گفت وگو با دكتر محمدشريف ملك زاده معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري
به تكاپو افتاده ايم
علي مومني
|
|
معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اين روز ها اميدوارانه به توسعه صنعت جهانگردي مي انديشد.
دكتر محمد شريف ملك زاده مي گويد كه ايران در جذب توريست و توسعه اين صنعت، نه تنها از ديگران چيزي كم ندارد، بلكه به لحاظ برخورداري از جاذبه هاي توريستي، اكوتوريستي، ژئوتوريستي و ... سرآمد كشورهاي جهان است. به عنوان نمونه وجود «سه اس» جذب توريست يعني sun (آفتاب) sand (ماسه) و sea (دريا) در منطقه گيلان باعث شده تا اين استان يكي از قطب هاي گردشگري كشور قلمداد شود. يا وجود كوير، دريا، كوهستان و ديگر مواهب طبيعي كه در مناطق مختلف كشوري به چشم مي خورد، هر كدام قادرند تا با برنامه ريزي تحولات بنياديني را در جهانگردي به وجود آورند. او ايران را قلب آسيا مي خواند و تاكيد مي كند كه چشم انداز ۲۰ ساله جهانگردي، جايگاه ايران را در رده هاي جهاني UNWTO تثبيت خواهد كرد.
گفت وگوي ما را با معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري پيش رو داريد.
*آقاي ملك زاده اين روزها در خصوص توريسم و راهكارهاي توسعه اين صنعت در ايران زياد بحث مي شود. اين در حاليست كه هنوز بسياري از زيرساخت هاي گردشگري ايران ضعيف بوده و توان جذب جهانگرد را ندارند. از سوي ديگر هنوز ديدگاه هايي وجود دارد كه در خصوص صنعت توريسم چندان خوشبينانه نمي نگرد. با همه اين اوصاف ديدگاه شما به عنوان معاون گردشگري در اين خصوص چيست؟
پاسخ به اين پرسش نيازمند اشاره اي گذرا به چند مفهوم كلان در صنعت جهانگردي است. با تحولاتي كه طي سال هاي گذشته به وجود آمد و در نهايت منجر به ارتقاي تشكيلاتي توريسم تا حد معاونت رياست جمهوري شد و اكنون انگيزه خوبي كه در سران نظام براي توسعه اين صنعت به چشم مي خورد، مي توان مدعي شد كه جهانگردي جايگاه شايسته خود را در كشور به دست آورده است. مي ماند مشكلات زيرساختاري كه مجموعه دولت و سازمان به شدت پيگير برطرف كردن اين معضل هستند. بررسي رخدادهاي حاكم بر صنعت توريسم در سال هاي گذشته به خوبي مويد آن است كه كشورهايي در اين صنعت موفق بوده اند كه نگاه جهاني با رويكرد ملي داشته اند. ما هم تلاش داريم تا با تاسي از اين امر در عين نگاه و برنامه ريزي با رويكردهاي ملي و بومي نشات گرفته از فرهنگ اصيل ايراني، در مواردي چون بازاريابي و تعريف كشورهاي هدف، نگاه خود را جهاني كنيم. برگزاري كنفرانس جهاني صنايع دستي و گردشگري تنها يكي از اين موارد است كه به اهتمام UNWTO و با ميزباني ايران برگزار شد و همانطور كه مستحضريد سازمان جهاني جهانگردي در خلال اين كنفرانس نشان قدرداني خود را به دولت جمهوري اسلامي ايران اعطا كرد.
*شما به روند جديد بازاريابي و كشورهاي هدف اشاره كرديد. مي توانم بپرسم كه تئوري هاي جديد بازاريابي بيشتر كدام گونه از جهانگردان را هدف گرفته است؟
در تقسيم بندي گردشگري و جذب جهانگردان يكي از شاخص هاي تقسيم بندي ها بر پايه ملاك هاي سازمان جهاني گردشگري (UNWTO) است كه گردشگري را به سه حوزه گردشگري ورودي (Inbound Tourism)، گردشگري داخلي (Domestic Torism) و گردشگري خروجي (Outbound Tourism) تقسيم كرده است.
اين تقسيم بندي بر پايه حوزه هاي جغرافيايي درون و بيرون مرزهاي يك كشور و حركت گردشگران در دو سوي مرز بنيان نهاده شده است. گردشگري ورودي در بر گيرنده گردشگران غير مقيم است كه از بيرون مرزهاي ملي براي بازديد وارد كشور مي شوند. گردشگري خروجي كه در نقطه مقابل گردشگري ورودي است، به طور عمده گردشگران مقيم كشور را پوشش مي دهد كه با هدف بازديد از كشورهاي ديگر از مرزهاي ملي خارج مي شوند و گردشگري داخلي گردشگري درون مرزهاي ملي را شامل مي شود. مجموع اين سه حوزه حجم كل گردشگران و فعاليت هاي گردشگري يك كشور را شكل مي دهد. توجه به گردشگري ورودي و تلاش براي بالا بردن شمار گردشگران خارجي كه در زمره اهداف توسعه اقتصاد ملي تعريف مي شود، نشان از نقش تعيين كننده اين حوزه گردشگري در توسعه و پيشرفت ملي است.
*فكر نمي كنيد كه ايرانگردي مقدم بر جهانگردي است؟
در اين خصوص ديدگاه هاي زيادي وجود دارد، اما قدر مسلم آن است كه ايرانگردي و جهانگردي لازم و ملزوم يكديگرند. با قاطعيت مي گويم تا زماني كه توريسم داخلي گسترش نيافته و مشكلات و معضلات اقامتي - خدماتي در اين حوزه مرتفع نشود، نمي توان به توسعه توريسم خارجي اميد بست، چرا كه مسايل فراروي سفرهاي داخلي از حمل و نقل گرفته تا زيرساخت ها، جداي از گردشگري داخلي در خصوص گردشگران خارجي نيز مصداق مي يابد. سرسلسله توسعه صنعت گردشگري در ايران گسترش فرهنگ ايرانگردي است، اين امر از چند جهت اهميت دارد. لذا با تاكيدات رياست سازمان توسعه ايرانگردي در سرلوحه اقدامات زيربنايي دست اندركاران و متوليان صنعت گردشگري قرار گرفته است. سوال ما هم اين است كه اگر مردم ايران از توانمندي هاي سرزمين پهناور خود در عرصه صنعت گردشگري آگاهي كافي نداشته باشند، چگونه مي توان به توسعه جهانگردي اميدوار بود؟ چون يك ايراني با ديدن آثار تمدني و طبيعي است كه وظيفه خود مي داند آنها را در معرض ديد جهانگردان خارجي قرار دهد.
* بحث سفرهاي ارزان قيمت چندي است كه بالا گرفته و مرتب به آن دامن زده مي شود. شما از منظر معاون گردشگري مشكلات كلان حاكم بر سفر را چگونه مي بينيد و اجرايي شدن سفرهاي ارزان قيمت چه تاثيري بر اين فرايند خواهد داشت؟
ببينيد در مجموع چندين عامل باعث شده تا سفر در ايران اقتصادي نباشد. شايد بتوان اين عوامل را اين گونه اولويت بندي كرد: ۱ - پايين بودن درآمد سرانه خانوار ايراني ۲- مشكلات اسكان، حمل ونقل، پذيرايي و عدم ساماندهي جاذبه ها ۳- نبود pageهاي مسافرتي ساليانه ۴- مشكلات زيرساختاري ۵- پيك هاي نامنظم مسافرت. به اين ترتيب طي سال هاي گذشته مجموعه عواملي دست به دست هم داده اند تا سفر در كشور اقتصادي نباشد. راهكارهايي هم كه از سوي سازمان گردشگري در مديريت كنوني براي اين امر در نظر گرفته شده، اين است كه قيمت اجزاء سفر را به عنوان اصلي ترين محور كاهش داده تا اجزاي سفر به صورت ارزان در اختيار گردشگران قرار گيرد. ما نيز در تلاشيم تا با تدوين plan گردشگري براي حمايت از سرمايه گذاران و دست اندركاران، بخش خصوصي بتواند با اختصاص تخفيف ها و تشويقاتي درخصوص ماليات يا وام هاي كم بهره انگيزه مضاعف فعاليت كسب كند. شايد بتوان مصوبه جديد مجلس در خصوص اعطاي بن سفر به كاركنان دولت را مقدمه اي براي توسعه سفرهاي گروهاي و ارزان قيمت به شمار آورد . مجلس در ادامه رسيدگي به لايحه الحاق موادي به قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت مصوبه اي را از تصويب گذرانده كه براساس آن به كارمندان دولت بن سفر اعطا شود. در ماده ۳۲ اين مصوبه تصريح شدت به منظور توسعه گردشگري داخلي و حمايت از سفرهاي كاركنان دولت (شاغلين، بازنشستگان، موظفين و ...) و اعضاي درجه يك خانواده آنان به كليه دستگاه هاي مشمول ماده (۱۶۰) قانون برنامه چهارم توسعه اجازه داده مي شود در صورت مشاركت صنعت گردشگري به ميزان ۳۵ درصد و ۳۰ درصد از سوي دستگاه هاي فوق الذكر هزينه سفرهاي ارزان قيمت كاركنان خود را در قالب بن سفر از محل اعتبارات رفاهي بودجه مصوب خود، پرداخت نمايند.
*البته يك بحث نيز در اين زمينه وجود دارد به اين معنا كه توريسم داخلي بيشتر جابه جايي پول را دربرمي گيرد نه ارزآوري را. اين در حالي است كه توسعه توريسم خارجي مساوي با گسترش ارزآوري به كشور ميزبان است و اين يعني شكوفا شدن اقتصاد ملي و بومي...
به اعتقاد من توسعه اقتصادي را بايد برجسته ترين پيامد رونق گردشگري ورودي نام برد كه آثار مستقيم و غيرمستقيم آن بر كميت ها و شاخص هاي كلان اقتصادي به سرعت پديدار مي شود. اين پيامدها از يك سو با افزايش سطح توليد كالاها و خدمات و ايجاد درآمد براي عاملان فعاليت هاي اقتصادي وابسته به گردشگري بازدهي خود را نمايان مي كند و از سوي ديگر با ايجاد فرصت هاي شغلي جديد نه تنها بخشي از موفقيتهاي اقتصادي را به نمايش مي گذارد، بلكه بهبود وضعيت اشتغال كه يكي از مزيت هاي ويژه توسعه گردشگري به سبب ضريب فزاينده اشتغال آن است، بهبود شرايط اجتماعي و كاستن از آسيب ها و عوارض اجتماعي ناشي از بيكاري نيروي انساني را نيز در پي دارد.
* شما تا چه حد معتقديد كه توريسم مي تواند اقتصاد ملي ايران را شكوفا كند؟ به ويژه اكنون كه اقتصاد بيشتر كشورها از انرژي محوري به سمت اقتصاد مبتني بر توليد و گردشگري در حال حركت است؟
براي پاسخ به اين پرسش در ابتدا بايد تحولات جهاني اقتصاد توريسم مد نظر قرار گيرد. طبق پيش بيني WTO تا سال۲۰۲۰ ميلادي تعداد جهانگردان به رقمي بالغ بر ۶/۱ ميليارد نفر خواهد رسيد و براساس آمار ارائه شده از WTO بيش از ۵۰ درصد معضل اشتغال در كشورهاي در حال توسعه از طريق توسعه اين صنعت قابل حل مي باشد؛ بطوري كه طبق مطالعات شوراي جهاني مسافرت و توريسم (WLTL) تعداد مشاغل مستقيم و غيرمستقيم حاصله از توريسم در سال۱۹۹۶ برابر با ۲۹۰ ميليون شغل و درآمد حاصله از آن نيز برابر با ۴/۳ تريليون دلار بوده است و پيش بيني مي شود تا سال ۲۰۰۵تعداد مشاغل اين بخش به ۳۳۸ ميليون شغل و درآمد آن به ۲/۷ تريليون دلار برسد. همچنين طبق بررسي هاي سازمان جهاني توريسم در سال ۱۹۹۵حدود ۵۶۷ ميليون مسافر در جهان جابجا شدند و پيش بيني مي شود كه در سال ۲۰۱۰ اين تعداد به يك ميليارد نفر برسد. ميزان سرمايه گذاري در صنعت جهانگردي در سال۲۰۰۰معادل۷۰۱ميليارد دلار يا ۴/۹ درصد از كل سرمايه گذاري بوده و پيش بيني مي شود كه تا سال ۲۰۱۰ اين رقم ۱۴۰۴ ميليارد دلار يا ۶/۱۰ درصد از كل سرمايه گذاري برسد.
آمارهاي موجود نشان مي دهد كه بين ۴۰۰ تا ۶۰۰ ميليارد دلار از درآمد كشورها از صنعت توريسم تامين مي شود كه متاسفانه عليرغم جايگاه تاريخي و ويژگي هاي طبيعي ايران، كشورمان در اين كسب درآمد جايگاه برجسته اي ندارد. اينكه مي گوييم چشم انداز ۲۰ ساله گردشگري يك سكوي پرش براي توريسم ايران است، به همين دليل است، چرا كه در اين برنامه جذب ۲۰ ميليون جهانگرد با درآمدي بالغ بر ۲۵ ميليارد دلار به عنوان مبناي هدف قرار داده شده است اگر با توجه به مزاياي صنعت گردشگري و تاثير اقتصادي توسعه اين صنعت در درآمدزايي و اشتغالزايي بتوانيم تنها به ۳۰ درصد از درآمد صنعت توريسم جهان دست پيدا كنيم، مي توانيم سالانه سودي ۲ برابر ذخاير نفتي را به كشور وارد كنيم. لذا توريسم بايد به منبع اقتصاد ملي تبديل شود، چون توريسم يك پديده اقتصادي است كه تحت تاثير متغير هاي اقتصاد بوده و هر حركتي كه در اقتصاد پديدار شود، مستقيما روي آن اثر مي گذارد.
اگر دولت با رويكرد صنعتي و منبع سرشار پول ساز به صنعت گردشگري نگاه كند و اين صنعت را در رديف صادرات غيرنفتي كشور طبقه بندي كند، به طور حتم شاهد اقبال و نگرش هاي جديدي در اقتصاد ايران خواهيم بود. جدا از اين صنعت گردشگري علاوه بر منبع درآمد اقتصادي براي هر كشور، كمك گسترده اي به توسعه بخش هاي توليد كشور به خصوص صنايع دستي انجام مي دهد. به همين دليل است كه در رديف درآمد و تامين منابع براي برنامه هاي توسعه در اغلب كشورها به كارگرفته مي شود. تاثيرات شگرف گردشگري در كاهش نرخ بيكاري، افزايش سطح درآمد ملي و تامين منابع انرژي و رونق بازار صنايع دستي كه طبق آمار موجود ۱۰ ميليون نفر از آن ارتزاق مي كنند، تنها بخشي از مزاياي ويژه پرداختن به اين صنعت است.
*در زمينه اشتغال چطور؟ در سال گذشته طبق آمارهاي موجود نرخ بيكاري ۱۰/۳ درصد بوده است. البته در اين خصوص هر چند كه آمارهاي زيادي ارايه مي شود، اما واقعا صنعت توريسم چقدر قادر است تا مشكلات اين حوزه را بكاهد؟
اكنون جهانگردي به لحاظ داده هاي آماري از پوياترين و پيشروترين بخش هاي صنعتي و اقتصادي بوده و طبق پيش بيني ها تا سال ۲۰۱۰ در صدر صنايع جهان قرار خواهد گرفت. تاملي بر سبد ۷۰۰ ميلياردي جهاني اقتصاد توريسم نشان مي دهد كه گردش اقتصادي صنعت جهانگردي حجم قابل تاملي از مبادلات تجاري و خدمات اقتصادي را به خود اختصاص داده و كشورهاي جهان با نگاهي خاص به مقوله جهانگردي در صدد بالا بردن توليدات ملي و اعتلاي اقتصاد خود هستند. به ويژه در حوزه اشتغال كه ضرورت توجه به اين مسأله براي اشتغالزايي و ايجاد فرصت هاي شغلي و مقابله با بحران روزافزون بيكاري با اتكا به پتانسيل هاي بالاي جهانگردي در ايران دو چندان به نظر مي رسد. سازمان جهاني جهانگردي (UNWTO) كه هر ساله با داده هاي آماري به تجزيه و تحليل نظام جهانگردي در سطح بين الملل مي پردازد اعلام كرده كه بيش از ۵۰ درصد معضل اشتغال در كشورهاي در حال توسعه، از طريق توسعه صنعت گردشگري قابل حل است. براساس آمارها، در ازاي هر يك ميليون دلار درآمد توليد شده در اين صنعت، ۲۰ هزار شغل جديد ايجاد مي شود و جهانگردي توانسته است در سال ۱۹۹۳ نزديك به ۲.۳ تريليون دلار يعني در حدود ۶ درصد از توليد ناخالص مليGNP در سطح جهان را به خود اختصاص دهد. بر اساس محاسبات انجام شده در مورد ضريب فزاينده اشتغال بخش هاي مختلف اقتصادي، قدرت اشتغال زايي صنعت توريسم در ايران، بعد از كشاورزي، صنايع غذايي و ساختمان، در رتبه چهارم قرار دارد بر اساس آمارهاي منتشره از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي، قدرت اشتغال زايي هر بخش، در صورتي تحقق مي يابد كه آن بخش، قابليت رشد مناسب را داشته باشد.
* شايد نظام كليشه اي بازاريابي توريسم در ايران ديگر نيازي به واكاوي نداشته باشد! توجه به برنامه ريزي كشور براي گسترش گردشگري در برنامه چهارم و چشم انداز ۲۰ساله به نظر مي رسد كه بايد در برنامه هاي سابق بازاريابي گردشگري بازنگري صورت گرفته و با نگرشي اصولي به واقعيت ها، توانمندي ها و چشم اندازهاي گردشگري برنامه هاي بازاريابي نويني طرح ريزي شوند. به عبارت ديگر نظام بازاريابي صنعت توريسم بايد دگرگون شود. حتي چندي پيش رحيم مشايي هم تاكيد كرد كه اطلاع رساني، تبليغات و بازاريابي در زمينه صنعت گردشگري ضعيف است معاونت گردشگري در نظام تعريف جامع خود از بازاريابي چه شاخصه هايي را در نظر گرفته است؟
تبليغات و بازاريابي، واسطه اي ميان گسترش جهانگردي و توسعه ملي به شمار مي آيد كه كشورهاي توسعه يافته گردشگري به خوبي جايگاه اين امر را دريافته و در برنامه هاي كاربردي گردشگري از آن به خوبي بهره برده اند.
بازاريابي در بخش توريسم ايران متأسفانه تاكنون روند كندي داشته است. هرچند كه براي شتاب بخشي به اين فرايند حركاتي آغاز شده، اما بايد توجه داشت كه بازاريابي در زماني كه ساير استراتژي هاي اين صنعت مشخص نشده، نمي تواند موثر باشد. شناخت انواع گردشگري، بازارهاي هدف مورد نظر، امكانات مناطق گردشگري و جاذبه هاي كشور و در نظر گرفتن ساختار سازماني بايد در استراتژي بازاريابي مشخص و كسب شود. ايجاد دفاتر بازاريابي در مناطق گردشگر پذير و تمركز كانال هاي بازاريابي تجارتي و گردشگري از ديگر برنامه هاي مورد نظر در استراتژي بازاريابي ماست كه سازمان به خصوص در كشورهاي هدف با جديت دنبال آن است.
|