...آخر ميزان
اجتماعي "تابوي" اين
دوم جشنواره
موسيقي حاشيه
بازتاب
...آخر ميزان
1_ ايران در كلاسيك موسيقي وضعيت به نگاهي
سامگيس بنفشه
چندجريان متوجه ناخودآگاه ميآيدذهنشنونده ميان به سخني كلاسيك ازموسيقي وقتي
ساختار و توليدات و اجراها كلاسيك ، موسيقي از استقبال ميزان آموزش ، :مشخصميشود
.تهران اركسترسمفونيك
با هم جريان چند اين و نميبرد راه جريان چند اين از خارج ايران در كلاسيك موسيقي
بوده كمرنگتر انقلاب از پيش سالهاي در اگرچه مشكلات اينهستند مواجه عديدهاي مشكلات
خارج موسيقي انجمنهاي با ايران هنري جامعه گسترده ارتباط علت به:كه دليل دو به شايد
اين در كه چرا باشد ايران در كلاسيك موسيقي پيشرفت باعث توانسته هم روابط اين كشور ، از
به بودند برخوردار هم بالايي تكنيك و دانش از كه خارجي اساتيد و نوازندگان ارتباط ،
بسياري خيل يا و ميشدند دعوت آموزشي مراكز در تدريس و تهران سمفونيك اركستر با همكاري
و كنسرواتوارها به موسيقي رشته ادامه و تحصيل براي موسيقي دانشجويان و هنرجويان از
و دانش سطح از كه حالي در تحصيلات ، پايان از پس و ميرفتند كشور از خارج دانشگاههاي
همين از.ميشدند تدريس به مشغول و بازميگشتند كشور به بودند ، برخوردار بالايي تكنيك
ميشد سعي كه بهخصوص.بود قبولي قابل و مطلوب حد در هم كشور داخل در آموزش سطح رو
خارج در موسيقي آموزش معمول روال به چنانكه باشد اروپا در متداول آموزشي اصول بر منطبق
از پس و ميشدند موسيقي هنرستان وارد نوجواني سنين از موسيقي به علاقهمندان كشور ، از
ادامه براي نميخواستند اگر حتي و ميرفتند تهران كنسرواتوار به متوسطه تحصيلات پايان
آموزش چنان كنسرواتوار و هنرستان آموزشي ، واحد دو همين در بروند ، اروپا به عالي تحصيلات
بسيار ايران امروز موسيقيدانان و نوازندگان ميان در را ايشان نمونه كه بودند ديده
عمده بهطور را ايران در كلاسيك موسيقي مشكلات بودن كمرنگ در دوم علت.بيابيم ميتوانيم
توجه ، اين كه دانست موسيقي به فرهنگ و هنر دستاندركاران بيدريغ توجه بذل در ميتوان
.ميشد منجر موسيقي توليدات و موسيقي گروههاي آموزش ، از معنوي و مادي حمايتهاي به
گذاشت ، تيرگي به رو خارجي كشورهاي با روابط كه سالي چند تا انقلاب ، پيروزي از پس اما
موسيقي كه زماني مدت از پس هم آن شد كاسته اجراها و توليدات آموزش ، كيفيت از آن پي در
رخوت يك با و بود رفته فرو محاق در خاص ، بهطور كلاسيك موسيقي سپس و عام مفهوم به
و توليدات و اجراها كيفيت بر ناخواسته سكوت ، دوران اين اما شد ، خارج سكوت زحصر ا تدريجي
و انديشهها حتي و ابزار و ادوات تمام سالها ، اين در كه چرا بود تاثيرگذار آموزش
از معنوي و مادي حمايتهاي سطح از ادامه ، در شد ، سپرده اجباري فراموشي به هم تعلقها
سالنها ، اسفبار وضعيت مدعا ، اين شاهد و شد كاسته هم كلاسيك موسيقي بهخصوص موسيقي
و دختران موسيقي هنرستانهاي در آموزش سطح نزول به رو كيفيت و نوازندگان درآمد سازها ،
.است موسيقي دانشكدههاي و پسران
را موجود مشكلات خود ، نگاه منظر از كلاسيك موسيقي دستاندركاران و اساتيد از هريك
قرار هم كنار در مجموعهاي صورت به مشكلات ، اين كه هنگامي و ميكنند تحليل و تجزيه
جز نتيجهاي كلاسيك موسيقي دوستداران براي كه ميدهد تشكيل را گستردهاي حجم بگيرد
ما مملكت در را كلاسيك موسيقي گريبان كه مشكلاتي متاسفانه.ندارد مكرر تاسف اظهار
گره يكديگر به ناخواسته زنجير حلقههاي چون و نيستند جدا هم از هيچيك ميفشارد ،
آن به مشكلات اين و دارند خود براي هم زيرمجموعههايي هريك آنكه ، از گذشته.خوردهاند
.كرد خواهد سرايت هم خرد و ناچيز هرچند زيرمجموعهها
آموزش ، وضعيت است كلاسيك موسيقي دستاندركاران از نظرسنجي يك به بيشتر كه گزارش اين در
به علاقهمندي و استقبال ميزان و كيفيت بر تاثيرگذار عوامل اجراها ، و توليدات كيفيت
.است گرفته قرار بررسي مورد كلاسيك موسيقي
هيچ حد در ;موسيقيدان آموزش
و آهنگسازي نوازندگي ، را خود اصلي شغل كه دختران موسيقي هنرستان مدير سعيدي ، مليحه
خود بر تحميلي وظيفه يك را هنرستان مديريت و ميداند نيريز بانوان گروه مديريت
آموزشي وضعيت":ميگويد دختران موسيقي هنرستان در موجود آموزشي وضعيت درباره ميشمارد
هنرستان وارد خصوصي كلاسهاي شاگردان وقتي جهت همين به است بد بسيار خصوصي بخش در
عوض را بچهها ساز ميشويم مجبور گاه نكردهاند كار صحيح اصول طبق كه آنجا از ميشوند
.كنيم
از بايد موسيقي آموزش چون است دير من نظر به كه است راهنمايي مقطع هنرستان دوره اولين
ما هنرستان كه مدتي بر علاوه انقلاب از بعد سالهاي طي البته.شود شروع كودكي دوران
دروس كه صورت اين به شد جاري غلطي آموزشي نظام هنرستانها ، بازگشايي از پس بود ، تعطيل
شرايط اين با.شد كاسته موسيقي فني دروس ميزان از عوض در و بود زياد بسيار بچهها عمومي
.بپردازد موسيقي نظري و عملي مسائل به نميكند فرصت هنرجو
نيست ، كافي نوازنده تربيت براي سال اين 6 كه است سال هنرستان 6 دوره حاضر حال در
اصلي دروس از سري يك كه ميشوند فارغالتحصيل هنرستان از حالي در هنرجويان آنكه بهخصوص
.نگرفتهاند ياد را موسيقي جامع و
پرورش هنري عليل فراواني تعداد تنها انقلاب ، از پس آموزشي نظام اين با من نظر به
جز ندارد چارهاي موسيقي ، هنرستان از فارغالتحصيل هنرجوي يك حاضر حال در ".دادهايم
تحصيل ادامه دانشگاه در موسيقي رشته در شدن ، پذيرفته صورت در و كرده شركت كنكور در آنكه
كوچك گروههاي با همكاري و تدريس به و كرده اكتفا كارداني حد در معلومات همان به يا دهد
متفاوت بسيار بود متداول انقلاب از پيش سالهاي در آنچه با كه وضعيتي.شود مشغول موسيقي
_ موسيقي عالي هنرستان _ تهران كنسرواتوار مديريت سال از 30 بيش كه قريب غلامحسين.است
جامعه بر حاكم وضعيت درباره داشته نظارت هم زمان آن آموزشي وضعيت بر و بوده عهدهدار را
در موسيقي تحصيل عالي دوره كه است سازماني كنسرواتوار":ميگويد انقلاب از پيش موسيقي
پس كند ، نام ثبت را ديده تعليم هنرجوي كه است آن نيازمند كه آنجا از و ميشود تدريس آن
فعال موسيقي هنرستان حدود 10 پاريس شهر در.دارد هم خود به وابسته هنرستانهاي تعدادي
آن به زمان آن در كه داشتيم موسيقي كنسرواتوار انقلاب از پيش سالهاي در هم ما.هستند
مقطع واقع در كه بود آن ضميمه هم موسيقي ملي هنرستان.ميگفتند موسيقي عالي هنرستان
به و ميدادند ورودي امتحان ديپلم ، مدرك گرفتن از پس هنرجويان و بود متوسطه تحصيلات
به كه علاقهمنداني براي شد داير هم شبانه مدرسه يك.ميشدند وارد موسيقي عالي هنرستان
كنسرواتوار هم شبانه مدرسه آنبشوند كنسرواتوار وارد نميتوانستند سن رفتن بالا دليل
هنرستان كنسرواتوار ، .ميكرد آغاز بعدازظهر ساعت 5 از را خود كار و بود گرفته نام آزاد
چون نداشت وجود هم آنها جداسازي امكان و داشتند قرار مكان يك در آزاد كنسرواتوار و
ساز يك به نياز كلاسي هر حال هر به.نبود ممكن دولت براي و ميكرد طلب زيادي هزينه
پيانو هر قيمت ميكرد پرداخت را آن هزينه دولت آنكه وجود با زمان آن در كه داشت پيانو
دوره از كه ملي هنرستان شاگردان.بود بالايي خيلي رقم اين و بود تومان هزار 12
آشنايي دوره اولين كه راهنمايي سال سه طي ميشدند پذيرفته هنرجو بهعنوان راهنمايي
موسيقي فني دروس و راهنمايي مقاطع ساير مثل عمومي دروس بود ، موسيقي با هنرجويان
ارزيابي ما نظر از سال سه اين طول در آنهابود سلفژ و موسيقي تئوري شامل كه ميخواندند
وارد هنرستان به كه زمانيخير يا بدهند ادامه را موسيقي رشته ميتوانند آيا كه ميشدند
و هارموني آنكه ضمن ميشد اضافه عمومي دروس مجموعه به هم فارسي ادبيات و زبان ميشدند
ساز يك هنرجويان مقطع اين در.ميشد اضافه موسيقي فني دروس مجموعه در هم سلفژ و آكوستيك
هنرستان ، و كنسرواتوار همين وجود با زمان آن كه شوم يادآور منميكردند انتخاب هم تخصصي
موسيقي بين پلي منزله به كه ديگري اركسترهاي و رام عماد اركستر.داشتيم خوبي اركسترهاي
دهلوي ، آقاي رهبري به صبا اركستر اضافه به بودند سمفونيك علمي موسيقي و ايران ملي
طبيعي كه اپرا اركستر و تهران سمفونيك اركستر پرتو ، افليا خانم رهبري به بانوان اركستر
امروز از بيش زمان آن موسيقيدانان من نظر به.ميپرداختند سمفونيك آثار به صرفا است
نت به را ايراني آواز ميخواستند خالقي و وزيري و صبا نمونه بهعنوان.ميكشيدند زحمت
آنها ولي.است غيرممكن تقريبا.است دشوار چقدر كار اين كه كرد تصور نميتوان.درآورند
نتيجه اين به بالاخره.درنميآمد جور ولي ديدم را نوشتههايشان هم من و كردند تلاش
.شود بيان نت بدون و بداههنوازي با بايد ايراني آواز كه رسيديم
ميگرفتند ، ديپلم و ميشدند فارغالتحصيل هنرستان از هنرجويان اينكه از پس حال ، هر به
امتحانات در شاگردي اگر كه بوديم كرده تعيين كنسرواتوار به ورود براي حد سر نمره يك ما
.شود كنسرواتوار وارد ميتوانست ميكرد كسب آن از بالاتر نمرهاي كنسرواتوار ورودي
همين به بود سنگين هم بسيار و متفاوت برنامههاي شامل رشتهسازي هر براي ورودي امتحان
روز يك طول در كه حدي تا.ميكرديم سختگيري فارغالتحصيلي امتحان براي هم اندازه
.داشت رشته چند كنسرواتوار.بگيريم ميتوانستيم شاگرد دو از فارغالتحصيلي امتحان
در و ميكشيد طول سال چهار كنسرواتوار دورهاپرا و نظام ، آواز ، آهنگسازي ، رشتهساز ،
".بود موسيقي ليسانس مثابه به كنسرواتوار مدرك پايان
دست از به منجر را سيستم اين كاربرد و ميداند غلط و نادرست را فعلي آموزش شيوه وي
جاي دانشگاه":ميگويد موسيقي عالي آموزش شيوه درباره قريب.ميبيند علمي موسيقي رفتن
مثل.كند تربيت موزيكولوگ بايد و كند تدريس موزيكولوژي بايد دانشگاه.نيست عملي موسيقي
كنسرواتوار نوازنده ، جاي.ميروند پيش هم فوقدكترا و دكترا مقطع تا كه ديگر رشتههاي
آن.نداريم هم سمفونيك اركستر نهايت در و نداريم هم نوازنده پس نداريم ، كنسرواتوار.است
يا شدهاند بازنشسته و پير يا بودهاند كنسرواتوار فارغالتحصيل كه قديمي نوازندههاي
غلط ، آموزشي نظام اين چون ندارند جايگزيني و باشند داشته جايگزين بايد پس كردهاند فوت
در بايد هم آهنگساز كند ، تربيت نميتواند هم آهنگساز.كند تربيت نوازنده نميتواند
علمي موسيقي اصلا كه بگويم بايد متاسفانه شرايطي ، چنين در پس.ببيند تعليم كنسرواتوار
ديده تعليم نوازنده توسط و تصنيف ديده تعليم آهنگساز توسط بايد علمي موسيقي.نداريم
".هستيم محروم دو هر از كه شود اجرا
اجتماعي "تابوي" اين
رسولي مرضيه
آن از بعد سال چند تا نخست دوره از فجر موسيقي جشنواره برگزاري نحوه درباره كمي اطلاعات
بيانيه آييننامهها ، جشنواره ، به مربوط مطالب آرشيو براي جايي موسيقي مركز.است موجود
روابط به اطلاعاتي گرفتن براي اگر و ندارد آن خبرهاي و بولتن كاتالوگ ، داوران ، هيات
استفاده طرف اين به سال 1378 بولتنهاي از ميتوانيد فقط كنيد مراجعه موسيقي مركز عمومي
گروههاي درباره مطالبي حاوي بيشتر كه مختلف كيفيتهاي و اندازهها در بولتنهايي.كنيد
.بودهاند جشنواره در شركتكننده
در جشنواره كند ، بازگو را نخست دورههاي در جشنواره برگزاري شفاهي تاريخ كه نيست كسي
ايشان از نامي ديگر و رفتهاند گوشهاي به بعدها كه است ديده خود به را آدمهايي سال هر
آستانه در دورهاش هجدهمين كه امروز به تا دولتياش آدمهاي با رويداد اين و نشده برده
حضور جشنواره در داور بهعنوان سالها آن در كه افرادي از.است مانده باقي است ، برگزاري
رضوي نورالدين فرهنگفر ، ناصر مرحوم طلايي ، داريوش عليزاده ، حسين:نيست خبري داشتند ،
دادند ترجيح بقيه است ، كوتاه دنيا از دستشان كه كساني جز به.لطفي محمدرضا و سروستاني
آدم ديگر كه است سالي چند جشنواره.بروند خود شخصي فعاليتهاي و تجربهها دنبال به كه
.است بوده اتفاقي كاملا بيبرنامگيها ، اين در انگار ديده هم اگر و نديده خود به بزرگي
هر و جامع اطلاعاتي چون كرد ، عنوان مشخص بهطور نميشود را وضعيتي چنين به رسيدن دليل
در موسيقي مركز عمومي روابط كه مطالبي اين با.ندارد وجود آن برگزاري روند درباره ساله
جشنواره كليت هرچند.پرداخت گذشته سال سه درباره قضاوت به ميتوان فقط ميگذارد ، اختيار
كارگشا برنامهاي و پيشنهاد اينكه بدون گرفته ، قرار انتقاد و قضاوت مورد بارها و بارها
كه خواستهاند هميشه برگزاركنندگان.شود توجه پيشنهادي برنامههاي به اصلا و شود طرح
روز چند تا دليل همين به برسانند ، پايان به جاروجنجال و سروصدا كمترين با را رويداد اين
گروههاي تعداد و دبير نميدهد ، آن درباره اطلاعاتي هيچ كس هيچ آن ، برگزاري از قبل
.ميشود موكول دقيقه 90 به چيز همه و نيست مشخص برگزاري زمان حتي و شركتكننده
"فجر" به شبيه وضعيتي بانوان و نواحي جوان ، جشنواره قبيل از موسيقي ديگر جشنوارههاي
.شدهاند مستقل حالا و كرده رشد آن دل در و هستند آن زاييده حال هر به چون دارند ،
شود ، اضافه يا كم چيزي اينكه بدون ميشود مطرح كليشهاي صورت به هميشه برگزاري از هدف
تكاني هم هدف اين متقابلا و است نداده تغيير را هدف ساليان اين در برگزاري تجربه حتي
ندارد ، آن هدف به ربطي رويداد اين برپايي چگونگي دليل همين به.است نداده جشنواره به
همانطور و هدف.نميگيرند قرار هم جهت در هيچوقت كه هستند موازي خطوط دو اين انگار
هنر حفظ":آمده فجر موسيقي جشنواره دراز ساليان مختلف آييننامههاي و بيانيهها در كه
ايراني ، والاي فرهنگ و تفكر مباني بر منطبق جدي و هدفدار اصيل ، موسيقي معرفي و صحيح
و است "كشور مختلف نواحي و مناطق در هنر اين بازمانده گنجينههاي بازشناخت و اسلامي
چطور نميكشد طول روز ده از بيشتر آن برگزاري كه بيبرنامه جشنوارهاي نيست معلوم
و الگو اينكه بدون كند ، معرفي هدفدار و اصيل موسيقي و كمك صحيح هنر حفظ به ميتواند
كه شرايطي در جشنواره اين برگزاري ندارد ، عيبي ميگويند.باشد داشته نظر در را شاخصي
رئيس مرادخاني علي.است غنيمت كيفيتي هر با نيست ، مشخص كشور اين در موسيقي تكليف هنوز
اجتماعي تابوي يك "موسيقي" كلمه گذشته سالهاي در كه گفت جايي در سال 1379 موسيقي مركز
.است رفته بين از تابو اين اما بود ،
اين با موسيقي مركز اما ميكند ، تكرار مرتب را آن و است تازه برايش حرف اين هم هنوز او
اجتماعي ي"تابو" يك را هنر اين خود كه انگار چيز همه گذاشتن مسكوت و اطلاعرساني نحوه
هجدهمين كه است اين مشخص برنامه اما.ميرود طفره پاسخگويي از ميتوان تا و ميداند
آييني خارجي ، بانوان ، نواحي ، جوان ، پژوهشي ، بخشهاي از گذشته همچون فجر موسيقي جشنواره
پرداخته آنها به بعد شمارههاي در كه است شده تشكيل اركسترها و سنتي گروههاي اجراي و
.ميشود
دوم جشنواره
نصيري آرش
جشنواره يك برگزاري تجربه حال هر به بايد ، خوببود شده برگزار جشنواره يك ديگر حالا
همه تا بودند آن بر و بودند انقلابي شعائر با درگير بيشتر كه جواني انقلابي مديران براي
پربارتر دوم جشنواره ميرفت انتظار بنابراين و بود مفيد كنند نگاه ديد اين از را مسائل
هم افت با بلكه نداشت تغييري تنها نه كمي لحاظ از دوم جشنواره و نشد اينگونه اما باشد
اركستر:بودند كرده شركت قبلي دوره در كه بودند همانهايي دولتي گروههاي.شد مواجه
هنرجويان اركستر انقلابي ، آهنگهاي و سرود مركز همسرايان گروه تهران ، سمفونيك
و سرود هنرستانهاي هنرجويان اركستر پسران ، انقلابي آهنگهاي و سرود هنرستانهاي
.دختران انقلابي آهنگهاي
كردند شركت جشنواره در دولت به وابسته مدرسههاي و مراكز از كه بودند گروههايي اينها
هنرستانهاي هنرجويان اركستر اول جشنواره در كه ميكنم جلب نكته اين به را شما توجه)
در و تفكيك به جشنواره اين در و بودند گروه يك پسران و دختران انقلابي آهنگهاي و سرود
شهر رجايي اوين ، زندانهاي توابين و هنرمندان از گروه سه(كردند برنامه اجراي گروه دو
توسط شده اجرا برنامههاي مورد در كه بودند كرده شركت جشنواره در هم شيراز عادلآباد و
سنتي اركستر و پيانو و ويولن رسيتال ديگر گروههاي.نوشت خواهم ادامه در گروهها اين
دوازده گذشته جشنواره در كه شهرستاني شركتكننده گروههايبودند نياوران فرهنگسراي
انقلابي آهنگهاي و سرود گروههاي و كردند پيدا تقليل هفت به دوره اين در بودند ، گروه
.پرداختند برنامه اجراي به يزد و تبريز خرمآباد ، نيشابور ، ساري ، سمنان ، اصفهان ،
موسيقي از قطعاتي جز به و بود گذشته منوال همان به تقريبا هم شده اجرا آهنگ و شعرها
(دارد حماسيتري حالت كه چهارگاه بيشتر) بود مختلف دستگاههاي درآمد پيش و درآمد كه سنتي
بقيه _ شد اجرا سمفونيك اركستر توسط طبيعتا كه _ كلاسيك موسيقي از قطعاتي همچنين و
،"ما وطن" ،"آمد بهمن" ،"ظفر صبح" سرودهاي اجراي.داشتند انقلابي و حماسي حالت قطعات
سرود" ،"دشمن با جنگ" ،"شفيعيان حشمت" ،"پيروزي انتظار" ،"ظالم صدام" ،"خداوند امداد"
،"ميجنگم دارم نفس تا" ،"جنگه وقت دايه دايه" ،"لر جنگ" ،"ميمانيم سنگر در" ،"بسيجي
،"بهمن فجر سرود" ،"خميني يا لبيك" ،"انقلاب" ،"محمد سپاه بسيج" ،"ظفر ماه" ،"فجر طلوع"
و انقلابي اشعاري با قطعات از ديگر بسياري و "ايثار نخل" ،"هدف سوي به" ،"ظفر و فتح"
صرفا آن در كه بود هم قطعاتي حال اين با.ميدادند تشكيل را جشنواره اصلي بدنه حماسي
.رفت آن ذكر كه بود عناويني وراي آن اشعار و بود شده پرداخته موسيقي به
بود مازندراني اصيل موسيقي صرفا برنامهاش و داشت را حالت اين كاملا كه گروهي تنها
اين در محسنپور احمد استاد سرپرستي به كه بود ساري انقلابي آهنگهاي و سرود مركز گروه
جهانگير از نوروزخواني ، قطعه مازندراني ، محلي كلام بدون قطعه يك.بود كرده شركت دوره
طاهري محمدعلي صداي و محسنپور احمد تنظيم با سرداره بلبل قطعه و اسيري قطعه اشرفي ، نصر
سرود اشعار و موسيقي فضاي در كامل صورت به يا گروهها بقيه.شد اجرا گروه اين توسط
شد ماندگار هم قطعاتي شده اجرا برنامههاي لابهلاي از.بينابين حالتي يا و بودند مانند
موسيقي ماندگار آهنگهاي جزو هم هنوز كه كرد اشاره "جنگه وقت دايه دايه" به ميتوان كه
بهمن ساخته ،"بهار بوي" سرود آن بر علاوه و هميشگي قطعات هم سمفونيك اركستر.است لري
قطعه دو و فرهت شاهين ساخته "سفر" قطعه كاظمي ، مهرداد و عليقلي سيامك تكخواني با رياحي
.كرد اجرا ظهرالديني عباس تكنوازي با را كلاسيك موسيقي از
انقلاب سرود" ،"محمد سپاه سرود" ،"آمد امام" قطعات هم زندانها توابين و هنرمندان گروه
ساخته خدايي شهيدان سرود آخري قطعه اين.كردند اجرا را "خدايي شهيدان سرود" ،"اسلامي
آن ماندگار آثار از يكي و شد اجرا سراج حسامالدين صداي با بعدها كه بود كامكار هوشنگ
كلهر ، مهدي ،(وقت دادگستري وزير) حبيبي دكتر سيدجوادي ، حاج كمال سيد آقايان.است دوره
.كردند سخنراني مختلف روزهاي در هم فرهت شاهين و اوستا مهرداد
سمفونيك اركستر ابتدا اختتاميه برنامه در سال 65 ماه بهمن شنبه 18 روز در حال هر به
سپس.كرد اجرا نفره سيصد كر بزرگ گروه اتفاق به را بهار بوي و آزادي طلوع قطعات تهران
را برگزيده هنرمندان اسامي داوران هيات نمايندگي به _ گذشته دوره مثل _ واحد سينا
و تبريز و شد اول _ شد گفته آن برنامه شرح كه _ مازندران موسيقي گروهكرد انتخاب
اركستر پايان در و كردند برنامه اجراي برگزيده گروه سه گاه آن.شدند سوم و دوم خرمآباد
.كردند اجرا ختام حسن عنوان به را بتهوون پنج سمفوني اول موومان تهران سمفونيك
از اما بود پايينتري سطح در جشنواره اين كمي لحاظ از چند هر شد ، گفته كه طوري همان
.ميشد محسوب پيش به گام يك جهات ، بسياري
موسيقي حاشيه
برگزيدگان خالي جاي *
زمان هنوز ميگذرد ، جوان موسيقي جشنواره چهارمين برگزاري از ماه دو از بيش كه اين با
كه است اين بر قرار.نيست مشخص گروهنوازي و آهنگسازي مسابقه بخشهاي برگزاري چگونگي و
براي هم جواني آهنگسازان و گروهها و شده گنجانده جشنواره در بار اولين براي بخش دو اين
.كردهاند آمادگي اعلام آن در شركت
اجرا را آهنگسازان توسط شده ساخته قطعات برجسته اركستر يك بود گفته سلمانيان فريد
فجر موسيقي جشنواره هجدهمين.بپردازند آهنگها درباره قضاوت به داوران هيات تا ميكند
خواهند اجراهايي جوان موسيقي جشنواره برگزيدگان آن در و ميشود آغاز ديگر روز چند تا
خالي جشنواره در برگزيده آهنگسازان قطعات و برگزيده گروههاي اجراي جاي حتما اما.داشت
.است
نبودن يا بودن *
جشنواره در حضور به تمايلي (نو موسيقي اركستر و وزيري اركستر) موسيقي گروههاي از برخي
و موقع به پرداخت عدم آنان بيعلاقگي دلايل از يكي ميشود گفتهندارند فجر موسيقي
حاضر حال در.است بوده فجر موسيقي گذشته سال جشنواره اجراهاي براي حقوق بودن پايين
هجدهمين در شركت براي آنها كردن راضي و گروهها با رايزني حال در موسيقي مركز مسئولان
.هستند برنامه اجراي و فجر موسيقي جشنواره
نميشود منتشر موسيقي 82 سالنامه *
هنرمندان شده منتشر آثار برخي و مرگ و تولد زمان درباره اطلاعاتي حاوي موسيقي سالنامه
.نميشود منتشر سال 1382 در بود ، كرده گردآوري را آنها نقي ميرعلي عليرضا سيد كه موسيقي
از خستگي را آن نشدن انتشار دليل "همشهري" خبرنگار با گفتوگو در ميرعلينقي
:گفت وي.كرد ذكر آنان بين هماهنگي نبود و يكديگر با موسيقي هنرمندان ناسازگاري
.شد خواهد منتشر حتما سال 1383 در موسيقي سالنامه
شكسپير مكبث و تعريف صديق *
تماشاي از پس است تئاتر رشته دانشآموخته كه ايراني اصيل موسيقي خواننده تعريف صديق
تئاتر جشنواره در كانادا مقيم ايراني كارگردان "پارسا سهيل" توسط مكبث نمايشنامه اجراي
كارگردان يك به را امكان اين كه است شكسپير كار بزرگي و گسترش از اين:است گفته فجر
خود ميتوانند نيز فرهنگها همه و كند نزديك فرهنگي نوع هر به را نمايش كه ميدهد خلاق
.كنند نزديك شكسپير به را
موضوعي لحاظ به هستند مكاني همه و زماني همه جهانشمول ، او نمايشنامههاي موضوعات كه چرا
گوناگون ، مكانهاي و زمانها در كه ميباشند بالقوهاي امكانات و جوهر داراي ساختار و
تا ميآورد فراهم خلاق و هوشمند ذوق ، خوش كارگردان هر براي را امكان گونه صدها
با توانسته هم "پارسا":كرده تاكيد تعريف.دهند ارائه او آثار از را خود خاص برداشتهاي
حتي و شرق موسيقي به اجرا اين موسيقي.كند استفاده "مكبث" متن از خوبي به امكانات اين
اين.ديد آن در را كردي موسيقي از رگههايي ميشد گاه حتي و است شده نزديك ايراني گاهي
كار موسيقي":است گفته كار اين در شرقي موسيقي از استفاده درباره اصيل موسيقي خواننده
ويژه به است ايراني مشخصا گفت نميتوان البته دارد را شرقي موسيقي فضاي كلي طور به
اصالتا پارسا كه جايي آن از اما شده ، استفاده افكتيو موسيقي از موارد برخي در آنكه
.است كرده استفاده كردي موسيقي از هم لحظاتي در است كردستاني
به را نمايشنامه بافت و ساختار كل كارگردان كه دانسته اين در را مكبث نمايش حسن تعريف
را شرقي موسيقي زيادي حدود تا و داشته تعزيه فرم به زيادي توجه و كرده نزديك شرق تئاتر
.است داده جاي خود كار در
بازتاب
مرادي علياكبر با گفتوگو حاشيه در
روزنامه مياني صفحات مجموعه از هنر صفحه بهمنماه ، نهم و هشتم چهارشنبه ، و سهشنبه
كه رساند چاپ به تنبور سبك صاحب نوازنده مرادي ، اكبر علي با گفتوگويي همشهري ،
غلطهاي درباره مرادي آقاي توضيحات واكنشها اين جمله از.شد باعث را متفاوتي واكنشهاي
.بود گفتوگو نشده ويرايش متن و چاپي
موسيقي منتقد و روزنامهنگار شهرنازدار ، محسن توضيحات از بخشي ميخوانيد كه يادداشتي
.است رسيده چاپ به مصاحبهكننده عنوان به شده ياد گوي و گفت در او نام كه است
باشد مرادي مصاحبه در آمده پديد كاستيهاي و اشتباهات اين علت روزنامه تعطيلي شايد...
!داد؟ توضيح روزنامه مخاطبان همه براي ميتوان آيا را علت اين اما
رسيد چاپ به ماه بهمن دهم پنجشنبه روز كه همشهري روزنامه اصلاحيه كه است اين ناگوارتر
متن قواعد از چون جملهها از بسياري چاپي ، غلطهاي مجموعه اين از غير !داشت چاپي غلط نيز
موارد درگاهي و نامفهوم شدهاند ، نقل نوار از عينا و نميكنند تبعيت مكتوب
شهرام و كامكارها با ارتباط در (شهرنازدار) بنده از كه نقلي جمله از.شبههانگيزاند
انعكاسيافته كامكار خانواده درباره مرادي آقاي از كه جملهاي نيز و رسيده چاپ به ناظري
ميشود ، گفته كرمانشاهان در حق اهل طريقت به كه "يارسان" واژه گفتوگو متن تمامي در.است
گروهنوازي باني و نوازنده "ابراهيمي شاه امرالله سيد" نام.است شده چاپ "يالسان"
با حق ، اهل طريقت پايهگذاران از "خوشين شاه" !است رسيده چاپ به "عبدالله سيد" تنبور ،
متن در جملهها از بسياري...ديگر موارد دهها و است انعكاسيافته "خورشيد شاه" نام
نوار از را متن كه كسي چون نيست ، كامل است ، من اختيار در گفتوگو اين از كه دستنويسي
را آن جاي و نشنيده را واژهها برخي و نبوده آشنا نامها برخي با كرده ، استخراج گفتوگو
نامفهوم بالطبع و ناقص جملهها اين نيز شده چاپ گفتوگوي در متاسفانه و است گذاشته خالي
!مخاطب حال به واي نميفهميم چيزي حرفها اين از هم خودمان ما مرادي آقاي قول به.است
آقاي از خود نوبه به اشتباهات اين همه براي همشهري همكاران از گلهمندي ابراز ضمن بنده
.ميكنم عذرخواهي نيز مرادي
|