يكشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۲۵ - Feb 19, 2006
آسيب شناسي طرح هاي ضربتي
قانونمندي و قانون گريزي
وقتي در يك جامعه قانون نهادينه مي شود و دستگاه هاي اجرايي و مردم با كسب آگاهي كامل هركدام به سهم خود وظيفه مراقبت از قانون را برعهده مي گيرند زندگي در بستري پايدار جريان مي يابد و به همان اندازه كه موارد تخلف يا فرار از قانون علني مي شود، از ميزان آن كاسته مي گردد، زيرا پرتوافشاني آگاهي اجتماعي مانع از آن مي گردد كه خلافكاران بتوانند قانون را ناديده انگاشته و يا آن را دور بزنند و فساد و تباهي را در جامعه ترويج نمايند. در جامعه اي با اين ويژگي ها دولت مجري قانون و مردم مراقب دقيق اجراي قانون خواهند بود. اما اگر قانون به صورت واقعي در يك مملكت يا جامعه بزرگ انساني جا نيفتد و مردم آگاهي لازم را در اين مورد به دست نياورند، راه هاي گريز از قانون، انواع تخلفات و رانت و رانت خواري به سرعت رواج پيدا مي كند و جرايم نيز افزايش يافته و رشد روزافزون مي يابند. در فقدان يا ضعف اجراي قانون، جرايم به صورت انبوه و مثل طغيان آفات در جامعه بروز مي كند و در نتيجه دولت و مردم ناچارند براي مقابله با چنين موج زيان آوري به راه حل هايي كه امروزه به آن ضربتي مي گويند، روي آورند كه معمولاً جنبه مسكن دارد و به صورت ريشه اي چاره ساز نخواهد بود.
در يك جامعه قانونمند به شرحي كه در مقدمه به آن اشاره شد هرگونه تخلفي در معرض ديد و قضاوت مردم خواهد بود و كمتر اتفاق مي افتد، كسي بتواند از راه هاي نامشروع يا رانت خواري به ثروت نجومي برسد. در نتيجه تبعيض و پيامدهاي سوء آن نيز در جامعه مجال رشد نخواهد داشت. اما به هر علتي كه قانون توسط افراد حقيقي يا حقوقي ناديده گرفته شود و امتيازات ناحقي را نصيب آنها سازد، با جامعه آسيب ديده و تحقيرشده اي روبه رو خواهيم شد كه بستر مناسبي براي بروز و رشد انواع تخلفات و بزهكاري ها خواهد شد. در چنين جوامعي مدام بايد هزينه حفظ امنيت و مبارزه با تخلفات و جرايم بالا برود و طرح هاي گوناگون و پي در پي براي مقابله با رشد خلافكاري ها به اجرا درآيد. اغلب اين طرح ها در چارچوب هاي اضطراري و فوق العاده بايد به اجرا سپرده شوند. تكرار طرح هاي به اصطلاح ضربتي به مرور حساسيت جامعه را در برابر اين طرح ها كه معمولاً براي شرايط بسيار مهم و فوق العاده بايد اجرا شود، كاهش مي دهد. از سوي ديگر جامعه در قبال چنين طرح هايي شرطي شده و حل هر مشكل اجتماعي مستلزم اجراي طرح هاي فوق العاده و ضربتي خواهد بود. بنابراين براي رسيدن به وضعيت قانونمند كه در آن راه اجراي قوانين هموار باشد و دستگاه هاي اجرايي هميشه احساس كنند كه در مقابل ديدگان باز مردم قرار دارند و به همان نسبت جرائم به حداقل ممكن برسد، بايد زمينه براي آگاهي آحاد جامعه از قوانين فراهم شود و فضاي مناسب براي نقد عملكرد دستگاه هاي اجرايي ايجاد گردد. رسانه هاي عمومي و راديو و تلويزيون قادر خواهند بود، در قالب برنامه هاي بسيار جذاب و پرطرفدار، قوانين را به مردم آموزش بدهند. به هر ميزان كه آگاهي جامعه از قوانين افزايش پيدا كند، زمينه پايدارتري براي اجراي قوانين و كاهش جرايم فراهم مي گردد. در غير اين صورت دور تسلسل طرح هاي به اصطلاح ضربتي به مرور جايگزين اجراي قوانين خواهد شد كه به دلايل گفته شده ثمربخش نخواهد بود.
محمدرضا طيار

طنز
تجربه هاي آزاد
پدر بزرگ پوآرو!
004248.jpg
اين از محسنات پدربزرگ ما است كه در ۱۴ نواده قد و نيم قدش، قبل از هر چيز دنبال استعداد و نوعي نبوغ است و كمتر معايب يا به قول خودش بي عرضگي ها را به رخ شان مي كشد. همين لطف پدرانه سبب شده كه من با نوشتن يكي دو تا داستان كه بارها در ميهماني ها و در جمع فاميل خوانده شده يا در يكي دو تا مجله به چاپ رسيده، بشوم نويسنده و خواهرم كه با دوربين هاي فيلمبرداري كوچولو يا همان پرتابل، چند صحنه از ميهماني ها و طبيعت فيلمبرداري كرده، كارگردان جوان و خوش آتيه نام بگيرد. اما پدربزرگ روي برادر بزرگتر از من يعني فرزاد حساب بيشتري باز كرده و او را مخ رياضي مي داند. به گفته مادرم فرزاد از همان وقت كه كودكستان مي رفت و تر و فرز جدول ضرب هاي يك رقمي را جواب مي داد، صداي اينشتين، انيشتن... پدربزرگ خانه را پر مي كرد. در آن ظهر جمعه كه پدربزرگ ميهمان ما بود، هر كدام به كاري مشغول بوديم. من با فرمول هاي كتاب شيمي ام كلنجار مي رفتم تا براي امتحان هفته بعد آماده شوم. خواهرم هم امتحان داشت و رياضي كار مي كرد. فرزاد هم كه ما اسمش را گذاشته ايم خوره كامپيوتر، توي اتاق، مشغول چت كردن يا همان گفت وگو با دوستانش از طريق كامپيوتر بود. پدر بزرگ يك راست آمد كنار بخاري گازي روي مبل نشست. همان طور كه زانوي راستش را مي ماليد و چهره اش به خاطر درد مزمن زانو كمي درهم بود، سراغ فرزاد را گرفت.
تا من رفتم جوابش را بدهم، خواهرم «فريده» گفت: تو اتاق داره چت مي كنه!
پدربزرگ دستش را بغل گوشش گذاشت و گفت: چي چي مي كنه؟
خواهرم گفت: پدر جون، چت، يعني گفت وگو از طريق كامپيوتر، با دوستانش گفت وگو مي كند. پدربزرگ با چشمان نگران و در حالي كه نيم خيز شده بود، با صداي بلند و براي اينكه مادرم نيز بشنود گفت: شماها خبر دارين اين بچه با چه جماعتي در تماسه؟!
مادرم شتابان توي هال آمد و گفت:
- آره، پدر جون، بيشتر با دوستان و همكلاسي هاش حرف مي زنه.
پدربزرگ از جايش بلند شد و عصازنان به طرف اتاقي رفت كه در گوشه اي از آن فرزاد پاي كامپيوتر نشسته بود.
يادم آمد كه به دليل شكل سبيل و كنجكاوي هاي بيش از حد پدربزرگ در امور نوادگان، اسمش را گذاشته بوديم پدربزرگ پوآرو! اما حالا، واقعاً مثل يك كارآگاه ورزيده رفته بود سراغ فرزاد. پس از لحظاتي، پدر بزرگ قلم و كاغذ خواست. من هم فوراً برايش بردم. او با دقت و وسواس اسامي كساني را كه فرزاد با آنها در حال چت يا گفت وگو بود،  يادداشت كرد، يعني در واقع از فرزاد خواسته بود، اسامي همه كساني را كه با آنها چت مي كرد به او بدهد تا خاطرجمع شود كه نوه اش با چه كساني در تماس است.
وقتي مي خواستم از اتاق خارج شوم، پدربزرگ با اشاره دست از من خواست كه آنجا بمانم. بعد در حالي كه زير يكي از اسامي خط كشيده بود، رو به من كرد و گفت:
- اين جواد را مي شناسي؟
گفتم: بايد از همكلاسي هاي فرزاد باشه.
با صداي بلند و تحكم آميز گفت: خير! واسه همين مي گم مراقب اين تماس ها باشين. اين جوادي كه از بچگي مي شناسمش تا به حال صد تا شغل عوض كرده و تا تونسته كلاه مردمو ورداشته و فقط ۵ هزار تومن پول منو بالا كشيده!
من، فرزاد و مادرم كه به ما پيوسته بود، هاج وواج به پدربزرگ نگاه مي كرديم.
فرزاد گفت: آخه پدرجون، جواد هم سن و سال منه، چطور ممكنه... .
پدربزرگ ميان حرف او دويد و با عصبانيت گفت: تو يه الف بچه مي خواي به من بگي آدمارو نمي شناسم؟! بعد در حالي كه كاغذ را تا مي كرد و در جيب جليقه اش جا مي داد، گفت: پدرت كه اومد من باهاش كار دارم.
آن روز پدرم آمد و با توضيحات مفصلي كه به پدربزرگ داد، قضيه به خير گذشت، اما پدربزرگ هروقت به خانه ما مي آيد، جوياي ليست دوستان فرزاد مي شود تا مبادا، افراد ناباب، استعداد و نبوغ رياضي نوه اش را دستخوش ناملايمات روزگار كنند! البته بگويي نگويي، آلزايمر خفيف پدربزرگ در بروز اين كنجكاوي ها بي تأثير نيست.
فرهنگ مهراني

همشهري و خوانندگان
هر چيز به جاي خويش...
چندي پيش به تيتري در همشهري برخوردم تحت عنوان «معمار نامبرده نقاش مي باشد!» كه يك مطلب طنز را تداعي مي كرد، اما در مطلب اثري از طنز نديدم. از قديم گفته اند، هر چيز به جاي خويش نيكوست.
زهرا رستگاري _ تهران
چرا فقط يك تاجر؟
بررسي مشكلات فرش دستباف احتياج به جمع آوري نظرات دست اندركاران اين رشته از جمله كارشناسان دارد. در مطلبي تحت عنوان مشكلات فرش دستبافت در همشهري فقط به انعكاس نظرات يك تاجر فرش بسنده شده بود.
پورجليلي _ اصفهان
خوب و ديدني بود
مجموعه عكس از حمام هاي عمومي تهران در همشهري بسيار جالب و ديدني بود. از اين بابت تشكر مي كنم. تعدادي از اين حمام ها را مي توان به عنوان ميراث فرهنگي حفظ كرد.
پرويز بهرامي
ناكافي است
مطالبي كه تحت عنوان انفورماتيك در همشهري چاپ مي شود به نظرم ناكافي است. اگر مثل سالهاي گذشته ويژه نامه اي براي اين كار اختصاص داده شود، بهتر خواهد بود.
ايازي - سنندج

پاسخ به نامه هاي شما
* آقاي شعباني- تهران
لطفاً نوشته طنزآميزتان را بفرستيد، در صورت امكان در ستون تجربه هاي آزاد درج خواهد شد.
* خانم ميري- تهران
شرط اصلي اشتغال در حرفه روزنامه نگاري، دارا بودن ذوق، انگيزه و تحصيلات دانشگاهي در اين رشته است، البته فارغ التحصيلان ديگر رشته ها در صورت برخورداري از استعداد ادبي و توان نگارشي، مي توانند ذوق خود را در اين زمينه بيازمايند.
*آقاي كاووسي- آبيك
در حال حاضر، امكان چاپ داستان بلند در همشهري وجود ندارد براي شروع به كار، قصه هاي كوتاه خودتان را براي صفحه سخنگاه، ستون تجربه هاي آزاد ارسال كنيد.
*خانم م- شاملو- تهران
۱- داستانك هايي را كه نوشته ايد به نشاني _ روزنامه همشهري- صفحه آخر- ستون داستانك ارسال كنيد. در صورتي كه قابل استفاده باشد در اين ستون چاپ خواهد شد.
۲- به هيچ وجه مأيوس نباشيد، تمامي كساني كه امروزه در رشته هاي مختلف هنري و ادبي به جايي رسيده يا شهرتي به هم زده اند، از نوشته هاي كوتاه و روش هاي تجربي كه شما در پيش گرفته ايد، آغاز كرده اند. آينده از آن شما و تمامي جوانان بااستعداد كشور ماست.
* آقاي صادقيان -كرج
۱- مي توانيد با مراجعه به مركز اطلاعات و كتابخانه همشهري مطالب مورد نظر خود را تهيه فرماييد.
۲- عكس هاي خود را مي توانيد براي ستون تجربه هاي آزاد ارسال كنيد.

دربستي ها و مسافران سرگردان
004257.jpg
كنار خيابان مي ايستيم و منتظر تاكسي مي مانيم. الحمدلله وفور نعمت است. تاكسي و شخصي و ... همه مسافركش شده اند. بايد خرج زندگي را درآورد. اما خودروها بعد از توقفي كوتاه و زماني كه مقصد را به آنها اعلام مي كنيد، به قول معروف مي گازند و مي روند. بعد از اين كه حدود ۱۰ ، ۱۲ تا تاكسي و شخصي از مقابل چشم هاي حيرت زده شما رژه رفتند و سوارتان نكردند، تازه متوجه مي شويد كه همه آنها دربستي بودند!  وقتي حسابي كلافه و خسته شديد آن وقت به ناچار براي يكي از همين دربستي ها دست بلند مي كنيد و قبل از آن كه آدرس مورد نظرتان را بگوييد، اول عبارت «دربست...» را بر زبان مي رانيد و تن خسته خودتان را روي صندلي عقب رها مي كنيد و احتمالاً چرتي هم مي زنيد، اما وقتي به مقصد رسيديد و رقم كرايه دربستي را شنيديد، خواب از سرتان مي پرد و متوجه مي شويد كه به جاي ۱۵۰ الي ۲۰۰ تومان، مجبور شده ايد ۲ هزار تومان بپردازيد.
مسئله دربستي، در شهر تهران فراگير شده است و حالا تعداد زيادي از تاكسي هاي به قول سازمان تاكسيراني «گردشي» به همين طريق مسافران را جابه جا مي كنند. اما تاكسي هاي خطي به صورت ديگري از خط خارج مي شوند! معمولاً  در مسيرهاي پرترافيك و پرتردد مثل آرژانتين به آفريقا، مسافران در ايستگاه متوجه مي شوند كه چند تا تاكسي پشت هم متوقف شده اند، اما از راننده ها خبري نيست. آن وقت تازه پي مي بريد كه راحت باش اعلام شده است. البته آنها هم حرف حسابي خودشان را دارند.
وقتي ترافيك سنگين، يعني مسأله هميشگي تهران خيابان ها را قفل مي كند، بيشترين فشار متوجه رانندگاني مي شود كه مجبورند از صبح تا شام كار كنند. پس بايد مسأله را به صورت اساسي حل و فصل كرد.
اما سئوال اساسي ديگر اين است كه وضعيت تاكسي و تاكسيراني به طوري كه تاكسيران ها به حق و حقوق خودشان برسند و مردم هم سرگردان نشوند، كي حل خواهد شد؟!
علي صادقي

به بهانه سيستم جديد نرخ گذاري مترو
به تجربه هاي مفيد جهاني بها دهيم
004251.jpg
«مترو» با قدمتي يكصد و چندساله در ابرشهرهاي لندن و پاريس بدون شك يكي از وسايل نقليه همگاني سريع، ارزان، بي خطر، مطمئن و راحت در زمينه حمل و نقل شهري است كه سهم بسزايي نيز در كاستن از آلودگي  هوا و تأمين سلامت جسماني و رواني مسافران خود دارد، زيرا كه شهروندان را از استنشاق هواي آلوده شهرها و تراكم و فشردگي ترافيك به هم پيچيده آنها مي رهاند و با سلامت جسم و روح و روان آنها را به مقصد يا محل كار خود مي رساند كه همين سلامتي به نوبه خود نقش مهمي در تأمين، تسريع و تسهيل كليه فعاليت هاي روزمره و اقتصادي شهروندان دارد.
نگارنده دو سيستم نرخ گذاري بليت در شهرهاي عمده و پيشرفته جهان را در حافظه خود دارد.
سيستم اروپايي: اجراي نرخ ثابت و يكسان در تمام مسيرها و از تمام مبادي تا مقاصد مختلف.
سيستم ژاپني: نرخ گذاري بر مبناي مسير طي شده يا ميزان استفاده مسافر از خدمات.
قابل ذكر است در هر دو سيستم طرح هايي در جهت رضايت مندي شهروندان و صرفه  و صلاح ايشان به منظور تخفيف هزينه ها به مورد اجرا گذاشته شده است؛ طرح هايي نظير بليت هاي مخصوص سالمندان، دانشجويان، توريست ها و... بليت هايي با اعتبار يك ماهه، سه ماهه، شش ماهه و... بنابر اين دو مقوله سيستم نرخ گذاري و ايجاد طرح هاي تخفيفي كاملاً از يكديگر مجزا و مستقل و در هر دو سيستم قابل اجرا مي باشد.
به نظر مي رسد مسئولين محترم متروي ما در عدم تفكيك اين دو مقوله از يكديگر دچار اشتباه ظريفي شده اند يا هم زماني اعلام و اجراي دو طرح مذكور اين شبهه را در ذهن مخاطبين ايجاد نموده است.
به اعتقاد نگارنده، با توجه به تجربه تازه و اندك مسئولين و مسافران شهري در مقايسه ميان دو سيستم اروپايي و ژاپني، همان سيستم ساده تر اروپايي مناسب و فراخور مردم ما است.
تسهيل روش هاي جايگزيني خودروهاي فرسوده، حركت به سمت واقعي قيمت بنزين و ايجاد روش هاي مالياتي غيرمتمركز به نسبت سال ساخت خودرو از اقداماتي است كه ما را براي برخورداري از ترافيكي روان، هوايي سالم، شهرونداني سالم تر و اقتصادي شكوفا بر مبناي روش هاي تجربه شده علمي و فني در جهان، ياري خواهد داد.
ايجاد فرهنگ صحيح استفاده از خودروهاي شخصي، ايجاد شبكه هاي منظم و پاكيزه اتوبوسراني و متروي شهري، ايجاد شبكه تاكسيراني منظم تميز و تك سرنشين «دربست» ، محدودنمودن فعاليت  آژانس هاي اتومبيل فعلي به منظور رواج فرهنگ استفاده از آژانس  در موارد بسيار خاص و جلوگيري از فعاليت  شغل غيرقانوني، غير مولد و كاذب مسافركشي شخصي را بايد به موارد فوق اضافه كرد.
پرويز قرباني

با سپاس از استاد محترم دانشگاه و روزنامه گرامي همشهري
سخن از زبان ما مي گويي
004254.jpg
نوشته مفصل «سازمان سنجش بايد پاسخگو باشد» به قلم استاد بازنشسته دانشگاه كه در صفحه سخنگاه مورخ۸۴‎/۱۱‎/۲۳ همشهري درج شده بود، مشكل كهنه من و صدها نفر از كساني است كه احساس مي كنند، در جريان آزمون هاي سراسري دانشگاه حقي را از دست داده اند ،اما عليرغم مراجعات بسيار به سازمان سنجش هنوز پاسخ روشني دريافت ننموده اند. ضمن تشكر از اين استاد محترم و روزنامه گرامي همشهري كه با متانت و حوصله مثال زدني آن نامه را نوشته بودند، بايد عرض كنم كه سخن از زبان ما مي گويي.....
پس از كنكور سراسري دانشگاهها و مراكز آموزش عالي در سال تحصيلي ۶۸-،۶۷ كارنامه كه به دستم رسيد متوجه تفاوت فاحش نمرات خودم شدم. وقتي براي پيگيري اين مسئله به سازمان سنجش مراجعه كردم ديدم، صدها نفر از شهرهاي مختلف به همين دليل به سازمان مراجعه كرده اند كه قرار شد، مراجعان به شهرهاي خود بازگردند و در انتظار پاسخ سازمان سنجش بمانند. از آن سال تاكنون عليرغم دوري از تهران و مشكلات ناشي از رفت و آمد از رشت به تهران و هزينه هاي مربوط به آن، هنوز موفق به برقراري ارتباط مستقيم با يك مقام مسئول در سازمان سنجش براي دريافت پاسخ روشن و مستدل نشده ام. در اين مدت، تنها كاري كه انجام گرفته ارسال فرم هاي از پيش آماده شده بوده است. البته مواردي را نيز سراغ دارم كه داوطلبان با پيگيري موفق به احقاق حقوق خود شده اند، اما به نامه هاي من به سازمان سنجش هنوز پاسخ روشني نداده اند و حتي از سه نامه اخير از سال ۱۳۸۳ تاكنون، بي آنكه برگشت شده باشد در دبيرخانه سازمان سنجش هيچ نشاني وجود ندارد. همانطور كه آن استاد محترم تذكر داده بود، گاهي لازم است،  به يك داوطلب معترض فرصت گفت وگوي مستقيم با يك مقام مسئول داده شود تا او دريابد كه شكايتش به صورت جدي مورد توجه واقع شده است. فرصتي كه پس از گذشت سالها، هنوز براي من فراهم نشده است.
پارميس صبري - رشت

از ميان پيام ها
پيشنهادي در مورد جنگل لويزان
در مورد جنگل لويزان و احداث بزرگراه شهيد زين الدين، پيشنهاد مي كنم دولت بودجه لازم را در اختيار شهرداري تهران قرار بدهد تا نياز به قطع هزاران درخت، به خطر افتادن محيط زيست شهر تهران و عبور بزرگراه از جنگل نباشد. توجه داشته باشيم كه با عبور بزرگراه، بخش هاي باقيمانده جنگل در معرض اجراي طرح هاي جديد قرار خواهد گرفت، پس بهتر است بزرگراه، از مسير ديگري عبور داده شود.
عليايي- تهران
سوءاستفاده از آزادي
اگر يك نشريه در دانمارك مرتكب اهانت به پيامبر عظيم الشأن اسلام «ص» شد، روا نبود ديگر نشريات در اروپا، اين عمل خلاف و دور از شأن انسان و انسانيت را تكرار كنند. توهين به مقدسات بيش از يك ميليارد مسلمان در جهان اسمش آزادي نيست، بلكه سوء استفاده از آزادي است.
انيس- ص- اصفهان
ضرورت برخورد با محتكران
افزايش غيراصولي قيمت حبوبات در آستانه ماه محرم، نوعي سوءاستفاده محتكران از نياز مردم به ويژه برپا كنندگان تكايا در اين ماه بود كه همچنان ادامه يافت. وزارت بازرگاني و ساير دستگاه هاي ذي ربط براي جلوگيري از سرايت گراني به ساير اقلام سبد خانوار بايد با اين احتكار و مرتكبان آن برخورد قانوني كنند.
علي  علاءالديني
عابر بانك ها پاسخگو نيستند
مراجعان شبانه عابر بانك ها با مشكلات گوناگوني روبه رو مي شوند. به عنوان مثال در ميدان آرژانتين مشتريان براي دريافت وجوه خود از عابر بانك ها با جملاتي مانند: «موجودي كافي نيست!...» و يا «پول نداريم!» و يا «امكان برقراري ارتباط وجود ندارد» ، روبه رو مي شوند. اگر عابر بانك ها براي سهولت كار مردم ايجاد شده است، اما در عمل، اغلب موارد چنين امري اتفاق نمي افتد.
حيدري- تهران
تقاضا از آموزش و پرورش
هنرستان ولايت واقع در گوهردشت كرج، مسائل و مشكلاتي دارد كه تنها با بازرسي و پيگيري آموزش و پرورش قابل شناسايي و حل خواهد بود.
پدر يك دانش آموز
خواست هاي كارمندان قراردادي شهرداري
كارمندان قراردادي شهرداري تهران در خصوص وضعيت حقوق و دريافتي، نيازمند توجه بيشتر هستند، تا سايه برخي تبعيض ها از سر آنها برداشته شود.
كارمند قراردادي شهرداري
كمبود سرويس بهداشتي
در اغلب شهرهاي واقع در مسير محورهاي اصلي مسافرتي كشور، از جمله در چالوس كمبود آبريزگاه عمومي مشهود است و متأسفانه، بيماران، كودكان و افراد سالخورده در اين قبيل موارد با مشكلات زيادي روبه رو مي شوند؛ به عنوان مثال مركز انتقال خون چالوس، حتي به اهداءكنندگان خون هم چنين سرويسي را نمي دهد.
يك مسافر
آموزش بدهيد
در خيابان ششم غربي شهرك وحدت كرج سكونت دارم؛ به دليل آلودگي صوتي ناشي از صداي بلند تلويزيون همسايگان و يا گاز دادن بي جاي خودروها آرامش نداريم. صدا و سيما بايد در اين مورد به مردم آموزش بدهد.
سعيد كريمي
فاضلاب خطرناك در نهر آب
بالاتر از ميدان تجريش، نبش خيابان ولي عصر، يك ساختمان ۶۳ واحدي واقع شده است. شب ها به طور مخفيانه فاضلاب اين مجموعه را كه اغلب واحدهاي پزشكي در آن مستقر مي باشند، در جوي خيابان سرازير مي كنند كه بسيار خطرناك است.
ساكن محل
مسير جاده بايد تغيير كند
اگر قرار است جاده جديد هشتگرد به طالقان منجر به نابودي تپه ۴ هزار ساله «واگين سو» شود كه از ميراث هاي فرهنگي با ارزش كشور ماست، بهتر است مسير جاده تغيير يابد تا شاهد پيامدهاي زيان بخش بعدي نشويم.
مجتهدي- تهران
آلودگي در اطراف جاجرود
وضعيت اسفبار آلودگي و انبوه زباله و ساخت و سازهاي غيرمجاز در مسير رودخانه جاجرود تا حاشيه سد لتيان بسيار نگران كننده است. هرگونه مماشات با متخلفان، اين منبع مهم آب تهران را با خطر غيرقابل برگشت روبه رو مي كند.
نوري
مسافران شهري در عذاب اند
راهنمايي و رانندگي و ساير سازمان هاي مسئول، رانندگان خودروهاي مسافربر اعم از تاكسي هاي شخصي را موظف به استفاده از صندلي هاي استاندارد كنند تا مسافران در رديف عقب دچار عذاب نشوند.
نجاتعلي خرسندي
براي كمك به محققان
براي كساني كه كارهاي تحقيقي انجام داده و قصد دارند حاصل تحقيقاتشان را به صورت كتاب منتشر كنند، تسهيلاتي وجود ندارد. پيشنهاد مي كنم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين مورد تسهيلاتي قايل بشود.
يك پژوهشگر از تهران
گراني و حقوق كاركنان بانك ها
حقوق كارمندان به ويژه كاركنان بانك ها در مقايسه با رشد تورم و گراني روزافزون كالاها، پاسخگوي نياز معيشتي اين قشر نيست. خواستار توجه بيشتري هستيم.
كارمند بانك از تهران
قابل توجه مسئولان هتل توچال
در اطراف هتل توچال كه برفراز كوه هاي شمال تهران احداث شده، زباله ها و پسمانده هاي مصالح ساختماني انباشته شده است، در حالي كه اين نقطه بايد از لحاظ رعايت موازين محيط زيستي نمونه باشد. چرا به اين مسأله مهم توجه نمي شود؟!
طاهري- تهران
سيمان در قيد انحصار
سيمان آنقدر گران شده است كه خانواده هاي با درآمد كم حتي قادر به ترميم و نوسازي خانه هاي خود نيستند. چرا با انحصارگران سيمان برخورد قانوني نمي شود؟
حشمت الله اجاقي
خطرات نماي شيشه اي
استفاده بي ضابطه از نماي شيشه اي در ساختمان ها بدون هيچ گونه كنترلي در تهران و ديگر نقاط كشور ادامه دارد، در حالي كه مسئولان مي دانند اين نماها به هنگام وقوع زلزله چه خطرات مهلكي در برخواهند داشت.
تقي بخشي

سخنگاه
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهر
شهرستان ها
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سخنگاه   |   سياسي   |  
|  داخلي   |   شهر   |   شهرستان ها   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |