يكشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۱۶ - Feb 5, 2006
متهم به دو فقره قتل در دادگاه
اتهامات را قبول ندارم
002751.jpg
002754.jpg
نادر ـ مقتول
گروه حوادث- مهديه مصطفايي: پسر ۱۸ ساله اي كه متهم به قتل دو پسربچه ۱۶ و ۱۳ ساله است، در دادگاه علني ، اتهامات را نپذيرفت ولي از سوي دادگاه به دوبار قصاص محكوم شد.به گزارش همشهري، صبح ديروز جلسه  رسيدگي به پرونده  قتل دو برادر در شعبه  ۷۱ دادگاه كيفري با حضور ۵ قاضي و نماينده  دادستان برگزار شد.
نماينده  دادستان تهران با حضور در جايگاه، به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت: محمدحسن ۱۸ ساله متهم به مباشرت در دو فقره قتل عمدي ناصر ۱۶ ساله و  نادر ۱۳ ساله است. با اين توضيح كه در تاريخ ۱۲/۵/۱۳۸۴ متهم پرونده با توجه به سابقه  آشنايي كه با مقتولان داشته به سبب سرقت، اقدام به قتل دو برادر در حالي كه آنها خواب بوده اند، كرده است. ابتدا با ضربات لوله  آهني ناصر را مورد ضرب و شتم قرار داده و نادر را كه متوجه ماجرا شده نيز مورد جرح قرار داده و از پشت بام به پايين پرتاب كرده است و بعد از بيهوشي آنها، با ضربات متعدد چاقويي كه از قبل تهيه كرده بود هر دو برادر را به قتل رسانده است.
وي در ادامه گفت: تحقيقات در دادسراي نظرآباد كرج صورت گرفته و پرونده نهايتاً منتج به صدور قرار مجرميت و كيفرخواست شده است، پزشكي قانوني نيز علت فوت هر دو مقتول را خونريزي به دنبال بريدگي گردن ناشي از ضربات جسم نوك تيز اعلام كرده است. اولياي دم مقتول نيز با توجه به شرح محتويات پرونده تقاضايشان را مطرح كرده اند.
خاكي همچنين افزود: با عنايت به مراتب اشاره شده و نظر به اينكه متهم به اتهام هر دو قتل اقرار كرده است با احراز بزهكاري وي، مستند به ماده  ۲۰۶ مجازات اسلامي و حسب تقاضاي اولياي دم براي نامبرده تقاضاي كيفر دارم.
در ادامه اين جلسه، والدين مقتول مقابل قاضي اعلام كردند كه تاكنون متهم به قتل را نمي شناخته اند و تقاضاي اشد مجازات را براي متهم دارند.
متهم به قتل اين پرونده در دفاع از خود ضمن رد اتهام خود گفت: سابقه  كيفري ندارم ،رهبر، دوستم آنها را به قتل رسانده است و اقرارهاي گذشته را تحت فشار در زندان و آگاهي عنوان كرده ام.
وي در پاسخ به اين سئوال قاضي كه نيم ساعت بعد از حادثه چرا به خواهر خود گفته اي كه من دو نفر را كشته ام؟ علاوه بر اين صبح همان روز با پيراهن و شلوار خوني ديده شده اي؟ گفت: من صحبت هاي شما را قبول دارم اما به خاطر اين كه نادر و ناصر جلوي چشمان من به قتل رسيده بودند اين اظهارات را اعلام كردم.
وي در ادامه گفت: من هر شب در گاوداري مقتولان مي خوابيدم. صبح همان روز رهبر، دوستم به گاوداري آمد و گفت كه من به خاطر سرقت مورد پيگرد هستم و از من خواست كه او را جايي پنهان كنم.
متهم به قتل اين پرونده در ادامه دفاعيات خود اظهار داشت: رهبر هنگامي كه وارد اتاق شد شروع به داد و بيداد و بد و بيراه به ناصر كرد. نادر كه از خواب بيدار شده بود با رهبر درگير شد و رهبر با ضربات پي در پي لوله او را زخمي كرد و از بالاي پشت بام به پايين پرت كرد.
با داد و فرياد نادر، ناصر از خواب بيدار شد و با رهبر درگير شد و رهبر او را با لوله، زخمي كرده و سپس با ۱۵ يا ۱۶ ضربه چاقو او را به قتل رساند. رهبر جنازه ها را داخل چاه انداخت و از من خواست تا چاقو و لوله را درون آن بيندازم. وي در ادامه  اظهارات خود گفت: رهبر از من خواست كه ماجرا را به كسي نگويم تا ۵۰ ميليون به من بدهد و با همديگر به افغانستان برويم.
قاضي در ادامه از متهم پرسيد: با وجود اينكه طبق اظهارات خود در قتل مشاركت نداشتي پس چرا لباس هايت خوني شده بود؟ متهم به قتل اين پرونده پاسخ داد: لباس هاي من موقع برداشتن لوله و انداختن پتو بر روي جسد آنها خوني شد.
قاضي همچنين پرسيد: تو نيم ساعت بعد از حادثه مباشرتت را در قتل به خواهرت گفتي، پس چرا مدعي هستي كه تحت فشار آگاهي اين اظهارات را گفته اي؟كه متهم به قتل در پاسخ به اين سئوال اعلام كرد: من در پي فشار اين حرف ها را گفتم و هيچ كدام از اين اتهامات را قبول ندارم. من بعد از به قتل رسيدن نادر و ناصر سه بار به صحنه مراجعه كردم و هر بار كه به سر صحنه مي رفتم ساعت ها گريه مي كردم.
وي از قضات دادگاه خواست كه براي او حكم قصاص صادر كنند و گفت: من خودم را خواهم كشت. متهم به قتل اين پرونده در آخرين دفاعياتش اعلام داشت كه هيچ كدام از اتهامات خود را قبول ندارد و قاتل اصلي دوستش، رهبر است.
با اعلام ختم دادرسي توسط قاضي عزيز محمدي، حكم اين پرونده سه ساعت بعد از دادگاه صادر شد. محمد حسين با نظر اكثريت قضات به دوبار قصاص نفس(اعدام) محكوم شد.

قاتل سريالي و همدستش در پزشكي قانوني
002757.jpg
002760.jpg
بازپرس هنرمند
گروه حوادث: متهمان قتل هاي سريالي پايتخت امروز روانه پزشكي قانوني خواهند شد تا آزمايشات رواني از آنان انجام گيرد.
به گزارش همشهري، ساعت ۱۱صبح روز گذشته اعظم ۲۲ساله، همدست قاتل سريالي زنان پايتخت كه براي اولين بار پس از دستگيري با ظاهري متفاوت از قبل در حالي كه چادر سياه رنگي بر سر داشت و دائما چهره خود را از دوربين هاي عكاسي پنهان مي كرد، در شعبه چهارم دادسراي امور جنايي تهران حضور يافت تا پاسخگوي سؤالات بازپرس هنرمند باشد.
اعظم در جريان بازجويي هاي قضايي ديروز بار ديگر تنها انگيزه خود به همكاري با عليرضا را در به قتل رساندن سه زن خانه دار در شهر تهران، سرقت عنوان كرد و گفت: «براي تأمين مخارج دانشكده ام دچار مشكل مالي شده بودم. وقتي عليرضا به من پيشنهاد داد كه در اين جرايم با او همكاري كنم، قبول كردم» .
اعظم در مورد مبلغي كه از فروش اجناس سرقت شده از منازل قربانيان به وي رسيده بود، گفت: «عليرضا ۲۵۰هزار تومان به من پرداخت كرد كه همه آن را براي شهريه دانشگاه واريز كردم» .
اين دختر جوان از دو سال قبل به عنوان منشي در شركت فيلمبرداري عليرضا متهم رديف اول شروع به كار كرد .
اعظم كه قرار وثيقه ۱۰۰ ميليون توماني او به قرار بازداشت تبديل شده،در پاسخ به سؤال خبرنگاران مبني بر اينكه چقدر احساس علاقه نسبت به عليرضا داشته كه، انگيزه همدستي با اين قاتل سريالي باشد، تنها سكوت كرد. بازپرس هنرمند در پاسخ به همين سؤال گفت: «احتمال اين موضوع بسيار اندك است. انگيزه هر دو آنان از ارتكاب اين جنايات، سرقت بوده است».
اعظم كه در مراحل تحقيق پليس عنوان كرده بود طناب قرمز رنگ كه در بسته شدن دست ها و پاهاي هر سه قرباني به طور يكسان استفاده شده بود را او خريده. آلت قتاله را نيز وي تهيه كرده بود، روز گذشته در طول تحقيقات سه ساعته در شعبه چهارم دادسراي امورجنايي تهران به بازپرس هنرمند گفت: «از كرده خود بسيار پشيمانم، آرزو دارم از حبس رهايي پيدا كنم تا رفتار ناشايستم را كه مورد رنجش والدينم و اذهان عمومي شده است جبران كنم» .
بازپرس هنرمند ديروز اعلام كرد كه عليرضا و اعظم امروز براي انجام آزمايشات رواني به پزشكي قانوني انتقال خواهند يافت.

محاكمه دختري كه پدرش را كشت
گروه حوادث: دختر ۲۲ ساله اي كه متهم به قتل پدرش است، به زودي در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه خواهد شد.
به گزارش همشهري، ساعت ۸ شب تلفن مركز فوريت هاي پليس ۱۱۰ به صدا درآمد. مسئول يكي از بيمارستان هاي شرق تهران خبر مرگ مشكوك يك مرد به نام نصرالله را به آنها داد. بلافاصله ماموران كلانتري ۱۲۷ نارمك در بيمارستان حضور يافتند. آنها در بررسي مقدماتي متوجه شدند كه مردي ميانسال در اثر مصرف مواد شيميايي جان باخته است.
پس از مدتي با اعلام نظريه پزشكي قانوني مبني بر به قتل رسيدن وي در اثر مصرف سيانور، پسر خانواده با طرح شكايتي مدعي شد كه پدرش توسط «س» (خواهرش) به قتل رسيده است. با اين ادعا «س» دستگير شد و تحت بازجويي قرارگرفت. وي تنها انگيزه خود را انتقامجويي از پدرش عنوان كرد. وي گفت: ۱۹ ساله بودم كه پدرم بارها مرا مورد آزار و اذيت قرار داده بود. پس از مدتي وقتي با پسر جواني به نام محمود آشنا شدم و جريان را برايش تعريف كردم، با او به بازار تهران رفتيم و من سيانور خريدم. سپس وي را با خوراندن غذاي مسموم به قتل رساندم.
بر پايه اين گزارش، با تأييد نظريه پزشكي قانوني مبني بر ادعاي «س»، اولياي دم نصرالله با حضور در دادگاه از شكايت خود صرف نظر كردند. به اين ترتيب با صدور كيفرخواست، پرونده براي رسيدگي به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري ارجاع شد و قرار است دختر ۲۲ ساله در مقابل پنج قاضي از جنبه عمومي جرم به دفاع از خود بپردازد.

تأملاتي در پرونده قتل الهه ۷ ساله
تحقيقات مقدماتي پاشنه آشيل قوه قضاييه
سينا قنبرپور
محاكمه نامادري الهه كه متهم است اسفندماه سال ۱۳۸۲ اين دختر ۷ ساله را به قتل رسانده دوباره در دادگاه كيفري از سر گرفته شد، بي آنكه به ابهامات موجود در پرونده پاسخي داده شود. در حالي كه از شواهد موجود در پرونده و ايراد منجر به نقض رأي طيبه(متهم به قتل الهه) در ديوان عالي كشور به نظر مي رسد نواقص پرونده مربوط به بخش تحقيقات مقدماتي يعني اقدامات و وظايف در دادسرا بوده است.
همين فرض سبب مي شود تا يك پرسش اساسي به ميان آيد و آن اينكه چرا سيستم قضايي ما در مراحل مقدماتي رسيدگي به پرونده هاي مهمي چون قتل، حساسيت لازم را اعمال نمي كند تا در مراحل بعدي رسيدگي به مشكل دچار نشود. به تجربه ثابت شده است پرونده هاي مهمي چون قتل در كيش كه منجر به پديد آمدن پرونده زني به نام افسانه نوروزي شد يا مورد جديد تر آن پرونده قتل همسر ناصر محمدخاني كه به تولد پديده منحصر به فردي به نام «شهلا» در اوراق و آراي قضايي شده است، همه به سبب تسامح و تساهل در تحقيقات مقدماتي بوده است. شايد بتوان ظهور و بروز پرونده افسانه نوروزي و يا شهلا را به گردن سيستم دادرسي قديم نهاد، اما پرونده «طيبه» نامادري الهه درست در زمان فعاليت دادسراها تشكيل شده و قريب به يك سال بعد از وقوع جرم كه نوبت رسيدگي به پرونده متهم رسيد، قاضي منصور ياورزاده در وصف آن در جلسه علني دادگاه گفت: «اگر من جاي بازپرس پرونده بودم، هيچ گاه پرونده را با اين همه نقص به دادگاه نمي فرستادم.»
اما جالب است كه همين قاضي با وجود داشتن چنين نظري اقدام به صدور رأي براي متهم پرونده كرد.ديري نگذشت كه رأي صادره به وسيله ياورزاده و مستشاران شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان تهران را قضات شعبه ۲۶ ديوان عالي كشور مستقر در قم شكستند. رأي دادگاه كيفري استان تهران در مورد طيبه ۲۶ ساله در حالي شكسته شد كه قضات اين شعبه تصريح و تأكيد كرده اند «مستند رأي دادگاه معلوم نيست.»
قضات ديوان عالي كشور تأكيد كرده اند اگر مستند رأي دادگاه اقرار و شهادت در دادگاه بوده كه متهم پرونده در دادگاه منكر قتل شده و هيچ شبهاتي هم در دادگاه دال بر وقوع قتل به وسيله نامادري الهه اقامه نشده است و اگر مستند رأي دادگاه علم قاضي است كه در انشاء رأي محكوميت طيبه هيچ دليلي دال بر احراز قتل به وسيله قضات نيست.
از آنچه ديوان عالي كشور بر آن تأكيد كرده مي توان چنين نتيجه گرفت كه نواقص تحقيقات مقدماتي مانع از روشن شدن ابعاد پرونده و تشخيص بدون ابهام مرتكب، شده است؛ ابهاماتي كه متأسفانه در برگزاري جلسه روز ۱۲ بهمن ماه امسال نيز روشن نشدند.
نگاهي به محاكمه طيبه در تاريخ ياد شده (دومين جلسه محاكمه) نشان مي دهد پرسش هاي قبلي كه بدون پاسخ مانده بود در اين مرحله نيز همچنان بدون جواب باقي مانده است.
نخست بحث سم شناسي و اعترافات طيبه است. فلسفه سم شناسي در تحقيقات جنايي بر اين پايه استوار است كه به محض وقوع مرگ «كليه» ها كه وظيفه دفع سموم را از بدن دارند، متوقف مي شوند و هر سم يا دارويي در بدن باقي مي ماند. بدين ترتيب مي توان دريافت كه مقتول به وسيله چه دارو يا سم يا مواد كشنده به قتل رسيده است.
«طيبه» پس از دستگيري در تاريخ ۹ اسفند ،۱۳۸۲ يعني درست پس از كشف جسد الهه، تا ۱۹ اسفندماه همين ماه هيچ اعترافي نداشته است. سپس لب به اعتراف گشوده و مدعي شده است كه ۳۰ قرص ديازپام را در يك سانديس حل كرده و بعد از خوراندن به الهه او را در محل مورد نظر دفن كرده است.
اما پزشكي قانوني بعد از كالبدشكافي جسد الهه وجود هر گونه سم يا دارو را در بدن مقتول منتفي دانسته و علت مرگ را نيز وجود جسم خارجي به مجاري تنفسي به صورت قالبي عنوان كرده است  (كه از آن به زنده به گور شدن الهه ياد مي شود).
پس از اين پرسش اساسي مسئله زمان مرگ الهه مطرح است. طيبه در اعترافات خود در اداره آگاهي گفته است بعد از ربودن دخترك از مدرسه و خوراندن سانديس حاوي ديازپام به او، وي را به محل مورد نظرش در حاشيه پارك جنگلي لويزان كشانده و او را زير خاك مدفون كرده است. اين قضيه يعني ربودن الهه مربوط به تاريخ ۱۳ اسفند ماه ۸۲ است. حال آنكه پزشكي قانوني بر اساس روش هاي مرسوم، زمان مرگ را بين ۳۶ يا ۷۲ ساعت قبل از كشف جسد تخمين زده است. به عبارت ديگر يعني «الهه» روز هفتم يا هشتم اسفندماه ۸۲ به قتل رسيده است. در اين حالت بين اعترافات طيبه و نظريه پزشكي قانوني تفاوتي ۳ تا ۴ روزه وجود دارد كه با هيچ منطقي سازگار نيست.
اين دو نمونه از ابهامات موجود در اين پرونده نشان مي دهد كه رسيدگي به اين پرونده مطابق با اصول علمي و تجربه و حتي حرفه اي پيش نرفته است.
به نظر مي رسد ، هر پرونده نسبتاً حساسي با تسامح و تساهل در مرحله مقدماتي تحقيقات، در مرحله اجرا به پرونده اي مهم، نظير آنچه براي «افسانه نوروزي» شاهدش بوديم، تبديل مي شود.
آيا بهتر نيست به جاي آنكه هر بار وقت و انرژي رئيس محترم قوه قضاييه صرف رسيدگي به پرونده ها و صدور توقف اجراي حكم آنها شود، در تشكيل پرونده ها به ويژه پرونده هاي حساس كيفري و رسيدگي مقدماتي به آنها دقت بيشتري صورت گيرد؟

نقشه مرد براي راننده آژانس
گروه حوادث: پرونده مردي كه در پي فاش شدن رابطه همسر صيغه اي اش ، جواني را به قتل رسانده بود، به دادگاه كيفري استان ارجاع شد.به گزارش همشهري، مدت كوتاهي از رابطه صادق با يك زن جوان مي گذشت. او با تمام مشكلاتي كه داشت اين زن را به صيغه خود درآورده بود و قرار بود تا با يكديگر ازدواج كنند. آنها روياهاي زيبايي را براي ادامه زندگي با يكديگر داشتند تا اينكه يك روز صادق از طريق دوستانش متوجه شد كه همسر صيغه اي اش با مردي به نام رحيم رابطه دارد.
وي پس از اطمينان از اين ماجرا،  رحيم، راننده آژانس راشناسايي كرد و او را به قتل رساند.با دستگيري صادق، وي به قتل اعتراف كرد. هم اكنون پرونده اين جنايت براي رسيدگي در اختيار شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان قرار دارد.

محاكمه مجدد نامادري جوان با حضور شاهدان
002763.jpg
گروه حوادث: قضات دادگاه كيفري استان با تجديد جلسه محاكمه نامادري جواني كه مرتكب قتل كودك ۷ ساله اي شده بود، از شاهدان حادثه خواهند خواست تا با حضور در دادگاه وي را شناسايي كنند.
به گزارش همشهري اين اتفاق در حالي رخ مي دهد كه به گفته بسياري از شاهدان حادثه، مادر و نامادري الهه (كودك ۷ساله) شباهت بسياري به يكديگر دارند.
در اين پرونده طيبه (۲۴ساله) متهم است كه در يك اقدام جنايتكارانه دختر ۷ ساله شوهرش را كه الهه نام داشت پس از ربودن از مقابل مدرسه اش، بيهوش كرده و داخل گودالي در جنگل هاي لويزان زنده به گور كرده است.
اين حادثه دلخراش در تاريخ سوم اسفند ماه سال ۸۲ در پي اعلام آدم ربايي پدر الهه در دستور كار ويژه پليس آگاهي تهران قرار گرفت. پس از ده روز نامادري الهه به اتهام قتل عمدي بازداشت شد. وي در تمام مراحل تحقيق و بازجويي تنها يك مرتبه به قتل اعتراف كرده است. اين در حالي است كه وي مدعي است كه به خاطر شباهت من و مادر اصلي الهه شاهدان حادثه در شناسايي وي اشتباه كرده اند.
اين زن يك بار در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري محاكمه شد و از سوي قضات به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد. اما حكم صادره به خاطر نقص در تحقيقات رد شد و وي مجدداً در محضر دادگاه به دفاع از خود پرداخت. او در تمام مدت برگزاري جلسه محاكمه منكر هر گونه قتلي شد. برپايه اين گزارش، قاضي حجت الاسلام كوه كمره اي و چهار قاضي عالي رتبه ديگر با توجه به اهميت موضوع جلسه دادگاه را تجديد كردند تا با حضور شاهدان حادثه، برخي از نواقص رفع شود. بدين ترتيب جلسه بعدي محاكمه اين نامادري جوان به وقت ديگري موكول شد.

عامل قتل كودك ۹ ساله به قصاص محكوم شد
گروه حوادث: مردي كه متهم به كودك آزاري منجر به قتل بود، با نظر اكثريت آراي قضات دادگاه كيفري استان به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد.
به گزارش همشهري، در اين پرونده، جواد، متهم به مباشرت در قتل كودك ۹ساله اي به نام امين است. او در تاريخ ۱۲/۹/۸۳ مرتكب جنايت شده است. جواد در پي آشنايي با مادر مقتول به نام شهناز به خانه آنها رفت وآمد داشت. متهم حاضر در دادگاه با ايجاد رابطه نامشروع و به خاطر استعمال ترياك، مكرراً به خانه آنها رفته بود و  در مواردي دو طفل خردسال خانواده را مورد تنبيه قرار مي داده تا با ايجاد ترس و واهمه سبب شود حضور وي را به كسي اطلاع ندهند تا اينكه شب حادثه، متهم از امين مي خواهد تا برايش سيخ هاي ترياك را تميز كند، اما مقتول به خاطر كمي سنش، توانايي انجام اين كار را نداشته است. به همين خاطر، وي را مورد ضرب و جرح قرار داده و از شدت عصبانيت، امين را از زمين بلند كرده و او را پرتاب مي كند.
جواد با اظهارات تنها شاهد صحنه حادثه كه برادر بزرگ تر مقتول به نام محمد بود، شناسايي و دستگير شد. وي در بازجويي ها به قتل اعتراف كرد. متهم اين پرونده روز سه شنبه ۱۱ بهمن ماه با صدور كيفرخواست در مقابل پنج قاضي عالي رتبه محاكمه شد. وي منكر هرگونه قتلي شد و مدعي شد امين را مادرش به قتل رسانده است. اين اعتراف در حالي مطرح شد كه مادر امين پس از بازداشت جواد از محل سكونت خود فرار كرده است.قضات شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان پس از استماع اظهارات متهم و دفاع وكيل تسخيري اش، صبح ديروز اقدام به صدور حكم كردند. در اين حكم جواد به اتهام مباشرت در قتل عمدي يك كودك ۹ ساله، با نظر اكثريت آرا به قصاص نفس (عمد) محكوم شد. حكم صادره قابل اعتراض و تجديدنظرخواهي است.

راز جنايت در آزمايش سم شناسي
گروه حوادث: با دستور بازپرس جنايي، آزمايشات سم شناسي از جسد پدري كه دچار مرگ مشكوك شده است آغاز شد.به گزارش همشهري بازپرس حسين اصغرزاده روز گذشته در خصوص آخرين اقدامات پرونده قتل هوشنگ كه بعد از گذشت چندين روز تلاش پزشكي در بيمارستان لقمان جان سپرده بود به خبرنگار همشهري گفت: دستور انجام آزمايش سم شناسي جسد هوشنگ را صادر كردم تا به طور دقيق علت تامه مرگ اين مرد مشخص شود.بازپرس اصغرزاده در ادامه توضيح داد: «دختر هوشنگ به نام«ل » نيز در روزهاي آينده تحت بازجويي قرار خواهد گرفت تا با تحقيق از وي، راز وقوع اين جنايت هولناك مشخص شود».اين بازپرس جنايي افزود:« بررسي پليس در مورد كشف مقدار زيادي قرص خواب در منزل قربانيان و چگونگي خريداري آنها نيز آغاز شده است ».

مادر مجنون در بيمارستان رواني
سايت جنايي:حكم آندرا.ي مادري كه متهم به غرق كردن سه فرزند خود در رودخانه بود و از سوي دادگاه به اتهام قتل عمد به حبس ابد محكوم شد ، در حال بازنگري در سيستم قضايي ايالت هوستون است. او روز گذشته از سوي مسئولان زندان به بيمارستاني رواني براي انجام آزمايشات بيشتر منتقل شد .
اين نخستين باري است كه آندرا از ژوئن سال ۲۰۰۱از زندان به بيمارستان رواني منتقل مي شود. آندرا ۴۱ ساله زمان خروج از زندان و سوار شدن بر ماشين مخصوص به همراه وكيل مدافعش هيچ صحبتي با خبرنگاران نكرد . قاضي پرونده ادعا كرد كه آندرا بايد تا بيستم ماه مارس و زماني كه جلسه دادگاه وي تشكيل خواهد شد در بيمارستان رواني فوق بستري بماند. البته در زمان تشكيل جلسات دادگاه ، آندرا بايد در زندان فدرال باقي بماند. آندرا در حال حاضر با سه مورد اتهام قتل غير عمد روبه رو بوده و در آخرين دادگاه به دليل جنون از گذراندن دوران محكوميت خود در زندان معاف شده بود . اعضاي هيئت منصفه اولين دادگاه آندرا را به اتهام قتل غرق كردن فرزندان ۷ و ۵ ساله و ۶ ماهه خود به حبس ابد محكوم كرده و مسئله جنون وي را نيز نپذيرفته بود .قرار است دادستان پرونده اين بار با وكيل مدافع آندرا درخصوص اين ماجرا به توافق رسيده و نتيجه را به دادگاه اعلام كنند.

تيراندازي در بزرگراه
سايت جنايي : مردي كه متهم به ربودن دوست دختر سابق خود و فرزند وي بود، در حال فرار از دست نيروهاي پليس، به ضرب گلوله پليسي از پاي درآمد. بازپرس تحقيق پرونده اعلام كرد كه متهم اتون ۲۹ ساله با دوست دختر سابق خود كه در واقع گروگان وي بود در يكي از اتوبان هاي پر رفت و آمد هوستون به رانندگي پرداخته و زماني كه متوجه نيروهاي پليس شد ناگهان اسلحه خود را از ماشين بيرون آورده و به سمت آنها شليك كرد . به گفته يكي از ماموران، نيروهاي پليس بايد براي دفاع از خود به سمت متهم و گروگان وي شليك مي كردند. اين امكان نيز وجود داشت كه متهم به سمت خودروهاي ديگر كه در اتوبان بودند شليك كند . تا كنون مشخص نشده است كه آيا متهم به ضرب گلوله پليس از پاي درآمده يا خودكشي كرده است .به گزارش پليس، مادر دوست دختر سابق متهم پس از آنكه متوجه غيبت فرزند خود و نوه چهار ساله اش مي شود با پليس تماس گرفته و عنوان مي كند كه دوست پسر سابق دخترش تهديد كرده بود كه آنها را خواهد ربود . زماني كه پليس با تلفن همراه متهم تماس مي گيرد فرياد زني را مي شنود كه درخواست كمك مي كند .به گفته پليس متهم شيشه پشت ماشين خود را نيز كنده بود تا از اين طريق بتواند به سمت ماموران شليك كند . تحقيقات بيشتر در اين زمينه ادامه دارد .

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهر
شهرستان ها
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |  
|  داخلي   |   شهر   |   شهرستان ها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |