دوشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۳۹۵۶ - Apr 10, 2006
گفت وگو با مهندس مجيد حبيب اللهي
خلاقيت در ايثار
زينب پشت مشهدي
010719.jpg
«دوست دارم از نوآوري در زمينه رفع نقاط ضعفم، تا جايي كه از آنها نقطه قوت و اتكاء بسازم، استفاده كنم» ... اين را مجيد حبيب اللهي مي گويد.
هرجا كه صحبت از خلاقيت و نوآوري است، نام مجيد حبيب اللهي به ميان مي آيد. او متولد ۱۳۵۸ فارغ التحصيل رشته مهندسي برق از دانشگاه شاهد است. كار در طراحي و راه اندازي سيستم هاي هوشمند مبتني بر فناوري اطلاعات، مديريت فني خبرگزاري قدس، مسئوليت راه اندازي مراكز رشد دانشگاه شاهد، عضويت در شوراي عالي اشتغال بنياد شهيد و امور ايثارگران و همچنين برگزاري چند همايش علمي- كاربردي در زمينه هاي فناوري اطلاعات و كارآفريني از سوابقي است كه در كارنامه او به چشم مي خورد. ايده و طرح ايجاد مركز كارآفريني بنياد شهيد و امور ايثارگران هم از طرح هايي است كه از ذهن خلاق او برخاسته است. عصر چهارشنبه، در دفتر كارش با آرامش و خونسردي به سؤالاتم پاسخ داد:
* خلاقيت در انسان چگونه شكل مي گيرد؟
- طبيعتاً هر انساني در هر دوره اي كه زندگي مي كند داراي اهدافي در زمينه هاي كاري خود است كه براي رسيدن به آن اهداف بلند و آرماني خود، در كنار سعي و تلاشي كه انجام مي دهد، براي زود و بهتر به نتيجه رسيدن و پيشي گرفتن از رقباي خود نياز به راهكارها و ابداعات منحصر به فردي دارد. اين نياز زمينه ساز ايجاد خلاقيت در انسان توفيق طلب، براي موفقيت و سرآمدي است.
* فرق انسان با حيوان در چيست؟
- خداوند گوهري به نام عقل را در اختيار انسان قرار داده كه به وسيله آن مي تواند آگاهانه و به اختيار، راه و روش خود را براي رسيدن به اهداف مادي و معنوي در طول زندگي، تشخيص داده و انتخاب كند كه اين را به حيوان نداده است و فكر مي كنم مهم ترين وجه تمايز انسان و حيوان همين باشد.
* انسان خلاق با انسان معمولي چه تفاوتي دارد؟
- معمولاً انسان هاي خلاق خيلي علاقه مند به ايجاد تغيير و تحول و دگرگوني مي باشند كه اين در انسان هاي معمولي كمتر پيدا مي شود.
* خلاقيت در زندگي انسان ها چه نقشي دارد؟
- خلاقيت مي تواند منشاء دگرگوني در زندگي انسان باشد.
* در حال حاضر زندگي چه خلاقيتي را مي طلبد؟
- سؤال خيلي سختي پرسيديد، زندگي از ابعاد مختلف نيازمند تجزيه و تحليل و موشكافي است و عصر حاضر هم داراي خصوصيات و ويژگي هاي متنوعي است كه براي ايجاد خلاقيت در آن بايد موضوع و زمينه مربوطه مشخص شود.
* آيا ثمره امروز نتيجه خلاقيت ديروز است؟
- طبيعتاً
* چرا؟
- رسيدن به قله هاي موفقيت در هر حركت دنيوي يا اخروي نياز به خلاقيت در عملكرد به عنوان يك اصل مهم بعد از مباحثي همچون نيت پاك، دعا و ... دارد. اما به عنوان مثال نمي شود كه انسان نيت شهادت را داشته باشد، اما هميشه در منزل و محل كار خود تردد نموده و هيچ عمل مجاهدانه اي انجام ندهد. شهدا و عزيزان جانباز متوجه دريافت فرامين ولي امر خود و عمل به تكليف و استفاده از فرصت مقتضي همچون جنگ و يا مبارزه با ضد انقلاب بودند و در عرصه مبارزه نيز سخت ترين خطرها را براي خود مي خرند و اين يعني خلاقيت در راه رسيدن به هدف مقدس شهادت در سايه حق طلبي، جسارت، مخاطره پذيري و...
* آيا در امور معنوي هم خلاقيت وجود دارد؟
- شهادت يك عمل خالصانه در راه رسيدن به قرب خداوند است. همان طور كه انسان  طالب در راستاي رسيدن به اين قرب الهي مي بايست آگاه به زمانه و متوجه استفاده از فرصت ها باشد و شركت در عرصه هاي جهاد في  سبيل الله مي تواند راهي براي رسيدن به هدف، يعني توفيق طلبي، البته همه مي دانند كه تقدير و مشيت خداوند و نيت پاك انسان طالب شهادت نيز از پيش نيازهاي اين بحث است.
* حاصل شكل گيري خلاقيت معنوي چيست؟
- البته سؤال شما خيلي كلي است، اما مي توان گفت  ايثار و شهادت در جامعه اي كه اين موضوع به عنوان يك ارزش اجتماعي و آرمان ديني مطرح مي شود، در راه رسيدن به آن خلاقيت بسيار مؤثر بوده و طبيعتاً جامعه خلاق خيلي بهتر و راحت تر مي تواند در اين راستا گام بردارد.
* آيا مي توان تلاش در راه نجات يك ملت را عملي خلاقانه دانست؟
- مي توان گفت براي نجات يك ملت، نبوغ و خلاقيت لازم و ضروري است.
* آيا در عمل يك شهيد يا يك جانباز ريشه هاي خلاقيت را مي بينيد؟
- بله، بدون شك در عمل اين عزيزان هميشه از صدر اسلام تاكنون خلاقيت موج مي زده است.
* به نظر شما آيا شهادت يك عمل خلاقانه است؟
- اگر عمل به تكليف، پيروي از فرمان ولي امر و قرب به خداوند به عنوان يك آرمان و هدف مقدس تصور شود؛ شهادت يكي از مصاديق بارز موفقيت يك انسان آگاه و توفيق طلب است كه در راه رسيدن به آن خلاقانه عمل نموده است.
* آيا ايثار و شهادت در يك جامعه خلاق شكل مي گيرد؟
- از جمله زيربناها و پيش نيازهاي تحول و خلاقيت، آگاهي و توانايي، ريسك پذيري و توفيق پذيري و... است كه در يك جامعه شهادت طلب نيز چنين مشخصه هايي بايد وجود داشته باشد.
* آيا مي توان پذيرفت كه خون بر شمشير پيروز است اما خلاقيت موجود در آن را نپذيرفت؟
- باز هم از آن سؤال هاي سخت كه به جهت ابعاد مختلفي كه دارد كار و تحليل هاي زيادي مي توان بر آن داشت، اما به نظر من نفس پيروزي خون بر شمشير حاصل از يك تجربه تاريخي موفق است. به عنوان يك مثال و يا يك استعاره و يا قياسي است كه زمينه ساز خلاقيت جديدي در زمينه عصر دوره و يا مكان ديگري است.
* آيا كاري خلاقانه تر از كار ايثار و شهادت سراغ داريد؟
- ايثار و شهادت خلاقيت بزرگي است اما جواب سؤال شما در حد اطلاعات من نيست.
* آيا در پاسداشت فرهنگ ايثار و شهادت طلبي در ربع قرن گذشته، جريان خلاقي را مي بينيد؟ تحليل شما در اين باره چيست؟
- خلاقيت در پاسداشت اين فرهنگ وظيفه ديني و ملي همه ماست و در ربع قرن گذشته بايد جريان و نمود بيشتري پيدا مي كرده، زيرا تبليغات سوء و تهاجم فرهنگي دشمن بيشتر از قبل بوده و فرهنگ ايثار و شهادت مورد هدف دشمن قرار گرفت. اما به خاطر مشكلات زياد بعد از جنگ، حكومت اولويت را به مسائل ديگري داد و كاري آنچنان كه شايسته و بايسته است انجام نشد. مهم ترين مسائل در پاسداشت فرهنگ ايثار و شهادت، دفاع علمي و منطقي از آن است كه نياز است در اين زمينه بهتر و با استفاده از روش هاي به روز كار شود تا شاهد ترويج و پايداري آن در نسل هاي بعدي انقلاب باشيم.
* خلاقيت امام راحل در رهبري فرهنگ ايثار و شهادت چه بود؟
- حضرت امام در راه مبارزه با طاغوت و استكبار و عمل به تكليف سيره و روش ائمه اطهار خصوصاً حضرت ابا عبدالله الحسين را به عنوان الگو براي خود و هم براي مردم قرار دادند و اين خلاقيتي بود كه باب ايثار و شهادت را در حركت عظيم انقلاب اسلامي باز كرد.
* براي گسترش خلاقيت مبني بر فرهنگ ايثار و شهادت چه راهكاري وجود دارد و موانع اين راهكار چيست؟
- بايد گفت مجموعه عوامل و دلايل متعددي در اين مسئله دخيل و مسئولند. اولين و مهم ترين مسئله در پاسداشت فرهنگ ايثار و شهادت حفظ دستاوردهاست، عزت و اقتدار ملي، كفرستيزي، دفاع از مظلوم، حق طلبي و عدالت خواهي، صداقت و وجدان؛ اينها دستاوردهايي است كه صيانت از آن وظيفه تك تك وارثين خون شهداست و اين مهم، اول بايد در سطح مسئولان كشور رعايت شود چرا كه آنها مديون اين مجاهدت ها هستند و مردم هم اگر از آنها حمايت مي كنند به اين دليل است كه تصور مي كنند حمايت از مسئولان، حمايت از راه ايثار و شهادت است. در مرحله بعدي، بازماندگان شهدا هستند كه با ادامه اين راه و با رفتاري مناسب الگويي عملي در انتقال و ترويج فرهنگ ايثار و شهادت هستند.
اما اگر بخواهيم به بحث اشاعه و ترويج فرهنگ ايثار و شهادت به صورت علمي در نسل هاي آينده بپردازيم، مجموعه دلايل منطقي و اصولي را به نسل هاي آينده بياموزيم و در اين راه از نوآوري ها و خلاقيت و تكنولوژي هاي روز به عنوان يك ابزار استفاده كنيم، بايد آگاه باشيم كه دشمن در مبارزه با فرهنگ ايثار و شهادت بسيار موذيانه از آنها استفاده مي كند.
* آيا براي رسيدن به شرايط بهتر زندگي بازماندگان فرهنگ ايثار و شهادت مي توان از خلاقيت افراد استفاده كرد؟
- در رسيدگي به امور بازماندگان شهدا، مباحثي همچون در نظر داشتن شأن و منزلت آنها، شناخت نوع نياز و بهترين راهكار ارائه خدمات به آنها بايد مدنظر گرفته شود كه بي شك مي توان گفت به كارگيري خلاقيت يكي از شروط لازم و ضروري آن است و با به كارگيري خلاقيت و نوآوري است كه مي توان بازماندگان شهدا را توانمند در همه عرصه ها و مستقل و كارآمد نمود.
* اگر قرار باشد با تصور قبلي، خلاقيتي را در امري در حوزه شخصي، ملي و جهاني ايجاد كنيد، آن خلاقيت چيست؟
- در حوزه شخصي دوست دارم از نوآوري در زمينه رفع نقاط ضعفم تا جايي كه از آنها نقطه قوت و اتكاء بسازم، استفاده كنم.
در زمينه ملي علاقه مندم براي تشخيص ميزان عملكردها و كارآمدها و يا تشخيص استعدادهاي بالقوه افراد، از خلاقيت به كار ببرم و در حوزه جهاني، از خلاقيت براي مبارزه با صهيونيسم جهاني كه مهم ترين و بزرگترين گام در راستاي ايجاد يك صلح جهاني است استفاده كنم.
* خلاقيت يعني چه؟
- خلاقيت يعني اينكه شخص و يا اشخاص براي رسيدن به هدف از راهكارها و روش هاي نو و جديدي استفاده كنند كه اين باعث سرآمد شدن آنها در طيف هاي همسو و رقيب مي گردد.
* آقاي مجيد حبيب اللهي خود را چگونه در جامعه معرفي مي كند؟
- يك نفر از طيف عظيم مردم عادي، چه در عرصه تحصيل و كار و چه در فعاليت ملي، اجتماعي، علمي، فرهنگي و سياسي. فردي است كه براي خود هيچ مزيتي نسبت به ديگران قائل نيست، اما در زمان عمل، وظيفه خود مي داند با نوآوري و خلاقيت جزء مؤثري باشد تا به قله هاي افتخار و سربلندي دست پيدا كند و در آنجا مدعي شود كه قطره كوچكي از جامعه شاهد و ايثارگر است. فردي است كه عقيده دارد اين عزيزان بايد در همه عرصه ها و در هر برهه زماني حضور فعال داشته باشند زيرا انقلاب نياز به حمايت دارد و آنان تكليفشان اين است كه هميشه سرآمد باشند.
* نسبت شما با جامعه شاهد؟
- فرزند شهيدم.
* پدرتان از چه ارگاني اعزام شدند؟
- بسيج و در عمليات خيبر سال ۶۲ به درجه رفيع شهادت نائل گشت.
* زمان شهادت پدرتان چند سال داشتيد؟
- ۴ ساله بودم.
* اگر بخواهيد با كلمه و يا جمله كوتاه خلاقيت را در ارتباط با موضوعات زير بگوييد چه مي گوييد؟
مادر = ساحل لب تشنه
همسر = ستاره سرنوشت
دوست = آئينه
جنگ = ميزاني براي مدعيان
فرزند شهيد = گل جنگ
حسين فهميده = رهبر
جانباز = يك عمر جهاد

بازديد وابستگان نظامي ۲۵ كشور از
مناطق عملياتي جنوب كشور
010725.jpg
با تمهيدات ستاد كل نيروهاي مسلح و ابتكار بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس، اولين كاروان بين المللي راهيان نور در تاريخ ۱۵ اسفند ۸۴ عازم مناطق عملياتي شد.
به گزارش خبرنگار ما براي اولين بار كاروان راهيان نور، فعاليت بين المللي خود را آغاز و وابستگان نظامي ۲۵ كشور در سفر ۳ روزه اي از مناطق عملياتي جنوب ديدن كردند.
اين بنياد، اهداف اين سفر را بيان و تشريح تئوري و ميداني عمليات هاي بزرگ ۸ سال دفاع مقدس، عمق تجاوز دشمن و عظمت دفاع رزمندگان اسلام برشمرده است.
در اين سفر اين وابستگان نظامي از فعاليت هاي عمراني و اقتصادي پس از جنگ در جمهوري اسلامي و نقاط يادماني دفاع مقدس ديدن كردند. اين بازديد در شرايطي انجام شد كه كاروان راهيان نور به طور تجمعي از دانشگاه ها، مدارس و سازمان هاي مردمي در اين مناطق حضور داشتند و اين تعامل و ارتباط معنوي مردم با شهدا موجب تعجب و تحسين ميهمانان خارجي شد.
سرهنگ جنتي- مسئول كميته امور بين الملل راهيان نور بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس- در اين خصوص اظهار كرد: اين سفر در سال جاري كه تهديداتي پيرامون بهره برداري صلح آميز از انرژي هسته اي عليه ايران وجود دارد، گوشه اي از عظمت حماسه هاي جوانان ارتش و سپاه را براي وابستگان نظامي مشخص مي كند و حضور مردم در اين كاروان ها نشان وفاداري مردم به آرمان هاي شهيدان است و آنها اين تجديد بيعت مردم را مي بينند.
وي در پايان اظهار اميدواري كرد در سال هاي آتي بتوان شرايطي را فراهم نمود تا دوستداران نظام جمهوري اسلامي در ساير كشورها از اين مناطق بازديد كنند.

تبسم
بوش از آمريكا اومد
اوضاع سياسي دنيا را نقد و بررسي مي كرديم. نوبت به آمريكا رسيد و رياست جمهوري وقت آن. بعضي دفاع مي كردند كه الحق والانصاف خوب توانسته اند حرف خودشان را به كرسي بنشانند،  با اين همه مفسده كه در عالم ايجاد مي كنند همچنان قبله آمال ملحدين هستند! دوستي مي گفت: من موافق نيستم. اين حرف ها هم نيست. ريگان را ببينيد. در دوره رياست جمهوري اش گند زد. آن قدر خرابكاري كرد تا بالاخره بوش (بويش) آمد. شما فكر مي كنيد مردم بوش (بويش) را چقدر تحمل مي كنند؟ قطعاً اگر شامه شان معيوب نباشد چهار سال!
(شوخ طبعي ها) _ سيدمهدي فهيمي

تنها عشاق مي توانند
010713.jpg
وقتي طبل جهاد در راه خدا نواخته مي شود دوران حكومت عشق آغاز مي گردد چرا كه جز عشاق، كسي حاضر به فداكاري و از جان گذشتگي نيست. دوران جهاد، دوران حكومت عشق است. اما در اينجا كه مهبط عقل است معلوم است كه حكومت عشق نبايد هم كه چندان پايدار باشد. نمي شود؛ مردم كه همه عاشق نيستند. از زن ها و كودكان و پيرزن ها و پيرمردها كه بگذريم آن خيل عظيم اهل دنيا را بگو كه از زندگي فقط همين يك جان را دارند و به آن، مثل كنه به شكمبه گوسفند چسبيده اند. تنها عشاق مي توانند كه بر ترس از مرگ غلبه كنند و از ديگران هم نبايد انتظار داشت كه از مرگ نترسند.
نگوييد «دوران جنگ» ، بگوييد «دوران جهاد در راه خدا» ... و خدا هم اين جام بلا را جز به بهترين بندگان خويش نمي بخشد. جام بلاست و جز به اهل بلا نمي رسد. ديگران آن را شوكران مي انگارند. پس دوران هاي جهاد نمي تواند كه طولاني باشد اما دوران هاي تمتع از حيات گاه آن همه طولاني است كه اهل دنيا را نيز دلزده مي كند.
آنگاه كه طبل جنگ با دشمنان خدا نواخته مي شود و اهل بلا در مي يابند كه نوبت آنان در رسيده است، اهل دنيا چون مارمولك هاي بياباني كه از رعد و برق مي ترسند، ناله كشان به هر سوراخي پناهنده مي شوند. وقتي طبل جنگ براي خدا نواخته مي شود عشاق مي دانند كه نوبت آنان رسيده است كه قليل من عبادي الشكور.... وقتي طبل جهاد براي خدا نواخته مي شود در نزد اينان عقل و عشق دست از تقابل مي كشند و عقل، عاشق مي شود و عشق عاقل؛ آن همه عاقل كه صاحب خويش را به سربازي و جانبازي مي كشاند. اما در نزد ديگران، ترس جان و سر، عقل را به جنوني موهوم مي كشاند و هر ننگي را مي پذيرند تا بتوانند اين خون تمتع از حيات را بمكند؛ مثل كنه اي كه به شكمبه گوسفند چسبيده است.
دوران جنگ، دوران تجلي عشق بود و دوران جلوه فروشي عشاق و سر اين سخن را، جز آنان كه به غيب ايمان دارند و مقصد سفر حيات را مي دانند در نمي يابند. دوستي شب عمليات با من مي گفت: «كاش مدعيان، اين»حس غريب« را در مي يافتند. اين وجد آسماني وصلي رازآميز» عين لذت« شده اند؛ نه آن لذت كه هر حيوان پوست داري كه حواس پنجگانه اش از كار نيفتاده است حس مي كند؛« الذّ لذات»را» .
گفتم: «عزيز من! مدعيان را به خويشتن واگذار. خدا اين حس را به هر كسي كه نمي بخشد؛  توقيفي است و توفيقي، هر دو» . او رفت و شهيد شد و من وقتي بالاي جنازه خون آلودش نشسته بودم، به يقين رسيدم كه «شهدا از دست نمي روند، به دست مي آيند» .
وقتي كسي مي انگارد هر چه را كه نبينند و لمس نكنند باوركردني نيست و از تو مي پرسد: «دستاورد ما در جنگ چه بوده است؟» از كلمه «دستاورد» بدت نمي آيد؟ من بدم مي آيد، اگر چه «كلمه» كه گناهي نكرده است اما مگر همه چيز را به همين دستي بدهند كه از اين كتف گوشتي و استخواني بيرون زده است و به پنج انگشت بندبند ختم گشته است؟ «دستاورد» كلمه اي است كه آدم را فريب مي دهد. با كلمه «دستاورد» كه نمي توان حقيقت را گفت. چه بگويي؟ بگويي: «بزرگ ترين دستاورد ما انسان هايي بوده اند به نام بسيجي» ؟
خيلج فارس آن همه ماهي دارد كه مي شود دويست كشتي صيد صنعتي _ از آن كشتي هايي كه ماهي ها را دويست كيلو دويست كيلو به حلقوم خويش هرت مي كشند- سالي دويست ميليون ماهي دويست كيلويي بگيرند. اما كجاست آن شجاعت و توكل و عشقي كه يكي مثل «مهدوي» يا «بيژن گرد» بر يك قايق موتوري بنشيند و به قلب ناوگان الكترونيكي شيطان در خليج فارس حمله برد؟ مي پرسد: «اين شجاعت و توكل و عشق به چه درد مي خورد؟» هيچ! به درد دنياي دنياداران نمي خورد اما به كار آخرت عشاق مي آيد؛ كه آنجاست دار حاكميت جاودانه عشاق.
*بخشي از مقاله «اي بلبل عاشق، جز براي شقايق ها مخوان»

يادداشت هاي ويژه
010716.jpg
كتاب يادداشت هاي ويژه مجموعه اي از دست نوشته هاي شهيد سپهبد علي صيادشيرازي است كه به كوشش سرتيپ سيدحسام هاشمي و با پشتيباني هيات معارف جنگ، جمع آوري و تدوين شده است.
اين كتاب در ۲۸۵ صفحه در پنج هزار جلد در سال ۱۳۸۱ به چاپ رسيده است. در اين كتاب مجموعه اي نفيس و ارزشمند از يادداشت ها و نوشته هاي شهيد در خصوص وقايع و رخدادهاي سال ۶۴ تا ۶۸ گردآوري شده است. در اين مدت صياد شيرازي يك سال از آن عمر پر بركت را به عنوان فرمانده نيروي زميني ارتش و سه سال ديگر را در كسوت افتخارآميز مشاور حضرت امام خميني(ره) و نماينده معظم له در شوراي عالي دفاع انجام وظيفه مي كرده است.
در ذيل يك نمونه از يادداشت هاي ويژه اين كتاب تقديم مي شود.

ساعت ۳۰:۵ مورخه ۱۶/۵/۶۴*
بسم الله الرحمن الرحيم
هوالذي انزل السكينه في قلوب المومنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم وللله جنودالسموات والارض و كان الله عليماً حكيماً
(سوره فتح- آيه ۴)
اوست خدايي كه سكينت و وقار بر دل هاي مومنان آورد تا بر يقين و ايمانشان بيفزايد و كامل تر از آن كه بودند بگرداند و (بدانيد كه) سپاه زمين و آسمان ها همه لشكر خداست و خدا به حكمت (نظام آفرينش) داناست.
اين توفيق بزرگ الهي است كه به آنچه باور و اعتقاد داريم يقين آورديم. يقين به اين كه قادر مطلق الله است و همه كارها به دست اوست. تقوا مايه عزت مومن است. با پيشه كردن تقوا خداوند متعال بنده متقي خود را امان مي بخشد.
يا ايها الذين امنو ان تتقوالله يجعل لكم فرقانا...
يقين بياوريم به اين كه عزت و ذلت در دست اوست و به هنگام آرامش و سكينت قلبي، مومن نپندارد كه هميشه اوضاع چنين است و به آن خو گيرد همان طوري كه به هنگام ثبات قدم و استقامت و بردباري مومن موجب گريز از ياس و نوميدي بنده مجاهد في سبيل الله مي شود و اين فراز و نشيب ها آزمايش خدا از بنده مومن است؛ ضمن اين كه بزرگ ترين پاداش خدا پس از موفقيت مومن همانا بالا رفتن درجه بندگي عبد است و اخلاص و آبديدگي اوست.
قابل بررسي است كه گاهي بنده مومن و دلسوز اسلام كاسه داغ تر از آش مي شود، مي پندارد كه اوضاع خيلي آشفته است. فسادها، تبعيض ها، بي عدالتي ها، نفاق ها، ناهماهنگي ها، نارسايي ها و... در جامعه او را مضطرب و مشوش مي گرداند، تجسم مي كند كه ابرقدرت ها و قدرت هاي حاكمه مستكبر در جهان دندان تيز كرده اند تا حركت عظيم اسلامي ما را متوقف و سپس خاموش سازند و در مقابل به اين مي انديشند كه با اين توان ضعيف چگونه مي توان با اين ابرقدرت هاي استكباري مبارزه كرد چون به بن بست فكري مي رسد دنيا را تاريك مي بيند.
آري همين جاست كه به سهولت به حقيقت هايي مي رسيم و اگر به آن تعمق كرديم بر درجات يقين ما افزوده مي شود. حقيقت اين كه مبارزه و طغيان جبهه حق عليه باطل عامل برانگيختن قدرت هاي طاغوت شده است وگرنه در وضعيت حاكميت باطل بر حق مبارزه اي در كار نيست. در آن حالتي كه طاغوت بر اوضاع حاكم است قدرت نمايي شيطان بيهوده است. حقيقت اين كه تاريكي ذهني و قلب، از آشكار شدن ضعف و ناتواني و ذلت بنده است. حقيقت اين كه اين نيز موهبت الهي است كه خداوند بنده خود را با خويشتن آشنا مي سازد تا بداند كه هيچ نيست و آنگاه معرفت شناخت خدا را پيدا كند و بالاخره حقيقت اين كه انقلاب اسلامي و حركت هايي كه براي خدا ظاهر مي شوند نور خدا هستند و اين در يد قدرت هاي پوشالي دنيا و جهان استكبار نيست كه آن را خاموش كنند و اين فرموده خداوند تبارك و تعالي است كه مي فرمايد:
يريدون ليطفئوا نورالله بافواههم والله متم نوره و لوكره الكافرون(آيه ۸- صف)
كافران مي خواهند تا نور خدا را به گفتار باطل و طعن و مسخره خاموش كنند و البته خدا نور خود را هرچند كافران خوش ندارند تمام و كامل خواهد داشت.
والسلام

* شهيد صياد در آن روزها درگير هدايت عمليات بوده و روزهاي سختي را مي گذرانده است. ايشان به سمت فرمانده نيروي زميني ارتش، فشار جسمي و روحي زيادي را در اين عمليات كه با نيروهاي سپاه پاسداران به طور مشترك انجام مي گرفت متحمل شده در آن حال و هوا، در ساعت ۳۰:۵ بعد از نماز صبح و راز و نياز سحرگاهي، يادداشت فوق را نوشته است.

سفر به ماوراء
010722.jpg
«سفر به ماوراء» آخرين ماموريت ميداني هيأت معارف جنگ در معيت شهيد سپهبد علي صياد شيرازي است كه در آن، فرماندهان ارتش در عمليات بيت المقدس، در سال ۱۳۷۷ در منطقه عملياتي حضور مي يابند و خاطرات گذشته را مرور مي كنند تا براي آيندگان ثبت و ضبط گردد.
سفر به ماوراء روايتي ديگر از منطقه عملياتي بيت المقدس است كه نه در محدوده جغرافيا بلكه سيري روحاني به سرزمين سرخ شهيدان است.
اين كتاب در ۱۸۰ صفحه توسط آقاي سيد كاوه خاتمي به زير قلم كشيده شده است و در سال ۱۳۸۴ با پشتيباني هيأت معارف جنگ شهيد سپهبد علي صياد شيرازي به چاپ رسيده است.

هلال شيعي
وقتي صدام در شهريورماه سال۱۳۵۹ جنگ تمام عيار را از زمين و هوا و دريا عليه ايران شروع كرد، در آغاز از توافقات پنهاني سران مرتجع عرب و غربي ها و شرقي ها اطلاعات چنداني به دست نمي رسيد. لايه هاي پنهان اين همكاري شيطاني در گذشت زمان آرام آرام هويدا گشت. چه شده بود كه رژيم بعثي عراق با كمك هاي مالي و نيروي انساني اعراب، كمك هاي تسليحاتي غرب و شرق و هدايت هاي اطلاعاتي و نظامي آمريكا درصدد سقوط حكومت اسلامي ايران بودند و نمي خواستند اين حكومت پا بگيرد و چرا آنهايي كه از رژيم ديكتاتور شاهنشاهي حمايت مي كردند و آن را جزيره ثبات مي پنداشتند، حالا درصدد خرد كردن اين اقتدار بودند؟ مگر ملت ايران چه فرقي كرده بود؟ چرا تا آن موقع از شيعه و هويت شيعه ترسي نداشتند؟ و چرا اينقدر اين موضوع اهميت پيدا كرد؟ پاسخ اين سؤال روشن است. رهبري عالم، عارف، مدير و مقتدر و مرجع براي اولين بار رهبري ديني و سياسي شيعه را توأمان به دست گرفته و منجر به بيداري اسلامي شده بود.
امام خميني(ره) با پيوند بين دين و سياست بعد از سال ها جدايي، چنان وحدتي را به وجود آورد كه عظمت از دست رفته ايرانيان مسلمان بازيابي شد و در زماني كه اكثر كشورهاي اسلامي به يكي از بلوك هاي شرق و غرب وابسته بودند، پرچم استقلال و عدالت خواهي را در دست گرفت.
به هر حال تلاش ۳۶ كشور براي سقوط حكومت ايران طي هشت سال مقاومت دليرانه و عارفانه رزمندگان اين مرز و بوم عقيم ماند و بالاخره جنگ تحميلي پايان يافت. اما اشتهاي سيري ناپذير صدام آرام نگرفت و به همسايه ديگرش - كويت- چنگ انداخت.
در پس اين اشغال معلوم شد كه اين حيوان درنده حتي دست حاميان خود را كه از هيچ حمايتي دريغ نكرده بودند، گاز گرفت و به مدافعان خود هم رحم نكرد. به حول و قوه الهي در اين زمان قسمت اعظم پنهان كاري هاي جنگ عيان شد و دنيا از ميزان و نحوه پشتيباني و حمايت هاي اعراب و غرب با خبر شدند.
سرانجام غائله اشغال كويت با حمله متحدين به عراق و سقوط صدام در سناريوي ديگري به نام جنگ با تروريست ها و القاعده پايان يافت.
اكنون افغانستان و عراق اشغال شده است و آمريكا به خيال خود قسمت هاي مهمي از طرح خاورميانه بزرگ خود را به منصه ظهور رسانيده است. از طرفي طرح صلح خاورميانه را به جد پي گيري مي كند و درصدد است كشورهاي اسلامي را تضعيف نموده و رژيم هاي دست نشانده بيشتري را جايگزين نمايد.
اما هميشه تدابير ظالمان و مستكبران درست از آب درنمي آيد و گاهي با عنايت الهي نتيجه عكس مي دهد. همانطور كه غربي ها در باتلاق عراق مانده اند و اين اشغال به خلاف نظر آنها موجب آزادي و بيداري شيعيان عراق گرديد.
ظهور هويت شيعي در منطقه كه پادشاه اردن به عنوان نماينده مشترك اردوگاه غرب و عرب مرتجع از آن به هلال شيعي و يك خطر ياد مي كند يكي از اين نمونه هاست.
ترس از اين عظمت باعث شد كه يافتن بن لادن و گرفتن اعضاي القاعده فراموش شود و زمينه براي كشتار شيعيان در عراق به دست همان افراد باز گذاشته شود تا جايي كه دست هاي انگليسي در اين قضيه عيان شده است. به هر حال امروز خرسنديم كه با الطاف الهي بازيابي هويت شيعي در هلال شيعي يعني سرزمين هاي افغانستان، ايران، عراق و لبنان در حال شكل گيري است.
سيد كمال لوح موسوي

معرفي كتاب
عاشقانه هاي سرخ
010728.jpg
آقاي رضا اسماعيلي مجموعه شعر خود را به همراه نامه اي از سر محبت به مناسبت تولد صفحه فرهنگ ماندگار براي ما فرستادند. ايشان مجموعه اي از اشعار انقلاب، جنگ تحميلي، مشروطه و قدس را در قالب غزل، مثنوي، رباعي و چهارپاره سروده است.ايشان در مقدمه «شعر و ادب پايداري» عاشقانه سرخ را اين چنين تعريف مي كند:
شعر و ادبيات بعد از پايان دفاع مقدس روايت و به تصوير درآوردن حماسه آفريني هاي نسلي است كه به اراده الهي براي ادامه حق و عدالت در زمين قيام كرد و همه هستي خود را در طبق اخلاص و ارادت گذاشت تا حقيقتي به نام اسلام احياء گردد و جاودانه نمايد.عاشقانه سرخ تجديد ميثاقي است با ارواح طيبه عاشورامرداني كه به نداي «هل من ناصر ينصرني» حسين زمان لبيك گفتند و در بارش بي امان خون و آتش، عروس شهادت را در آغوش كشيدند و رستگار شدند.
يك غزل از ايشان تقديم مي نماييم:
از تبار آهنم
«از زبان جانبازان»
من مرغ عشقم كاين چنين، خود را به آتش مي زنم
از شعله هاي عاشقي، ققنوس آذرپر منم
گلگون عذرا سركشم، خود را به آتش مي كشم
از بام تن پر مي كشم، بر عرش اعلا مي زنم
كاري ندارم زاغ را، اين خودپرست باغ را
غافل ز درد داغ را، زيرا كه مرغ گلشنم
عريانم از آسودگي، از بودن فرسودگي
چون شعله در تابم همه، شولاي آتش بر تنم
هر دم به بال درد و خون، پر مي كشم بي چند و چون
تا وادي عشق و جنون، تا كربلاي ميهنم
من پيك صبح صادقم، آلاله را من عاشقم
از بند ظلمت فارغم، با شب پرستان دشمنم
خورشيد وش مي سوزم و گرمي به عالم مي دهم
من زندگي بخش گل بابونه و آويشنم
مي سوزم اندر آتش و زردي نمي گيرد مرا
گلگون گلگون مي شوم، من از تبار آهنم
بيرون ز ملك جسم و جان، از لا مكان و از مكان
در آسمان بي نشان، منظومه آتش منم
هرچند مي سوزم چنين، در مرگ پيروزم بدين
در بطن اين خودسوزي ام، ميلاد را آبستنم
ثبت است نامم تا ابد، در مصحف گلگون عشق
هرگز نمي ميرم كه من، در سوختن رويين تنم

فرهنگ ماندگار
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهرستان ها
شهري
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   فرهنگ ماندگار   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |  
|  سياسي   |   داخلي   |   شهرستان ها   |   شهري   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |