زنان مديريت
سمبليك نه واقعي
حضوري
:مديريت و زنان
آشكار تا ميكنند پيگير تلاشي زنان توسعه ، و رشد حال در كشورهاي در حتي جهان سراسر در
به ميتوانند باشند ، داشته اختيار در را لازم منابع و كنند پيدا فرصتي هرگاه كه سازند
سازمانها و دولتها اكنون غفلت ، و بيتوجهي سالها از پس.يازند دست برجسته كارهاي
.ميروند بشمار جوامع اقتصادي پيشرفت عمده كليدهاي از يكي زنان كه پيبردهاند
و معنوي پشتيباني مهمتر همه از و كافي آموزش مناسب ، فرصتهاي آوردن فراهم با بيگمان
كشورهاي سياسي حتي و اجتماعي اقتصادي ، چهره كردن دگرگون در ميتوانند زنان بيامان ،
گروه حاضر حال در كه است اين واقعيت.كنند بازي موثري نقش اقتصادي پرش و خيز آرزومند
هستي در آنچه از و ميكنند كار خود طبيعي ظرفيت زير رشد حال در جوامع زنان از بيشماري
بروز راههاي همه كه زماني تا و نميگيرند بهره خويش جامعه و خود سود به دارند نهفته خود
راه كور و بسته راههاي در همچنان جامعه باشد ، بسته آنان روي به قابليتها آشكارسازي و
.ميماند باقي سترون گاه و كند اقتصادي -اجتماعي تحولات و دگرگوني و ميپيمايد
مردان دست به كلان و خرد برنامهريزيهاي و سياستها كه است بسياري سالهاي ديگر عبارت به
نتيجه در كشورند ، بنيادي و اساسي كارهاي بيشتر كارگردان مردان چون و شده اجرا و طراحي
خزانه از بهرهمندي نهايتا و آنها جدي بكارگيري و زنان وضعيت بهبود به توجه از
ديگر سوي از.است شده كوتاهي يا و پوشي چشم آشكارشان و پنهان توانائيهاي و قابليتها
نگرشهاي آمدن پديد به رشد حال در كشورهاي در اجتماعي هنجارهاي و فرهنگي ارزشهاي از برخي
جنبش به بخشيدن شتاب براي كه بپذيريم بايد اما.است داده ياري زنان درباره تبعيضآلود
زمينههاي همه در بانوان جدي كردن درگير كشورها ، اينگونه در اجتماعي و اقتصادي توسعه
.ميشود محسوب كننده تعيين نيازي اين و است ضروريات از زندگي
طي جهان در را مطلوب سير توسعه روند هنگامي توسعه ، مفهوم بودن جانبه همه به توجه با لذا
تشكيل را جهان جمعيت از نيمي كه زنان براي آمده فراهم تمهيدات و امكانات كه ميكند
در زن جايگاه تحكيم و انساني شئونات تقويت و حفظ ضمن كه باشد گونهاي به ميدهند
و فرهنگي ارتقاي امكان و ايجاد آنان براي را خلاقيت و ابتكار شكوفايي زمينه خانواده ،
مهمترين از امروزه ديگر عبارت به.آورد فراهم جامعه در را زنان گسترده و سازنده مشاركت
زنان كه است حضوري و اعتبار اهميت ، ميزان جوامع ، توسعهيافتگي درجه سنجش براي معيارها
.هستند دارا كشورها آن در
.است سمبوليك نه موثر حضور و صوري نه واقعي اهميت حضور ، و اهميت از منظور كه است بديهي
انسان پرورش اساسي و خطير وظيفه انجام عهده از توانست خواهند اعتبار و ارزش داراي زنان
مجدد توليد با و دهند تحويل جامعه به شايسته و لايق فرزنداني برآمده ، شايستگي و خوبي به
بكارگيري با امر اين است مسلم كه آنچه.بسازند بهتر را كشور آينده متعهد ، كار نيروي
.شد خواهد فراهم بالا سطح در كشور امور اداره در آنان مشاركت و مديريتي سطوح در زنان
در زنان اجتماعي و سياسي مشاركت شاخصههاي از يكي اجرايي بالاي مقامهاي در زنان وجود
بالاي مقامهاي در زنان حضور براي قانوني منع هرچند ايران در.است تصميم اخذ موقعيت
طول در سياسي و اجتماعي عرصههاي از زنان ماندن دور دليل به ولي ندارد ، وجود اجرايي
.ندارند چشمگيري مشاركت مديريت سطح در آنان تاريخ ،
ايران ، در زنان مديريت به مربوط آمده دست به اعداد و ارقام و مطالعات گزارشها ، تحليل
تصميمگيري ، مراجع و بالا سطح مديريتهاي و مشاغل در زنان حضور كه است حقيقت اين مبين
در مناسب فرصتهاي از چندان نتوانستهاند زنان و بوده اندك سياستگذاري و قانونگذاري
:داد نسبت زير عوامل به ميتوان را موفقيت عدم اين دليلكنند استفاده مديريت زمينههاي
.مديريتي پستهاي احراز براي خود توانائيهاي به زنان نداشتن باور -
و استفاده منظور به زنان تواناييهاي و مهارتها ميزان به پيبردن جهت مكانيزمي فقدان -
.مديريتي مشاغل در آنان فكري نيروي بيشتر بكارگيري
از را شرايط واجد زنان كه مادري وظيفه ضرورت و اهميت و خانواده اداره سنگين مسئوليت -
.بازميدارد مديريت مسئوليت پذيرش
اعمال را ضعيفتري سرپرستي يا و نظارت مديريت ، امر در زنان كه جامعه نادرست باور -
.ميكنند
.زيردست عنوان به و مردان سوي از زنان با همكاري به تمايل نداشتن -
تنها نه اساسي قانون كه ميبينيم كنيم ، بررسي قانوني لحاظ به را موضوع بخواهيم اگر حال
موظف را دولت بلكه نشده ، قائل سياسي اجتماعي ، امور در زنان فعال مشاركت براي محدوديتي
فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي سياسي ، انساني ، حقوق تامين براي را لازم اقدامات است كرده
:است آمده اساسي قانون بيستم اصل درآورد عمل به
انساني ، حقوق همه از و دارند قرار قانون حمايت در يكسان مرد و زن از اعم ملت افراد همه
اصل در همچنين.برخوردارند اسلام موازين رعايت با فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، سياسي ،
رعايت با جهات تمام در را زن حقوق ميباشد موظف دولت كه است آمده اساسي قانون بيستويكم
.نمايد تضمين اسلامي موازين
آن اصلي علت كه ميشويم متوجه بكاويم ، را زن اجتماعي حقوق تضييع عوامل بخواهيم اگر حال
اما.بازميگردد پيشين هزارههاي در باستان فرهنگ به بلكه گذشته ، قرن دو يكي به تنها نه
اساسي نقش گرامي پيامبر بعثت در زنان اسلام ، صدر در و الهي بينش در كه است اين مهم نكته
اسلام ، تاريخ از ساز سرنوشت مقاطع و اساسي مراحل تمامي در زنان واقع در.كردند ايفا را
.شدهاند عهدهدار را كنندهاي تعيين نقش
از وسيعتر بسيار بايد زنان اجتماعي فعاليت عرصه كنوني شرايط به توجه با و حاضر عصر در
با منزل ، داخل در ولو شرايطي هر در كه شوند تشويق بايد ما زنان.باشد اشتغال عرصه
تحليل قدرت و دهند گسترش را خود ديد افق جهاني ، و ملي مسائل به توجه و تحقيق مطالعه ،
اين ارتباط اين در توجه قابل نكته.نمايند تقويت وجودشان در را اجتماعي سياسي ، رخدادهاي
.است فرض قابل فايده دو زنان اشتغال در كه است
درك دوم حالت در.ميگذارد تاثير زن شخصيت و رفتار بر غيرمستقيم يا و مستقيم بطور اول
.ميشود فعاليت و كار عرصههاي در زنان مشاركت موجب اجتماعي روابط از منطقي و صحيح
و هستند قدرت داراي بيشتر مردان كار ، دنياي در كه داشت توجه واقعيت اين به بايد البته
قدرت با زنان پذيرش آنها براي.كنند كار مردان با كه ميدهند ترجيح مردان اين بنابر
.است دشوار
آن دليل به.دارند آنها با متفاوت كاملا رفتاري زن مديران كه كنند درك بايد مرد مديران
كه ميكنند احساس همواره زنان اين از داريم ، بسياري مردانه انتظارات مدير زنان از ما كه
دورنماي واقعيت ، به نسبت و ميبينند متفاوت آنها.ميكنند كار مخالف باد يك جريان در
حرفهاي آساني به نميآيد خوششان زن مدير از كه مديري مردان براين ، علاوه.دارند متفاوتي
ارتباط كاركنان با وي كه ميشوند آن از مانع او حرفهاي تحريف با و ميكنند تحريف را او
نيز قبلا كه همانگونهميشود بدتر و بد همهچيز اين بنابر و كند برقرار معقولي و درست
زنان مورد در مديريت طلايي قانون اما است ، دشوار قوي زنان پذيرش مردان براي شد ، اشاره
.ميشوند خوبي مديران خود شوند روبهرو خوبي مديران با آنها اگر يعني.ميكند صدق نيز
مردان عرف عرف ، چون ميشوند ، ارزيابي مختلفي گونههاي به زن مديران امروزه كه ميدانيم
شرايطي چنين در و ميشوند روبهرو تنش با عمودي سطوح در زن مديران كه اينجاست در.است
در آنان كه آنجايي از ديگر عبارت بهبرخوردارند اندكي حمايت از غالبا آنان كه است
.است دشوار بسيار آنان براي چيز همه ميكنند ، زندگي مردانهاي دنياي چنين
مقام در كه نيست آسان زنان براي دارد ، بيشتري بررسي به نياز كه متعددي دلايل بنابه
و ندارند خود زنانگي براي امنيتي هيچگونه كه زناني براي مثال بطور.گيرند قرار مديريت
زنان اينميشود دشوار فوقالعاده مديريت كار ميكنند ، تقليد مردان از را مديريت روش
و راضي مديريتي جايگاه در كه زناني كه حالي درميكنند سركوب را خود تواناييهاي
كجا از ضروري مواقع در ميدانند خوبي به و ميشوند پشتيباني و حمايت بالا از خشنودند ،
رضايت و بخشيده بيشتري قدرت نيز خود همكاران به ميتوانند ترتيب بدين.بگيرند كمك
پستهاي به بار نخستين براي كه زناني كه است اين واقعيت.سازند فراهم را خود كارمندان
تلاش شدهاند مجبور آوردهاند ، بدست را اجرايي مديريت نقش و كردهاند پيدا دست بالا
اين در آنها.كنند كسب را لازم اعتبار و آورده بدست را لازم تجارب تا گيرند بكار زيادي
تا دهند تغيير طوري را خود زندگي روش و كرده صرف را زيادي زمان شدهاند مجبور مسير
ساير در شده انجام بررسيهاي.كنند پيدا جديد وظايف و مسئوليتها با بيشتري هماهنگي
مسائل شغلي ، پيشرفت با همزمان توانستهاند زنان از گروه اين كه ميدهد نشان كشورها
.دهند انجام موفقيت با نيز را خود خانوادگي
فنلاندي زنان و كمترين درصد با 8 الجزايري زنان (ILO) كار بينالمللي سازمان آمار طبق
تا 64 بين 15 كه جهان زنان از درصد از 45 بيش.دارند را اشتغال/ سهم بيشترين درصد با 47
كار نيروي عنوان به زنان مشاركت نرخ و هستند مشغول اقتصادي فعاليتهاي در دارند سن سال
سال در آمده بدست آمارهاي براساس همچنين.است سال 1375 ، 9/1درصد آمار برطبق ايران در
كه 27/0 داشتهاند فعاليت دولتي دستگاههاي كليه مديريتي مختلف سطوح در 75 13 ، 726زن
درصد و 83/78 مياني مديران سطح در افراد درصد عالي ، 9/20 مديران سطح در افراد درصد
.داشتهاند حضور پايه مديران سطح در افراد
نفر به 1186 نفر از 726 سالانه رشد درصد با 32/10 زن مديران تعداد سالهاي 801375 طي
مديران سطح در افراد درصد زن 68/0 مدير مجموع 1186 از حاضر حال در و است يافته افزايش
پايه مديران سطح در افراد درصد و 44/76 مياني مديران سطح در افراد درصد عالي ، 88/24
.ميباشند فعاليت مشغول
زنان مديريت درباره مختلف نگرشهاي
بكار مديريتي پستهاي در بيشتري زنان چرا اينكه درباره مختلفي نگرشهاي حاضر حال در
اين.است Person-Centered شخصيگرا ديدگاه نگرش ، اولين.دارد وجود نميشوند ، گرفته
وجود مونث جنس درون كه ميداند عواملي در را زنان شغلي پيشرفت بودن محدود گناه ديدگاه
باعث ميشود انجام زنان توسط كه خاصي رفتارهاي و مشخصهها كه است معني بدان اين.دارد
نگرش دومين.دارد تامل و تحليل به نياز نگرش اين البته كه ميگردد ، آنها پيشرفت عدم
را زنان فرآيند اين.است Cultural Socialization Process فرهنگي شدن اجتماعي فرآيند
فرهنگي شدن اجتماعي فرآيند براساس.مديريتي مشاغل نه ميدهد ، سوق حرفهاي كارهاي بهسوي
.است مردان از كمتر زيادي اندازه تا مديريت به زنان تمايل
بالقوه تاثير:از عبارتند دارند ، تاثير زنان پيشرفت عدم بر نگرش اين در كه ديگري عوامل
دلايل از. Lack of Role Modelsنقش مدلهاي فقدان و نقش تضاد خانوادگي ، زندگي بر شغل
براي فرصت ايجاد و پاداشها در نابرابريها.كرد اشاره شغلي تبعيضهاي به ميتوان ديگر
زنان آنان ، شايستگي و توانايي داشتن نظر در بدون افراد از برخي بكارگيري و زنان پيشرفت
.ميسازد دور مديريت مقامهاي به رسيدن از را
كه است قالبي و منفي نگرشهاي هستند روبهرو آن با شغلي پيشرفت در زنان كه ديگري مانع
فشار از زنان ميدهد نشان تحقيقات.دارد زن مديران بويژه و شاغل زنان به نسبت جامعه
.ميگويند سخن همسرانشان به نسبت خود Role Overload نقش گرانباري و مضاعف
ميكنند ، تبيين يا حمايت را مديريتي مشاغل در زنان پيشرفت عدم كه نگرشهايي تمام بطوركلي
افزايش اخير دهههاي در خصوصا كار نيروي در زنان تعداد اگرچه كه است موضوع اين نشانگر
.است سازماني بالاي رده مشاغل در آنها افزايش زمينه در كمتر پيشرفت اين اما است يافته
:ميشود ارائه توصيههايي زنان شغلي وضع بهبود منظور به اينجا در
:فردي و سازماني توصيههاي -
.دهند تغيير را نگرشها و رفتارها كه است ضروري و مهم سازمانها براي:سازماني توصيههاي
اولين.كرد اجرا سازمان سطح در را برنامههايي و خطمشيها بايد كار ، اين انجام براي
پيادهسازي شامل برنامهها اين.است زمان براساس تغييرات برنامههاي برنامهها ، نوع
يا و پارهوقت كار امكان مشاركتي ، شغل ،Flexible Work Scheduales منعطف كاري برنامههاي
مشكلات تا ميدهد اجازه زن مديران و كاركنان به برنامهها گونه اين.است كوتاهتر روزهاي
.كنند حل را كار و خانه
تا دارند قاطعيت و نفس به اعتماد كسب و تشويق مهارت ، به نياز زنان:فردي توصيههاي -
طراحي براي وقت ، صرف مهارت اولين مثال بطور.دهند قرار مردسالاري مسلط محيط در را خود
شناخت دوم توصيه.است غيرمتمركز و پراكنده گاه زنان شغلي هدفهاي.است مناسب شغلي مسير
و مناسب مهارتهاي كه بدانند بايد زنان و دارد وجود سازمانها در رقابت كه است واقعيت اين
اطمينان و نفس به اعتماد ايجاد لازم مهارت سوميناست ضروري رقابت براي لازم رفتارهاي
و موقع به را هركاري ميبايست زنان.است زماني محدوديتهاي با مقابله چهارم مهارت.است
ايفاي براي.است زنان توسط سياسي مهارت يادگيري ديگر ، مهارت.دهند انجام خودش زمان در
بردن بين از.است لازم سازمان در سياسي مهارت بكارگيري و يادگيري شناخت ، موفق مدير نقش
مشاغل به دستيابي جهت نفس به اعتماد ايجاد شغلي ، امنيت تامين قانوني ، و حقوقي تبعيضات
اساسي راهكارهاي ديگر از زنان در خلاق استعدادهاي پرورش و مستمر آموزش و حساس و پيچيده
.ميباشد شاغل زنان وضعيت بهبود جهت
|