فرارو چالشهاي
;افغانستان به صادرات
چين در بار اين مغزها ، فرار
توسعه به رسيدن سرمايهداريو

فرارو چالشهاي
;افغانستان به صادرات
از كه مربع كيلومتر هزار حدود 650 در مساحتي با كوهستاني است سرزميني افغانستان كشور
كيانگ سين استان با شرقي شمال از پاكستان ، با جنوب و شرق از ، S.I.C كشورهاي با شمال
.دارد اسلامي ايران با كيلومتري مشترك 900 مرز غرب از و چين
درصد حدود 74 و شهرنشين درصد پراكندگي 16 با نفر ميليون حضور 22 از حاكي آمارها آخرين
.است افغانستان عشايردر درصد و 10 روستانشين
اكنون و بوده روبهرو خارجي و داخلي متعدد جنگهاي با گذشته سالهاي در محروم كشور اين
.ميبرد سر به بازسازي مرحله در
دو طي ايران صميمانه پذيرايي همچنين و كشور دو زبان و ديني و فرهنگي اشتراكات به باتوجه
كشور اين بازسازي در مناسبي سهم بتوانيم كه ميرود انتظار افغان پناهجويان از دهه
موضع شفافيت و منطقه در مقتدرانه حضور تثبيت بر علاوه تا باشيم داشته جنگزده
ركود داخلي ، بازار اشباع توليد ، انباشت قبيل از مسائلي به شاياني كمك خيرخواهانه ،
.بكنيم بيكاري معضل همچنين و اقتصادي
.ميباشد فراوان تخصصي بررسيهاي و هماهنگ و جامع موقع ، به اطلاعرساني نيازمند مهم اين
راهكارهاي و فرارو مشكلات به همچنين و افغانستان بازار ارزيابي به شده سعي مقاله اين در
.شود پرداخته مناسب
هدف بازار ارزيابي
حدود 50 رقمي سال 80 در (دوغارون) مرزي بازارچه تنها از ايران صادرات آمار ، براساس -1
شاهد.ميكند تاييد را برابر حدود 10 تا رقمي عيني مشاهدات ولي شده اعلام دلار ميليون
به لازم)ميباشد كشور اين نقاط دورترين در حتي ايراني كالاهاي گسترده حضور ادعا ، اين
به منجر نيز موارد از برخي در.(دارد محسوسي كاهش شرق به غرب از پراكندگي اين است ذكر
تجار نفع به روغن و موكت پلاستيكي ، مصنوعات شكلات ، غذايي ، مواد شويندهها ، بازار انحصار
در حتي بازار در ايراني مطلوب كالاي حضور سابقه نتايج از نيز امر اين كه است شده ايراني
.ميباشد جنگها زمان
در كه ميباشد محصولات انواع از وسيعي طيف شامل ايران صادراتي محصولات تنوع ، نظر از -2
جهاني سازمانهاي همچنين و دولت مردم ، :دارد قرار بازار در تقاضا عمده گروه سه برابر
. ها O.G.N و دولتي
ايراني طرفهاي با معامله به بسيار تمايل كه افغان متعهد و خوشنام بازرگانان حضور -3
.است علت اين مزيد نيز ايراني كالاهاي مناسب ترانزيت مسير و قيمت و كيفيت كه دارند
را چين كفش و ژاپن اتومبيل برقي ، و خانگي لوازم درزمينه اماراتي بازرگانان حضور البته
.گرفت ناديده نميتوان
فرارو چالشهاي
همهجانبه حضور و S.I.C كشورهاي بازسازي درمورد ايران دولت تلخ تجارب به باتوجه -1
فرصتها زودگذربودن واقعيت به كه ميرود آن بيم افغانستان ، بازسازي در اقتصادي قدرتهاي
تخصيص چگونگي به امر بدو در شركتها اكثر توجه طرفي از.نشود كافي توجه افغانستان در
اطلاع هنوز كه ميشود معطوف توكيو كنفرانس در مقرر اسلامي جمهوري دلاري كمك 560ميليون
اين.نيست مشخص آن طرحهاي اولويت و پرداخت منابع و پيمانكاران انتخاب نحوه از دقيقي
شناخت ايران نه و است واقف خود داخلي نيازهاي به افغانستان نه كه دارد وجود نيز واقعيت
.دارد آن از دقيقي
و بازار فرصتهاي و اطلاعات موقع به و هماهنگ انعكاس جهت به فوق موارد به عنايت با
در ايران توانمنديهاي معرفي همچنين و داخل اقتصادي بنگاههاي به افغانستان بازسازي
در بهويژه افغانستان در ايران تجاري نمايندگيهاي وجود لزوم تجاري ، و توليدي بخشهاي
ايراني كالاهاي بارانداز به فيالواقع كه هرات همچنين و تصميمگيري مركز بهعنوان كابل
.مينمايد ضروري شده ، تبديل
ريسكهاي گروه سه به را اجرايي مشكلات ميتوان عمراني و توليدي بخشهاي درخصوص -2
.نمود تقسيم مالي و سياسي و عملياتي
عملياتي ريسكهاي
خطوط توقف خطر متخصص ، نيروي نبود قبيل از بهمواردي عملياتيميتوان ريسكهاي درخصوص
خطوط واسطهاي مواد كمبود و برق آب ، قبيل از توليد مناسب بسترسازي نبود بهدليل توليدي
مشكل و مناسب اسكان محل و كار دفتر قبيل از اجرايي تسهيلات كمبود همچنين و مرتبط توليدي
.است جهادي كاري فعلي شرايط در افغانستان در كار مسوولان ، از نقل بهكرد اشاره ارتباطي
پروژههايي و طرحها اجراي و ارائه قراردادن اولويت در خصوص اين در دولت خطير وظيفه حال
بهعنوان.باشد بيشتر تجاري مزيت داراي كشورمان براي توسعه زيرساخت بهعنوان كه است
مسير در جادهسازي افغانستان ، غربي مناطق در برق تامين پروژههاي اجراي به ميتوان مثال
توليدي واحدهاي امنيت نسبي تامين بهدليل صنعتي شهركهاي ساخت و ايراني كالاهاي حمل
.بسپارد خصوصي بخش به را كار اجراي و بپردازد بسترسازي به دولت كلام خلاصه.كرد اشاره
سياسي ريسكهاي
به ناباوري بارز نشانه خود مليتي چند صلح حافظ نيروهاي حضور كه است اين مساله مهمترين
ايراني تجار بيشتر دلگرمي موجبات منطقه ، در ثبات باگسترش است اميد.است سياسي ثبات
.است توجه قابل تجاري بخشهاي براي نيز ارزي تعديلات تقليل ريسك ديگر سوي از.شود فراهم
كمكهاي به جهتدهي همچنين و فوق مسائل به كمك جهت قوي مالي نهاد يك نيز مورد اين در
بهينهس و صادركنندگان به دولت
.اجتنابناپذيراست آن ازي
.ميباشد صادركنندگان دغدغههاي مهمترين از يكي بازار حفظ هستيم واقف امر اين به همه -3
آشكار افت بعضا يا تقلبي كالاهاي ارسال متاسفانه ايراني كالاهاي موثر حضور عليرغم حال
در.است اهميت داراي كردهاند كسب شهرتي خود براي افغانستان بازار در كه كالاهايي كيفيت
موجب نيز امر اين كه هستيم افغان تجار با كالا صاحبان ناسالم رقابت شاهد موارد از برخي
دامپينگ به دست كشورها برخي كه بازاري در.ميشود ايراني كالاي از آنها كردن صرفهنظر
نگرانكننده بسيار فوق موارد مشاهده زدهاند ، است ايران انحصار در كه كالاهايي عليه
و مشمول به كالاها دقيقتر دستهبندي و كنترل با كه مينمايد ضروري پس.ميباشد
بلندمدت منافع به مقطعي ، سودهاي از كردن صرفنظر همچنين و اجباري استاندارد غيرمشمول
.بينديشيم
ايران از افغانستان صادرات ولي باز كاملا افغانستان به كالا ترانزيت راه حاضر درحال -4
در وضعيت كه است طبيعي.نميباشد قبول قابل ما گمركات در افغان تجار اسناد و است مسدود
صادرات نيازمند خود اقتصادي حيات جهت افغانستان و نميماند باقي شكل اين به افغانستان
دارويي ، گياهان صادرات درخصوص بالفعلي و بالقوه تواناييهاي افغانستان.ميباشد نيز
گرفتن قرار اولويت در به باتوجه نيز خصوص اين در.دارد معدني و دامي محصولات و خشكبار
و ايران طرف از كه طرحهايي در كه ميشود توصيه كرزاي آقاي دولت برنامه در كشاورزي
ثانيا ، و گيرد قرار مدنظرP.D.NU ليست اولويتهاي رعايت اولا ميشود ارائه افغانستان
و صنعت و كشت مجتمع ايجاد سيلو ، و سد احداث مثل زمينه اين در دولت بسترسازي نقش به
تسهيلات ايجاد با ايران دولت خصوص اين در است اميد.شود توجه دام نژاد اصلاح برنامههاي
ايران فني دانش انتقال موجبات مناسب بسترسازي همچنين و گمركات در افغانستان صادرات جهت
.شود زمينه اين در خصوصي بخش رونق و
گسترش موجب افغانستان كشور به همراه هيات و خاتمي آقاي جناب اخير سفر است اميد
.كند فراهم را افغانستان گرفتن قرار توجه كانون و همكاريها
شريعتي علي:تهيهكننده
معادن و صنايع وزارت توسط شده برگزار افغانستان به صادرات آموزشي كنفرانس اولين:منبع
چين در بار اين مغزها ، فرار
فراگير ، راهبرد يك توسعه با كه خواست چين موسسات و دولت از <ديلي اكونوميك> چيني روزنامه
.كنند جلوگيري خصوصي بخش به دولتي بخش متخصص كاركنان جذب و مغزها فرار از
بيشتري خارجي شركتهاي جهاني ، تجارت سازمان به چين پيوستن به باتوجه:افزود روزنامه اين
حرفهاي مشاغل به دستيابي براي را رقابت امر اين كه شدهاند كشور اين بازار وارد
.ميكند دشوارتر
كشمكش و شده تشديد مغزها فرار روند ديگر ، كشورهاي روي به چين درهاي بيشتر شدن گشوده با>
بزرگ ، شهرهاي از برخي در ديگر طرف از.است يافته افزايش حرفهاي نيروهاي يافتن براي
استعدادهاي جلب به موفق دارند چين داخلي شركتهاي با سختي رقابتهاي كه خارجي شركتهاي
شدت به اكنون چين مالي صنايع در ماهر نيروهاي كمبود.<شدهاند چين دانشگاههاي برتر
سمت از چين بانك كاركنان از تن هزار به 4 نزديك گذشته سال سه در نمونه براي.است محسوس
.شدهاند كار به مشغول خارجي مالي موسسات و بانكها در آنان درصد و 62 داده استعفا خود
مشاغل در كه خارجياني و بازگشتهاند كشور به خارج از كه چيني مستعد نيروهاي شمار
.است محسوس كاملا ماهر نيروي كمبود و نيست زياد چندان ميكنند ، كار حرفهاي
شركتهاي و خصوصي بخش به و شده منفك دولتي موسسات از تدريج به حرفهاي مشاغل كاركنان
موضوع ، اين و ميشوند تبديل بينالمللي حرفهاي نيروهاي به واقع در و ميپيوندند خارجي
.ميسازد مواجه متخصص كمبود با را چين دولتي موسسات
و بهتر شغل يافتن براي را مستعد نيروهاي كه است وسايلي ازجمله هم اينترنت شبكه
.ميكند مساعدت شغلي جابهجايي
بگريزند ، چين دولتي بخشهاي مستعد نيروهاي تا ميشود باعث كه مسائلي مهمترين از يكي
.است آنان به پايين حقوق پرداخت
كارگر از بيش برابر كه 330 است ممكن كارمند يك آمريكا ديلي ، در اكونوميك نوشته به
تفاوت چين در اما ميرسد برابر به 300 رقم اين انگلستان در كه كند دريافت حقوق معمولي
.است برابر تنها 20 حرفهاي كارمندان با ساده كارگران حقوق
مهارتهاي توسعه براي مطلوب محيط به نياز همچنين حرفهاي نيروهاي:افزود روزنامه اين
متفاوت بسيار معمولي كارگران درآمد با آنها درآمد كه است طبيعي اين و دارند خود فردي
.باشد
مقررات گروه ، اين فرار از جلوگيري و آنان منافع و حقوق از محافظت براي بايد همچنين دولت
كند وضع تازهاي
توسعه به رسيدن سرمايهداريو
دسوتو هرناندو با گفتوگو
خيرخواهان جعفر:مترجم
راز و ديگر راه كتابهاي نويسنده و اقتصاددان (Hernando de soto) دسوتو هرناندو
حقوق و بازار اقتصاد قهرمان و پرو در دموكراسي و آزادي موسسه مدير اوسرمايهاست <سرمايه
.ميباشد مالكيت
خورد؟ شكست ديگر جاهاي در ولي شد پيروز غرب در سرمايهداري چرا
است مالكيت حقوق همين واقعا كه كردهايم ماكشف و است مالكيت حقوق نظام داراي غرب چون
دارد مالكيت حقوق غرب ديگر بيان به.ميكند تقويت را سرمايهداري نام به ارزشي نظام كه
حقوق كه اين محض به.نيست قانوني اما دارند حقوقي چنين هم توسعه درحال كشورهاي البته
آمد ، خواهد بهوجود رديابي و سوابق ثبت و بايگاني سيستمهاي شود قانوني مالكيت
يك بر كسي هر مالكيت درباره اطلاعات ميتوان راحتي به و ميرسد امضا به قراردادها
كه داشت خواهيد بيشماري اطلاعات مجموعه ناگهان ترتيب اين بهآورد دست به را دارايي
ميكند ، حفظ را اطلاعات اين تمام مالكيت نظام غرب ، درندارند فعلا توسعه درحال كشورهاي
است مايل كسي هرميپردازيد را بدهيهايتان موقع به كه باشيد آبرومندي فرد شما اگر
ارتباط مالكيت حقوق به سوابق و ميشود حفظ سوابقتان در اطلاعات اين پس.باشد گونه اين
سازمان بهصورت سوم جهان كشورهاي در متاسفانه هستندكه مالكيت حقوق اينها همه.مييابد
.ندارد وجود مركزي سيستم يك در يافته
هست؟ سوم جهان در وضعيتي چنين تغيير احتمال آيا
اولي جهان كشوري به توانست و بود سومي جهان كشوري پيش سال در 150 نيز آمريكا البته بلي ،
.است افتاده اتفاق جهان كشورهاي اكثر براي قضيه همين.شود تبديل
برسد؟ اول جهان به تا ميكشد طول مدت چه سومي جهان كشور يك براي
به زيگزاكي راه كه كنيم پيروي غرب فرمول از و نكنيم باره اين در جدي كار هيچ ما اگر
تمام كه زماني تا فلورانس پررونق كاتوليك شهر از.ميبرد زمان سال تا 500 است 300 توسعه
اين ميگوييم <سرمايه راز> كتاب در ما كه آنچه.كشيد طول سال شد 500 پيشرفته ايتاليا
است ضروري آنچه و داديد انجام شما آنچه كه اين محض به دارد ، وجود هم ميانبر راه كه است
قادر بايد آنگاه داشتن ، صرف مالكيت از فراتر مالكيت حقوق اهميت بهويژه.بگيريم ياد را
كار اين <آرتور مك> اشغال زمان در ژاپنيها مثال بهطوربرسيم غرب به سريع خيلي باشيم
.رسيدند املاك مالكيت نظام به فئودالي نظام يك واز كردند را
يافته توسعه كشورهاي نفوذ
توسعه درحال كشورهاي روي
سفر اين در اميدواريد ميكنيد؟ شركت تلويزيوني برنامههاي در و آمديد آمريكا به شما چرا
برسيد؟ چيزي چه به
عمدتا ميآوريم دست به سوم جهان كشورهاي در كاركردن هنگام ما كه فني و مالي حمايتهاي
در حضور.شود فهميده ما پيام كه است مهم پس.ميآيد آمريكا مثل توسعهيافته كشورهاي از
بر كه اين براي سپس و دارد اهميت مالي تامين و حمايت براي نخست وهله در اينجا
دچار واقعي چالشهاي شناخت درمورد آمريكا خارجي سياست.بگذاريم تاثير سياستگزاريها
بر فراواني تاثير كه يافته ، توسعه كشورهاي شويم مطمئن داريم دوست ما.است شده اشتباه
.دارد اهميت جهت اين از اينجا به آمدن پس.كنند درك را واقعي دارند ، مسائل سوم جهان
هستند؟ چه مسائل اين كه است داده تشخيص يافته توسعه دنياي آيا
اين در فرهنگ نقش.است كرده مهم مسائل تشخيص به شروع توسعهيافته دنياي كنم مي فكر من
ميخواهم چون ميكنم سفر پاريس به من.است مهم و دارد وجود فرهنگ.شود روشن بايد ميان
اما.هستم ديگري فرهنگ در كه ميدانم پاريس ، در حضور هنگام.كنم تجربه را جديدي فرهنگ
گروهي ثروت و مردم از عدهاي كننده مستاصل فقر واقعيت بتواند واقعا فرهنگ نميكنم فكر
دهند تشخيص بايد آمريكا مردم.شود گذاشته كنار بايد فرهنگي نگاه ايندهد توضيح را ديگر
توسعهاي سطح به آنها فرهنگي ، ملاحظه بدون و بودند سومي جهان كشور يك زماني نيز آنها كه
كه بفهمانيم مردم به بايد.بكنيم را كار همين بايد ما.داشت اسپانيا زماني كه رسيدند
و ميكنند ايفا يافتگي توسعه و رونق در را اصلي نقش نهادها و قانون مثل نامرئي چيزهاي
كشور و باشد داشته بزرگ ماشينهاي و تراكتور كشوري اگر.نيست آساني كار پيام اين انتقال
اين فهم و انتقال.است ديگر كشور از ثروتمندتر تراكتور ، داراي كشور پس باشد نداشته ديگر
شاهد نهادهايي از و ميكنيد صحبت قانون درباره كه هنگامي اما.است آسان بسيار قضيه
در و برويد جلو و عقب دائما بايد پس دارند ، نامشخصي و مبهم كاملا ماهيت كه ميآوريد
.است مادامالعمري كار يك اين نظرم به.شويد غرق موضوع
بسيار بوده نيافته توسعه كشور زماني هم آمريكا كه اين تصور هستيم نيويورك در كه الان
.است بوده يافته توسعه تاريخ هميشه كه ميآيد طور اين نظر به.است سخت
اما.بودهاند اينجا هميشه ساختمانها اين همه كه ميكند احساس انساناست طور همين
انجام نسل نيم عرض در ميتوان را بزرگي كارهاي.نداشتند وجود قبل سال صد قطعا آنها
بود آمريكا ويليامزبورگپايتخت كه دوراني آن.دارد حقيقت اما است نكردني باور اين.داد
.بودند پيشرفتهتر و بزرگتر شهرها اين كنيد مقايسه قبل سال ليماي 120 يا بامكزيك اگر را
و خوب قوانين هم را رشد اين در اصلي نقش.است آمده دست به اخير صدسال در آمريكا رشد همه
.هستند عهدهدار خوب نهادهاي
سوم جهان مردم زندگي با را هست اينجا در كه مصرفي و ثروت نوع و ميآييد نيويورك به وقتي
ميكنيد؟ پيدا احساسي چه ميكنيد مقايسه
آمريكا مردم از اندكي بسيار تعداد كه است اين پرو در بودن و آمريكا در بودن بين تفاوت
پيش مدتها آمريكا چون.است واضح هم آن علت.دارند توسعه و فقر به علاقه و دلبستگي
مهارت سوم جهان.است زندگي و مرگ بحث سوم جهان در توسعه كه درحالي است كرده پيدا توسعه
در كه است طبيعي پساست نرسيده ثروت و رونق به اما دارد فراوان انساني استعداد و
ميشود مربوط خارجي سياست به توسعه بحث آمريكا در.باشد توسعه اصلي مساله لاتين آمريكاي
برخي يا كنند سرمايهگذاري سوم جهان در ميخواهند كه مليتي چند شركتهاي برخي به و
اقليت اين با ارتباط ما هدف.هستند اقليت در اينها.دارند بينالمللي افكار كه شهروندان
.ميدهند اهميت توسعه به كه است
دهيد انجام سوم جهان در ميكنيد سعي شما آنچه بر توسعهيافته دنياي سياستهاي آيا
ميگذارد؟ تاثير واقعا
كمونيستي كشورهاي و سوم جهان بر زيادي تاثير بيفتد اتفاق توسعهيافته دنياي در آنچه
بر خود نظرات نقطه اعمال براي و هستند ثروتمند توسعهيافته كشورهاي مردم.گذارد مي سابق
در مبارزه توسعه ، براي جنگ.ميشوند سياستها مسير تغيير باعث و ميآورند فشار دولتها
با مستقيمي رابطه بشر حقوق مساله كنند فكر اگر غرب در.است اول جهان و سوم جهان جبهه دو
تاثير سوم جهان مالي منابع بر و بخشيده بينالمللي جنبه را آن ميتوانند دارد تروريسم
منابع چون ميشود گرفته اول جهان در نيز جنگ انداختن راه درمورد تصميمگيري.بگذارند
چشمك نيز دنيا بقيه ميزند ، چشمك اول جهان وقتي پس.ميآيد آنجا از تسليحات براي مالي
تامين غربي منابع از عمدتا هستند مهم بسيار كه كمكرساني موسسات.شديدتر حتي ميزنند
تغيير به اهميتي و داده وعيني فيزيكي جوانب به بيشتري وزن موسسات اين متاسفانه.ميشوند
خيلي ما براي ميافتد اتفاق غرب در آنچه بنابرايننميدهند حقوقي نظامهاي و نهادها
.دارد اهميت
يافتهايد؟ دست پيشرفتهايي به كنيد مي احساس آيا
نشانهها نخستين مطبوعات.داشتهايم زمينه اين در خوبي پيشرفتهاي ميكنم فكر من بلي ،
.هستند
.كرديم گفتوگو واروپايي آمريكايي مجلات با و رفتيم مختلف كشورهاي به اخير ماههاي در
درحال كشورهاي مردم براي فقط نه را خود استدلالهاي كرديم سعي چون.بود خوب عمومي اقبال
براي استدلال كه است مهم بسيار.سازيم درك قابل نيز اول جهان هاي ملت براي بلكه توسعه
.باشد داشته موضوعيت كسي هر
مي آنها.ميدهند گوش ميگويد دسوتو آنچه به دقت با كه اند گفته مكزيكي مقامات تازگي به
.كنند برقرار ارتباط سوم جهان در عالي رهبران با نيز و مصر به خواهند
براي مختلفي دلايل.كنيم گفتوگو سوم جهان در مهم خيلي رهبران با ميكنيم سعي ما
به.است ما مشكلات مشابه بسيار آنها مشكلات كه است اين اصلي دليل اما دارد وجود گفتوگو
جوامع سازماندهي روش و انساني ماهيت با نزديكي ارتباط دهيم مي انجام كه كارهايي نظرم
با و مسلمانان با زيرا كنيم صحبت مصر دولت هيات با بتوانيم كه است مهم ما براي پس.دارد
همان آنها چون است لازم نيز مكزيك مقامات با گفتوگو.كنيم مي صحبت ساله تمدن 6هزار يك
در ميخواهيم ما.ميگويند دارند فيليپينيها نيز و مصريها كه ميگويند را چيزهايي
رايج جا همه در و مشابه ما روي پيش كهمشكلات كنيم گوشزد و شويم حاضر مختلف فرهنگهاي
.هستند
فكر چه شما.مواجهاند بزرگي هاي چالش با حال عين در اما هستند بين خوش مكزيك مقامات
ميكنيد؟
سنتهاي چون باشند مراقب كاملا بايد اما.ميدهند انجام عالي كارهاي آنها معتقدم شخصا
كه است مهم بسيار و هستند خوشنام كاملا آنها.بردند بين از را مكزيك سياست در انحصاري
رو پيش در مشكلي وظيفه و است شده جا جابه فراواني مالي منافعبمانند خوشنام همچنان
.دارند
سوم جهان در فقر هاي ريشه
مثل مسائل نوع اين وارد كه شد چگونه بپردازيم ، خودتان زندگي تاريخچه به اندكي
شديد؟ مالكيت حقوق و فقر سرمايهداري ،
آمدهاي و رفت و اروپا در طولاني اقامتي از پس كه شد آغاز زماني از مسائل اين به من ورود
فقير خيلي پرو والبته لاتين آمريكاي كه دادم تشخيص پرو ، كشور در تولدم محل شهر به مكرر
ميفهميدم بودم بچه كه زماني فقط.نبردم پي مساله اين به كاملا كودكي دوران در.هستند
.هستند من اروپايي دوستان زرنگي و باهوشي همان به دقيقا من پرويي دوستان و اقوام كه
بود اينجا.هستم فقير كشور يك به متعلق عملا من شدم متوجه كه بود سالگي سن 17 در اما
خودم به سپس است فقير پرو چرا است يكسان ظاهر به مهارتها اينكه با پرسيدم خودم از كه
آمريكاييها اروپاييها ، نسبي ثروت علت و نيست آشكار و بديهي كه باشد چيزي يك بايد گفتم
به علاقمند كه بود بعد به جا آن از.دهد مي توضيح سوم جهان ملل برابر در را غرب كلا و
به بايد كردم فكر بگيرم را پاسخم كتابها از توانستم نمي چون.شدم تفاوت علل يافتن
مسائل اين درگير كه بود اينگونهبشوم مردم تودههاي قاطي و بياورم روي مستقيم مشاهده
.شدم مباحث اين وارد و داشتم حيات ادامه براي كافي پسانداز سالگي سن 39 در.شدم
براي پيامي چه.برويم (پرو در)كاجاماركا شهر به ميخواهيم ما و گفتيد مردم توده از شما
داريد؟ آنها
من كه است كتابي رفتهايم ، پرو در كه مكانهايي ساير مثل كاجاماركا ، به دعوت علت
فروش به آن از نسخه هزار حدود 300.است شده پرو تاريخ در كتاب پرفروشترين و نوشتهام
كه زماني در.كند تشريح را فقر دلايل ميكند سعي و است <سرمايه راز> كتاب اسم.است رفته
كه كرديم وارد را ديگري مدل ما برلين ، ديوار سقوط با چون شدهاند ، نااميدي دچار اكثريت ،
.نشد اينطور اما ميآورد بازار اقتصاد و سرمايهداري و ثروت و رونق خود با ميكرديم فكر
بوده غرب در بيشتر اندوزي ثروت منبع سرمايه معتقدم و دارم اعتقاد بازار اقتصاد به من
فراواني كار فقرا ميكنيم ، توليد هم ما كه رسيدم جواب اين به ارقام و اعداد با من.است
و حقوق نظام است مفقود آنچه اما.داريم فراواني كارآفرين انسانهاي مجموعه و ميكنند
است اين كاجاماركا به من رفتن علتبدهد را ثروت كارگرفتن به اجازه كه است نهادي چارچوب
كردهاند دعوت ما از ديگر سازمان تعدادي و تروريسم عليه شهروندان انجمن دانشگاهها ، كه
از پس سال اينك 12 كه ميشود ناشي آنجا از كنجكاوي.كنيم صحبت <سرمايه راز> درباره تا
گذاشت ، بهاجرا را بازار طرفدار سياستهاي پرو ، كه اين از پس سال و 11 برلين ديوار سقوط
باره دراين توضيحاتي <سرمايه راز> چرا؟ بدانند خواهند مي آنها و است نشده بهتر وضعيت
كشور در اما ميكند كار خودكار بهطور غرب در سرمايهداري نظام ميگويد كتاب اين.دارد
نيست انطباقپذير و سازگار كه جهت آن از نه.نميكند كار سوم جهان كشورهاي اكثر مثل ما ،
حقوق مثل داشتند ، نوزدهم و هجدهم قرون در غرب كه اساسي عناصر از برخي ما چون بلكه
من.شود موفق نميتواند سوم جهان سرمايهداري نظام حقوقي ، چنين بدون و نداريم را مالكيت
دارد وجود نشدهاي درك عناصر كه اين و شوند نااميد نبايد بگويم آنها به تا ميروم آنجا
نظام از كاملي بازبيني بايد سياستمداران.است نياز افكارعمومي فعال حضور و دخالت به اما
درمورد قانون با مطابق مالكيت حقوق بتواند هم سوم جهان تا آورند بهعمل قضايي و حقوقي
.باشد داشته سرمايه ايجاد و دارايي تصرف
است؟ دنيا فقير شهرهاي همه شبيه كاجاماركا آيا
آمريكاي آنچه از خوبي نماينده ميتواند و است پرو در معمولي كوچك شهر يك كاجاماركا بله ،
.اروپايي مهاجران و قديمي سرخپوستان اصيل تمدن از مخلوطي ;باشد ميناميم لاتين
سوم جهان مقابل در اول جهان
باشد؟ سوم جهان نگران اول جهان بايد چرا
معمولا من حقيقت ، در.باشد سوم جهان حال نگران است لازم اول جهان كنم نمي فكر من
بيان به.كرد حل خارج از نميتوان را شود حل سوم جهان در بايد كه مشكلاتي اكثر معتقدم
اوليها جهان اكثر كه واقعيت اين پس.بربيايد غربيها دست از كاري نميكنم فكر من ديگر
مساله راهحلها من نظر به چون نميكند نااميد مرا عملا نميدهند سوم جهان به اهميتي
يك ما چون كند؟ توجه سوم جهان به تا است جالب غرب براي چرا پسهستند محلي و داخلي
حياتي اجزاي به اگر دارد ، خارجي نفت به زيادي وابستگي غرب.هستيم جهانيشده اقتصاد
كه اين بهرغم بنابراين.شدهاند تنيده هم در كه ديد خواهيم كنيم نگاه آمريكا اقتصاد
تماس در كه است مفيد سوميها جهان براي نيست ، لازم شرط سوم جهان توسعه براي غرب وجود
اما.كنند استفاده غرب فني مشاورههاي از بتوانند نياز صورت در و باشند غرب با نزديك
غير دهد نشان علاقه سوم جهان به كه سازم متقاعد را غرب بايد من چرا كه ندارد وجود دليلي
.هستيم خانواده يك از بخشي ما همه كه واقعيت اين از
شهرهايي ، نوع چه داريد؟ دوست بيشتر را جاهايي چه.كردهايد سفر مختلفي كشورهاي به شما
ميدهند؟ شما به بيشتر شناخت و بينش
ارمغان مابه براي جديدي چيز مكاني هر كه شدم متوجه جهان مختلف بخشهاي به سفر حين در
بستيم داد قرار مصر با ما.بود جالب خيلي داشتيم مصر در كه تجربهاي مثال براي.ميآورد
يك به مسافرت ميكردم فكر هميشه من.شود بازنگري فقرا به مربوط مالكيت حقوق تاقوانين
كه است اين جالب نكتهزياد آنقدر نه اما هست تفاوت البته.است عجيب خيلي متفاوت ، فرهنگ
براي كه فرهنگي تفاوتهاي.داريم تفاوتها به نسبت بيشتري مشترك نقاط سوميها جهان ما
جنوگرافيك نشنال مجله در مقالهاي يا اكتشاف تلويزيوني شبكه در جالب برنامه يك ساختن
اساسي مسائل.نيستند اينجاها در اساسي مسائل اما هستند جالب و بامزه ميشوند استفاده
و توسعهنيافته كاملا مالكيت حقوق نظام در مشتركي وجوه سوميها جهان ما كه است اين
دنبال به من.همينهاست است برده جلو را غرب آنچه و داريم نيافته توسعه قانوني تشكيلات
كنم پيدا چيزي چنين مختلف فرهنگهاي در توانستم من كه واقعيت اين.هستم اشتراكها اين
توضيح را نيافتگي توسعه كه دارند وجود اساسي اصول كه ميدهد نشان چون است مهم بسيار
طراحي راهحلهايي اساس برآن و ميآيد بهدست باره اين در عمومي تئوريهاي.ميدهند
.نميشود سوم جهان مختلف بخشهاي به من رفتن باعث فرهنگها اختلاف و تفاوتها پس.ميشود
شباهتهاي ميشويم ظاهر فرهنگي مختلف شكلهاي در اينكه بهرغم سوميها جهان ما
.هستم آنها دنبال من كه داريم فراواني
دارد ادامه
|