز آنها از نبايد روشنفكر يا متفكر يك كه دارد وجود قرمزي خطوط&
چيست؟ قرمز خطوط

پائينترين كه هست قرمزي خطوط بله كنيم ، تصور شكل اين به را جامعه يك اداره امكان ما اگر
با زيرا.دارند انعطاف و نميكنند ايجاد تفرقه خطوط اين.ميشود محسوب اجتماعي وفاق يك سطح
حداقل يك جامعهاي هيچ در.كرد مشخص را حداكثرها و حداقلها اين بايد جامعه يك حيات تداوم
سياسي قدرت طريق از سركوبگر جامعه يك در كه دارد وجود نيز قرمزي خطوط اما.ندارد وجود ثابت
خطوط و شده يكپارچه قدرت دو اين يا.ميرسانند كمك همديگر به دو هر و ميشود وضع غيرسياسي و
قرمز خطوط اين كه است اين نوآور يك يا روشنفكر يك وظيفه من اعتقاد به.ميكنند وضع را قرمزي
ضداشغالگري بر مبارزه يا ملي آزادي چون مباحثي البتهكنيم باطل را اينها بايد ما.بشكند را
.برميگردد ما درك به باشد اگر هم اختلافيندارد وجود اختلافي آنها سر بر كه است مسائلي
خطوط مسئله.است حساس بسيار مسئله اين.كنيم مبارزه استعمار با بايد چگونه اينكه به يعني
از عبور روشنفكر يك وظيفه كه ميكنم تكرار دوباره من و ديگر مختلف مسائل براي است خطري قرمز
نامريي خطوطي تكفير و پذيرش بين فاصله در.باشد قابلپذيرش بايد شكستن اين اما.است آنها
.ميرسد جنون مرحله تا و دارد تفاوت ديگر نويسنده به نسبت نويسندهاي هر براي كه دارد وجود
.بگذاريم آزاد را جنون اين بايد.بشنويم و بپذيريم هم را جنون اين بايد ما حتي - هنري جنون يك
.است دشواري بسيار بسيار مسئله اين و ميشود تاسيس عقل گاه كه است جنون وسيله به چون
و شده راكد حاضر حال در اسلامي تمدن كه است معتقد سوري پژوهشگر و متفكر برقاوي احمد &
درست اين شما نظر به آيا.شود گفتوگو وارد ديگر تمدنهاي با يا باشد تاثيرگذار نميتواند
هستيد؟ موافق نظر اين با شما حد چه تا و است
اين با البته من.دارد وجود اختلافنظر برقاوي و من بين فرهنگ و تمدن يعني مسئله اين درباره
من نظر به چون.ميگذارم را فرهنگ كلمه جايش به و برداشته آن از را تمدن كلمه ولي موافقم سخن
يا اسلامي؟ عربي يا بود؟ عربي داشتيم ما كه تمدني آيا.است مبهم همچنان اسلامي تمدن كلمه
در هم اعراب بلكه.ندارد تعلق اعراب به ميناميم اسلامي يا عربي ما كه را تمدني غربي؟ اسلامي
در كه ميكنيم زندگي بشري تمدني سايه در ما حاضر حال در.داشتند مشاركت آن از قسمتهايي ساخت
انطباق قابل عربي فرهنگ بر ميگويد برقاوي دكتر را آنچه ميخورد چشم به مختلف فرهنگهاي آن
است ناتوان نيز خود با گفتوگوي از حتي كه ديگري با گفتوگو به قادر تنها نه فرهنگ اين.است
طبعا نيستي خود با گفتوگو به قادر تو وقتي نتيجه در.باشد ميتواند خطرناكتري مسئله اين و
تفاوتشان درجات با نوآوران و روشنفكران تلاش تمام.كني گفتوگو ديگر فرهنگهاي با نميتواني
و شود احيا دوباره بتواند تا بردارند اسلامي و عربي فرهنگ روي از را پوسته اين كه است اين در
.كند بشريايفا تمدن اين در را نقشي
آيا چيست؟ باره اين در ابوزيد نظر.ميشود صحبت تمدنها جنگ يا گفتوگو درباره بسيار &
جنگ؟ يا است گفتوگو
كه دارد وجود منافعي جنگ در.است نظامي و سياسي جنگ هم و گفتوگو هم يعني.هم با دو هر
شكل گفتوگو كه است جنگ اين ميان در امادارد وجود جنگ پس.گرفت ناديده را آنها نميتوان
.ميدهيم پاسخ هانتينگتون و فوكوياما كتابهاي به هم ما و ميزند حرف ما درباره غربميگيرد
صليبي جنگهاي.ميگيرد صورت جنگ طريق از گفتوگو من اعتقاد به و گفتوگو چيست؟ اين
صورت گفتوگوها جنگ ، اين درون درانجاميد طول به قرنها كه است درگيري يك نمونه بزرگترين
شكست غرب و شده پيروز مسلمانان و اعراب كه ميبينيم بنگريم صليبي جنگهاي نتايج به اگر.گرفت
تامل تاريخ در ما اگر.بود اسلامي كشورهاي ركود و غرب رنسانس پيامدش تمدني سطح در اما.خورد
در را مسئله اين ما.يافتهاست تحقق جنگها طريق از آنها كثرت و گفتوگوها كه ميبينيم كنيم
.ميبريم سر به اقتصادي و اجتماعي و سياسي جدال حالت يك در ما طبعا.ميدهيم قرار دوگانگي يك
به يا ميگيرد خود به متفاوتي اشكال و ميشود انجام گفتوگو ابزارهاي خلال از همه اينها اما
بدون فرهنگها بين گفتوگو...ميكند پيدا نمود تظاهرات يا بيانيهها و واكنشها صورت
درگيري و جنگ دهيم قرار آن تعاملي معناي در را گفتوگو اگر.ميگيرد صورت شركتكنندگان اراده
.شد خواهد شامل هم را گفتوگو طبعا و داشت خواهد تعاملي حالتي هم
الزمان:منبع
سياستمدار نگاه
چگونه اما است بهتر صدام بدون
كلينتون ملي امنيت مشاور برگر ، ساموئل
عبادتي عليرضا:ترجمه
آمريكا براي بالقوه تهديد و خاورميانه حساس منطقه ثبات خود ، ملت براي تهديدي حسين صدام
سلاحهاي گسترش قصد.است كرده حمله فارس خليج حوزه در خود همسايگان به اوميشود محسوب
نشدني رام خصومت و بينالمللي جوامع تحقير.است كرده آشكار را آن از استفاده نيت و كشتارجمعي
كه است ريسكي هستهاي سلاحهاي به مجهز صدام.است رسانده اثبات به را آمريكا مقابل در
رژيم تغيير الزامي هدف كه برسيم نتيجه اين به اينكه اما.گذشت آن كنار از سادگي به نميتوان
راه سر بر موجود چالشهاي گرفتن دستكم.بحثها آخر نه گفتوگوست و بحث اول تازه است عراق در
.است سري سخت از ميشود ناشي آن از كه تهديدهايي كوچكبيني و صدام سرنگوني
كاري چنين.بگيرند دست به را حكومت تا كنيم پشتيباني صدام اطرافيان از كه است اين رويكرد يك
را احتمالات از بعضي بينالمللي تلاشهاي افزايش با ميتواند واشنگتن گرچهاست دشوار بسيار
كه سازد روشن دقت به و كند تضعيف شدت به را حسين صدام مشروعيت ببخشد ، قوت
.دارد انتظاري چه عراق جديددر حكومت از دنيا
را آنان عراقي معارضان تجهيز با و كند پياده افغانستان به شبيه مدلي كه است اين ديگر رويكرد
نظاميان از محدودي عده حضور با را لازم پوشش آمريكا ارتش آنكه ضمن دارد گسيل بغداد به
در شمال متحد جبهه با مقايسه قابل اصلا عراقي معارضين متاسفانه اما.ميكند فراهم آمريكايي
عكس ويژه به.كرد باز حساب آنان روي بتوان كه هستند آن از ضعيفتر بسيار و نيستند افغانستان
سازمان و قويتر مراتب به حسين صدام فرمان تحت عراقي مسلح نيروهاي يعني است صادق هم مطلب
در نظامي عمليات ضعيف طراحي نماد) خوكها خليج تجربه نبايد آمريكا.هستند طالبان از يافتهتر
در را (داد باد بر كوبا رهبر كاسترو شكست در توانايي عدم خاطر به را آمريكا حيثيت كه آمريكا
پرهيز شود ، تبديل معارضين امدادي يگان به آمريكا ارتش اينكه از بايد و.كند تكرار فارس خليج
تعاريف بايد اما.است عراق به آمريكا حمله ميماند باقي كه گزينهاي تنها ترتيب اين بهكند
روشن را تعاريف و اهداف صدام رژيم حذفشود پرهيز كليگويي از.باشد روشن كاملا اهداف و
.نميكند بيان
و آبرو و آمريكا كلي امنيت به كه شود اتخاذ راههايي بايد صدام سرنگوني به دستيابي براي
دو اين و گرداند باز منطقه به را ثبات بايد راهكاري چنين آنكه ضمن نشود ، وارد لطمه حيثيتش
.شود لحاظ بايد كه است ملاحظاتي حداقل
پيچيدهتر را مشكلاتشان آنكه نه آورد در انزوا از منطقه در را ما دوستان بايد استراتژي چنين
و شود ، تمام القاعده عليه جنگ در بينالمللي حمايتهاي رفتن دست از قيمت به نبايد.كند
شر از شدن خلاص.آورد وارد لطمه آمريكا با خاورميانه منطقه كشورهاي دوستي در ثبات به نبايد
حالي در هم آن مثال عنوان به باشد دستاوردها اندازه از بيش تلفات و لطمات قيمت به اگر صدام
نخواهد بر در چنداني فايده است آماده و حاضر هستهاي سلاحهاي به مسلح پاكستان مثل كشوري كه
قدري به بايد.نميشود خلاصه صدامحسين سرنگوني به فقط عراق رژيم تغيير همين براي.داشت
نگيرد ، قرار احساسات انتخابات ، جمله از مدت كوتاه مسائل تاثير تحت آن طرح كه شود طراحي دقيق
در ويژه به عراق تواناييهاي دقيق ارزيابي اساس بر و رود پيش شده تعيين قبل از برنامه طبق بر
.باشد هستهاي سلاحهاي زمينه
.شود غافل خاورميانه بحران حل براي تلاش و دقيق پيگيري از نبايد متحده ايالات اول وهله در
كشورهاي حمايت نكند پيدا بهبود فلسطين مردم وضع و يابد ادامه فلسطين در خشونت كه صورتي در
عليه آمريكا حمله صورت در و.بود خواهد اندك بسيار عراق به آمريكا حمله از خاورميانه حوزه
.بود خواهد بدتر هست آنچه از اسرائيل و اعراب و اعراب با متحده ايالات وخامت روبه رابطه عراق
و ادله با را اعمالش بودن قانوني و مشروع كه دارد نياز استراتژي يك به آمريكا دوم ، درجه در
نظير ائتلافي به آمريكا كه نيست معني اين به لزوما اين و كند اثبات روشن استدلال با و اسناد
به دست جانبه يك صورت به افغانستان در آمريكا اساسا.دارد نياز سال 1991 در فارس خليج جنگ
.كرد استنباط مشروع را سپتامبر يازده تحريكآميز اقدام به آمريكا واكنشهاي هم دنيا برد ، يورش
اگر.است جدي تهديد يك عراق كه نرسيدهاند باور اين به هنوز آمريكا متحدين از بسياري
است قادر آمريكا اينكه.سازند متقاعد را دنيا بايد است جدي عراق تهديد مدعياند آمريكاييها
خود خودي به قدرت.است عاقلانه اقدامي چنين كه نيست آن معني به برآيد آن پس از تنهايي به
.نميكند ايجاد مشروعيت
.است مهم و واجب بسيار نيز آمريكا خود مردم ميان در روشنگري و گفتوگو و بحث يك سوم ، درجه در
را عراق در جنگ خطر و كند كور را آمريكاييها نبايد آمريكا نيروهاي تواناييهاي از غرور
به تن درگيري احتمال حتي و است مردافكن و هزينه پر ماموريت يك عراق به حمله مطمئنانبينند
شدن طولاني و صدام سوي از انساني سپر از استفاده شيميايي ، سلاحهاي با حمله شهرها ، در تن
به است نرفته دست از گفتن پاسخ و پرسيدن براي فرصت هنوز.دارد وجود عراق در آمريكا حضور
نياز خود متحدين سوي از كمكهايي چه به آمريكا.پيشروست دشواري بسيار سوالهاي كه ويژه
و پاكستان اردن ، نظر حكومتهايي روي تاثيري چه آمريكا حمله سياسي؟ يا نظامي كمكهاي دارد؟
- شدن موزائيكي و تجزيه و فروپاشي از را صدام از بعد عراق چگونه آمريكا گذاشت؟ خواهد تركيه
- كمكي چه انتظار ميآيد وجود به عراق در كه جديدي حكومت.داد خواهد نجات - بالكان نظير
جنگ از بعد عراق بازسازي خرج كسي چه داشت؟ خواهد متحده ايالات از - نظامي و اقتصادي سياسي ،
دلار ميليارد 50- بازسازي 150 اين كه زد تخمين ميتوان حالا همين از.كرد خواهد تامين را
اما است كردن زندگي براي بهتري جاي حسين صدام بدون جهان كه نيست شك جاي.داشت خواهد هزينه
.شد خواهد دامنگيرمان صدام وجود از بدتر مراتب به وضعيتي ندهيم ، انجام درست را عمليات اين اگر
و خالص و اصيل پيروزي يك.كنيم عمل روشن و شفاف جدي ، خطرها و ريسكها مورد در بايد ما
.دارد هزينهها و ريسكها خطرها ، بودن شفاف به نياز جهان و آمريكا امنيت تامين
آگوست پست 10 واشنگتن:منبع
|