است من ايننسل
باز كاملا چشمان با
است همين من آينده
بلند صداي با فيلمي
است من ايننسل
"باتم وينتر مايكل" با گفتوگو يك گزيده
سرخوشي و تفريح خاطر به فقط بلكه دلمشغولي و شغل يك عنوان به نه موسيقي مقوله به آنها
ميپرداختند
صرافيزاده حامد:ترجمه
سالها اين در كه سينمايي.است انگلستان سينماي اميدهاي از يكي باتم وينتر مايكل
با را او اين از پيشتر كه باتم وينترشود ظاهر خود قبل سالهاي از موفقتر كوشيده
فيلمي بار اين بوديم شناخته (مالكيت دعوي) "ادعا" و "آمديد خوش سارايوو به" چون كارهايي
نمايش به كن جشنواره در پيش ماه چند بار اول كه "ساعته ضيافت 24 آدمهاي" نام به ساخته
صفحههايي اثرش تازهترين در باتم وينتر.است جهان سينماهاي پرده روي هماكنون و درآمد
. كشيده تصوير به را منچستر در آن سرسخت حاميان و راك موسيقي پرشور تاريخ از ديدني
براي است واقعبهانهاي در آن پرانرژي لايههاي و فيلم پرازدحام و پرهيجان حالوهواي
.ميگذرد سروصدا پر و شلوغ ضيافتهاي در وقتشان تمام گويي كه آدمهايي.فيلم جذاب عنوان
.است همين فقط كارشان كه آدمهايي
***
بسازيد؟ را "ساعته ضيافت 24 آدمهاي" تا شد باعث چيزي چه*
به كنم ، صرف را زيادي وقت موردش در اينكه بدون ميكردم فكر كه بود چيزي فيلم موضوع
مثل گروههايي اعضاي.بود ام كودكي دوران موسيقي گروه ، اين موسيقي.ميشناسم خوبي
آن و آنها از كه است خوب خيلي كردم فكر بودند ، من نسل از بخشي مانديز هپي و نيواردر
.بكنيم يادي دوران
بگوييد؟ فيلم ساخت مراحل از كمي*
.بوديم نشسته كافهاي در من و [تهيهكننده] ايتون اندرو فيلم ساختن هنگام
دوران و وسترن فيلمهاي فضاي كافه آنميگشتيم فيلم آن لوكيشنهاي دنبال به را كانادا
قرار كه فيلمهايي و آينده كارهاي درباره كه بود همانجا.ميكرد تداعي برايمان را گذشته
درباره فيلمي كه رسيديم نتيجه اين به دو هر و كرديم صحبت هم با بسازيم آينده در است
بودم ، هم منچستر اهل چون و داشتم علاقه فكتوري گروه به شديدا من.بسازيم موسيقي
حرف حد از تقريبا زمان همان در ايده اين.باشد فكتوري گروه فيلممان موضوع دادم پيشنهاد
فرانك] با كاري هر از قبل برگشتم انگلستان به وقتي شده تبديل جدي موضوعي به و درآمد
ويلسون توني ركوردز ، فكتوري گروه درباره هم با ما.كردم صحبت [فيلمنامهنويس بويس كاترل
را فيلمنامه دارد دوست گفت و كرد استقبال ايده آن از بلافاصله او.كرديم بحث دوره آن و
درباره آنها با گفتوگو و مختلف افراد با ملاقات به كرد شروع زمان همان از او.بنويسد
.كند پا و دست فيلمنامه مختلف شخصيتهاي براي را مرجعي توانست نتيجه در دوره آن
را يكديگر "موسيقي" موضوع با فيلمي ساختن درباره فيلم تهيهكننده و شما كه وقتي*
انتخاب هم فيلمتان اصلي موضوع عنوان به را ركوردز فكتوري و ويلسون توني كرديد ، متقاعد
در را منچستر زمان آن تاريخ و گروهها آن به دلبستگيتان و علاقه كرديد سعي آيا كرديد ،
دهيد؟ دخالت فيلمتان
فيلمم جاي جاي در را آنها جذاب آوازهاي و موسيقيها آن تمامي بتوانم بودم مشتاق واقعا
چيزهايي.بود فكتوري گروه نگرش و فكر طرز موسيقي ، از مهمتر نظرم به اما كنم استفاده
كاري هر ميدادند ، اجازه افراد به اينكه و هياهو و اغتشاش به آنها هرجومرجطلبي حس مثل
و فقط بلكه دلمشغولي و شغل يك عنوان به نه موسيقي مقوله به آنها.دهند انجام ميخواهند
گروه اين جاذبه بزرگترين موضوع همين نظرم به.ميپرداختند سرخوشي و تفريح خاطر به فقط
تقسيم مجزا كاملا بخش دو به را زندگيش تمام ويلسون توني است يادم.ميداد تشكيل را
را ديگرش ساعات و ميگفت محلي اخبار و ميكرد اجرا برنامه تلويزيون در صبحها بود ، كرده
او درباره رايدر شوان فيلم از جايي در.بود جذاب شدت به برايم همين و ميكرد موسيقي وقف
اين عهده از خوبي به ميتوانست توني و دارد مالي حامي يك به نياز هنرمندي هر:ميگويد
به فقط او.نميداد انجام وظيفه يا شغل يك عنوان به را كار اين او كه چرا.برآيد نقش
هر داريد يكديگر با متفاوت كاملا شغل دو شما وقتي.ميكرد را كار اين علاقهاش خاطر
ميكنيد سعي كنيد كار اينكه از بيشتر شما و كند كمك را ديگري ميتواند شغلهايتان كدام
.بكنيد سرگرم را خودتان
شد؟ شروع كجا از فيلمتان تحقيقات*
اصلي مضمون و اوليه ايده درباره گفتوگو و بحث و ويلسون توني با ملاقات ما كار اولين
در توني ميكرديم فكر اولش.نميشد ساخته فيلم او موافقت و رضايت بدون كه چرا بود ، فيلم
ساخته فيلمي موردم در بخواهم بايد من چرا!شويد گم برويد" ميگويد ما به ملاقات اولين
عالي بسيار البته او "كند؟ بازي را من نقش بايد كوگان استيو مثل آدمي چرا اصلا و شود؟
در را زيادي مصالح و كرد روشن برايمان را زيادي مسائل حرفهايش با و كرده برخورد ما با
را خندهدار و بامزه اتفاق صد او و كرديم ملاقات يكديگر با بار چند ما.گذاشت اختيارمان
نيز ديگر افراد با را ما آشنايي امكان زياد تلاش و خوشرويي با توني.كرد تعريف برايمان
دنياي كه بوديم روبهرو موسيقياي و گروه با ما اما است ، بزرگي شهر منچستركرد فراهم
از بعد.ميشناختند خوبي به را يكديگر و بودند آشنا آن در هم با همه و داشت كوچكي بسيار
نوعي به يا داشتند حضور Haciendaيا ركوردز فكتوري در واقعا كه افرادي تك تك با گفتوگو
نامشان كه اشخاصي تمام براي را آن و شد نوشته فيلمنامه نسخه اولين بودند ، درگير آنها با
بخش فيلم كه كنيم متقاعد را همه بتوانيم بوديم اميدوار.فرستاديم بود آمده فيلمنامه در
ميخواستيم.واقعي حوادث و آدمها از تجليلي يا بزرگداشت است ، بلند داستان يك از كوچكي
.نشود گرفته هم هيچكس حال البته و شوند شاد آن تعريف شيوه و ما قصه تصاوير ديدن با همه
را فيلمبرداري وقتي.داريم نگه راضي را همه بتوانيم كه است غيرممكن ميدانستيم هرچند
.كردند همراهي ما گروه با و شدند كار جذب آرام آرام و تدريج به افراد بيشتر كرديم ، شروع
در شما نقش ميرسد نظر به.كرديد فيلمبرداري ديجيتالي دوربينهاي با را فيلمتان شما*
خاموش؟ زماني چه و بوده روشن دوربين زمان چه كه نيست مشخص اصلا.است كمرنگ بسيار فيلم
هم را عجايب سرزمين فيلم.بودم كرده تجربه را فيلمبرداري شيوه اين هم قبلا من البته
دوربين و بازيگر بين رابطه كه آنقدر ميكنم فكر بهشخصه.كردم فيلمبرداري روش همين با
شما 16 كه نيست مهم اصلا و ندارد اهميت فناوري مسئله است مهم آنها هدايت و فيلمبرداري
نتيجه اين به رابيمولر با بحث در.كنيد كار ديجيتال يا ميليمتري يا 35 ميليمتري
صورت به را فرعي داستانهاي و حواشي و ميليمتري صورت 35 به را اصليمان قصه كه رسيديم
شيوه كه ديديم را "عجايب سرزمين" همديگر با گفتوگو و بحث از بعد بگيريم ، ديجيتال
با را امواج شكستن بعد و.بود ميليمتري صورت 16 به اما فيلم همين به شبيه فيلمبرداريش
رقصنده" بعد و بود كرده كار ميليمتري دوربين 35 با را آن رابي كه كرديم تماشا همديگر
نتيجه اين به آخر در و بود شده كار ديجيتال صورت به كه كرديم تماشا را "تاريكي در
...كه رسيديم
دوربينهاي با كه تصاويري با كاملا ديجيتال تصاوير ساختار و رنگها نماها ، كل البته*
است؟ متفاوت ميشوند فيلمبرداري ميليمتري 35
هنگام در.است درست شما حرف اين هستند ، ويژهاي بهفرد منحصر نماهاي ويدئو تصاوير
صورت به ديگر برخي و ويدئويي ما آرشيوي تصاوير از بخشي ميدانستيم كاملا فيلمبرداري
مولر رابي شد قرار كه وقتي.باشد داشته متفاوتي ساختار فيلم ميخواستم من هستند ، فيلم
نشان تمايل ديجيتال از استفاده به شديدا بگيرد ، عهده به را فيلم فيلمبرداري مديريت
داشته متفاوتي كاملا ساختار فيلم ميخواستيم كرده اصرار خيلي آن از استفاده براي و داد
آنكه از بيشتر ميخورد ، برش ديگر سكانس به سكانس يك از وقتي مثلا كه طوري باشد ،
قرار وقتي ميكنم فكر.بيايد چشم به آنها تغييرات و تفاوتها شود ، حفظ نماها پيوستگي
هر از بيش ساختار اين شويم روبهرو زماني دوره يك در زياد شخصيتهاي با فيلمي در است
.است مناسب ديگري چيز
باز كاملا چشمان با
"ساعته ضيافت 24 آدمهاي" فيلم به نگاهي
اپتن جولين
اشراقي فرناز:ترجمه
درامهاي _ است كرده تجربه را بسياري تحولات و تغيير گذشته دهه طول در انگلستان سينماي
شخصي موفقيتهاي با آن بيروح محلي داستانهاي و كرده پيدا مدرنيستي گرايشهاي آن ، سنتي
شايستگيهايشان به نسبت گناه احساس بدون مردمي فيلمهاي كه برداشت اين و است شده همراه
فيلمهاي از بسياري اما _ ميرسد نظر به بجا تصوري باشند ، نگرانكننده ميتوانند
يك ميان اين در و ميشوند ساخته تلويزيوني درامهاي كيفيتي اصول مطابق همچنان انگليسي
و سطحي تماشاگران وجود به ميتواند چيز همه اينكه بر مبني دارد وجود تلويحي نكته
.باشد مربوط كنند ، تضمين را گيشه موفقيت است قرار كه تلويزيوني بيتفاوت
انگلستان جوان سينماي كالبد در تازهاي روح توانست كه توجهي مورد فيلم "بازي قطار" حتي
آنكه حال بود ، داده قرار دستاويز را متوسط طبقه شده تعيين پيش از حساسيتهاي بدمد ،
شبكه 4 در را خودش جايگاه ميتوانست قطعا "سازشناپذير" و "كوبنده" فيلم يك بهعنوان
(ميدهد نمايش را روشنفكر قشر خاص فيلمهاي كه آزاديخواه اقليت تلويزيوني خبرگزاري)
حتي بتواند كه است رسمي و جدي آن از بيش "بازي قطار" عميقتر نگاه يك در و كند تثبيت
.كند شگفتزده كاملا را حساس تماشاگران
برابر در هشداري بهعنوان داشتهاند سعي كه انگليسي فيلمهاي از دسته آن ديگر سوي از
در عميقا هرزهمابانه فكر طرز يك القاء و سطحي تماشاگران راندن با بايستند ، جريان اين
.درآمدند زانو به بيحاصل و پوچ جواني برابر
پيرامونش به باز چشماني با كه است ارزشمندي كارگردان "وينترباتم مايكل" ميان اين در
با كه بود آن از بدبينانهتر و گوياتر (1996) "جود" نام با او سنتي دراممينگرد
فيلم يك بهعنوان (1995) "پروانه بوسه".شود گرفته اشتباه رايج تجاري استانداردهاي
سرزمين" و كرد خودنمايي راه بين قهوهخانههاي و متروك تقاطعهاي با انگليسي جادهاي
برق و پرزرق داستانهاي مقابل نقطه در درست است سادهاي احساسي داستان (1999) "عجايب
است شده فيلمبرداري ديجيتالي سيستم با هوشمندانه كه "اندرسن تامس پاپل" و "آلتمن رابرت"
تصوير به را متضاد برخوردهاي و قوانين و شده منحرف زندگيهاي از آشفتهاي سطحي نمايش و
كمك با) (2002) "ساعته ضيافت 24 آدمهاي" فيلمش آخرين در "باتم وينتر".ميكشد
تجربي ، زمينههاي در علايقش به مشخصي انسجام "بوليس كاترل فرانك" ثابتش فيلمنامهنويس
و موفقيت يك آن نتيجه كه است نبخشيده نشده پيشبيني خودمحور جدي _ كمدي و هرزهنگاري
.ميشود محسوب انگليس سينماي براي پيشرفت
ديد زاويه از كه است تا 1992 سالهاي 1976 در منچستر اهل موسيقي گروه يك داستان فيلم
كشيده تصوير به (ميكند بازي "استيوكوگان" را او نقش كه) متكلف و پرمدعا "ويلسون توني"
.است شده
انسان ، يك بهعنوان ويلسون احمقانه تقابل كه است تحليلي با شدنش همدست فيلم ، اصلي ويژگي
نقش در "كوگان" داشتن اختيار در با فيلم.ميكند يادآوري را موسيقي غول يك و مجري يك
قالب شكستن بدون است ، توانسته _ ميكند صحبت دوربين به رو مستقيما كه _ "ويلسون"
به را بيمزه و تكراري اشارات بيشتر ، محافظهكاري با تماشاگر كردن گريزان يا داستاني
در پيش سالها "مايرز مايك" نيست بعيد اگرچه.كند تبديل خودش خاص هنري انگيزشهاي
پا پيش مدرنيسم نهايت در فيلم اما باشد ، كرده دنبال را منظور همين s WorldشWayne
بزرگسالان براي است فيلمي "ساعته ضيافت 24 آدمهاي" برعكس ، ميدهد ارائه را افتادهاي
با فيلم كه كرده عبور متكلفي "برشتي" جاهطلبيهاي غربال از آگاهانه ناچيزش كمدي و
.ميرود پيش آنها گرفتن سخره به و آشكارا اشاره
به با و است وينترباتم نوآوري با توام كارگرداني مشخصههاي از فيلم هيجان و پرشور سبك
.ميشود گرفته ناديده فيلم توجه قابل جزئيات بسياري ديجيتال فيلمبرداري مجدد كارگيري
تعلق هم "كوگان استيون" به است ، متعلق "باتم وينتر" به كه همانقدر فيلم ديگر سوي از
محدودي شخصيتهاي و كوچك نقشهاي اينجا به تا و است حريف همهفن كمديني "كوگان".دارد
و غريب طرز به و ميرسند نظر به خوب چشمگيري نحو به است كرده بازي تلويزيون در كه
،"پارتريج آلان").هستند خود زنده نمونههاي از بزرگتر اندازههايي و حد در باورنكردني
بسيار حال عين در او.(بيسروپا "كالف پل" و احمقانهاش رفتارهاي آن با تلويزيوني مجري
سينمايي ، و تلويزيوني فيلمهاي توليد صنعت به انشعاب با.هست هم بلندپرواز و جاهطلب
سري يك به كه هرچند.بود ناهمگون و ناقص كاري (The parole officer) گذشتهاش سال فيلم
تلويزيون رسوم و رسم و سهلالوصول هدفهاي جاي به كه مردمي فيلم ساخت يعني اهدافش ، از
خب ، و).بود يافته دست ميكند ، تكيه وقار با و ملايم طنزي و بذلهگويي به خنداندن ، براي
.(باشد فيلم آن از مدرن كاملا تفسيري ميتواند هم اين
غربي شمال در كه زيادي لوكيشنهاي به توجه با _ را فيلم اين بتوان وضوح به شايد
_ ميخورد چشم به آن در محلي كمدي از كه زيادي نشانههاي و شده فيلمبرداري انگلستان
كمديني كه ،"آلن وودي" مثل ميخواهد هم "كوگان" شايد يا).آورد شمار به "محلي" فيلمي
تشويق مورد هم اوليهاش كارهاي حتي و باشد منچستر رسمي نماينده است ، نيويورك نماينده
(.گيرند قرار
كاملا ساعته ضيافت 24 آدمهاي به "The parole officer" از كوگان كمپاني هنرمندانه جهش
اصطلاح به پروژههاي پشت به را خنجري عامرانه فيلم اين _ ميرسد نظر به خودآگاهانه
جريان در بتواند است اميدوار كوگان كمپاني كه چيزي ميزند ، "نمايانه هنرمند"
.است پيشبيني غيرقابل و توسعه به رو روندي روند ، كه هرچند _ بازگردد آن به موفقيتهايش
به ديگر فيلمهاي به نسبت را بيشتري رضايت نظر هر از ساعته ضيافت 24 آدمهاي قضا از)
(.است كرده جلب خود
در را او يا ميشناسند را "ويلسون" كه كساني نظر در كه است اين توجه جالب نكته
كه است باظرافت و هوشمندانه اجرايي اين.است بينقص "كوگان" كار ديدهاند تلويزيون
از ذرهاي هر "كوگان".كرد مقايسه خلاقيتش اوج در "سلرز پيتر" با نرا آ ميتوان
خطاي بر بشردوستي و دوستي نوع و مبهم و ظريف خودفريبيهاي و گزافهگويي خودنمايي ،
كامل از قبل را هجويه اين اما ميكشد ، هجو به مهارت با را آن و ميكند شكار را "ويلسون"
به نسبت كه حسي ميكنيم ، همدردي حدودي تا شخصيت اين با نتيجه درميكند رها شدن
.ميآيد پيش كمتر واقعي زندگي در "ويلسون"
آن حال عين در ميكند برجستهتر را "ساعته ضيافت 24 آدميهاي" فيلم كه عاملي همان اما
محلي كاملا ديدگاه ،("باتم وينتر" و) "كوگان" كارهاي بيشتر مثل.ميدارد نگاه عقب را
چه ميكند ، غريبه هم لندن با حتي را آن و ميرسد نظر به گستاخانه و جسورانه كه است آن
به رسد چه) نشنيدهاند "ويلسون توني" درباره چيزي هرگز كه كساني براي و آمريكا به رسد
حس نوعي به فيلم اين.باشد سردرگمكننده كمي است ممكن نقش اين (باشند ديده را او اينكه
تحولاتي با همزمان را آن محتوايش ، و فرم و ميكند القا را شمالي اروپاي بيروح و سرد
.ميدهد نشان است برآورده سر استراليا و فرانسه نروژ ، دانمارك ، از اخير سالهاي در كه
در "مانديز هپي" و "ديويژن جوي".دارد وجود فيلم فروش براي موسيقياي هميشه و...
سند همچنان آنها موسيقايي گنجينه و كردند پيدا دست چشمگيري موفقيت به اروپا و انگلستان
.ميرود شمار به فيلم اين پيشفروش
سالهاي پانكي فيلمهاي از كه را ياغيگري و نافرماني از نشانههايي همچنين فيلم اين
هپي" فيلم در "رايدر شوان".دارد بر در است نشده مهار خوبي به هنوز بعد به هفتاد دهه
پشتبام در را موش مرگ به آغشته نانهاي شادي با برادرش همراه به دوم پرده در "مانديز
آسمان از كه آنها تماشاي از و ميخورانند كبوتر به 3000 منچستر در اداري آپارتمان يك
.ميكنند پرتاب سو آن و سو اين به فوتبال توپ مثل را آنها و ميبرند لذت ميافتند فرو
حملههاي از يكي در خواننده ، "كرتيس يان" هم "ديويژن جوي" فيلم در مشابه گونهاي به
اين.ميگردد سيگار دنبال به لباسهايش در "هوك پيتر" و ميزند پا و دست صرعياش
نظر به كه حالي در نميآيد خوش اعياننشين اشرافزاده انگليسيهاي مذاق به رفتارها
باعث كه است جامعهستيزانه شيطنت نوعي اين.ميكند تحسين را آنها "باتم وينتر" ميرسد
نوعي حال عين در و آوريم در سر "رايدر شوان" مثل خوانندهاي كار از نتوانيم ميشود
ساعته ضيافت 24 آدمهاي فيلم كلي منظر يك از.ميبخشد اعتبار و قدرت فيلم به كه حساسيت ،
تازه تاريخ به فيلم اين.است آلوده هواي از نسيمي وزش مثل بريتانيا سينماي براي
"كوگان" و "باتم وينتر" فراست و نبوغ.ميكند دهنكجي "محبوب بريتانياي" شده سرهمبندي
كه دارند خاصي سرسپردگي زندگيشان محل از دورنمايي به آنها از هركدام.است تماشايي هم
در تنهايي ، به چه و هم با چه هنرمند ، دو اين.است گرفته شكل امروزيگري و مدرنيسم با
.داشت خواهند خود كارنامه در را درخشاني فيلمهاي نزديك آينده
است همين من آينده
تامس كوين
اشكوري صدر پويان:ترجمه
ژوئن چهارم در انگلستان تلويزيون بازيگر و منچستر دانشگاه فارغالتحصيل ويلسون ، توني
.بودند رفته تريدهال به پيستولز معروف گروه تماشاي براي كه بود نفري از 42 يكي 1976
چندي و گذاشت نمايش به هفتگياش برنامه در را گروه داشت ، خبر آينده از گويي كه ويلسون
.بود مهيج تجربهاي او براي كه كرد باز محلي باشگاه به را ديگري گروههاي پاي بعد
پدي) گرتون راب گروه ، رهبر و (نميجيمز) اراسموس آلن دوستش همكاري با آن از پس ويلسون
.كردند تاسيس را Hacienda شبانه باشگاه سپس و ركوردز فكتوري شركت ابتدا ،(كانسيواين
موسيقي شكل تغيير با در 1992 ، Hacienda كار پايان تا سالهاي 1976 طي همكارانش و ويلسون
.دادند قرار عامهپسند فرهنگ به علاقهمند شعرهاي رديف در را منچستر راك ،
است ، منچستر در راك موسيقي و ويلسون از جسورانه گزارشي كه "ساعته ضيافت 24 آدمهاي" در
محول او به را تلويزيوني گزارش تهيه وظيفه كه ميبينيم ويلسون نقش در را استيوكوگان
به خطاب او كه طور آن اما ميشود مواجه شكست با كلمه واقعي معناي به او نمايشكردهاند
پي در او براي آينده كه است چيزهايي آن از نمادي داده ، رخ چه آن ميگويد ، بينندگان
!داشت خواهد
توني شخصيتپردازي كه باورند اين بر همگي وينترباتم مايكل و بويس كاترل فرانك كوگان ،
كه است اشرافي بيني با اندام باريك و قامت بلند مردي او.است بينظير پرده روي ويلسون
شبيه شمايلي به حقيقت در و دارد هم با را هفتادي دهه جديد موي مدل و قديمي تكه سه لباس
به اعتماد و پشتكار.باشد شده تحميل ادبي بلندپروازانه كنايات و اقتباسها بر كه است
.است طمع و حرص از عاري و خالص شگفتانگيزي طور به او اشتياق و شور و مرز و حد بدون نفس
ما علاقه از ذرهاي كاردان ، شخصيتي به بيتجربه فردي از فيلم در ويلسون تغيير وجود با
مانعي ذاتياش وراجي و است نو ايدههاي از سرشار همواره او.نميشود كاسته او به نسبت
.نميكند ايجاد او موفقيت براي
موسيقي به اصلي داستان كه ميكند تاكيد دوربين روي در رو فيلم صحنههاي از يكي در او
به اعتماد دادن نشان با كوگان:است ديگري چيز فيلم حكايت اما.او شخص نه و ميشود مربوط
از خيالي و داشتني دوست چهرهاي است ، مشهود حماقتش اوجگيري لحظات در حتي كه ويلسون نفس
سال چندين طي ويلسون ، حمايت تحت گروههاي حضور دليل به كه منچستر حقيقت درميسازد او
تبديل مردي قد تمام تصوير براي موسيقايي زمينه پس به مينمود ، بيخود خود از و پرشور
.داشت سر در بزرگي افكار كه است ، شده
وارد بعد مدتي او.داشت حضور پيستولز كنسرت شركتكننده دو و چهل بين در هم كيتنز استيف
در كرتيس يان خودكشي از پس البتهشد (هريس سين) كرتيس يان رهبري به ديويژن جوي گروه
ماندن براي جايي ديگر ويلسون گروه ، اعضاي ساير توسط نيواردر جديد گروه تشكيل و 1980
.نداشت
استوديو 54 با محبوبيت ، نظر از توانست كه كرد افتتاح را Hacienda در 1982 ، ويلسون
اندي) هنت مارتين از استفاده و كشف را مانديز هپي گروه او كه بود جا همان.كند برابري
بزرگترين ييتس كه داشت عقيده ويلسون.كرد پيشنهاد آنها به موسيقي ضبط براي را (سركيس
نظر از اما.بود نشنيده هم را او اسم حتي كرتيس يان كه حالي در است ، دانته از بعد شاعر
عيار تمام معتادي كه هم رايدر.ميكرد برابري ييتس با (كانينگام دني) رايدر شوان ويلسون
.نميدانست ييتس درباره چيزي طبعا بود ، آشوبگر و
فكتوري شكست به مانديز هپي وظيفهناشناسي و بيبندوباري فراوان ، ابتكارات وجود با
تعطيل در 1992 بودند ، مبتلا ميگساري جنون به مشتريهايش كه هم Hacienda.انجاميد ركوردز
ويلسون به وفاداريشان و جانبه همه حمايت كه بودند كساني تنها كانيگام و سركيس هريس ، .شد
.بود مشهود
دوره هواي و حال درباره دقيق جزئيات و تاريخي ظرايف ارائه با ساعته ضيافت 24 آدمهاي
.ميكند پرهيز او زندگي واقعي داستان در تصرف و دخل گونه هر از ويلسون ،
كرده ، همكاري تريه فون لارس و جارموش وندرس ، مثل بزرگاني با اين از پيش كه مولر رابي
قابهاي از مجموعهاي و منچستر شبهاي از باشكوهي نماهاي با و خود خاص نكتهسنجي با
.است آفريده انعطافپذير و پرانرژي فضايي خيرهكننده
به نسبت بام پشت روي همكارانش از تعدادي با همراه امپراتوري اين سقوط از پس ويلسون
به است شكيبايي از حاكي كه لحني با و ميكند تاسف ابراز گذشته خوش دوران شدن سپري
است شده الهام او به را فكتوري آثار بهترين از ديگري مجموعه انتشار كه ميگويد دوستانش
شكست.آفريد خود شكل به را انسان خداوند كه ميآورد يادمان به دوستش پرسش جواب در و
.ندارد معنا نفس عزت از درجهاي چنين با مردي براي
بلند صداي با فيلمي
ويلمينگتون مايكل
همكاري و "Hard days nightتA"فيلم ساخت از دهه چهار به نزديك كه آن با
ساختن هنوز ميگذرد ، موزيكال فيلمهاي كليشهاي و رايج فرم از رهايي در وبتيلز ديكلستر
نظر به دشوار آثار ، اينگونه اندك تعداد دليل به اندرول راك گروههاي باب در فيلمي
فرضيه اين اعتبار ساعته ضيافت 24 آدمهاي فيلم ساختن با باتم وينتر مايكل اما.ميرسد
ويلسون توني غيرمعمول و عجيب تجربيات اساس بر كه فيلم اين.است برده سوال زير را
پارتيپسند و گستاخ شوخ ، روحيه تمامتر چه هر انرژي با است ، شده ساخته (استيوكوگان)
شهر هشتاد و هفتاد دهههاي در را پانكا از پس و پانكا جنبشهاي مخصوصا و راك موسيقي
.ميگذارد نمايش به منچستر
اردر ، ديويژن ، نيو جوي مثل گروههايي ويلسون ، شغلي زندگينامه ساعته ضيافت 24 آدمهاي
تصاوير دادن نشان با فيلم.است پيستولز مثل گذاشتهاي سن پابه بزرگان و مانديز هپي
ظهور از را ساله تاريخي 17 و ميشود آغاز ژوئن 1976 در منچستر تريدهال در پيستولز كنسرت
با ديويژن جوي دوباره شكلگيري.ميكشد تصوير به ويلسون موسيقي ضبط شركت و راك افول و
مشكلات گروه ، رهبر و خواننده (هريس شوان) كريتس يان خودكشي از پس نيواردر جديد ، عنوان
مارتين زندگي ،(دنيكانينگام و ول پاپل پل) مانديز هپي گروه در رايدر پل و عديدهشان
ازدواج ويلسون ، شركت كمالگراي و ديوانه مهندس (حلقهها ارباب در سركيس اندي) هفت
،(هندرسون شرلي) باليندزي ويلسون اندرول راك و موادمخدر بياخلاقي ، از سرشار و زودگذر
.ميپردازد آنها به فيلم كه هستند رخدادهايي از
تهيه در راك اصلي گروههاي از و شده ساخته واقعيت براساس ساعته ضيافت 24 كه اين با
چشم به آن در بيمورد تشريفات يا و پيچيدگي گونه هيچ است ، شده استفاده فيلم موسيقي
بازي و شده بازسازي فضاي با همراه حقيقي آدمهاي و صحنهها از استفاده.نميخورد
ضيافت 24 آدمهاي ميدهد ، قرار پيشرويمان را زندگينامه از كاملي شكل اغلب كه بازيگران
و شخصيتها و جامعه موشكافانه بررسي عامهپسند ، موسيقي از متراكم معجوني به را ساعته
از فيلم ، تماشاي هنگام من.است كرده تبديل انگليسي بذلهگوي و شيطنتآميز كمدي
از يكي اثر اين كه آمد نظرم به اما نبودم ، شده ياد گروههاي از هيچكدام دوستداران
.ميرسد توليد مرحله به انگلستان در راك موسيقي درباره تاكنون كه است فيلمهايي بهترين
مغشوش و گيج شبهاي پس در را چيزهايي چه كه كردم فكر خود پيش فيلم ، شدن تمام از بعد
ضبط شركت و Hacienda باشگاه كه هنگام همان يعني.دادهام دست از هشتاد دهه منچستر
.بود راك گروههاي و ويلسون جولانگاه فكتوري موسيقي
در دارد ، شباهت استفان رابرت به رفتارش و گفتار كه انگليس تلويزيون كمدين كوگان ، استيو
را باز هميشه دهان و لخت موهاي با پرحرف بينهايت و جسور قامت ، بلند مردي ويلسون ، نقش
به در ويلسون.است بوده راك موسيقي عاشق و ادبيات سابق دانشجوي كه ميگذارد نمايش به
.نميكند آشكار را واقعياش شخصيت گاه هيچ و است متظاهر اندكي خود دادن نشان روز
هوش ، از عيار تمام و سروصدا پر مخلوطي جنزدهها مثل او.است عالي كوگان بازي
يا و است ويلسون توني خود كه ميكند متقاعد را ما و ميسازد جسارت و طنز فريبكاري ،
اواخر در كوتاه قطعهاي در حقيقي ويلسون حضور كه جا آن تا.ندارد كم او از چيزي حداقل
تكرار را خود هرگز كارگردان مقام در باتم وينتر واقعيت ; است شبيه شيادي به بيشتر فيلم
و عجايب سرزمين ادعا ، آمديد ، خوش سارايوو به جو ، مثل او آثار از بسياري البتهنميكند
و او اما.دارند عميقي پيوستگيهاي فيلمساز مخصوص سبك و كلي بينش نظر از او اخير فيلم
نو كاري به دست آمديد خوش سارايوو به و ادعا فيلمهاي فيلمنامهنويس بويس كاترل فرانكا
رخ كه را چه آن ميكند ، صحبت ما با دائما آنها نظر مورد ويلسونزدهاند جسورانه و
تصاوير دادن نشان براي چندگاهي هراز و ميكند تعريف برايمان داد ، خواهد رخ يا و داده
.ميشود ساكت
.ميآورد پرده روي به را اصلي گروههاي آرشيو ، فيلمهاي بريده از استفاده با كارگردان
جمعيت نقش در بازيگران بازي با را فيلمها بريده اين تلاقي كنسرت صحنههاي در اغلب
ويم فيلمهاي فيلمبردار مولر ، رابيهستيم شاهد Hacienda مشتريان و راك دوستداران
براي قديمي ظاهر به كيفيتي با و خبري مجازا گذرا ، تصاويري جارموش ، جيم و وندرس
.است كرده تهيه وينترباتم
در دوم بار براي وقتي و ديدم كن جشنواره در را ساعته ضيافت 24 آدمهاي بار اولين
اگر.بود نشده كاسته چيزي آن نيشدار لحن و كنايي حالت از نشستم ، آن تماشاي به شيكاگو
حماقت نرويد ، آن تماشاي به و باشيد داشته فيلم راك گروههاي از يكي به علاقه ذرهاي حتي
برهم و هم در زيادي پيستولز كه ميكنيد فكر من مثل اگر حتي اما.شدهايد مرتكب بزرگي
نيست ييتس از پس انگلستان شاعر بهترين رايدر شوان كه باوريد اين بر ويلسون مثل يا و است
خواهيد لذت فيلم اين از هم باز ميدهند ، تعفن بوي پانكها همه كه معتقديد اگر حتي يا و
.كنيد تماشايش بلند صداي با پس.برد
|