ستواندومها براي آزموني
زندگي شتاب
44-آمريكايي قضاوت
زندگي حاشيه
ستواندومها براي آزموني
شهني مينا
مزاحمت كمترين عمليات هنگام در كه شود طراحي گونهاي به بايد _ مرد يا زن _ پليس لباس
نوع بيشترين است داشته تن بر زن پليس تاكنون كه لباسي آنكه حال نكند ايجاد برايش را
داشت خواهد همراه به را عمليات اجراي حين در مزاحمت و
درگيري
انتظامي نواحي در را خود فعاليت "دوم ستوان" درجه با سال 82 مهرماه زن پليس از 400 بيش
خواهند اسلامي انقلاب پيروزي از پس زن افسران گروه نخستين و ميكنند آغاز كشور سراسر
آنان درجه ارتقاي و ميكنند استفاده آقايان مشابه درجات از پس اين از پليس زنان.بود
.بود خواهد كنوني مقررات و قانوني ضوابط طبق نيز
ميتواند مختلف شكلهاي به جامعه در نظم برقراركننده و پليس بهعنوان زن حضور
زنان اين پذيراي حد چه تا جامعه اينكهباشد داشته پي در را گوناگوني عكسالعملهاي
ناممكن دربارهاش قضاوت شايد نبينيم را آن عملي نتيجه وقتي تا كه است بحثي بود ، خواهد
.داشت خواهد دنبال به گوناگوني عكسالعملهاي هميشه جامعه در زنان حضور.باشد
در پررنگ حضور براي خود تلاش برابر در متفاوتي مشكلات با تاريخ طول در همواره زنان
.بودهاند روبهرو جامعه
تا و بودهاند ارزش داراي همسر يك و مادر يك شمايل و شكل در هميشه اينان سنتي جوامع در
اين از فارغ اما.بودند ارزش داراي باشند نمونه و خوب همسري و مادر ميتوانستند كه آنجا
.است داشته نياز دائمي نبردي بودنشان نظر و راي صاحب و حضور شده تعيين پيش از نقشهاي
پسنديده و خوب همسر يك و مادر يك بهعنوان تنها زن جامعه از بخشهايي در نيز هماكنون
شخصي حقوق آوردن دست به براي جايگاه دو اين از فارغ هرگاه و ميگيرد قرار ارزيابي مورد
.ميشوند روبهرو جامعه خشن و سخت عكسالعملهاي با بودهاند تكاپو و تلاش در خود
زنان تاريخ طول در كه آنجا تا.است بوده زنان دائمي خواستههاي از يكي اجتماعي برابري
توجه درخور و اجتماعي مناسب موفقيت آوردن دست به براي جنگ به شبيه و بيوقفه تلاشي در
سرعتي با تدريج به تا شده سبب اجتماعي مشكلات و زنان بين دائمي كشمكش.هستند خويش براي
حضور به مربوط حقوق از برخي باشد داشته ميتواند اجتماعي فرآيند يك آنچه از كمتر
.آورند دست به را جامعه در جديشان
است معمولي و عادي كاملا...و معلمي پرستاري ، پزشكي ، نظير شغلهايي در زنان حضور
عدم با و نبود تصور قابل دختران و زنان براي مشاغل گونه اين در حضور حتي پيش سالها اما
.است بوده روبهرو مردم و اجتماع سوي از پذيرش
زن پليس گروه اولين
برگزاري با پيش سال سي از بيش.داشتهاند حضور ما جامعه در نيز پيش سالها پليس زنان
يك طي از پس تا شدند مخصوص دانشكدهاي وارد پليس شغل به علاقهمند دختران از آزمون يك
.شوند آماده زن پليس يك به شدن تبديل براي آموزشي دوره
هيچ كه آنجا تا داشت وجود آقايان و خانمها براي يكساني آموزشهاي دورهها اين در
.نداشت وجود گوناگون آزمونهاي و آموزش در دسته دو اين ميان تفاوتي
گوناگون محيطهاي وارد زن پليس فارغالتحصيل دوره چند تا 60 سالهاي 47 بين فاصله در
.كردند آغاز مختلف رشتههاي در را خود كار و شدند كار
در و داد ادامه جدي و مستمر بهطور خود كار به تاسيس از پس سال تا 10 پليس دانشكده
با همزمان سال 1360 در بالاخره و شد متوقف دانشجو پذيرش اسلامي انقلاب پيروزي آستانه
آن از.داد پايان خود كار به شده پذيرفته دانشجويان گروه آخرين آموزشي دوره يافتن پايان
.شد سپرده فراموشي دست به پليس زنان تربيت و آموزش زمان
اما كردند خدمت بسيج قالب در زناني آن از پس و تحميلي جنگ سالهاي طول در كه هرچند
زناني.نيستند "مدرج" نظامي مشاغل داشتن وجود با كه هستند و بودند كارمنداني نيز آنان
و خاص وضعيت به توجه با شدند فارغالتحصيل نيز انقلاب از قبل پليس دانشكده از كه
.شدند تبديل كارمند به داشت وجود كه ضرورتهايي
روز نياز زن پليس
.شد جدي پيش از بيش زن پليس حضور به نياز جامعه روزافزون رشد با سالها گذشت از پس
مطرح جدي بهطور جامعه كمبودهاي برخي به بخشيدن سامان براي پليس زنان تربيت بحث كمكم
انتظامي معاونت _ جزيني سردار.شد گرفته پليس زنان تربيت براي نهايي تصميمهاي و شد
جامعه در مختلف اقشار وجود":ميكند بيان گونه اين را زن پليس حضور اصلي دلايل _ ناجا
جامعه با متناسب هم پليس كه ميكند ايجاب جامعهاي هر در جوانان و زنان همانند
بر كند برنامهريزي مجرمين با مبارزه و جرم وقوع از پيشگيري جهت در را خود برنامهريزي
از استفاده با و كرده برنامهريزي زنان و جوانان با ارتباط در انتظامي نيروي اساس همين
".ميكند اقدام آنان آموزش و استخدام به نسبت پليس كار به علاقهمند زنان
جامعه با انتظامي نيروي شدن همگام در قصد نيز و جامعه در جوانان و زنان حضور بنابراين
.است جامعه در زن پليس حضور شدن الزامي براي اصلي دلايل از يكي
استفاده پليس نيروي از بخشي بهعنوان زنان از كه سالهاست جهان نقاط ساير در كه هرچند
كه تاخيري.كردهايم كار اين به اقدام ساله چند تاخيري با ما ميرسد نظر به و است شده
.شود جبران كوتاه نسبتا زماني مدت در اميدواريم
پيماني صورت به علاقهمندان از تعدادي.ميگيرد صورت شكل دو به هماكنون زن پليس گزينش
علوم دانشگاه دانشكدههاي در نيز ديگر دستهاي و ميكنند كار به شروع و شده استخدام
بخشهاي در سپس و شده فارغالتحصيل افسري درجه با و كرده تحصيل ليسانس مقطع در انتظامي
.كرد خواهند وظيفه انجام متفاوت
زن پليس آموزش
سال از مجتمع اين.دارد برعهده را پليس زنان تحصيل و تربيت كار كوثر عالي آموزش مجتمع
ليسانس تحت مركز اين.است انتظامي علوم دانشگاه زيرمجموعه و كرده آغاز را خود كار 1378
.ميگيرد صورت سراسري كنكور طريق از دانشجويانش جذب و است علوم وزارت
متقاضيان كه است كوثر عالي آموزش مجتمع به ورود داوطلبان براي معدل شرط توجه جالب نكته
.باشند بالا به معدل 14 داراي بايد حتما
و فارغالتحصيل (1382) آينده سال كوثر عالي آموزش مجتمع فارغالتحصيلان گروه اولين
نيروي مختلف دستههاي در فارغالتحصيلان اين.بود خواهند انتظامي نيروي در خدمت آماده
حوزه در امنيت و نظم ايجاد جهت مختلف مشاغل در زن پليس.كرد خواهند وظيفه انجام انتظامي
مشهود ، جرايم با برخورد هويت ، تشخيص قضايي ، پرونده تشكيل شكايات ، به رسيدگي استحفاظي ،
كارگيري به برنامههاي ديگر جمله از.شد خواهد گرفته كار به گشتزني و زن متهم بدرقه
عكس گواهي تطبيق انتظامي خدمات قسمت در و بدني بازرسي زنان بازجويي به ميتوان زن پليس
امور در كارگيري به همچنين و رانندگي و راهنمايي آزمونهاي برگزاري و چهره با زنان
.كرد اشاره درمان و بهداشت و اداري
براي كلانتريها در":ميگويد و دارد تاكيد كلانتريها در زن پليس حضور بر جزيني سردار
تحت نمونه كلانتريهاي در مخصوصا بازجويي گزارش اخذ و شكايت گرفتن همچنين و بررسي
".ميكنند رسيدگي خانمها تقاضاي به كلانتري در شاغل زن پرسنل كه زنان از تحقيق عنوان
همكاري با پراكنده صورت به استان مراكز در كشور سطح در هماكنون نمونه كلانتريهاي
زن پليس همكاري با كشور كلانتريهاي تمام مرحله چند طي كه ميكنند فعاليت زن پليس
.داد خواهند ادامه را خود فعاليت
شايد گشتزني است ، شده پيشبيني مرد پليس همچون زن پليس براي كه وظايفي تمام ميان در
صورت به زن پليس گشتها اين در كه چرا.باشد اجتماعي منظر از كارها مشكلترين از يكي
وقفهاي با مردم آيا اينكهداشت خواهد برخورد مردم از وسيعي قشر با بيواسطه و مستقيم
خواهند پذيرا را آن آمده وجود به جامعه در جدي بهطور زن پليس حضور در كه طولاني نسبتا
مشخص دقيق بهطور گشتزني منظم برقراري تا كه است توجهي قابل موارد از خير؟ يا بود
.شد نخواهد
گشتزني":ميگويد ميپرسيم زن پليس گشتزني شيفت ساعات درباره جزيني سردار از وقتي
استراحت به ساعاتي نيروها كه صورت اين به بود خواهد شيفت صورت به البته انتظامي نيروي
جدا قاعده اين از زن كاركنانشد خواهند مشغول وظيفه انجام به ديگري ساعات و ميپردازند
از كه هنگامي تا شد خواهد انجام روز ساعات در زن پليس گشتزني فعلا ولي بود ، نخواهند
".برسند نصاب حد به زن نيروهاي تعداد نظر
پليس از كه متفاوتي تصاوير در ;شده مطرح كه است مشكلاتي از يكي نيز زن پليس لباس طرح
بر بلند چادري با مقنعه و شلوار مانتو ، پوشش با كه ميبينيم را زناني ميشود ارائه زن
كنند شركت عمليات در لباس اين با پليس زنان اگر كه اينجاست سوال.دارند دست در اسلحه سر
داشت؟ خواهند را درگيري در شركت توان آيا
مزاحمت كمترين عمليات هنگام در كه شود طراحي گونهاي به بايد _ مرد يا زن _ پليس لباس
نوع بيشترين است داشته تن بر زن پليس تاكنون كه لباسي آنكه حال.نكند ايجاد برايش را
انتظامي معاونت كه هرچند.داشت خواهد همراه به را عمليات اجراي حين در مزاحمت و درگيري
طرح اين كه اميدوارند همه و ميكند طي را تصويب مراحل كه ميدهد لباسي طرح از خبر ناجا
داشته همراه به زن پليس تازهكار نيروي براي را لازم كارآيي نهايي تصويب از پس لباس
.باشد
تا جامعه در نظم بهبود براي بيوقفهاش تلاش و زن پليس جدي حضور توضيحها اين تمام با
.داشت خواهد خود پيرامون در را گوناگوني نظرهاي نرسد عمل مرحله به كامل صورت به وقتي
.ماست جامعه فرداي و امروز ديروز ، نياز پليس زنان جدي حضور صورت هر در اما
زندگي شتاب
سادات رضا:ترجمه
ميكنند تعريف چطور را زمان ارتجاعي ماهيت فرهنگها اينكه زندگي آهنگ گرفتن شتاب با
كه جديدي برنامههاي و جديد يكسال آغاز با.باشد تاثيرگذار ما محيطي سلامت بر ميتواند
چگونه _ جامعه بهعنوان و فرد بهعنوان _ ما اينكه است شده ديده تدارك آينده براي
با.ميرسد نظر به توجه قابل و اهميت حائز موضوعي ميكنيم زمانبندي را فعاليتهايمان
اندكي افراد معمولا كه است عميق آنچنان زمان به نسبت فرهنگي هر ديدگاه و احساس حال اين
برخورد ديگراني با افراد همين كه زماني اما ميكنند توجه زمان گسترده تعريف و ماهيت به
با و ميكنند كار متفاوت سرعتي با دارند ، زمان گذر به نسبت متفاوتي ديدگاه كه ميكنند
.ميدهند نشان مسئله اين به خاصي حساسيت شدهاند عجين متفاوت باورهاي
كلمبيا ميسوري دانشگاه مديريت استاد و "زمان انساني ساختار" كتاب نويسنده بلوداون آلن
و احساسات فطريترين و بنياديترين زمره در زمان به نسبت ما باور و ديدگاه":ميگويد
و ساعتها:دنيا زمان همه" عنوان تحت آلمان در نمايشگاهي "داريم ما كه است باورهايي
اينكه و زندگي سرعت روي به ما چشمان كردن باز كاتاليزور بهعنوان "زمان شاهدان ساير
دو مردمشناس ، تيهال ادوارد.ميكند عمل است يافته تداوم قرون و اعصار طي زمان چطور
كساني وقته چند افراد":ميكند توصيف چنين اين را زمان به نسبت فرهنگي عمده ديدگاه
انجام بر تكزمانه فرهنگ كه حالي در است متفاوت موضوع چند درگير ذهنشان همزمان كه هستند
محصول تكزمانه ذهنيت "دارد پافشاري و اصرار واحد آن در مشغوليت يك داشتن و كار يك
ديدگاه طبيعي شكل غرب دنياي در شيوعش دليل به ذهنيت اين حال هر به اما بود صنعتي انقلاب
تكزمانه ديدگاه به شمالي آمريكاي و اروپا.ميرسد نظر به زمان به نسبت مردم گرايش و
.هستند وقته چند لاتين آمريكاي و مديترانه فرهنگهاي كه حالي در دارند گرايش
حد جايي در چين و است تكوقته ژاپن اما ميشوند تلقي زمانه چند آسيا شرق جنوب و جنوب
ميدهند ، تغيير را خود برنامههاي دفعات به وقته چند افراد.است گرفته قرار دو اين فاصل
.دارند تمركز مردم با روابطشان بر و ميكنند تلقي وسيله نه و هدف را خود برنامههاي
را برنامههايشان جديت با مردم.دارند اصرار اينها عكس نقاط بر تكوقته فرهنگيهاي
مدت كوتاه روابط به و داشته اصرار كارهايشان موقع به و فوري انجام بر ميكنند ، دنبال
.دارند عادت
برخورد و رويارويي موارد ثبت به و است هال ديدگاههاي مويد بلوداون پروفسور كارهاي
هيات سال 1908 در و مثال بهعنوان.است پرداخته مختلف زماني قواعد دليل به فرهنگها
تقويم از روسها كه چرا رسيد لندن به دير روز دوازده لندن المپيك به روسها اعزامي
شده برنامهريزي گئورگياني تقويم اساس بر المپيك كه حالي در ميكردند استفاده جولياني
است ، داشته بر در خوب نتايجي اوقات برخي گاهنامهها تفاوت اين ميگويد بلوداون.بود
كار به كه تقويمي و گاهنامهها تفاوت دليل به اروپايي ارتشهاي گذشته قرون در كه آنجا
مشكل دچار ثالث كشورهاي به حمله براي نبرد عرصه در يكديگر يافتن در معمولا ميبردند
.ميشدند
آمريكايياي و مكزيكي بانكداران داستان است نزديكتر ما معاصر دوران به كه ديگري مثال
كار خورشيد غروب تا مكزيكيهادارند كاري روز از متفاوت تعريفي هريك دريافتند كه بود
را خود كار محل بعدازظهر اوليه ساعات در داشتند تمايل آمريكاييها آنكه حال ميكردند
صبح ساعت 5/7 براي ملاقاتهايي قرار كه موردي چند به مكزيكيها آنكه از پس.گويند ترك
موافقت آمريكاييها.يافتند دست جامع توافقي به طرف دو نرسيدند بود ، شده داده ترتيب
در موقع به پذيرفتند هم مكزيكيها و دهند افزايش هنگام عصر تا را خود كاري ساعات كردند
.كنند پيدا حضور مشترك جلسات
كه معناست بدين گرفته شكل ما وجود عمق در تكزمانه يا چندزمانه باورهاي صورت به آنچه
اختلافاتي واقع به ميرسند نظر به يكديگر به شبيه ظاهر به كه فرهنگها از بسياري
بودن سطحي به خود كاپيتاليست همتايان بين در حتي آمريكاييها.دارند هم با ريشهاي
در اما ميكنند برقرار دوستانه ارتباطات سريع خيلي و آساني به آنها كه چرا معروفند
با خوردن غذا مثل تجربههايي و زندگي كند آهنگ لذت از نميتوانند ميرسد نظر به مقابل
.ببرند لذت آرامش در پيادهروي و طمانينه
دارد بر در مضراتي تعجيل
محيط و انرژي هوا ، و آب موسسه در زيست محيط و تكنولوژي امور متخصص كه ساچس ولفگانگ
او.ميپردازد تفاوتها از برخي تشريح به است آلمان در نام همين با شهري وپرتال ، زيست
بهويژه و يكم و بيست قرن واقعيات با عجيب تناقضي در آمريكايي طبع كه است باور اين بر
صرفهجويي وقت در كه ابداعاتي و ابتكارات از پايانناپذير پيروياست محيطي واقعيات
وجود طبيعت دنياي و فضا زمان ، براي مرزي هيچ كه گرفته پا ذهنيت اين براساس ميكنند
موجب آمريكاييان بين در آن اشاعه و است شده قديمي رفتار اين ميگويد ساچس دكتر.ندارد
.انگارند ناديده را محيط بر تاثيرگذاريشان آنان شده
مورد كه منابعي سرعت ، افزايش با داد نشان داده انجام اخيرا كه تحقيقي طريق از ساچس
كيلومتر سرعت 80 در خودرو يك.مييابد افزايش تصاعدي گونهاي به ميگيرند قرار استفاده
پيدا افزايش كيلومتر به 160 سرعت كه زماني اما ميكند مصرف سوخت ليتر پنج ساعت در
بهعنوان را كندتر زندگياي روند انتخاب ساچس.ميرسد ليتر به 20 سوخت مصرف ميكند
كفايت ما براي سرعتي چه ببينيم بايد ماميكند توصيه فردي انتخابي و ملي خطمشياي
تحقق براي.كنيم زندگي نفس عزت با چطور نيازهايمان چارچوب در بگيريم ياد بايد و ميكند
كرده گلايه فرانسه و آلمان در سريعالسير قطارهاي كارگيري به از وضوح به ساچس مهم اين
او.ندارد را ميشود پرداخت برايش كه هزينهاي ارزش اضافه سرعت اين ميگويد و است
به را مردم كه آمريكايي و اروپايي ارزانقيمت هوايي خطوط بودن صرفه به و منطقي همچنين
برده سوال زير را ميكنند ترغيب كمتر هزينهاي با و كوتاهتر زماني در دوردستها به سفر
.است
حال در آمريكا اجتماعي فعالان از گروهي تعجيل سنگين هزينههاي شناختن و درك براي
كه روزي بهعنوان سال هر اكتبر هستند240 "كنيم مهار را زمان" روز براي برنامهريزي
تعيين بينديشند برايش چارهاي و بگويند سخن خود وقت ضيق معضل مورد در بايد آمريكاييان
Affluenzd كتاب نويسنده و اكتبر برنامههاي 24 ترتيبدهندگان از ديگراف جان.است شده
تعيين مسيحي نو سال تعطيلات از قبل هفته نه روز اين مراسم برگزاري تاريخ تعمدا ميگويد
براي خود تعطيلات از حد چه تا اروپاييشان همتايان ببينند شود كمك آمريكاييان به تا شده
.ميجويند بهره شادمانگيشان
بين باورند اين بر آنها بلكه نيستند تلاش و كار مخالف همفكرانش و او ميگويد ديگراف
و جمعي فعاليتهاي براي كه فرصتهايي و ميكنند شغلي فعاليتهاي صرف افراد كه زماني
توازن ميماند باقي بكر طبيعت دل در زندگي و وقتگذراني و تفريح خانوادگي ، اجتماعي ،
.شود برقرار
ندهيد انجام كاري هيچ خود فراغت اوقات در
ثروتهاي به دستيابي و مادي وفور كسب جاي به گرفتند تصميم آگاهانه مردم آنكه از پس
چگونگي مورد در آنها به عرضه براي آماده ايدهاي ساچس آورند روي زماني وفور به مادي
هيچكار كه وقتي !نكنيد هيچكار:دارد برنامه از خالي و جديد زماني حيطه اين گذراندن
اميدواري ، ديگران ، به توجه مطالعه ، صرف ميتواند كه ميكنيد تجربه را زماني نميكنيد
.شود كردن نقاشي يا جديد دوستان يافتن رشد ،
آلوده و كردن رانندگي زدن ، بيرون از ميكنيد مطالعه كتاب و ميمانيد خانه در كه وقتي
همه از و كنيد تهيه غذايي خودتان براي ميكنيد پيدا فرصت.ميكنيد اجتناب هوا كردن
فرهنگ شاخصه اينكه به توجه با.باشيد مانده امان در امروزي پرشتاب زندگي سرسام و شلوغي
افراد به هيچكاري ندادن انجام توصيه است افراد بودن توليدكننده و بودن كارآمد آمريكايي
امروزي پرشتاب و متجدد جامعه كه است ضرورتي اين اما آيد نظر به ضدفرهنگي كاري است ممكن
انتظار در بايد شود تلقي ارزشمند نيز فراغت اوقات داشتن آنكه براي و دارد نياز بدان
.بود فرهنگي تحولي
واشنگتنپست:منبع
44-آمريكايي قضاوت
قضايي استقلال
حكومت سهگانه قواي از يكي و مستقل دليل دو به را دادگاهها آمريكا ، بنيانگذاران
پروندهها در كه كرد خواهد قادر را آن قضاييه قوه كردن مستقل اينكه نخست.كردهاند
اين ساختن حكومت سهگانه قواي از يكي را قضاييه قوه اينكه دوم.بگيرد بيطرفانه تصميمات
كه هرچند.كند جلوگيري مجريه و مقننه قواي در قدرت تمركز از كه ميدهد آن به را امكان
سياسي قواي.دارد وابستگي آنها به هم باز ولي است سياسي قوه دو از مستقل قضاييه قوه
تصميم و ميكنند انتخاب را قضات ميدهند ، اختصاص آنها به را اختياراتي [مجريه و مقننه]
.خير يا شوند بركنار خدمت از قضاتي آيا كه ميگيرند
طبق را قضات سوم ، جورج پادشاه كه كرد اعتراض آمريكا استقلال بيانيه به جفرسون توماس
جرات بريتانيا قضات كه داشت اشاره واقعيتي به جفرسوناست كرده مستقل خويش فردي اراده
مقام از ميكردند چنين اگر زيرا نداشتند را پارلمان يا و تخت و تاج عليه قانون وضع
آن به و ساختند را آمريكا اتحاديه چارچوب كه آنان" دليل ، همين به.ميشدند بركنار قضاوت
قضاوت با آمريكا اساسي قانون در را قضايي استقلال اصل "دادند حقوقي واحد و مستقل شخصيت
براي قضات كه است معني بدين قضات استقلال.كردند تضمين فدرال قضات براي مادامالعمري
مستقل قاضي يك.باشند نداشته كردن مجازات از ابايي تصميمگيريشان و قضاوت بهترين ارائه
ترس ميدهد حكمي تبعيضآميز سياستهاي و قانون اجراي در بيطرفي عدم عليه كه وقتي نبايد
كه تصميماتي خاطر به شدن تنبيه از كه قضاتي.باشد داشته را خويش شغل دادن دست از
ميشود ارجاع آنان به كه موضوعاتي به نسبت بيطرفانه داوري در ميترسند نباشد مردمپسند
.ميكنند پيدا مشكل
بايد هستند "آسانگير جرم ، برابر در" كه قضاتي آيا:جزايي دادگاه درباره وسيع بحثهاي
شوند؟ بركنار كار از
و دموكرات] سياسي حزب دو نمايندگان.بود تهديد معرض در قضايي استقلال دهه 1990 طي
.درآوردند اطاعت به جرم اعلام به تهديد و حملات با را قضات فردفرد ،[جمهوريخواه
آماج بيشتر ميكنند ، صادر راي متهمين حقوق از حمايت در قانوني دلايل براساس كه قضاتي
اغلب سياستمداران ، هست ، قضاتي چنين كردن متهم به نياز وقتي.ميگيرند قرار حملات
.ميكنند مطرح آنان عليه را جرم برابر در قضات آسانگيري و عملگرايي اتهامات
شوند بركنار بايد آسانگير قضات
در واقعيات ، جاي به را سياسي ارزشهاي هستند آسانگير جرم برابر در كه قضاتي _ 1
.ميدهند دخالت پروندهها
و اختيار محدوده در را كاري هر بايد قضات جزايي ، دادگاه سيستم از بخشي بهعنوان _ 2
سختي احكام قضات كه كنند پافشاري اين بر مردم اگر.دهند انجام كردن تنبيه براي قدرتشان
.كنند اقناع و راضي را عموم كه است قضات وظيفه اين ميدهند مجرمين براي را
شوند بركنار نبايد آسانگير قضات
:معتقدند نظر اين حاميان
و آسانگيري يا انعطافپذيري اتهام از هستند مشخصي قضات بركناري خواهان كه آنان _ 1
خصومتآميزي ديدگاه تا ميكنند استفاده ميزند لطمه قضات به كه تعصبآميز عبارات ديگر
عبارت" ايندهند قرار تحتالشعاع را ساده واقعيات و برانگيزند قضات برخي به نسبت را
به نياز منصفانه بحث يك:ميكند نقض را "ملي گفتمان" اساسي اصل يك "سفسطهآميز كشدار
.شود رسيدگي بيطرفانه پروندهاي اينكه براي دارد آگاهانه تلاشي
موانعي تهديدات ، زيرا دارد آنان بر دلسردكنندهاي تاثير قضات ، كردن متهم به تهديد _ 2
طبق بر و هستند عدالت حاميان قضات.ميكنند ايجاد دادگاه تصميمگيري استقلال در را
.عمومي هيجانات و احساسات طبق بر نه ميكنند عمل قانون
شوند بركنار بايد آسانگير قضات كه پيشنهاد اين ارزيابي
بر مبتني آنكه از بيش قضات حذف ايده كه هستند مدعي آسانگير قضات حذف عقيده منتقدين
به نسبت تهديد كه ميكنند خاطرنشان آنها.است سياسي باورهاي حامي باشد منطقي اصول
فدرال قضايي قوه از بيشتر بسيار ايالتي دادگاه سيستمهاي از بسياري در قضايي استقلال
.ميكنند انتخاب ايالتها از بسياري در را ايالتي دادگاههاي قضات رايدهندگان ، زيرا است
تاثير درباره نگراني ايالتها ، از بسياري در قضايي انتخاب براي انتخابات روند
از كه ايالتهايي آن حتي.ميدهد افزايش قضايي بيطرفي در را انتخابات مالي هزينههاي
ماندن باقي از كه ميسازند وادار را قضات مينمايند استفاده صحيح انتخابات اشكال برخي
قضايي انتخابات در مالي حمايت افزايش اينكه مورد در.كنند طرفداري خود مقام در افرادي
پرسش هيچ دارد ، قضايي استقلال روي بر بدي بازتاب كه ميشود سبب را بالقوهاي منافع تضاد
اختصاص خود به را بيشتري پول ميتوانند كه قضايي نامزدهاي.نميآيد وجود به ابهامي و
اجتماعات براي.قضايياند انتخابات برنده معمولا هستند ، ثروتمند شخصا خودشان يا دهند
خرج يا دادن اختصاص.ميشود نامزدهايشان انتخاب مانع مالي منابع كمبود رنگينپوستان ،
.هستند ممكن راهحلهاي صحيح ، انتخابات به انتخاب حق از تغيير و نامزدها براي پول كردن
زندگي حاشيه
فرهنگيان تجمع با برخورد *
يك مدت و 8 ، منطقههاي 15 جمله از تهران ، آموزشي منطقه چند مدارس آموزگاران از گروهي
.ميكنند خودداري درس كلاسهاي در حضور از صنفي مشكلات به اعتراض نشانه به كه است ماه
شد مواجه انتظامي نيروهاي برخورد با منطقه پرورش و آموزش اداره برابر در آموزگاران تجمع
.گرفتند قرار قانوني تعقيب تحت آموزگاران تشكل دو مقامات و
وزارت اينكه و معلمان به تحميلي انتصابي مديريتهاي جمله از ديگري مسائل ميگويد وي
در منطقه 15 آموزگاران سبب همين به و بود شده انباشته نميگرفت ، معلم پرورششان و آموزش
وي.كرد سرايت نيز منطقه 8 به اعتصاب و نميرفتند كلاس سر اما ميشدند حاضر مدرسه
رعايت را معلم شان اينكه و مدارس در انتصابي مديريت نوع و حقوق كمي به معلمها ميگويد
و كنند مطرح را خود اعتراض قانوني مجاري از نميتوانند اما.دارند اعتراض نميكند ،
وجود به تنش نتيجه در و نميدهد آنها به اعتصاب و تظاهرات تجمع ، اجازه كشور وزارت
.ميشود تحميل هم انتظامي نيروي بر معلمها با خشن برخورد و ميآيد
است آزاد قاتل *
.ميبرد سر به زندان از خارج آزادانه بود ، رسانده قتل به را سالهاش دختر 11 كه پدري
امور مشاور بود ، رسانده قتل به تبريز در را سماء دخترش كه پدري درباره خبري درج پي در
سال 1378 بهمن در 11 اتفاق اين كه شد يادآور نمابري در شرقي آذربايجان استانداري بانوان
وي سماء ، پدر براي حبس سال حكم 8 صدور و آن از سال گذشت 3 وجود با و است افتاده
زمينه اين در اقدامي مراجع از يك هيچ و ميبرد سر به زندان از خارج در هماكنون
.نكردهاند
.ميكردند زندگي خود پدر با خواهرش و وي و شده جدا هم از پيش سال سماء ، 7 مادر و پدر
وسيله يا هاون با ريه و سينه جناغ و كليه به وارده ضربات اثر بر مادرش گفته به سماء
.است رسيده قتل به ديگري
شهر شوراي انحلال سند *
ارسال خواهان تهران شهر شوراي انحلال پرونده تكميل براي اداري عدالت ديوان شده شنيده
.شد ديوان اين به كشور وزارت سوي از انحلال حكم
بر دال مدركي هيچ هنوز اختلاف حل مركزي هيات توسط شورا انحلال عليرغم ميشود گفته
.است نشده ارائه شهر شوراي اعضاي به شورا انحلال
دختران ازدواج و تحصيلات رابطه *
را آنان نظر تحصيلكرده دختران مالي استقلال ميدهد نشان دانشجويي پاياننامه يك نتايج
.است نداده تغيير شخصي نياز يك بهعنوان چه و اجتماعي نظر از چه ازدواج ضرورت به نسبت
تحقيق اين است ، گذارده تاثير آنها توقع سطح افزايش در دختران عالي تحصيلات ميشود گفته
آن ديگر عدهاي و است موثر آنان توقع سطح افزايش در حدودي تا عالي تحصيلات ميدهد نشان
.كردهاند تلقي موثر بسيار را
زن رئيسجمهوران *
جنسيت به و است انسان و طبيعت بين مشترك احكام برخي:است گفته بجنوردي موسوي آيتالله
مثال بهطور نيست مرد و زن بين فرقي هيچ عمومي احكام اين در و نميشود مربوط خاصي
به و شود رئيسجمهور ميتواند هم زن يك باشد قاضي و كند قضاوت ميتواند زن يك كه همچنان
حقوق به نتوانستهاند زنان هنوز:است معتقد همچنان وي.يابد دست منصب و مقام عاليترين
و احيا حال در فعلي شرايط در و گذشته سالهاي به نسبت زن حقوق اما يابند دست خود واقعي
.است تكامل
خانهدار زنان بيمه طرح سرنوشت *
ابهام در خانوار زنان بيمه طرح آينده خانوار ، زنان بيمه ميلياردي بودجه 5 شدن رد با
:كرد اعلام است ملي طرح اين مجري كه بهزيستي سازمان رئيس پيش هفته چند.است رفته فرو
خانهدار زنان بيمه پيشنهادي بودجه درصد نيم با تنها برنامهريزي و مديريت سازمان
آينده سال در را طرح اين كامل اجراي انتظار مسئولان بودجه اين با و است كرده موافقت
.باشند نداشته
بودجه:گفت طرح اين پيشنهاددهنده بهعنوان زنان مشاركت مركز رئيس شجاعي ، زهرا آن از پس
سازمان رئيس اينكه و داشته رشد برابر درصد گذشته 2/5 سال به نسبت خانهدار زنان بيمه
.است كملطفي باشيم ، خانهدار زنان بيمه طرح اجراي منتظر نبايد كه كرده اظهار بهزيستي
ميليارد به 5 امسال بوده ، ريال ميليارد گذشته 2 سال كه خانهدار زنان بيمه بودجه گرچه
.است كم خانهدار زنان جمعيت با مقايسه در اعتبار اين اما يافته ، افزايش ريال
كميسيون در كه است ميلياردي بودجه 5 همان ميزد حرف آن از شجاعي زهرا كه كمي بودجه
به مطلب اين اعلام ضمن تلفيق كميسيون مخبر فراهاني ، صفايي.است نشده تصويب اجتماعي امور
كميسيون در شدن رد دليل به را بودجه اين نيز تلفيق كميسيون:گفت "ايران زنان" خبرنگار
.كرد رد باشد نداشته افزايش دستگاهها اعتبارات است قرار آينده سال اينكه و اجتماعي
عمومي طرح پوشش زير شهر يك استان هر در آينده سال بودجه اين از استفاده با بود قرار
مشمول كشور شهر خانهدار 28 زنان ترتيب بدين و بگيرد قرار خانهدار زنان بازنشستگي بيمه
.شوند طرح اين
به كاشمر و ياسوج نوشهر ، رودبار ، اروميه ، اردستان ، شهر شش در امسال كه طرح اين براساس
پس ملت بانك در تومان ماهيانه 5000 سپردهگذاري با خانهدار زنان شد ، اجرا آزمايشي صورت
.ميشوند برخوردار عمر پايان تا تومان هزار حداقل 12 ماهانه مستمري از سال از 5
|