پدرخوانده
داوكينز شمارزندگي گاه
علم حاشيه
4_ گلوگاه
پدرخوانده
1 نظريهها و زندگي ;داوكينز ريچارد
شريج مايكل
فيضاللهي كاوه:ترجمه
شيوه اميدواركنندهترين و تكامل به نگاه شيوه خلاقانهترين كه شد روشن برايم زود خيلي
ژنها اين ژنهاست به مربوط مسئلهاي كلي به تكامل شود گفته كه است آن تكامل تدريس
جاندار فرد هر ميشوند سوار سرش و ميدهند فريب را بدن خودشان منافع خاطر به كه هستند
است ژنهايش بقاي ماشين
تا است كرده تلاش داوكينز ريچارد" مينويسد تايمز ادبي ضميمه نويسنده كلارك استفن
به بايد آن در كه بستري بهعنوان را تكامل نظريه كه كند متقاعد را تحصيلكرده خوانندگان
تمثيلهاي طريق از را نظريههايش فهم تا است كوشيده و بگيرند جدي انديشيد ، جهان و خود
در داوكينز "خودخواه ژن" كتاب.كند آسان غيرمتخصص مخاطب براي نوشتن شفاف و درك قابل
از قبل سال كه بود تكاملي بحثهاي براي جديد فضايي به انگليسي پاسخي واقع در سال 1976
.بود رسيده خود اوج به ويلسون ادوارد نوشته "اجتماعي زيستشناسي" كتاب با و آمريكا در آن
اما نيست درك قابل داوكينز نظريههاي پرتو در جز تكاملي پديدههاي از بسياري آنكه با
ميدانند ماجراجويي را او و دارند اكراه نامش بردن از حتي معاصر تكاملدانان بزرگترين
جنبش پدرخوانده بايد را داوكينز ريچارد حال اين با.است كرده خروج دارويني سنت از كه
با بعضيها":ميگويد انگليسي فيلسوف (D.C.Dennet) دنت دانيل.دانست مدرن تكاملي
فكر يعني.هستند مخالف مينامم حريص تحليلگراي يك اكنون من كه كسي بهعنوان داوكينز
را كار معمولي تبيين چند با تا ميكوشد و ميكند ساده حد از بيش را مسائل او كه ميكنند
هم خيلي اما باشد ، داشته حقيقت است ممكن اعتراضها اين از بعضي آنكه با حتي.كند يكسره
سادهساز بسيار تعمدا ميگيرد پيش در داوكينز كه الگوريتمي رويكرد.نيست آنها با حق
نسخه كه ميدهد هشدار هميشه و ميگذارد جا آن شدن پيچيدهتر براي داوكينز اما.است
".است خوشبين زيادي گاهي فقط نيست اشتباه در داوكينزاست شده ساده حد از بيش شده ارائه
توانمند نويسندهاي او.ميدانند فراداروينيسم اوج نقطه را او داوكينز ريچارد همكاران
خاطر به ديگر سوي از و دارويني ايدههاي كردن همهفهم خاطر به سويي از و است
ابداع موثري و گويا استعارههاي او.است معروف تكامل نظريه درباره اصيل انديشههايي
كه ميكند بحث "خودخواه ژن" در او.است شده دارويني بحثهاي در روشنگري موجب كه كرده
و جانداران.هستند طبيعي انتخاب بنيادي واحد يا "همانندساز" _ DNA مولكولهاي _ ژنها
پيروزي.ميشوند سوار آن بر ها"همانندساز" كه هستند هايي"خودرو" مانند انسان ، جمله از
ارتباط اين در.دارد موفق خودروهاي ساخت در تواناييشان به بستگي همانندسازها شكست يا
و را خودشان نه ميكنند تكثير را همانندسازها خودروها:دارد وجود تمامكنندگي نوعي
به بدن ، فراسوي به بسطيافته ، فنوتيپ" كتاب در داوكينز.ميسازند خودرو همانندسازها
آنها و ميپردازد ميكنند ، ايجاد جانوران كه محيطي و ساختارها اجتماعي ، گروه خانواده ،
ديدگاهي نيز فرهنگ مورد در او.ميبيند _ ژنها تجسم _ فنوتيپ از بخشي بهعنوان را
ماهيتا مم ;ميدهد نشان فرهنگي ، وراثت واحد ،"مم" واژه اختراع با را آن و دارد دارويني
استادي مقام در داوكينز.ميكند عمل طبيعي انتخاب اصول تحت ژن مانند و است ايده همان
درباره هرازگاهي آكسفورد ، دانشگاه در علم عمومي فهم براي (C.Simonyi) سيموني چارلز كرسي
دربارهاش (D.Hillis) هيليس دانيل.ميكند ايراد عموم براي سخنرانيهايي علم شگفتيهاي
.هيجانانگيزند و مهم بسيار يافته بسط فنوتيپ و مم خودخواه ، ژن هچون مفاهيمي":ميگويد
تفسير بد را ايدهها اين كه كساني با كردن بحث متاسفانه.كردهاند عوض مرا فكر طرز آنها
هستند كارآمد پديدهها تبيين در كه همانقدر آنها.است گرفته من از زيادي وقت كردهاند
".داروين يا.ماركس مثل.است خطرناكي آدم داوكينز كه ميبينيد.دارند نيز بدفهمي قابليت
www.edge.org
www.richarddawkins.com
www.roycecarlton.com
***
_ نيست راز حيات راز و نابيناست ساعتساز خودخواهند ، ژنها داوكينز ، ريچارد نظر از
.است ديجيتال
كامپيوتر ، مانيتور روي آكسفورد ، در داوكينز ريچارد آپارتمان ريخته هم به و شلوغ اتاق در
حال در را انسان جمجمه متحرك تصوير وقت تمام بهطور مكينتاش توليد مورفس نرمافزار
جمجمه جعبه و ميرفت آب آمده پيش و بزرگ بسيار آرواره بارها و بارها.ميدهد نشان تكامل
.غولآسا مغزي كوچك ، مغزي:ميكرد ورم بودند بيتناسب مضحكي بهطور كه مقياسهايي در
به سال هزاران طول در ما جمجمه":ميگويد ميكند نگاه نمايش صفحه به كه حالي در داوكينز
خود جمجمه مورد در روند همين ".باشيم داشته قدمت همه اين ما اگر است ، بوده شكل اين
هر از بيشتر داوكينز سر آيندهگرايانه ، شكلسازي بدون حتي اما.است رفته كار به داوكينز
كتاب يك در داوكينز پيش ، سال هفت و بيستاست بحثانگيز ايدههاي از انباشته ديگري سر
تكاملي دورنماي مينمود قانعكننده نگرانكنندهاي بهطرز كه "خودخواه ژن" نام به كوچك
جز نيستند چيزي زنده موجودات كه كرد استدلال كتاب آن در او.ساخت مطرح را راديكالي
تنها كه خودخواهي ژنهاي فرامين به گوش به حلقه غلامي مانند ناچارند كه جسماني ظرفهايي
و فيلسوف مانند درست.كنند عمل موبهمو دارند ، اصرار خودشان تكثير و همانندسازي روي
صرفا مرغ":بود گفته پيش قرن يك كه (S.Butler) باتلر ساموئل انگليسي ، داستاننويس
چيزي ما كه ميكند عنوان داوكينز ".ميسازد ديگري تخم آن با تخم يك كه است شيوهاي
با حتي داوكينز.بيشتر خودخواه ژنهاي ساخت فرآيند در خودخواهمان ژنهاي بيان جز نيستيم
كه هستند ظريفي فوقالعاده رمز تجلي خودشان ژنها كه كرد عنوان ايده اين از گذشتن فرا
به را مفهوم اين او.ميكند كنترل ماهرانه خويش توليدمثلي هدف مطابق را اطرافش دنياي
و ميكند توصيف همانندساز خود و رقيب موجوداتي همچون را "ايدهها" و داده بسط نيز فرهنگ
در حيات كل كه استدلال اين با "بهشت از رودخانهاي" كتاب در داوكينز.مينامد (meme) مم
نظريه يك شكل به را عمرش حاصل ديجيتال ، اطلاعات انتقال براي است فرآيندي خويش قلب
.ميدهد گسترش يكپارچه تكاملي
نحو به شده ثابت آنكه همه از مهمتر اما است غيرمتعارف كمي حتي و مسحوركننده عقايد اين
كند ، اصابت شما نورونهاي به داوكينز ممهاي از يكي كه هنگامي.هستند موثر حيرتانگيزي
برابر در است ممكن.ميكنند پيدا آن اطراف در مجددي آرايش حرفشنوي با نورونهايتان
است غيرممكن نهادنشان كنار و دشوار گرفتنشان ناديده اما كنيد ، ايستادگي آشكارشان پيغام
.شايستهاند كاملا دارويني مفهوم در آنها زيرا
بوده مصنوعي حيات پژوهشگران الهامبخش بهويژه تكامل مورد در داوكينز انقلابي ادبيات
كرد ايجاد تازهاي زمينه ژنتيكي الگوريتمهاي در پژوهش براي داوكينز كار واقع ، در.است
مخلوقات تكاملي ديناميك به را مصنوعي حيات پژوهشگران رشد حال در جامعه توجه و
ماروين و (H.Simon) سايمون هربرت مانند درست داوكينز ريچارد.ساخت معطوف نرمافزاريشان
تكاملي دستورات كارآمد نحوي به كردند ، تدوين را مصنوعي هوش دستور كه (M.Minsky) مينسكي
بايد كند ، درك را ساختگي و طبيعي تكامل آينده بخواهد كسي اگر.كرد تعريف را مصنوعي حيات
.كند مطالعه را داوكينز ريچارد آثار
تكامل مورد در داوكينز طرحهاي از ذرهاي تنها يابنده تكامل جمجمههاي متحرك تصاوير
در شدهاند برگزيده تصادفي بهطور كه ديجيتال داروينيسم نشانههاي ساير.است ساختگي
طرز به چوبي صندليهاي روي تشكچههاياست ريخته داوكينز آپارتمان كنار و گوشه
زيستي صورتهاي اين _ است شده دوزي برودري تمثيلي زيستي صورتهاي تصاوير با آراستهاي
پيش دهه دو به نزديك بار نخستين داوكينز كه هستند نسلي تمثالهاي رنگارنگ (بيومورفها)
L.) وارد لالا را آنها.ننشينيد آنها روي پس.كرد خلق خودش خانگي مصنوعي حيات برنامه با
رومانا ، نام به بيشتر انگلستان در او.است دوخته عشق با _ داوكينز سوم همسر _ (Ward
به شايد اما است معروف بيبيسي شبكه از نام همين به برنامهاي در هو دكتر جذاب دستيار
داوكينز و او.كند افتخار بيشتر بيبيسي محصول هملت نمايشنامه در اوفليا نقش در بازي
مسافران راهنماي" تخيلي علمي شاهكار نويسنده (D.Adams) آدامز داگلاس توسط ميهماني يك در
!كوچكي دنياي چه.شدند معرفي هم به "شيري راه كهكشان مجاني
زيستشناس (A.ThompsonصD) تامپسون ديآركي انديشههاي يادآور زيستي صورتهاي اين
كامپيوتر ذاتي توانايي از كه داوكينز سال 1984 ، در.است طبيعي اشكال در متخصص انگليسي
شود ظاهر آفريننده نقش در گرفت تصميم بود ، آگاه كاملا اطلاعاتي الگوهاي همانندسازي در
او.بنويسد شكل _ درخت ساختارهاي توليد براي سادهاي برنامه ،II اپل مدل كامپيوتر با و
به و كرد تعيين "شايستگي" تصاوير اين براي.ناميد زنده ساختارهاي يا بيومورف را آنها
.بودند برخوردار افسونكنندهاي زيبايي از كه دهد پرورش مجازي درختاني كوشيد ترتيب اين
داوكينز.بود شكوهمند نارونهاي يا ماگنوليا تولد از بيشتر خيلي برنامه اين نتيجه اما
هنگامي":ميكند توصيف چنين را مصنوعي حيات اشكال كشف هيجان "نابينا ساعتساز" كتاب در
مختلف انواع از بيشتر چيزي بتواند كه نميكردم فكر هرگز مينوشتم را برنامه اين كه
لبناني ، سدر مجنون ، بيد آن با بتوان بودم اميدوار.دهد تكامل را مانند درخت اشكال
هيچ من ، زيستشناسي شم از شهودي هيچ.كرد ايجاد گوزن شاخ شايد و دريايي جلبك سپيدار ،
روياهايم ديوانهوارترين از خوابي هيچ و كامپيوتر با برنامهنويسي سال بيست از تجربهاي
نميتوانم.بود نساخته آماده شد ظاهر نمايش صفحه بر عمل در آنچه با رويارويي براي مرا
كه رسيد فكرم به بار نخستين زنجيره اين از مرحلهاي چه در كه بياورم ياد به دقيقا
به كردم شروع نشده حساب حدس يك با.است امكانپذير حشره يك به شبيه تصويري دادن تكامل
با همزمان.بود حشره يك شبيه بيشتر بچهاي هر نظر به كه اشكالي نسل پشت نسل پرورش
كه را شادماني احساس آن نميتوانم هم هنوز حتي...شد بيشتر ناباوريام شباهت ، افزايش
از آمد پديد من در ميشدند ظاهر چشمانم پيش كه بينظير موجودات اين ديدن از بار نخستين
را اشتراوس اثر "زرتشت گفت چنين" اپراي آغاز شكوهمند ضربههاي وضوح به.كنم پنهان شما
بخوابم ميكردم تلاش هرگاه شب آن و بخورم چيزي نميتوانستم هيجان فرط از.ميشنيدم
".ميآوردند هجوم چشمانم پشت از "من" حشرات
داوكينز خانه زينتبخش كه مصنوعي زيستشناسي به مربوط تقليدي هنري اثر بامزهترين شايد
زيبا پناهندههاي اين بيشتر.شدهاند تراشيده زيبايي طرز به كه باشد چوبي اسبهايي است
دهه 50 به رفته رو و رنگ جانوران اين از تا چند.هستند جشن روزهاي فلكهاي و چرخ يادگار
هيچ به نه هستند؟ داوكينز غريب و عجيب عادات از ديگر يكي هم اينها آيا.ميشوند مربوط
را آنها كه سالهاست تصادفي كاملا بهطور لالي مادر كه ميشود معلوم ميپرسم وقتيوجه
اسبهاي اين شده ، شبيهسازي جمجمههاي و بيومورفها كنار در اكنون.ميكند جمعآوري
.ميرسد نظر به طبيعي كاملا اينها همه.ميشوند داشته نگه داوكينز خانه در نيز چوبي
.طبيعي واقعا
تا ميزند ورق سرعت به و برميدارد را جرايد بريده آلبوم داوكينز پذيرايي ، اتاق در
طبيعي انتخاب مورد در عمومي توضيحي كه "نابينا ساعتساز" درباره كه بخواند را نامهاي
از يكي":است شده نوشته نيوزلند در دانشگاهي استاد توسط نامه.بود شده نوشته او به است ،
او.است درآورده را اشكش شما كتاب مطالعه كه كرد اعتراف من دختر دانشجويان مستعدترين
آنها نادرستي كه چرا است غيرممكن برايش اكنون قبلي اعتقاد نوع هر داشتن كه ميكند احساس
دانشجو آن به كه پاسخي كه داشت لطف آنقدر مذكور استاد ".است شده ثابت منطقي لحاظ به
قرن ، اين اوايل در كه هنگامي":ميخواند بلند صداي با داوكينز.كند ضميمه را بود داده
در او كه كردند صادر را سفرش مجوز صورتي در تنها آلمانيها ميكرد ، عبور آلمان از لنين
ديگر مرز به آلمان مرز اين از نفس يك توقف بدون و شده قفل درهاي و شده موم و مهر ترن يك
جو ايجاد در آنها توانايي و ايدههايش و او متقاعدكنندگي قدرت از خوبي به آنها.برود
را داوكينز كتاب كه ميكنم تقاضا شما از مودبانه دليل همين به من.داشتند آگاهي نارضايي
".ندهيد قرض كس هيچ به
البته.ندارد خصمانه حالتي هرگز اما ميلرزد خودپسندي آستانه تا صدايش لحن آنكه با
داوكينز ريچارد ترديد بدون.است خطرناكي مرد داوكينز.دارد حق كاملا نامه نويسنده
كه مواقعي در حتي او سخنان.است داروين مبلغ قانعكنندهترين و برجستهترين امروزه
است ، تكامل تمامعيار پين تام او.است الهامبخش هم باز ميبرد در به كوره از را خواننده
كه آنها به بياعتنا كاملا و طبيعي انتخاب بيشعور نيروي از دفاع سازشناپذير قهرمان
اعتقاد طبيعي طرح الوهيت به كه كريشنيستهايي.ميبرند سوال زير را تكامل بنيادي حقيقت
.ببينند ديگري گوبلز كسوت در را او است ممكن البته دارند ،
او.نابيناست ساعتساز ;خودخواهند ژنها.است نمانده بحث براي چيزي داوكينز نظر از اما
همچون ارجمندي مفاهيماست حقيقت به خيانت اين از غير ديگري نگاه هر كه ميكند تاكيد
مطرح با او.ميبرند سر به ما ژنهاي مارپيچي و تيره سايه در "معنويت" و "آزاد اراده"
شانس كيسه يك جز نيست چيزي مسيحي تئولوژي اينكه بر مبني ملاءعام در خويش ديدگاه ساختن
.است برانگيخته را انگلستان مذهبي جوامع غيظ افسونگر ، اسطورههاي از مملو روشنفكرانه شبه
و كرده منكوب را خواننده همزمان عقلاني حرارتي با ايدههايش و نثرش او ، استعارههاي
و رفتار سخنان ، در.باشد خودناباوري اسير كه نيست دانشمندي اوميكند سلاح خلع
همچون دارد باور آنها به قاطعانه كه اعتقاداتش تمام در او كه هستند لحظاتي كتابهايش
طرفدار ،(S.J.Gould) جيگولد استفن حتي.ميشود سازشناپذير كاملا ويلبرفورس اسقف
يك تنها داوكينز سختگيرانه معيارهاي با هاروارد دانشگاه مشهور تكاملدان و داروين
.است نازكنارنجي
بوده موثر بينهايت مصنوعي تكامل و طبيعي تكامل ميان مرزهاي درباره كندوكاو در داوكينز
مصنوعي تكامل و طبيعي تكامل ميان تمايز وجوه كه ميكند پيشنهاد داوكينز واقع در.است
همچون داروين ديناميك:است فراگير واقعا تكامل كه است معتقد او.است مصنوعي خودش
زيستشناختي جو يك در را آنها كه است آورده وجود به كامپيوتر علم از جديد رشته چندين
كاربرد آن توجه كانون كه است كامپيوتري زيستشناسي رشتهها اين از يكي.ميدهد قرار
تراشههاي در تكامل آثار همانندسازي براي كه است فرمولهايي ساير و ژنتيكي الگوريتمهاي
ميكوشد كه است مصنوعي حيات ديگر رشته.ميكنند تقليد ژنتيكي تكثير از معمولي كامپيوتري
(مواد ساير و) سيليكون از استفاده با را حيات بنيادي ويژگيهاي تمام بلكه تكامل تنها نه
است اطلاعاتي فرآيند يك حيات معتقدند رشته اين پژوهشگران.كند شبيهسازي كربن ، جاي به
.كرد منتقل ديگر ماتريس به ماتريس يك از را آن ميتوان كه
Wierd Magazine, 1995 from 2 think.org
داوكينز شمارزندگي گاه
داوكينز كلينتون جان پدرش.آمد دنيا به كنيا پايتخت نايروبي در مارس 1941 ، 26*
كنيا به انگلستان از متفقين نيروهاي به پيوستن براي دوم جهاني جنگ طي كه بود كشاورزي
.داشت نام (J.M.Vyvyan) ويويان ماري جين مادرش.رفت
.بازگشت انگلستان به خانوادهاش همراه 1949 ،*
.شد فارغالتحصيل آكسفورد از 1962 ،*
.گرفت دكترا آكسفورد از نيكوتينبرگن راهنمايي به 1966 ،*
اوت ماه نوزدهم در و شد جانورشناسي استاديار بركلي در كاليفرنيا دانشگاه در 1967 ،*
.كرد ازدواج (M.Stamp) استامپ ماريان نام به نويسندهاي با سال همان
.بازگشت انگلستان به آمريكا از 1969 ،*
.شد برگزيده نيوكالج عضو و آكسفورد دانشگاه جانورشناسي مربي عنوان به 1970 ،*
.رسيد چاپ به "خودخواه ژن" كتابش نخستين 1976 ،*
.شد چاپ "بسطيافته فنوتيپ" 1982 ،*
(E.Barham) ايوبارهام با سال همان ژوئن اول در و شد جدا استامپ ماريان از 1984 ،*
و ژوليت نامهاي به دختر دو بارهام از داوكينز.شد جدا نيز او از بعدها كه كرد ازدواج
.دارد اما
.كرد چاپ را "نابينا ساعتساز" 1986 ،*
برنده نابينا ساعتساز كتاب خاطر به و شد اهدا او به سلطنتي انجمن ادبيات جايزه 1987 ،*
نمايش به "افق" مجموعه در كه كتاب اين تلويزيوني فيلم.شد تايمز آنجلس لس ادبيات جايزه
.شد سال علمي برنامه بهترين براي تكنولوژي _ علم جايزه برنده درآمد
.شد لندن جانورشناسي انجمن نقره مدال برنده 1989 ،*
او به سلطنتي انجمن طرف از علم از عمومي فهم پيشبرد براي فارادي مايكل جايزه 1990 ،*
.يافت ارتقا دانشياري مرتبه به نيوكالج در.گرفت تعلق
.كرد دريافت را انساني علوم در ناكاياما جايزه 1994 ،*
از خروج با و شد اعطا او به علم عمومي فهم در سيموني چارلز استادي كرسي نخستين 1995 ،*
همين در و شد كار به مشغول آكسفورد دانشگاه در تكاملي زيستشناس عنوان به نيوكالج عضويت
.رساند چاپ به را "بهشت از رودخانهاي" سال
.شد چاپ "ناممكن قله از صعود" 1996 ،*
ادبيات سلطنتي انجمن عضويت به و رسيد او به كاسموس بينالمللي جايزه پنجمين 1997*
.شد برگزيده
.رساند چاپ به را "رنگينكمان از گشايي كلاف" 1998 ،*
.درآمد سلطنتي انجمن عضويت به مه ماه در 2001 ،*
fates.cns.muskingum.edu
www.richarddawkins.com
www.world-of-dawkins.com
بمبافكن هواپيماي |
پشه |
آباژور |
دمچلچلهاي پروانه |
خفاش |
درختي قورباغه |
كامپيوتر داوكينزآنهارروي كه (بيومورفها)تمثيلي زنده ازصورتهاي
نمونه چند
است داده تكامل شخصياش |
علم حاشيه
بخوريد قهوه *
روده يا كولون سرطان به ابتلا خطر روز در قهوه فنجان يك مصرف كه دريافتند ژاپني محققان
تحقيقات در ژاپن مركز در گيوفو دانشگاه پژوهشگران.ميدهد كاهش نصف به زنان در را بزرگ
يافتهها اين به گيوفو منطقه ساكنان از نفر و 224 هزار غذايي 30 رژيم روي بر خود ساله 8
هنگام و بود بالا به سال از 35 تحقيق اين در شركتكننده افراد تمامي سن.يافتند دست
و مرد در 111 تحقيق اين براساس.نبودند مبتلا كولون سرطان به سال 1992 در تحقيق شروع
تمامي تحقيقاتي گروه اين.شد شناسايي كولون سرطان سال 2000 در گروه اين اعضاي از زن 102
نمينوشيدند قهوه كه افرادي:كردند تقسيم گروه سه به را تحقيق اين در شركتكننده افراد
.ميكردند مصرف روز در قهوه بيشتر يا فنجان يك كه افرادي و فنجان يك از كمتر كه افرادي و
قهوه كه زناني در كولون سرطان به ابتلا خطر كه صورتي در ساخت آشكار تحقيقات اين نتايج
مصرف روز در قهوه فنجان يك كه زناني بين در خطر اين شود گرفته نظر در يك نمينوشيدند
زناني و شركتكننده مردان ميان معنيداري تفاوت هيچ اين ، علاوهبر.بود ميكردند 49/0
ساختند خاطرنشان پژوهشگران.نداشت وجود ميكردند مصرف روز در قهوه فنجان يك از كمتر كه
.گيرد صورت زمينه اين در جامعتري تحقيقات بايد قطعي نتيجهگيري از پيش
كهولت راز *
نمايانگر كه شدند انسان سلولهاي در ظريفي مكانيسمهاي اندازهگيري به موفق دانشمندان
بيش ميتوان جديد يافتههاي از استفاده با كه دارند عقيده محققان.است سن افزايش روند
مقابله است شايع بسيار بالا سنين در كه سرطان نظير بيماريهايي ايجاد عوامل با پيش از
شدن كوتاه معناي به حقيقت در سن افزايش و شدن پير فرايند پژوهشگران اين عقيده به.كرد
كه سلولهايي عملكرد نحوه زيرا است شدن تقسيم زمينه در سلول توانايي عدم و تلومر طول
بافتي در اشكال بروز و كارايي كاهش موجب و ميكند تغيير شوند تقسيم نميتوانند ديگر
ميانگين ميتوانستند تنها درگذشته دانشمندان.دارند قرار آن در سلولها اين كه ميشود
ولز دانشگاه از برد دانكن دكتر اما بزنند تخمين را بافت يك در سلول هزار صدها تلومر طول
يك از خاص سلول يك تلومر طول حتي ميتوان آن كمك به كه كرده ابداع جديدي روش تازگي به
تلومرها كوتاهترين داراي بافت يك در كه را سلولهايي همچنين و
اندازهگيري را بافت
شناسايي براي فناوري اين از اميدوارندبتوانند پژوهشگران از برخي.كرد شناسايي هستند
.كنند استفاده نيز سرطان بيماري اوليه مراحل
تزريق يك فقط *
خود بيماري تا ميدهد را امكان اين ديابتي بيمار ميليونها انگليسيبه دانشمندان بررسي
مقادير پانكراس معيوب سلولهاي كه ميكند بروز زماني ديابت.كنند تزريقدرمان يك با را
گلوكز سلولها كه معناست بدان انسولين كمبود.توليدنميكنند انسولين هورمون از كافي
مشكل اينميماند باقي خون در گلوكز اضافي مقادير نميكنندو جذب سوخت توليد براي كافي
شديدتر ، موارد در.كرد درمان ورزشي تمرينات افزايش و غذايي رژيم در تغيير با ميتوان را
.ميگيرد صورت ميسازد مدت طولاني مشكلات دچار را بيماران از برخي كه انسولين تزريق
ميدهد ارائه تزريق يك از استفاده با را جانشين درماني روش يك آمده عمل به آزمايشهاي
اين درمان ميتواند كه تحقيقي در انگليسي دانشمندانميآيد فائق مشكلات اين بر كه
.كنند تبديل پانكراس سلولهاي به را كبد سلولهاي شدند موفق كند متحول را بيماري
:ميگويد است داشته بهعهده را تحقيقاتي گروه اين سرپرستي كه "اسليك جاناتان" پروفسور
تا بيشتر تحقيقات بودن موفقيتآميز صورت در.است اميدواركننده بسيار تحقيقات اين نتايج"
بسيار كار زمان آن تا اما.گرفت بهره ديابت درمان براي روش اين از ميتوان آينده سال ده
".گيرد صورت بايد زيادي
گياهي پلاستيك *
مواد از مقاوم پلاستيك ساخت براي نويني فناوري به ژاپن NEC الكترونيكي لوازم شركت
از درصد از 10 بيش در سال 2010 تا دارد نظر در شركت اين.است يافته دست گياهي اوليه
الياف افزودن با شركت اين مهندسينكند استفاده جديد محصول اين از خود پلاستيكي قطعات
به موفق است كنوني گياهي پلاستيكهاي اوليه مواد از كه لاكتيك اسيد پلي ماده به كنف
لاكتيك اسيد پلي از كه كنوني گياهي پلاستيكهاي.شدهاند مقاوم پلاستيكهايي توليد
پلاستيك اما ميدهد شكل تغيير سانتيگراد درجه از 60 بيش دماي برابر در ميشود ساخته
در پلاستيك اين مقاومت.ميكند مقاومت صفر بالاي سانتيگراد درجه دماي 120 تا جديد
اين انبوه توليد براي NEC شركت.است برابر كنوني 7/1 پلاستيكهاي به نسبت فشار برابر
دو تا شركت اين.است بسته قرارداد استراليا در كنف توليدكننده بزرگ شركت يك با پلاستيك
.كرد خواهد استفاده پلاستيك اين از خود الكترونيكي محصولات قابهاي از برخي در آينده سال
پلاستيكهاي مانند كه نيست نيازي دليل اين به و بوده تجزيه قابل خاك در گياهي پلاستيك
.شود سوزانده پتروشيمي ، مواد از حاصل
4_ گلوگاه
باكتري مثابه به
ويلسون ادوارد
رنجبر طاهره:ترجمه
به را سنگيني هزينه نيز اكنون هم اكولوژيكي ، ردپاي يا انسان توسط بارور زمينهاي غصب
اخيري بررسي برآورد به بنا.بيايد افزايش مقدار اين آنكه به برسد چه ميكند تحميل زمين
زمين تحمل قابل گنجايش از در 1978 تقريبا جهان جمعيت گرفته ، صورت راستا اين در كه
از درصد اگر 12.است شده رد نيز گنجايش اين برابر از 4/1 سال 2000 تا.است رفته فراتر
ظرفيت شود ، گذاشته كنار دارند ، قرار شده حفاظت مناطق رديف در اكنون كه زمينهايي
زمين آنكه خلاصه.است گذشته مرز از در 1972 تقريبا اين ، از پيشتر سيارهمان تحملپذير
توليد ميزان به يا يابد كاهش جهاني مصرف آنكه مگر داده كف از را شدن احيا نو از توانايي
.دو هر شايد يا شود افزوده جهاني
به اميدي شخصه به اقتصادي ، آينده چشماندازهاي مخالف قطب دو آمدن در اجرا به تا
ميخواهند كه كساني تمامي.ندارم هم كنار در را جداگانه ويژگيهاي با فرهنگ دو پايندگي
همان پيروان از ميدهند ، تشكيل هم را بالايي اكثريت و كنند حفظ هم با را محيط و اقتصاد
مسكن آن در همگي كه زماني _ فضا كفه در بحث ، طرف دو ما ، خيره نگاههاي اكنونمكتباند
وضعيت پيشبيني در كه عواملي سر بر آنها.است مانده ثابت متفاوتي نكات بر گزيدهايم ،
دوختهاند چشم آينده به كجا به تا اينان.دارند اختلافنظر ما با ميآورند حساب به جهان
به اقتصاددانان بيشتر امروزه.ميانديشند غيرانساني زنده موجودات به اندازه چه تا و
آنها.ندارد را بيشتري رشد تحمل تاب انساني جمعيت و است محدود جهان كه ميدانند خوبي
تنها.است زيگونگي گنجينه ساختن نابود حال در انسان كه واقفند نكته اين بر خوبي به
.كنند دست اين از مسائلي درباره كردن فكر صرف را چنداني وقت كه نميآيد خوششان
.است گسترش حال در محيطزيست طرفداران ديدگاه خوشبختانه
ديدگاه پس اين از و نخوانيم محيطزيستگرا ديدگاه را آن ديگر كه رسيده آن زمان شايد
در.است انسان فعاليتهاي روند برخلاف كوششي چنين كه اين گو بناميم ، واقعياش جهان
كتابهاي و حساب ميشود ، ارزيابي و كنترل بينانهاي واقع طور به امور جريان كه اقتصادي
از برآوردهايي كه ،(GPI) رشد واقعي شاخص اقتصادي چنين در.است عادي امري جامع ،
مرسوم شيوه جانشين ميگيرد ، بر در نيز را انسان اقتصادي فعاليتهاي محيطي هزينههاي
اقتصاددانان ، از افزوني به رو شمار اكنون هم.ميشود (GNP) ملي ناخالص توليد برآورد
.ميكنند تاييد را تغييراتي چنين لزوم سايرين و سياسي پيشگامان دانشمندان ،
هستند؟ چيزهايي چه محيطزيست و جمعيت اساسي واقعيتهاي:است ديگري پرسش طرح هنگامه حال
درون بيشتري وضوح با و گفت پاسخ موجود دادههاي پايگاه مدد به ميتوان را مذكور پرسش
.ساخت مجسم آنند از عبور حال در اكنون هم زنده موجودات ساير و انسان كه را گلوگاهي
.رسيد نفر ميليارد به 6 جهان جمعيت هنگام آن در تقريبا يا اكتبر 1999 دوازدهم تاريخ در
هزار روزانه 200 كه معني بدين است ، ادامهيافته درصدي ساليانه 4/1 رشد نرخ با روند اين
آهنگ آنكه با.ميشود افزوده جهان جمعيت به هفته ، هر در بزرگ شهر يك جمعيت معادل نفر ،
سريعتر رشد بيشتر ، آدمهاي:است تصاعدي آن نرخ همچنان اما نهاده شدن آرامتر به رو رشد
سريعتر حتي و زودتر جمعيت و ميشود بيشتر تعداد هم باز رو اين از.دارد دنبال به را
روند آنكه مگر ميكند صعود نجومي اعداد سوي به منوال همين به رقم اين و مييابد افزايش
به در 1950 كه آنهايي.يابد كاهش صفر از كمتر مقادير يا صفر به رشد نرخ و شود معكوس
جهان جمعيت شدن برابر دو شاهد زندگيشان طول در كه هستند كساني نخستين آمدند ، دنيا
.بودهاند
كره جمعيت.رسيد نفر ميليارد از 6 بيش به نفر ميليارد از 5/2 جهان جمعيت فاصله اين در
ديگري زمان هر از بيش انسان ، آشكار تاريخ بقيه با مقايسه در بيستم قرن طي زمين
فقط 6/1 در 1900 و نفر ميليارد يك حدود در در 1800 جهان جمعيتاست افزايشيافته
تا بوده باكتريايي بيشتر بيستم قرن در انسان جمعيت رشد الگوي اما.بود نفر ميليارد
توده زي جرم احتمالا گذشت ، نفر ميليارد مرز 6 از Homo sapiens كه هنگامي گونه ، انسان
داشته وجود زمين روي تاكنون كه بزرگي جانوري گونه هر زيتوده برابر از 100 ما (بيوماس)
اين تحمل تاب هم ديگر سال براي 100 حتي زمين موجودات ساير و مااست رفته فراتر نيز
.نداريم را وضعيت
جنوب و شمال جهان ، نقاط از بسياري در.آمد دست به ملموسي نتايج قرن پايان تا اما
را ترمز پدال احتياط با و آهسته مردم آسيا ، از زيادي بخش و استراليا اروپا ، آمريكا ،
سال 2000 در به 6/2 سال 1960 در عدد 3/4 از زن هر فرزندان تعداد جهاني متوسط.گرفتهاند
ميزان آن طي كه نرخي داشت ، نگاه صفر را جمعيت رشد نرخ بتوان آنكه براي.است كاهشيافته
هر بچههاي تعداد بايد ميماند ، ثابت جمعيت اندازه و ميرسد تعادل به مير و مرگ با تولد
بدين.(ميكند جبران را كودكان و نوزادان مير و مرگ اضافهتر دهم يك).باشد تنها 1/2 زن
تصاعدي جمعيت رشد نرخ هم باز باشد از 1/2 بيش اندكي زن هر فرزندان تعداد اگر حتي ترتيب
.بود خواهد
Scientific American.Feb.2002
|