پنجشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۳۹۸۸ - May 18, 2006
پهن كردن بساط ناهار در نمايشگاه كتاب ايراد دارد
ايراد كار در آنجاست كه از اين فرصت ارزنده براي علاقه مند كردن مراجعان به نمايشگاه به كتاب و كتابخواني استفاده درست نمي شود
003522.jpg
امسال هم درباره نمايشگاه كتاب حرف هاي زيادي را شنيديم و خوانديم. من سالهاست كه از مشتريان پروپاقرص نمايشگاه كتاب هستم و انس و الفتي با اين واقعه فرهنگي برقرار كرده ام. اولا در خيلي از نوشته ها و حتي گزارش هاي راديويي و تلويزيوني، مدام تكرار مي شد كه درصد زيادي از مراجعه كنندگان به نمايشگاه كتاب، براي تفريح به آنجا مي آيند و بساط ناهار و شام پهن مي كنند. اينطور اظهار كردن، رنگ و بوي انتقاد دارد، اما مي پرسم، كجاي اين آمدن ها و ناهار و شام خوردن ها در گوشه و كنار نمايشگاه كتاب ايراد دارد كه به عنوان نقطه ضعف روي اش انگشت مي گذاريد؟ در همه جاي دنيا، تعداد زيادي از مراجعه كنندگان به نمايشگاه و بي ينال ها افراد معمولي هستند اما فراموش نكنيم كه حتما جاذبه نمايشگاه اشخاص را به آنجا مي كشاند.
ايراد كار در آنجاست كه برنامه ريزان و كارگزاران نمايشگاه چرا از اين فرصت براي علاقمند كردن مردم به كتاب استفاده نمي كنند؟ چقدر خوب است كه در كنار يارانه هاي مختلف، يك يارانه هم براي خريد و توزيع رايگان كتاب ميان مراجعان به نمايشگاه در نظر گرفته شود. شما هر وقت به ميادين ميوه و تره بار سربكشيد، مي بينيد، صف خريد شير وجود دارد.
چون مردم، به شير به عنوان غذاي روزانه احتياج دارند. اما خيلي ها، اين نياز را نسبت به كتاب به عنوان غذاي فرهنگي پيدا نكرده اند. براي همين تيراژ كتاب و سرانه مطالعه كتاب در مملكت ما پايين است. اين پايين بودن، به بيسوادي ميدان مي دهد و هيچ دولتي موفق نمي شود، برنامه هايش را جابيندازد.
پس اگر برنامه ريزان توانستند تا نمايشگاه بعدي در سال آينده با روش هاي مختلف، نياز به كتاب و مطالعه را در مردم بيدار كنند، به همان اندازه از ميان مراجعه كنندگان به نمايشگاه كتاب، تعداد كتابخوان ها بيشتر مي شود.
اين حسن بزرگ يك نمايشگاه است كه مي تواند عده بسيار زيادي را به سوي خودش جلب كند. مردم از جيب خودشان هزينه مي كنند و از گوشه و كنار تهران و حتي ايران، مي آيند نمايشگاه كتاب و نمايشگاه مطبوعات، پس بايد تشويق بشوند نه اين كه چون در يك گوشه اي مي نشينند تا ضمن رفع خستگي، ساندويچي هم براي فرونشاندن گرسنگي شان ميل كنند، مورد هجو قرار بگيرند!
ب - فرهندي

تجربه هاي آزاد
ننه گلي
003516.jpg
«ننه گلي» را فرستاده بوديم تو بالكن، خواهر ۵ ساله ام «شيرين» هم كنارش بود و با شيرين زباني سر ننه را گرم مي كرد. مادربزرگ نمي دانست در پشت درهايي كه به روي او بسته شده، دخترها و پسرهايش بحث و جدل دارند تا فكري برايش كنند. اينكه «ننه گلي» چند روز از سال در خانه كدام پسر يا دخترش باشد، موضوع دعوا بود و آخر سر قرار شد كه ننه را به سراي سالمندان بفرستند. آن روز بهاري و در پشت درهاي بسته اتاق پذيرايي ما،  چانه بازاري رواج داشت تا هر كسي سهم پولش را بدهد و هزينه نگهداري مادربزرگ تامين شود.
وقتي در اتاق پذيرايي بر روي ما باز شد، فهميدم كه تصميم نهايي را گرفته اند و ظاهرا همگي توافق كرده اند كه ننه را به خانه سالمندان بفرستند.
در آن سال من در دوره پيش دانشگاهي درس مي خواندم و در آن يك هفته اي كه به امتحاناتمان مانده بود، اصلا حواس درستي نداشتم.
ننه گلي مثل هميشه با صبوري نمازش را مي خواند، ايرادهايش را مي گرفت و حواس پرتي هايش به علت فراموشي نسبي (آلزايمر) برقرار بود.
اما مادرم،  چون يك هفته مانده بود تا ننه را به خانه سالمندان ببرند، مراعاتش را مي كرد و مثل سابق از دست ايرادهاي مادر شوهرش، عصباني نمي شد. شبي كه فردايش بايد ننه گلي را مي بردند خانه سالمندان تا صبح نخوابيدم. نزديكي هاي ساعت ۶ تازه خوابم برد و وقتي بيدار شدم، برادرم كه آن موقع دانشجو بود و حالا مهندس كامپيوتر است، به من خبر داد كه مادر و پدرم به همراه ديگران ننه را به خانه سالمندان برده اند. بغض گلويم را پر كرد، اما سعي كردم به روي خودم نياورم. نزديكي هاي ظهر، مادرم و پدرم و چند نفر ديگر از قوم و خويش ها آمدند خانه ما و مدام از فضاي راحت و آب و هواي خانه سالمندان حرف مي زدند.
سفره ناهار را كه جمع كرديم، حدود يك ساعت بعد مهمان ها رفتند. سكوتي عجيب در خانه برقرار شده بود، انگار همه از هم مي ترسيديم. شيرين كوچولو اين سكوت را شكست و سراغ ننه گلي را گرفت. پدرم كه آن روز مرخصي گرفته و در خانه مانده بود، خيلي سريع و با حركتي غيرعادي به طرف بالكن رفت و در را پشت سرش بست. مادرم انگار توي آشپزخانه گير كرده بود و بيرون نمي آمد. برادرم «وحيد» ، صداي ضبط اش را آنقدر بلند كرده بود كه تا ۶ تا خانه آن طرف تر مي رفت. من هاج و واج مانده بودم. رفتم به وحيد اعتراض كردم كه صداي ضبط را پايين بياورد، اما چنان فريادي كشيد كه سابقه نداشت. چشمم را به سطرهاي كتاب دوخته بودم و وانمود مي كردم دارم درس مي خوانم. بغض همين جوري توي گلويم بود، اما مي ترسيدم گريه كنم. «شيرين» كه مخفيانه به بالكن سرك كشيده بود، دويد توي اتاق و با دلواپسي گفت: مامان، مامان! بابا داره گريه مي كنه! صداي هق هق گريه مادرم از آشپزخانه بلند شد. ديگر نتوانستم بغضم را كنترل كنم و صورتم را كه از اشك خيس شده بود توي كتاب پنهان كردم.
همگي به اينجا رسيده بوديم كه نمي توانيم ننه گلي را رها كنيم؛ او كه تا همين چند سال پيش، جور پخت و پز و پرستاري بچه ها و رفت و روب خانه را مي كشيد و خم بر ابرو نمي آورد.
باورم نمي شد، وحيد هم گريه مي كرد. آخر او غرور خاصي دارد. بودن مادربزرگ چقدر مهم بود و ما متوجه اش نمي شديم. صبح زود، با پدر و مادرم به خانه سالمندان رفتيم.
«ننه گلي» روي تخت اش نشسته بود و از پنجره به بيرون خيره مانده بود. پدرم به طرفش دويد و او را در آغوش كشيد و مثل يك كودك گريه مي كرد.
دوباره، توي خانه ما جلسه بود، اما حالا، همه سعي داشتند، سهم بيشتري براي نگهداري «ننه گلي» به گردن بگيرند. پدرم خيلي قاطع گفت كه هر سال ۳ ماه، ننه در خانه ما خواهد بود. در بقيه سال هم اگر هر كس به هر بهانه اي، نتوانست ننه را ببرد، باز هم، قدم اش روي چشم!
يكي از همسايه ها كه مادرش را به خانه سالمندان فرستاده بود، از رفتار ما متعجب شد و گفت كه هم او راحت است و هم ما! مادرم در جوابش گفت: خوش به حالتون، اما ما نمي تونيم. فقط يك روز كه «ننه گلي» از خانه ما رفته بود، انگار همه غصه هاي دنيا را توي اين خانه ريخته بودند. ننه صفا و بركت خانه ماست.
آذر حسنعلي

خروج خودروهاي فرسوده در ابهام
مسئله اي كه با هزاران نفر از اقشار كم درآمد جامعه مرتبط است بايد موردتوجه و اقدام اساسي و سريع قرار بگيرد
003519.jpg
مسئله خودروهاي فرسوده همچنان به يكي از بحث برانگيزترين مسائل روز تبديل شده است. عدم هماهنگي يا ناتواني دستگاه هاي ذي ربط براي رسيدن به توافق نهايي، انسجام و يك برنامه ريزي موفق به منظور اجراي طرح خارج ساختن خودروهاي فرسوده از شبكه حمل و نقل شهري، سبب شده كه هر از چندگاه اخبار پراكنده اي در اين زمينه در رسانه ها درج شود، اما هنوز افق روشني براي اجراي موفق اين طرح گشوده نشده است. وزارت صنايع و معادن، سازمان حفاظت محيط زيست و شركت هاي خودروسازي ها و ديگر سازمان هاي ذي ربط يا زيرمجموعه دولت هستند و يا طبق قانون مكلف اند، مصوبه هاي دولتي را اجرا كنند. نبود هماهنگي و ضعف در تصميم گيري نهايي ميان سازمان هاي پيش گفته، به گونه اي توانايي دولت را براي حل اين معضل ريشه دار زيرسئوال مي برد.
در آخرين خبري كه يك روزنامه ويژه اخبار صنعتي در صفحه اول خود درج كرده بود، يكي از مسئولان بلندپايه راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي تلويحا اعلام داشته كه به خودروهاي قبل از سال ۱۳۶۰ خدمات تعلق نمي گيرد. اگر اين خبر صحت داشته باشد، باب جديدي را در مسئله خودروهاي فرسوده و قديمي مي گشايد كه مستلزم تامل جدي است. همانطور كه بارها اعلام شده، دارندگان خودروهاي فرسوده اغلب از اقشار كم درآمد جامعه اند و به نوعي از اين وسيله براي تامين اياب و ذهاب خود و خانواده هايشان و يا مسافركشي به منظور تامين كسري درآمد و تامين معاش استفاده مي كنند. باتوجه به مرتبط بودن مسئله خودروهاي فرسوده با هزاران نفر از مردم كم درآمد جامعه، توجه جدي و اساسي به اين مسئله ضروري است و نبايد از اين مسئله، به عنوان بستري براي آزمون و خطاهاي مكرر استفاده كرد. حل مسئله ترافيك تهران كه هر روز بغرنج تر مي شود، نيازمند توجه فوري، قانونمند با درنظرداشتن حقوق حقه دارندگان خودروهاي فرسوده، درجهت برچيدن اين خودروهاست.
عنايت الله _ م _ تهران

از ميان نامه ها و پيام ها ---- ۹ تا ۱۱ ----۲۲۰۲۱۱۳۰
تصرف مراتع و زمين هاي حاصلخيز
حدود ۶۰ هكتار از زمين هاي حاصلخيز واقع در حوزه منابع طبيعي روستاي «كركرق» اردبيل تحت عنوان اراضي دانشگاهي تصرف شده است. با توجه به تجارب تلخ گذشته كه اين قبيل تصرفات بعضاً و به ظاهر به نام دانشگاه، اما به كام بسازوبفروش ها بوده است، خواستار رسيدگي هستيم؛ به خصوص كه اين اراضي از مراتع منطقه محسوب مي شود و تغيير كاربري آن، به زيان دامداري و اقتصاد مردم و كشور مي باشد.
حبيب علي محمدي- اردبيل

بيكاري، عامل مهم اعتياد
امروزه اعتياد در ميان جوانان كشور ما به صورت يك مسئله مهم درآمده است. با اندكي كاوش مشخص مي شود كه بيكاري و مشكلات اقتصادي، يكي از عوامل روي آوري افراد به اعتياد است، لذا بايسته است همه امكانات كشور براي ايجاد شغل در بخش هاي توليدي و با هدف شكوفايي اقتصادي و افزايش رفاه اجتماعي به كار گرفته شود تا نيرو و استعداد جوانان ما در اين مسير به كار افتد.
حسين حسين زاده خوئي

سؤال درباره تلفن همراه
تلفن همراه متعلق به اشخاص، يك حريم خصوصي محسوب مي شود و به همين دليل، استفاده از اين حريم براي جذب و پخش اعلانات و آگهي هاي تجارتي، نيازمند كسب اجازه از صاحب تلفن است، اما چندي است وعده جذب ۱۰هزار SMS تبليغاتي روي صفحه تلفن هاي همراه نقش مي بندد. آيا اين عمل با حريم خصوصي افراد مغايرت ندارد؟
بامداد
چرا تنبيه بدني؟
تنبيه بدني دانش آموزان ممنوع است، اما متأسفانه هنوز در برخي مدارس به اين مسئله توجه نمي شود و مسئولان مدرسه مطابق سليقه خود عمل مي كنند. به عنوان مثال در دبستان... واقع در منطقه ۵ آموزش و پرورش تهران، گاهي تنبيه بدني اعمال مي شود كه لازم است اين موضوع تذكر داده شود.
پدر يك دانش آموز
ضرورت برخورد با متكديان
جمع آوري متكديان در تهران احتياج به يك برنامه هماهنگ و درازمدت دارد. تكدي گري از يك رفتار ساده و از سر نياز، تبديل به فعاليت هاي باندي و زيرزميني شده است. وارد كردن متكديان پاكستاني به تهران، توسط همين شبكه ها انجام مي شود كه بايد از راه هاي قانوني با آنها برخورد شود.
سيد عليجاني
بي دقتي پيمانكار
نيمه شب دوشنبه ۲۵ارديبهشت ماه، در حالي كه ده ها خودرو در خيابان رسالت از مسير غرب به شرق در حركت بودند، ناگهان خيابان توسط عوامل پيمانكاري كه در گلوگاه ميدان رسالت، سرگرم احداث معابر جديد مي باشند بسته شد و حجم سنگيني از خودروها در اين محل سرگردان شدند. چرا پيمانكاران در اين قبيل مواقع از ترتيبات فني و علائم هشداردهنده در مسافت هايي جلوتر، اقدام نمي كنند تا مردم عصبي و سرگردان نشوند؟
نياز ابوطالبي

كودكان طلاق و تعبيرهاي نادرست
003513.jpg
طلاق در لغت به معني جدايي است و چون همواره تداعي كننده جدايي همسران، از هم پاشيدگي خانواده و وضعيت بحراني كودكان است، واژه اي است كه با ويژگي هاي منفي و دفع كننده از آن ياد مي شود. اما آسيب شناسي طلاق از منظر جامعه شناسي و روانشناسي گوياي اين واقعيت است كه جدايي، گاهي اجتناب ناپذير و حتي پايان بخش يك دوره از بحران زندگي مشترك و رهايي كودكان از آينده اي تيره و نافرجام است. به عنوان مثال وقتي پدري دچار اعتياد به مواد مخدر مي شود و تمامي كوشش  ها و دوندگي ها براي نجات او راه به جايي نمي برد و حضورش در خانواده  همچون كانوني عفوني، سلامتي و نشاط ديگر اعضاي اين كانون را به مخاطره مي افكند، راه چاره جدايي است.
بسياري از مادران متعهد،  توانستند پس از جدايي از همسر معتاد و ناسازگارشان، فرزندانشان را تربيت كنند. درست است كه بودن پدر به عنوان ركن مهم خانواده موجب رشد طبيعي و بالندگي كودكان و موفقيت و نشاط آنها در زندگي مي شود، اما در شرايط بحراني و زماني كه حضور يك پدر معتاد خطر گرويدن كودكان به اين عارضه خانمانسوز را تشديد مي كند، جدايي، عين رهايي است و هنگامي كه مادري به هر دليل سلامت اخلاق و منش انساني را از دست بدهد و زندگي و سلامتي جسمي و رواني خانواده تهديد شود، پدر پس از آزمودن همه راه ها و راهكارها، چاره اي جز جدايي ندارد. بنابر اين، به همه بچه هايي كه به دلايل فوق نعمت بودن پدر و يا مادر در خانواده را از دست مي دهند، نمي توان به ديدي منفي نگريست و در عين دلسوزي ابراز نگراني كرد كه اين كودكان بزهكار بار مي آيند. به همين سياق در بررسي كودكان به اصطلاح طلاق، بايد جانب احتياط را رعايت كرد و همه را به يك چوب نراند. متأسفانه گاهي در برنامه هاي صدا و سيما شاهد اظهاراتي از سوي كارشناسان در مورد كودكان طلاق هستيم كه با واقعيت وفق نمي كند. چون نمي توان اين قبيل كودكان را پيشاپيش و در يك داوري غلط در ورطه بزهكاري، خلاف و ولگردي ديد بايد انگيزه هاي طلاق و وضعيت كودكاني را كه پدر و مادرشان از هم جدا شده اند، بازشناخت و به تفكيك درباره اين مسئله سخن گفت. چرا كه طلاق گاهي حكم نيشتر بر دمل چركين را دارد.
محمد ايوب

پل راه، پيشنهادي براي حل مشكل ترافيك بزرگراه همت
امروزه ترافيك سنگين و پيامدهاي زيانبار آن از قبيل آلودگي هوا، زيان هاي اقتصادي، فرسايش جسم و روان مردم به يكي از مهم ترين مسائل كلانشهر تهران تبديل شده است. اين مسئله چنان بااهميت و فراگير مي باشد كه هر فردي را در هر سمت و جايگاهي درگير نموده است. به اين دليل، جست وجو براي دستيابي به يك راه حل اساسي بر پايه تجارب جهاني بايد مهم ترين و اولي ترين برنامه هاي دولت و مجلس ما باشد. عليهذا و تا راهيابي به يك راه حل اساسي، مي توان براساس برخي تجارب و فن آوري هاي نوين جهاني، راه حل هاي كوچك تر و منطبق با برخي مناطق و مكان هاي شهري تهران را ارائه نمود. آسيب شناسي بزرگراه همت به همراه پيشنهاد برخي راه حل ها براي معضل ترافيك اين بزرگراه، موضوع نوشتار حاضر را تشكيل مي دهد: بزرگراه همت را مي توان يكي از مهمترين شاهراه هاي اصلي تهران به حساب آورد، چون از شرقي ترين نقطه تهران تا غربي ترين نقطه آن امتداد دارد و با اجراي طرحهاي توسعه هر روز بر طول اين بزرگراه افزوده مي شود و همين تداوم مسير باعث افزايش روز افزون بار ترافيك اين بزرگراه خواهد شد. همه اطلاع داريم كه معضل ترافيك در اين بزرگراه از اوايل صبح تا اواخر شب پابرجاست و بيشترين مشكل آفريني را مي توان در محدوده پلهاي فجر تا محدوده برج ميلاد مشاهده نمود و اين مشكل به حدي است كه رانندگان در ساعات مختلف شبانه روز در مسيرهاي شرق به غرب و غرب به شرق بايستي انتظار يك اتلاف وقت حداقل نيم ساعته را داشته باشند. اين مسئله به حدي نمود دارد كه در ساعاتي از صبح و عصر پليس مجبور به كم عرض نمودن باند شمالي بزرگراه در ناحيه پلهاي فجر مي شود. حال بايد اين زمان تلف شده را در تعداد خودروهاي عبوري از اين ناحيه ضرب نمود تا بتوان به اتلاف وقت شهروندان فقط در اين ناحيه از شهر پي برد. ضمنا مي توان آلودگي و خستگيهاي ناشي از اين ترافيك را نيز به مجموع خسارات افزود و البته نبايد از ميزان بنزين مصرف شده در خودروها نيز غافل بود.
قابل ذكر است كه مشكل اين بزرگراه فقط محدود به اين قسمت نبوده و مي توان انسدادهاي موضعي را در ديگر نقاط آن نيز مشاهده نمود كه به دليل توسعه اين بزرگراه بايد در آينده اي نه چندان دور منتظر گسترش بيشتر اين انسدادهاي موضعي و تبديل آن به يك ترافيك سنگين نيز بود.برخي بر اين باورند كه با گشايش تونل رسالت مشكل بزرگراه همت در اين ناحيه حل خواهد شد اما طبق نظر كارشناسان با افتتاح اين تونل فقط بين ۳۵-۳۰ درصد از بار ترافيكي بزرگراه همت كاسته خواهد شد كه احتمالا اين رقم تا زمان افتتاح تونل كمتر نيز خواهد شد چون مسئولين در آخرين مصاحبه خود قول بهار ۱۳۸۵ را براي افتتاح اين تونل داده اند.
شايان يادآوري است كه به دليل وضعيت خاص پل سيد خندان و سنگيني ترافيك كنوني اين پل، ميزان كمك اين تونل (پس از افتتاح) به بزرگراه همت شديدا بستگي به ترافيك پل سيدخندان و ديگر مسيرهاي ورودي و منتهي به اين تونل خواهد داشت. هر چند به دليل وضعيت خاص اين تونل نيز مي بايست به اين فكر بود كه در صورت تعطيلي هر چند موقت آن نيز چه بر سر مسيرهاي موازي آن خواهد آمد.يكي ديگر از نظرات آن است كه با اتصال بزرگراه نيايش به بزرگراه صدر، بزرگراه نيايش قادر خواهد بود از بار بزرگراه همت بكاهد ولي نبايد فراموش كرد كه بزرگراه صدر در حال حاضر نيز از كشش مناسب برخوردار نبوده و در زمان اوج ترافيك داراي تراكم شديدي است و در صورت اتصال احتمالي به بزرگراه نيايش، قادر به كاستن از بار آن نخواهد بود.
گاهي اين موضوع به ذهن متبادر مي شود كه كشورهاي ديگر براي حل اينگونه مسائل چه كرده اند. يكي از اين راه حلها كه در ايران مورد استفاده قرار نگرفته است ولي در ديگر كشورها مسبوق به سابقه مي باشد، ساخت خيابانها و بزرگراههاي دو طبقه است.
بدين منظور در وسط بزرگراههاي كنوني، پايه هايي با ويژگيهاي خاص ساخته مي شود كه بر روي اين پايه ها به اصطلاح طبقه دوم بزرگراه بنا خواهد شد. يكي از خواص اين پايه هاي بتني آن است كه عرض و طول اين پايه ها كم بوده و مساحت كمي از سطح بزرگراه را اشغال مي كند ولي از آنچنان قدرتي برخوردار است كه مي توان دهانه طبقه دوم را عريض گرفت.
ويژگيهاي اين خيابانهاي طبقه دوم آن است كه مفر مناسبي براي خروج سريع خودروها از نقاط پر تراكم با ترافيك سنگين است. خودروهايي كه در مناطق مسدود شده كاري ندارند، مجبور نخواهند بود ترافيك اين نواحي را تحمل كنند. اين خيابانهاي طبقه دوم بيشتر شبيه پلهايي هستند كه طول آنها بالغ بر چندين كيلومتر مي شود و اصطلاحا آنها را پل راه گويند. چند سال قبل نمونه  اي از اين پل راه در كشور تايلند به طول ۵۵ كيلومتر راه اندازي شد و بسياري از مشكلات شهر بانكوك را برطرف كرد. اخيرا نيز يكي ديگر از اين پلها در شهر تامپا در ايالت فلوريداي آمريكا ساخته شده است تا باري از مشكلات ترافيكي صبحگاهي و شامگاهي اين شهر بردارد. البته نمونه هاي متعددي از اين موارد را مي توان در كشورهاي مختلف نام برد چون فن آوري ساخت اين پلها با پايه كم عرض به نحو روزافزون در حال گسترش است.با توجه به ابعاد ذكر شده درباره مشكل ترافيك اين ناحيه از بزرگراه همت، به نظر مي رسد كه اين راه حل از مقبوليت مناسبي برخوردار باشد چون در ساعات اوج ترافيك به تردد سريع تر و آسان تر خودروها كمك خواهد كرد. البته نبايد فراموش كرد كه بايد تمامي جوانب يك چنين پروژه اي مورد توجه قرار گيرد.نگارنده خود وقوف كامل دارد كه انجام اين قبيل طرحها چندين سال طول خواهد كشيد ولي از مزاياي آن در صورت اجرا مي توان به كاستن از معضل ترافيك و نيز الگو شدن براي ديگر بزرگراههاي تهران و حتي ديگر نقاط كشور اشاره داشت.
موضوعي كه در اين مقاله سعي بر تأكيد آن بود همانا به كارگيري روشهاي جديد به منظور بهبود شبكه ارتباطي درون شهري با هدف افزايش سرعت متوسط خودروها است. يك ضرب المثل خارجي مي گويد: «حضرت نوح كشتي خود را قبل از توفان ساخته بود.» اين بدان معني است كه بايد از هم اكنون به فكر مشكلات آتي بود و براي آنها چاره اي انديشيد و علاج واقعه را قبل از وقوع نمود چون به نظر مي رسد در آينده اي نه چندان دور، ترافيك در اين بزرگراه قفل خواهد شد.
مهندس مجتبائي

ساعات كار مشاوران مدارس را اصلاح كنيد
براساس بخشنامه سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور در سال ،۱۳۸۳ كار مشاوران مدارس در هفته ۳۰ ساعت تعيين شد كه باعث بي انگيزگي و مشكلات فراواني براي اين قشر گرديد. اين مشكلات از طريق وزارت آموزش و پرورش نيز به سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور منعكس و نسبت به افت امور مشاوره و كيفيت خدمات ارائه شده و بروز دشواري هاي بيشتر، هشدار داده شد.
ضمن حمايت از نامه وزير محترم آموزش و پرورش به سازمان مديريت،  خواستاريم كه ساعات كار مشاوران براي سال تحصيلي آينده اصلاح گردد، تا آنان با روحيه اي بيشتر بتوانند خدمات راهنمايي و مشاوره را به دانش آموزان عزيز ارائه كنند.
جمعي از مشاوران
مدارس متوسطه شهر رشت

اگر به همشهري نامه مي نويسيد...
اگر براي صفحه سخنگاه همشهري نامه مي نويسيد، لطفاً به نكات زير عنايت داشته باشيد:
۱- نامه را با خط خوانا و در يك طرف كاغذ بنويسيد.
۲- نام و نشاني خود را همراه با تلفن تماس در نامه مرقوم فرماييد. به هر دليل كه مايل به عدم درج نام و نام فاميل خود هستيد، يادآوري كنيد تا نامه شما با عنوان «نام محفوظ» چاپ شود.
۳- در حد امكان در نوشتن نامه، خلاصه نويسي را مراعات كنيد تا فضاي لازم براي درج نامه ها و پيام هاي بيشتر وجود داشته باشد.
۴- ستون «تجربه هاي آزاد» به آثار هنري و ذوقي شما اختصاص يافته است.
مي توانيد عكس، طرح، كاريكاتور، قصه، شعر و مطالب طنزآميزتان را با رعايت خلاصه نويسي براي اين ستون ارسال كنيد تا به نام خودتان چاپ شود.

پاسخگو
003525.jpg
خواننده عزيز و بدون نام
آنچه كه از ذوق سليم، نثر جذاب و طنز گزنده شما بر صفحه سفيد كاغذ جاري مي شود خواندني است. بخصوص كه نوشته ها را به پاكيزگي تايپ مي كنيد و براي ما مي فرستيد.
آنچه را كه در مورد «كارگران خباز» به همراه بريده يكي از روزنامه ها و نقدي تند در خصوص كيفيت پايين نان در نانوايي ها ارسال كرده ايد ضرورت توجه بيشتر كارفرمايان به حق و حقوق كارگران نانوايي ها را مطرح مي كند و همچنين اين واقعيت را پيش مي كشد كه نظارت بر پخت نان به لحاظ كيفيت و بهداشت، لازم است. ما هم با نظر شما موافقيم و اميدواريم كه دستگاه هاي مسئول پاسخگوي چنين نيازهايي باشند. اما شعر بلند طنزآميزي را كه درباره كيفيت پايين فرآوري و پخت نان براي همشهري فرستاده ايد، چنان تند است كه تنها دو بيت را مي توانيم انتخاب و درج كنيم، با اين اميد كه نانواها و كارگران زحمتكش نانوايي ها،  اين شعر را بر سبيل طنز پذيرا باشند و به قول معروف آن را به دل نگيرند:
توي خمير نان تو مايه خمير نيست
نانت فطير و سنگ و ثقاله است نانوا
آن سنگريزه هاي سنگك تو زير دست و پا
با خاك و خل عجين و مچاله است نانوا!
آقاي فرشاد نازلو _ اروميه
نگارخانه هاي شهر تهران پذيراي همه هنرمندان نقاش هستند. يعني در واقع بايد اين چنين باشد. پيش از ورود به بحث هاي انتقادي، مي توانيد پيشنهادهاي خودتان را با مسئولان نگارخانه ها و يا معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در ميان بگذاريد. در عين حال آماده ايم، نامه انتقادي شما را در صورتي كه مستند باشد، درج كنيم.
خانم رنجبر
صفحه خاصي تحت عنوان آشپزي يا آموزش اين رشته در همشهري وجود ندارد، مي توانيد، پيشنهادهاي خودتان را براي گروه اجتماعي همشهري ارسال كنيد.
آقاي نعمت عباسيان
۱ _ متني را كه درباره مشكلات بيكاري جوانان فرستاده ايد دريافت كرديم و با توجه به مطالب مشروحي كه در هفته هاي اخير و در همين زمينه در سخنگاه درج شده است، از نكات مطرح شده در نامه شما در فرصت آينده، استفاده خواهيم كرد.
۲ _ تحقيقي كه در مورد خليج فارس انجام داده ايد براي گروه سياسي همشهري ارسال كنيد تا مورد بررسي واقع شود. قطعا اگر واجد شرايط لازم باشد، مورد استفاده قرار مي گيرد.
خانم صنم درياپشته
آثار هنري فرزندتان را مي توانيد به نشاني روزنامه همشهري _ نشريه دوچرخه ارسال كنيد.

سخنگاه
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهرستان ها
شهري
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |   سخنگاه   |  
|  سياسي   |   داخلي   |   شهرستان ها   |   شهري   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |