:كشور عالي ديوان سابق مستشار
نداريم خبرگزاريها توقيف براي خاصقوانين
تهران در رانندگي تصادفات قربانيان شمار
يافت افزايش 50درصد
در زنان حقوق تامين پشتوانه اجتهاد
است جديد دنياي
كشور به مرگبار سيگارهاي ورود به هشدار
باانتشار 20 مطبوعات بر نظارت هيات
كرد موافقت نشريه
:تهران معاصر هنرهاي موزه رئيس
آثار مجموعه تكميل معناي به مجلس اخيرمصوبه
است موزه
خارجي
عادي مدارس در معلول كودكان حضور
:كشور عالي ديوان سابق مستشار
نداريم خبرگزاريها توقيف براي قوانينخاص
آن مديرعامل يا خبرگزاري حقوقي شخصيت مسئوليت مورد در خاص قوانين تاكنون:اجتماعي گروه
.است نشده تدوين منتشرشده اخبار خصوص در
در قم قضايي عالي مدرسه سابق استاد و كشور عالي ديوان سابق مستشار ابهري ، علي سيد
اقدامات قانون تدوين در كه كسي عنوان به:داشت اظهار ايسنا حقوقي خبرنگار با گفتوگو
قانوني وجاهت داراي را روزنامهها توقيف براي قانون اين به استناد داشته ، دخالت تاميني
.نميدانم
هيات حضور با و عمومي هاي ديدگاه لحاظ با بايد اساسي قانون موجب به مطبوعات محاكمه
محاكم در بايد روزنامهها توقيف و موقت بازداشت دستور:افزود وي.آيد عمل به منصفه
;جست توسل تاميني اقدامات قانون به روزنامههانميتوان توقيف براي پذيرد ، صورت عمومي
مجرمان يا و شدهاند محكوم قبلا يا كه است اشخاصي بر ناظر تاميني اقدامات قانون زيرا
مقرراتي و قوانين آنها سوي از جرم مجدد ارتكاب از جلوگيري براي كه ميشوند محسوب خطرناك
به قضات انتظامي دادگاه كه اين بيان با ابهري.است گرفته قرار لحاظ مورد مذكور قانون در
شكوائيهاي قضات انتظامي دادسراي به اگر:داشت اظهار ميكند ، رسيدگي قضات قانوني تخلفات
بررسي مورد را قاضي سوي از صادرشده راي شود واصل قوانين با صادره راي مطابقت عدم درخصوص
عالي دادگاه به پرونده صورت آن در نباشد ، قانون مطابق صادره راي اگر ميدهند ، قرار
قاضيباقانون انطباقحكم تشخيص صلاحيت دادگاه اين تنها و ميشود ارجاع قضات انتظامي
.رادارد
تهران در رانندگي تصادفات قربانيان شمار
يافت افزايش 50درصد
كشتههاي تعداد كه اعلامكرد انتظامي نيروي رانندگي و راهنمايي معاون:ايرنا
درصد قبل50 سال به نسبت تهران در امسال گذشته ماهه در 9 رانندگي تصادفات
.است يافته افزايش
بر نفر تهران116 در قبل سال:گفت ايرنا به دوشنبه ديروز انصاري محسن سردار
نفر به203 امسال نخست ماهه در9 رقم اين كه شدند كشته رانندگي تصادفات اثر
.است رسيده
كشتههاي شمار گذشته ماهه در9 كه بررسيهانشانميدهد نتايج:افزود وي
.است يافته افزايش شهرها در و كاهش جادهها در رانندگي ، تصادفات
صحنه در رانندگي كشتههايتصادفات تعداد:گفت رانندگي و راهنمايي معاون
. است يافته كاهش درصد قبل2 سال به نسبت امسال كشور جادههاي در تصادف
تصادف صحنه در جادهها در ماههگذشته نفردر9 و89 دوهزار:افزود انصاري سردار
.است نفركمترشده قبل60 درسال مشابه مدت به نسبت كه شدهاند كشته
هزار زماني ، 3 دوره دراين را وجادهها درشهرها تصادف كشتههايدرصحنه تعداد وي
. ذكركرد نفر و583
گذشته17 در9ماه قانوني پزشكي آمار براساس:گفت ورانندگي راهنمايي معاون
.شدهاند كشته كشور شهرهاي جادههاو در نفر هزارو85
گفته شهري ، به بيمارستانهايبين نيافتن توسعه و ونجات امداد عمليات تاخيردر
.است كشتهشدگان شمار افزايش مهم علل انصارياز سردار
كشتههايصحنه برابر عمدتاسه نهاييتصادفات كشتههاي شمار: گفت انصاري سردار
.است نجات و امداد عمليات موقع به اجراي عدم نيز آن عمده علت كه است تصادف
تعداد انجامميشد ، موقع به مجروحان درمان و نجات و امداد عمليات اگر:افزود وي
.تعدادنميرسيد اين به كشتههايتصادفات
در زنان حقوق تامين پشتوانه اجتهاد
است جديد دنياي
ملك ميسون خانم با امروز زنان مشاركت امور مركز رئيس و رئيسجمهور مشاور:اجتماعي گروه
.كرد گفتگو و ديدار ملل سازمان جمعيت صندوق فرهنگي مشاور
اهميت به ملك ميسون خانم ابتدا ديدار اين در زنان ، مشاركت مركز عمومي روابط گزارش به
عوامل به بيشتر توجه با:گفت نمودو اشاره جمعيت صندوق اهداف پيشبرد در مذهب و دين نقش
پيشبرد در مهم اصل يك عنوان به دين از توانستيم ما مختلف كشورهاي در مذهبي و فرهنگي
.نماييم بهرهبرداري جمعيت صندوق اهداف
بسي جاي:داشت اذعان جمعيت صندوق عملكرد ارزيابيكردن مثبت ضمن رئيسجمهور مشاور سپس
داشته مذهب به جديتري توجه ميلادي سوم هزاره آغاز در بخصوص امروز دنياي كه است خوشحالي
يك عنوان به اسلامي انقلاب كبير رهبر رهنمودهاي و اسلامي انقلاب نباشد اغراق اگر و
.است بوده تاثيرگذار بسيار مهم اين به رسيدن در مذهبي سياسي ، شخصيت
و اسلامي انقلاب پيشبرد در مذهب اساسي نقش به همچنين زنان مشاركت امور مركز رئيس
دارد وجود شيعه فقه در كه مهم اصل يك:گفت و نمود اشاره مختلف عرصههاي در زنان موفقيت
همه براي پيادهشدن قابليت اسلام كه ميكند كمك اصل اين وجود بنابراين است ، اجتهاد اصل
.باشد داشته را مكانها و زمانها
كشور به مرگبار سيگارهاي ورود به هشدار
و خطرناك سيگارهاي ورود به نسبت ايران دخانيات استعمال با مبارزه جمعيت:اجتماعي گروه
.داد هشدار كشور داخل به مرگبار
تمام زيانآور و جدي خطرات اعلام ضمن اطلاعيهاي صدور با جمعيت اين ايسنا ، گزارش به
عموم به دادن آگاهي و زمينه اين در شفاف خبرسازي ضمن تا خواست دولت از سيگار ، انواع
تا كرد درخواست دولت از همچنين جمعيت اين.كند اعلام را مذكور سيگارهاي نام و نوع مردم ،
قانونمند و آن قاچاق با مبارزه و سيگار عرضه قانوني راهكارهاي تصويب و تعريف به نسبت
مربوطه كد با خريد فاكتور ارائه فروش ، پروانه صدور جمله از سيگار ، فروش و عرضه شدن
.كند اقدام
باانتشار 20 مطبوعات بر نظارت هيات
كرد موافقت نشريه
انتشار 20 با خود جلسه هشتمين در دوشنبه روز مطبوعات بر نظارت هيات:اجتماعي گروه
.كرد موافقت نشريه
هفتهنامه ، 10 شامل 6 نشريات اين ارشاد ، وزارت مطبوعاتي معاونت عمومي روابط گزارش به
.است فصلنامه سه و دوماهنامه يك ماهنامه ،
:تهران معاصر هنرهاي موزه رئيس
آثار مجموعه تكميل معناي به مجلس اخيرمصوبه
است خارجيموزه
فروش بر اخيرامبني كه را خبري تهران معاصر هنرهاي موزه رئيس سميعآذر عليرضا دكتر
توسط كشور از خارج ايراني هنري خريدآثار برابر در موزه ، اين در موجود خارجي آثار
.كرد تكذيب است ، رسيده تصويب به اسلامي شوراي مجلس نمايندگان
كه است اجازهاي مورد در مجلس مصوبه اين:كرد اعلام همشهري خبرنگار با گفتگويي طي وي
.كند تكميل را آثارخود مجموعه تا شده داده اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت به
آثار خريد ثانيا و ميشمارد مجاز را موزه خارجي آثار مجموعه تكميل اولا اساس ، اين بر
.ميداند قبول قابل نيز را خارجي
وجود موزه آثار فروش براي برنامهاي قطع ، بطور كه نيست چنين مصوبه اين معناي:افزود وي
.باشد داشته
موزهاي هيچ همچنانكه ;بدهيم دست رااز اثري نيستيم علاقمند هيچوجه به:گفت سميعآذر
اثر معاوضه قصد مذكور ، مصوبه طبق عنوان هيچ به همچنين.ندارد كاري چنين انجام به تمايل
.است نبوده مطرح ايراني با خارجي اثر يا خارجي ، با ايراني
وزارت به":كرد تصويب شرح اين به را مصوبهاي اسلامي شوراي مجلس گذشته ، هفته اواخر
طريق از را موجود نمايش غيرقابل آثار از بخشي ميشود داده اجازه اسلامي ، ارشاد و فرهنگ
كل خزانهداري نزد كشور عمومي درآمد حساب به را حاصل وجوه و برساند فروش به مزايده
.(بودجه لايحه تبصره 7 به الحاقي 1 بند)"كند واريز
تهران معاصر هنرهاي موزه رئيس با ما گفتگوي مشروح موضوع ، اهميت دليل به است ، گفتني
.شد خواهد درج روزنامه تجسمي هنرهاي صفحه در ذيربط مسئولان ديگر نظرات با همراه
عادي مدارس در معلول كودكان حضور
جامعه بر مبتني توانبخشي
در را آنان جامعه در عادي زندگي يك داشتن براي امكانات آوردن فراهم جاي به بايد چرا
كنيم؟ مجزا استثنايي كودكان عنوان تحت موسسات و مراكز تنگ قالب
;اشاره
شگرفي تغييرات معلوليت داراي كودكان به آموزشي روشهاي و محتوا كه است دهه دو از بيش
روزآمد را آموزشي محتواي در تغييرات پذيرش آموزشي كارشناسان و صاحبنظراناست يافته
آن ، با همطراز آموزشي روشهاي ليكن دارد ، جهاني ابعادي تغييرات اين اندازه كردهاند ،
و علمي محتواي نميتواند لذا و است نشده متحول دارد متفاوتي هنجارهاي كه جهت بدان
آموزشي تحولات جهت فرصتي به كه آن از بيش آموزشي روشهاي.سازد همگن را عملياتي روشهاي
.ميورزد تاكيد قديمي و ماندگار روشهاي به شود تبديل
كه است آن موافق و ميدهد نشان معلول افراد آموزش در را دوگانگي اين حاضر مقاله
.بسپارد كهنه روشهاي به را خود جاي ميبايد بهسرعت جامعه بر مبتني و نوين آموزشي روشهاي
به پاسخگويي براي مناسبي شروع شايد عادي افراد آموزشي مكانهاي در معلول كودكان حضور
تا بياموزند مادر جامعه متن در بايد آنچهكه به معلول كودكان مبرم و حياتي نيازهاي
از كالبدي تطبيق روشهاي ميتوانيم بسرعت ما.يابند بالندگي و رشد عادي كودكان با همسان
آماده معلول كودكان ورود براي را عادي كودكان مدارس آموزشي ، فضاهاي مناسبسازي جمله
و عادي كودكان مختلط مدارس و كلاسها ايجاد جمله از آموزشي تلفيق روشهاي آن از پس.سازيم
به شده داشته نگه عقب و منفي نگرشهاي دگرگونيها ، اين ايجاد باكنيم تجربه را معلول
با معلول كودكان تلفيق براي مناسب بسترهاي و شد خواهد تبديل انسانمدار و نو نگاههاي
.آمد خواهد فراهم عادي كودكان
كار چشم تا اطرافمان ميرويم ، پيش به شمال سرسبز جادههاي ميان در ماه 1381 مهر 18
آبي در سبكبال و آزاد كه پرندگان به.دستهاست دور به نگاهم.است زيبايي و سبزي ميكند
.ميكنند پرواز آسمان بيانتهاي
كارشناسان بهعنوان آمدهام تهران از ديروز.آيندهاش به و ميكنم فكر زهرا به
Based)گيلان استان در جامعه بر مبتني توانبخشي طرح اجراي چگونگي از بازديد براي ستادي
افراد به اوليه توانبخشي خدمات ارائه:تعريف سادهترين درCBR(Rehabilition Community
معلوليت با سالهاست او 7:ميگويد زهرا درباره همكارم.است روستايي جوامع در معلول
پايين طرف به سرش گاه.است كند دستانش كارايي نيست ، رفتن راه به قادر (P.C) جسمي
.ندارد مشكلي هيچ ذهني نظر از اما.كند بلند را سرش نيست قادر حال اين در و ميافتد
.فرزند سه و همسر داراي است كشاورزي پدرش
اما رفته ، مدرسه به هم روز دو ظاهرا.دارد قرار مدرسه سن در زهرا كه است اين مشكل
.كردهاند امتناع او پذيرفتن از اوليايمدرسه
كلاس كودكان شاداب چهرههاي ياد ميافتم ، ماه مهر اول يادروز ميبندم ، را چشمهايم
ميفرستند ، مدرسه به را آنان وصفناپذيري شادي چه با كه خانوادههايشان و اول
راحتي به ميتوانند كه پلههايي ;شده مهيا كودكان اين براي چيز همه آن در كه مدرسههايي
قابل فضاهاي استفاده ، قابل دستشوييهاي بلند ، آبخوريهاي بدوند ، پايين و بالا آن از
براي كه معلميني و شده طراحي آنان مبنايتواناييهاي بر كه آموزشي تكنولوژي دسترس ،
...شدهاند تربيت آنان آموزش
تحت مناطق از يكي قوشازده طرف به بايد آنجا از و ميرسيم اشرفيه آستانه شهرستان به
بايد و برود راه نميتواند كه زهرا جاي راستي:ميانديشم خود با.برويمCBR طرح پوشش
مزرعه خرمنكوب زير ران ناحيه از را پايش يك كه بهادر جاي كند ، استفاده چرخدار صندلي از
خوب كه مرضيه جاي ميكند ، استفاده (مچي عصاي) البوكراج عدد دو از و داده دست از
كدام ميكند ، غش بار يك روز چند هر كه مينا و نميبيند خوب كه محمد جاي و نميشنود
است؟ مدرسه
:ميگويد فراگير آموزش خصوص در بهداشت جهاني سازمان
دارند كه تفاوتهايي و نيازها به توجه با بچهها همه به اينكه يعني فراگير آموزش
حتي تعريف اين دربخوانند درس تا دهيم قرار آنان اختيار در امكانات و كنيم رسيدگي
.شود گرفته نظر در بايد كه است ويژه نياز يك هم گرسنگي
خارج آموزش خدمت دومين "ششگانه" خدمات ارائه توالي در و جامعه بر مبتني توانبخشي در
روستايي معلول كودكان براي تربيتي و آموزشي فرصتهاي ايجاد هدفش كه ميباشد خانواده از
اين و گردند بهرهمند جوامعشان در آموزشي موجود امكانات از بتوانند نيز آنان تا است
...ميباشد معلولين زندگي سازي عادي براي CBR اهداف تحقق راستاي در ارزشمند مولفهاي
اتاقها جلوي باز فضاي در و ميرويم بالا خانه پلههاي از ميرسيم ، زهرا خانه به -
.مجعد موهايي و نافذ و درشت چشماني با.است لاغر و نحيف ميبينم ، را او...مينشينيم
و ميدهم توضيح را آمدنم علت مادرش و پدر به ميگيرم ، آغوش در را او و ميروم طرفش به
.برود درس كلاس به حتما زهرا تا كنيم تلاش بايد ما همه كه ميگويم
نمناك چشماني با مادر ميكند ، اعلام كمكي هر براي را خود آمادگي مضطرب و نگران پدر
او مراقب نيز آنجا در و بياورد و ببرد مدرسه تا زهرارا روز هر است حاضر كه ميگويد
.باشد
در ميزند ، پيوند او به مرا نامريي رشتهاي چونان سرشار عاطفهاي انگار ميكنم ، نگاهش
نرده به باتكيه ميكند ، بلند را او پدرش.ميآورد لب بر كمرنگي لبخند پرسشهايم مقابل
و نداشت را حركتي هيچگونه قدرت پيش چندي تا:ميگويد پدر.برميدارد گام ديوار و ها
كتابچههاي روي از خانواده.است جامعه بر مبتني توانبخشي كاركنان تلاش حاصل همه اينها
يافتن شدت از پيشگيري روشهاي و شده آشنا زهرا معلوليت با جسمي معلولين مخصوص آموزشي
بهمثابه زهرا براي و ديده آموزش را توانبخشي ساده فنون آنگاه گرفته ، فرا را معلوليت
اين كه را ارزشي و خانواده پررنگ نقش كه اينجاست در كردهاند ، نقش ايفاي ساده درمانگري
خانوادهها.ميشود روشنتر برايم گرديده قائل آنان براي "CBR"توانبخشي نوين روش
اول صف در محلي جوامع در و دارند عهده بر خويش اعضاي از مراقبت براي را اوليه مسئوليت
نقش ساده ، آموزشهايي با ميتوانند آنان دليل همين به و ميگيرند قرار معلولين از حمايت
...بگيرند عهده بر جامعه معلول اعضاي توانبخشي در را مهمي
پايين را سرش نميدهد ، را جوابم بروي؟ مدرسه به ميخواهد دلت آيا:ميپرسم زهرا از
سرش.كند بلند را خود سر نميتواند ديگر و افتاده پايين طرف به سرش يكباره مياندازد ،
.زياد خيلي زياد ، خيلي: ميگويد و ميخندد بار اين ميكنند ، بلند را
قبال در جامعه وظيفه راستي به:ميانديشم خود با و ميگيرم دستانم در را كوچكش دستهاي
زندگي يك داشتن براي امكانات آوردن فراهم و بودن فراهم جاي به بايد چرا چيست؟ زهراها
مجزا استثنايي كودكان عنوان تحت موسسات و مراكز تنگ قالب در را آنان جامعه ، در عادي
باشند ، داشته نشر و حشر خودشان افراديچون با تنها تا سازيم مجبور را آنان و كنيم؟
جامعه با تلفيق و تطبيق امكان داشتهايم ، نگه جدا را آنان كه سالها از پس كه است طبيعي
.بود خواهد غيرممكن گاه و دشوار بسيار برايشان
.ميكنيم حركت مدرسه سوي به و كرده خداحافظي خانوادهاش و زهرا از
خواهد... و ساله ساله ، 20 ساله ، 15 فردا 10 و است ساله امروز 7 كه ميانديشم ، زهرا به
خانه از جسمي معلوليت خاطر به سال كه 18 ميافتم.. روستاي در"گلچين" ياد به شد ،
كه محيطي يا آنانند واقعي معلول آيا آنهاست؟ انزواي مسئول كسي چه راستي.بود نشده خارج
تفكرات با كه آدمهايي و سازد؟ فراهم جامعه در آنان حضور براي را لازم امكانات نيست قادر
توانبخشي اقدامات با اگر حتي بپذيرند؟ خود ميان در را آنان نيستند حاضر سنتيايشان
هيچ آيا نپذيرد ، را آنان جامعه اگر رساند ، حداكثر به را آنان عملكردي ظرفيتهاي بتوان
داد؟ خواهد رخ آنان زندگي كيفيت در معناداري تغيير
يك ميكنند ، بازي حياط در خوشحال و شاد بچهها ميشويم ، ...روستاي ابتدايي مدرسه وارد
اتاق در ابتدايي معلم پنج و مدير مدرسه ، دفتر در ميبينم ، آنان ميان در زهرارا لحظه
.ميگوييم را آمدنمان دليل و ميكنيم گرمي عليك و سلام نشستهاند ،
سخن مدرسه به زهرا آمدن مضرات از اول كلاس معلم و مدير كه نگشودهايم سخن به لب هنوز
كلاس در.سرخانه معلم يك گرفتن حتي استثنايي ، مدارس به فرستادنش فوائد و ميگويند
را او كسي چه نيست ، استفاده قابل او براي آبخوري و دستشويي نيستند ، او مناسب نيمكتها
مسئوليت كسي چه داد؟ خواهد حركت مدرسه فضاي در را او كسي چه برد؟ خواهد دستشويي به
شد؟ خواهد عهدهدار را او نظافت
آياآنان.ميكنم نگاه دارد ، خدمتشان طولاني سالهاي از كهحكايت آنان تك تك چهره به
تربيت ندارند ، معلوليت كه كودكاني تعليم صرفابراي را ايشان كه آموزشي نظام يا مقصرند
.ميشود حكمفرما اتاق بر سنگين سكوتي چند لحظاتي كرده؟
آنهاخواهش از.ميشود هويدا ذهنم در پراميد دنيايي بر گشوده دريچهاي بسان زهرا چشمان
.دهند قرار فرضي موقعيت يك در را خود و ببندند را چشمانشان دقيقهاي براي كه ميكنم
حال شماست ، دلبند فرزند او و هستيد زهرا شمامادر از كدام هر كه كنيد تصور:ميگويم
چه ميكنند ، محروم خواندن درس از را شما فرزند دليلي هر به كه كساني به نسبت بگوييد
تحصيل امكان شدن فراهم از غير به چيست؟ آرزويتان لحظه اين در كه بگوييد و داريد؟ احساسي
.فرزندتان براي
.نميگويند هيچ اما ميكنند ، باز را چشمهايشان آنان
و انديشه از بگيرم ، خدمت به را ساليانم تجربه بايد بگويم ، سخن بايد كه ميدانم
شهر در معلولين با كردن كار سالها تجربه و بودنم مادر بودنم ، زن بخواهم ، ياري عاطفهام
...روستا و
ديدگاههاي از ناشي كه واكنشهايي از ناگزير و بودند مهربان و ساده آموزگاراني اينان
از بايد.ميكردم توامانفوذ قلبشان و انديشه در بايد.بود آموزش خصوص در سنتياشان
كه كنم مجاب را آنان تا ميگرفتم بهره علميام آموختههاي كردن ساده براي اجتماعيم دانش
...بياموزند حرفهاي بتوانند تا بخوانند درس زهراها و زهرا بايد چرا
دور روستايي در و تالش كوههاي بالاي در و است ساله كه 38 گفتم شهربانو از برايشان پس
و ميزند نقش عشق با اما برود ، راه نميتواند چه اگر و كرده برپا را گليمش دار افتاده ،
.ميدهد ادامه زندگي به كارش به اميد با
شانس هرگز روستاها در جسمي معلوليتهاي دليل به كه گفتم زيبايي دختران از برايشان
معلولين كردهاند ، ازدواج معلول دختران از معدودي اگر و نمييابند را شدن مادر و ازدواج
تا بكوشيم بايد كه باشد دلايل همين دقيقابه شايد و...سالم جسمي با بودهاند ذهني
در بتوانند تا باشد بطئي و كند پيشرفتشان اگر حتي.بخوانند درس سختيها تمام با زهراها
كه زيرا آورند ، بدست ناچيز چند هر را درآمد كسب و گوناگون حرفههاي آموزش فرصت آينده
در ما مسئوليت پس برد ، خواهند مضاعف رنجي روستاها در معلوليتشان و بودن زن دليل به آنان
.است سنگينتر قبالشان
از سرشار و سنتي ديدگاههاي از ناشي معلول افراد مشكلات از عظيمي بخش كه گفتم آنان به
جايي از بايد حال هر به منفي نگرشهاي اين تغيير و است بهآنان نسبت جامعه افراد بدبيني
.كودكي دوران از بهتر زماني چه و مدرسه از بهتر جايي چه پس شود آغاز
با و كنند تجربه را او محدوديت كه آموخت خواهد ديگر كودكان به مدرسه اين در زهرا وجود
خانواده چارچوب از خارج را اجتماعي زندگي تا گرفت خواهد ياد زهرا.شوند آشنا او زندگي
همبستگي احساس معلول افراد با چگونه كه گرفت خواهند ياد مدرسه بچههاي و كند تجربه
بيشك.ويژگيهايش تمام با را زهرا ديگر وكودكان كرد خواهد تجربه را دوستي زهراكنند
جمع از را او و گرفت نخواهند سخره به را معلولي فرد هرگز بزرگسالي در مدرسه اين كودكان
خود ميان در را زهرا باليدن خويش حافظه از بخشي در آنان كه چرا ساخت ، نخواهند دور خود
عميقتر بسيار تاثيري بيشك گردد آغاز كودكي سنين از نگرشها تغيير اين اگر پس.ديدهاند
...داشت خواهد
...ميگذرد تاريخ آن از ماه دو امروز
مناسبسازي اشرفيهمدرسه آستانه شهرستان در همكاران تلاشهاي و گيلان CBR ستاد كمك با
كوچكي تخته كلاس ، سياه تخته جاي به است ، شده ساخته سادهاي رمپ پلهها كنار در شده ،
را او نظافت پنجم كلاس از مهربان دوست دو و سيار فرنگي توالت يك.شده آماده زهرا براي
.گرفتهاند عهده بر
بازي كودكان ساير كنار در او و ميچرخد حياط در بچهها كودكانه دستهاي با چرخدارش صندلي
به مدرسه به نيامدنش با و ميكنند كمكش درسها در دارند ، دوست را او همه بچههاميكند
تدريس هنر همه كار ، سابقه سال با 28 ابتدايي اول كلاس معلمميشوند غمگين بيماري هنگام
شيوه بهترين به تاوي ميدهد درس او به اضافي ساعات گذاشتن با و گرفته كار به را خود
.ببيند آموزش
روي به را خود آغوش نيز جامعه كه باشد است ، كرده باز مدرسه در را خود جاي امروز زهرا
.باشند داشته عادي زندگي يك ديگران كنار در بتوانند نيز آنان تا كند باز زهراها
عباسنيا شهناز
جامعه بر مبتني توانبخشي ستاد كارشناس
|