ايسنا:رئيس ستاد عالي راهيان نور دانشجويي و رئيس سازمان بسيج دانشجويي كشور گفت: «نتايج جنگ تحميلي و تحول معنوي و اجتماعي آن در فرهنگ ايران، بايد در بين دانشجويان و نسل هاي آينده به طور گسترده و با دلايل منطقي و علمي  بازگو شود.»
محمدرضا مرداني با اشاره به اين كه دفاع مقدس بخش مهمي از تاريخ هويت ايران است، اظهار داشت: «به طور قطع، حيات ملت ايران مرهون ايثارگري ها و فداكاري هاي رزمندگان است و وظيفه ماست كه تلاش جدي در حفظ و انتقال فرهنگ دفاع مقدس به نسل هاي آينده داشته باشيم.»
وي ابراز عقيده كرد: در گسترش ارزش هاي دفاع مقدس در بين جوانان كوتاهي شده است و «اردوهاي راهيان نور با بيانات مقام معظم رهبري مبني بر انتقال فرهنگ پايداري و ترويج آن در ميان دانشجويان و نسل جديدي كه دوران جنگ را درك نكرده اند و با تلاش دانشجويان بسيجي با رويكردي جديد در حال برگزاري است.»
مرداني خاطرنشان كرد: «در شرايط كنوني، دشمنان سعي مي كنند خودبيگانگي فرهنگي را در بين جوانان ترويج دهند و فرهنگ شهادت و فداكاري را تخطئه كنند؛ بنابراين بايد زمينه آشنايي نسل سوم را با آرمان هاي شهدا فراهم كنيم.»
وي تصريح كرد:« دشمن هر لحظه هويت ما را نشانه رفته است و ما نيازمند آشنايي جوانان با فرهنگ مقاومت هستيم؛ آشنايي نسل كنوني با كساني كه توانستند هشت سال در برابر تمام دنيا بايستند، قطعا روحيه خودباوري و غرور ملي را در بين جوانان ايراني گسترش مي دهد.»
مرداني تقويت روحيه همبستگي و همدلي را در بين دانشجويان در سازندگي كشور از مهمترين آثار اردوهاي دانشجويي راهيان نور برشمرد و توضيح داد:« جوانان امروز ما، مديران فردا هستند؛ لذا بايد در جهت بالا بردن توان علمي، روحيه معنوي و خودباوري آنان، نهايت تلاش خود را به كار ببريم. »
وي با تأكيد بر اين كه بايد در حوزه دفاع مقدس گروه هاي تحقيقاتي دانشجويان به طور سازمان يافته اي شكل گيرند، افزود: «در حوزه پديدارشناسي دفاع مقدس،  چرايي و چگونگي شكل گيري جنگ تحميلي و آثار آن در فرهنگ ايران بايد پژوهش هاي زيادي صورت گيرد و دلايل ادامه جنگ تحميلي نيز بيان شود. »
مرداني استقبال دانشجويان را از اردوهاي راهيان نور بسيار خوب توصيف كرد و گفت:« هر سال بر تعداد استقبال كنندگان از اين اردوها افزوده مي شود، ولي متاسفانه فرصت ها محدود است و امكانات كافي براي پاسخگويي به استقبال دانشجويان وجود ندارد. »
وي درباره اعضاي ستاد عالي راهيان نور دانشجويان توضيح داد:« ستاد مركزي شامل وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، بهداشت درمان و آموزش پزشكي، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري، جهاد دانشگاهي، بنياد حفظ و نشر آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، بنياد شهيد و امور ايثارگران، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، تشكل هاي دانشجويي و سازمان بسيج دانشجويي كه دبيري و مسؤوليت هماهنگي دانشجويان را بر عهده دارد، مي باشد. ستادهاي استاني هم در هر دانشگاه با حضور روساي دانشگاهها و نمايندگي نهادهاي فوق در استانها تشكيل مي شود.»

به گزارش ستاد اطلاع رساني راهيان نور در جنوب، قرارگاه هماهنگي راهيان نور سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مسابقه فرهنگي«در محضر يار» را به مناسبت تشريف فرمايي رهبر معظم انقلاب اسلامي و فرماندهي معظم كل قوا، حضرت آيت الله العظمي خامنه اي« مدظله العالي» در دهلاويه در جمع زائران سرزمين نور و ايثار و مشهد شهيدان به منظور ترسيم فضاي معنوي حضور معظم له برگزار كرد.
لذا كليه علاقه مندان مي توانند آثار خود را در قالب شعر، فيلم، خاطره، عكس، مقاله، نقاشي و از طريق صندوق پستي  ۱۳۶-  ۱۷۷۷۵ در تهران معاونت فرهنگي ستاد مشترك سپاه (سازمان حفظ آثار) و يا نمابر ۸۸۰۲۶۵۱۳-۰۲۱ به همراه مشخصات فردي خود مبني بر نام، نام خانوادگي، نام پدر، شماره شناسنامه، تلفن، آدرس منزل و كدپستي را به دبيرخانه قرارگاه هماهنگي راهيان نور سپاه ارسال كنند.
شماره تماس دبيرخانه قرارگاه مذكور۸۸۶۳۰۸۱۲ -۰۲۱ است.
ضمنا به قيد قرعه به  ۲۴ اثر برگزيده ارسالي به مناسبت بيست و چهارمين سالگرد آزادسازي خرمشهر جوايز نفيسي اهداء مي شود و به كليه آثار ارسالي به رسم يادبود جوايزي تقديم خواهد شد. زمان ارسال آثار حداكثر تا  ۱۸/۲/۸۵ (سالروز آزاد سازي هويزه)
اعلام اسامي برندگان:   از طريق جرايد كثيرالانتشار اعلام خواهد شد.

روزها از پي هم سپري مي شوند سال هاي كهنه نو و نوتر مي شوند اما همچنان حكايت فراموشي سال هاي دور پابرجاست. راستي اگر جشن تولد فرزندتان باشد چه مي كنيد؟ جشني و يا برنامه اي را حداقل در ميان خانواده و دوستان برگزار مي كنيد. به مناسبت سال هاي بزرگ شدن فرزندتان چندتا شمع روشن مي كنيد؟ اين روز فرخنده را به فال نيك مي گيريد يا نه؟ چرا؟
چون به هر حال فرزندتان چه از جنس پسر يا دختر ثمره سال هاي تلاش شما و همسرتان است. مثل باغباني كه جان مايه خود را نثار درختان مي كند تا بلكه در آينده از بار و ميوه آن كامي بگيرد.۲۷ سال از شكل گيري حكومت جمهوري اسلامي در ايران مي گذرد. به راستي شده كه به عنوان يك ايراني نسل اولي يا دومي و حتي سومي انقلاب اسلامي به ياد شهدا يا مبارزان راه آزادي و انقلاب اسلامي نيمه جشني يا برنامه مردمي را در روز ۱۲ فروردين برپا كنيد و سالروز شكل گيري حكومت مردمي را پس از سال ها مبارزه با استبداد پاس بداريد.
سال هاست كه تعطيلات نوروزي و برنامه هاي نيم بند دولتي رمق را از اين جشن مردمي گرفته است. در طول سال هاي گذشته هرچقدر از اين روز پربركت دور شده ايم به همان نسبت از اهميت روز ۱۲ فروردين غافل شده ايم. حالا بزرگداشت روز ۱۲ فروردين تنها به بيانيه هاي نهادها و سخنراني هاي نماز جمعه ها محدود شده است. نه برنامه مدوني براي پاسداشت آن داريم و نه روشي براي پاسداري از پايمردي ده ها و صدها مبارز و هزاران شهيد راه آزادي ارائه كرده ايم. نمي دانم شايد برخي دوست دارند اين روز به يادماندني در ذهن انقلابيون ايراني و در ميان تعطيلات نوروزي گم شود!
البته شايد هم بيراه نباشد چرا كه تنها تريبون رسانه ملي با پخش چند باره فيلم هاي مستند قديمي تظاهرات و روز رفراندوم جمهوري اسلامي دوست دارد هم به ياد اين روزملي باشد و هم نباشد!
۱۲ فروردين قبل از آن كه يك جشن دولتي باشد جشن مردم انقلابي است كه ثمره كارنامه تلاش خود را در آن روز با ارائه رأي مثبت به نظام جمهوري اسلامي برپا داشتند.
شايد هم همين روز ملي در ميان سور و سات سيزده بدر گم شده است. نمي دانم چه كسي يا نهادي متولي برگزاري يا بزرگداشت مناسبت هاي ملي است اما تجربه سال هاي گذشته نشان داده كه هيچ برنامه اي براي بزرگداشت چنين روز مقدسي در ايران نداريم.
گذشته از اختلاف سليقه ها و نحله هاي فكري كنوني، همه علاقمندان انقلاب اسلامي، آن روزها سخت در تكاپوي شكل گيري حكومت اسلامي در ايران بودند. با اين كه ۲۷ سال از عمر انقلاب مي گذرد اما كم توجهي يا فراموشي اين روز ملي نشان مي دهد كه يا انقلابيون از برگزاري چنين روزهايي خسته شده اند و يا اينكه برنامه مناسبي براي اين روزها تدارك نديده اند. بگذريم از اين كه آنان اين روز را پاس بدارند يا نه؟ مگر اين روز به اندازه روزهاي ديگر ملي، ارزش جشن گرفتن ندارد و يا اگر دارد چرا از حالا دست به كار نمي شويم؟ به راستي نسل هاي سوم انقلاب چه گناهي كرده اند كه تاوان خستگي يا فراموشي نسل هاي اول يا دوم انقلاب اسلامي را مي پردازند. پس تا دير نشده، از حالا به ياد ۱۲ فروردين سال ۸۶ باشيم.

مناجات در زندان
اغلب زندانيان سياسي مسلمان قبل از انقلاب اسلامي از لحظه هاي ماندگار برپايي نماز، روزه و ادعيه در زندان هاي دوران ستم شاهي خاطرات شنيدني دارند.
در اين كتاب پالتويي كه به همت نشر شاهد تدوين و منتشر شده است، يازده خاطره ناب و به ياد ماندني از زندانيان سياسي قبل از انقلاب اسلامي،گرد آوري شده است.
اين كتاب با۳۰۰۰ نسخه در سال ۸۴ منتشر شده است. براي آشنايي مخاطبان از لحظه هاي تنهايي و راز و نياز با خدا، گوشه هايي را انتخاب كرده ايم كه مي خوانيد:
ياد شيرين آن نماز جماعت ها
زندگي روزانه و عادي ما، در زندان با نماز صبح آغاز مي شد. معمولاً شهيد عراقي، بچه ها را براي نماز صبح بيدار مي كرد؛ با بعضي ها هم كه خواب شان سنگين بود، شوخي مي كرد و نمي گذاشت در رختخواب بمانند و دوباره خواب شان ببرد. مثلاً بيدارشان مي كرد و مي پرسيد: «دوزاري [سكه دوريالي] داري؟» طرف مي پرسيد: «دوزاري مي خواهي چه كار؟» و بدين ترتيب خوابش مي پريد.
مرحوم شهيد مهدي عراقي، خود سحرخيز و اهل شب زنده داري بود و پيش از همه بيدار مي شد. بعضي وقت ها، كمونيست ها به نماز خواندن ما اعتراض مي كردند و مي گفتند بايد آهسته نماز بخوانيد؛ ما هم مي گفتيم نمي شود، نماز صبح را ما بايد بلند بخوانيم. البته رعايت مي كرديم كه صداي مان را زياد بلند نكنيم تا مزاحم خواب صبح آنها نشويم.
بعد از نماز صبح، دسته جمعي ورزش مي كرديم؛ يك نفر جلو مي افتاد و بقيه به دنبالش دور حياط مي دويديم... هنگام مغرب، نماز جماعت مي خوانديم. تا آقاي حجتي بودند، نماز به امامت ايشان برگزار مي شد. نماز جماعت را گاهي در حياط برگزار مي كرديم. كمونيست ها هم مي ايستادند و نماز جماعت ما را تماشا مي كردند. به اين نماز جماعت خيلي پاي بند بوديم. بعدها دوره هايي پيش آمد كه امامت جماعت روحاني نداشتيم و يكي از خودمان را جلو مي انداختيم و نماز جماعت مي خوانديم. اما تا آقاي حجتي، آيت الله انواري، يا مرحوم آيت الله رباني شيرازي را داشتيم، نماز جماعت به امامت آنان برگزار مي شد.
بعد از نماز جماعت تقريباً يك ساعت بعد از غروب شام مي خورديم شام هم مثل ناهار، دسته جمعي صرف مي شد.
قرآن به فريادم رسيد
با همه توانم به در كوفتم و فرياد كشيدم؛ آن چنان كه كنگره آسمان به لرزه درآيد. بر هر چه كه به دستم مي رسيد، دندان مي كشيدم. آن قدر جيغ زدم كه بعيد مي دانم در آن بازداشتگاه جهنمي كسي صدايم را نشنيده باشد و همچنان در خواب باشد. وقتي ديدم سطل هاي آبي كه بر رويش مي پاشند، او را به هوش نمي آورند و بيدارش نمي كنند، ديگر ديوانه شدم. سر و تن و مشت و لگد بر همه چيز و همه جا مي كوفتم. فكر مي كنم زبانم بريده بود كه خون از دهانم مي آمد... ديگر ناي فرياد و تحرك نداشتم. بهت زده، از آن سوراخ در به جسم بي جان دخترم مي نگريستم... ولي هنوز از قلبم، شرحه شرحه خون مي جوشيد... ساعت هفت صبح آمدند، پيكر بي جانش را داخل پتويي گذاشتند و بردند. تصور اين كه رضوانه جان از كالبد تهي كرده و مرده باشد، منفجرم مي كرد؛ چنان كه اگر كوه در برابرم بود متلاشي مي شد. به هر چيز چنگ مي زدم و سهمگين به در مي كوفتم و فرياد مي زدم: «مرا هم ببريد! مي خواهم پيش بچه ام بروم... او را چه كرديد؟ قاتل ها... جنايتكارها...!»
در همين هنگام، صوت زيباي تلاوت قرآن ميخكوبم كرد: «واستعينوا بالصبر و الصلوه و انها لكبيره الاعلي الخاشعين.» آب سردي بر اين تنوره گر گرفته ريخته شد. صوت قرآن چنان زيبا خوانده مي شد كه گويي خدا خود سخن مي گفت، خطابم قرار مي داد و به صبر و نماز فرا مي خواند. بر زمين نشستم و تازه به خود آمدم و دريافتم كه از ديشب تاكنون چه اتفاقي روي داده است. صدا صداي آيت الله رباني شيرازي بود، كه خيلي سوزناك دلداري ام مي داد. او نيز از همان ديشب، چون من تا صبح نخوابيده بود و تا سپيده صبح، نماز و قرآن مي خواند، ولي صدايش در ميان آن همه فرياد و جيغ گم مي شد و من تا اين لحظه نمي شنيدم. مرحوم رباني شيرازي، سلولش فاصله اي با سلول من نداشت و آن چه را كه من ديده بودم، او نيز ديده بود. هر چه را كه رضوانه و من از آخرت و دنيا فرياد مي زديم، يقين داشتيم كه تنها او بود كه مي شنيد و اطمينان دارم كه قلب او نيز از اين جنايت خون بود. وجود اين عالم رباني، در آن برهوت و كوير لم يزرع، آب حياتي بود بر ريشه هاي خشكيده ام. و من جاني دوباره گرفتم، زنده شدم، برخاستم، دست به سوي آسمان گرفتم، همه چيز و همه كس را به دست تواناي خداوند متعال سپردم و زندگي دخترم را از او خواستم. به واقع همه چيز جز آن آيات الهي نمي توانست مرا به خود آورد و تسكينم دهد.
منبع: واحد تاريخ شفاهي/ دفتر ادبيات انقلاب اسلامي

مدير اداره ميراث فرهنگي و گردشگري دزفول از تخصيص اعتبار براي تكميل و تجهيز موزه جنگ دزفول خبر داد.
مهدي محمدي زاده اظهار داشت: «با درخواستي كه از سازمان ميراث فرهنگي داشتيم، موفق شديم اعتباري بالغ بر ۲۵۰ميليون تومان براي تكميل و تجهيز موزه جنگ دزفول بگيريم.»
وي خاطرنشان كرد: «اين موزه متعلق به بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس است و آثاري از دوران هشت سال دفاع مقدس در آن نگه داري مي شود.»

۵۰۰ نفر از دانش آموزان نخبه كشور از ۱۱ تا ۱۵ فروردين ماه از مناطق جنگي خوزستان بازديد  كردند.
بازديد دانش آموزان نخبه كشور با هدف آشنايي اين دانش آموزان با جنگ تحميلي و بازديد مناطق عملياتي جنگ در قالب كاروان راهيان نور انجام  شد.

نقش عليرضا شجاع نوري در معرفي سينماي ايران به جشنواره هاي معتبر جهاني غيرقابل انكار است.
خبرگزاري فارس درباره تحولات سينماي ايران با او گفت وگويي انجام داده است كه مي خوانيد:
* سينماي ايران در اثر انقلاب اسلامي دچار تحولي اساسي و بنيادين شد. به نظر شما چه تحولي رخ داد؟
- اگر سينمايي كه قبل از انقلاب در ايران وجود داشته را بررسي كنيم جذابيت جنبي يكي از عوامل اصلي جذب مخاطب بود و خشونت هاي آنچناني. يعني سكس و خشونت دو عنصر اساسي سينما بودند.
اين را جمع كنيد با اين فرمايش حضرت امام كه ما با سينما مخالف نيستيم با فحشا مخالفيم. اوايل انقلاب تعدادي از تهيه كنندگان به آقاي بهشتي مديرعامل فارابي گفتند شما كه مي گوييد سكس و خشونت نبايد باشد پس چگونه سينما مي تواند به حيات خود ادامه دهد. به نظر من يكي از ساده ترين اثرات انقلاب اسلامي اين است كه ما الان بيست و چهارمين جشنواره فجر را برگزار كرديم و جشنواره پرباري هم بود بدون سكس و خشونت.
آن چيزي كه انقلاب اسلامي به وجود آورده يك باور جديد بود كه امكان پذير هست كه يكجور ديگر ببينيم و باعث شد كه ماها چشم هايمان را بشوييم و يكجور ديگري ببينيم. اين تأثير ساده و خوبي بود كه انقلاب با خودش آورد. البته ما هنوز اول راه هستم براي رسيدن به آن سينماي آرماني. من با چند نفر از خارجي هايي كه كارشان خريد فيلم بود صحبت مي كردم ديدم در ذهن آنها هم اين تصور شكل گرفته است.
وقتي صحبت از يك سينماي پاك مي شود اولين جايي كه به ذهنشان مي آيد سينماي ايران است.
ما خودمان طبيعتا مي دانيم كه چقدر فاصله داريم با آن جايي كه مي خواستيم برويم.
ولي باز همين هم تا آنجايي كه هست در مقايسه با اين سينمايي كه در دنيا وجود دارد غنيمت است.
فكر مي كنم دارد كم و بيش بيشتر مي شود جاهايي كه قدر اين سينما را مي دانند و نسبت به آن التفات مي كنند.البته خودمان هم بايد تلاشمان را بيشتر كنيم و فكر نكنيم رسيديم، ما در راه هستيم براي رسيدن به آن سينماي آرماني كه ان شاءالله يك روزي خواهيم داشت.
* سينماي آرماني انقلاب اسلامي ما چه شكلي است؟
- من فكر مي كنم كه شكل سينماي آرماني ما مجزا از جامعه آرماني ما نيست. يعني اگر ما برسيم به يك جامعه آرماني كه افرادش همان افراد آرماني باشند مطمئنا آن سينمايي كه زائيده آن جامعه است يك سينماي آرماني است.
به همين خاطر نمي شود مجزا از حركت اجتماع و حركت اخلاقي فرد فرد اعضاي جامعه يك محصول هنري ناب به وجود بيايد كه زائيده جامعه است كه هنوز به خلوص و تكامل نرسيده است.
* به نظر نمي رسد سينماي ايران قبل از انقلاب نقش يك پيشرو را در زمينه مسائل اجتماعي يا دعوت به مسائل اخلاقي و انساني براي جامعه ايراني داشته باشد. سينماي بعد از انقلاب در مقاطعي مثل جنگ، مردم را به پيروز شدن ترغيب مي كرد يا بعد از جنگ مردم را به توجه به اصول انساني تشويق كرد. چه شد كه هنرمند در جامعه ايراني جرأت كرد اين كار را بكند؟
- پس از انقلاب سينماي ما تازه داشت متولد مي شد و هيچ كس در فكر اين نبود كه به جايي رسيديم و يك سينمايي شديم. همه فيلمسازها فقط حرف خودشان را مي زدند. مثل الان نبود كه خيلي از فيلمسازها تلاش مي كنند كه حرف ديگران را بزنند. آن موقع هنوز اقبال جهاني نسبت به سينماي ما آنقدر زياد نشده بود. هر چيزي كه بود همان بود كه خودمان بوديم. هر چيزي بود همان بود كه با خلوص نيت ابراز مي كرديم. به فكر اين نبوديم مخاطب چه داخلي و چه خارجي چه فكري مي كردند راجع به فيلم ما و ما فيلم مان را متأثر از اين امر بسازيم. اگر هم اتفاقي در سينما افتاد ثمره آن زمان است. فيلم يك اثر هنري است كه زائيده فكر يك هنرمند روشنفكر است. هنرمند كسي است كه مدام يك ندايي در درونش مي گويد مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك. اين تعريف هنرمند است كه هر كس يك ترجمه اي از آن را بيان مي كند. وقتي كسي كه اين ندا در درونش هست يك اثري را خلق مي كند تأثير خود را روي مخاطب مي گذارد و با ديگران ارتباط برقرار مي كند، اما از اين حد بيشتر نيست مجموعه اينهاست كه مي تواند فرهنگ سازي كند.
هنرمند كارش آژير كشيدن نيست. هنرمند مريض به بيمارستان نمي برد. هنرمند تلاش مي كند كه كسي مريض نشود. يعني اينقدر بلند مدت فكر مي كند و تأثيرش از اين جنس خواهد بود. تأثيرات كوتاه مدت بيشتر سياسي است تا خبري.
* به نظر شما امروز در دنيا، چيزي به نام سينماي ايران وجود دارد؟
- سينماي كيا رستمي  و جليلي وجود دارد. مي شود اينها را به خاطر پاسپورتشان بگوييم از ايران آمده اند، اما اينكه بخواهند مشخصات سينماتوگرافيك بگذارند و بگويند اين سينماي ايران است خير. تعريف خيلي عام مي توانند برايش پيدا كنند. يعني سينمايي كه آن سكس و خشونت را ندارد. سينمايي كه سالم است و خانواده ها هم مي توانند ببينند.
* از چه سالي چنين چيزي شكل گرفت؟ مثلا سال ۱۳۶۰ اگر خارج كشور مي رفتيد توجهي نسبت به سينماي ايران وجود داشت؟
- اصلا چنين چيزي وجود نداشت. تا سال ۶۵ و ۶۶ هم چنين چيزي نبود. يادم هست اولين سالهايي كه فيلم هايي از ايران در جشنواره بين المللي گل مي كرد، مي گفتند يك جرقه از ايران آمده است. اصلا نمي دانستند كه سينما داريم، سابقا فكر مي كردند فقط در ايران فيلم ساز است. بعد كيارستمي  آمد. بعد مخملباف آمد و فيلم هايي ديگر. سال ها طول كشيد تا اين جايگاه براي سينماي ايران شكل گرفت. قبلا كسي باور نمي كرد ما سينما داشته باشيم. اصلا محلي از اعراب نداشتيم. اين چيزي نيست كه گفته من باشد. به عنوان نماينده سينماي ايران در خارج از كشور، براساس آمار و اطلاعات اين حرف مشخص است.
ما حتي در بازار فيلم هم كه شركت مي كرديم، از من سئوال مي كردند از كجا شركت كردي؟ مي گفتم از ايران. با تعجب مي پرسيدند مگر ايران سينما دارد؟!

اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي خرمشهر نهمين جشنواره تئاتر منطقه اي فتح خرمشهر را برگزار مي كند.
حدود ۷۰ متن نمايشي از استانهاي بوشهر، فارس، هرمزگان، ايلام، كردستان، كرمانشاه و خوزستان براي بازخواني به دبيرخانه نهمين جشنواره تئاتر منطقه اي فتح خرمشهر ارسال شده است كه از اين ميان آثار تأييد شده ۱۵ ارديبهشت ماه ۸۵ بازبيني مي شوند.
نهمين جشنواره تئاتر منطقه اي فتح خرمشهر سوم تا هفتم خردادماه ۸۵ به ميزباني اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي خرمشهر در تالار فانوس و سالن شهرداري اين شهرستان برگزار مي شود.

ايرنا:آري، فروردين سرآغاز رويش دوباره است، رويش بهار و زايشي نو، آن هنگام كه جمادي زمستان رواني آب را به ايستايي مي كشيد.
و در دوازدهمين روز از نوروزسال ۵۸شكوفه گسترانيد.
۲۷ سال پيش درچنين روزهايي، مردمي ازنسل آفتاب به تاريكي حكومتي ستمشاهي پايان دادند و نهال جمهوري را باريشه اي اسلامي نشاندند و به پايش خون خويش جاري كردند.
اين درخت چنان سايه گستر شد كه اينك مردماني درآن سوي آبها، خسته از ظلم سردمداران حكومت غرب، آروزي سايه نشيني اين درخت طيبه را در دل دارند.
درخت طيبه، حيات طيبه آورد، زندگي بخشيد و ثمر كرد، تا من و تو كه نسل سوم هستيم، اين گونه راست قامت، شكرگزار آري مردمي باشيم كه تير را راستاي ايستادگي شان نبود و هنوز نيز نخواهد بود.
۱۲فروردين طلوع يك صبح صادق شد، آن هنگام كه سياهي ۲۵۰۰ساله اهريمني بر اين سرزمين چنگ افكنده بود.
دوازدهم فروردين سرآغاز بهاري شد كه هزاران و عندليبان چمن، آزاد و رها بهارخوان اين سپيده ماندگار شدند.
آري اين چنين مردم آري را انتخاب كردند، تا تمام معادلات جهاني پوشالي و تئوريزه شده را برهم بزنند.
دوازدهم فروردين صندوقهاي راي يك كلمه بيشتر بر زبان خود جاري نمي كردند و آن هم چيزي جز واژه بزرگ جمهوري اسلامي  (آري آري آري ) نبود.
و طلوع دولت عدل آغاز شد و ما نيز آغاز شديم، آغاز شدني، همان گونه كه نويدش را داده بودند: انا فتحنا لك فتحنا مبينا. پس ماييم و اين درخت پاك، كه حيات پاك مان داد و ميوه بهشتي و اينك بايد چون جان خويش داريمش. دوازدهم فروردين روز تجلي اراده ملتي است براي رسيدن به استقلال و آزادي.
در سالروز استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران، نهادها، ارگانها، شخصيتها و دستگاههاي اجرايي چهارمحال و بختياري با صدور اطلاعيه ها اين روز را گرامي داشتند.يكي از استادان تاريخ معاصر دراستان چهارمحال وبختياري مي گويد: قدرتهاي بزرگ شرق و غرب دنيا هرگز تصور نمي كردند دولتي مردمي و انقلابي بتواند با اتكا به مفاهيم عميق ديني و بدون اتكال به آنها، به پيروزي برسد.
علي رضا نادري در گفت وگو با ايرنا افزود: مردم با شعار و درك بالاي سياسي در انتخابات و رفراندوم دوازدهم فروردين شركت كردند و نشان دادند كه تزهاي آكادميك و نظريه پردازي هاي غربي درخصوص ايران از بيخ و بن اشتباه و غلط است. وي گفت: حضرت امام خميني (ره) رهبر قلوب مردم بود و مردم نيز از جان مايه خويش براي پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار جمهوري اسلامي مايه گذاشتند، به همين دليل حكومت جمهوري  اسلامي  ايران يكي از ماناترين نظامهاي سياسي در جهان است.

جانبازان، زندانيان رژيم ستمشاهي و خانواده هاي شهداي انقلاب اسلامي استان يزد در مراسمي تجليل شدند.
در اين مراسم كه با حضور نماينده ولي فقيه در استان و امام جمعه يزد برگزار شد چند نفر از جانبازان و آزادگان دوران انقلاب اسلامي خاطرات خود را از روزهاي حماسه و مقاومت و پيروزي بيان كردند. استان يزد از دوران مبارزه با رژيم پهلوي، ۲۵ جانباز و ۲۶ آزاده و ۲۴ شهيد به يادگار دارد.

روز جمهوري اسلامي ايران با حضور ايرانيان مقيم و با اجراي موسيقي اصيل ايران در آنكارا گرامي داشته شد.
در اين مراسم كه با ميزباني رايزني فرهنگي سفارت جمهوري اسلامي ايران در يكي از سالنهاي اجتماعات آنكارا برگزار شد فرهاد پاليزدار رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در تركيه ضمن تبريك روز جمهوري اسلامي و عيد نوروز به حاضرين در سالن، از برگزاري هفته فرهنگي ايران در آنكارا و به نمايش گذاشتن آثار هنري و صنايع دستي كشورمان خبر داد.
ديگر سخنران اين جلسه كه پذيراي بيش از يكصد و پنجاه نفر از ايرانيان مقيم و مدعوين تركيه اي بود دكتر كاظم جلالي نماينده مجلس شوراي اسلامي و مخبر كميسيون سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي ايران بود.
دكتر جلالي در سخنان كوتاه خود ضمن تبريك عيد نوروز و تشريح ويژگيها، تحولات و توسعه هاي ايران در بعد از انقلاب اسلامي توضيحاتي در خصوص مواضع كشورمان در مورد وضعيت پرونده هسته اي و استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي به حضار ارائه داد.
در ادامه مراسم گراميداشت روز ۱۲ فروردين گروه موسيقي راز و نياز به رهبري شهرام آقايي پور و صداي رساي علي شاور با اجراي قطعاتي از موسيقي اصيل كشورمان حاضران در سالن را به وجد آوردند.

نماينده مردم گرگان وآق قلا درمجلس شوراي اسلامي گفت: مردم ايران در نتيجه پيروزي انقلاب اسلامي توانستند خود را باوركنند و خودباوري بزرگترين دستاورد انقلاب است.
سيدسبحان حسيني افزود: در۱۲فروردين ۵۸ مردم ايران نوع حكومت موردنظر خود را كه همان جمهوري اسلامي است، انتخاب كردند.
به گفته وي، جمهوري اسلامي ايران پس از پيروزي، دستاوردهاي بسيار زيادي در عرصه هاي مختلف داشته است و به دليل همين دستاوردهاست كه استكبار جهاني به مخالفت با ايران برخاسته است.
نماينده مردم گرگان افزود: در طول بيست و هفت سال گذشته مردم نقش مهمي در تعيين سرنوشت خود داشتند و به همين دليل انقلاب تاكنون توانسته پابرجا بماند.
حسيني بر توجه جدي به مطالبات مردم تاكيد كرد و گفت: همانگونه كه حضرت امام (ره) فرمودند، مردم ولي نعمتان و صاحبان اصلي انقلاب هستند.

معاون رييس جمهور و رييس بنياد شهيد و امور ايثارگران با صدور پيامي ضمن تبريك حلول سال نو به ايثارگران معظم، تقارن دو نماد معنوي نوروز و اربعين حسيني در سال ۱۳۸۵ را پيام آور تجديد حيات معنويت ، آزادگي و اخلاق برشمرد.
به گزارش حيات، حسين دهقان در اين پيام با قدرداني از خانواده هاي معظم شاهد، جانبازان عزيز و آزادگان سرافراز كه در طول سال گذشته با نظارت مستمر بر فعاليت خادمان خود جلوه هاي جديدي از همكاري را در مسير احيا و بالندگي خانواده بزرگ ايثارگران به نمايش گذاردند، افزوده است: در سال گذشته خدمتگذاران شما همه تلاش خود را براي ارائه خدمتي در شان والاي ايثارگران به كار بستند اما ناتواني ما در برابر عظمت و بزرگواري شما خجلتي است كه در سايه لطف و كرامت شما التيام مي يابد.
دهقان افزود: نوروز و اربعين هر دو از زنده شدن و حيات در سايه معنويت و آزادگي مي گويند كه اين دو ترجمان ايثار و شهادت به عنوان رمز ماندگار حيات جاويد است.

قيام مردم يزد در هشتم فروردين ۱۳۵۷ حلقه سوم از سلسله قيام هاي زنجيره اي بود كه منجر به قيام سراسري در ايران بر ضد شاه و در نهايت سرنگوني رژيم پهلوي گرديد.
پس از قيام مردم قم در ۱۹ دي ماه ۱۳۵۶ كه در اعتراض به مقاله توهين آميزي نسبت به امام خميني (ره ) توسط عوامل رژيم در روزنامه اطلاعات به چاپ رسيده بود و طي آن عده زيادي از مردم قم توسط عوامل رژيم به خاك و خون كشيده شدند، مردم تبريز در روز ۲۹ بهمن ۵۶ به مناسبت اربعين شهداي قم مراسم باشكوهي برگزار كردند كه اين بار نيز با حمله ماموران مسلح رژيم به مردم بي دفاع فاجعه اي عميقتر به وقوع پيوست.
در پي اين كشتارها مراجع و علما اين كشتارها را به شدت محكوم و حضرت امام ضمن اعلام عزاي عمومي عيد ۱۳۵۷ شمسي را تحريم كردند.
با نزديك شدن چهلم شهداي تبريز جوشش مخصوصي در مردم ايران مشاهده مي شد. در اين ميان قيام مردم يزد در روز هشتم فروردين ۵۷ كه تا ۱۲ فروردين هم ادامه داشت جلوه بيشتري داشت. مردم يزد در روز نهم فروردين پس از جلسه بزرگداشت شهداي تبريز در روضه محمديه اين شهر به خيابانها ريختند و با شعارهاي انقلابي به مراكز فساد و فحشا و نيز اماكن دولتي حمله كردند.
فرداي آن روز آيت ا... صدوقي از علماي شهر يزد مردم را به تعطيل عمومي و اجتماع در مسجد جامع شهر يزد دعوت كرد و در يك سخنراني در آن اجتماع با شكوه خواستار بازگشت امام خميني (ره ) از تبعيد و آزادي زندانيان سياسي و سرنگوني رژيم شد و در پايان مراسم مردم به خيابانها ريخته و تظاهرات ديگري عليه رژيم انجام دادند كه با حمله ماموران رژيم و به خاك و خون كشيدن مردم برگ سياه ديگري در كارنامه رژيم پهلوي ثبت شد. تظاهرات مردم تا روز ۱۲ فروردين ادامه داشت و پايه هاي رژيم پهلوي را بيش از پيش سست نمود.