سينمايي سينماييپاتوق محافل
شيطان از واقعي تابلويي
تبريزي كمال با گفتوگو
زاده صرافي حامد
مارگريتا و مرشد رمان جذابيت مهمترين
كه طوري است غيرواقعي و واقعي فضاهاي تلفيق
نشويد تلفيق اين متوجه شما
سراغ
صبارفتيم حسن
اينكه خاطر به
هست فيلمبردار هم
نقاش هم و
كردم فكر بنابراين
دارم نياز ميگنجد تخيلش در نقاش يك كه تصوري به
بگيرم ميخواستم كه تصاويري لحاظ به
از بعد كارگردانهاي جسورترين از يكي عنوان به را تبريزي كمال بتوانيم ديگر حال شايد
به و _ عشق مسلخ _ جنگ درباره تلخ بسيار فيلمي ساختن ميكنم فكر.كنيم قلمداد انقلاب
است من با ليلي _ جنگ سينماي در كمدي عرصه به شدن وارد امروز ، به تا نيامدناش در نمايش
دوران _ اسلامي جمهوري سيماي و صدا در فراري دختران درباره تلخ و جدي سريالي ساخت ،_
مرشد" رمان انتخاب آخر در و _ باد فرش _ ژاپني گروهي با فرش درباره فيلمي ساختن _ سركشي
كند ثابت را ادعايمان بتواند _ كن نگاه آسمان به گاهي _ فيلمش آخرين براي "مارگريتا و
نو تجربههاي و جديد عرصههاي به ورود براي تبريزي كه باشد اين نشاندهنده حداقل يا
سختترين "ملاقليپور رسول" ميكردم فكر او با گفتوگو از قبل تاندارد ابايي اصلا
جزو هم او كه كرد اثبات تبريزي كمال اماكرد پيدا گفتوگو براي را او بتوان كه است كسي
تا حتي يا بود خاموش يا بود ، خانه در موبايلش يا هفته سه مدت به كه چرا سختترينهاست ،
همزمان كاركردن كه چرا بدهيم ، حق او به بايد البته) نبود دسترس در بامداد ساعت 301
با حال هر به(نميگذارد باقي بودن دسترس در براي وقتي ديگر سال يك در پروژه سه روي
و كرديم گفتوگو چيز همه درباره ساعت مدت 3 به خانهاش در و كرديم پيدا را او زحمت هزار
كه چرا است گفتوگو براي گزينه سختترين ملاقليپور رسول دارم اعتقاد هنوز من البته)
به مرا توجه تبريزي خانه در كه چيزي.(نميكند گفتوگو شما با كرديد پيدا را او وقتي
همان ديدهايد ، زياد را آن ژاپني سريالهاي در احتمالا شما كه بود چيزي كرد جلب خود
به زنگي آرام صداي نسيم ، وزيدن با و ميكنند آويزان خانههايشان بيرون در كه چيزي
را آن از اينسرتي ما ژاپني سريالهاي تمامي در قطعا كه وسيلهاي همان.ميرسد گوشمان
زياد احتمال به و بود آويزان تبريزي كمال خانه لوسترهاي از يكي به خاص شي اين.ديدهايم
دو جمع به "كن نگاه آسمان به گاهي" و "باد فرش" با تبريزي.است ژاپن به او سفر يادگار
آماده هم را "سركشي دوران" سينمايي نسخه ميتوانست اگر و پيوست فجر جشنواره فيلميهاي
متفاوت كاملا فضايي "كن نگاه آسمان به گاهي" و "باد فرش" اما ميشد ، ركوردار ديگر كند
در ميگويند ما به تبريزي حرفهاي و عكسها حداقل.دارند سالها اين فيلمهاي فضاي با
.هستيم روبهرو غريب و عجيب شدت به فيلمي با "كن نگاه آسمان به گاهي"
***
؟...جشنواره يك در فيلم سه شويد ، ركورددار امسال ميخواهيد گويا تبريزي ، آقاي*
شايد كنيم ، تلاش خيلي اگر ديگر ، كار دو امادارم جشنواره براي آماده فيلم يك:تبريزي
فيلم بود خواهد حاضر جشنواره در صددرصد كه كاري ولي.برسانيم جشنواره به بتوانيم را يكي
مراحل و باشد چگونه اوضاع اينكه به دارد بستگي بعدي كار شدن حاضر اما.است "باد فرش"
نيستم مايل هم خيلي و نيستم اميدوار خيلي.باشم مطمئن نميتوانم و برود پيش چگونه تدوين
فكر اينكه خاطر به هم و دارد تهيهكننده كه حقوقي علت به هم ولي باشم داشته كار چند كه
نگاه آسمان به گاهي" خصوص به فيلمها بعضي اول نمايش براي است خوبي جاي جشنواره ميكنم
نميرسد جشنواره به قطعا "سركشي دوران".ميكنيم را خودمان تلاش كه است همين براي "كن
دارد ، كه موضوعي خاطر به اصفهان ، نوجوانان و كودكان جشنواره براي را فيلم اين شايد اما
.كنيم آماده
.بگوييد ،"باد فرش" شدن ساخته جريان درباره كمي*
شركت نماينده طرف.ژاپني شركت يك و ايراني شركت يك بين بود مشتركي پروژه "باد فرش"
"ماسودا" خانم و "ياماشيتا" آقاي ژاپني شركت نماينده و بودند "نوري شجاع" آقاي ايراني
و بود ايراني فرشهاي با ارتباط در داستانش قصه كه بودند كرده طرح موضوعي اينها.بودند
اين روي بر كار براي كارگرداني دنبال به و بودند كرده برقرار تماس "نوري شجاع" آقاي با
و بود هم من اسم كه بودند شده توصيه شركت آن به كارگردان چند طريقي ، از.ميگشتند طرح
،"گلپريان" خانم.دهم انجام من را كار شد قرار داشتند ، "نوري شجاع" آقاي با كه مشورتي طي
هستند ، هم زبردستي و خوب بسيار مترجم و هستند ژاپن در ايران سينماي هواداران از كه
.داشتند من با را مقدماتي صحبتهاي
ژاپني ، فيلمنامهنويس يك با.بدهند را طرحشان آنها كه شد قرار ايران ، به برگشتن از بعد
.رسيديم كلي ايده يك به و كرديم صحبت فيلمنامه و طرح به راجع نوري شجاع آقاي دفتر در
داشتم دوست را فضايشان كه فيلمهايي يا و بودم كرده كار خودم كه فيلمهايي از فيلم چند
فيلمهايي آنها كه كرد معرفي ژاپني فيلم چند من به هم او و دادم فيلمنامهنويس آن به
چند و "چكمه" و "نياز" فيلم خودم فيلمهاي از غير.ميخواستم من كه آنچه به نزديك بودند
.نكرد راضي را من ولي زد اتود چند ژاپني فيلمنامهنويس.كردم معرفي او به را ديگر فيلم
حال و حس اصلا است ، ايران به مربوط كه بخشي ديدم من ولي نوشتند مفصل نسبتا خلاصه چند
فيلمنامه اگر كه كنيم اعلام آنها به گرفتيم تصميم شجاعنوري آقاي مشورت با.ندارد خوبي
از بايد و برنميآيد كار اين عهده از ژاپني فيلمنامهنويس كنم كار من كه ميخواهيد خوبي
ولي رفتيم مختلف آدمهاي سراغ.كردند موافقت آنها و بگيريم كمك ايراني فيلمنامهنويس يك
اولين كه رفتيم نيز "سليماني" آقاي سراغ.كنند قبول را كار نتوانستند و داشتند گرفتاري
گرفتيم تصميم و بودند كرده را توصيهشان "نوري شجاع" آقاي و بود ايشان چنيني اين تجربه
.كنيم صحبت جزئياتش و كلي ايده مورد در و بدهيم تشكيل را جمعي فيلمنامه روي كار براي
و دستيار كه چاركچيان آقاي و كيانيان آقاي نوري ، شجاع آقاي بودم ، من جمع ، اين اعضاي
.سليماني آقاي و بودند من برنامهريز
كه رسيدند مشخصي چارچوب به تا كردند صحبت هم با متوالي روزهاي نفره ، پنج گروه اين
و كرديم ترجمه را فيلمنامه شد ، كامل كه كار.شود ختم چگونه و شود شروع كجا از داستان
فيلمنامه نوشتن به شروع "سليماني" آقاي و كردند موافقت هم آنهافرستاديم ژاپنيها براي
داديم "مقصودي" آقاي به هم سفارشي.رسيديم نهايي فيلمنامه به و كردند گروه نظارت با
حال و حس به ميشد معطوف بيشتر كه دهند انجام ايشان را نهايي دوبارهنويسي اينكه بابت
بعد و:نوشتند "سليماني آقاي" را اصلي چارچوب اما.داشت صحنه كه ديالوگهايي و صحنهها
.فيلمبرداري به رسيديم
حس ،"ايراني فرش" نام به كلي طرح يك با بگذرد فضا دو در بود قرار فيلم كه فرموديد شما*
...آمده "رودخانه قصههاي" از مقدمهاش قضيه ، اين كردم
خيلي ميكردم ، كار را "رودخانه قصههاي" سريال كه موقع آن هست يادم باشد ، طور اين شايد
دو يا دختر دو و شود برقرار بچهها بين ارتباطي كه كردم اصرار "فيلم سيما" مسئولين به
يا و مالزيايي پسر يك باشد ، ايراني دختر يك مثلا.پسر يك با باشد دختر يك نگيريم پسر
خيلي برايم وجه اين.ميشود پخش غيرقابل حالتي چنين چون نكردند قبول اما.برعكس
كه عاطفي رابطه.زد ميتوان را ناگفته حرفهاي از خيلي طوري اين چون بود خوشحالكننده
دختر دو با كه صورتي در باشد مطالب گوياي ميتواند خيلي ميشود برقرار پسر و دختر بين
و بود اميدواركننده برايم خيلي قضيه وجه اين بنابراينكرد را كار اين نميتوان پسر يا
در كه ايراني پسر يك و ژاپني دختر يك.بكنيم را كار اين توانستيم جا اين كه بودم خوشحال
كه اين بنابراين.است شده شيرين و جذاب هم خيلي اين و ميشوند نزديك يكديگر به قصه طول
از داستان.است متفاوت كاملا قصه ولي است درست بدهيم انجام اينجا نتوانستيم را كار اين
به برميگرديم نهايي مرحله در و ايران به برميگردد ماجراها بقيه و ميشود شروع ژاپن
يك.هستند معروف "اماتسوري" به ژاپنيها جشنهاي كه است اين دارد وجود كه نكتهاي.ژاپن
برگزار سال از بهخصوصي فصل در و است معروف بسيار كه هست ژاپن در مذهبي "اماتسوري"
در.نميشود داده فيلمبرداري اجازه كس هيچ به اصلا.است اهميت با و مهم بسيار و ميشود
بزرگي ارابههاي جشن اين در.تلويزيوني كانال چند مگر برود نميتواند كسي هر جشن روز
از بزرگي پردههاي اينها روي و هستند "داشي" اسم به ارابهها اين. دارد وجود
رابطهاي به بنا پيش ، سال صد چند.هستند قديمي همه كه دارند وجود اسطورهاي نقاشيهاي
اينكه جاي به ها"اماتسوري" از يكي در بودند ، كرده برقرار ژاپنيها با ايراني تجار كه
قصه شروع براي ژاپنيها ايده.بودند كرده آويزان ايراني فرش يك كنند آويزان ژاپني پرده
يك حاضر زمان در كه ميگيرد تصميم "اماتسوري" برگزاري مسئول ژاپني يك كه اين.بود همين
به ژاپنيها كه ميشود شروع جايي از قصه بنابراين.كند آويزان آنجا در را ايراني فرش
.ميشود شروع داستان و ميدهند را فرشي بافت سفارش ايرانيها
است؟ درست هست ، فيلم در طنزي فضاي كه كردم حس ديدهام ، فيلم از كه عكسهايي به توجه با*
.بله
شدند؟ انتخاب بازيگر بهعنوان بعد يا بودند مشاور بهعنوان ابتدا از كيانيان آقاي*
.كنند بازي كيانيان آقاي را اصلي نقشهاي از يكي كه كرديم فكر اول از
گرفتيد؟ تست آنجا آيا بود؟ اساس چه بر ژاپني بازيگران انتخاب*
كه دختر تعدادي دختر ، نقش انتخاب براي.كرديم انتخاب و رفتيم ژاپن به روز حدود 10
فرستادند ايران به را بود شده ضبط ويدئويي صورت به تستشان و بودند ديده بازيگري آموزش
صحبت او با و كردم ملاقات دختر با و داشتم ژاپن به سفري بعدكردم انتخاب را او من و
بد البته و شد تحميل ما به كه بازيگري تنها.كردم انتخاب نيز را ديگر بازيگرهاي و كردم
مرد نقش براي.شدند معرفي ژاپن در محبوبيتشان خاطر به كه بودند "كودو يوكي" خانم نبود ،
آمده كنار شرايط با خوب بسيار و بودند افتادهاي و خاكي و شريف مرد كه "انكي" آقاي
در چون داشتيم مشكل "كودو يوكي" خانم با مقداري كار ابتداي.كرديم انتخاب را بودند
و بگيريم را روحيه اين ميبايست و ميكردند برخورد هاليوودي بسيار و بودند خاصي عوالم
داشته را خودش خواسته آرايش و لباس نميتواند او و است جوري چه قصه كه دادم توضيح برايش
.است "جارموش جيم" "اسرارآميز قطار" فيلم خانم اين فيلم مهمترين.باشد
داشتيد؟ هم ژاپني مشاور*
ولي كردند كمك خيلي كه بودند هم "گلپريان" خانم البته.داشتم دستيار يك ژاپن در
در همينطور و كردند كمك بسيار لوكيشنها انتخاب در من به ايشان كه داشتم دستياري
كه موقعي.بودند ژاپن BBC شبكه مستندساز دستيار اين.بازيگرها با كردنم برقرار ارتباط
.فيلمبردار - پويا آقاي و تهيهكننده من ، جز بودند ژاپني گروه همه ژاپن رفتيم
نداشتيد؟ ژاپني بازيگران هدايت براي مشكلي*
با و گرفتيم ايران از اول ما چون بودند ، ما با ايران از بچه دختر و "انكي" آقاي.اصلا
براي رفتيم ، ژاپن به وقتي بنابراين.بودند افتاده راه ميكرد ، كيانيان آقاي كه هدايتي
ايران ، در كار روزهاي ياد به كه خواست من از "انكي" آقاي ژاپن به مربوط صحنههاي گرفتن
چون نداشتيم مشكلي نفر دو اين با.بگويم (حركت و دوربين - صدا) من را ايشان پلانهاي
.داشتيم مشكل روز دو يكي "كودو يوكي" خانم با فقط بودند افتاده راه ديگر
تدوين؟ و كشيد؟ طول چقدر فيلمبرداري*
.كشيد طول روز ده و ماه يك تدوين و ماه كلا 2
ژاپن؟ و ايران فرهنگ معرفي براي فيلمي شده ، توريستي فيلمي فيلم آيا*
را ايراني فرهنگدارد ژاپن فرهنگ با كه همگونيهايي و ايراني فرهنگ معرفي در است چيزي
و ميبينيم ايراني فرهنگ با را ژاپني فرهنگ شده هماهنگ اجزاي هم.ميبينيد فرش قالب در
.است تقابل در آن با كه را اجزايي هم
بود؟ چگونه تماشاگران استقبال و فيلم خارجي نمايش*
آينده سال ماه خرداد ژاپن ، در فيلم اكرانشد پخش امسال توكيو جشنواره در بار اولين
توكيو جشنواره ويژه بخش در كه اول نمايش در.ايران در فيلم بااكران همزمان تقريبا است
در و ميخنديدند شدت به فيلم از قسمتهايي در بود تصور از خارج تماشاگران استقبال بود ،
ايراني عدهاي نمايش آن در.ميگرفتند قرار تاثير تحت و ميشدند ساكت كاملا جاهايي
يكساني و همگون عكسالعمل ژاپنيها مثل هم ايرانيها كه بود اين جالب و داشتند حضور
.دادند نشان
كرديد؟ انتخاب چگونه را "پويا" آقاي*
را ايشان قبلي كارهاي يعني داشتند ايشان كه بود قبلي تجربههاي علت به ايشان با همكاري
ميتوانيم ما و بربيايند كار اين پس از ميتوانند خوب خيلي ايشان كردم فكربودم ديده
با و ميشوند نزديك كار به خيلي كه است اين "پويا" آقاي حسن.بياييم كنار خوب يكديگر با
تصوير نحو بهترين به ايران سينماي امكانات با ميكنند سعي و ميكنند همكاري كارگردان
.است ويژگي بزرگترين اين.بگيرند را نظر مورد
نكرده خسته را شما سال يك طول در كار همه اين..."كن نگاه آسمان به گاهي" فيلم اما*
است؟
ميشود پيشنهاد فيلمنامه شما به خيلي كه است مواقعي چون.بودم ناچار ولي شدم خسته خيلي
فرش" درمورد اما نروي سمتشان به كه ميدهي ترجيح بنابراين.نيستند خوب فيلمنامهها ولي
كه چيزي روي خيلي ميتوانستم بنابراين نبود ، كار در فيلمنامهاي چون پروژه ، اين و "باد
در تازهاي تجربه كه بود اين قضيه ديگر وجه منتها.كنم دخالت بيافتد اتفاق است قرار
براي.نميشد رد ميدادند پيشنهاد هم ديگري كس هر به ميكنم فكر اصولا.بود سينما عرصه
سابقه ايران سينماي در كه ميكنيد تجربهاي كه است اين ميافتد كه اتفاقي حداقل اينكه
بنابراين شود پيدا كار اين توسط خاصي حرفهاي موقعيت ميشد باعث اين و است نداشته
و افتاده اتفاق اين ظاهرا البته ميكنم قبول شود پيشنهاد اگر هم باز.كردم استقبال
.است شده ديگري كشور با ديگري مشترك پروژه براي صحبتهايي
خستگي عليرغم كه داشت جذابيت قدري به فيلمنامه كردم كار كه دومي فيلمنامه خصوص در
شده نوشته "مارگريتا و مرشد" رمان براساس و بود جذاب فوقالعاده فيلمنامه.كردم قبول
نتوانستم و بود عالي هم فيلمنامه.دارد غريبي و عجيب و خاص فضاي رمان اين اصولا بود ،
هم از جدا كاملا دنيايي و هستند متفاوت يكديگر با كاملا كار دو اين.بدهم منفي جواب
اين و دارد "باد فرش" به نسبت بيشتري طنز فضاي "كن نگاه آسمان به گاهي" فيلم.دارند
.دارد وجود فيلم در هم اجتماعي نقد نوع يك و ميكند كمك شدن فهميده بهتر براي طنز فضاي
.بسازند فيلم "مارگريتا و مرشد" براساس داشتند قصد كه بودهاند زيادي فيلمسازان گويا*
كارگاه در.بودند نوشته سال 77 در "توحيدي" آقاي را فيلمنامه اين.است ممكن
ميخواستند كه بار هر ميكنم فكر.بود شده بايگاني آنجا و بود شده نوشته فيلمنامهنويسي
تا.بود نشده كار كه بود آمده پيش مسئلهاي كنند ، شروع كارگرداني با را فيلمنامه اين
به "كشيان تخت" آقاي طريق از گرفت ، صورت هنري حوزه در كه تحولاتي و تغيير از بعد اينكه
بازنويسي بار يا 3 2"توحيدي" آقاي و شد كار فيلمنامه روي دوباره البته.رسيد من دست
داديم ، انجام آن روي مجدد بازنويسي چاركچيان آقاي و كيانيان آقاي و من آن از بعد و كردند
تجربه ما كارها اين دوي هر در.كردند راهنمايي و كمك خيلي هم "نوري شجاع" آقاي البته و
نفره پنج گروه "باد فرش" در مثلابود خوب خيلي كه داشتيم فيلمنامه روي گروهي كار
.بوديم نفري سه گروه هم دوم فيلم مورد در و بوديم
و مينشستيم ميز يك دور اينكه ولي نداريم عادت كارگروهي انجام به ايران در معمولا ما
ايدههاي يا ميآورديم بيرون را آن اشكالات و ميكرديم روخواني همديگر با را فيلمنامه
.بود خوب بسيار ميكرديم اضافه را جديد
بود؟ جذاب شما براي جهت چه از رمان اين*
اين متوجه شما كه طوري است غيرواقعي و واقعي فضاهاي تلفيق رمان ، اين جذابيت مهمترين
تفاوت كه بدهد قرار هم كنار طوري را فضا دو توانسته نويسنده رمان اين در.نشويد تلفيق
گونهاي به شخصيتها و ميشويد قصه وارد نحوي به ابتدا از.نشوند حس هم با فضا دو اين
كار اين.ميرسند نظر به واقعي كاملا بودن غيرواقعي و عجيب عين در كه ميشوند معرفي
و درآوريد واقعي كاملا صورت به را غيرواقعي كاملا چيز يك شما اينكهاست مهم خيلي
مختلف اشكال به شيطان رمان ، اين دربكند برقرار ارتباط كار با بتواند هم بيننده
فراواقعي و غريب و عجيب موجود يك شيطان يعنيميگويد انسانها با ديالوگ يا و درميآيد
يا و شركت يك رئيس يا معتاد يك ميآيد ، در انسان يك هيات به ميشود ظاهر كه جا هرنيست
.واقعي رفتارهاي و دارد واقعي عكسالعملهاي كاملا مختلف هياتهاي اين در و شعبدهباز
واقعيت در كه را كاري بنابراين.ميبرد خود با هم را آثارش ميرود شيطان كه جايي از
بوده ، تخيل صورت به كه را آنچه همهميرود بين از اثراتش بعد ولي ميبينيد داده انجام
زمان شدن قاطي و زمانها شكستن.است بوده تخيل كه ميشويد متوجه بعد و ميبينيد واقعي
رمان از را ويژگيها اين فقط فيلم.است رمان جذابيتهاي از نيز آينده و گذشته و حال
كاملا قصهاش چون."مارگاريتا و مرشد" رمان از آزاد اقتباس ميگوييم همين براي گرفته
.است ايراني قصه يك قصه.است متفاوت
استفاده ميبرد خودش دنبال به را مخاطب كه نوعي و داستان به ورود نحوه و فضاها از
اذعان آنها و ديديم را فيلم عدهاي با كار ، از پرده سه مونتاژ از بعد اخيرا ، .كرديم
واقعي كاملا ولي است آمده دلش در چيز همه كه كلاژي مثل.دارد متفاوتي ساختار كه داشتند
.نميبينيد فيلم در فانتزي و سوررئال فضاي هيچ يعني.است فيلم نكته مهمترين اين كه
به ميكنيد عادت شما واقعيت دل در و ميماند باقي واقعي حد در و است واقعي چيز همه
آدمهاي كنار در ميتوانند هستند تجريدي و روح صورت به كه آدمهايي كنيد ، باور اينكه
كاملا و باشند نداشته همديگر با مخالفتي هيچ كه بياورند وجود به را فضايي واقعي
.است ويژگي مهمترين اين نظرم به.است واقعي كاملا دنيايي دنيا ، اين كه بپذيريد
.است متفاوتي فيلم كاملا تدويني نظر از و است "كات جامپ" مبناي بر قصه ساختمان تقريبا
آمدند؟ كار طول در بقيه آيا بودند ، شده انتخاب كيانيان آقاي دوباره*
داشتند هم نقشي فيلم اين در ايشان چون و داشتيم فيلم آن در كه خوبي تجربه براساس بله
با.بودند بزرگي كمك خيلي و گرفتند قرار من كنار در مراحل تمام در و باشند اول از گفتم
خيلي خاص طراحي و دكوپاژ كارگرداني ، لحاظ به كه بود نوعي قصه اين ساختار اينكه به توجه
بروم ، سرصحنه اينكه از قبل نميتوانستم كه بود فيلمي اولين اين.گرفت انرژي من از
صحنه سر آماده و ميدهم انجام را دكوپاژ بعد ميبينم را لوكشينها هميشه من.كنم دكوپاژ
تصوير يك ميبايست اينكه براي.بكنم را كار اين نميتوانستم فيلم اين در اماميروم
از.ميشد اتود صحنه خود در ميبايست اين و ميكردم قاطي واقعي تصوير يك با را فراواقعي
ساخته زيادي فيلمهاي ارواح و روح به راجعاست تازهاي كاملا تجربه خودم ديد زاويه
است متفاوت كاملا من نظر به اين ولي."ديگران" فيلم تا بگيريد "وندرس" كار از.است شده
نتيجه اين به و كرديم صحبت "زندباف" آقاي با فيلم تدوين براي.دارد خاصي هواي و حال و
.كات جامپ به كنيم تبديل را كاتهايمان تمام و سينما اول دوره به برگرديم كه رسيديم
در كمكم ولي شود ، شوكه ابتدا از بيننده كه بدهيم انجام انتها تا ابتدا از را كار اين
دچار و شد چه كه سردرنياورد است ممكن ابتدا بنابراين.بكند عادت فيلم ، اوليه دقايق همان
طور اين ما است قرار اصلا كه ميشود متوجه كاملا بگذرد كمي وقتي اما شود ايهام و وهم
جامپ دارد كه نميشود متوجه اصلا ديگر ميكند عادت اينكه محض به.كنيم نقل را قصهمان
.است افتاده اتفاق اين و برود پيش طور اين بايد قصه خود كه ميكند فكر و ميبيند كات
بود؟ چگونه "زندباف" آقاي و "صبا" آقاي انتخاب*
بنابراين.نقاش هم و هستند فيلمبردار هم ايشان اينكه خاطر به رفتيم "صبا" آقاي سراغ ما
كه تصاويري لحاظ به دارم ، نياز ميگنجد تخيلش در نقاش يك كه تصوري به كردم فكر
بعد.بكشيد ميخواهيد واقعي منظر يك از واقعي تابلوي يك شما اينكه مثل.بگيرم ميخواستم
و ندهد نشان را خودش و برود واقعي تاش آن در كه بزنيد غيرواقعي تاش چند ميخواهيد آن در
ساختن به ميتواند خيلي دوگانه مهارت اين خاطر به كه است كسي "صبا" آقاي كه كردم فكر
نميخواستيم ما.دربياورد كلاسيك حالت آن از را ما كه غريبي و عجيب حس.كند كمك فضاها
.باشيم داشته را ميبينيم داريم واقعيت از كه زيبايي خيلي و لطيف و نرم تصاوير
ديده هم و شود ديده هم كه بياوريم وجود به تفاوتهايي ميگيريم كه پلاني در ميخواستيم
در پنهان كاملا تروكاژهاي.كنيم استفاده كرديم ، سعي هم كامپيوتري تروكاژ يكسري از.نشود
به حسي است غيرعادي كمي ميكنيد احساس كه وقتي و ميبينيد داريد را پلان مثلا.تصوير
به هم تدوين در ميكنيم سعي.بيابد وجود به بايد هم موسيقي در حالت اين.ميدهد دست آدم
ايشان با كه است زيادي همفكري دليل به هم "زندباف" آقاي با همكاري علت و بيايد وجود
جسارت ميشود باعث دارد كه طولاني تجربيات و ميدهد انجام كه كاري نوع اصولا يعني دارم
.بكند را كار اين نميتواند كسي هر چون.باشد داشته را كاري چنين انجام براي را لازم
بها دوم و جشنواره جوايز شدن كم يكي گرفتهاند ، قرار مدنظر امسال جشنواره در سياست دو
.بشوند هم فرهنگي ارتقاي باعث عام ، مخاطب به دادن اهميت بر علاوه كه فيلمهايي به دادن
.تجربه و عمل عرصه نام به چيزي
شد؟ خواهد روبهرو فيلمي چه با "كن نگاه آسمان به گاهي" و "باد فرش" مورد در تماشاگر ، *
چگونگي مورد در كه مستندهايي خلاف بر كه فيلم يك با كه بگويم بايد باد فرش مورد در
وجه با را ما كه است فيلمي.هستيم روبهرو باشد خستهكننده كمي شايد و است فرش بافتن
فرش فيلم در.دوستداشتني و متفاوت كاملا وجهميكند روبهرو فرش بافتن هنر از ديگري
ميبينيد مفرح و شاد فيلمي ميكنم فكر.شود حفظ مخاطب براي جذابيت كه است شده سعي باد
است غريب و عجيب خيلي كه است شادي فيلم هم دوم فيلم و.ميآورد چشمتان به هم اشكي نم كه
.شود حفظ و بماند باقي آخر تا رضايت اين كه اميدوارم و راضيام خيلي كار از مرحله اين تا
كارگردان ، دوفيلم يك
كن نگاه آسمان به گاهي
تبريزي كمال:كارگردان
تختكشيان محمدرضا:تهيهكننده
توحيدي فرهاد:فيلمنامه
صبا فرهاد:فيلمبرداري مدير
زندباف حسين:تدوين
كيانيان رضا:بازيگردان و هنري مشاور
ميرفخرايي مجيد:هنري مدير
ويلكيجي فرهاد:صحنه طراح
زكيزاده ژاله:لباس طراح
خسروي سودابه و عابديني علي:گريم طراحان
مختاري محمد:صدابردار
احمدي حافظ:عكس
هوشنگ توسلي ، هانيه امجد ، حميد آقالو ، پسياني ، احمد آتيلا كيانيان ، رضا:بازيگران
يكتا اسدالله و بهرامي محمود نقيزاده ، حريرچيان ، اصغر
ماه 1381 مهر فيلمبرداري24 آغاز تاريخ
:فيلم درباره
حضور ما بين در نشود پيدا جسدهايشان كه تازماني كه است مفقودالاثراني مورد در داستان
.دارند
باد فرش
تبريزي كمال:كارگردان
سليماني محمد:فيلمنامه نويسنده
پويا حسن:فيلمبرداري مدير
زندباف حسين:تدوين
يزدانيان پيمان:موسيقي
اسكندري محبوبه اسكندري ، مجيد:گريم طراح
شجاعنوري عليرضا:تهيهكننده
هوشنگ يو ، ياگي ميو احمدجو ، فربد كامران ، فريبا اينوكي ، تاكااكي كيانيان ، رضا:بازيگران
بوباني مريم حريرچيان ،
:فيلم درباره
همراه به ايران در او.ميآيد ايران به مخصوصي فرش بافت براي ژاپني فرش تاجر ماكاتو
.ميشود روبهرو مختلفي حوادث و ماجراها با قديمياش و ايراني دوست
:كارگردان درباره
كودكي پايان ،(1369) عشق مسلخ در ،(1366) عبور فيلمهاي از پس كن نگاه آسمان به گاهي
،(1380- 81) باد فرش ،(1377) شيدا ،(1376) مادري مهر ،(1374) است من با ليلي ،(1372)
.شد آغاز مهر 1381 از 24 آن فيلمبرداري كه است تبريزي كمال بلند فيلم هشتمين
گذشته در حتي نو زباني
غلامي احمد
و ندارد تداوم آن سينمايي سبكهاي و مييابد افزايش كندي به ايران سينماي قابليتهاي
در كه هستند كارگرداناني اندك.ميرسد بنبست به تكرار با نهايت در دارد ، هم تداوم اگر
كارگردان جزو است ممكن آنكه با و ميدهند افزايش را زباني قابليتهاي سينما ، سبكهاي
باز خود آثار در پاساژهايي تجربهگرايي با و ميكنند تجربه هنوز باشند ، شده تثبيت
.نيفتد تكرار به و باشند جذاب بمانند ، زنده كه ميكنند
ميدهد ، توسعه را خود واژگان و افزايش را خود زباني قابليتهاي ادبيات كه همانگونه
حرف پيش سال زبان 20 با امروز ما.است زباني قابليتهاي گسترش از ناگزير نيز سينما
كه ميافتد اتفاق سرعت به چنان زبان در تغيير اين.يافته فاحش تغيير ما زبان.نميزنيم
حتي كه گفت ميتوان جرات به ميگيرند ، قرار نسلنو جمع در وقتي گذشته ، دهه دو آدمهاي
چيزي تا ميكنند نگاه آنها به گنگ و گيج و نميفهمند را واژهها و اصطلاحات از برخي
.است دشواري بسيار كار ساختن فيلم نسل اين براي و نوشتن نسل اين براي.كنند استنباط را
دهيم افزايش را خود زباني قابليتهاي سينما در چه و ادبيات در چه نتوانيم اگر
.شد خواهيم واپسگرا حيرتانگيز بهگونهاي
كه زماني يعني.دارند يكديگر با تنگاتنگي رابطه قابليتها افزايش و گرايي تداوم
ماجرا همين دل درميآيد وجود به هم تداوم خود به خود مييابد افزايش زباني قابليتهاي
.مييابد ادامه نيز تجربهگرايي
قابليتهاي سينما يا ادبيات در شما وقتي كه است آن است مهم بسيار اتفاق اين در آنچه
.ميكنند تغيير نيز ساختاري فرمهاي ناخواسته و ناگزير ميدهيد افزايش را خود زباني
ارتقاي.ميدهد ارتقا نيز را خود مخاطب كلامي يا تصويري زباني ، قابليتهاي افزايش
نگران و كنند تجربه را تازهتري فرمهاي كارگردانان ، و نويسندگان تا ميشود موجب مخاطب
اتفاق عجيبي سرعت با روند اين جهان سينماي در البته.نباشند مخاطبان دريافت و درك
.ميافتد
فيلمهايي در.ديد نولان كريستوفر كارهاي در ميتوان خوبي به را پروسه اين مثال طور به
تداوم حفظ با لينچ ديويد فيلمهاي در يا "بيار ياد به" و "بيخوابي" ،"تعقيب در" چون
نوع اين اما.ميشود مخاطبان براي ابهام موجب گاه كه مييابد گسترش چنان قابليتها
.است هنري لذتبخش ابهام نيست ، منفي ابهام
دلمان گاه كه ميافتد اتفاق سريع چنان قابليتها افزايش.است اينگونه نيز ادبيات در
تجربه ديگري شكل به دوباره را شده تجربه فرمهاي و كنيم نگاه عقب به و برگرديم ميخواهد
براي دلمان اگر حتي شويم نو بايد دائم ما كه است اين باشد بايد و هست چه هر اماكنيم
.باشد لكزده خودمان كهنگي
گاه است ، نوآوري و بدعت از دشوارتر بسيار گاهي نو ديدي با گذشته به بازگشت البته
اين از يكي است ، جلوتر هم خودش زمان از كه ميافتد سينما و ادبيات در اتفاقهايي
پست امروز ما كه را آنچه.است دهه 60 در دانن ، استنلي ساخته معما فيلم سينما در اتفاقها
ميكنيم صحبت دربارهشان يكديگر بهجاي آدمها جانشيني و شخصيتها نسبيگرايي مدرنيسم ،
.هستند استثناء اينها.آورد مثالهايي ميشود نيز ادبيات در.ميشود ديده فيلم اين در
اگر است پويايي و تجربه تداوم ، نوعآوري ، اصل حركت كلي روند در اما مهماند استثناها
.ميرود دست از هنر طعم نيفتد اتفاق اين
پزشك تا ژاكوب ژيل از
فرشته دو حقيقتكارگردانفيلم محمد با گفتوگو
كمانگري بابك
هوشمندزاده پيمان:عكس
فيلمسازي از روشني سابقه هيچ كه است ساخته حالي در را خود بلند فيلم اولين حقيقت محمد
رابط مهمترين و كرده زندگي فرانسه در درازي ساليان او ندارد ، وجود كشور داخل در او
كوتاه فيلم چند تا 1354 سال 1348 از او.است بوده فرانسه و ايران سينماي اقتصادي فرهنگي
با فوريه 1977 در اوكرد تاسيس را اصفهان آزاد سينماي دوستانش با مدتي از بعد و ساخته
هواپيما سوار او كه بود باري اولين اين شد ، فرانسه كشور راهي دوچمدان و فرانك دههزار
جلوي رفت صاف بداند فرانسه زبان و باشد داشته غريب كشور در آشنايي اينكه بدون و بود شده
را جديدي فصل او ، حركت اين.كرد فيلم ديدن به شروع زمان همان از و پاريس تك سينما درب
ايران متفاوت سينماگران و فيلمها از خيلي پاي و زد ورق ايران سينماي شدن بينالمللي در
باز فيلم بينالمللي بازارهاي بهترين از يكي شايد و جشنوارهها مهمترين از يكي به را
كرد تثبيت فرانسه و ايران سينمايي محافل در را خود موقعيت كه مدتي از بعد او.كرد
معرفي مسئول ژاكوب ژيل طرف از همچنين.است فرانسه تجربه و هنر سينما مدير هماكنون
.است كن جشنواره به ايراني فيلمهاي
بودهايد فرانسه و ايران سينماي فرهنگي اقتصادي رابط عنوان به مدتها شما حقيقت آقاي *
آمد؟ سراغتان به فيلمسازي وسوسه كه شد چطور
و بودم ساخته اصفهان در كوتاه فيلم چند تا 1354 سال 1349 از.ميساختم فيلم قبلا من
،"آزاد سينماي" كرد تغيير نامش بعدها و بود هشت سوپر نامش كه بوديم داده تشكيل گروهي
كردم جمع پولي بدينترتيبگرفتند عهده به را ديگر مسئوليتهاي و آمدند هم ديگري دوستان
فرانسه تك سينما به ماهي هشت هفت ، يك گفتم خود با.رفتم فرانسه به فيلم ديدن براي فقط و
مهمش بخشهاي لااقل يا سينما تاريخ فيلمهاي تمام و دنياست سينماتك مهمترين كه ميروم
.شوم فيلمساز كه بود جالب برايم.ميدهم ادامه را كارم و ايران برميگردم و ميبينم را
آنقدر ببينم ميخواهم سينما تاريخ از كه فيلمهايي ديدم ماه شش از بعد رفتم كه وقتي اما
سال در.كشيده طول الان تا رفتم كه انقلاب از قبل دوسال از من كه ادامهدار و است زياد
در.كردند كمك من به خيلي هم شهيدثالث سهراب آقاي و ساختم فيلمي من فرانسه در 1984
فيلمي كه طولاني تعطيلات نام به ساختند فرانسه در سال 1979 در ايشان كه هم فيلمي
را سناريويي من شهيدثالث سهراب با آشنايي از بعد.بودم دستيارشان من بود آلماني فرانسوي
پايان تز درواقع فيلم اينكرد فيلم ساختن به تشويق مرا او و دادم او به بودم نوشته كه
براي تيتري بايد بگيرم را (دكترا از قبل دوره) DOA اينكه براي من.بود من تحصيلي
داستاني فيلمهاي در مستند فيلمهاي بهكارگيري نامش كه ميكردم معرفي پاياننامهام
حتي ديگر سينماهاي.گذاشتم تا 1925 سال 1915 از شوروي سينماي روي را تحقيقم من.بود
مستندي فيلمهاي ميكنند سعي كه است تيتر اين تحتتاثير نوعي به امروزه هم ايران سينماي
ميتوانم آيا كه گفت من به كردم ارائه استادم به را تز اين وقتيدارد داستان كه بسازند
بر فيلمي كه گفت بعد.نوشتم را سناريو من كه !نه؟ يا بنويسم تحقيق اين برمبناي سناريويي
اختيارم در دانشكده كه شد قرار و ندارم بودجهاي كه گفتم من.بسازم فيلم اين مبناي
فيلم.كردند پيدا هم آلمان از كمكهايي و آمد خوششان كه كردم صحبت هم شورا با.بگذارد
ولي بود من تجارب اين.رفت سال 1984 در لوكارنو فستيوال به و بود دقيقه و 72 شد ساخته
معرفي فرانسه سينماتك به را ايران سينماي دائما انقلاب زمان از يعني سال 1979 از
كه كشورهايي و گينه و مالديو حتي جهان كشورهاي تمامي از كه ميديدم روز هر من.ميكردم
.ندارند فيلمي ايران از اما ميدهند نمايش فيلم نميدانيم را اسمش حتي ما
دهها و نادري امير بيضايي ، بهرام ثالث ، شهيد چون بزرگي انسانهاي كه ايران سينماي
آشنا فستيوالها مديران با چون و كردم ايران فيلمهاي معرفي به شروع پس ;داشت مهم شخصيت
سينماي مدير الان و كردم كار سينما براي و شدم استخدام بعد.شدم موفق كار اين در بودم
برگزار آنجا را ايراني فيلمهاي فستيوال دوره پانزده و هستم فرانسه در تجربه و هنر
كه است سال ده هم كن فستيوال در.است شده شناخته كافي حد به ايران سينماي الان.كردهام
.ميكنم انتخاب را ايراني فيلمهاي
داريد؟ مسئوليت كن جشنواره طرف از عملا شما يعني *
انتخاب نماينده بهعنوان را من و مينويسند رسمي نامه يك سال هر كه شكل اين به بله
.كنم انتخاب فيلم فصل جشنواره براي كه ميكنند
داريد؟ مسئوليتي چه تجربه و هنر سينماي در دقيقا الان *
فيلمهاي سالنها اين در كه تجربه و هنر سينماي نام به است سالنهايي يكسري فرانسه در
اخيرا مثلا.ميدهند نمايش هم ايراني فيلمهاي و ميبينند را جهان كشورهاي همه هنري
.هستم سالنها اين مدير من كه دادهاند نمايش را پيامي بابك آقاي مخفي راي فيلم
ميگيرد؟ تعلق كسي چه به حقوقشان ميدهند نمايش كه فيلمهايي *
قرارداد سينما سالنهاي مديران با و ميخرد پخشكننده را فيلم حقوق كه است شكل اين به
مرحله پس.است همينطور هم اينجا كه برميدارند را حقوق از درصد سينمادارها 50 ميبندد
.است فيلم نمايش مسئله سوم مرحله و فيلم پخش دوم مرحله فيلم تهيه اول
به قيمتي يك در او با و ميكنيم معرفي پخشكنندهاي به را ايراني فيلم يك ما مثلا
مثلا 30 يا مدت 5 ، 10 براي را حقوقش كه ميبنديم قرارداد آن مبناي بر و ميرسيم توافق
.ميخرد سال
هستيد؟ كار اين مسئول نهادي چه طرف از شما *
اين دوره دو سابقا چون.كردند فستيوالها برنامهريزي دستيار مرا ژاكوب ژيل طرف از
دستيار عنوان به اول پس.بود خوب خيلي و بودم كرده ايراني فيلمهاي براي را برنامهريزي
.شدم آنجا مدير كمكم و شدم استخدام
بود؟ چه كرديد معرفي كن در يا فرانسه در شما كه فيلمي اولين *
نوعي" بخش در كه بود سينايي آقاي مال عشق كوچههاي در فيلم انقلاب از بعد فيلم اولين
.بود كيارستمي آقاي كار هيچ ديگر و زندگي فيلم بعد و.رفت كن "نگاه
بود؟ فيلم كدام به مربوط شد گرفته كه جايزهاي اولين *
به روسيليني روبرتو مهم جايزه كه بود كيارستمي آقاي فيلم اخير دوران فيلم اولين
دارد فيلم خودش 22 نگاه نوعي بخش.كرد خود آن از را نگاه نوعي بخش ويژه جايزه اضافه
اين تبليغات هزينه فرانسوي كمپاني يك و ميشود انتخاب هياتويژه توسط فيلم يك فقط كه
.ميگيرد برعهده جايزه عنوان به را فيلم
رفتيد؟ فرشته دو فيلم سراغ به كه شد چطور *
گذشتههاي از بود فيلمسازي كمپانيهاي از يكي در كه پيرايسيا دوستانم از يكي با روزي
.كنم فيلم را آن كه خواست من از و آمد جالب او نظر به من سرگذشت.ميكرديم همصحبت
من كه وقت هر و.داشت مشكل خيلي من با و بود مذهبي خيلي من پدربود پدرم با من داستان
سينما كه فكر اين با هم نميرفتم كه روزهايي حتي ميزد ، كتك مرا ميرفتم سينما به
خاطرهاي از هم را ديگر بخش گرفتم ، الهام اينجا از را فيلم قسمت يكميزد مرا رفتهام
ميزد ني اينكه جرم به پدرش را همسايهمان پسر روز آنداشتم بودم ساله وقتي 1413 كه
كه هم سماعي و رقص حالت.ميآمد خون پسرك پاي از و ميزد را او ني با.بود بسته فلك به
سال سه.من سناريوي نوشتن براي است جرقهاي نيز ميدهد دست انسان به مولانا اشعار از
گرفتم تصميم پيش ماه هفت حدود و كردم سناريو دادن فرم به شروع پيش سال و كردم شروع پيش
به ايران از پاييز در كه وقتي آن به راجع دارم هم ديگري سناريوي.بسازم را فيلم كه
به كه بود هم باري اولين.ميشناختم آنجا را كسي نه و ميدانستم زبان نهرفتم فرانسه
داشتم چمدان دو و پول مقداريميشدم هواپيما سوار كه بود هم باري اولين و ميآمدم خارج
.بسازم هم را اين كه ميكند تشويق مرا دوستم.رفتم سينماتك در به يكراست و
نبوده؟ فيلم در شما سرگذشت دقيقا پس *
كه ناهيد حسن آقاي با هم پيش سال دو يكي.گرفتم الهام مسئله اين از را بخشهايي نه
كه گفتم و است جالب كه ديدم و پرسيدم گذشتههايش به راجع و شدم آشنا هست ني استاد
و ميكرده فرار خانوادهاش دست از چطور كه كرد تعريف او و !كنم؟ ضبط را آنها ميتوانم
اين به داستان خلاصه.شد فرشته دو ساختن براي جرقههايي همه اينها ميزده ني زيرلحاف
آنجا صبح و 100 ميبرد پناه امامزادهاي به و ميكشد را خودش پسر مردي كه است صورت
.ماجراها به ميشود فلاشبك كه است افتاده اتفاقي چه كه ميدهد شرح و ميكند گريه
بوده؟ كسي چه فيلم كننده تهيه *
.كرد ميشود چه كه ببينم تا اينجا آمدم و كردم قرض پول فرانسه از خودم
نگرفتيد؟ كمك خاصي مراكز از *
زود را كاري اگر كه ميدانم چون من و شود طي اداري مراحل تا ميكشيد طول خيلي چون خير
دنبال بساز ، را فيلم و پاشو كه گفتم خود با و گرفتم تصميم ميشوم شل كار وسط ندهم انجام
خودم كار براي اما گرفتهام زياد مجوز سناريويشان براي و رفتهام زياد دوستان كارهاي
.دهند اختصاص من به را بودجهاي كه بود زياد امكانش وگرنه.كمحوصله و هستم تنبل
اختيار در را بودجه بوديد رابط شما اينكه با چرا كه بود اين صحبت محافل در اما *
نگرفتيد؟
و سينما مديران پخشكنندگان ، از تهيهكنندگان ، از ميشناسم ، را خيليها آنجا من بله
از يكي براي دوصفحه حد در را داستانش روز يك اما.گذاشتم خودم را بودجه ولي غيره
.ميخرم تو از را اين من بسازي را اين اگر گفت و كردم تعريف دوستانم
ميدهيد؟ نمايش همانجا را فيلم بعد *
.قاعدتا بله
برود؟ كن به فيلم كه اميدواريد چقدر *
بخرد را فيلم است قرار كه دوستي آن با شد تمام كه فيلمم و نكردهام فكر كن به اصلا من
.كنيم چكار كه ميگيريم تصميم
معرفي را خودتان فيلم كنيد ، معرفي فيلم كه بخواهند شما از ژاكوب آقاي امسال اگر يعني *
نميكنيد؟
دوست كسي هر طبيعتا خوب ولي.كند معرفي او كه ميگذارم كننده تهيه اختيار در واقع در
.كند شركت مهم فستيوالهاي در فيلماش كه دارد
كمتر را جايزهها مثلا.است كرده عوض را سياستهايش پزشك آقاي از بعد فجر جشنواره *
ميبينيد؟ چطور را پزشك آقاي سياستهاي شما.كردهاند
باشد جمعوجورتر و جايزهتر كم فستيوال هرچه اساسا ولي نكردهام دقت موضوع اين به من
يك هرحال به ميرود تويش فيلمي هر كه لوكارنو مثلا.ميدهد نشان را بيشتري قدرت
جذابيت باشد خاصتر جوايز هرچه.ميكند كم را اصلي جايزههاي ارزش ميبرد جايزهاي
.ميكند ايجاد جشنواره براي بيشتري
چطور فجر فيلم جشنواره ميكنيد فكرداريد جشنوارهها در كه تجربهاي لحاظ از شما *
ميشود؟ بهتر
چون باشد داشته بينالمللي وجهه نميتواند جشنواره اين كه كنم عرض تعارف بدون
باشد ، داشته بينالمللي سطح در فيلمي كه هركسي و است برلن جشنواره با همزمان بلافاصله
از قبل فجر فيلم جشنواره كه نيست مهمي و نو فيلم هيچ پس ميدهد ، آنجا به را فيلماش
توي تهيهكنندگان و منتقدان را فيلمها اغلب.دهد نشان را آن جشنوارهها بقيه
به فقط بيايند اگر.نميآيند ايران به آن خاطر به ديگر و ديدهاند ديگر جشنوارههاي
بيشتر تا چهار سه از باشد فوقالعاده كه هم آنهايي كه است ايراني فيلمهاي كشف خاطر
كه خاصي كار.ميكشانند گوناگون جشنوارههاي به خواهناخواه را خودشان هم اينها كه نيست
دهد انجام ميتواند ديگر جشنواره حدود 400 بين كشش و جذابيت افزايش براي فجر جشنواره
ديگري فستيوال هيچ كه خاورميانه يا مركزي آسياي فيلمهاي بازار مثلا.است بازار ايجاد
و دهد ، نمايش بار اولين براي را ناحيه اين محصولات كه كند كاري و باشد نكرده را كار اين
پرتاب سكوي اينجا و برسند اينجا به تا كند تشويق را غيره و خبرنگارها پخشكنندهها ،
ضمانت ميشوند برنده مسابقات بخش در كه فيلمهايي اينكه بعد وبشود فيلمها اينطور
كه فيلمي است ناگوار و عجيب خيليبيايند پرده روي بعدها بتوانند كه باشند داشته اجرايي
.بيايد پرده روي نتواند ميآورد جشنواره در را برتر جايزه
كارگردان يك نگاه يك
فرشته دو
حقيقت محمد:كارگردان و نويسنده
اسدي شهريار:فيلمبرداري مدير
درويشي محمدرضا:موسيقي
شكرابي مهرداد:چهرهپرداز
احمدي محمد:عكاس و توليد مدير
محبوبي شيخ مازيار كيايي ، نظامالدين:صحنه صدابردار
لشگري سياوش آبادي ، دولت شراره رحيمنيا ، فهيمه فراهاني ، گلشيفته رجبي ، مهران:بازيگران
...و
:فيلم درباره
نياز و راز به را شب تمامي و ميرود امامزادهاي به پسرش كشتن از پس پدري شهرستاني ، در
در حضورشان و آنها جنس فرشتگان ، درباره را خود دكتراي تز پدري پاريس ، در..ميگذراند
با گريخته خانه از كه نوجواني بياباني ، در...مينويسد غرب و ايران قديم ادبيات
...ميشود دگرگون دنيايش و ميشود آشنا فرشتهاي
:كارگردان درباره
بلند فيلم سال 1983 در حقيقت محمداست ايران در حقيقت محمد بلند ساخته اولين فرشته ، دو
و بلژيك جشنواره و سال 1984 ، لوكارنو جشنواره در كه ساخت فرانسه در را بحراني حالت
.درآمد نمايش به پاريس سينماتك
ساده اتفاق يك
عبداللهزاده مهدي
دو و بيستشود برگزار كمتر جذابيت با و بيرمقتر جشنواره است قرار ظاهرا هم امسال
كه هستند كارگردانهايي به متعلق يا _ مورد چهار سه جز به _ ايران سينماي مسابقه فيلم
يا كيفي نظر از كه هستند فيلمسازاني ساخته يا و فرستادهاند جشنواره به را اولشان فيلم
مسابقه.نداشتهاند گفتن براي زيادي حرف حال به تا نظر دو هر از يا و كمي نظر از
تا ميماند جنبي و ويژه بخش جور يك به بيشتر گزينش نوع خاطر به هم بينالملل سينماي
و عريضه نگذاشتن خالي براي ميآيد نظر به پازدن و دست نوعي كه هم جنبي بخشهاي.مسابقه
مثل هم باز "ايران سينماي مسابقه" دلايل همين به اصلا و.جشنواره عرض و طول كردن زياد
حال ، اين با اما تاسف مايه حال هر به آن بودن بيرمق و ;است جشنواره بخش مهمترين گذشته
نميدانم.گذشت آن كنار از نبايد وجه هيچ به كه اتفاقي.است داده رخ مهم اتفاق يك امسال
كار در عمدي اصلا و) رسيدهاند نتيجه اين به _ دير خيلي گرچه _ مسئولان يا مسئول كدام
مقرر زمان تا كه فيلمهايي پذيرفتن غلط سنت (شدن زدوده يا) زدودن حال هر به اما (بوده؟
پروژه نام بودن پركن دهان يا كارگردان نام خاطر به صرفا _ نرسيدهاند جشنواره دفتر به
خيلي از ميتوانست امسال جشنواره.است جشنواره اتفاق مهمترين _ ديگر دليل هر يا
يك بايد بالاخره اما.شد حيف واقعا.باشد بهرهمند تر"داغ" و حسابيتر و درست فيلمهاي
سيستم به را جايش واحدي خط اتوبوس سيستم اين بايد بالاخره.ميافتاد اتفاق اين موقع
ساعت سر.نميايستد كس هيچ مبارك قدم انتظار به مترو.ميداد مترو قانونمند و دقيق
اما.باشد بازمانده دلخواهش زمان در مترو از بار يك هركسي شايد.ميرود ساعت سر ميآيد ،
اگر ديگر ، سال كه ديد خواهيم.است بار يك همين فقط هم حالا بوده بار يك همان فقط قطعا
بخواهند هم كيميايي مسعود و بيضائي بهرام تقوايي ، ناصر مهرجويي ، داريوش چون بزرگاني
.بود خواهد جشنواره دفتر در مقرر زمان از قبل ماه يك فيلمشان كپي باشد درجشنواره فيلمشان
.كند پيدا ادامه همچنان هم ديگر سالهاي در سياست اين كه شرط اين به
امروز آشتي ديروز ، قهر
دفتر و سيما و صدا عمومي روابط ميان كه بود جشنواره از قبل روزهاي همين در گذشته سال
ميان از فيلم يك تنها شدن پذيرفته.آمد وجود به پردامنهاي لفظي درگيريهاي جشنواره ،
در حضورشان متقاضي تهيهكننده ، عنوان به سيمافيلم يا سيما و صدا كه زيادي فيلمهاي
اصطلاح به و خارج جشنواره از هم را فيلم يك آن سيما و صدا تا شد باعث بودند جشنواره
.كند تحريم را جشنواره
كه كسي تنها و رفت يادها از جشنواره پايان از پس تقريبا و زود خيلي درگيريها اين
از سيما و صدا اجبار و خواست به كه بود فيلمي كارگردان ميكرد ، پيگيري مدتي تا را قضيه
.است دو اين ميان آشتيكنان سال ظاهرا اما امسال ، .بود شده كشيده بيرون مسابقه بخش
ميان به حرفي جايي در اتفاق اين درباره ندارند تمايلي طرفين از هيچكدام كه است معلوم
و انتخاب و بازبيني هيات در سيما و صدا در مسئول مقامات از نفر چند حضور.شود آورده
سينماي مسابقه داوران هيات در _ يك شبكه _ سيما تلويزيوني شبكه سياسيترين مدير عضويت
را ترديدي هيچ جاي (هست نيز گذشته دوره چند كم دست در اتفاق عجيبترين ضمنا كه) ايران
كار در شرطي هيچ كه اين شرط به است خوب هميشه آشتي حال هر به گذاشته؟.نگذاشته باقي
.باشد كرده پيدا را معنايش همكاري و انتخاب نوعي قالب در فقط اتفاق اين اميدوارم.نباشد
.شود گرفته اشتباه "دورمانده دسترس از بهحال تا قلههاي فتح" با حركت اين كه دارم بيم و
.ميبريم سر به اميد و بيم اين در اضطراب پر دلهاي و باز چشمان با را جشنواره روزهاي
كدخدامنشانه عدالت
فرصتي كه زمان هر من كه دارد وجود داوري درباره نكتهاي اما.شده تكراري نقزدنها
به نيز اين از بعد و كنم اشاره آن به ميخواهم هم الانكردهام اشاره آن به آمده ، پيش
اگر و شود نخنما من تكرار فرط از يا و شود حل موضوع يا كه زماني تا كرد خواهم اشاره آن
.دارم اساسي مشكل آن با چون ميدهم ، رجوع آن به هم باز دهقان خسرو قول به شد نخنما
دوره بيست.است برندگان انتخاب شيوه و داوري معيارهاي تعريف درباره موضوع اصل
باقي مثل هم جشنواره اين بگويد تا نيامد مسئول مقام يك بار يك حتي و گذشت جشنواره
درباره كمي هم بعد و دارد ، خود براي شدهاي تعريف گرايشات و معيارها دنيا جشنوارههاي
پيدا آزاردهندهاي شكل اخير سال چند اين در بهخصوص كه نكتهاي اما.دهد توضيح آنها
راضي جور يك و كدخدامنشي شيوه به هم آن !است فيلمها ميان جوايز عادلانه تقسيم كرده
بايد جشنواره هر هرحال به.است شده ديده كارشان در قوتي نقطه كه كساني تمام داشتن نگه
به مطلوبترين جشنواره ، معيارهاي نظر از كه باشد داشته "انتخاب" يك ،"كشف" يك برنده ، يك
ديدهايم سالها اين در كه آنگونه به جوايز پخش ديگر باشد چنين وقتي و.بيايد حساب
مگر":ميگفت نگارنده با همسويي و نكته اين تشريح در حسندوست حسن زماني.است بيمعني
درستي اثبات براي و "نگيرد؟ را تدوين جايزه و بگيرد را فيلم بهترين جايزه فيلمي ميشود
نشان كه بود كرده تهيه را اسكار تدوين بهترين و فيلم بهترين جوايز كل از فهرستي حرفش
.است حسندوست حسن با حق جهان ، سينمايي جشنواره حرفهايترين فعاليت آمار با مطابق ميداد
يك هميشه ما اماباشند نداشته ميتوانند باشند داشته ذرهبين ميتوانند داوران
!داريم دست به خود راست دست در ذرهبين
هياتي جشنواره
صحت اكبري جليل
بانيان و بوده هدف به رسيدن آن قصد كه ميشود گفته كاري به "هياتي كار" عامه ، فرهنگ در
مشكل ، كمترين با بانيان و دوستداران ميكنند ، تلاش موضوع اين به علم با خود ، هم مجلس
يك.دارد را خود خاص اصول "هياتي كار".كنند طي را حزنانگيز بسيار يا شاد بسيار محفلي
اهلتر او نزد ميكنند سعي افراد تمام و دارد نظر زير را كارها تمام آشكار محوري عنصر
حال همين در و شوند مامور هم با نفر دو است ممكن آب ليوان يك براي دليل همين به باشند
مهم باشد رفته هدر به نفر دو انرژي كه نيست مهمباشد برده را آب سوم نفر است ممكن
عوام كه ميگردد اعمال امروز جهان از نقطهاي در نشدهاي كشف مديريت.است آب نوشيدن
.است هياتي گزينش با ترتيب همان مديريت نوع اين سرمنشاء.ميگويند اتوبوسي مديريت بدان
سالم ، نفسي داشتن معني به بودن اهل است هياتي كار شده علمي شكل كه مديريت نوع اين در
اين اركان از "بودن حرفشنو" بلكه نميشود معني هدف به رسيدن...و گروه همراه عملكردي
.است مديريت نوع
نبودن متخصص معناي به يا است نيامده مديران گروهي آمدن معناي به فقط "اتوبوسي مديريت"
از !فرضي اتوبوس يك از استفاده دليل به مديريت نوع اين..نميشود تلقي هم مديران
گروه آن براي تا و ميگردد مواجه بسيار نشده تعريف مخاطبان با !هدف نقطه تا الف نقطه
به مديريت نوع اين.است داده تغيير را خود مكان اتوبوس ميكند ، اجرا و تعريف برنامه
دليل به ميگيردو نديده راحتي به را ديگران رانندگان تجربههاي بودن حركت در دليل
.ميگردد عوامپسند علمي بسيار گرايشات داراي - لحظه هر در - مردم از تودهاي با برخورد
***
در و استراتژي مشخص ، بودجه مشخص ، اجرايي برنامه و مشخص اهداف با كلان سيستم يك دولت
در - برنامه يك اهداف به رسيدن براي.است مشخص ناظر هسته و متفاوت تاكتيكهاي نتيجه
عيني شكل بودجه را هدف پسنميشود برداشته قدم از قدمي بودجه بدون - دولت سيستم
نيز گروهها و امروز منافع.نيست بيش رويايي هدف بودجه ، جذب برنامه و طرح بدون.ميبخشد
از درجاتي كه است غايتي به رسيدن اجتماعي گروههاي هدف.است بررسي قابل بخش اين در
آن در كه است كردن جاودانگي طلب از نوعي نيز جشنوارهميكند تعريف خود در را جاودانگي
نيز گروهي نياز برحسب سال زمانبندي.دارد اساسي بسيار نقش گروهي كاركرد عرياني و نمايش
.ميشود ناشي ميل اين از
نياز نيز مردم به هدف و بودجه و برنامه بر علاوه شده ، انجام فعاليت يك دادن نشان براي
"ما" رسيدن نشانه "ما" جشن در مردم حضور.ميبخشد معني را ما تاكيد علامت همان اين.هست
.است جاودانگي از شدن دور نشانه "ما" جشن از مردم ايراد.است جاودانگي نوعي به
و توجيه يا !احتمالي اشتباهات جبران براي تلاش و انتقاد پذيرش موضوع اين با برخوردمان
براي سيستم برتر نياز يك از جشنواره.ميشود منكر را شعر شعوري شرط قافيه گذاشتن كنار
شده تعريف استراتژيهاي درآمدن تحقق به براي پس.ميدهد خبر خود كارآمدي دادن نشان
چه تصميمگيري تعدد.گردد اجرا مسئول سازمانهاي توسط تا است لازم كارآمدي تاكتيكهاي
برگزاري نياز.ميكند مخدوش را سازمان كلان اهداف سازمان چند توسط چه و شخص يك توسط
نياز براساس بايد رويداد يك در (مردم و هنرمندان) مهمانان حضور برتر نياز و جشنواره
لايحه در وقتي ايران سينماي.باشد تعريف قابل جديد تقاضاي به توجه با و كلان سيستم
آن مستقيم متولي توسط كه ميشود تعريف ارشاد و فرهنگ وزارت حوزه در ميشود تعريف بودجه
ديدگاههاي در اصولا).ميگردد مديريت دولت كلان نماينده بهعنوان وزير سينمايي معاون
دليل به سينما.(است شده جدا شرط ، بدون حاكميت و مالكيت با مديريت اساس فرهنگي مديريتي
..و داشتن جريانسازي قابليت - بودن محبوب قابليت - داشتن جشنواره قابليت] بودن معرض در
هيچ].ميشود اداره [!] متمركز و [دولت نقشه روي از] منسجم بسيار مديريت يك توسط [.
[.ندارند را..و ساخت پروانه صدور توان استانها سينمايي كارشناسان از يك
اختيارات با) ناظر محقق ، طراح ، برنامهريز ، ادارات خود درون در منسجم بسيار مديريت اين
محدوديتهاي دليل به آن بر علاوهدارد را...و توليدكننده ،(مهم و مشخص بسيار
شرايط در اجرايي بازوي اين.دارد هم كلان سياستهاي اجرايي بازوي يك بوروكراتيك
دارد ، سياستگذار و طراح نيز سازمان اين.است داده نشان توانمند ما كشور بوروكراتيك
اختيارات كه است دارا را نقطه 100 تا صفر نقطه از نظارتي سيستم دارد ، برنامهريز و محقق
شبه حال عين در و قاطع پيشبرنده ، سازمان يك سازمان ، اين..و دارد نيز كافي
اما.ميشود نيز جشن برگزاري مسئول خاصي زماني نقطه در دلايل همين به.است غيردولتي
بودن جاودانه به ميلميكند طلب امروز نسل براي را جديدي خاطرات زمان ، عقربههاي اكنون
راهحل.نيست مردم نزد - سابق اندازه به - رغبتي اما هست اجتماعي گروههاي نزد در
با توليد مسئول كه سيستمي.كرد خواهند تحميل را خود !توجيه يا فعال انتقادي برخورد
مردم از مشروعيت طالب و جشن طراح بهعنوان نبايد پس نميتواند ، است امروزين سخت شرايط
پارامتر با كه عمومي افكار بر بودن موثر) جريانسازي اهداف كه جشنواره داشتن براي.باشد
استمرار و (ميشود مشخص تازه استعدادهاي كشف با كه) موثر توليد ،(ميشود سنجيده فروش
!مشخص بودجه با (ميشود سنجيده پيشكسوتان و بزرگان حضور ميل با كه) فرهنگي پشتوانههاي
نفي عامدانه و نزند حرف آمرانه توليد چرخه در كه هستيم سازماني نيازمند ميگردد ، برگزار
جشنواره برگزاري كه است اينگونه.باشد توليدكننده سازمان از مهربانتر بسيار و نكند
حداقل به مختار بسيار نظارتي سيستم به اتكا بدون را توليد سيستم خطاي حتي ميتواند
تبديل مرام لذت همه از مهمتر و باشد داشته بسياري مهمانان و كند جريانسازي برساند ،
.بخشد تحقق را عيني حقيقت به ملي روياهاي
ليوان يك انتظار در شده دعوت مهمانان كه ديد خواهيم "ما" جشنواره در "ما" باز وگرنه
كرده ريشهكن را آن نسل كشور در موجود بوروكراسي كه كاريزمايي نبود در و نشستهاند آبي
يونيفورم با چه بخورند هم به هي بايد كه هستند ماموراني توليد كارمندان طبقه است
دارد فصلي سازماني كه "هياتي جشنواره در" است مهم آنچه.مشكي يونيفورم با چه و خاكستري
.زد خواهد رقم را اول نقطه تكرار از فصلي عتابها انبوه
سينما حاشيه
است تعطيل جشنواره ببخشيد ، *
همه.ازدحام:ميكند متبادر ذهن به را چيز يك فقط اول وهله در فجر فيلم جشنواره واژه
از مردم استقبال.ميشناسند دست اين از مسائلي و صف با شلوغي ، با ازدحام ، با را جشنواره
اين 21 طي و بوده واضح و بديهي امري همواره اول روز همان از جشنواره فيلمهاي و جشنواره
اول روز در دستكم يكم و بيست جشنواره ميرسد نظر به اما.است رسيده اثبات به بارها سال
و شلوغي نميشود ، ديده سينماها در جلوي طويل صفهاي از اثري.است شده مخاطب فقر دچار
در استقبال عدم اين دلايل !خود جاي به ديگر كه خورد و زد احيانا و سياه بازار و ازدحام
بين در بزرگ نامهاي نبودن و فيلمها ضعف صاحبنظران اكثر عقيده به جشنواره اول روز
جديد عصر سينما در اجرايي مسئولين از يكي.است جشنواره از دوره اين ايراني فيلمسازان
شديد و وسيع استقبال با قياس قابل هيچوجه به امسال جشنواره اول روز كه ميكرد اظهار
عنوان جنجالي و مطرح فيلمهاي نبودن را امر اين دليل ايشان.است نبوده قبل سالهاي
آنها اغلب كه خارجي ، تجاري و جذاب فيلمهاي نمايش ميرسد نظر به ديگر سوي از.ميكردند
دو مثال بهعنوان.كند ايجاد تماشاگران در را رغبتي نتوانسته چندان هستند ، آمريكايي هم
بيگلو ، كاترين ساخته ك190 و تيرنان مك جان ساخته سيزدهم جنگجوي ساخت خوش و تجاري فيلم
خيلي استقبال با هم باز درآمدند ، نمايش به جديد عصر سينما شنبه روز برنامه در دو هر كه
ميرود ، فيلمها از كه انتظاري به توجه با ميرسد ، نظر به گرچه نشدند روبهرو وسيعي
.شدهاند روبهرو ايراني ، فيلمهاي به نسبت بهتري ، استقبال با اول روز در خارجي فيلمهاي
كلمباي براي بولينگ مستند فيلم و جديد عصر سينما در كين همشهري فيلم دو براي اينكه كما
فيلم فلسطين سينما در گويا البتهميشد ديده صفي نيمچه دستكم فلسطين سينما گيشه جلوي
بهتري و بيشتر استقبال مورد ديگر فيلمهاي نسبت به موسيائيان وحيد ساخته دريا خاموشي
.است نبوده توجه جالب چندان گذشته سالهاي نسبت به هم استقبال اين گرچه است گرفته قرار
اما.ميدانست مربوط كافي و مناسب تبليغات عدم به را مسئله اين سينماها مسئولين از يكي
مورد فيلمهاي تماشاگران از برخي تا بود شده باعث عجيب اتفاق يك قضايا اين حاشيه در
اينترنتي سايت از كه ميشد مربوط غلطي اطلاعات به هم آن و بدهند دست از را خود علاقه
در ك 190 فيلم شروع از دقيقه كه 20 حالي در و شنبه روز.بود گرديده استخراج IranActor
.ك فيلم براي تا كردند مراجعه سينما به نفر هفت حدود تدريج به ميگذشت جديد عصر سينما
كه آمد عمل به كاشف.شود آغاز بعد دقيقه بود 10 قرار آنها بهزعم كه.كنند تهيه بليت 19
تنظيم را خود برنامه بوده موجود مذكور سايت در كه جشنواره برنامه مبناي بر آنها
ناچار افراد اين همگي نهايت در !است نوبر واقعا ديگر اينترنتي ناهماهنگي...كردهاند
از تماشاگران استقبال عدم اينكه خلاصه.كردند تماشا بعد به 20- دقيقه 25 از را فيلم
سر از فعلا بعدي روزهاي در آن شدن بهتر و بيشتر فكر با بتوان شايد را جشنواره نخست روز
آقا":بپرسد ما از سپيده سينما جلوي ساعت 45/7 در و بيايد آقايي اگر حتي.كرد در به
"!تعطيله؟ جشنواره ببخشيد
چه هر را خود سكوت و تعطيلي دوران وسيعتر و بهتر تبليغات با جشنواره كه اميدواريم
.كند طي سريعتر
نو شماره با نو سينماي*
جشنواره يكمين و بيست ويژه شماره با خاموشي مدتي از بعد سينما تخصصي نشريه نو سينماي
چاپ زير دولتي ارگاني توسط اين از پيش كه نشريه اين.كرد آغاز را خود كار فجر فيلم
عكسهاي و كلاسه صفحات ظاهرا و است كرده آغاز بيشتر قدرت با خود شروع دومين در ميرفت
است ايران سينمايي گلاسه تمام نشريه نخستين اينميطلبد حريف مخاطب جلب در آن چشمگير
ميان زدن پرسه.است انكار غيرقابل نشريهاي چنين رفتن چاپ زير به هزينهبري البته صد كه
سياحتي جدا مجله اين در خارجي و ايراني سينماگران محبوبترين و زبدهترين از چهرههايي
.است
غيرتخصصي مجلات در جشنواره*
.دادهاند پوشش را جشنواره آثار نيز غيرتخصصي نشريات برخي تخصصي ، مجلات از جدا امسال
كبدي بيماران از حمايت انجمن امتياز تحت كه است "نيكي" ماهنامه نشريات ، اين جمله از
معرفي به صفحه دو طي ماه ، بهمن ويژه خود شماره چهاردهمين در ماهنامه اين ميشود چاپ
عجيب اعجاز كه هست و بوده مقولهاي همواره سينما كه نيست شكي.است پرداخته جشنواره آثار
ممكن چند هر "نيكي" ماهنامه.است راحتتر مقولهاي ، هر از مخاطب براي كشش ايجاد در آن
سعي اما باشد نداشته را امروز نشر و چاپ پيشرفته تكنولوژي اعجابانگيز برق آن صفحات است
ضمنا.گيرد بهره سينما اعجابانگيز قدرت از امسال فجر فيلم جشنواره به پرداختن با دارد
دنيا علمي دستاوردهاي و خاص بيماريهاي با رابطه در اطلاعاتي به ميتوانيد مجله اين در
.يابيد دست
آبادان در امني جاي
حقيقي ماني به ميري مازيار نامه
عزيز ماني
كنيم يادآوري سال يا و ماه به بشود را تاريخش شايد كه امروز سحرگاه نه ، كه امشب
فريادهاي ميخواهم ذوق سر از و ميگويم را آبادان فيلمت ، ديدن از خوشحالم خوشحالم ،
آبادان مردم صفاي به مهماني ميشد كاش.بخوابم بعد و بنويسم برايت آهستگي به را بلندم
سالن بزرگترين راستي.ببينيم را آبادان هم با تا كرد دعوت مهماني اين به را همه و گرفت
دارد؟ جا چقدر فجر فستيوال
پلاني كه ميكردي تعريف ايراني كارگرداني از ذوق سر از داشتي امروز سحرگاه نه ، ديشب
را فيلمت ماني !علاقهمندي او به بسيار ميگفتي و است گرفته زيبا و سخت و قطع بدون
فيلمت بازيهاي به كردهاي؟ مرور بار يك را آن پلانهاي.ميگويم را آبادان ديدهاي؟
كردهاي؟ باور را آبادان تدوين و فيلمبرداري است؟ روان و يكدست چقدر كه كردهاي نگاه
و كني باور را خودت كردم آرزو و ديدم من اما چطور؟ را موسيقي و صداگذاري صدابرداري ،
كه نزدهاي فرياد اما گرفتهاي سختتري پلانهاي تو ساختهاي ، مهمي فيلم كه كني باور
كه كردهاي ثابت اما نكردهاي نيز برترين ادعاي ضمن در كردهاي سختي دكوپاژ و كارگرداني
تمام با عواملت كه است بوده تو باور اين براي و نكرد جنجال ولي ساخت مهم فيلم ميشود
.هست امني جاي آبادان در باشند مطمئن بيآنكه ميشوند آبادان به تو همسفر و همراه انرژي
و ميگويم حرفش براي نميگويم سينمايش بودن نو براي را ايناست مهمي فيلم آبادان ماني
و بگيريم خودمان فرهنگ خدمت در را دنيا مدرن تكنيك است سخت زيرا پيامش بودن ايراني براي
نميدانم را آبادانميگويم را آبادان كردهاي ، فيلمت در را كار اين تو ولي.نشود ادا
براي بلورين سيمرغ دو امسال كه ميدانم ولي نه يا ديد دوباره فجر فستيوال در ميشود
داريوش معتمدآريا؟ يا مشايخي ميداني؟ بازيگرت كدام حق راستي.دارد وجود بازيگران
چقدر ديدي نشود اگر اما فروتنيان؟ شاهرخ يا اماني احسان يا و تهراني هديه يا اسدزاده
و آبادان سخت و نو فيلمبرداري نديدن است حيف چقدر زيبا ، بازي همه اين نديدن ميشود حيف
.مهاجر مستانه يكدست و ريتم خوش تدوين يا
هنوز كه سرهنگ بشويد؟ را جورابهايش كه بود كسي رسيد وقتي خبر؟ چه فيلمت امير از راستي
برايش را در قفل شود پيدا كسي كاشهستم آرزو نگران اما ميكند بوفالو شكار پل همان روي
.برسد پروازش به نشده دير تا كند باز
كه ميماند يادم اما كردهام فراموش را داشتي دوستش تو كه ايراني كارگردان آن نام ماني
.است ساخته مهمي فيلم حقيقي ماني
.نميكند حساب كه است كسي هنرمند.ندارد طولي نيز سال ده و نميآيد شمار به سال يك ماني
سخت بادهاي پيش اعتماد باكند شتاب روييدن در بيآنكه ميرويد كه است درختي هنرمند
اما.ميآيد بهار.نيايد بهار مبادا كه اين از ندارد بيمي هرگز و ميكند پايداري زمستان
دردهايي بهاي به روز هر من و باشند داشته آرامش و كنند شكيبايي ميتوانند كه كساني براي
...است توفيق مايه شكيبايي كه مييابم در بهتر را نكته اين ميكنم تقديسشان كه
.كن آرزو را روشن فرداي و بخواب راحت امشب پس
كودكانه يا خانوادگي خشونتآميز
قبلي كار با كه او.دارد حضور جشنواره در "كارنامه روز" فيلم با امسال كرامتي مسعود
مقابله در كودكان دنياي از جزئياتي بر تاكيد به را خود علاقه نيز (ما خانه سريال) خود
نشان با اول صحنه همان در درست نيز "كارنامه روز" در بود ، داده نشان بزرگسالان دنياي با
را كودكان دنياي از دغدغهاي پايين ، نمرههاي و كارنامه سر بر فرزند و مادر دعواي دادن
گرفتن از پس فيلم اول نقش كودك شخصيت "آراد"ميكند معرفي فيلم اصلي زمينه بهعنوان
واكنش همين از محسوس خلاء اولين و ميافتد خودكشي فكر به تجديدي نمره ديدن با و كارنامه
فضاي زمينه پيش اصولا و زده سرش به فكري چنين چرا نيست مشخص چون.ميشود پديدار او
با و تدريج به.است ناپيدا باشد بچه پسر رفتاري و روحي وضعيت معرف بايد كه خانواده
اتفاقي شدن همراه.مييابد تغيير ديگر ، خطي به شدن محول با فيلم كلي تم ماجرا ، پيشرفت
نظر به نو ايران سينماي در كه وجودي با كه فراري ، و پردردسر پسربچه يك و خلافكار يك
واژه خلافكار جاي به آنكه شرط به)است دست در آن از بسياري خارجي نمونههاي اما ميرسد
ميشود منتهي نتيجه اين به "كارنامه روز" با نمونهها آن مقايسه(دهيد قرار را گنگستر
با تدريج به اما ميشود ، آغاز نو اساسي و پايه با خوب ايده يك گرفتن وام با فيلم اين كه
واضح.است پيشبيني قابل كاملا قصه پايان ميخورد ، ضربه آن ساختمان به ضعفهايي ، ظهور
كودك معصوميت و صفا.ميپذيرد پايان يكديگر از اصلي شخصيت دو گرفتن تاثير با قصه كه است
نيز او خود كه حالي در.ميكند هدايت روشني به را او خشن روح و كرده تاثير خلافكار در
.بازگردد خانه به ميشود متقاعد خلافكار ، بد عاقبت از گرفتن درس با
كه نباشد عبرتآموز پاياني به قصه رساندن بر فيلم تكيه است بهتر ميبينيم چنانكه پس
نتيجهاي به رسيدن قرباني حوادث سير.ميافتد اتفاقي چنين "كارنامه روز" در متاسفانه
صحنهاي همچون ميشود ديده آشكاري اصرار حتي صحنههايي در.ميشود پيشبيني قابل كاملا
امير شخصيت كه وجودي با ميان اين در و ميگيرد امير از را فشنگها زور به پسربچه كه
خيره نگاههاي.مينمايد مضحك او هيبت هم باز نشده ، پرداخت خوبي به خلافكار يك بهعنوان
از كه ضعفي.است پذيرفته تاثير "آراد" از كه دارد را پيام اين القاي قصد مصرانه او
فيلم از صحنههايي.بازميگردد نيز اطلاعات توزيع نحوه به طرفي از شد صحبت آن از ابتدا
خانواده وضعيت به كه بعدي سكانسهاي در ميدهند ما به امير و آراد وضعيت از اطلاعاتي كه
قصه كردن شاخه دو اين اگر بود خوب چهميشود تكرار دوباره گفتوگوها در ميپردازد آراد
و آراد رابطه تقويت با خطي يك صورت به قصه و نميشد انجام شده منتهي آن كشتن ضعف به كه
.ميرفت پيش امير
معنوي عاشقانه ، كليشهاي روابط در شدن غرق از پس كه است بار نخستين اين واقع در
انسانهاي تصادفي دوستيهاي" مبناي بر نو تم يك...و عروسك و كودك اغراقآميز ،
اواسط همان از و نيست ادامهدار تم اين اما ميافتد اتفاق ايران سينماي در "ناهمگون
خود به را (..و غشكردن شوهر ، و زن دعواي خانواده ، نگراني) ايراني بارز خصوصيات فيلم ،
.ميگيرد
فيلمنامه نوشتن شب به شب آفت
اميني عليرضا باد نامههاي به نگاهي
صافاريان روبرت
فضا و ميبرد پيش خوب را داستان ميچيند ، خوب را زمينه خود نخست نيمه در باد نامههاي
انگار ميرود ، شهر به فيلم قهرمان كه زماني از دوم ، نيمه در اما ميسازد ، خوب را
.كند جمع چگونه است گسترده كه را توري و دهد ادامه چگونه را روايت نميداند
يكي روي بعد ميشود ، شروع پادگان به شهرستاني وظيفه سربازان ورود با فيلم نخست نيمه در
فضاسازي.ميشويم متمركز ميكند پادگان وارد را كوچكي صوت ضبط زرنگي با كه كسي آنها ، از
با فيلم قهرمان رفاقت است ، شده انجام خوبي به سربازي روزهاي نخستين در زندگي و پادگان
وجود فوقالعاده طنزآميز صحنه چند ميان اين در و است درآمده زنده و تازهاشگرم دوست
دوستش براي را (خيالي زياد احتمال به و) رمانتيك ماجرايي دارد كه سربازي شدن عصبي.دارد
پر را تصوير پيشزمينه و ميشوند آويزان تخت بالاي از آن هر كه پاهايي از ميكند تعريف
و خيالها و زمخت واقعيت بين تضاد نمودهاي از يكي اينصحنههاست اين از يكي ميكنند ،
- پادگان مردانه كاملا محيط در زنانه صدايي حضور.ميگذرد سربازان ذهن در كه روياهايي
.است تضاد همين از تجسمي - است شده بنا آن بر فيلم كه اصلياي موقعيت و ايده يعني
آن در حرفها اين موقعيتي ايهام اصولا و زن حرفهاي جنسي نيمه - رمانتيك نيمه محتواي
سربازان روياها شيريني ميسازد ، را فضا كه چرا ميشود ، تمام فيلم نفع به شدهاند ، ادا
كار به مقصود اين براي كه بهانهاي دقيق تشريح به را خود اينكه بدون ميكند ، تصوير را
.سازد متعهد گرفته
دسترس از دور واقعيت از سختي سيلي آنجا در و ميشود شهر روانه ما اصلي قهرمان وقتي اما
از بيش افت اين.ميكند افت شدت به فيلم ميبيند ، آب بر نقش را روياهايش و ميخورد شهر
.شود متمركز چيزي چه روي نميداند ديگر فيلم انگار.ميشود مربوط فيلم روايت به چيز هر
و هويت هيچيكبيهدفاند و سرسري بسيار دختر چند با زدن حرف براي او كوششهاي از بخشي
پراكنده بسيار باز كه ميگذرد صداهايي ضبط به قسمت اين از ديگري بخشندارند ويژگي خود
به بخش آن.ندارند را پسرك سرخوردگي به بخشيدن تجسم و تاثيرگذاري قدرت و نامنسجماند و
.است موضوع از انحراف خانوادههايشان براي پادگان بچههاي صداهاي پخش و رفتن تلفنخانه
پادگان ، صحنههاي سنجيده ميزانسنهاي برخلاف.است ضعيف هم شهر صحنههاي تصويري پرداخت
دور از معمولا دوربين اينجا در آسايشگاه ، درون صحنههاي و آزاد فضاي صحنههاي از اعم
برجسته و بگيرد پي را او دروني تحولات نميتواند سبب همين به و ميكند نگاه را قهرمانش
نيستند ، ميزند حرف نوار از كه زني صداي با مقايسه قابل اصلا شده ضبط شهري صداهايسازد
نداشتن دماغ و دل خود پايان در فيلم وقتي سرانجام و.است نشده برجسته تضاد اين اما
آن تا كه كسي نرگس ، براي شدن پيدا خواستگار به بلكه بنيادين ، تضاد اين به نه را قهرمانش
آن روايي ساختار فاتحه ديگر ميدهد ، نسبت است نيامده ميان به دربارهاش حرفي اصلا مقطع
.است خوانده
آفتي است ، فيلمنامه نوشتن شب به شب آفت همان لطمهزده اميني فيلم به آنچه كلام ، يك در
و محكم روايي ساختار به بياعتنايي عنوان به آن از ميتوان ديگر زبان به كه
اين با قبادي بهمن با اميني مشترك نگاه و همكاري دوستي ، .برد نام انديشيده شخصيتپردازي
و فضاسازيها قبادي فيلمهاي مانند هم اميني فيلم قوت نقاط.نيست بيارتباط مشكل
نوعي حال عين در و قصهپردازي سوي به كششي آن ضعف نقطه و است ، آن نيرومند تصويرسازيهاي
زمينه در را فيلمساز استعدادهاي تمام كه است ضعفي اين و.موضوع اين به سرسري برخورد
را منسجم اثري خلق و ميبرد هرز به جذاب و بكر زنده ، لحظههاي آفرينش و تصويرپردازي
.ميسازد ناممكن
سينمايي سينماييپاتوق محافل
راستين شادمهر
بهخصوص و هنري جمع يك براي محفل يا پاتوق كلمه با عدهاي مدوني و خاص دليل هيچ بدون
كنيم ، فراموش را پاتوق كلمه به نسبت تاريخي حساسيت اين اگر.دارند مشكل سينمايي
منتقدين ، دوستان ، هنر هنرمندان ، آنجا در تا دارد هنري محافل به نياز كشوري هر درمييابيم
محافل طرفي از.يابند دست احساس و انديشه تبادل به مردم همه از مهمتر و كارشناسان
و كنند تعيين را مشخص هدفي است لازم نشود تبديل سرگرمي كلوپ يك به تنها آنكه براي
فرهنگي پاتوق.آمدهاند مكان اين به منظور چه براي بدانند محافل اين در شركتكنندگان
يك و هشتاد سال اول ماه شش در ايران سينماي مجتمع در كه لاهيجي شهلا مديريت به تهران
بعضي خاطر به اما ميشود ، محسوب اخير سالهاي هنري _ فرهنگي محفل مهمترين بود ، برپا
هنري محافل نبودن مستمر و شدن بسته منفي تاثير.شد بسته پاتوق سوءتفاهمها و سوءتعابير
اين مثبت جنبههاي بررسي با اما.ميدهند نشان آتي سالهاي در را خود عوارض خصوصي بخش
ميكنند ، نگاه هنري _ فكري جريان به سوءظن و مشكوك ديده با كه را افرادي ميتوانند پاتوق
سالهاي در.بگيريد نظر در را فجر جشنواره مطبوعات سينما همين.كرد دعوت بازنگري به
تجديد و ديدن از مطبوعات سينما در منتقدين و مطبوعاتيها فجر ، جشنواره برگزاري اول
و منتقدان انجمن تاسيس به آن مياني سالهاي.ميكردند خرسندي احساس يكديگر ديدار
فيلمهاي بررسي و نقد محفل اصليترين مطبوعات سينما امروزه و شد منجر سينمايي نويسندگان
.است فجر فيلم جشنواره در درآمده نمايش به
سال بش ، و خوش و آشنايي به اول سال دارد ، را ويژگيها روند همين نيز فجر فيلم بازار
از خارجي فيلم صدور عرصه ، به واقعگرايانه ورود صدور سوم سال و قوانين و ضوابط سال دوم
مشابههاي با را نيمهدولتي _ نيمهخصوصي محافل اين كنيد مقايسه حالخصوصي بخش طريق
با متنوع محلهاي در گوناگون اسامي به كه است مختلفي سمينارهاي منظور آنها دولتي كاملا
و سكهاي خبري ، و كتابچهاي تنها آنها حاصل.ميشود برگزار ثابت شنوندگان و سخنرانان
و مادي كمكهاي به نياز بدون پاتوق يا محفل يك.است دولتي مسئول فلان سابقه در گزارشي
گسترش و ايجاد مهد ميتواند كنوني مشاركتجوي و اصلاحطلب دولت در دولتي معنوي
با مختلف نسلهاي هنرمندان آشنايي براي عرصهاي و باشد هنري و (Style) سبكي نوآوريهاي
معاصر هنرهاي موزه و فجر مانند دولتي محافل در موفقيتي اگر رو اين از.گردد يكديگر
خصوصي بخشهاي در كه هرجا و است خصوصي بخش و مردمي عناصر از استفاده خاطر به بوده
.است دولتي بخش حضور خاطر به آمده پيش اداري و بوروكراسي مشكل و ممانعت
بررسي دوباره شد ، اشاره آن به مقاله اين ابتداي در كه را پيشفرضي نيست بد طرفي از
و مدون زماني هنر تاريخي ، لحاظ به اولا.است هنري محافل پوياي و مثبت تاثير آن و كنيم
پيدا پاتوقي خود براي باستان يونان در آكادمي اسم به محفلي در كه شد (كلاسيك) طبقهبندي
واژه بهترين و عهد و قرارگاه همان يا ديدار.مكان و زمان يعني پارسي زبان در پاتوق.كرد
به ثاني در و ميكند عنوان را مكاني و زماني مقوله يك اولا چراكه.است هنري محافل براي
سلطان وقتي ايران نقاشي تاريخ در.ميشود تاكيد است "ديدار" كه قرار اين بودن هدفمند
تصوير به براي زمان يك در و محل يك در كرد ، دعوت را مختلف سبكهاي نقاشان تمامي محمود
نقاشي جريان توانست نيمهخصوصي _ نيمهدولتي محفل اين كنند ، اقدام طهماسب شاهنامه كشيدن
چيز همه همگان اروپا بيست دهه هنري محافل درباره.برساند كمال حد به را ايران مينياتور
مردميتر سمت به را دولتي مراكز پاتوقها ، كامل حذف جاي به است بهتر بنابراين.دانند
اعتماد اين و كنيم برنامهريزي مردم ، و هنرمندان ديگر ميان در هنرمندان آزاد حضور و شدن
.باشيم داشته مخاطبانشان و هنرمند به را
|