شنبه ۱۷ تير ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۲۸ - Jul 8, 2006
نگاهي به اصول برنامه ريزي صحيح ويژه فصل تابستان
هفته هاي داغ و دوست داشتني
005097.jpg
مدتهاست تابستان را آغاز كرده اند؛ تابستاني كه آنها را حداقل براي ۱۳ هفته دور از درس و مدرسه نگاه داشته و به آنها اجازه مي دهد تا خستگي يك سال هيجان و استرس و كار و تلاش را از تن به در كنند، اما اين در صورتي است كه بي برنامگي آنها را كسل و افسرده نكند.
اگر چه ديده شده كودكان مي توانند حداقل دو هفته آغازين فصل تابستان را با سرگرمي هايي كه خود آنها را برنامه ريزي مي كنند، سرگرم باشند، اما با سپري شدن اين مدت، گله و شكايت از بي برنامگي  آغاز مي شود و والدين براي رفع مشكل شيوه هاي مختلفي را برمي گزينند؛ اما روانشناسان توصيه مي كنند در طول فصل تابستان حداكثر دو كلاس آموزشي (مثلا زبان دوم و شنا) براي كودكان كافي است و بقيه اوقات فراغت آنها بايد با برنامه ريزي صحيح به تفريح و سرگرمي اختصاص يابد.
شروع يك فصل با كودك
هر چند برنامه ريزي منظم آموزشي - تفريحي در فصل تابستان ضرورتي انكارناپذير بوده و والدين موظفند تا با برنامه ريزي صحيح اوقات فراغت فرزندشان را پركنند، اما اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه كودكان دوست دارند ساعت هايي را دور از هر برنامه منظم آموزشي گذرانده و به تفريح و بازي، به معناي واقعي آن بپردازند.
كودكان و نوجوانان دوست دارند به روياهاي كودكي خود واقعيت بخشند و مدتي را با روياهاي كودكي شان زندگي كرده و خلوت كنند؛ كه اگر اين نياز ناديده گرفته شود، اختلالات شخصيتي يكي از كوچك ترين ضررهاي آن است.
بنابراين والدين در برنامه ريزي خود بايد به اين نكات توجه كنند:
- علاقه كودك
- برنامه ريزي صحيح و منطقي و به دور از شتابزدگي كه حاصلي جز خستگي و كلافگي كودك ندارد.
- اختصاص زماني خاص، كه كودك به دور از هر تنش و هيجاني به بازي و سرگرمي مورد علاقه اش بپردازد.
چه بايد كرد؟
پژوهشگران «مركز مطالعات و برنامه ريزي درسي دانشگاه آكسفورد» نكاتي را به عنوان پيشنهادهايي ساده و كارا براي برنامه ريزي اوقات فراغت كودكان به والدين به اين شرح ارايه مي كنند؛
- ورزش هاي ساده و سرگرم كننده: رفتن به پارك، يكي از بهترين و ساده ترين گزينه ها است. همراه بردن توپ، اسكيت، بدمينتون و بسياري ديگر از وسايل بازي ساده و در دسترس، نه تنها كودك را براي مدت بيشتري سرگرم مي كند، بلكه در حين بازي، كودك را به تحرك وامي دارد. بهتر است كودك را همراه با دوستانش به پارك ببريد. برگزاري مسابقه هاي دوستانه بين آنها، كودكان را تشويق كرده و آنها را به حضور و بازي در پارك علاقه مند مي كند.
- خريد كردن: برنامه خريد - خريدهاي تفريحي مثلا خريد مايحتاج منزل - را طوري تنظيم كنيد كه فرزندتان را نيز همراه تان ببريد. خريد كردن نوعي درس عملي براي او است چرا كه نكاتي چون، نحوه انتخاب كالاها، قيمت كالاها، نوع و جنس آنها، كمك كردن و... را مي آموزد؛ از طرفي حس استقلال كودك را تقويت مي كند چرا كه اجازه پيدا مي كند تا كالاهايي را به خواست خود انتخاب كند. بهتر است پيش از بيرون رفتن از منزل براي خريد، فهرستي از لوازم مورد نياز را همراه با كودك تهيه كنيد تا در هنگام خريد كلافگي شما، كودك را نيز كلافه نكند.
- خانه عروسكي:  كودكان علاقه ويژه اي به درست كردن «خانه» با وسايل ساده اي چون ملحفه، چادر و صندلي هاي منزل دارند. به او كمك كنيد تا در مكاني مناسب با همين وسايل خانه درست كند. كودكان با ساختن اين خانه عروسكي و بازي كردن در آن، زندگي را تجربه مي كنند، به ويژه اگر به صورت گروهي به اين بازي بپردازند.
- نمايش عروسكي: بي ترديد كودكان به عروسك ها و وسايل بازي شان علاقه اي ويژه دارند تا حدي كه بسياري از كودكان به آنها جان بخشيده و براي آنها مشخصاتي چون نام، نام خانوادگي (اغلب هم نام خود)،  محل تولد و.. در نظر مي گيرند. از اين علاقه مي توان به راحتي استفاده كرد و با تصور كردن داستاني كوتاه و مفرح، نمايش عروسكي اجرا كرد؛ حتي براي مدت كوتاهي چون يك ربع ساعت.
مي توان با در نظر گرفتن بخش هاي جنبي چون فروش بليت (فقط به صورت نمادين و نه با پول) راه اندازي بوفه، دعوت از دوستان براي تماشاي نمايش و... نه تنها به اين بازي زيبا رونق، بلكه كودك را با «تئاتر» و مهارت هايي چون تصوير و تجسم داستان، نوشتن آن، بازي كردن، تجربه كسي ديگر بودن و... آشنا كرد.
- كتاب و مطالعه: به همراه فرزندتان به كتابفروشي برويد و به انتخاب او تعدادي كتاب برايش بخريد، براي خودتان نيز كتاب بخريد، بعد از ظهر يا صبح، در زماني مشخص، بدون اين كه كودك را مجبور به خواندن كرده و يا توضيحي درباره كارتان بدهيد، شروع به مطالعه كتاب كنيد. اين رفتار شما كودك را به مطالعه علاقه مند مي كند.
مي توانيد از روزنامه ها و مجله هاي مناسب كودك نيز به جاي كتاب استفاده كنيد؛ اين شروع خوبي است اما يادمان باشد كه هيچ لذتي، برتر از لذت مطالعه كتاب نيست.
- كلاس ورزش: در طول تابستان، آموزش فقط يك مهارت ورزشي كافي است. بهترين ورزش اين فصل نيز شنا است. اين ورزش نه تنها ورزشي مفرح و شاد است، بلكه به عنوان يك ورزش مهارت هاي ذهني - جسمي كودكان را نيز هماهنگ كرده و تقويت مي كند. سعي كنيد كلاس ها پيش از ظهر باشد تا كودك پس از ورزش و صرف ناهار، استراحت كند.
- تفريح هاي علمي: بازديد از موزه، رفتن به سينما و تئاتر (ويژه كودكان)، مراكز تفريحي كه كودك در حين تفريح نكاتي را نيز مي آموزد، يكي از بهترين گزينه ها است. اين تفريح اگر به صورت گروهي انجام شود، نتيجه بهتري دارد.
- سرگرمي هاي آموزشي: ساختن پازل، انواع بازي هاي مسابقه اي، ساخت كاردستي و... از ديگر سرگرمي هاي علمي - تفريحي مناسب براي كودكان است.
- كلاس هاي آموزشي: انتخاب فقط يك كلاس آموزشي مانند زبان دوم و يا كلاس هاي هنري چون موسيقي، نقاشي و طراحي، خطاطي و.. كافي است. كودك بايد فرصتي براي فراگيري و باز پس دادن آموخته ها همراه با بازي و سرگرمي داشته باشد. بنابراين فقط به يك كلاس آموزشي بسنده كنيم.
و در پايان، روانشناسان معتقدند كمك گرفتن از والدين با تجربه، يكي از شيوه هاي مطمئن برنامه ريزي صحيح است؛ والديني كه فرزنداني موفق دارند، بهترين الگوها براي برنامه ريزي هستند. از طرفي فصل تابستان نه تنها فصل فراغت از درس و مدرسه است، بلكه فصل فراغت از هيجان و استرس آموزش و پاسخگويي است.
همان قدر كه اجازه نمي دهيم وقت و عمر فرزندمان به بطالت بگذرد، اجازه ندهيم برنامه ريزي هاي ما كودك را هيجان زده، خسته و عصبي كرده و او با ذهني خسته و جسمي كوفته از تلاش بي وقفه و بيهوده، سال تحصيلي آينده را آغاز كند و از تابستان خاطره خوشي براي بازگو كردن به دوستانش نداشته باشد... موفق باشيد.
منبع: بي بي سي
ترجمه: مهتاب صفرزاده خسروشاهي

تابستان و بي برنامگي براي اوقات فراغت دانش آموزان
فرار فرصت هاي طلايي
غلامرضا منتصري
سه ماه ايام تعطيلي و در بعضي مناطق گرمسير و همچنين براي دانش آموزان ابتدايي، چهارماه تعطيلات چگونه بايد سپري شود؟ بار اصلي اين نگراني بر دوش خانواده هاست و تقريباً هيچ ارگان و دستگاهي به طور مستقيم و جدي، خود را مسئول پاسخگويي به اين موضوع نمي داند. به نظر مي رسد مسئولان آموزش و پرورش هم، بيشتر خود را مسئول ۹ ماه سال تحصيلي مي دانند و با تعطيلي مدارس، وقت خود را صرف آماده سازي مدارس براي سال تحصيلي آينده مي كنند. دانش آموزان كه اصلي ترين مؤلفه فعاليت هاي آموزش و پرورش هستند، در ايام تعطيلات عموماً به حال خود رها شده و بدون نظارتي منسجم، فرصت هايي طلايي را از دست مي دهند. جاي تعجب است كه متوليان آموزش و پرورش به خود اجازه مي دهند بيش از ۱۵ ميليون دانش آموز كه حدود يك چهارم جمعيت كشور هستند و به اصطلاح سرمايه آينده جامعه به حساب مي آيند، بدون هدف و جهتي مشخص، رها و يله به اتلاف وقت بپردازند، يا اگر برنامه اي دارند دربرگيرنده بخش اندكي از اين جميعت ۱۵ ميليوني است.
روش هاي قديمي ها
به نظر مي رسد قديمي ها بيشتر قدر اين فرصت هاي طلايي را مي دانستند. به ياد دارم هنوز امتحانات تمام نشده، در خانواده صحبت برنامه تابستان شروع مي شد. فراخور سن و سال بچه ها و به  رغم امكانات محدود ۴۵ - ۴۰سال پيش، با برنامه هايي تابستان بچه ها را به خوبي پر مي كردند. با آغاز ايام تابستان، بلافاصله و بدون فوت وقت، ما را به مكتبخانه مي فرستادند تا قرآن بياموزيم. حداقل نصف روز، يعني از صبح اول وقت تا اذان ظهر در مكتبخانه مي گذشت. بچه هاي بزرگتر را هم حتماً به آموختن حرفه و شغلي مشغول مي كردند، چرا كه اعتقاد داشتند بچه ها در كنار درس و مشق، بايد كاري هم بياموزند. آنهايي كه خودشان يا يكي از بستگان مانند عمو، دايي، داماد يا دوستان خانوادگي در حرفه اي مشغول بودند، بچه ها را نزدشان به كار مي گماردند. در اين خصوص با شيوه هاي متفاوتي عمل مي شد. بعضي پدرها از تسلط آن زمان خودشان استفاده كرده و به اجبار روي مي آوردند. بعضي ها با دادن مزد بچه ها را به كار تشويق مي كردند. بعضي هم در مورد فرزندان بزرگتر، با دادن مسئوليت بخشي از كار خود و شريك ساختن آنها در درآمد حاصله، علاقه به كار را تقويت مي كردند و علاوه بر آن، از اين طريق، رمز و راز حرفه و شغل شان را نيز به فرزندان منتقل مي نمودند. كار كردن به بچه ها ياد مي داد كه ضمن كسب تجربه، به خودباوري و اعتماد به نفس برسند و از ثبات شخصيت برخوردار شوند.
خانواده هاي ديگر به خصوص طبقات كارمندي كه امكان فوق را نداشتند با مراجعه به كارگاه ها و اصناف مطمئن و آشنا و حتي پرداخت مبلغي به صاحب كار، فرزندشان را به آموختن حرفه اي مشغول مي كردند. بازي و ورزش هم بخش اندكي از وقت تابستان بچه ها را پر مي كرد، آن هم بعد از ظهر، عصر يا نزديك غروب و نه بيشتر. آن روزها امكاناتي هم براي اين منظور فراهم نبود و بچه ها هم توقعات خاصي نداشتند. هنوز هم عده اي از پدراني كه به حرفه اي مشغولند از همان روش هاي قديمي براي پركردن اوقات فراغت تابستان استفاده مي كنند.
وضعيت امروزي ها
به دلايل مختلفي از جمله: افزايش جمعيت، گستردگي شهرها، شرايط اجتماعي و ضوابطي مانند قانون كار، ديگر امكان حرفه آموزي از طريق «استاد شاگردي» براي همه فراهم نيست. از طرفي، نوجوانان و جوانان زيادي، اوقات فراغت و به عبارت بهتر فرصت هاي طلايي تابستان را با بيكاري پر مي كنند. جالب اينجاست كه فضاي بيشتر مدارس در تابستان خالي است و فقط ميزبان گرد و غبار است. از فضاهاي ورزشي هم استفاده كاملي نمي شود.
دانش آموزان دوره ابتدايي در خيابان ها و كوچه هاي محل و بزرگترها هم در پارك ها، پاساژها و خيابان هاي دوردست تر از محل زندگي پرسه مي زنند و گاهي خود را با يك توپ پلاستيكي و گل كوچك سرگرم مي كنند. گفتن جوك و لطيفه و زماني هم ايجاد مزاحمت هاي كوچك و بزرگ براي رهگذران كه گاهي كار به درگيري و كتك كاري مي رسد از روش هاي پركردن اوقات فراغت است. در اين مسير، بچه ها با تجربه هاي نامطلوب، مضر و حتي خطرناكي آشنا مي شوند.
اگر فرض كنيم نيمي از ۱۵ ميليون دانش آموزان، دختران هستند، به جز بعضي شهرهاي بزرگ كه روش گذران اوقات فراغت تفاوتي با پسرها ندارد، در بيشتر موارد، دختران در كار منزل و در كنار مادران تابستان را سپري مي كنند. شايد بتوان گفت كه فقط درصد كمي از اين ۱۵ ميليون، براساس حساسيت هاي خانواده و بهره مندي از امكاناتي، تابستان را با برنامه هاي مفيدي مي گذرانند.
چه بايد كرد؟
آيا ۱۵ ميليون نيروي انساني ارزش آن را ندارند كه مسئولين براي اوقات فراغت شان برنامه اي جامع و منسجم تدارك ببينند؟ آيا نبايد اعتباراتي كه از سر سهل انگاري و بي برنامگي، بعدها صرف مبارزه با اعتياد و ايدز و نگهداري از مجرمان در كانون هاي اصلاح و تربيت و ساير برخوردهاي انتظامي و امنيتي مي شود به اوقات فراغت تابستان اختصاص يابد؟ اگر چه شايد پيشنهادهاي يك نفر كافي و كارساز نباشد اما مي توان گام هاي اصلي براي استفاده بهينه از فرصت ها را برشمرد:
اول- فرهنگ سازي: مسئولين كشور، متوليان آموزش و پرورش و خانواده ها بايد به اين باور برسند كه رها كردن يك چهارم جمعيت فعال كشور در يك چهارم از سال، خطري جدي است. بايد از اين فرصت طلايي براي تعميق باورهاي اعتقادي، بروز استعدادها و رشد و شكوفايي خلاقيت ها در زمينه هاي علمي، هنري، ورزشي و غيره بهره جست.
دوم- تجميع امكانات: تعيين يك متولي مشخص و مستقل براي برعهده گرفتن مسئوليت برنامه ريزي اوقات فراغت در طول سال و به ويژه در ايام تابستان، باعث تجميع امكانات مي شود. حداقل تشكيل ستادي مركب از مسئولين وزارت آموزش و پرورش، سازمان تربيت بدني، صدا و سيما، شهرداري، وزارت ارشاد، وزارت صنايع و ساير ارگان هاي ذيربط در هر استان و شهرستان و البته تعيين متولي اصلي و همچنين منبع بودجه، باعث هدايت منطقي فعاليت ها خواهد شد.
سوم- تأ مين بودجه: اختصاص بودجه به صورت سرانه براي هر دانش آموز و حتي اختصاص بخشي از درآمد كارخانه ها و مراكز صنعتي محلي در هر شهر، با توجه به ضرورت ها و نتايج موضوع، بسيار مي تواند راهگشا باشد.
چهارم- استفاده كامل از فضاها: در ايام تابستان بايد امكانات و فضاي مدارس، مساجد، سالن هاي ورزشي، فرهنگسراها،  پارك ها و اردوگاه ها به دانش آموزان اختصاص يابد. بايد از امكانات ديگري چون موزه ها، باشگاه هاي مرتبط، انجمن هاي هنري و علمي، كلاس هاي مختلف و غيره به صورت كامل استفاده كرد.
پنجم- مديريت: يك عامل تعيين كننده در استفاده بهينه از زمان و امكانات، «مديريت» است. در مديريت برنامه ها و فعاليت هاي اوقات فراغت تابستان چند نكته قابل توجه است.
- مشخص ساختن مدير و كادر اجرايي براي هر واحد آموزشي از بين افرادي كه از آموزش ها و تجربه هاي مفيدي در مورد اوقات فراغت برخوردارند.
- به كارگيري معلمان و مربياني كه در ايام تابستان بيكارند و احتمالاً براي تأمين معيشت و كسب درآمد به مسافركشي و كارگري و امثال آن روي مي آورند. بديهي است كه بايد حق الزحمه هاي مناسبي در نظر گرفته شود تا انگيزه اي براي اين گونه فعاليت ها موجود باشد.
- تنظيم برنامه هاي جذاب و هدفدار براساس سطوح سني و شرايط محلي و اجتماعي
- ارزشيابي و نظارت دقيق بر فعاليت ها و ميزان تحقق اهداف
ششم-امكانات مدارس غيرانتفاعي: دادن مجوزهاي قانوني به مدارس غيرانتفاعي براي فعاليت در ايام تابستان كه با نظارت دقيق هم همراه باشد، موجب بهره گيري از امكانات اين مدارس مي شود.
نكته بسيار مهم در استفاده مطلوب از اوقات فراغت تابستان، توجه به علايق، خواسته ها و روحيات دانش آموزان است. بايد از اعزام اجباري دانش آموزان به فعاليت هايي كه مورد علاقه آنها نيست خودداري شود. به طور حتم، اگر اولياي دانش آموزان همت و تلاشي جدي از جانب مسئولين و متوليان ببينند از كمك هاي مادي و معنوي نيز دريغ نخواهند كرد. به خاطر داشته باشيم كه اوقات فراغت تابستان، زمان هايي براي اتلاف وقت و بيكاري نيست، فرصت هايي طلايي براي جامعه پذيري و تمرين  مهارت هاي زندگي است.

فرهنگ و آموزش
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |