رئيس خانه كاريكاتور ايران، ديروز اعلام كرد:جايزه مسابقه هولوكاست، بزرگترين جايزه كاريكاتور دنياست.
سيد مسعود شجاعي طباطبايي در گفت و گويي با همشهري به بيان اهداف برگزاري اين مسابقه پرداخت كه در پي مي آيد:
* آيا ميزان جوايز مسابقه افزايش يافته است؟
-  جوايز اصلي (سه نفر) اول به ۲۵ هزار دلار رسيده است. البته به ۱۲ كاريكاتور برتر نيز جوايز نفيسي اهدا مي شود. اين جوايز با همت اشخاص حقيقي و حقوقي تأمين شده است.
* در ميان مسابقات موجود كاريكاتور دنيا اين جايزه چه موقعيتي دارد؟
- ارزش جوايز اين مسابقه يكي از ارزشمندترين و بزرگترين جوايز مسابقات در سطح جهان مي باشد. البته با توجه به استقبال خوب مردمي جوايز به طور قطع افزايش هم پيدا خواهد كرد. جايزه نخست اين مسابقه از بالاترين جايزه هاي موجود در مسابقات جهاني بالاتر است.
* اگر اشخاص حقيقي يا حقوقي بخواهند در جايزه مسابقه مشاركت  كنند، اين امكان وجود دارد؟
- بله در صورت آمادگي مي توانند با دبيرخانه مسابقه تماس بگيرند تا هماهنگي لازم انجام شود. پيش بيني مشاركت عمومي مردم هم انجام شده كه به زودي اعلام مي شود.
* چرا علي رغم استقبال و پوشش خبري گسترده اوليه كنفرانس مطبوعاتي مسابقه چندان پوشش خبري وسيعي نيافت؟
- اولاً غالباً سؤالات مطرح شده، براي طرح و يافتن نقاط ضعف اين فراخوان يا رو در رو كردن ما با مذاهب و ديگر اديان بود كه با دقت و درايت پاسخ دهندگان، به اين منظور دست نيافتند و اين يكي از دلايل عدم پوشش خبري خوب و كامل مي باشد.
قابل توجه اين كه قبل از مصاحبه، راديو بي.بي.سي از من سؤال كرد كه چرا جواب اين كار كاريكاتوريست هاي دانمارك را با كشيدن كاريكاتور پيامبران دينهاي ديگر نمي دهيد؛ كه من اعلام كردم ديگر پيامبران براي ما همانند پيامبر اسلام داراي قداست و ارزش بالايي هستند و نه تنها چنين كاري نخواهيم كرد، بلكه اگر در غرب نيز چنين كاري شود همين موضع را خواهيم گرفت.
اسامي اين پيامبران در قرآن، كتاب آسماني ما آمده و حفظ حرمت آنها بر همه ما مسلمين واجب است.
و متأسفانه سؤال اينجانب كه چرا ارزش پيامبران الهي از جريان هولوكاست براي شما كمتر است، بي پاسخ  ماند.
ثانياً: با وضع قوانين و جرائم سنگين كه در ارتباط با حتي طرح ترديدآميز داستان هولوكاست (مثلاً در فرانسه حداقل يك سال زندان و ۳۰۰ هزار فرانك جزاي نقدي) و ... شايد پوشش خبري درست و كامل براي آنها ممكن نبود.
شايان ذكر است، مورخين برجسته اروپايي همانند روژه گارودي، ماكس وبر، پروفسور روبرت فوريسون، دكتر فردريك توبن، ديويد ايروينگ، آرمان امادروس و داريوژ راتايژاك كه با بررسي اسناد تاريخي اثبات كرده اند ماجراي هولوكاست يك داستان ساختگي است و همگي اينها با اطلاق لقب تجديدنظرطلبان، با محكوميتهاي سنگين روبه رو شده و در بين آنها كار پروفسور فوريسون تا حد مرگ هم پيش رفته است.
ثالثاً: مسائل طرح شده مانند اين كه چرا بايد تاوان افسانه ساختگي هولوكاست را مردم مظلوم فلسطين بدهند؟ مورد توجه و علاقه غربيها قرار نگرفته است.
رسانه هاي داخلي بعضاً پوشش خوبي دادند ليكن بعضي از داخلي ها هم منفعلانه برخورد كردند. به نظر مي رسد در كشور خودمان هم به روشنگري و توضيح بيشتري نياز است.
* موضوع هك شدن سايت همشهري و ايران كارتون چه بود؟
- علت هك شدن سايتها براي جلوگيري از هرگونه روشنگري بود و اين خود نمونه اي از مصاديق عدم اعتقاد به آزادي بيان است. ما از قبل هم احتمال اين را مي داديم.
افسانه هولوكاست پاشنه آشيل آنهاست و عجيب واكنشهاي سفت و سختي نشان مي دهند. احتمال تكرار آن نيز قطعي است. بعد از هك شدن irancartoon.ir بلافاصله عزيزان و دوستان ما در سايتهايي همچون:
- پايگاه جمعي عدالت خواهي اسلامي،
- پايگاه تحليلي خبري شريف نيوز،
- پايگاه اطلاع رساني اخبار سياست خارجي جمهوري اسلامي براي اطلاع رساني شرايط مسابقه اعلام آمادگي كردند.
اگر اين سايتها هم هك شود، در اين دنياي ارتباطات به هر شكل پيام خود را به سمع و نظر جهانيان مي رسانيم.
* آيا تهديد دست اندركاران برگزاري مسابقه و ايجاد مشكلات جدي براي آنها صحت دارد؟
- بله. به عنوان مثال من تهديد به مرگ هم شده ام كه اين نشانه نهايت عجز آنهاست و اين تهديدهاي توخالي، ماحصلي جز راسخ تر شدن عزم ما ندارد.
* آيا براي ارتباط و هماهنگي با روزنامه هاي كشورهاي اسلامي و رسانه هاي آنان فكري كرده ايد؟
- امروز با مذاكره اي كه با حاج آقاي زائري داشتيم تصميم گرفتيم كه براي روشنگري و ارتباط دوسويه با مطبوعات و رسانه ها و خصوصاً مطبوعات و رسانه هاي كشورهاي مسلمان رايزني هاي بيشتري با آنها داشته باشيم و در ماه هاي آينده مذاكرات و تماس هاي جدي تري انجام شود.
* چرا گفته مي شود همكاري در ارسال اثر يا اهداي جايزه اين مسابقه به صورت ناشناس ممكن است؟
- به علت شرايط سخت و قوانين عجيب و غريبي كه براي حتي شك و ترديد در داستان هولوكاست در بعضي كشورها وجود دارد، هنرمندان كاريكاتوريست ممكن است به واسطه اعلام اسمشان دچار مشكل شوند. بنابراين يكي از مواردي كه در مقررات نمايشگاه گنجانده شده است ارائه آثار بدون ذكر نام آن عده از كاريكاتوريست هاست كه تمايل به اعلام اسمشان نداشته باشند.

گروه اجتماعي، مريم غفاري: چهارمين برنامه كشوري «صندوق جمعيت سازمان ملل متحد» كه به منظور دستيابي به اهداف برنامه عمل كنفرانس بين المللي جمعيت و توسعه در قاهره و «اعلاميه هزاره» طراحي شده است با هدف تقويت ظرفيت ها و توان دستيابي به «اهداف توسعه هزاره»،حكومت  مداري خوب و مديريت فاجعه با بودجه بالغ بر ۵/۱۰ ميليون دلار تشريح شد.
محمد عبدالاحد، نماينده صندوق جمعيت ملل متحد در ايران در گزارش ارسالي به همشهري اهداف و اولويتهاي چهارمين برنامه كشوري در ايران را تشريح كرد. براساس اين گزارش، اهداف اصلي چارچوب توسعه ايران در فاصله سالهاي ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ عبارتند از: دستيابي به هماهنگي بيشتر بين برنامه هاي دفاتر مختلف سازمان ملل متحد در ايران و ايجاد فرصتهايي براي خلاقيت مشترك و استفاده از مزيت هاي نسبي هر دفتر كه مهمترين اين اولويتها براي چارچوب توسعه عبارتند از: تقويت ظرفيتها، كاستن از آسيبهاي ناشي از فجايع طبيعي و امنيت و عدالت اجتماعي.
اين گزارش حاكي است، هدف اصلي از برنامه چهارم كشوري كمك به هدف ملي افزايش كيفيت زندگي مردم ايران از راه بهبود دسترسي به خدمات بهداشت باروري، توانمندسازي زنان و بهبود ظرفيت توليد و آمار كشور براي پايش اهداف توسعه هزاره است.
اقدامات اين برنامه كشوري در ايران در خصوص بهداشت باروري شامل استاندارد كردن و اجراي پروتكل هاي بهداشتي براي كاهش خطر دوران بارداري و ايجاد بيمارستان هاي دوستدار مادر و تقويت دستگاه مديريت تداركاتي بهداشت باروري است.
بهسازي اطلاعات و خدمات بهداشت باروري براي پيشگيري از اچ.آي. وي ‎/ايدز و ارائه خدمات مربوط به گروههاي آسيب پذير از اهميت بالايي برخوردار است، چون در ايران گروه سني ۱۵ تا ۲۴ سال بزرگترين گروه جمعيتي و ۲۸ درصد از كل جمعيت را تشكيل مي دهند، لذا رفتار بهداشت باروري اين گروه نه تنها در تندرستي و رفاه ايشان تأثير عمده اي دارد بلكه براي جهش بعدي توسعه كشور نيز تعيين كننده است.
به همين دليل، رويكردي همه جانبه به نيازهاي اين گروه در زمينه اطلاع رساني و خدمات بهداشتي باروري نيازمند راهكارهاي ملي است كه مبتني بر توافق عمومي باشد و با مشاركت بخش هاي گوناگوني انجام شود كه جوانان داخل و خارج از مدارس را هدف گيري كرده و حقوق آنان در بيان نيازها و خواسته هاي خود و مشاركت تأمين نيازهايشان را به رسميت بشناسند.
براساس اين گزارش، ايران شاهد يك اپيدمي متمركز اچ. آي.وي/ ايدز است بدين معني كه با وجود شيوع كمتر از ۱/۰ درصد مبتلايان به اين بيماري در كل جمعيت، اين رقم در ميان گروه هايي با رفتار پرخطر، بويژه مصرف كنندگان مواد مخدر تزريقي بسيار بالاتر است. اكنون كه اين اپيدمي در مراحل ابتدايي آن است، ايران فرصتي منحصر به فرد براي متوقف كردن اين بيماري و معكوس كردن روند آن دارد، اما اين امر محتاج اقدامات پيشگيرانه گسترده و در صورت امكان ادغام آنها در نظام ارائه خدمات موجود است. همچنين لازم است با بررسي هاي آماري كارآمد ،اطلاعات دقيقي از پيشرفت  اين اپيدمي تهيه شود و گروههاي با بيشترين آسيب پذيري مشخص شده و براي تمركز اطلاعات و خدمات هدف گيري شوند.
مهمترين فعاليتهايي كه براي پاسخگويي به اين نيازها در اين برنامه ملي كشوري انجام خواهد شد عبارتند از: برنامه ترويجي درباره سياستهاي مربوط به عفونتهاي مقاربتي و اچ.آي. وي/ ايدز با سياستگذاران و ساير تصميم گيران ارشد، پشتيباني از نظام ديده وري رفتاري با تمركز بر زنان و جوانان ، تحقيق بر روي نحوه دسترسي به گروههاي پرخطر، پشتيباني از ادغام آزمايش ايدز در شبكه بهداشت و آموزش تأمين  كنندگان بخش خصوصي در تشخيص، مديريت و آمارگيري عفونتهاي مقاربتي.
اين گزارش مي افزايد، ايران دومين كشور فاجعه خيز جهان است اما فاقد يك ظرفيت سراسري براي آمادگي و پاسخگويي به بلاياي طبيعي و غيرطبيعي است. اين موضوع بويژه در مورد تأمين بهداشت باروري صادق است، به گونه اي كه آسيبهاي انساني را به حداقل برساند و بازگشت سريع به حالت عادي بهداشت باروري و عملكرد اجتماعي را تسهيل نمايد.
گفتني است، يكي ديگر از بروندادهاي اجرايي اين برنامه ملي در ايران، تبليغ مستند براي قوانين محافظت از خشونت جنسيتي است. در ايران خشونت مبتني بر جنسيت موضوعي حساس است و اين نشان مي دهد كه بيشتر مردم، شناخت كمي از اين مفهوم دارند، لذا تقويت ظرفيت ملي براي ايجاد شبكه اي براي رسيدگي به مسائل خشونت جنسيتي و مهارتهاي ترويجي در برخورد با خشونت از اهميت خاصي برخوردار است.

فارس: رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي گفت: كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس بيش از يك هزار و ۸۰۰ ميليارد تومان اعتبار در لايحه بودجه سال ۸۵ براي آموزش و پرورش تصويب كرد.
علي عباسپور تهراني فرد افزود: كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي در پي بررسي مشكلات آموزش و پرورش اعتبارات مختلفي را براي لايحه بودجه ۸۵ مصوب كرد. وي اضافه كرد: از نمونه اين اعتبارات مي  توان به ۳۶۰ ميليارد تومان براي كمك به سرانه مدارس، ۷۴ ميليارد تومان وام يارانه مسكن معلمان، ۱۷۰ ميليارد تومان طرح ارتقاي شغلي، ۲۵ ميليارد تومان ايجاد سرويس بهداشتي مدارس، يك هزار ميليارد تومان براي خريد مدارس استيجاري و زمين هاي تحت مالكيت مردم، ۸ ميليارد تومان نيز براي سرانه بهداشت و ۱۹ ميليارد تومان براي سرانه ورزش دانش آموزان اشاره كرد. عباسپور اظهار داشت: بودجه سال آينده آموزش و پرورش نسبت به بودجه سال ۸۴ و متمم آن، ۱۱ درصد افزايش دارد كه اين افزايش نيز با توجه به اينكه بيش از ۹۲ درصد بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق و مزاياي پرسنل مي شود، صرف افزايش حقوق پرسنل خواهد شد.

فارس: سرپرست دانشگاه جامع علمي كاربردي گفت: اسامي پذيرفته شدگان دوره هاي پودماني دانشگاه جامع علمي كاربردي در هفته جاري اعلام مي شود. حسين بلندي افزود: در اين دوره از پذيرش دانشجويان پودماني ۴۰ هزار دانشجو پذيرش مي شوند. وي با اشاره به اين كه هنوز چگونگي نحوه اعلام نتايج مشخص نيست، درباره كاهش شهريه دانشگاه جامع علمي كاربردي گفت: شهريه دوره پودماني دانشگاه جامع علمي كاربردي به طور ميانگين ۳۰ درصد و در دوره هاي ترمي به طور ميانگين ۵ درصد كاهش مي يابد.

فارس: رئيس كميسيون برنامه و بودجه مجلس شوراي اسلامي از تصويب لايحه ۴ ميليارد دلاري حل مشكل مدارس خطرآفرين در كميسيون برنامه و بودجه مجلس خبر داد.
رضا عبداللهي افزود: لايحه ۴ ميليارد دلاري حل مشكل مدارس خطرآفرين در كميسيون برنامه و بودجه مجلس مورد بررسي قرار گرفت و در نهايت تصويب شد.
علي عباسپور تهراني فرد -رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس- نيز در اين خصوص گفت: در گفت وگويي كه با رئيس كميسيون برنامه و بودجه مجلس داشتم لايحه ۴ ميليارد دلاري حل مشكل مدارس خطرآفرين با تغييراتي در كميسيون برنامه و بودجه تصويب شده است.
وي اضافه كرد: به جاي اختصاص اعتبار مورد نظر طي ۴ سال، اين اعتبار طي ۷ سال به تدريج به آموزش و پرورش اختصاص پيدا مي كند ضمن اينكه اين اعتبار ديگر از حساب ذخيره ارزي برداشته نمي شود بلكه دولت بايد از منابع ديگري اين اعتبار را تأمين كند.

ايلنا: مديركل بهزيستي استان تهران، اعلام كرد: يكي از مراكز نگهداري از زنان خياباني توسط ماموران نيروي انتظامي تخليه شد.
دكتر نفري ،مديركل بهزيستي استان تهران، گفت: روز پنج  شنبه، ساعت ۱۲ ظهر ماموران نيروي انتظامي به همراه عوامل بنياد مستضعفان به مركز «اميدوار» ريخته و با ضرب و شتم مسئولان و نگهبان مركز، اقدام به تخليه مركز كرده  اند.
وي افزود: بهزيستي و بنياد مستضعفان در زمينه مالكيت ۸ مركز كه توسط نخست  وزير وقت به بهزيستي اهدا شده بود با يكديگر مشكل دارند.
به گفته نفري، به دليل مصادره  اي بودن ساختمان  ها، بنياد حق مالكيت ساختمان  ها را براي خود گرفته و مدت  ها است به دنبال گرفتن حكم تخليه اين ساختمان  ها است.
وي تصريح كرد: بنياد مستضعفان، سال گذشته اقدام به تخليه يكي از مراكز كرده و امسال نيز براي تخليه مركز «اميدوار» آمده است. وي يادآور شد: بنياد مستضعفان، به همراه نيروي انتظامي دو هفته پيش نيز به مركز «اميدوار» آمده بودند اما با خودزني  هاي مددجويان روبرو شده و برگشته بودند.
نفري، با اشاره به ضرب و شتم مسئولان مركز، گفت: پنج  شنبه گذشته نيروي انتظامي همراه عوامل بنياد به مركز حمله كرده و اقدام به ضرب و شتم نگهبان مركز و مربيان كرده و مددجويان را هم همراه خود برده  اند. وي خاطرنشان كرد: بهزيستي پيگير دريافت اخبار و اطلاعاتي از سرنوشت مددجويان است؛ زيرا اطلاع داريم كه اين زنان را بازداشت كرده  اند.
به گفته مديركل بهزيستي استان تهران، رئيس جمهور دستور داده بود تا اين مساله در يك جلسه   بين رئيس سازمان بهزيستي و رئيس بنياد مستضعفان حل و فصل شود.
وي افزود: بنياد مستضعفان حكم تخليه خود را از دادگاه انقلاب گرفته، به همين دليل بسيار سريع كار خود را پيش مي  برد؛ اما بهزيستي از طريق محاكم عادي پيگير اين بحث است.
نفري در پايان گفت: بهزيستي از نيروي انتظامي و بنياد به دليل ضرب و شتم مسئولان مركز «اميدوار» شكايت مي  كند.

قرار است به همراه عده اي از دوستان رسانه اي عازم عسلويه اين شاهراه حياتي اقتصاد نفتي ايران شويم. اسامي افراد داوطلب را خبرنگار اقتصادي تهيه مي كند. به رغم شور وشوق همراهان، اضطراب ناشي از سفر بر دل هاي برخي از همسفران سنگيني مي كند. يكي از مسافران در شب آخر، هنگام مذاكره بر سر ميز شام، عدم تمايل خود را براي سفر اعلام مي كند، برايم روشن نيست چرا اين سفر اينگونه اضطراب به همراه دارد؟ دل را به دريا مي زنم و صبح زود از خانه بيرون مي روم. دو دل هستم آيا شماره حساب بانكي ام را به همسرم اعلام كنم يا نه؟ و يا حتي از آن خداحافظي اشك آلود هم خبري نيست ،چون بايد دوباره برگردم!
در فرودگاه مهرآباد همه بچه هاي مهياي سفر آماده اند. همه بشاش و شادند و اين شادي ، بذله گويي و خنده ها ادامه دارد. اما همه به نوعي فشار روحي سنگيني سقوط هواپيما را به همراه دارند؛ غم سقوط احتمالي هواپيماي پرواز ۱۰۱۶ ماهان.از همان پله هاي منتهي به هواپيما چشم دوخته ايم به كابين خلبان. خوشبختانه خلبان ايرباس سرجايش قرص و محكم است و هيچ بگو ومگويي از پرواز يا عدم پرواز در ميان نيست!اما نمي دانم چرا ميهمانداران خوش پوش پرواز ۱۰۱۶ ماهان اينقدر عبوس و بدخلقند. اندكي نمي گذرد كه داخل هواپيما غلغله اي به پا مي شود. همه اين مسافران رسانه اي با بگو و بخند امان مسافران و ميهمانداران را بريده اند. تأخير هواپيما بيش از حد معمول مي شود البته تا تأخير هواپيماي شهداي رسانه اي قريب ۵/۵ ساعت فاصله داريم. رفت و آمدهاي مشكوك، ما را هم مشكوك تر مي كند. بعد از شمارش افراد، تازه مطلع مي شويم كه برخي از دوستان براي جلوگيري از عواقب آتي سقوط ،قيد سفر را هم زده اند،حتي به نحوي موبايل را هم خاموش كرده اند تا متهم به ترسويي نشوند!
مسافر بغل دستي كه كارمند پتروشيمي عسلويه است از شوخي هاي بامزه و بي مزه بچه هاي رسانه اي حسابي شكار است، يكباره در قالب لحني جدي گفت: ترا خدا نفوس بد نزنيد من تاوانش را داده ام. اما گوش هيچ كس بدهكار نيست. بيچاره حسابي ترسيده است و به هر شكلي خود را به خواب مي زند، شايد حسن اش در اين است كه خبر سقوط هواپيما را نشنود. با اين حال براي آنكه جعبه سياه هواپيما بيش از اين سياه تر نشود كمي ماجراي سقوط را درز مي گيريم. ولي به راستي چرا بايد هواپيما سقوط كند؟!
اصلاً مگر قرار است همه هواپيماها سقوط كنند؟ ميهماندار هواپيماي ايرباس با پوزخندي به يكي از دوستان رسانه اي اعلام مي كند، هواپيماهاي شركت رقيب معمولاً سقوط مي كنند و نه شركت ما! البته اين بنده خدا يا نمي دانست يا شايد هم اخبار را دنبال نكرده بود كه هواپيماهاي ساقط شده اغلب نظامي بودند و نه غيرنظامي. دقايق پرواز ۱۴۶ را مي شمارم تا دقيقه هشتم هنوز خبري از اعلام نقص فني نيست! هر چاه هوايي ترس بغل دستي ام را دو چندان مي كند، تا زماني كه آبي نيلگون خليج فارس پديدار نمي شود او همچنان مضطرب است. خوشبختانه بچه هاي رسانه اي براي كمبود عكس در حجله مراسم ترحيم تند تند عكس با شمايل جدي و طنز مي گيرند. البته مسافران فرنگي هم از اين شوخي ها شوكه شده اند، يكي از آنها مي پرسد: شما هميشه در سفرها اينگونه شاديد؟
البته همان همسفر با لحن جدي مي گويد: چون قرار است هواپيما سقوط كند مي خنديم! نپرسيدم كه همان مسافر هلندي هم ترسيد يا بعدها از سفر با هواپيماهاي ايران مضطرب شد؛هواپيما با تكان هاي زياد بالاخره در باند فرودگاه عسلويه فرود آمد. البته بچه هاي رسانه اي خود را براي فرود ناموفق هم آماده كرده بودند، فرياد يا غريو سقوط،بارها و بارها تمرين شد ،هر چند كه هواپيما سقوط نكرد! ولي بيچاره كارمند پتروشيمي عسلويه بارها مرد و زنده شد. نمي دانم بعدها در غياب ما او با هواپيما سفر خواهد كرد يا نه؟ بعد از فرود،يكي از بچه هاي رسانه اي با جاماندگان سفر تلفني صحبت مي كرد و چند نفر هم براي القاي سقوط هواپيما يا حسين كشيدند تا شايد تصور سقوط هواپيمايي كه آنها داشتند لااقل از منظر تخيلي واقعي باشد. يكي از همان جاماندگان سفر باور نمي كرد كه به فرودگاه عسلويه رسيده ايم! ولي بايد باور كرد كه هم در فرودگاه عسلويه فرودآمديم و هم به سلامت به تهران رسيديم. چه آنهايي كه ترس از سفر با هواپيما دارند باور بكنند يا نه؟ چگونه مي توان اضطراب ناشي از سفر مردم با هواپيما را از اذهان زدود ؟