كن آزاد بگيرو
همانندسازي ايدئولوژي
استراتژيك رفاقت
شود گوتمام‌مي و جنگ‌باگفت
بغداد طلسم
بي‌عبرت تجربه ونزوئلا
اروپا به رجعت
كن آزاد بگيرو
عراق در سياسي زندانيان آزادي
مي‌برد كار به را سياست اين پيش سال ده اگر چند هر است اين‌ها از باهوش‌تر صدام ظاهرا
مي‌نمود باهوش‌تر بسيار
ماه همه‌پرسي در !صددرصدي پيروزي از پس حسين صدام:رضايي‌نصير غلامرضا بين‌الملل ، گروه
را عراق زندانيان تمامي عمومي عفو كرد ، تضمين را او جمهوري رياست ديگر سال هفت كه اكتبر
.كرد اعلام
دارند خصوصي شاكي كه قاتلاني فقط عراق دولت قول به و شدند آزاد زنداني نفر هزار ده‌ها
.مانده‌اند باقي زندان‌ها در كرده‌اند ، جاسوسي آمريكا و اسرائيل براي كه آن يا و
.داد نشان عراق خالي زندان‌هاي از گزارشي نيز عراق تلويزيون
كه بود نشده بسته كاملا بودند شده شگفت‌زده خبر اين شنيدن از كه آناني دهان هنوز اما
هنوز كه بستگانشان مورد در اطلاعاتي و شدند جمع عراق اطلاعات وزارت مقابل در نفر ده‌ها
.مي‌خواستند بودند ، نشده آزاد
.كردند توصيف عراق رژيم از نارضايتي بي‌سابقه نمايش را تظاهرات اين سياسي تحليلگران
ويژگي اين تظاهرات اين و باشد گرفته مجوز قبلا كه است قانوني تظاهراتي تنها عراق ، در
نوعي كه معتقدند برخي اما بودند ، گردآمده خودجوش طور به تظاهركنندگان ظاهرا.نداشت را
.است داشته وجود آن پشت سازماندهي
را آن تحليلگران بود ، نيز صدام از حمايت در مواردي شامل تظاهركنندگان شعارهاي كه آن با
.خواندند عراق در بي‌سابقه اعتراضي
مناسبت به سابق ، سياسي زندانيان همراه به عراق شيعيان از نفر هزار صدها ديگر سوي از
نفر ميليون نيز 4 گذشته سال رسمي ، آمار بنابر.آمدند گرد كربلا مقدس شهر در نيمه‌شعبان
حكومت آن بر سني اقليت كه كشوري در را خود قدرت تا بودند گردآمده كربلا در شيعيان از
.بگذارند نمايش به مي‌كند ،
خانواده‌هاي است ، شده نامگذاري چنين عراق رهبر افتخار به كه صدام ، شيعه‌نشين شهرك در
در اين و كردند برگزار احيا شب مراسم خود زندانيان براي بازنگشته‌اند ، كه زندانياني
برپا پايكوبي و جشن خانه ، به زندانيان بازگشت مناسبت به خانه‌ها از بعضي در كه بود حالي
.بود
در عراق پيشينه به نگاهي با و كردند توصيف باور غيرقابل را صدام اقدام اين منتقدان
كه اين مي‌دهد قرار ناظران فراروي را ارعاب و سركوب سراسر گذشته‌اي كه بشر حقوق زمينه
.آورد فراهم را جهانيان ترديد عراق‌موجبات جمهور رئيس عمومي عفو با ناگاه به فضا اين
معمول روش‌هاي جمله از افراد ناگهاني اعدام‌هاي و متهمان شكنجه محاكمه ، بدون بازداشت
عراق قدرت اريكه در دهه دو براي را كشور اين دولت كه است عراق امنيتي اطلاعاتي ، نهادهاي
.بود صدام تصميم با كامل تناقض در است كرده حفظ
حاكم رژيم با مخالفت دليل به كه افرادي فقدان زمينه در بي‌شماري گزارشات بين‌الملل عفو
شده‌اند مفقود كشور اين امنيتي مقتدر نهادهاي ترديد و شك برانگيختن صرفا يا و بغداد بر
عراقي فراري معارض يك همسر زدن گردن از سازمان اين سال 2000 دسامبر در.دارد اختيار در
بدن زن اين سر قطع از پس امنيتي مامورين.داد خبر همسايگان‌اش و بستگان چشمان برابر در
همراه به بود شده داده قرار پلاستيكي كيسه يك درون كه را او سر اما كردند رها را او
به افراد اين سرنوشت مورد در اطلاعي زمان اين تا و بودند خود با فرزندانش و شوهر مادر
.است نيامده دست
نزديكي در شهري ديوانيه ، مركزي ميدان در عموم چشم برابر در مرد يك زبان مارس 2001 در
از يكي.شد كشيده بيرون حلقوم‌اش از عراق جمهور رئيس حسين صدام به اهانت دليل به بغداد
گفت بود ، شده آزاد واكنون شده زنداني INC اپوزيسيون گروه به پيوستن دليل به كه مرداني
و كرده طلب (آمريكا دلار معادل 2500) عراقي دينار ميليون برادرش 5 جسد تحويل براي پليس
.كنند برگزار جنازه تشييع مراسم او براي است نداده اجازه ضمن در
بعثي‌ها پاسخ و شده مفقود سياسي زندانيان يافتن براي شورش
ناميده صدام فداييان كه عراق نظاميان شبه از گروهي اعضاي توسط معمولا جنايات اين
لحاظ با و مي‌شود انجام شده‌اند ، سازماندهي صدام پسر عدي توسط سال 1994 در و مي‌شوند
موجب حسين صدام سوي از زندانيان نابهنگام و غيرمنتظره عمومي عفو كه است جنايات همين
بعد مقاطع در كه چند هر بنگرد را عراق اخير تحولات شگفتي و ترديد با ناظري هر مي‌شود
اينان سركوب و نداد راه خود به ترديد شده مفقود زندانيان بستگان با برخورد در صدام
.شد عراق در عمومي عفو اعلام از پس اوليه خشنودي‌هاي محو موجب كه زد رقم را تراژدي‌اي
دعوه حزب اعضاي درآمده‌اند بازداشت به عراق در بعثي‌ها حاكميت سال‌ها طي كه كساني
مظان در كه عراق مسلح نيروهاي و عراق كمونيست حزب اعضاي شيعيان ، كرد ، گروه‌هاي اسلامي ،
منابع.مي‌گيرد بر در را مي‌گيرند قرار تبعيد در اپوزيسيون جنبش‌هاي با همكاري اتهام
گذشته ، دهه دو طي شده ناپديد عراقي هزاران از جدا مي‌گويند بين‌المللي عفو به وابسته
در را..تا گرفته حاكميت سرنگوني براي تلاش چون طيفي كه جرايمي به عراقي هزاران سالانه
.شده‌اند اعدام مي‌گيرد بر
متهمان خانواده حضور با رسمي دادگاه‌هاي برگزاري بدون جرايم اين احكام موارد غالب در
درصدي صد حضور شكل هر به اما دارد سياسي دلايل سنگين احكام صدور نيز گاهي و مي‌شود صادر
چيزي يافته‌اند حضور آن در شرايط واجدين تمامي دارد اصرار بغداد كه انتخاباتي در مردم
هر بود زندانيان همه آزادي نتيجه‌اش و آمد رحم به او دل.بپوشد چشم آن از صدام كه نبود
زندانيان خانواده خشم مسئله همين و نشده‌اند آزاد زندانيان همه شد معلوم بعدا كه چند
.برانگيخت را شده مفقود
تا دادند اجازه و كشيدند كنار را خود عراق جنوب در مستقر آمريكايي نيروهاي سال 1991 در
اين در كشته‌شدگان تعداد كه مي‌شود برآورد.كند سركوب شدت به را شيعيان قيام حسين صدام
شهرك اهالي از كس هيچ است گفتني.است بوده بيشتر كويت جبهه در كشته‌شدگان تعداد از قيام
.مي‌دهند ترجيح را الثوره يعني آن قديم نام همه و نمي‌كند استفاده آن جديد نام از صدام
.نمي‌كنم سوار را او صدام ، شهرك بگويد كسي اگر:مي‌گويد تاكسي راننده يك
خبرنگاران اخراج دستور عراق رژيم بغداد ، در اعتراض‌آميز تظاهرات گزارش انتشار پي در
اين عراقي خبرنگاران به فقط و كرد صادر را NBC,ABC,CNN خبرگزاري‌هاي آمريكايي
.بمانند باقي كشور در داد اجازه خبرگزاري‌ها
آزاد كه لبناني زندانيان نام از فهرستي تا خواست عراق مقامات از نيز لبنان خارجه وزارت
عراق در لبناني زندانيان تعداد مورد در رسمي آمار هيچ است گفتني.دهند ارائه شده‌اند ،
ساكن علماي آنان بيشتر عراق ، در لبناني زندانيان خانواده‌هاي كميته گفته بهندارد وجود
كشورهاي مقيم عراقي ديپلمات‌هاي به حسين صدام ديگري ، توجه جالب اقدام در.بوده‌اند نجف
اين بر اعتقاد را بسياري.بازگردانند عراق به را خود كودكان تا است داده دستور خارجي
طريق از غربي كشورهاي به آنها شدن پناهنده و ديپلمات‌ها فرار از جلوگيري وي هدف كه است
.آن‌هاست كودكان گرفتن گروگان
آزادي معتقدند برخي ;است بسيار حديث و حرف زندانيان ساختن آزاد از صدام انگيزه مورد در
اشاره با ديگر برخي است ، ايران دولت به سبزي چراغ شيعه ، سياسي زندانيان از زيادي تعداد
همسايگانش با همكاري به عراق تمايل نشانه را آن كرد و كويتي آزادشدگان زياد تعداد به
شبيه بسيار صدام اقدام اين كه معتقدند خاورميانه امور تحليلگران اكثر اما.مي‌دانند
"كن آزاد و بگير".است شده معروف "كن آزاد و بگير" سياست به كه است ماهيگيران فلسفه
آزاد را ماهي يك حداقل ماهيگيري بار هر در مي‌كند تشويق را ماهيگيران كه است ساده اصلي
.شود جلوگيري ماهيان جمعيت شديد كاهش از طريق اين از تا كنند
و كرده دستگير را كوچك دزدان سال مدت 23 به كه را استبدادي حكومتي بگيريد نظر در حال
بد دولت به كه را كسي هر سپس ;مي‌كند محكوم ساله طويل‌المدت 30 حبس‌هاي به را آنها
در خوب ;مي‌سازد دستگير بگويند بد حكومت درباره كساني با است ممكن كه را كسي هر و بگويد
حوصله‌اش كه ديده تعليم امنيتي نيروي يك و ارتش يك پليس ، نيروي يك مي‌ماند؟ باقي چه آخر
.است سررفته كاملا
نيست آزادشدگان ميان در او سياسي اينكه‌زنداني از مغموم عرب زن
دوام چندان حكومت كنند ، شكارش بخواهند مسلح نيروهاي كه باشد نداشته وجود كس هيچ اگر
او خواهر حاكم آقاي كه دريابد امنيتي نيروهاي افسران از يكي است ممكن تازه ;آورد نخواهد
...و بگيرد صورت كودتا يك شايد مي‌داند چه كسي و بپيوندد حرمسرايش به تا كرده اغوا را
كار به را سياست اين پيش سال ده اگر چند هر.است اين‌ها از باهوش‌تر صدام ظاهرا اما
.مي‌نمود باهوش‌تر بسيار مي‌برد ،
كلمه چند جابه‌جايي با را كن آزاد و بگير ماهيگيري بنياد اساسنامه اول بند مقايسه براي
تاثير(طويل‌المدت محكوميت‌هاي بخوانيد) قلاب با ماهيگيري كه مي‌شد تصور زماني:بخوانيد
منابع كه مي‌دانيم امروزه.ندارد (تعقيب تحت افراد بخوانيد) ماهي‌ها جمعيت بر چنداني
اقيانوس ذخاير حتي.نهاده‌اند كاهش به رو شدت به (انتظامي فرصت‌هاي بخوانيد) ماهيگيري
بخوانيد) ماهيگيري در زياده‌روي برابر در مي‌رسند نظر به نامحدود كه (كردها بخوانيد)
.مي‌نمايند آسيبپذير (كشتار
همانندسازي ايدئولوژي
قوچاني محمد
پخش ايران تلويزيون از عراق جمهوري بر رياست ديگر دوره يك براي حسين صدام تحليف مراسم
به صدام كه نمايشي مي‌رفت گمان شايد.نيافت بازتابي نيز غيردولتي رسانه‌هاي در و نشد
را دموكراسي ركورد بار اين صدام.يابد بازتابي كه است آن از مضحك‌تر است انداخته راه
.آورد دست به را عراق مردم آراي تماميت كه مطلق اكثريت يا اكثريت فقط نه و شكست درهم
.گيرند تمسخر به را آن و كنند تشكيك آرا اين صحت در آغاز از كوشيدند غربي رسانه‌هاي
انتخاب اين مسير در زور به را عراق مردم صدام مي‌كنيم فكر ما همه اينك كه است بديهي
از ديگر گروهي.ببينيم نيز سرنيزه‌اي راي ، برگ هر كنار در و است كرده هدايت دروغين
سايه زير صدام آراي از عمده‌اي بخش است ممكن اگرچه معتقدند كه دارند وجود نيز تحليلگران
تحليلگران اين رو اين از.است بوده واقعي آن از بخشي حتما اما باشد آمده دست به زور
ديكتاتورهايي به مردم از بخشي شيفتگي علت جامعه‌شناختي ، شاخص‌هاي استناد به مي‌كوشند
.كنند ريشه‌يابي را صدام چون
بررسي و بحث به راي صندوق‌هاي طريق از هيتلر آدولف رسيدن قدرت به علل در كه همچنان
و صدام ذهن در كه است گمانه‌اي تحليل‌هاست نوع اين مفقوده حلقه آن‌چه اما.مي‌پردازند
آن و مي‌فهمد خوب را چيز يك دموكراسي از صدام‌حسين.دارد وجود او چون ديكتاتوري هر
در.است حسنه‌اي سنت باشد اتفاق نشانگر كه جايي تا دموكراسي او نظر از.است قدرت نمايش
ارزش را "سنت" _ محافظه‌كاران و "آزادي" _ ليبرال‌ها "عدالت" _ سوسياليست‌ها اگر واقع
مي‌شمارند ، آن از شده منشعب را ديگر ارزش‌هاي و مي‌دانند خود سياسي ايدئولوژي در مادر
نظم اقامه كار به چه مي‌دانند مطلق و اصلي مادر ، ارزش را توتاليتراتفاق رژيم‌هاي
براي جنبشي كه است ديكتاتوري برپايي همان خود تعريف راست‌گراترين در نظم اقامه و مي‌آيد
.تشخص‌هاست و روش‌ها ارزش‌ها ، يكسان‌سازي
كه جوامعي در.درمي‌نوردند و مي‌شكنند درهم را آدم‌ها فرديت دست اين از جنبش‌هايي
مصادره اصلي آرمان آن نفع به اختلاف‌ها و تفاوت‌ها همه مي‌شود تلقي آن آرمان "اتفاق"
در فرد.مي‌رود بين از خصوصي حوزه.مي‌شوند دست يك لباس‌ها و شكل يك صورت‌ها.مي‌شود
محض به و نمي‌كنند عبور ظاهر سطح از البته وحدت‌خواهانه جنبش‌هاي.مي‌شود جمع‌منحل
.مي‌ريزند فرو است همانندسازي مولد هم و والد هم كه نظمي فروپاشي
راست ، جناح از.است گرفته سخره به را انسان فرديت بارها تاكنون همانندسازي ايدئولوژي
نازي‌هاي موسوليني ، رهبري به ايتاليا فاشيست‌هاي فرانكو ، رهبري به اسپانيا فالانژهاي
مائوئيست‌هاي استالين ، رهبري به روسيه كمونيست‌هاي چپ جناح در و هيتلر رهبري به آلمان
فقط نه تا كوشيدند همه.پول‌پوت رهبري به سرخ خمرهاي سرانجام و مائو رهبري به چين
ميان اين در نيز دموكراسي بدوزند تاروپود يك از نيز را خويش مردمان لباس‌هاي كه افكار
رسميت به براي راهي مثابه به دموكراسي كه است گونه اين.مي‌آيد كارهمانندسازي به تنها
از رهايي براي فرد تلاش فرزند خويش تاريخ در دموكراسي.مي‌شود تبديل اختلافات شناختن
در آن ديگر پاي و خصوصي حوزه در دموكراسي پاي يك رو اين از و است بوده ديگران استيلاي
در بلكه باشد آزاد خويش منحصربه‌فرد رفتارهاي در بتواند تنها نه فرد تا است مدني جامعه
دشمن همانندساز دموكراسي‌هاي اما.بخواند جامعه از پيروي به را دولت عمومي رغبت صورت
گردد فزون‌تر مردم آراي كه ميزان هر به صورت اين در است بديهي.تمايزند و تشخص
ابزاري‌بدل چنان به كثرت‌گرا دموكراسي‌هاي ترتيب بدين.مي‌شود خرسندتر همانندساز
نيام از را آخته‌اي شمشير خويش تحليف هنگام به خود صددرصدي آراي به غره صدام كه مي‌شود
آخته‌اش شمشير به مي‌تواند او.مي‌چرخاند سر دور به را آن بدوي قبايل چون و برمي‌كشد
خدمت در ابزاري است استوار كثرت بر كه دموكراسي وجود از آن ضرب به كه چرا كند افتخار
.است ساخته يكسان‌سازي
استراتژيك رفاقت
مواضع بر اما بود روبه‌رو اجتماعي‌اقتصادي گسترده مشكلات با شمالي كره اين از پيش تا
اين رهبران كشور اين در بحران گرفتن بالا با و اخير ماه‌هاي طي اما مي‌فشرد پاي خود
دهند رضايت غرب با مصالحه به آشكارا داده‌اند ترجيح كشور
با تگزاس كرافورد در گذشته جمعه چين رهبر زمين جيانگ و آمريكا رئيس‌جمهور بوش ، جورج
باري آخرين دارند اصرار آمريكايي رسانه‌هاي كه ديدار اين.كردند گفت‌وگو و ديدار يكديگر
بيش مي‌گيرد قرار آمريكايي ارشد مقامات برابر در چين رهبر عنوان به ساله زمين 72 كه بود
.مي‌چرخيد شمالي كره سلاح خلع محور حول چيز هر از
طرق از شمالي كره هسته‌اي سلاح خلع مورد در كشور دو رهبران جمعه روز گفت‌وگوهاي در
كشور اين واداشتن و يانگ پيونگ با برخورد نحوه به كه هرچند رسيدند توافق به مسالمت‌آميز
زمين با يك‌ساعته گفت‌وگوهاي پي در بوش.نشد اشاره‌اي هسته‌اي‌اش برنامه گذاشتن كنار به
به هسته‌اي تسليحات از كره شبه‌جزيره ساختن عاري هدف با طرف دو هر":كرد تاكيد
".داد خواهند ادامه خود همكاري‌هاي
فشارهاي تشديد براي است يانگ پيونگ تجاري شريك مهم‌ترين كه چين همكاري بوش نظر نقطه از
راهكارهاي كه مادامي كه است اين توجه قابل نكته اما دارد ضرورت شمالي كره بر اقتصادي
ديدار.نيست بيش سرابي توافق‌ها گونه اين است نشده تبيين سلاح خلع به يانگ پيونگ ترغيب
عضو كشورهاي سران نشست در شركت هدف با مكزيك به بوش سفر آستانه در آمريكا و چين رهبران
مترصد بوش كه جايي گرفت ، صورت APEC به موسوم اقيانوسيه _ آسيا اقتصادي همكاري‌هاي شوراي
.شمالي‌است كره سلاح خلع موضوع مورد در ژاپن و جنوبي كره رهبران با گفت‌وگو
اتفاق بر طرف دو تاكيد رغم به كه بود اين زمين و بوش ديدار در توجه جالب نكات از يكي
داده ترتيب گفت‌وگوها پايان در كه مطبوعاتي‌اي مصاحبه در شمالي كره مورد در كشور دو نظر
خود به ترديد هستند اختلاف دچار عراق سر بر چين و آمريكا اينكه تصريح در زمين بود شده
.نداد راه
اخير ماه‌هاي طي اما مي‌شود شناخته چين كليدي متحدان از يكي عنوان به هرچند شمالي كره
اين اقتصادي اوضاع وخامت با كه يانگ پيونگ.است نبوده برخوردار پكن حمايت از هيچ‌گاه
تسليحاتي فروش‌هاي دليل به روبه‌روست اتباعش گرسنگي و بيكاري فزاينده افزايش با كشور
خواهان كه است شده مواجه آمريكا اقتصادي سياسي ، فشارهاي با خاورميانه كشورهاي به خود
.است كشور اين توسط موشكي تكنولوژي صدور از جلوگيري و شمالي كره هسته‌اي سلاح خلع
بر اما بود روبه‌رو اقتصادي اجتماعي ، گسترده مشكلات با شمالي كره هرچند اين از پيش تا
گرفتن بالا با و اخير ماه‌هاي طي اما مي‌فشرد پاي ديپلماتيك سطوح در لااقل خود مواضع
و بردارند دست نيز خود آرمان‌هاي از داده‌اند ترجيح كشور اين رهبران كشور اين در بحران
يازده شدن ربوده عاقبت گذشته ماه طي يانگ پيونگ.دهند رضايت غرب با مصالحه به آشكارا
هر امر اين كه پذيرفت گذشته دهه سه طي را اطلاعاتي‌اش _ امنيتي نيروهاي توسط ژاپن تبعه
اين حركت و شمالي كره مواضع تلطيف از آشكار نشاني اما برانگيخت را ژاپن مردم خشم چند
پيونگ روابط بهبود اوج نقطه.بود بين‌المللي جامعه و غرب با بيشتر همگرايي سوي به كشور
آن تبع به كه بود كشور اين به ژاپن نخست‌وزير كويزومي ، سفر خارج جهان با شده منزوي يانگ
عذرخواهي كشور اين تبعه يازده فقدان دليل به ژاپن مردم از شمالي كره رهبر جونگ ، ايل كيم
.كرد
كمك‌هاي با سرما فصل شدن نزديك با كه است دوخته غربي‌ها سخاوت به چشم يانگ پيونگ اكنون
پيونگ مقامات نامعمول و مشكوك اقرار بي‌شك و بكاهند كشور اين مردم آلام از خود غذايي
.كرد تفسير راستا همين در بايد نيز را كشور اين سوي از هسته‌اي برنامه پيگري به يانگ
خلع مورد در چين و آمريكا نظر اتفاق از بوش خشنودي ابراز رغم به كه بود اين جالب نكته
آمريكا ديدار اين از پس بلافاصله متحد ملل سازمان در يانگ پيونگ نماينده شمالي كره سلاح
.كرد متهم شمالي كره عليه بازدارنده اقدام زمينه آوردن فراهم به را
از دفاع براي شمالي كره كرد تاكيد ملل سازمان در شمالي كره دائم نماينده يون ، گيل پاك
لازم كه را سلاحي نوع هر كه هسته‌اي سلاح تنها نه است محق خود ارضي تماميت و حاكميت
پيونگ جديد سياست‌هاي راستاي در بايد هم را اظهارات اين اما گيرد اختيار در بداند
حفظ براي و ظاهر در اما است مشغول غرب با نهان و آشكار چانه‌زني به كه كرد ارزيابي
.دارد آمريكا به نسبت تند گويشي هم باز بين‌المللي سطح در كشور اين موقعيت
دو روابط جديد دور برابر در غربي رسانه‌هاي از بسياري آمريكا و چين رهبران ديدار پي در
انتشار با آمريكايي‌ها پيشرو رسانه تايمز ، نيويورك روزنامه.كردند موضع‌گيري كشور
رئيس‌جمهور بوش ، اينكه يادآوري با و داد هشدار چين با همكاري‌ها تداوم به نسبت مقاله‌اي
ظهور حال در قدرت و آمريكا استراتژيك رقيب را چين جمهوري‌اش ، رياست دوره آغاز با آمريكا
صداقت در بود كرده معرفي كشيد ، خواهد چالش به منطقه اين در را آمريكا منافع كه آسيا
تايوان مورد استثناي به كه چين.كرد ترديد ابراز شمالي كره سلاح خلع مورد در چيني‌ها
همگرايي و وحدت ايجاد محركه و چيني‌ها ملي عرق و انسجام و وحدت حفظ براي حياتي عاملي كه
اخير ماه‌هاي طي ندارد خود اقتصادي منافع جز دغدغه‌اي موارد ساير در است چين جامعه در
ميزباني امتياز.است برده زيادي منافع تروريسم با جنگ در آمريكا با همراهي‌اش برابر در
وضع تجاري محدوديت‌هاي برخي رفع و جهاني تجارت سازمان در كشور اين عضويت المپيك 2008 ،
پكن مي‌رسد نظر به بعيد اما است بوده چيني‌ها براي سفيد كاخ پاداش كشور اين عليه شده
اعتبار صورت اين در كه چرا كند معامله واشنگتن با هم شمالي كره آينده سر بر شود حاضر
رسانه‌هاي كه همانطور پس.برد خواهد سوال زير آسيا ظهور حال در قدرت عنوان به را خود
.بود اميدوار طرف دو ديدگاه‌هاي همگرايي اين آينده بر نبايد دارند اصرار آمريكايي
شود گوتمام‌مي و جنگ‌باگفت
شد منتشر چچن وزير نخست معاون زقايف احمد با الجزيره شبكه گفت‌وگوي اول بخش گذشته روز
.است آمده مصاحبه اين دوم قسمت ادامه در كه
***
بپرسم؟ سپتامبر حوادث 11 درباره را شما نظر مي‌خواهم رابطه اين در*
.بود هولناك بسيار مسئله اول لحظات در.كرد خواهد پيدا غلبه احساس بر عقل معتقدم من
اوايل.بودند مسلمان شدند خسارت دچار كه آنهايي اكثر بزنيم ، حرف دين از بخواهيم اگر
صليبي جنگ‌هاي از آنها يا كرده‌اند ، جنگ اعلام عرب ضد بر مسلمانان كه بود تندي احساسات
و آورد پديد مسلمين و اسلام براي را زيادي مشكلات كل در حادثه اين قطعا.زدند حرف
غالب احساسات بر عقل كه دارم باور من اما.دارد ادامه هم هنوز مشكلات اين متاسفانه
دست كه شود كساني يا كس متوجه و باشد مشخص و محدود بايد اقدامي هر معتقدم من.شد خواهد
.زدند فاجعه‌اي چنين به
.كشت و كرد مسموم را او اطرافيانش از يكي اينكه.مي‌شود زده حرف‌هايي خطاب مرگ مورد در *
اين در آمريكا اطلاعات مي‌گويند حتيكشت را او روسيه اطلاعات سازمان مي‌گويند بعضي
چيست؟ باره اين در شما نظر داشته ، دست كار
اينكه آن و مانده مغفول ساده نكته يك مي‌شود ، گفته كه حرف‌هايي همه رغم به باره اين در
او طبيعي مرگ بپذيرد نمي‌تواند كسي چرا كه مي‌كنم تعجب من.است طبيعي امر يك مرگ
.بود فرارسيده
.بود نشده او به حمله‌اي هيچ و بود قوي و جوان او چون*
هيچ و بود قوي و جوان او چون.كردم تعجب شنيدم ، را او مرگ خبر وقتي ابتدا در هم من
مي‌توانم من كه را چيزي حال هر به.كند شركت نظامي عمليات هرگونه در كه نداشت هراسي
طبيعي طوري به بلكه اطلاعاتي سازمان‌هاي توطئه با يا سم وسيله به نه او اينكه كنم تاكيد
اينكه كنم اضافه مي‌خواهم كه را نكته‌اي اما.مي‌پذيرم را حرف‌هايم مسئوليت من و مرد
هيچ به وابسته چچن ملي آزاديبخش جنبش چون شود مربوط خطاب نام به ما كارهاي نيست درست
اساس اما كرد ، هموار روسيه براي را راه "دودايف" رفتن مي‌گويند مثال براي.نيست فردي
در كه بود كساني از يكي هم خطاب.كرد مخفي را آن نمي‌توان كه است گونه‌اي به نزاع اين
.كرد عمل خود وظايف به و جنگيد آزادي راه
راه‌حل يك براي طرحي و داديد انجام پوتين نماينده با را گفت‌وگوهايي مسكو در شما *
:گفت روسيه دفاع وزير و درگرفت جنگ دوباره آن از پس اماشد پيشنهاد مسالمت‌آميز
سياسي راه‌حل يا و گفت‌وگوها اين درباره شما نظر ".است غيرممكن تروريست‌ها با گفت‌وگو"
چيست؟
فيمابين نزاع گفت‌وگوها اين با مي‌خواستند آنهابود شده مطرح پوتين طرف از ديدار آن
بگويم بايد متاسفانه.نيست يكپارچه رهبري يك روسيه رهبري امابكشانند سياسي سطح به را
اداره را پوتين كه است اوضاع اين برعكس بلكه مي‌كند ، اداره را اوضاع كه نيست پوتين اين
چچن و روسيه مورد در درست تصميمي بتواند كه نيست توانايي رهبر يك روسيه در.مي‌كند
حرف حد در كرديم بحث آنها درباره پوتين نماينده با ما كه را مسايلي همين براي.بگيرد
دخالت بدون معتقدم من.دارد قرار پوتين مافوق است ، جنگ خواستار كه طرفي چونماند باقي
چنين فاقد روسيه رهبري چون.شد نخواهد حل بحران اين تعيين‌كننده خارجي نيروي يك
بحران اين بايد كه بفهمند نزديك يا دور آنها تا مي‌كند كمك خارجي دخالت.است اراده‌اي
است مشهور.ديگري فرد دوره در يا افتاد خواهد پوتين دوره در اتفاق اين نميدانمشود حل
جنگ ايننيست مستثني قاعده اين از هم روسيه.مي‌شود تمام گفت‌وگو با جنگ مي‌گويند كه
.شود فصل و حل مسالمت‌آميز شيوه‌اي به بايد
است؟ صلح حافظ بين‌المللي نيروي يك حضور شما منظور*
به دعوت و شده محكوم بايد روسيه اعمال كه است اين منظورم.نگفتم را چيزي چنين من نه ،
گروه يك به نيازي ما هم شايد.باشد نيرويي چه كه مي‌شود مشخص گفت‌وگوها در.شود گفت‌وگو
.كرده‌ايم حمايت گفت‌وگوها از ابتدا از ما حال هر به.باشيم نداشته صلح حفظ براي خاص
از جدانشدني جزيي چچن مي‌گويد هم روسيه.شود مستقل روسيه از بايد چچن مي‌گوييد شما *
كرد؟ حل گفت‌وگو طريق از را مسئله اين مي‌توان چطور.است روسيه
كردن مشخص" است گفته پوتين كه كنم يادآوري بدهيد اجازه.مي‌بينيد را مسئله طرف يك شما
استقلال گفته نيز مسخدوف همچنين "نمي‌آيد حساب به اوليه امري چچن جمهوري قانوني وضعيت
حل راه بايد اساس اين بر.چچن ملت امنيت براي است تضميني بلكه نيست ، هدف في‌نفسه چچن
.يافت خواهد تحقق مسئله اين مطمئنم من و بپذيرند چچن و روسيه كه شود پيدا مياني
چيست؟ شما آتي نظامي و سياسي برنامه *
را تمام‌عيار جنگ يك چريكي جنگ جاي به كه شد تصويب دفاعي شوراي آخرين در نظامي نظر از
ديپلماتيك كارهاي و مقاومت هماهنگي و استقلال بر تاكيد هم سياسي نظر از.گيريم پيش در
.دارد ضرورت
بغداد طلسم
كرمي مهران
به پيشتر كه خداداد شهر اين از اما است خداداد معني به داد + بغ فارسي ريشه از بغداد
حاكم بيولوژيكي و شيميايي زرادخانه‌هاي جز و بود شده شناخته دنيا در شبش هزارويك واسطه
ديگري هرجاي يا صدام افسانه‌اي قصرهاي هزارتوي در كه نمانده باقي يادها در چيزي بغداد
توجه با عراق كشتارجمعي تسليحات موضوع است ممكناست شده پنهان كرد نمي‌شود هم تصورش كه
مردم گويا اما نباشد ، بيش افسانه‌اي گذشته ، سال دوازده طول در ملل سازمان بازرسي‌هاي به
خواسته‌هاي باهمه وشرط بي‌قيد حسين صدام اگر حتي.دارند باور بيشتر را افسانه‌ها جهان
و سماجت با ملل سازمان بازرسان ديگر بار و كند موافقت امنيت شوراي طريق از آمريكا
زيرورو شيميايي مواد حاوي كپسول يك كردن پيدا براي را عراق جاي همه بيشتري سخت‌گيري
اختيار در كشتارجمعي سلاح‌هاي هنوز عراق كه شود گفته هم باز آن از پس است ممكن كنند ،
.دارد
كه كرد تصور مي‌توان !بدهند راي خود حاكم به رفراندوم يك در مردمش صددرصد كه كشوري در
هم صاحبخانه رضايت.باشد شده تبديل مرگبار سلاح‌هاي اين براي انباري به خانه‌اي هر
ديگر حرفي دل در اگر حتي.ذوباند صدام‌حسين در كس همه آنجا.ندارد اعراب از محلي چندان
به را خانه‌ها همه زنگ مي‌تواند تلفن گوشي يك برداشتن با صدام‌حسين وقتي.باشند داشته
هركس كه مي‌شود ايجاد رعبي و توهم چنان.كند صحبت همه با غيب "هاتف" چون و درآورد صدا
مخالفي كه مي‌كند فرقي چه صورت آن در.است آگاه همه وجود نهان از صدام‌حسين مي‌كند فكر
.عراق نام به بزرگتر زنداني در و بيرون در يا شود نگهداري زندان درون در عقيده هر با
را آنها و بيابد مكاني هر در را مخالفانش مي‌تواند كند اراده وقت هر او كه است اين مهم
سال چهار و بيست مدت به او كه است اين نه مگر.برساند عيني‌شان يا ذهني خيانت كيفر به
به كه خانمان‌سوزي دوجنگ در جوانانش از هزارتن صدها و گرفته گروگان به را مردمش
.است فرستاده نيستي ديار به باركرد كويت و ايران همسايگانش
پاسخ سرب با را "سيدي يا نعم" جز صدايي هر كه داده قرار كبريايي مقام در را خود او
معماي كليد.مي‌خواهد اطاعت تنها برده‌هايش و بنده‌ها از كه است خدايگاني او.مي‌دهد
تحسين و نفرت حس يكسان به تهورش و پليدي شرارت ، كه است حسين صدام شخص دستان در بغداد
ملت‌هاي ثروتمندترين و نوگراترين فرهيخته‌ترين ، از يكي عراق.برمي‌انگيزد را جهاني
گرايش‌هاي و سنت بشري تمدن‌هاي باستاني‌ترين از يكي وجود با آنجا در.دارد را خاورميانه
مصب و خوابيده‌اند نفت از دريايي بر عراق مردم.است عربش همسايگان از ضعيف‌تر متحجرانه
امكانات بهترين مي‌ريزند ، آنجا به سوريه و تركيه ايران ، كشور سه از كه رودخانه‌هايي
تا شوند خلاص صدام شر از آنها است كافي.است داده قرار مردم اين اختيار در را كشاورزي
همسايه كشورهاي و بين‌المللي جامعه همكاري در تنها و شود تبديل خاورميانه آلمان به عراق
خدا شهر و داد پايان بغداد معماي به مي‌توان كه است ملل سازمان امنيت شوراي طريق از
.بازيابد را افسانه‌اي‌اش زيبايي
بي‌عبرت تجربه ونزوئلا
قنواتي زارعي اردشير
و مركزي آمريكاي مي‌تواند كه بود خواهد حوادثي آبستن ديگر بار آينده روزهاي در ونزوئلا
براي اخراجي افسران درخواست.نمايد چالش‌برانگيزي دگرگوني‌هاي دستخوش را ونزوئلا جامعه
اين قانوني رئيس‌جمهور "هوگوچاوز" عليه مدني نافرماني‌هاي و اعتراض از جديدي دور شروع
.است كرده زنده ونزوئلا در را كودتا شائبه ديگر بار كشور
ارتش از توطئه اين در شركت اتهام به آوريل كودتاي دنبال به كه اخراجي افسر چهارده
قاطعي عكس‌العمل رئيس‌جمهور سرنگوني براي مخالفين و ارتش از دعوت با شدند اخراج ونزوئلا
رئيس معاون "رانگل وينسته خوزه".برانگيختند هوگوچاوز هواداران و ارتش دولت ، ميان در را
رياست كاخ اطراف در امنيتي ويژه تدابير اتخاذ و كشور بر دولت كامل كنترل از جمهور
قانوني دولت به بروفاداري نيز ونزوئلا ارتش فرماندهان و داد خبر "ميرافلورس" در جمهوري
.تاكيدنمودند ارتش توسط
اوليه فرصت كه است مصمم قبلي خورده شكست كودتاي از گرفتن درس با ونزوئلا دولت بار اين
ساعت كودتاچيان 48 و افتاد اتفاق گذشته در كه همان‌گونه قدرت دستگيري به براي را
دادند تشكيل را "كارمونا" جايگزين اصطلاح به دولت و درآوردند خود كنترل به را ونزوئلا
كار به آن با مقابله براي را بازدارنده‌اي و امنيتي تدابير و نموده سلب مخالفين از
.گيرند
با ملي گارد نيروهاي آن پايتخت كاراكاس خصوص به و ونزوئلا در اكنون هم لحاظ همين به
كنترل در را حساس مواضع زرهي نفربرهاي و تانك همچون سنگين سلاح‌هاي و ضدشورش تجهيزات
كودتاي شكست در كه پنجم لشكر فرمانده "بادوتل رائول" ژنرال گفته به بنا و گرفته‌اند خود
دستور چاوز اعتماد مورد لشكر به داشت ، اساسي نقش ونزوئلا به دموكراسي بازگشت و قبلي
.بماند باقي باش آماده حال به تا شده داده
اتفاق چاوز هوگو مخالفان چالش ماه شش حدود از پس موضع‌گيري‌ها و تدابير اين تمامي
عدم واسطه به كه بود عمومي اعتصاب براي كارفرمايان اتحاديه دعوت آن آخرين كه مي‌افتد
مخالفين ماه‌ها اين طي و گرديد مواجه شكست با كارگري مستقل اتحاديه‌هاي و مردم استقبال
زده‌اند تعارض‌آميز عكس‌العمل‌هاي به دست آمده پيش فرصت‌هاي از استفاده با جمهور رئيس
موفقيت عدم با دولت به نسبت ارتش بدنه و مردم توده‌هاي قاطع حمايت خاطر به بار هر كه
.گشته‌اند روبه‌رو
با تنها نه نيز جمهور رئيس بازداشت و دستگيري و آوريل كودتاي در آنان نسبي موفقيت حتي
نظم نقض" به استناد با نيز ديگر كشورهاي و جهاني جامعه طرف از كه شد مواجه مردم مقاومت
.گرديد محكوم "شده نهادينه
رئيس ساعت از 48 بعد كه بود شديد چنان كودتا با بين‌المللي _ داخلي قاطع مخالفت‌هاي
مجبور ونزوئلا كارفرمايان راستي دست اتحاديه رئيس جز به نبود كسي كه كودتا انتقالي دولت
خود چشمان با روزه دو جمهور رئيس كارمونا و گشت بين‌المللي - ملي اراده اين به تسليم به
مشاهده عينه به متحده ايالات پنهان و آشكار حمايت‌هاي و بركودتا را ونزوئلا ملت پيروزي
.نمود
تحركات.مي‌داشت همراه به را گرانبهايي درس‌هاي كودتاچيان براي بايد آوريل كودتاي شكست
را آمريكا قاره هنوز آنان و نشده گرفته درس قبلي تجربه از كه مي‌دهد نشان آنان فعلي
را جمهوري رياست بتواندكاخ ژنرال يك كه مي‌پندارند ميلادي هفتاد و شصت دهه سال‌هاي بسان
شيلي و ونزوئلا با مقايسه در.زند تكيه قدرت مسند بر نيز سال‌ها و ببندد گلوله به
حتي و بود نخواهد موجه كاملا و مومن دموكرات يك آلنده سالوادور همچون هوگوچاوز مطمئنا
حال ، اين با.گيرد قرار "كاسترو فيدل" همچون كلاسيك انقلابي يك جايگاه در نمي‌تواند
رهبر يك عنوان به او كه است اين نشان‌دهنده او از ونزوئلا مردم اكثريت حمايت‌هاي
از ديگر سوي از و داده قرار توجه مورد را جامعه محروم و پايين لايه‌هاي توده‌گرا
در را فعالي نقش توانسته و ساخته اوپك نفت صادركنندگان اتحاديه در فعال عضوي ونزوئلا
.نمايد ايفا نفت قيمت ثبات خصوص
عمر كه مي‌دانند درستي به سوم هزاره شروع در كشور اين مردم از بسياري ديگر جنبه‌اي از
همچون جامعه چند بر حاكم كودتاچيان معدود و آمده سر به كنوني جهان در كودتايي حكومت‌هاي
قرون و عقبمانده جوامع معلول آيند حساب به قائمي موجوديت خود آن‌چه از بيش نيز پاكستان
اختيار در را فرصت‌ها و نكرده باور را مدنيت و دموكراسي هنوز كه هستند موجود وسطايي
آمريكا قاره در را كودتايي رژيم‌هاي تجربه درستي به آنان.داده‌اند قرار تفنگچي‌ها
آرژانتين و گواتمالا شيلي ، همچون همسايه كشورهاي در كودتاگران جنايات به و مي‌دانند
و دموكراتيك نسبي نظم سوي به جهان كه شرايطي در شد نخواهند حاضر هرگز و واقف‌اند
همين ببينند شده لگدمال را ونزوئلا جامعه مدني مشروعيت مي‌كند حركت شده نهادينه
كنند آن اقتدار شكستن و اوپك كردن بي‌ثبات خرج را خود ملي منافع حاضرند كودتاچيان
.بود خواهد نفتي كارتل‌هاي و خارجي منافع جهت در كه اقدامي
وضعيت حامي باشند چاوز هوگو موافق و هوادار آنكه از قبل ونزوئلا مردم از بسياري
كنوني جمهور رئيس آن واسطه به كه هستند كشور اين در قانون حاكميت و اجتماعي دموكراتيك
نقضي هرگونه و است رسيده قدرت به مردم همين اكثريت راي با قانوني و آزاد انتخابات يك در
وابسته نظامي ديكتاتوري‌هاي زمينه‌ساز مي‌تواند آينده در مشروع و قانوني پروسه اين در
جامعه درون در آزادي و توسعه بهنجار روند در اخلال موجب كه باشد كشور از خارج به
درستي به كرده‌اند زندگي دموكراسي بر مبتني نظام‌هاي در كه مردمي شك بدون.است ونزوئلا
مكانيزم مردم راي اساس بر خود ذات در دموكراتيك نظام كه واقف‌اند بديهي امر اين به
بخواهند چنانچه تا است داده قرار جامعه اختيار در را بهتر انتخاب و جايگزيني تغيير ،
.نباشد قهريه قوه و زور كاربرد به احتياج ديگر
اروپا به رجعت
هاگلند جيم
فهرست صدر در ديگر بار ناتو و شرقي اروپاي طولاني نسبتا فراموشي دوره يك از پس
در تصميماتي آمريكا جمهور رئيس بوش.گرفتند قرار خارجي سياست عرصه در آمريكا برنامه‌هاي
كه كشورهايي ضمن در بلغارستان و روماني دادن قرار اوكراين ، ياغي رئيس‌جمهوري انزواي جهت
سريع واكنش نيرويي تركيب تعيين و مي‌پيوندند اتحاديه اين به ناتو گسترش بعدي موج در
روسيه چين ، .كرد خواهد اتخاذ شد ، خواهد گرفته كار به آينده افغانستان‌هاي در كه جديدي
سايه در.كردند معطوف خود به را بوش دولت توجه و انرژي اعظم بخش اخير ماه‌هاي طي هند و
توافق به آن پس در كه شدند داده سوق سويي و سمت به اروپا و واشنگتن مقامات عراق بحران
دست كرد خواهد متحول را اروپا و آتلانتيك سوي دو ائتلاف كه پيشنهاداتي سر بر نهايي
بر و خارج سوي به اروپا قاره سياسي فرهنگي ، توان تمامي كه زماني در درست.يافت خواهند
و نهادها در تحول موج بزرگترين با كهن قاره است شده متمركز كيوتو معاهده و عراق بحران
- آمريكا دولت‌هاي از هيچيك.است شده مواجه سرد جنگ دوران از پس خود سياسي اولويت‌هاي
سلطه‌گري و يكسونگري خواهان كه باشد داشته نجواهايي براي شنوايي گوش كه دولتي حتي
كه است شكل‌گيري حال در اروپا در جديدي الگوهاي كه هنگامه‌اي در نمي‌تواند - آمريكاست
.ببندد تحولاتش و قاره اين روي به را خود چشمان ماند ، جاي بر دهه‌ها است ممكن
ملل سازمان در عراق سر بر فرانسه و آمريكا نظر اختلافاست كننده نگران دورنمايي اين
را خودشان بين در عراق مورد در مشترك مشي‌اي خط به دستيابي براي اروپايي‌ها ناكامي متحد
روابط مصروف را بيشتري انرژي اروپايي پايتخت‌هاي ساير و پاريس نتيجه در.مي‌سازد عيان
مثبتي نتايج هميشه بيشترهم انرژي و توجه اين كه مي‌كنند متحده ايالات با خود دوجانبه
.ندارد پي در
در دارد خود توجه كانون در را آمريكا كه سياست‌هايي گرفتن پيش در نتايج آلمان براي
ضمن در آلمان صدراعظم شرودر گرهارد.است شده منتج آمريكا با روابط وخامت به موارد اغلب
اكنون اما برد حمله عراق قبال در بوش سياست‌هاي به شديدا كشور اين انتخاباتي مبارزات
از پسگرفتهاند دست به زيتون شاخه مهم امنيتي حيطه‌هاي همه در تقريبا آلمان‌ها
را طرف دو روابط از سياسي بهره‌برداري نبودند حاضر كه آمريكايي مقامات اوليه مخالفت‌هاي
نيروي بر هلند و آلمان مشترك فرماندهي با عاقبت واشنگتن برتابند انتخاباتي رقابت‌هاي در
رفتن هرز از گام اينكرد موافقت جاري سال پايان تا افغانستان در مستقر كوچك صلح حافظ
ناچار واشنگتن و مي‌كنند پرداخت ماليات قالب در آمريكاييان كه وجوهي از دلار ميليون‌ها
عهده بر را افغانستان در مستقر نيروهاي فرماندهي موقتا بتواند آنكارا آنكه براي بود
جورج لردميكند جلوگيري كند ، اعطا بلاعوض كمك و سوبسيد قالب در كشور اين به گيرد
طرح و افغانستان مورد در تفاهم به رسيدن براي مسير كردن هموار به ناتو كل دبير رابرتسون
رسيد ، وي اطلاع به بوش با گذشته‌اش هفته ديدار در كه جديدي كننده اميدوار وحدت‌بخش ايده
راهكارهايي بررسي حال در آلمان آمريكايي ، مقامات اظهارات اساس بر.كرد توجهي شايان كمك
اعضاي براي هوايي سنگين ترابري توانمندي آوردن فراهم پرچمدار به را كشور اين كه است
هواپيماي توليد كاهش موجب كه است اين تصميم اين تاثير حداقل.مي‌كند تبديل ناتو اروپايي
تقويت تجاري عرصه در را شركت اين حضور و مي‌شود بوئينگ توسط 175C - سنگين ترابري
.مي‌كند
براي شده گرفته نظر در نهايي تمهيدات زمينه در كه بود كرده سفر آمريكا به رابرتسون
.دهد گزارش بوش به شود برگزار پراگ در ميلادي آينده ماه اواخر است قرار كه ناتو آتي نشست
از جديد عضو هفت پذيرش مورد در اكنون كه نظري اتفاق به پيوستن جهت در اين از پيش بوش
پراگ نشست از پس ماه يك و است كرده حركت گرفته ، شكل اروپا در روماني و بلغارستان جمله
اتحاديه در عضويت نامزد ده پذيرش براي بايد كه گام‌هايي مورد در اروپايي اتحاديه اعضاي
.نشست خواهند گفت‌وگو و بحث به شود برداشته سال 2004 تا اروپايي
نشات اوكراين از گرفته قرار توسعه و تحول هواي و حال اين سر بر كه ابري تيره‌ترين
مراسم به مدعوين فهرست از تا مي‌رود كوچما لئونيد جنجال‌آفرينش رئيس‌جمهور كه گرفته
.شود حذف مي‌شود ، برگزار پراگ نشست آستانه در ناتو عضو كشورهاي سران حضور با كه عالي‌اي
در اتهاماتي بررسي به كردند ، رجعت اوكراين از اخيرا كه آمريكايي و انگليسي كارشناسان
مي‌آيد ، وارد عراق به كه اوكراين راداري پيچيده سيستم‌هاي پيش سال دو فروش مورد
انجام است عراق بين‌المللي تحريم‌هاي ناقض كه رابطه اين در را تحقيقاتي و پرداختند
گزارش ارائه براي را خود اعزامي كارشناسان كه دارند ادعا اروپا و آمريكا منابع.دادند
تكذيب در كافي‌اي ادله نتوانستند اوكرايني‌ها شده اشاره آن در كه مي‌كنند آماده خود
نتايج اعلام زمان تا آمريكا كمك‌هاي.دهند ارائه مي‌آيد وارد آنان به كه اتهاماتي
ابطال به مي‌تواند بازرسان اين گزارش و درآمد تعليق حال به تيم اين تحقيقات و بازرسي‌ها
خواهان بوششود ختم بود شده برنامه‌ريزي نوامبر ماه براي كه اوكراين _ ناتو مشترك نشست
مسئول شخصا مي‌رود گمان كه شد خواهد كوچما انزواي براي ناتو عضو نوزده هماهنگ تلاش‌هاي
ديپلماتيك انزواي خواستار احتمالا او.باشد عراق به راداري سيستم‌هاي غيرقانوني فروش
در گفت‌وگو دربرگيرنده پراگ نشست.شد خواهد اوكراين مردم از حمايت بر تاكيد و اوكراين
اروپاي متزلزل سياسي وضعيت در ثبات ايجاد جمله از آينده در ناتو كليدي ماموريت‌هاي مورد
ائتلاف محدوده از خارج امنيتي چالش‌هاي برابر در بيشتر مسئولت‌هاي گرفتن برعهده و شرقي
استعداد به ناتو سريع واكنش نيروي ايجاد با اعضا نشست اين در مي‌رود انتظار.بود خواهد
برخورد نيرو اين وظيفه كه كنند موافقت مي‌گيرد بر در هم را فرانسه كه سرباز هزار بيست
.بود خواهد اروپا حيطه در تروريستي اقدامات و بحران‌ها با
پست واشنگتن:منبع
|
