دوشنبه ۱ خرداد ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۳۹۹۱ - May 22, 2006
گفت وگو با دكتر محمدشريف ملك زاده معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري
به تكاپو افتاده ايم
علي مومني
004059.jpg
معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اين روز ها اميدوارانه به توسعه صنعت جهانگردي مي انديشد.
دكتر محمد شريف ملك زاده مي گويد كه ايران در جذب توريست و توسعه اين صنعت، نه تنها از ديگران چيزي كم ندارد، بلكه به لحاظ برخورداري از جاذبه هاي توريستي، اكوتوريستي، ژئوتوريستي و ... سرآمد كشورهاي جهان است. به عنوان نمونه وجود «سه اس» جذب توريست يعني sun (آفتاب) sand (ماسه) و sea (دريا) در منطقه گيلان باعث شده تا اين استان يكي از قطب هاي گردشگري كشور قلمداد شود. يا وجود كوير، دريا، كوهستان و ديگر مواهب طبيعي كه در مناطق مختلف كشوري به چشم مي خورد، هر كدام قادرند تا با برنامه ريزي تحولات بنياديني را در جهانگردي به وجود آورند. او ايران را قلب آسيا مي خواند و تاكيد مي كند كه چشم انداز ۲۰ ساله جهانگردي، جايگاه ايران را در رده هاي جهاني UNWTO تثبيت خواهد كرد.
گفت وگوي ما را با معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري پيش رو داريد.
*آقاي ملك زاده اين روزها در خصوص توريسم و راهكارهاي توسعه اين صنعت در ايران زياد بحث مي شود. اين در حاليست كه هنوز بسياري از زيرساخت هاي گردشگري ايران ضعيف بوده و توان جذب جهانگرد را ندارند. از سوي ديگر هنوز ديدگاه هايي وجود دارد كه در خصوص صنعت توريسم چندان خوشبينانه نمي نگرد. با همه اين اوصاف ديدگاه شما به عنوان معاون گردشگري در اين خصوص چيست؟
پاسخ به اين پرسش نيازمند اشاره اي گذرا به چند مفهوم كلان در صنعت جهانگردي است. با تحولاتي كه طي سال هاي گذشته به وجود آمد و در نهايت منجر به ارتقاي تشكيلاتي توريسم تا حد معاونت رياست جمهوري شد و اكنون انگيزه خوبي كه در سران نظام براي توسعه اين صنعت به چشم مي خورد، مي توان مدعي شد كه جهانگردي جايگاه شايسته خود را در كشور به دست آورده است. مي ماند مشكلات زيرساختاري كه مجموعه دولت و سازمان به شدت پيگير برطرف كردن اين معضل هستند. بررسي رخدادهاي حاكم بر صنعت توريسم در سال هاي گذشته به خوبي مويد آن است كه كشورهايي در اين صنعت موفق بوده اند كه نگاه جهاني با رويكرد ملي داشته اند. ما هم تلاش داريم تا با تاسي از اين امر در عين نگاه و برنامه ريزي با رويكردهاي ملي و بومي نشات گرفته از فرهنگ اصيل ايراني، در مواردي چون بازاريابي و تعريف كشورهاي هدف، نگاه خود را جهاني كنيم. برگزاري كنفرانس جهاني صنايع دستي و گردشگري تنها يكي از اين موارد است كه به اهتمام UNWTO و با ميزباني ايران برگزار شد و همانطور كه مستحضريد سازمان جهاني جهانگردي در خلال اين كنفرانس نشان قدرداني خود را به دولت جمهوري اسلامي ايران اعطا كرد.
*شما به روند جديد بازاريابي و كشورهاي هدف اشاره كرديد. مي توانم بپرسم كه تئوري هاي جديد بازاريابي بيشتر كدام گونه از جهانگردان را هدف گرفته است؟
در تقسيم بندي گردشگري و جذب جهانگردان يكي از شاخص هاي تقسيم بندي ها بر پايه ملاك هاي سازمان جهاني گردشگري (UNWTO) است كه گردشگري را به سه حوزه گردشگري ورودي (Inbound Tourism)، گردشگري داخلي (Domestic Torism) و گردشگري خروجي (Outbound Tourism) تقسيم كرده است.
اين تقسيم بندي بر پايه حوزه هاي جغرافيايي درون و بيرون مرزهاي يك كشور و حركت گردشگران در دو سوي مرز بنيان نهاده شده است. گردشگري ورودي در بر گيرنده گردشگران غير مقيم است كه از بيرون مرزهاي ملي براي بازديد وارد كشور مي شوند. گردشگري خروجي كه در نقطه مقابل گردشگري ورودي است، به طور عمده گردشگران مقيم كشور را پوشش مي دهد كه با هدف بازديد از كشورهاي ديگر از مرزهاي ملي خارج مي شوند و گردشگري داخلي گردشگري درون مرزهاي ملي را شامل مي شود. مجموع اين سه حوزه حجم كل گردشگران و فعاليت هاي گردشگري يك كشور را شكل مي دهد. توجه به گردشگري ورودي و تلاش براي بالا بردن شمار گردشگران خارجي كه در زمره اهداف توسعه اقتصاد ملي تعريف مي شود، نشان از نقش تعيين كننده اين حوزه گردشگري در توسعه و پيشرفت ملي است.
*فكر نمي كنيد كه ايرانگردي مقدم بر جهانگردي است؟
در اين خصوص ديدگاه هاي زيادي وجود دارد، اما قدر مسلم آن است كه ايرانگردي و جهانگردي لازم و ملزوم يكديگرند. با قاطعيت مي گويم تا زماني كه توريسم داخلي گسترش نيافته و مشكلات و معضلات اقامتي - خدماتي در اين حوزه مرتفع نشود، نمي توان به توسعه توريسم خارجي اميد بست، چرا كه مسايل فراروي سفرهاي داخلي از حمل و نقل گرفته تا زيرساخت ها، جداي از گردشگري داخلي در خصوص گردشگران خارجي نيز مصداق مي يابد. سرسلسله توسعه صنعت گردشگري در ايران گسترش فرهنگ ايرانگردي است، اين امر از چند جهت اهميت دارد. لذا با تاكيدات رياست سازمان توسعه ايرانگردي در سرلوحه اقدامات زيربنايي دست اندركاران و متوليان صنعت گردشگري قرار گرفته است. سوال ما هم اين است كه اگر مردم ايران از توانمندي هاي سرزمين پهناور خود در عرصه صنعت گردشگري آگاهي كافي نداشته باشند، چگونه مي توان به توسعه جهانگردي اميدوار بود؟ چون يك ايراني با ديدن آثار تمدني و طبيعي است كه وظيفه خود مي داند آنها را در معرض ديد جهانگردان خارجي قرار دهد.
* بحث سفرهاي ارزان قيمت چندي است كه بالا گرفته و مرتب به آن دامن زده مي شود. شما از منظر معاون گردشگري مشكلات كلان حاكم بر سفر را چگونه مي بينيد و اجرايي شدن سفرهاي ارزان قيمت چه تاثيري بر اين فرايند خواهد داشت؟
ببينيد در مجموع چندين عامل باعث شده تا سفر در ايران اقتصادي نباشد. شايد بتوان اين عوامل را اين گونه اولويت بندي كرد: ۱ - پايين بودن درآمد سرانه خانوار ايراني ۲- مشكلات اسكان، حمل ونقل، پذيرايي و عدم ساماندهي جاذبه ها ۳- نبود pageهاي مسافرتي ساليانه ۴- مشكلات زيرساختاري ۵- پيك هاي نامنظم مسافرت. به اين ترتيب طي سال هاي گذشته مجموعه عواملي دست به دست هم داده اند تا سفر در كشور اقتصادي نباشد. راهكارهايي هم كه از سوي سازمان گردشگري در مديريت كنوني براي اين امر در نظر گرفته شده، اين است كه قيمت اجزاء سفر را به عنوان اصلي ترين محور كاهش داده تا اجزاي سفر به صورت ارزان در اختيار گردشگران قرار گيرد. ما نيز در تلاشيم تا با تدوين plan گردشگري براي حمايت از سرمايه گذاران و دست اندركاران، بخش خصوصي بتواند با اختصاص تخفيف ها و تشويقاتي درخصوص ماليات يا وام هاي كم بهره  انگيزه مضاعف فعاليت كسب كند. شايد بتوان مصوبه جديد مجلس در خصوص اعطاي بن سفر به كاركنان دولت را مقدمه اي براي توسعه سفرهاي گروهاي و ارزان قيمت به شمار آورد . مجلس در ادامه رسيدگي به لايحه الحاق موادي به قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت مصوبه اي را از تصويب گذرانده كه براساس آن به كارمندان دولت بن سفر اعطا شود. در ماده ۳۲ اين مصوبه تصريح شدت به منظور توسعه گردشگري داخلي و حمايت از سفرهاي كاركنان دولت (شاغلين، بازنشستگان، موظفين و ...) و اعضاي درجه يك خانواده آنان به كليه دستگاه هاي مشمول ماده (۱۶۰) قانون برنامه چهارم توسعه اجازه داده مي شود در صورت مشاركت صنعت گردشگري به ميزان ۳۵ درصد و ۳۰ درصد از سوي دستگاه هاي فوق الذكر هزينه سفرهاي ارزان قيمت كاركنان خود را در قالب بن سفر از محل اعتبارات رفاهي بودجه مصوب خود، پرداخت نمايند.
*البته يك بحث نيز در اين زمينه وجود دارد به اين معنا كه توريسم داخلي بيشتر جابه جايي پول را دربرمي گيرد نه ارزآوري را. اين در حالي است كه توسعه توريسم خارجي مساوي با گسترش ارزآوري به كشور ميزبان است و اين يعني شكوفا شدن اقتصاد ملي و بومي...
به اعتقاد من توسعه اقتصادي را بايد برجسته ترين پيامد رونق گردشگري ورودي نام برد كه آثار مستقيم و غيرمستقيم آن بر كميت ها و شاخص هاي كلان اقتصادي به سرعت پديدار مي شود. اين پيامدها از يك سو با افزايش سطح توليد كالاها و خدمات و ايجاد درآمد براي عاملان فعاليت هاي اقتصادي وابسته به گردشگري بازدهي خود را نمايان مي كند و از سوي ديگر با ايجاد فرصت هاي شغلي جديد نه تنها بخشي از موفقيتهاي اقتصادي را به نمايش مي گذارد، بلكه بهبود وضعيت اشتغال كه يكي از مزيت هاي ويژه توسعه گردشگري به سبب ضريب فزاينده اشتغال آن است، بهبود شرايط اجتماعي و كاستن از آسيب ها و عوارض اجتماعي ناشي از بيكاري نيروي انساني را نيز در پي دارد.
* شما تا چه حد معتقديد كه توريسم مي تواند اقتصاد ملي ايران را شكوفا كند؟ به ويژه اكنون كه اقتصاد بيشتر كشورها از انرژي محوري به سمت اقتصاد مبتني بر توليد و گردشگري در حال حركت است؟
براي پاسخ به اين پرسش در ابتدا بايد تحولات جهاني اقتصاد توريسم مد نظر قرار گيرد. طبق پيش بيني WTO تا سال۲۰۲۰ ميلادي تعداد جهانگردان به رقمي بالغ بر ۶/۱ ميليارد نفر خواهد رسيد و براساس آمار ارائه شده از WTO بيش از ۵۰ درصد معضل اشتغال در كشورهاي در حال توسعه از طريق توسعه اين صنعت قابل حل مي باشد؛ بطوري كه طبق مطالعات شوراي جهاني مسافرت و توريسم (WLTL) تعداد مشاغل مستقيم و غيرمستقيم حاصله از توريسم در سال۱۹۹۶ برابر با ۲۹۰ ميليون شغل و درآمد حاصله از آن نيز برابر با ۴/۳ تريليون دلار بوده است و پيش بيني مي شود تا سال  ۲۰۰۵تعداد مشاغل اين بخش به ۳۳۸ ميليون شغل و درآمد آن به ۲/۷ تريليون دلار برسد. همچنين طبق بررسي هاي سازمان جهاني توريسم در سال ۱۹۹۵حدود ۵۶۷ ميليون مسافر در جهان جابجا شدند و پيش بيني مي شود كه در سال  ۲۰۱۰ اين تعداد به يك ميليارد نفر برسد. ميزان سرمايه گذاري در صنعت جهانگردي در سال۲۰۰۰معادل۷۰۱ميليارد دلار يا ۴/۹ درصد از كل سرمايه گذاري بوده و پيش بيني مي شود كه تا سال ۲۰۱۰ اين رقم  ۱۴۰۴ ميليارد دلار يا ۶/۱۰ درصد از كل سرمايه گذاري برسد.
آمارهاي موجود نشان مي دهد كه بين ۴۰۰ تا ۶۰۰ ميليارد دلار از درآمد كشورها از صنعت توريسم تامين مي شود كه متاسفانه عليرغم جايگاه تاريخي و ويژگي هاي طبيعي ايران، كشورمان در اين كسب درآمد جايگاه برجسته اي ندارد. اينكه مي گوييم چشم انداز ۲۰ ساله گردشگري يك سكوي پرش براي توريسم ايران است، به همين دليل است، چرا كه در اين برنامه جذب ۲۰ ميليون جهانگرد با درآمدي بالغ بر ۲۵ ميليارد دلار به عنوان مبناي هدف قرار داده شده است اگر با توجه به مزاياي صنعت گردشگري و تاثير اقتصادي توسعه اين صنعت در درآمدزايي و اشتغالزايي بتوانيم تنها به ۳۰ درصد از درآمد صنعت توريسم جهان دست پيدا كنيم، مي توانيم سالانه سودي ۲ برابر ذخاير نفتي را به كشور وارد كنيم. لذا توريسم بايد به منبع اقتصاد ملي تبديل شود، چون توريسم يك پديده اقتصادي است كه تحت تاثير متغير هاي اقتصاد بوده و هر حركتي كه در اقتصاد پديدار شود، مستقيما روي آن اثر مي گذارد.
اگر دولت با رويكرد صنعتي و منبع سرشار پول ساز به صنعت گردشگري نگاه كند و اين صنعت را در رديف صادرات غيرنفتي كشور طبقه بندي كند، به طور حتم شاهد اقبال و نگرش هاي جديدي در اقتصاد ايران خواهيم بود. جدا از اين صنعت گردشگري علاوه بر منبع درآمد اقتصادي براي هر كشور، كمك گسترده اي به توسعه بخش هاي توليد كشور به خصوص صنايع دستي انجام مي دهد. به همين دليل است كه در رديف درآمد و تامين منابع براي برنامه هاي توسعه در اغلب كشورها به كارگرفته مي شود. تاثيرات شگرف گردشگري در كاهش نرخ بيكاري، افزايش سطح درآمد ملي و تامين منابع انرژي و رونق بازار صنايع دستي كه طبق آمار موجود ۱۰ ميليون نفر از آن ارتزاق مي كنند، تنها بخشي از مزاياي ويژه پرداختن به اين صنعت است.
*در زمينه اشتغال چطور؟ در سال گذشته طبق آمارهاي موجود نرخ بيكاري ۱۰/۳ درصد بوده است. البته در اين خصوص هر چند كه آمارهاي زيادي ارايه مي شود، اما واقعا صنعت توريسم چقدر قادر است تا مشكلات اين حوزه را بكاهد؟
اكنون جهانگردي به لحاظ داده هاي آماري از پوياترين و پيشروترين بخش هاي صنعتي و اقتصادي بوده و طبق پيش بيني ها تا سال ۲۰۱۰ در صدر صنايع جهان قرار خواهد گرفت. تاملي بر سبد ۷۰۰ ميلياردي جهاني اقتصاد توريسم نشان مي دهد كه گردش اقتصادي صنعت جهانگردي حجم قابل تاملي از مبادلات تجاري و خدمات اقتصادي را به خود اختصاص داده و كشورهاي جهان با نگاهي خاص به مقوله جهانگردي در صدد بالا بردن توليدات ملي و اعتلاي اقتصاد خود هستند. به ويژه در حوزه اشتغال كه ضرورت توجه به اين مسأله براي اشتغالزايي و ايجاد فرصت هاي شغلي و مقابله با بحران روزافزون بيكاري با اتكا به پتانسيل هاي بالاي جهانگردي در ايران دو چندان به نظر مي رسد. سازمان جهاني جهانگردي (UNWTO) كه هر ساله با داده هاي آماري به تجزيه و تحليل نظام جهانگردي در سطح بين الملل مي پردازد اعلام كرده كه بيش از ۵۰ درصد معضل اشتغال در كشورهاي در حال توسعه، از طريق توسعه  صنعت گردشگري قابل حل است. براساس آمارها، در ازاي هر يك ميليون دلار درآمد توليد شده در اين صنعت، ۲۰ هزار شغل جديد ايجاد مي شود و جهانگردي توانسته است در سال ۱۹۹۳ نزديك به ۲.۳ تريليون دلار يعني در حدود ۶ درصد از توليد ناخالص مليGNP در سطح جهان را به خود اختصاص دهد. بر اساس محاسبات انجام شده در مورد ضريب فزاينده اشتغال بخش هاي مختلف اقتصادي، قدرت اشتغال زايي صنعت توريسم در ايران، بعد از كشاورزي، صنايع غذايي و ساختمان، در رتبه چهارم قرار دارد بر اساس آمارهاي منتشره از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي، قدرت اشتغال زايي هر بخش، در صورتي تحقق مي يابد كه آن بخش، قابليت رشد مناسب را داشته باشد.
* شايد نظام كليشه اي بازاريابي توريسم در ايران ديگر نيازي به واكاوي نداشته باشد! توجه به برنامه ريزي كشور براي گسترش گردشگري در برنامه چهارم و چشم انداز ۲۰ساله به نظر مي رسد كه بايد در برنامه هاي سابق بازاريابي گردشگري بازنگري صورت گرفته و با نگرشي اصولي به واقعيت ها، توانمندي ها و چشم اندازهاي گردشگري برنامه هاي بازاريابي نويني طرح ريزي شوند. به عبارت ديگر نظام بازاريابي صنعت توريسم بايد دگرگون شود. حتي چندي پيش رحيم مشايي هم تاكيد كرد كه اطلاع رساني، تبليغات و بازاريابي در زمينه صنعت گردشگري ضعيف است معاونت گردشگري در نظام تعريف جامع خود از بازاريابي چه شاخصه هايي را در نظر گرفته است؟
تبليغات و بازاريابي، واسطه اي ميان گسترش جهانگردي و توسعه ملي به شمار مي آيد كه كشورهاي توسعه يافته گردشگري به خوبي جايگاه اين امر را دريافته و در برنامه هاي كاربردي گردشگري از آن به خوبي بهره برده اند.
بازاريابي در بخش توريسم ايران متأسفانه تاكنون روند كندي داشته است. هرچند كه براي شتاب بخشي به اين فرايند حركاتي آغاز شده، اما بايد توجه داشت كه بازاريابي در زماني كه ساير استراتژي هاي اين صنعت مشخص نشده، نمي تواند موثر باشد. شناخت انواع گردشگري، بازارهاي هدف مورد نظر، امكانات مناطق گردشگري و جاذبه هاي كشور و در نظر گرفتن ساختار سازماني بايد در استراتژي بازاريابي مشخص و كسب شود. ايجاد دفاتر بازاريابي در مناطق گردشگر پذير و تمركز كانال هاي بازاريابي تجارتي و گردشگري از ديگر برنامه هاي مورد نظر در استراتژي بازاريابي ماست كه سازمان به خصوص در كشورهاي هدف با جديت دنبال آن است.

گزارشي از دومين همايش كاربرد فناوري اطلاعات در آموزش
شكاف ديجيتالي ۲
ائلدار محمدزاده صديق
004062.jpg
004065.jpg
هنگامي كه سال گذشته در اولين همايش كاربرد فناوري اطلاعات در آموزش مركز پيش دانشگاهي و دبيرستان دخترانه آبسال منطقه ۴ تهران شركت كرده بودم، مدارس هوشمند موضوعي تازه بود كه طرح آزمايشي آن در ۴ مدرسه شهر تهران، يعني دبيرستان دخترانه آبسال در منطقه ،۴ دبيرستان دكتر مصاحب تهران در منطقه ۵ ، دبيرستان دخترانه نداي آزادي در منطقه ۷ و دبيرستان شهداي كارگر در منطقه ۱۵ آموزش و پرورش اجرا مي شد.
در آن زمان، اكثر كارشناسان و متخصصين صحبت از نياز مدارس هوشمند به توليد بسته آموزشي، نرم افزار، سيستم ارتباطات و ابزارهاي كاربر مي كردند و معتقد بودند كه براي تشكيل مدارس هوشمند(Smart School) نيازمند ارائه دروس در سيستم هاي ديجيتالي هستيم.
دكتر علي اكبر جلالي، رئيس دانشكده الكترونيك دانشگاه علم و صنعت نيز درباره لزوم وجود مدارس هوشمند گفته بود: «مفهوم مدارس هوشمند، بسيار مشهود است و آن اين است كه مدرسه سنتي با توجه به پيشرفت تكنولوژي و فناوري اطلاعات به سمت هوشمند شدن پيش مي رود، هيچ كس از آينده آن مطلع نيست و نمي توان گفت كه هم اكنون ۱۰ درصد به سمت مدرسه هوشمند رفته ايم و يا ۵۰ درصد. اما آن چيزي كه معلوم است، اين است كه بتوانيم همراه با تغيير، تغيير كنيم و مدارس هوشمند نيز بايد قابليت تغيير با پيشرفت تكنولوژي را داشته باشند و اطلاعات خود را به روز كنند.»
اما حال، پس از گذشت يك سال، هرچند همان چهار مدرسه هوشمند به عنوان طرح پايلوت(poilote) در حال فعاليت هستند، اما كارهاي زيادي در زمينه توليد محتواي الكترونيكي و انجام پروژه هاي دانش آموزي صورت پذيرفته و شايد زمان آن فرا رسيده تا به تحليل و نقد عملكرد يك ساله مدارس هوشمند پرداخت، به طوري كه توليد محتواهاي الكترونيكي و نرم افزارهاي توليد شده تا چه ميزان مفيد بوده است، توليد اين بسته هاي آموزشي بر اساس كدام معيارها صورت پذيرفته است و به چرايي به كارگيري فناوري اطلاعات در مدارس انديشيد و در آن تفكر كرد.
آيا نظام آموزشي همانند كتب درسي به همراه يك تيم كارشناسي ايجاد مي شود و يا كاملاً سليقه اي و انفرادي و با يك نگاه منفرد توليد مي شوند؟ آيا پذيرش در آزمون ورودي دانشگاه ها نيز به صورت هوشمند خواهد بود و يا اين كه دانش آموزان پس از ۳ سال آموزش در مدارس هوشمند، در دوره پيش دانشگاهي و به ناگه با يك تغيير شيوه آموزشي روبه رو شده و دوباره بايد به صورت سنتي براي آزمون ورودي دانشگاه ها آماده شوند؟
به نظر مي رسد برگزاري همايش هايي به عنوان كاربرد فناوري اطلاعات در مدارس به منظور نقد، بررسي و تحليل عملكرد اين مدارس مفيد خواهد بود و بايد ديد آيا در اين مدارس توانسته ايم به آن تصوري كه دنيا از علم، تكنولوژي، IT، ICT دارد برسيم و يا اين كه مدارس هوشمند را تنها به عنوان يك شعار مطرح كرده ايم؟ آيا استفاده از رايانه و هوشمند كردن مدارس تنها به عنوان يك ابزار تزئيني براي مدارس است و يا اين كه همان طور كه دنيا از آن بهره مي گيرد، آن را كاربردي و عملي كرده ايم؟ و بالاخره بايد ديد ما در كجاي كار قرار داريم.
دومين همايش كاربرد فناوري اطلاعات در مدارس چندي پيش در مركز پيش دانشگاهي و دبيرستان هوشمند آبسال برگزار شد. آن چه در پي مي آيد گزارشي است از اين همايش.
در ابتداي اين همايش مدير آموزش و پرورش منطقه ۴ تهران، درباره كاربرد فناوري اطلاعات در آموزش گفت: امروزه فناوري نقش بسيار مهمي در زندگي افراد دارد و در اين ميان فناوري اطلاعات نيز به ابزار اطلاعاتي و ارتباطي بسيار مهمي تبديل گشته كه توسط آن بسياري از امور روزمره انسان ها تسريع و تسهيل شده است. اين فناوري همچنين خالق بسياري از امكانات جديد اطلاعاتي و ارتباطي است كه پيش از اين در تصور بشر نمي گنجيد.
وي ادامه داد: پديده هايي همچون آموزش مجازي، كتابخانه هاي ديجيتالي، پول الكترونيكي، مثال هايي از اين دست هستند.
صيادي، رايانه را كليدي ترين ابزار اين فناوري عنوان كرد و گفت: دستگاهي كه امروزه جزء لاينفك بسياري از محيط هاي كاري- آموزشي و خانه هاست، سخت افزارهاي ارتباطي-شبكه ها- برنامه هاي آموزشي و كاربردي و پايگاه هاي اطلاعاتي از ديگر اجزاي فناوري اطلاعات هستند.
مدير آموزش و پرورش منطقه ۴ ادامه داد: در اين ارتباط، مهارت هاي استفاده از رايانه نقش مهمي خواهند داشت؛ بدين معني كه كساني كه مي خواهند از فوايد فناوري اطلاعات بهره مند شوند، مي بايست حداقل مهارت ها را براي ارتباط مؤثر با اين وسيله و استفاده از آن را داشته باشند. اگر مهارت هاي كار با رايانه را مهارت هاي رايانه اي بناميم، مي توان گفت: مجموعه اي از ابتدايي ترين و پايه اي ترين مهارت هاي رايانه اي، تشكيل دهنده سواد رايانه اي يك فرد خواهند بود. سواد رايانه اي شناخت اساسي چگونگي كاركرد رايانه و كار با آن است.
وي هدف از برگزاري همايش را شكوفا كردن پتانسيل هاي علمي، تحقيقاتي، به منظور فراهم نمودن فضاي هم انديشي و تعامل عنوان كرد.
محمدي، معاون آموزش نظري و مهارتي سازمان آموزش و پرورش شهر تهران نيز در پيامي كه به اين همايش ارسال كرده بود، آورده است: فرزندان اين مرز و بوم براي محقق ساختن فرمايش مقام معظم  رهبري مبني بر توليد علم و جنبش نرم افزاري با الگو قرار دادن شعار رئيس جمهور كه ما مي توانيم، با دست يافتن به فناوري هسته اي، قله هاي علم و تكنولوژي توانسته اند پرچم مقدس جمهوري اسلامي را با پيوستن به باشگاه هسته اي جهان به اهتزاز درآورند، اين حركت عظيم بيانگر پتانسيل و توانايي ايران اسلامي در اين عرصه است و تقدير از اين حركت در اين است كه آموزش و پرورش به عنوان مهمترين ركن توسعه، بسترساز اين حركت نوين علمي باشد.
وي در ادامه گفت: مدارس هوشمند از جمله برنامه هايي است كه مي توان با استفاده از فناوري جديد و با سرعت بخشيدن به فرآيند ياددهي و يادگيري و استفاده بهينه از منابع تحقيق و پژوهش بر عمق آموزش بيفزايد و در به روز آوري و نهادينه ساختن فرهنگ تحقيق و پژوهش نقش مهم و ارزشمندي را ايفا كند.
زهرا اربابيان دبير همايش و مدير دبيرستان آبسال در ادامه اين جلسه گفت: اتخاذ استراتژي مناسب استانداردسازي و تعيين سياست ها و خط مشي هاي متناسب، تشكيل مديريت كارآمد، توجه به مباني تعليمي و تربيتي ويژه، ايجاد بستر فرهنگي، اجتماعي به كارگيري نرم افزارها و سخت افزارها و شبكه اي سازگار و يكپارچه، توليد محتواي الكترونيكي استاندارد، آموزش مهارت هاي لازم و ضروري به دست اندركاران، تأمين منابع مالي و انساني مورد نياز، همگي از مواردي است كه بايستي براي دستيابي هرچه بهتر و سريعتر به اهداف اين طرح مورد توجه قرار گيرد.
در ادامه همايش دكتر يحيي تابش، رئيس مركز محاسبات دانشگاه صنعتي شريف به ارائه مدلي براي ترميم شكاف ديجيتالي پرداخت و گفت: توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات، نويدبخش عصر اطلاعات و پيدايش جامعه اطلاعاتي است ولي براي رسيدن به جامعه اطلاعاتي به طور فراگير كه به جامعه معرفتي منجر مي شود، چالش هايي بر سر راه جوامع مختلف قرار گرفته است كه موجب پيدايش فاصله اي بين كشورها، از لحاظ توسعه يافتگي ديجيتالي و عدم آن گرديده است كه اين امر به پيدايش اصطلاح «شكاف ديجيتالي» منجر شده است.
رئيس مركز محاسبات دانشگاه صنعتي شريف ادامه داد: شكاف ديجيتالي به معناي دسترسي و عدم دسترسي به كامپيوتر و شبكه تعريف مي شود كه هرچند بايد آن را به طور نسبي در نظر گرفت،  ولي ارتباط مستقيم با شاخص هاي توسعه اقتصادي و فرهنگي جوامع دارد.
شكاف ديجيتالي اصطلاحي است كه انجمن علمي آ مريكا، آن را در سالهاي بعد از دهه ۹۰ باب كرد و كم كم اين اصطلاح به عنوان يك اصطلاح توسعه اي باب شد و همان طور كه مي دانيم سازمان ملل متحد به مقوله توسعه توجه و تمركز قابل توجهي داشته است كه اين موضوع سبب شد تا شكاف ديجيتالي به عنوان يك موضوع اساسي در سازمان ملل متحد مطرح شود تا براي آن چاره انديشي شود.
دكتر تابش ضمن اشاره به اين كه در مقوله شكاف ديجيتالي، بحث نسبي بودن مطرح است، گفت: وقتي كه صحبت از اين مقوله مي شود، اين موضوع به صورت نسبي مطرح مي شود و چگونگي آن كاملاً متغير است؛ به طوري كه اين موضوع با شاخص هاي رشد اجتماعي و اقتصادي و شاخص هايي كه سازمان ملل بررسي مي كند، ارتباط مستقيم دارد. ولي به هر ترتيب، بحث اساسي بر مقوله ترميم شكاف ديجيتالي است؛ به طوري كه تنها دسترسي و استفاده از شبكه و فراهم كردن سخت افزار كافي نيست و براي اين كه ما بتوانيم شكاف ديجيتالي را ترميم كنيم، قطعاً بايد آموزش لازم وجود داشته باشد و آموزش و امكاناتي كه كار با شبكه را ميسر مي كند اين موضوع را معني پذير خواهد كرد. وي ادامه داد: صرفاً تدارك سخت افزار و حتي دسترسي به شبكه، كافي نيست كه ما بتوانيم از اين وسايل به طور مطلوب استفاده كنيم، در كنار دسترسي به شبكه، آموزش و نحوه به كارگيري از اين مقوله ها نيز مهم است.
دكتر يحيي تابش معتقد است يك شكاف ديجيتالي ۲ در حال ايجاد است. وي در توضيح مفهوم مورد نظر خود به بيان پيشينه اي از اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي پرداخت و گفت: اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي به ابتكار كوفي عنان دبيركل سازمان ملل متحد برگزار شد. هدف آقاي عنان از تدارك اين اجلاس، جلب توجه كشورها به تحول فناوري اطلاعات و ارتباطات به عنوان يك تحول اساسي و جدي است. بدين منظور براي اين كه كشورها از غافله رشد عقب نمانند، بايد برنامه ريزي مشخصي در اين زمينه داشته باشند. برگزاري اين اجلاس در واقع فراخواني بود كه توجه كشورها را به ضرورت استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات فراهم كند. در اجلاس هاي سازمان ملل، كشورها به طور رسمي شركت مي كنند و نمايندگان كشورهاي عضو سازمان ملل در آن جلسه ها حضور دارند. اين اجلاس تاكنون در دو مرحله برگزار شده است كه مرحله اول آن در سال ۲۰۰۳ و در كشور سوئيس شهر ژنو برگزار شد و مرحله دوم آن در سال ۲۰۰۵ در كشور تونس برگزار شد و در آنجا بود كه بحث شكاف ديجيتالي ۲ مطرح شد تا سبب ايجاد تمركز بيشتري بر روي آن شود. وي گفت: در شرايطي كه در كشورهايي همانند ايالت متحده، بحث اينترنت ۲ مطرح شده است، اين موضوع سبب ايجاد شكاف ديجيتالي ۲ خواهد شد.
تابش با اشاره به اينكه اينترنت ۲ از سرعت بسيار بالايي برخوردار است، افزايش سرعت را دليلي بر تغيير معنا و مفهوم استفاده از اينترنت دانست و گفت: وقتي ابزار به سرعت رشد مي كند، مفهوم استفاده از ابزار نيز متفاوت مي شود و آنها مي توانند به اين طريق كاركردهاي متفاوتي را مطرح كنند كه براي ما قابل تصور نيست، اين موضوع نشان دهنده شكاف ديجيتالي ۲ است و ما به سمتي حركت مي كنيم كه دسترسي به شبكه اينترنت از طريق هر كس و همه جا اتفاق مي افتد.
رئيس مركز محاسبات دانشگاه صنعتي شريف با اشاره به اينكه آموزش و پرورش ما آزمون زده است و تحت تأثير كنكور قرار دارد، گفت: اين موضوع سبب شده تا خلاقيت بچه ها پرورده نشود و اين نشان دهنده ضعف آموزش و پرورش است. در كنار آن ICT ابزار اساسي براي ايجاد خلاقيت است. ما مرتباً بايد بتوانيم با برنامه ريزي ها و كلوپ هاي اينترنتي كه ايجاد مي كنيم، زمينه فعاليت و رقابت هايي را ايجاد كنيم تا استفاده از اين ابزار به صورت بهينه صورت پذيرد.
در اين همايش، مدير گروه IT سازمان آموزش و پرورش شهر تهران عنوان كرد: مدرسه هوشمند، مدرسه اي فيزيكي است كه كنترل و مديريت آن مبتني بر فناوري رايانه و شبكه انجام مي گيرد و محتواي اكثر دروس آن الكترونيكي و سيستم ارزشيابي و نظارت آن هوشمند است.
عليرضا سلطاني  فرد، هدف از ايجاد اين گونه مدارس را رشد همه جانبه دانش آموزان، ارتقاي توانايي ها و قابليت هاي فردي، تربيت نيروي انساني متفكر و آشنا به فناوري و افزايش ارتقا و مشاركت مردمي آموزگاران و دانش آموزان در اين مدارس دانست.
وي با اشاره به چهار مدرسه اي كه طرح مدارس هوشمند به صورت آزمايشي در آنها اجرا مي شود، معيارهاي اين انتخاب را مواردي از جمله: آمادگي، انگيزه و درك ضرورت هاي كاربرد فناوري اطلاعات در مديريت، دارا بودن حداقلي از سابقه فعاليت هاي فناوري اطلاعات در مدرسه، دارا بودن حداقل فضاي فيزيكي مورد نياز اجراي طرح در مدرسه دانست و گفت: مدرسه هاي انتخاب شده نمودي از واقعيت هاي آموزش و پرورش و قابل تعميم به ساير مدارس در سطح كشور است.
سلطاني فرد ابزارهاي مورد نياز در مدارس هوشمند را زيرساخت ها شامل: شبكه محلي، اتصال اينترنت و سخت افزار، نرم افزار، شامل: وب سايت، سيستم مديريت آموزشي، محتواي الكترونيكي، ساير نرم افزارهاي آموزش الكترونيك، اتوماسيون اداري مدرسه، پست الكترونيكي، كتابخانه الكترونيكي، تجهيزات شامل سايت هاي رايانه اي مجزا و مجهز به شبكه LAN، ۴۲ دستگاه رايانه و يك عدد ويدئو پروژكتور، اتاق توليد محتواي الكترونيكي و نرم افزارهاي مورد نياز دبيران براي تهيه Content آموزش شامل كاربرد فناوري اطلاعات، در فعاليت هاي آموزشي- اداري مدرسه كه نيازمند توانايي به كارگيري اين فناوري توسط كاربران است، به طوري كه آموزش در اين مدارس براي چهار گروه دبيران، كادر اداري دبيرستان، دانش آموزان و اولياء در نظر گرفته شده است و توليد محتوا دانست. وي درباره چگونگي توليد محتوا در اين مدارس گفت: در اين مدارس توليد محتواي درسي با استفاده از نرم افزارهايي مانند Flash و Powerpoint توسط معلمان به شكل گسترده اي انجام مي شود. براساس آمارهاي بدست آمده، آموزش براساس توليد محتواي الكترونيكي باعث تعميق و افزايش انگيزه يادگيري در كاربران گرديده است.
وي در پايان گفت: تمام تلاش سازمان آموزش و پرورش شهر تهران به ويژه شاخه IT در آن است كه بتواند ضمن پشتيباني طرح آن را به زودي در سطح وسيعي گسترش دهد.
مهندس نيكونژاد، عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد رجايي نيز مقاله اي تحت عنوان پژوهش در آموزش با مدل سازي رايانه اي را ارائه داد و عنوان كرد: آيا دانش آموزان به انگيزه دريافت پاسخ سؤالي به كلاس درس مي آيند؟
وي گفت: مقدمه آموزش، ايجاد انگيزه يادگيري در فراگير است. يكي از روش هاي ايجاد انگيزه يادگيري، طرح سؤال هاي علمي در ذهن فراگير قبل از شروع درس است. سؤال علمي با كنجكاوي در علوم به وجود مي آيد. لازمه كنجكاوي در علوم طبيعي دقت بر پديده هاي طبيعت است. قرار دادن فراگيران در محيطي كه بتوانند اتفاقات طبيعي را مشاهده نمايند، مقدمه پديد آمدن سؤال هاي مختلف است.
وي با طرح سؤال هايي مبني بر اين كه آيا در كلاس هاي درسي ما شرايط كنجكاوي در علوم و مشاهده پديده هاي طبيعي فراهم شده است؟ آيا پرسش هايي در ذهن دانش آموزان نياز به شروع مبحث معلم را فراهم آورده است؟ آيا كامپيوتر مي تواند تأثيري در انگيزه براي پذيرش مطالب آموزشي فراهم نمايد؟ و يا اين كه نقش كامپيوتر در آموزش زرق و برق دانسته ها است يا كنكاش در كشف ندانسته ها؟ گفت: متاسفانه در بعضي از مراكز آموزشي استفاده از كامپيوتر نازل ترين سطح است و فراگير با استفاده از نرم افزارهاي رايانه اي، صرفاً به نمايش دانسته هاي خود مي پردازد.
نيكونژاد ادامه داد: كاربرد مهم كامپيوتر در آموزش، قرار دادن فراگير در فضايي است كه او بتواند وقايع علمي را به دقت مشاهده نمايد، سؤالاتي را طرح كند و امكان طراحي آزمايش هاي دلخواه را داشته باشد تا با پژوهش تحت نظر استاد خود به پاسخ سؤالات خود برسد.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: با مدل سازي رايانه اي، مي توان خلاقيت هاي ذهني را طراحي و مشاهده كرد. مدل هاي طراحي شده را تحت آزمايش قرار داد و اشكالات مدل را قبل از هر گونه هزينه اي تشخيص داد و برطرف كرد. ساخت واقعي مدل ها را مي توان بعد از صحت آزمايش عملكرد آنها در رايانه، آغاز كرد. آموزش براساس مدل سازي رايانه اي را مي توان از دوره دبستان ارائه كرد و كتاب هاي آموزشي را براساس آن طراحي و تأليف نمود. با مدل سازي رايانه  مي توان پيشرفته ترين آزمايش هاي علمي را در مدرنترين آزمايشگاه ها انجام داد و نتايج آن را مورد تحقيق قرار داد. در دورترين و محروم ترين محيط آموزشي يك آموزش دهنده توانمند از طريق شبيه سازي رايانه اي، مي تواند با كمترين هزينه، كيفيت آموزشي مطلوب را ارائه كند. با اجراي سمينارهاي سيار علمي با استفاده از فناوري هاي اطلاعات و مدل سازي رايانه اي مي توان جديدترين مطالب علمي را به سهولت در مراكز آموزشي متقاضي به اجرا درآورد و براي دانش آموزان علاقه مند پروژه هاي مدل سازي تعريف كرد و از طريق سيستم هاي ارتباطي، به گروه هاي علمي مشاوره ارائه داد.
در ادامه اين همايش، پروانه بهزادي آزاد، معلم درس رياضي به همراه دو نفر از دانش آموزان خود، يكي از مباحث درس رياضيات را توسط محتواهاي آموزشي الكترونيكي توليد شده در اين مدرسه، براي آشنايي با چگونگي آموزش از طريق محتواي آموزشي در مدارس به صورت كارگاهي و هوشمند تدريس كرد.

مراعات حقوق حيوانات
بخش هفدهم
رحمت و دلسوزي پيامبر(ص) حيوانات را هم در برمي گرفت و در نهايت درجه به حيوانات ترحم مي نمودند؛ تا جايي كه ظرف آب را در پيش گربه چندان نگاه مي داشتند تا خوب بنوشد و سيراب شود. روزي شخصاً به مداواي خروسي كه در خانه داشتند و بيمار شده بود، اقدام فرمودند.
چارپايي مشاهده كردند كه او را داغ نهاده بودند و از سوراخ بيني اش بخار بيرون مي زد، فرمودند: خدا لعنت كند كسي را كه چنين كرده است. هرگز كسي صورت چارپايان را داغ نكند و آنان را نزند.
فرمودند: خداوند زني را به عذاب دوزخ مبتلا كرد، به كيفر آن كه گربه اي را زنداني كرد و شكنجه داد و آن قدر او را بدون آب و خوراك محبوس نگهداشت تا بيچاره جان سپرد.
رسول اكرم(ص) حتي جزئيات امور مربوط به تأمين آسايش حيوانات را مورد توجه و تأكيد قرار مي دادند. مي فرمودند: مبادا كه سه نفر با هم بر چارپايي سوار شوند، زيرا يكي از ايشان ملعون است و مي فرمودند: بارهاي شتران را در قسمت آخر پشت آنها بگذاريد تا سنگيني آن را به راحتي تحمل كنند، زماني كه شتري را ملاحظه كردند كه جهازش را از روي او برنداشته اند و عقال بر زانويش نهاده اند، فرمودند: صاحب اين شتر كجاست؟ او را بگوييد تا فرداي قيامت براي بازخواست آماده گردد.
صحابي عالي مقام، ابوذر را در ربذه- تبعيدگاهش- ديدند كه چهارپايي را آب مي دهد. يكي گفت: اي ابوذر آيا مددكاري نداري كه اين زحمت را از عهده تو بردارد. ابوذر گفت: از پيغمبر(ص) شنيدم كه فرمود: هيچ چارپا نيست مگر آن كه هر بامداد خدا را مي خواند كه: خدايا صاحب صالحي نصيب من ساز كه مرا سيراب سازد و افزون از طاقتم به كار نگمارد؛ از اين رو دوست دارم كه خود آن را سيراب سازم.
پيامبر(ص) حتي به حيوانات موذي و زهرناك هم عنايت داشت و توصيه مي فرمود كه در صورت لزوم در كشتن آنها سرعت به خرج دهند، به نحوي كه زجر كمتري به آنها برسد. مثلاً در مورد «وزغه» كه مانند «افعي» جانوري زهرناك است، براي رهايي از شرش فرموده اند: اگر كسي «وزغه اي» را در اولين ضربت بكشد، صد ثواب به حساب او نوشته مي شود و در دومين ضربت كمتر از اين و در سومين كمتر...!
بدين ترتيب پيشواي عالي قدر اسلام قرنها پيش از آن كه مردم جهان به فكر تأسيس جمعيت هاي حمايت از حيوانات بيفتند، مي فرمايند: چارپايان را بر صاحبانشان حقوقي است:
- در هرجا كه فرود آمدند بايد آنها را علوفه دهند.
- اگر از آبي مي گذرند آن را بر حيوان عرضه دارند.
- به  صورت حيوانات شلاق نزنند.
- موقع سخن گفتن طولاني بر پشت آنها قرار نگيرند.
- بار زيادتر از توانايي بر آنها حمل نكنند.
- حيوانات را به پيمودن راهي كه از توانايي آنها بيرون است، واندارند.

علمي فرهنگي
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
خارجي
سخنگاه
سياسي
سينما
شهري
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |   سخنگاه   |  
|  سياسي   |   سينما   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |