تجدد فهم طلب
اخلاقي راهيهاي دو
پاياني بخش _ غرب در شرق
سوسيالدموكراسي نظريهپرداز
فرهنگ اهل اخبار
تجدد فهم طلب
پسامدرن و مدرن شناخت در تازه كوششي
آشوري داريوش
"شرقي" شكستهي هم يدر"شده خارج خط از" قطارهاي از است پر"مدرن جهان" حاشيهي
سبب روزگار اين در ايرانيان ميان در پستمدرنيسم و مدرنيسم مباحث دربارهي كنجكاوي
طلب و تمنا نشانهي شوق و شور اين.است شده اينباره در كتابها از انبوهي ترجمهي
جهاني بستر در ايراني جامعهي جايگاه فلسفيتر و علميتر عميقتر ، فهم براي ست تازهاي
.ميشود ناميده "مدرن" كه
پايهي بر اقتصادي و سياسي جهاني قدرت آن وجهاش ، پديدارترين در ،"مدرن جهان" از مراد
نگرش بنيادهاي كه خود اقتصادي و سياسي قدرت تنها نه كه است تكنولوژيك و علمي عظيم توان
و فضا و عالم نتيجه ، دراست كرده (globalized) "گير كره" نيز را هستي و زندگي به خود
،"مدرن جهان" اين جهان ، اين شكلگيري روند از بيرون كه را مردماني تاريخي زندگاني جهت
دچار را آنها يا انداخته ديگري راستاي در و كرده خارج خود خط از ناگزير بودهاند ،
.است كرده هولناك كژديسگيهاي و درماندگيها
."شرقي" شكستهي ، هم در ي"شده خارج خط از"قطارهاي از است پر "مدرن جهان" حاشيهي
روشنفكران اصلي پرسش صورت به مدرنيت معناي و ماهيت از پرسش كه نيست شگفتي جاي بنابراين ،
"سنتي" جامعهي هيچ در شايد "مدرن جهان" فهم براي طلب و تشنگيآيد در "سوم جهان" در
از جامعههاي همهي ميان در جامعه ، اين كه زيرا نباشد ، اصيل ايراني جامعهي اندازهي به
برخورد از برآمده اقتصادي و سياسي نتيجه در و فرهنگي ، بحران ژرفترين با خود ، نوع
راه اين در تازه كوششهاي از يكي.روياروست مدرن _ پيش عالم و فرهنگ يك با مدرنيسم
اصل از نخست.توجه شايان كوششيست كه است "مدرنيسم پست تا مدرنيسم از" كتاب ترجمهي
از دستچينيست مقاله ، دو و چهل شامل كتاب ، اين.است انگليسي زبان به كه بگوييم كتاب
تاريخ سرآغاز از غرب ، در انساني علوم و فلسفه اهل نويسندگان كتابهاي و مقالهها
انديشهي اوجگيري و رشد دوران كه بيستم سدهي پايان تا هفدهم سدهي در مدرنيست
.است "پسامدرن"
:است يافته سامان فصل سه در كتاب
و كانت از نوشتارهايي كه نيچه ، تا دكارت از آثاري شامل ،"آن منتقدان و مدرن تمدن" _1
.بردارد در را كندرسه و برك ادموند تا ماركس و هگل
سارتر ، پل _ ژان تا فرانسوي ، شاعر بودلر ، شارل از آثاري شامل ،"يافته تحقق مدرنيتهي" _2
را آدرنو و هوركهايمر و هوسرل ادموند تا ويتگنشتاين همچون فيلسوفاني از نوشتارهايي كه
نشانهشناسي و زبانشناسي بنيادگذار دو از مقالههايي آنها بر افزون و برميگيرد ، در
پدر فرويد ، و مدرن ، معماري پيشكسوت بوزيه ، لوكور از نيز و دوسوسور ، و پيرس مدرن ،
.مدرن روانشناسي
بزرگترين آثار گزيدههاي شامل فصل اين."مدرنيته مجدد ارزيابي و پستمدرنيسم" _3
دريدا ، دلوز ، فوكو ، هايدگر ، همچون آن ، هوادار يا مدرنيت نقدگر انديشهورزان و فيلسوفان
انديشهورزان از مقالههايي همچنين و است ، هابرماس يورگن و رورتي ريچارد تا ليوتار
من بر دستكم يا _ ما بر تاكنون آنها از برخي كه مدرن ، معماري و علم نقدگران و فمينيست
.بودهاند ناشناخته _
From Modernism to Postmodernism
A Anthology
Edited by Lawrence Cahoon
Blackwell Publishers,
1996 |
|
و انديشهگران گوناگون طيفهاي از خوب بسيار ست گزيدهاي "پستمدرنيسم تا مدرنيسم از"
راهگشاي يا پرداختهاند مدرن انساني علوم و فلسفه مسائل اساسيترين به كه نويسندگاني
با ناآشنايان كار به كه نيست كتابي اين البته.بودهاند بينش و دانش تازهي افقهاي
پيگيران و دوستداران و دانشجويان براي اما بيايد ، پسامدرن و مدرن انديشههاي زمينههاي
اين كنارهاي _ و _ گوشه با بيشتر آشنايي براي هم سودمند ، بسيار كتابيست جستارها اين
فهم و يكديگر با آثار اين زيرمتني روابط بهتر درك هم و آن گوناگون طيفهاي و انديشهها
.مدرن پست و مدرن انديشهي افقهاي بهتر
.گفت ميتوان آن درباره كه مثبتيست نكتهي نخستين فارسي به ترجمه براي كتاب اين گزينش
نشر و برگردان براي ويراستار و ناشر گران كار اهميت ، با بسيار و مهمتر ، نكتهي اما ، و
ما كشور در ترجمه و نشر كار دشواريهاي و تنگناها داشتن نظر در با كه است ، فارسي به آن
و عالي ست نمونهاي كتاب اين نشر كار نظر از.قدرداني و سپاس سزاوار و كارستان كاريست
كار و صحافي و حروفچيني نظر از كتاب.ناشر هنر و دانش و حرفهاي كار از كممانند
ناشر ، و است خوب و پاكيزه بسيار جلد و كاغذ (materials) سازمايههاي و جلد روكش گرافيك
.است پرداخته كار اين به دستي گشاده با
آن كلمات ، فاصلهگذاري روشمند بيش _ و _ كم و يكدست رعايت و بيغلط و پاكيزه حروفچيني
و خاص نامهاي از است پر متن زيرا است ، آن چشمگير نيكوييهاي از دشوار چنين كتابي در هم
گهگاه همچنين و آلماني و فرانسه و انگليسي زبانهاي به كتابها نامهاي و واژهها
گفت بايد كتاب ترجمه مورد در اما ، و.(يوناني نگاره زبان به) يوناني و لاتيني واژههاي
بيگانه زبانهايي و انديشهها با گوناگون ، متن همه اين براي شايسته مترجم كردن پيدا كه
ويراستار را مقالهها سوم يك حدود البته.دشوار بسيار كاريست ما ، زبان و ما عالم با
از چه گوناگونيست ، مترجمان كار ديگر ، سوم دو و كردهاند ترجمه رشيديان آقاي كتاب
برحسب هم را ، ترجمهها ناگزير كه ميدان ، اين به نوآمدگان چه باتجربهترها ، و كهنهكارها
گوناگوني ارزشهاي و سطحها در خود ، كار در مترجمان يا مترجم چيرگي هم و متن دشواري
.ميدهد قرار
ترجمهي كه گفت بايد ناشر و ويراستار حرفهاي وجدان و كوشش به توجه با همه ، اين با
اگر و ستايش ، شايان كاريست آن ، در ترجمه سطح و فارسي زبان كنوني امكانات حد در كتاب
اين و ماست زباني و فرهنگي كاستيهاي و تنگناها گردن به آن گناه نبوده ممكن اين از بيش
.نكردهايم باز زبان درست "مدرنيت" زبان به گفتن سخن براي هنوز كه
و دريدا ژاك هايدگر ، همچون كساني مقالههاي ترجمهي در مثال براي را ، كار اساسي دشواري
و بيان سبك قالب در آنان پيچيدهي "مدرن پست" انديشههاي كه ديد ميتوان بودريار ژان
اگر دشوار ، بسيار كاري به فارسي مانند زباني به را آنها ترجمهي كار نوآورانه واژگان
.ميكند بدل محال ، نه
|
:كهون لارنس
برگزيده متنهايي مدرنيسم پست تا مدرنيسم از
:فارسي ويراستار
رشيديان عبدالكريم
تهران ني ، نشر
اول1381 چاپ
صفحه 780
|
در.كند تبديل ممكن به را محال ميكوشد كه ستود بايد را بلند همت اين همه ، اين با
همه چه اگر را ، آنها كردم ، آنها انگليسي اصل با ترجمهها جاي چند از من كه مقابلهاي
براي وسواس با كوششي بلكه.نيافتم "آزاد" و سردستي ترجمهي جا هيچ نيستند ، رسا و شيوا
برخي خود اين و است ، رفته كار به آنها در جمله به جمله و كلمه به كلمه وفاداري
ويراستار كوشايي و دقتاست كرده دشوارفهم و سنگين را آنها از پارههايي يا مقالهها
آنها انگليسي ترجمهي روي از نه را مقالهها از برخي كه است بوده حدي به تا مترجمان و
.كردهاند ترجمه آنها آلماني يا فرانسه اصل به مراجعه با بلكه
برابرنهادههاي يا گزينشها فارسي به متنها گونه اين ترجمهي اساسي مسائل از يكي
سويي ، از كه ، است آن ترمينولوژي يا فني واژگان ويژه به متن واژگان زمينه در مترجمان
.بيثباتيست و پراكندگي ديگر ، سوي از و ، نارسايي و خامي دچار هنوز
و اصلي متن نو يا ناآشنا مفاهيم رساندن براي وسواس و دقت سر از اگر گزينشها اين
ضروري نيز را ديگري كار من گمان به باشد ، آن به بخشيدن دقت و فارسي زبان كردن مايهور
سيلي و ميگذراند را واژگاني دگرديسي مهم مرحلهي يك فارسي زبان كه آنجا از.ميكند
ديدگاههاي يا پسندها و سبكها و است سرازير آن به تازه مفاهيم و واژگان از بيامان
فلسفي و علمي واژگان نتيجه ، در گرفتناند ، كشتي حال در يكديگر با ميدان اين در گوناگوني
كه آزادند بيش _ و _ كم مترجمان و ندارد آزمودهاي و قاعده به و درست سامان _ و _ سر
.كنند اختيار ميپسندند ، كه را واژگاني خود براي
روح كه كند اختيار خود پيش را نهادههايي برابر ميتواند مترجمي هر ترتيب ، اين به
متنهايي چنين فهم و خواندن.باشد نداشته خبر آنها معناي و اصل از بسا چه خواننده
.ميشود ناممكن حتا و دشوار بسيار ناگزير
در مجموعهاي چنين در يا كتاب ، پايان در برابرنامه يك در مترجمان كه است آن راهحل يك
دست به ميشوند شمرده متن اساسي واژگان كه را نهادههايي برابر تنها نه مقاله ، هر پايان
خواننده تا كنند واژهنامهاي تعريف را متن تازهي نيز و اساسي ترمهاي بلكه بدهند ،
علوم فرهنگ يك براي مايهاي اندك _ اندك كاري ، چنينباشد داشته متن فهم براي كليدي
.كرد تواند فراهم جامع انساني
همكاران با باشم داشته اجازه چهبسا كهنهكار مترجم يك عنوان به من كه ديگر نكتهي يك
كار بار يك با پرمايه و جدي اثر يك از ترجمهاي هيچ كه است آن بگذارم ميان در جوانام
با ديگر بار يك دستكم را ترجمه بايد تنها نه.نميشود گذاشته اثر حق و نميآيد دست به
دربارهي و خواند بار چند بايد جداگانه نيز را فارسي متن كه كرد ، مقابله اصلي متن
.كرد دقت رفعكردنيست ، بازنويسي و اصلاح با كه ابهامهايي و نارساييها
بر بنا آن بازسازي و اصلي زبان در جمله ساختار از دنبالهروي از پرهيز كه بديهيست
در.داشت چشم پيش ميبايد كه اصوليست از نيز فارسي سبكبارتر و رهوارتر هرچه ساختار
.ميدهم دست به "پستمدرنيسم تا مدرنيسم از" كتاب از ساده و كوتاه نمونهي دو مورد اين
:جمله پاره اين ترجمهي در
ambiguos or empty. it can be subjected to easy ridicule as hopelessy
پوچ و مبهم مايوسكننده طرزي به كه چيزي عنوان به..":ميخوانيم (ص 1) فارسي متن در
يكسره چيزي عنوان به...":گذاشت ميتوان آن جاي به كه ".گيرد قرار استهزا مورد است ،
".خنديد ريشاش به راحت ميتوان بيمايه يا مبهم
فارسيتر و سادهتر براي جمله نحوي عناصر بازسازي چگونگي از مثاليست زير نمونهي
:آن كردن
This means providing students with the opportunity to develop the critical capacity
than simply) to challenge and transform existing social and political forms, rather
(p 689)adapt to them.
تا است دانشآموزان به دادن فرصت معناي به امر اين":ميخوانيم جمله اين ترجمهي در
صرف سازگاري جاي به موجود اجتماعي و سياسي صور تغيير و مبارزه براي را انتقادي ظرفيت
سرراست و ساده ميتوان صورت اين به را جمله اين من ، نظر به (ص 723) ".دهند گسترش آن با
و سياسي صورتهاي با صرف سازگاري جاي به كه دانشآموزان به دادن فرصت يعني اين":كرد
پرورش كردنشان دگرگون و آنها با درافتادن براي را خود انتقادي توان كنوني ، اجتماعي
گذرا ميتوانم ترجمهها ترمينولوژي يا اصطلاحي واژگان نهادههاي برابر مورد در ".دهند
به را "گرايي _" به "ايسم _" مكانيكي ترجمهي در پافشاري من.كنم اشاره نكته چند به
نگاه) گفتهام آن براي نيز را خود دلايل و نميپسندم موارد ، همهي در و مكانيكي شيوهي
براي نيز را خود پيشنهادهاي و ("فارسي زبان بازانديشي" مجموعهي به كنيد
.آوردهام "انساني علوم فرهنگ" در يكايك ها"ايسم _"
كار به مكانيكي جا همه كه معادل يك با "ايسم _" پسوند معنايي و دستوري نقشهاي واگردان
.ميافزايد آن معنايي ابهام بر حقيقت ، در ولي ، ميكند ، آسان و ساده ظاهر به را كار رود ،
.ندارد جوازي دقيقتر و درستتر پيشنهادهاي بودن با آن كاربرد ويژه به كه هست مواردي
"هيچگرايي" به (نيهيليسم براي) "هيچانگاري" نهادهي برابر برگرداندن مثال ، براي
كه حالي در ندارد ، روشني معناي هيچ "هيچگرايي".نادرست من ، نظر به و ، بيهوده كاريست
.ميرساند را نيهيليسم معناي روشني به "هيچانگاري"
مانند پيشوند پنج _ چهار كاركرد و معنا همچنين
باري آن براي گذاشتن ، فارسي ي"_فرا" نحيف دوش بر راpara pro -, trans -, meta-
و پيشوندها از گستردهتري دامنهي كه هست هم ديگري پيشنهادهاي مورد اين در.است كمرشكن
نحيف ي"_ فرا" اين به و ميآورد كار در را "_ زبر و _ ابر" مانند _ پيشوندگونهها
به آوردن روي به را مترجمان ترجمهگاهي در قافيه تنگناي !ميدهد كشيدني نفس اجازهي
خيلي راستي به كه كشيده "اكتناه غيرقابل" مانند نكشيده آب عبارتهاي و واژهها
هم دست اين از چيزي يا "راهنيافتني" گمانام به آن جاي به !است "اكتناه غيرقابل"
واژههاي و انديشيد نو از ميتوان تازه نهادههاي برابر برخي مورد در.گفت ميشود
ميتوان است عاميانه واژهي كه هم "بختي الله" جاي به.كرد پيدا خوشريختتري تركيبي
خوبيهاي به توجه با كتاب اين كه آنام بر من باري ، .گفت "بختآوردي" يا "بختآورد"
با كه دارد را آن ارزش شده ، كشيده فارسي به آن ترجمهي براي كه فراواني زحمت و آن اصل
ماندگار چهرههاي از ترجمههايش نادرستيهاي يا سستيها برخي اصلاح و تازه ويرايش يك
.شود كتاب بازار
www.bbc.co.uk/persian:منبع
اخلاقي راهيهاي دو
بهلولي محسن:ترجمه
از يك هر كه دارد ، خود روي پيش راه دو تنها شخص آن در كه است وضعيتي اخلاقي راهي دو
راهي دو از كلاسيك نمونهاي افلاطون.است غيرمجاز عملي مستلزم اخلاقي لحاظ به آنها
در را آن كه ميدهد قول و ميگيرد قرض همسايهاش از اسلحهاي شخصيميكند ارائه اخلاقي
خواستار عصباني ، حالتي با همسايه روز يك.برگرداند او به همسايهاش تقاضاي صورت
شخص آن حال.دارد را كسي كشتن قصد كه است پيدا امر ظاهر از و ميشود سلاحش بازگرداندن
قتل در پس بماند ، باقي قرارش و قول سر بر او اگراست مواجه اخلاقي راهي دو يك با
راهي دو يك بنابرايناست كرده وعده خلف برنگرداند ، را اسلحه اگر و داشت خواهد معاونت
كه حالي در است ، متضاد عملكرد نحوه دو بين ما گزينش نوعي مستلزم كه است موقعيتي اخلاقي ،
.ميكنند حمايت عملكرد نحوه يك از اخلاقي ملاحظات
شك شد خواهيم مواجه مشكل اخلاقي گزينشهاي اين با ما واقع به آيا كه اين در كسي كمتر
.دارد
نحو به ميتوانند دوراهيهايي چنين آيا كه است اين فلاسفه توسط شده مطرح سوال چه اگر
.نيست دست در آنها براي سيستماتيكي حل راه كه اين يا شوند حل سيستماتيك
حقيقي وظيفه ميتواند عملكرد نحوه دو از يكي تنها كه مدعياند دوراهي حلپذيري مدافعان
لذا و دهد انجام همزمان را عملكرد نحوه دو هر كه است غيرممكن شخص براي زيرا.باشد ما
درك خوبي به وظيفه مفهوم اگر بنابراين.باشد آنها دوي هر انجام به موظف نميتواند شخص
يك كدام كه باشد داشته وجود اين درباره تصميمگيري براي سيستماتيك طريق يك ميبايد شود
اخلاقي راهيهاي دو صريح ، بيان به بنابراين هستند ، ما حقيقي وظيفه عملكرد نحوه دو از
حل سيستماتيك نحو به ميتوانند اخلاقي ظاهر به تضادهاي تمام زيرا دارند ، وجود واقعي
رس نظر به.ميكند ارائه استدلالي نگرش اين براي "خير و حق" كتاب در رس.دي.دبليو.شوند
وظيفه يك توسط كه زماني تا اخلاقياند اعتبار داراي ظاهر به اخلاقي ، وظايف از يك هر
الزام و شد خواهد گذاشته كنار هم بعدي اخلاقي وظيفه شوند گذاشته كنار قويتر اخلاقي
.داشت نخواهد مدت طولاني
انتخاب دو از كدام هر كه مدعياند هستند ، اخلاقي راهي دو حل منتقد كه ديگر دسته
ما واقعي اخلاقي تجربه.باشد ما وظيفه آن به عمل است ممكن و باشد پذيرفتني ميتواند
حل قابليت صرفا اخلاقي گزينشهاي ميان تضادها از بسياري كه است اين نشاندهنده
دو ميان انداختن خط يا شير نوع يك تنها اغلب ما اخلاقي تصميمات.ندارند را سيستماتيك
زيرا دارند وجود واقعي اخلاقي راهيهاي دو صريح ، بيان به بنابراين ، .هستند عملكرد نحوه
.(دارد شخص تصميم به بستگي يعني ) باشد شخص حقيقي وظيفه ميتواند گزينشي هر
استلزامهاي باشد ، اخلاقي راهيهايي دو براي سيستماتيك حل راه وجود به معتقد شخص اينكه
شوند حل ميتوانند دوراهيها كه شود اين منكر شخص اگر اينكه اول.دارد پي از مهمي
خاص ، راهي دو هر در زيراميشود كشيده چالش به مطلق تكليف مفهوم بنابراين (دوم گزينه)
ممكن تئوريك ، نحو به علاوه ، به.نيست پيشيني وظيفهاي هيچ زيرا بود ، نخواهد مطلق وظيفه
از يك هيچ رو اين از.گيرد قرار تضاد در ديگر وظايف از يكي با لااقل وظيفهاي هر كه است
گزينش زيرا دارد ، اخلاقي نسبيت به اشاره چنين ، هم امر اين.بود نخواهند مطلق ما وظايف
نفر يك اگر ثانيا ، .عيني ملاحظات پايه بر نه و بود خواهد شخصي ترجيح بر مبتني عمل يك
شود ، حل سيستماتيكي نحو به ميتواند وظايف تضاد آن براساس كه باشد ديدگاهي به معتقد
اخلاقي نظريه يك يعنياست شدني حلي راه چنين چگونه كه دهد نشان بتواند بايد بنابراين ،
به عملكرد از نحوه يك كند روشن كه شود ريزي طرح منظور اين براي بايد (هنجاري) نرماتيو
نرماتيو تئوريهاي اغلب اما.شود طرحريزي دارد ، ترجيح ديگر انحاء بر منصفانهاي نحوه
.برآيند مسئوليتي چنين پس از نميتوانند
چيز يكاست برتر ذاتي خير يك به توسل وظايف ، ميان تضادها حل معمول روشهاي از يكي
وسيلهاي يا ابزار صرفا كه اين نه باشد ارزشمند فينفسه كه است خوب ذاتي نحو به زماني
خير براي وسيله مهياكننده تنها زيرا است ، ابزاري خير يك پولباشد ديگر اهداف براي
زيرا است ، ذاتي خير يك ديگر ، سوي از موسيقي ، است اسپورت ماشين يك خريد مانند ديگري
خيرذاتي كشف به اخلاقي فلاسفه.باشد ديگري چيز براي وسيلهاي كه اين نه است خوب فينفسه
براي رايج نمونه يك بشري سعادت.ميپردازند است ، ارزشمندي چيز هر اوج نقطه كه برتر
ما اعمال تمام نهايي هدف و است سعادت كسب براي تلاش در كسي هر زيرا است ، برتر خيرذاتي
خداوند ، اراده بشر ، عقلانيت لذت ، برتر ، خيرذاتي نمونههاي ديگراست سعادت به رسيدن
بتوانيم ما اگر تئوريك ، نحو به.است تكامليافته بسيار رفتار و انسان آزادانه انتخاب
اخلاقي وظايف ميان تضاد بنابراين است ، برتر خيرذاتي لذت ، مثال ، عنوان به كه كنيم مشخص
فراهم را لذت حداكثر عملكرد از نحوه كدام دهيم نشان كه ميشود حل اين كردن مشخص با
نحو به شود ، معين برتر خيرذاتي يك عنوان به خداوند اراده اگر ترتيب همين به.ميآورد
.دارند را خداوند خواست با مطابقت حداكثر اعمال از يك كدام كه داد خواهد نشان پيشيني
توجهي جالب مفهوم چنين توسط اخلاقي دوراهيهاي برتر ، ذاتي خير كردن مشخص با ترتيب بدين
.شد خواهند حل
فلسفه اينترنتي دايرالمعارف:منبع
پاياني بخش _ غرب در شرق
نتيجهگيري
جانسون.تي.كارل
بشيريه حميد:ترجمه
كه است اين موضوع مهمترين.مينمايند معتبر ميشوند مطرح زير در كه كلي استنباطهاي
كه حالي در.يافتند خبر شرقي انديشههاي از نوزدهم سده طي بار نخستين براي آمريكاييان
دنياي دريچههاي زودي به اما بود ، مانده ناشناخته عملا شرق تفكر قرن اين آغاز در
توضيح و شرقي كلاسيك آثار بيشتر انگليسي ترجمههاي وجود.شد گشوده شرقي انديشههاي
دوم.آورد فراهم شرق با را تحصيلكردگان آشنايي امكان مردم ، عامه براي شرقي تعليمات
موضوع اين البته كه ميشد ، تاكيد و توجه شرق مذهبي تفكر بر نوزدهم قرن خلال در اينكه ،
افزايش با.بود فهم قابل و واضح قرن ، اين آمريكاييان در مذهبي قوي گرايشهاي به توجه با
تفكر و حيات غناي و پيچيدگي ، وسعت ، از آمريكاييان شرق ، مذهبي تفكر درباره دانش و آگاهي
كه گرفتند ، قرار بسيار توجه مورد بودايي و هندو كيش دو.شدند شگفت در خاورزمين مذهبي
اينكه ، سوم.ميشد محدود قرن اين واپسين دهههاي به بيشتر بودايي كيش به علاقه البته
ورود و معرفي در را نقش قاطعترين متاخران پيروان ويژه به متعالي ، فلسفه اهل فكري جنبش
اما بود ، راه اين گشاينده امرسون داشت ، عهده بر آمريكايي فرهنگ درون به شرقي انديشههاي
و توضيح در جانسون سامويل و كلارك فريمن جيمز چون متعالي فلسفه پيروان ديگر وي از بعد
آگاهي رشد هرچند اينكه ، چهارم.داشتند اساسي نقش آمريكا مردم براي انديشهها اين تبيين
شرقي انديشههاي مشهود تاثير اما بود ، چشمگير قرن اين طي شرقي تفكر از آمريكاييان عمومي
بسيار انديشهها اين محتواي.ميشد محدود منفرد انديشهورزان و نويسندگان به بيشتر
متاثر افراد حال ، اين باشود مردم اذهان جذب سرعت به كه بود آن از ناآشناتر و مهجورتر
اين تاثير اينكه پنجم.ميرفتند شمار به آمريكا فرهنگ در مهمي چهرههاي آنها از
انجاميد غربي فكري برداشتهاي و باورها تقويت به بيشتر و بود متفاوت افراد در انديشهها
فعال مدافع تورو و هندو ، كيش فلسفه از ايدهآليست متفكر امرسونآنها تغيير به تا
به معتقد متفكر كاروس پل.پذيرفتند را تاثير بيشترين يوگا ، از متعالي فلسفه
و ;گرفت الهام آن از "علمي" فلسفي تعبير با بودايي كيش از بيشتر علمي يگانهانگاري
راز و عرفاني نگرشهاي با "برين" بودايي كيش از اسپنسر تكاملي ديدگاه پيرو هرن لافكاديو
سرانجام.داشت سازگاري پوزيتيويستي و مذهبي مشرب دو هر با شرقي تفكر.شد متاثر آميختهاش
و كتابها طريق از كامل طور به تقريبا نوزدهم قرن فرهنگ بر شرقي تفكر تاثير اينكه ،
بيستم قرن در.بود دوم دست و عاريتي دانشي بيشتر حاصله دانششد اعمال مكتوب سخنان
شكل تجاري و مسافرتي امكانات افزايش دليل به [ديگر فرهنگهاي با] ارتباط برقراري
فهم و درك باعث شرق و آمريكا بين تماس روزافزون گسترش ;گرفت خود به مستقيمتري
آن از را يكديگر ميتوانند غرب و شرق كه است شده متقابلي فكري سهم از فزايندهاي
.سازند بهرهمند
سوسيالدموكراسي نظريهپرداز
كارميك مك ريچارد
نجفزاده رضا:ترجمه
ميان در قانوني دموكراسي سوسيال نظريهپردازان برجستهترين از (1870_ 1950) رنر كارل
گردهم وين در نوزدهم قرن اواخر در كه ماركسيستها ، از طيف اين.است اتريشي ماركسيستهاي
قانون همفكرانش ، و رنر نظر ازپرداختند سوسياليسم تفسير به نوكانتي نگرهاي با آمدند
دادن اهميت با.دارد وجود يافته نظام انساني جامعه هر در كه همگاني و بنيادين است نهادي
تحقق - انقلابي نه و - تكاملي سياقي به ميتواند سوسياليسم قانون ، شمول همه ضرورت به
قانون كه معتقدند پاشوكانيس بي.اي چون ماركسيستهايي روسي ، ماركسيسم منظومه در.يابد
تجلي حقوقي ، سوژه و است كالاها ساختار انعكاس حقيقتا بورژوايياش ، مطلق تكامل در
نه و كند همراهي را انقلاب ميتواند نه هرگز قانون.است اقتصادي انسان ايدئولوژيك
انساني جامعه رنر كارل نظر ، وجه اين برخلاف.بپذيرد صورت قانوني طرق از ميتواند انقلاب
.كالا و كار قدرت ، نظمهاي:ميدهد قرار تحليل مورد همگاني سهگانه "نظمهاي" حسب بر را
كار بدون.نيست تصور قابل جامعه در ساماني و نظم هيچ قدرت مناسبات بدون كه است معتقد وي
حاصل) كار توليدات از كالاهاآورد حاصل نميتوان بقا براي مادياي وسيله هيچ اجتماعي
هستي تداوم و زيست براي و هستند انسانها مصرف و استفاده براي (كار اقتصادي - اجتماعي
تابع حسب بر ميتوان را سرمايهداري جامعه از ماركس تحليل بنابراين ، ضرورياند اجتماعي
.افكند نويني طرح آن اساس بر و كرد صورتبندي دوباره دارايي ، به نسبت كار و قدرت بودگي
گانه سه نظمهاي اين شكلگيري طريق از بنيادين ، اجتماعي صورتهاي عرصه در دگرگونياي هر
در خصوصي قدرت نهادهاي كه برسد نظر به متناقضنما امر اين شايد بنابراين.ميشود تبيين
طريق از و صلب و ثابت ظاهرا شيوه يك در صوريشان دهنده شكل و كننده تنظيم قواعد سطح
و معيشتي كشاورزي رعيت ، و مالك چون مقولههايي مييابند قوام اجتماعي تغييرات و اقتصاد
مالكيتي حقوق از توليد متعدد شيوههاي با و مختلف دورههاي در مشاع ، داري سهام شركتهاي
.هستند تبيين قابل تغييرناپذير و پايدار اساسا حقوقي اصطلاحات قالب در كه برخوردارند
فوق گانه سه نظمهاي در حاصله تغييرات با ميتواند جامعه ، در نهادها ويژه كار اما
حقوق از پيش خصوصي حقوق:است نهفته "مكمل نهادهاي" رشد در امر اين.شوند تحول دستخوش
را كالاها نظم كه نهادهايي عمومي حقوق طريق از توسعه.برنامهاي حقوق رفاه ، حقوق كار ،
.است سوسياليسم تكاملي سير خط ميسازد ، قدرت و كار نظم تابع
راتلج فلسفي دايرالمعارف:منبع
فرهنگ اهل اخبار
دين فلسفه و رحمتي انشاءالله
فرجامي محمود
حوزههاي در جهان مطرح آثار ترجمه بر را خود فعاليت عمده كه است فعالي مترجمان از رحمتي
كه او آثار از برخياست كرده متمركز سنتگرا نويسندگان و دين فلسفه اخلاق ، فلسفه
مك السدر نوشته "اخلاق فلسفه تاريخچه":از عبارتند است يافته راه كتاب بازار به تاكنون
فلسفه مقالات مجموعه كه "اخلاق فلسفه" و نصر حسين سيد اثر "معنويت و معرفت" اينتاير ،
.است ادواردز پل دانشنامه اخلاق
را تهران آزاد دانشگاه اسلامي حكمت و فلسفه گروه مديريت مسئوليت تدريس ، بر علاوه كه او
اثر جمله آن ازاست ارزشمند اثر چند همزمان ترجمه مشغول روزها اين ;دارد عهده بر نيز
كتاب نيز و شد خواهد تمام زودي به آن ترجمه كه است "دولت و دين رساله" اسپينوزا ، معروف
دين فلسفه در مطرح بسيار نويسندگاني از است مقالاتي بر مشتمل كه "دين فلسفه راهنماي"
اما.(است شده منتشر گوناگون مجلات در و ترجمه او خود قلم به قبلا مقالات اين از بعضي)
سنتگرا نويسندگان و دين فلسفه اخلاق ، فلسفه به علاقهمندان اينها ، انتشار از قبل
انجام رحمتي انشاالله توسط اين از پيش آنها ترجمه كه باشند ديگري آثار منتظر ميتوانند
اولين احتمالا تاليافر چارلز اثر "بيستم قرن در دين فلسفه".است چاپ دست در و شده
نشر بازار وارد و پذيرفته پايان آن چاپ مراحل زودي به كه بود خواهد رحمتي جديد ترجمه
.ميشود
بلكول انتشارات توسط اخير ساليان طي كه است "معاصر فلسفه" مجموعه از عضوي كتاب اين اصل
عقيده رحمتي.شود محسوب معاصر دوران ديني تفكر بر مقدمهاي ميتواند و است يافته انتشار
:دارد
فلسفه در فارسي زبان به تاكنون كه باشد كتابي جامعترين و مفصلترين شايد كتاب اين"
نظر وسعت حوزه ، اين مباحث درباره نويسنده وسيع اطلاعات و روشن بيان.مييابد انتشار دين
.است كتاب اين ويژگيهاي جمله از فلسفي ، تاملات در خواننده كردن همراه به جدي اهتمام و
دين فلسفه حوزه در ساليان اين طي كه آثاري از استفاده بيشترين براي نويسنده تلاش همچنين
مزاياي از مسيحيت ، از غير ديگر اديان عقايد و آرا از استفاده با همراه است ، شده نگاشته
تنگناهاي و اسلام" نام به رحمتي از ديگري ترجمه نيز و ترجمه اين ناشر ".است كتاب اين
.است سهروردي انتشارات (است چاپ اوليه مراحل در كه) نصر حسين سيد از "متجدد انسان
بحران ريشه نصر ، دكتر ":ميدهد توضيح "متجدد انسان تنگناهاي و اسلام" درباره رحمتي
كتاب اين در و ميداند هستي عالم مركز از بيخبري يا غفلت در را متجدد دنياي معنويت
.كند چارهانديشي آن از رهايي براي اسلامي سنت ذخاير و منابع از استفاده با ميخواهد
به آنها تقسيم يكي.ميشود قائل معاصر انسانهاي مورد در تقسيم دو راستا همين در او
غربي انسان روي بيشتر اثر اين در و متجدد و سنتي به آنها تقسيم ديگري و غربي و شرقي
".ميكند بحث متجدد
با مشابه كاري تاليف فكر در اين از پيش كه است اثري ترجمه حال در رحمتي اينها بر علاوه
كتاب اين.عدنان اصلان از "مسيحي فلسفه و اسلامي فلسفه در ديني پلوراليسم":است بوده آن
نمايشگاه در قوي احتمال به است پرداخته هيك جان و نصر دكتر آراي مقايسه و بررسي به كه
خواهد قرار علاقهمندان دسترس در جهان نقش انتشارات توسط آينده ، سال كتاب بينالمللي
.گرفت
اختيار در زودي به است اميد كه رسانيده اتمام به هم را ديگري آثار ترجمه رحمتي
ويراسته "اخلاق فلسفه نظريات" كتابهاي جملهاند آن از.بگيرند قرار علاقهمندان
هم تاليف به جديدا رحمتي.نصر حسين سيد "اسلام واقعيات و آرمانها اسلام ، " و فيليپافوت
و نوشتهها به عنايت با را "معنويت و هنر" عنوان تحت اثري تا است درصدد و شده علاقهمند
.كند تاليف و ترجمه سنتگرا نويسندگان عقايد
كوفسكي كولا و پناهنده هومن
در را خود تحصيلات اينكه با او.است كار پر روزها اين ويراستار ، و مترجم پناهنده ، هومن
علاقهمند فلسفه به بيشتر اما رسانده پايان به "زبانشناسي" و "انگليسي ادبيات و زبان"
به نيز و كيان مجله در ترجمههايش و نوشتهها با بيشتر را پناهنده بسياري گرچه.است
به نيز نشريات ديگر در را ارزشمندي مقالات او اما ميشناسند مجله آن در مسئوليتش خاطر
"فرهنگ نامه" در وايتهد نورث آلفرد از "علم و دين" مقاله ترجمه جمله از.است رسانده چاپ
.مرتن.كي رابرت شهير جامعهشناس نوشته "علم اجتماعي ساختار" مقاله ترجمه و
كولاكوفسكي ، لشك اثر "بزرگ مقولاتي باب در كوچك درسهاي" سوم كتاب ويرايش اكنون پناهنده
است داده - نو طرح - هميشگياش ناشر تحويل و رسانده اتمام به را وزيري ، روشن ترجمه با
مشغول همچنين او.(بود شده كتاب بازار وارد او ويرايش به "..درسهاي" دوم كتاب قبلا)
.است ركني ، شاه نازنين ترجمه با ،"دموكراسي و رسانهها" نام به كين جان از كتابي ويرايش
فيلسوف كيوپيت ، دان انديشههاي درباره سخنرانياش جلسه سه تنقيح كار در او اين بر افزون
مركز" در جلسه دو مذكور ، جلسه سه ازكند منتشر هم را آن نو طرح تا است انگليسي ، دين
- ميكند تدريس آن در كه جايي - "پژوهش و معرفت موسسه" در جلسه يك و "تمدنها گفتوگوي
ويرايش نيز را كامشاد حسن ترجمه به كيوپيت دان "ايمان درياي" كتاب پناهنده).شد برگزار
محمدرضا نوشته "ايراني آينه در" كتاب ترجمه اتمام مشغول حاضر حال در او (است كرده
ادبي آثار" دارد عقيده كه آنجا از كتاب نويسندهاست تگزاس دانشگاه استاد قانونپرور
اختلافاتشان علل درباره و شويم آگاه يكديگر بر فرهنگها تاثير از تا ميكند كمك ما به
ضد غايت به عكسالعملهاي و عملها علل جستوجوي در "آوريم كف به گرانبها بصيرتي هم ، با
آثار در غربيان و غرب سيماي بررسي به...بيستم قرن هشتاد دهه در ايرانيان غربي
.ميپردازد كوتاه داستانهاي و رمانها سفرنامهها ، در خصوص به ايراني ، داستاننويسان
بيان به يا ايرانيان ، اول ، :دارد بنيادين جنبه پرسش دو تحقيقي چنين در" او نظر به
واكنشهاي دوم ، ميكنند؟ نگاه چگونه غربيان و غرب به ايراني نويسندگان برخي دقيقتر ،
هومن بعدي برنامههاي از"است؟ علت كدام معلول غرب قبال در ايرانيان منفي و مثبت
.است دهقاني محمد ترجمه به ولف.ام ديويد از "دين روانشناسي" كتاب ويرايش پناهنده
|