دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۴۴ - Mar 13, 2006
گفت وگو با محمد دروديان محقق، تاريخ نگار و سردبير فصلنامه نگين ايران
نگين تاريخ ايران
سعيد علاميان
008097.jpg
انتشار سيزدهمين شماره فصلنامه نگين ايران با نگاه خاص به تاريخ نگاري جنگ ايران و عراق، در عرصه آثار تخصصي مطبوعاتي در نوع خود كاري منحصر و قابل تأمل بود.
«محمد دروديان» محقق، تاريخ نگار و سردبير فصلنامه نگين ايران پرسش هايي كه لزوم برخي تأملات و ملاحظات در رويكرد تاريخي به جنگ و تاريخ نگاري جنگ را يادآور مي شود، برمي شمرد: آيا محو شدن تدريجي جنگ از اذهان نسل هاي نو آمده و نسل هايي كه خواهند آمد، دال بر تبديل شدن جنگ ايران و عراق به يك حادثه تاريخي است؟ چه دلايلي براي اثبات يا نفي آن وجود دارد؟ نگاه اكنون ما به جنگ چه مشخصه هايي دارد و اين مشخصه ها چه تأثيري بر رويارويي ما با جنگ پس از اتمام آن دارند؟ و چگونه تاريخ نگاري جنگ از اين مشخصه ها متأثر مي شود؟
***
* شما سيزدهمين شماره فصلنامه نگين ايران را
ويژه تاريخ نگاري جنگ ايران و عراق منتشر كرديد. چه ضرورتي در اين كار بود؟
- در فصلنامه نگين ايران دو ملاحظه در ذهن ماست: اول، موضوعاتي كه مورد پرسش و دچار خلأ است و تاريخ نگاري از جمله آنهاست.
دوم: روش پرداخت به اين مسائل و موضوعات است كه اساساً با رويكرد نقادانه و همراه با چالش دنبال مي شود. ما از خردادماه سال ۶۰ در مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه نوع كاري كه مي كرديم به طور طبيعي تاريخ جنگ بود و ۲۵ سال با موضوع تاريخ نگاري جنگ درگير هستيم.
در اين باره حدود ۲۰ موضوع را فهرست كرديم تا آنها را نقطه صفر قرار بدهيم و در يك فصلنامه به آنها بپردازيم. ملاحظات ديگري هم درباره ضرورت ويژه نامه بوده است. بعضي ها از ما مي پرسيدند كه رويكرد مركز مطالعات جنگ چيست و شما با چه روشي تاريخ نگاري جنگ را شروع كرديد؟ ملاحظه ديگر بحث تاريخ  شفاهي است كه در مورد انقلاب در خارج از ايران شكل گرفت. اين تصور كه تاريخ  شفاهي در مورد انقلاب براي اولين بار در خارج از كشور بوده، تصور درستي نيست. يعني كاري كه ما انجام داده ايم وسعت و سازماندهي و پيچيدگي هايش بسيار بزرگتر بوده است.
* به عبارتي ما از خرداد۶۰ تاريخ شفاهي داشته ايم؟
- ببينيد اصلاً كاري كه آنها اسمش را تاريخ  شفاهي گذاشته اند چه بود؟ آنها در خارج از كشور اميدوار بودند اوضاع در ايران تغيير كند. مدتي كه گذشت نااميد شدند و تدريجاً به فكر افتادند با افرادي كه آنجا بودند تاريخ گذشته را بنويسند. رويكردشان گفت وگو بود. آدم ها را صدا مي زدند۵۰ ، ۶۰ ساعت گفت وگو مي كردند و بعد آن را كتاب مي كردند و تاريخ شفاهي مي ناميدند. در حالي كه با اين اعتبار، كاري كه در طول جنگ در مركز مطالعات جنگ سپاه انجام شده كار بسيار بزرگتري است كه تاريخ شفاهي يك جزء كوچك آن است. در هيچ جنگي اتفاق نيفتاده همزمان با وقوع حادثه اسناد آن در تمام مراحلش ثبت و ضبط شده باشد. يعني در عمليات ها از ابتداي انتخاب منطقه و تمام جلسات تصميم گيري تا خود عمليات، راويان كنارشان بوده و همه را ثبت و ضبط كرده اند. نقشه ها را ثبت كرده اند، بعد از عمليات گزارشات عملياتي را نوشته اند و در مورد تمام ابهامات عمليات با فرماندهان و افراد مطلع مصاحبه كرده اند. بنابراين من معتقدم كه اين پروژه بسيار بزرگتر است. منتهي به اعتبار اين تاريخ  شفاهي تقريباً بيش از ۳۵ هزار نوار داريم كه يكي از منابع بي نظير در بحث تاريخ نگاري جنگ است.
* به نظر شما با چه رويكردي بايد وارد تاريخ نگاري جنگ شد؟
- اين كه پس از جنگ با جنگ چه طور بايد برخورد كرد از ابتدا در ذهن ما به عنوان يك پرسش مطرح بود. با اين ملاحظه به اين جمع بندي رسيديم كه سه رويكرد اساسي شكل گرفته است: يكي رويكرد سياسي-انتقادي كه بيشتر جنگ را از منظر تصميم گيري ها و مديريت جنگ بيشتر با ملاحظات سياسي نقد مي كند و به چالش مي گيرد. رويكرد ديگر ارزشي- عاطفي است كه از منظر هويتي به جنگ مي پردازد و مي خواهد امروز را بر اساس الگوها بازسازي كند، امروز را در امتداد گذشته حفظ كند و يا گذشته را در امتداد حال و آينده قرار دهد. رويكرد سوم رويكرد نظامي- استراتژيك است. آن كاري كه در حوزه تاريخ نگاري، ارتش و سپاه انجام داده اند و اين مي تواند پايه اصلي شكل گيري رويكرد نظامي استراتژيك باشد كه ما براي تحقيقات آينده به آن نياز داريم.
خب، اين رويكردها حرف دارند. بخشي از تاريخ جنگ مي شوند. يعني اگر در گذشته مثلاً عمليات فاو بخشي از جنگ بود. اگر امروز يك محقق به سراغ عمليات فاو مي آيد سراغ حرف هايي هم كه بعد از جنگ در نقد آن زدند، مي رود.
* يعني تاريخ را در يك كليت و يك مجموعه  مي بينند؟
- بله، يك مجموعه است. ما الآن وقتي سراغ مشروطيت يا نهضت ملي شدن نفت مي رويم همين طور نگاه مي كنيم. يعني وقتي فاصله حاصل شد، همه آن در يك مجموعه كلي ديده مي شود.
* آيا شما با در نظر گرفتن اين رويكردها و با نگاه تاريخ نويسي، وقايع جنگ را ضبط كرده ايد؟
- ما از روز اول متدولوژي داشتيم. تاريخ جنگ فقط منحصر به ضبط نبوده، واقعاً از روز اول يك نگاه بوده است. اين عبارتي كه امام فرمودند «ميدان هاي نبرد شما در تاريخ ثبت خواهد شد» ما از اين الهام گرفتيم و از روز اول توجه داشتيم واقعيت جنگ آن طوري كه اتفاق افتاده ثبت و ضبط شود.
* شما روش تان را از كجا گرفته ايد؟
- در واقع اصول و اساس كار از درون خود جنگ و كساني است كه در همين جنگ فرمانده و مسئول بودند و تاريخ نگاري جنگ هم حاصل خلاقيت خود اين بچه هاست.
* يعني ابتكاري بود؟
- كاملاً، در خرداد سال ۶۰ ما جزوه و دستورالعملي داريم كه حتي براي نوشتن روي نوار روش نشان داده است. يعني كسي كه راوي است چه طور بنويسد. راوي دو دفترچه داشت؛ يكي براي نوشتن احوالات شخصي و ديگري براي خاطرات وقايع عمليات. بخشي از كار راوي ثبت و ضبط جلساتي بود كه در آن شركت داشت. موقع عمليات بي سيم ها ضبط مي شد. بخشي از نوارها تحت عنوان نوار بي سيم است.
هنگام عمليات راوي با فرمانده اين طرف و آن طرف مي رفته و دستوراتش را مي شنيده كه تحت عنوان نوارهاي «با فرماندهي» است. بخش ديگر نوشته ها و مشاهدات خود راوي است كه شنيده ها و ديده ها را نوشته يا در نوار گفته است. يعني هر راوي كه مي رفت مي گفتيم با اين جزوه عمل كن. وقتي ما اساس اين كار را با دوستاني نظير آقاي كمري در ميان گذاشتيم گفتند اينها كجاست؟ و برايشان خيلي جالب بود. دوستان مي گفتند چرا نمي گوييد متدولوژي شما در تاريخ نگاري جنگ به چه صورت بوده است؟ چرا اينها را منتشر نمي كنيد؟ اين شد كه در ويژه نامه تاريخ نگاري (۱) نگين بخشي از اسناد آن را گذاشته ايم.
* آيا ويژه نامه دومي هم خواهيد داشت؟
- بله، صحبت شده كه ان شاءالله همزمان با سالگرد جنگ بخش دوم اين اسناد و بعضي جزوات و دستورالعمل هاي آن دوران منتشر شود. بنا داريم يك دفترچه راوي را منتشر كنيم. اين دفتر متعلق به شهيد تقي  رضواني است. شما با خواندن آن متوجه مي شويد كه اين راوي ها چه قدر با دقت مسائل را مي ديده اند. واقعاً چيزي از چشمشان دور نمي افتاد ولو اين كه مثلاً آقا رحيم وقتي مي خواهد سوار هواپيما شود شهيد باقري را مي بيند و گوشه فرودگاه مي روند و ۵ دقيقه با هم صحبت مي كنند و يا مثلاً آقا رحيم و راوي ما مي روند آشپزخانه را سرزده بازديد مي كنند.
* انتشار اين ويژه نامه چه كمكي خواهد كرد و در اين مقوله چه كاربردي خواهند داشت؟
- من فكر مي كنم حداقل اين است كه با انتشارش اثبات شد تاريخ نگاري جنگ صاحب يك رويكرد و متدولوژي است. ولي معناي بزرگتر مورد نظر ما اين است كه تاريخ نگاري جنگ و متدولوژي آن و رويكرد آن به عنوان يك مكتب تبيين شود و به مرزهاي نظريه پردازي در حوزه تاريخ نگاري نزديك شود. البته كار دشواري است؛ به دليل آن كه اساساً تاريخ نگاري در ايران دو مشكل دارد؛ يكي اين كه نقلي و به ادبيات نزديك مي شود. دومين اشكال اين است تاريخ نگاري در ايران فاقد تمهيدات و چارچوب نظري است. نه اين كه آنچه نوشته شده فاقد ملاحظات نظري است. بلكه اين تمهيدات و ملاحظات نظري هيچ كجا تبيين نشده است. يعني هيچ محققي را نداريم كه بگويد در نگارش تاريخ نگاري مثلاً قرن سوم اين ملاحظات نظري وجود داشته است. اما به نظر من در تاريخ نگاري جنگ هشت ساله همين كه مي آييم و تبيين مي كنيم سه نگاه به جنگ وجود دارد، اين جزئي از تبيين تاريخ نگاري جنگ است. ولي اين نظريه پردازي نيست. بلكه توضيح، توصيف و تحليل اين مسائل است. يعني ما تحليل كرده ايم كه به جنگ ايران و عراق سه نوع نگاه مي كنيم. اما اين كه هركدام از آنها چه تمهيداتي دارند و كاركرد و هدفشان چيست، هنوز وارد اين بحث ها نشده ايم. من فكر مي كنم اگر ما قادر باشيم توجه كنيم كه جنگ صاحب يك مكتب تاريخ نگاري است خود گام بزرگي است.
008106.jpg
* آيا در حوزه تاريخ نگاري جنگ افراد حاذق و صاحب رأي داريم؟
- ببينيد، همان طوري كه پيروزي در جنگ علامت اين است كه استراتژي هاي بزرگ در جنگ اعمال شده، در تاريخ نگاري جنگ هم تفكرات عميقي وجود دارد. حال اين كه به دليل رويكرد تبليغاتي ما به جنگ از آنها غفلت شده بحث ديگري است. اين كه بعضي ها با انتشار فصلنامه تاريخ نگاري تعجب مي كنند، اين تعجب ها ما را به فكر وا مي دارد كه چه قدر به موضوع جنگ ايران و عراق ساده نگاه مي شود. به عبارتي، همان طور كه كسي فكر نمي كند استراتژيست هاي بزرگ و فرماندهان بزرگ اين جنگ را به پيروزي رساندند، در مورد تاريخ نگاري هم كسي فكر نمي كند كه آدم هاي بزرگ و انديشه هاي بزرگي در اين مملكت وجود دارند. افراد، هركدام در تاريخ نگاري جنگ
۲۵ سال در حال تحقيق هستند. همه صاحب رأي و نظر هستند، متدولوژي دارند، سبك هاي مختلف تاريخ نگاري را در ايران پايه گذاري كرده اند؛ سبك هاي روزشمار، سبك هاي تحليلي و سبك هاي اطلسي.
* از خوانندگان فصلنامه تان چه مي خواهيد؟
- ما از همه صاحب نظران و منتقدين مي خواهيم كه آن را نقد كنند و ما در فصلنامه تاريخ نگاري(۲) چاپ كنيم. نقد يكي از مسيرهاي رسيدن به قله هاي فكري است.
نگاهي به ويژه نامه تاريخ نگاري
بخش «گفت وگو» ي ويژه نامه، پس از پيش درآمدي نوشته فرانك جمشيدي شامل دو گفت وگو است: يكي بررسي تاريخ نگاري جنگ با حضور كاوه بيات، راويان و محققين جنگ و ديگري، تاريخ نگاري جنگ در سپاه از نگاه راويان.
در مباحث نظري، دو مقاله آمده است: فرا شدن از تبليغ تا تبيين در تاريخ نگاري جنگ و دفاع مقدس نوشته عليرضا كمري و موزه هاي جنگ و نقش تاريخ سازي نوشته فرهاد ساساني.
بخش مقالات شامل اين عناوين است: آسيب شناسي تاريخ نگاري جنگ نوشته فرانك جمشيدي، تاريخ نگاري جنگ در عصر اسلامي (از آغاز تا عصر عباسي) نوشته اصغر قائدان و عبور از مرز نوشته عليرضا لطف الله زادگان.
در موضوع نقد و نظر مقاله بيم ها و اميدها در تاريخ نگاري جنگ (نقد و بررسي در ديدگاه) نوشته مجيد نداف و در بخش اطلاع رساني نيز گفت وگويي با سردار باقرزاده درباره رويكرد تاريخي به جنگ آمده است.
در فصل «با راويان» تاريخ نگاري جنگ در سپاه شامل دو سند و گزارش از جلسه توجيهي با راويان براي گردآوري و نگارش آمده است.

گزارش دومين مجمع استاني خبرنگاران دفاع مقدس در مازندران
جلوه هاي اقتدار
008100.jpg
علي شيرين
با نهيب صداي بوق اتوبوس آماده حركت مي شويم. قرار است مراسم ساعت ۹ آغاز شود. «ساري» مركز مازندران شب را به آرامي پشت سر گذاشته و مردم- سرحال از خواب شبانه- به كار و كسب خود مشغول شده اند. تك و توك درختان پرتغال، نارنگي و نارنج را مي توان يافت كه محصولات آن، هنوز برداشت نشده است. وعده ما مقر لشكر ويژه ۲۵ كربلاست. وارد سالن مي شويم. جايگاه اجراي مراسم با كيسه هاي شن، پوكه هاي گلوله توپ،۱۳۰ كلاه كاسكت،  چفيه و دو عكس از سرداران شهيد لشكر، طراحي شده است. پشت صحنه نيز برزنتي آويخته شده كه عكس شهيد حاج احمد كاظمي روي آن نقش بسته است. مجري مراسم كه از نيروهاي رسمي لشكر است مراسم را با شعرخواني و خيرمقدم آغاز مي كند. سپس سروان توسي آياتي از كلام الله را تلاوت مي كند.
آنگاه به دعوت مجري، سردار «ميرشكار» - معاون هماهنگ كننده لشكر ۲۵ كربلا- پشت ميكروفون قرار مي گيرد. وي صحبتش را با گراميداشت ياد، نام و خاطره سرداران و ۱۰هزار شهيد مازندران آغاز مي كند.
ميرشكار به مسئوليت و اهميت حفظ آثار،  دل نوشته ها، خاطرات و دست نوشته هاي شهدا اشاره مي كند و مي افزايد: اگر نويسندگان ما بتوانند واقعيت ها و حماسه هاي جنگ را ضبط و ثبت و به نسل امروز منتقل كنند، بزرگ ترين عامل بازدارنده دشمن از تجاوز در تاريخ ايران ايجاد شده است. وي با تذكر اين نكته كه امروز به بازآفريني چهره ها، و نمادهاي اقتدار و صلابت ملي نياز داريم، مي افزايد: امروز هم بايد مثل رستم شاهنامه حاج بصيرها،  باكري ها، توسي ها و همت ها و ... را بازآفريني كنيم و روحيه قهرمان پروري را در ذهن و دل مردم نهادينه كنيم. ميرشكار البته تصريح كرد: نه آنچنان بايد اين چهره ها را قدسي كنيم كه دست نيافتني باشند ونه آن گونه محدود كنيم كه بگويند همين چند نفرند.
حضور غيرفعال در اينترنت
مهندس داوود غياثي راد- عضو شوراي مركزي مجمع خبرنگاران و نويسندگان دفاع مقدس- هم درسخناني تأكيد كرد: يكي از اولويت هاي آينده كشور، داشتن صنايع توليدات فرهنگي است. وي با انتقاد از كم كاري ها و عقب ماندگي دستگاه هاي فرهنگي در بهره برداري از فضاي تبليغات مجازي، گفت: براي مثال اگر نام سرلشكر دقايقي را در اينترنت جستجو كنيم متأسفانه مطلبي درباره او نمي يابيم اما برخي از واژه ها هزاران بار تكرار شده است.
وي افزود:  توليدات فرهنگي دفاع مقدس بايد از طريق اينترنت به دنيا عرضه شود اما پيش از آن، ضروري است كه ما مسير و راهبردمان را درست انتخاب كنيم.
ادامه رسالت زينبي
سردار شاليكار- فرمانده لشكر ويژه ۲۵ كربلا- هم تأكيد كرد: خبرنگاران و نويسندگان و فعالان رسانه اي با تأسي از امام زين العابدين (ع) و حضرت زينب (س) موفق شدند پيام پيروزي و حقانيت شهدا و رزمندگان اسلام را به گوش مردم دنيا برسانند. وي افزود: اين رسالت، امروز هم در عرصه سرنوشت ساز و پرخطري كه پيش رو داريم بايد ادامه يابد.
پيام سردار باقرزاده
در ادامه همايش، پيام رئيس بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس توسط مديركل بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس مازندران قرائت شد. در بخشي از اين پيام با تأكيد بر اينكه انقلاب اسلامي  ريشه در نهضت حسيني و واقعه كربلا دارد، آمده است: شناخت، حفظ و اشاعه ارزش هاي دفاع مقدس نيازي مبرم و حياتي است؛ چرا كه اين واقعه به عنوان مهم ترين حادثه دوران انقلاب، منبع و مرجع مهمي  براي استفاده و الگوگيري براي آيندگان است.
در بخش ديگري از اين پيام تأكيد شده است: در اين ميان، نبايد از مجاهدات خبرنگاران و نويسندگان- چه در زمان دفاع مقدس و چه بعد از آن- در ارائه سيمايي درست از حقايق دوران جنگ و دستاوردهاي آن غافل بود.
سردار ميرفيصل باقرزاده تشكيل مجمع خبرنگاران و نويسندگان دفاع مقدس را با هدف سامان دهي به فعاليت هاي اين قشر، مأمن مناسبي دانسته است كه در جهت حمايت از فعالان اين عرصه در صورت رعايت مصالح و مهياكردن امكانات مي تواند ثمربخش باشد. پايان بخش سخنراني ها، قرائت پيام وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي بود.
در اين پيام با تأكيد بر نقش اصحاب مطبوعات و قلم در اين عرصه آمده است: ثبت و ضبط همه زيبايي ها در ايام مقاومت و پاسداري، وظيفه خطيري است كه خبرنگاران و نويسندگان، در اين مهم نقش اساسي دارند. در پايان اين مراسم از خانواده معظم شهداي لشكر و چند تن از فعالان رسانه اي استان تجليل و با اهداي لوح سپاس از خدمات آنها قدرداني شد.
بازديد از نيروگاه نكا
عصر همان روز اعضاي مجمع نويسندگان و خبرنگاران دفاع مقدس از نيروگاه نكا (شهيد سليمي) بازديد كردند. در اين ديدار، مهندس علي اصغري- مدير نيروگاه- با اشاره به خدمات كاركنان و پرسنل اين مجموعه صنعتي گفت: اين نيروگاه داراي ۱۰۰۰ نفر پرسنل است و ۴۴۰ مگاوات از برق مصرفي كشور را توليد مي كند. وي با اشاره به حملات هواپيماهاي بعثي به اين نيروگاه گفت: در اين بمباران ها بيش از ۲۵ نفر از پرسنل به شهادت رسيده و ۱۵۰ نفر مجروح شدند.
به ياد حسن قريب؛ عكاس ايسنا
پس از بازديد از تأسيسات نكا، عازم منزل شهيد حسن قريب طرزه- عكاس خبرگزاري دانشجويان ايران- مي شويم. پس از پيمودن مسافتي، اتوبوس در مقابل منزل اين شهيد سانحه دلخراش هواپيماي ۱۳۰-Cمتوقف مي شود. پدر، مادر و ۶ فرزند خانواده و چند تن از بستگان به استقبال مان مي آيند. در اين لحظه كه وقت اذان مغرب هم فرارسيده،  پدر حسن، بانگ اذان سر مي دهد و بچه ها همگي نماز جماعت را اقامه مي كنند. آنگاه به دور پدر شهيد حلقه مي زنيم. پدر و فرزندان، هنوز لباس مشكي بر تن دارند.
حجت الاسلام زكريايي عضو شوراي مركزي مجمع به نمايندگي ازجمع، به پدر و خانواده عرض تسليت مي گويد و جمع را معرفي مي كند. مي خواهيم از حسن بگويد. مرواريدهاي اشك بر گونه هاي پدر غلطان مي شود و بغض، گلويش را مي فشارد. سعي مي كند از حسن بگويد:
* وقتي حسن مي آمد، همه خوشحال مي شدند.
* دانشجوي سال آخر بود. بدون دريافت هرگونه كمكي از من، درس اش را خواند. حتي خيلي از اوقات به ما هم كمك مي كرد.
* او ساده بود و صادق و صميمي.
اين ديدار با بيان خاطره اي از زبان «ناصر ملايي» همكار حسن قريب و غزلخواني پرويز بيگي حبيب آبادي پايان مي يابد و ما به تهران برمي گرديم؛ در حالي كه طي دو شب گذشته، تنها كمتر از ۴-۳ ساعت چشم بر هم گذاشته ايم.
در حاشيه نشست
* در اين مراسم كه به مناسبت افتتاح دومين مجمع استاني خبرنگاران دفاع مقدس در مازندران تشكيل شده بود، نه تنها وقتي به دبير مجمع اختصاص نيافت بلكه كمتر از كم و كيف فعاليت ها و اهداف آن سخن به ميان آمد.
* يكي از سخنرانان از مسائل و مباحثي تكراري سخن به ميان آورد كه مربوط به حداقل ۱۰ سال پيش است؛ مثل تغيير اسم كوچه ها و معابر و حذف نام شهدا كه ديگر الان موضوعيتي ندارد. قطعاً مسئولي كه تا اين اندازه از زمان عقب باشد، براي چالش هاي فرهنگي امروز هم حتماً ۱۰ سال ديگر تصميم مي گيرد.
* حضور خبرنگاران و نويسندگان استان مازندران خيلي كم رنگ بود؛ در حالي كه اين استان، سرشار از استعداد و نبوغ فرهنگي است.
* در اين مراسم، شاعران و نويسندگان و هنرمندان معاصر از جمله پرويز بيگي حبيب آبادي سراينده شعر «ياران چه غريبانه...» سعيد صادقي (عكاس)، رضا رئيسي (نويسنده)، سعيد علاميان (نويسنده) و دبير كل مجمع خبرنگاران و نويسندگان مطبوعات دفاع مقدس و اميرحسين انبارداران (نويسنده) حضور داشتند.

با كلام رهبر
براي ثبت وقايع اين دوران (دفاع مقدس) و انتقال آن به نسل هاي آينده با استفاده از ظرفيت هاي هنري و ادبي كشور، بايد هر اندازه كه نياز است، سرمايه گذاري شود و اين كار با جديت ادامه يابد.
در ديدار با جمعي از پيشكسوتان خاطره گويان دفاع مقدس

بازتاب پيروزي ايران در نبرد فاو
- كارشناس نظامي سرويس بين الملل راديو استراليا موفقيت در عمليات فاو را چشمگير و بهتر از تمام دوران جنگ ذكر مي كند.
خبرنگاران لس آنجلس تايمز و شبكه ان.بي.سي آمريكا از عمليات والفجر ۸ به عنوان بزرگترين پيروزي ايران در خلال جنگ تحميلي ياد كردند. روزنامه  معاريو چاپ اسرائيل نوشت: «اگر ايراني ها موفق شوند پايگاهي را كه تصرف كرده اند حفظ نمايند، موقعيت صدام را متزلزل خواهند ساخت» .
- تيمرمن در كتاب «سوداگري مرگ» مي نويسد: «نيروهاي رزمنده ايراني كاري كردند كه تا آن زمان از نظر ناظران نظامي غيرممكن بود. اين شبيخون سريع، كارآمد و نمايان، كار رزمندگان غواصي بود كه به ياري هزاران پاسدار در قايق هاي كوچك فايبرگلاس از اروند رود گذشتند و قدم به فاو گذاشتند» .
- راديو آمريكا نيز مي گويد: «تحليلگران نظامي غرب از اين موضوع متعجب هستند كه ايران چگونه با تجهيزات اندك توانسته از اين آبراه عبور نموده و به مواضع عراقي ها دست يابد» .
منبع: جنگ جهاني چهارم، ديپلماسي و جاسوسي در عصر خشونت
كنت دمارانش

روايت چهاردهم منتشر شد
روايت چهاردهم كه مجموعه اشعار برگزيده چهاردهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس در آن به چاپ رسيده است به كوشش عليرضا قزوه در تيراژ ۳۰۰۰ نسخه و در ۳۰۴ صفحه تهيه و توزيع گرديد.
قزوه در مقدمه آورده است:
و اينك شعر و اينك همايشي ديگر، چشم در برابر چشم و شعر در برابر شعر، تماشاي دوباره اروند و بازي دراز و شرهاني!
كلمات شهادت مي دهند و شعر شهادت مي دهد كه ما عشق را پاس داشتيم. شعر دفاع مقدس، شعر مقاومت،  شعر «وجدان» هاي بيدار بوده و هست. اين قافله به قافله حسين(ع) متصل است و اين صف، قامت به نيت شهادت بسته است و تا امام و مقتدا و آن كه حمد و شهادتين را مي خواند، حسين(ع)، ما در نمازيم. در نماز شعر، در نماز پاسداري از شهادتين حسين(ع) و شهادت يارانش تا هنوز و تا هميشه.
در بخشي ديگر مي نويسد كنگره چهاردهم هم آمد و آنك در اعتكاف ادبي ديگر. و باز شگفتي پشت شگفتي، شعر از پي شعر آمد و شوريدگي از پي شوريدگي، مرواريد از پي مرواريد، اين بار هم از كنار خليج فارس تا ساحل ارس آمده اند، چه فرقي مي كند كه نام كوچكشان چيست «علي محمد» يا «كمال» يا همين «عبدالحميد» كه شعرش آدم را ذوق زده مي كند و شهادت مي دهم كه اين واژه ها فردا شهادتين نسلي خواهد شد كه «وجدان» را مي شناسند و شناسنامه شان «شعر» است و «عشق» .
اين كتاب كه حاوي ۲۹۰ قطعه شعر از شعراي بنام و تازه كار جوان در حوزه دفاع مقدس است با حمايت بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس توليد و همزمان با برگزاري چهاردهمين كنگره شعر دفاع مقدس در قصر شيرين همراه با شعرخواني خالقان اثر توزيع گرديد.

لحظه ماندگار
008103.jpg
سردار سرلشكر پاسدار حاج حسين بصير
علمدار لشكر هميشه پيروز و خط شكن ويژه ۲۵ كربلا
ولادت: ۲۴ دي ماه سال ۱۳۲۲ مقارن با شب شام غريبان
شهادت: ۲ ارديبهشت سال ۱۳۶۶ عمليات كربلاي ۱۰- ماووت عراق
سردار شهيد حاج حسين بصير _ خط اول منطقه ذوالفقاريه _ آبادان. در آن زمان حاج بصير فرماندهي جبهه هاي ذوالفقاريه (آبادان تا ماهشهر) را به عهده داشت و در اين محور به همراه نيروهاي تحت امرش در مقابل لشكر ۲۰ عراق قرار گرفته و طعم تلخ شكست را به متجاوزين چشاندند.
با تشكر از آقاي حسين زكريايي عزيزي كه اين عكس را در اختيارمان گذاشتند.

علمي فرهنگي
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهرستان ها
شهري
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |  
|  داخلي   |   شهرستان ها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |