مرور كتاب
سيره تربيتي پيامبر(ص) و اهل بيت(ع)- تربيت فرزند
تأليف: سيد علي حسيني زاده/ ناشر: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
چاپ جديد، ۱۳۸۴/ ۱۹۷ صفحه، وزيري/ ۱۴۰۰ تومان
نظر به جايگاه و اعتبار سنت پيامبر (ص) و امامان معصوم(ع) و شأن و مرتبت والاي آنان در هدايت امت، مسلمانان از آغاز تاريخ اسلام، به دو امر مهم جمع آوري سخنان و احاديث آنان و ضبط و گزارش رفتارها و شيوه هاي عملي آنان اهتمام داشته اند.
منابع تاريخي شيعه و سني به روشني تمام نشان مي دهد كه اصحاب پيامبر اعظم(ص) در پرتو اعتقاد به عصمت آن حضرت و توصيه هاي مؤكد قرآن بر پيروي از ايشان، كوششي تام براي ثبت و ضبط و گزارش همه حركات، سكنات، اعمال و رفتار آن حضرت مبذول داشته اند تا مبنايي براي درس آموزي و الگوپذيري همه نسل ها و آيندگان به يادگار گذارند. بر همين اساس، مورخان به حفظ اين ميراث گرانبها و نقل زواياي گوناگون زندگي اجتماعي، سياسي و اخلاقي حضرت عنايت وافر داشته اند، تا آنجا كه افراد خاصي به عنوان «وصاف» شناخته مي شدند و كار آنان بيان ويژگي هاي پيامبر(ص) بود. از سوي ديگر بخش هايي از منابع و ماخذ روايي، به احاديث ناقل سيره پيامبر(ص) اختصاص يافته و همچنين كتاب هايي ويژه، در اين زمينه به رشته تحرير درآمده است.
همچنين اين شيوه از سوي اصحاب ائمه(ع) و علاقه مندان به اهل بيت(ع) در مورد آن بزرگواران تكرار شده و سيره عملي آنان نيز ثبت و نقل شده است. علاوه بر آنچه يادآوري شد، تاريخ نشان مي دهد كه در نسل هاي بعدي نيز مسلمانان بر آشنايي فرزندانشان با سنت و سيره نبوي و تربيت آنان بر پايه معيارها و الگوهاي رفتاري آن حضرت همت گماشته اند. در فصل نخست اين كتاب، نقش سيره و كاربردهاي گوناگون آن در علوم مختلف بررسي شده است، زيرا همان گونه كه سيره معصومان(ع) مي تواند از نگاه اصولي- فقهي منبعي براي استنباط هاي فقهي قرار گرفته و در منابع فقهي نقش مكمل احاديث را ايفا كند، از نگاه اخلاقي و تربيتي نيز مي تواند نقش و كاركرد هاي آموزشي و تقويتي، الگوسازي و مانند آن را بيافريند.
فصل دوم، به موضوع زمينه سازي براي تربيت فرزند اختصاص دارد. در اين فصل، عوامل زمينه ساز در تربيت فرزند در دو مرحله پيش از تولد و آغاز تولد بررسي شده است. انتخاب همسر و آداب مباشرت، به عنوان عوامل زمينه ساز پيش از تولد مطرح است و عوامل زمينه ساز آغاز تولد نيز عبارت است از گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد، كام برداشتن، پوشش نوزاد، تبريك و دعا، نام نيك، عقيقه، ختنه، تراشيدن سر نوزاد و صدقه دادن براي او.
توجه به نيازهاي اساسي كودك در فصل سوم بيان شده است. يكي از نيازهاي اساسي كودكان، نياز به محبت است. معصومان(ع) در سيره عملي خود به شيوه هاي مختلف به اين نياز كودكان پاسخ مي گفتند. رفع اين نياز در كودكان، آثاري را به دنبال دارد؛ از جمله ايجاد اعتماد به نفس در كودكان، ارائه الگوي عملي براي يادگيري چگونگي محبت به ديگران، جلب علاقه و اعتماد كودك به محبت كننده و در نتيجه پذيرش آموزش و تربيت هاي ارائه شده به او و نيز جلوگيري از بسياري انحرافات فردي و اجتماعي كه در اثر كمبود محبت به كودك حاصل مي شود. معصومان(ع) در سيره خود نه از محبت به كودكان كم مي گذاشتند و نه در محبت به آنها افراط مي كردند. همچنين آن بزرگان محبت خود را به كودكان ابراز مي كردند و به آنها نشان مي دادند كه آنها را دوست دارند. ايجاد محيط امن و آرام، از ديگر نيازهاي اساسي كودكان است. تكريم و احترام به كودكان نيز از جمله اموري است كه معصومان(ع) در سيره تربيتي خود به رفع آن، توجه ويژه داشته اند. بازي، يكي ديگر از نيازهاي كودكان است كه معصومان(ع) در تأمين آن سعي فراوان داشتند و خود نيز در بازي آنها شركت مي كردند و در بازي با آنها خود را در حد يك كودك قرار مي دادند. آن بزرگان، نه تنها كودكان را از بازي با طبيعت منع نمي كردند، بلكه طبيعت را بوستان كودكان مي دانستند.
فصل چهارم اين كتاب به اصول و روش هاي تربيتي اختصاص دارد. آزادي كودك از مهم ترين اصول تربيتي معصومان(ع) در ارتباط با كودكان، به ويژه در هفت سال نخست كودكي است. اين آزادي مطلق نيست، بلكه در عين آزادي، مراقبت و نظارت بر كودكان ضرورت دارد. معصومان(ع) اين مراقبت را به ويژه در اواخر سال هاي نوجواني و جواني اعمال مي كردند. البته نظارت و مراقبت در سيره آن بزرگواران به معناي تجسس و دخالت نيست، بلكه بيشتر جنبه اطلاع رساني، ارائه آگاهي هاي لازم و در صورت لزوم، تذكر و مشاوره دارد.
عدالت و مساوات بين كودكان، از ديگر اصول تربيتي معصومان در ارتباط با كودكان است، چنان كه همواره سعي شان بر ايجاد عدالت و مساوات بين آنها بوده است. البته عدالت، معنايي فراگيرتر از مساوات دارد، ولي آن بزرگان مساوات را بر عدالت ترجيح مي دادند، چون عدالت گاهي با عدم مساوات همراه است و اين مسأله براي كودكان قابل درك نيست و ممكن است آثار زيان باري به دنبال داشته باشد.
راستي و صداقت با كودكان نيز از شيوه هاي رفتاري در سيره معصومان(ع) است، چنان كه آنان همواره با كودكان به صورت يك انسان كامل برخورد مي كردند و هرگز وعده اي دروغ و غيرعملي به آنها نمي دادند و از اين طريق، اعتماد و توجه كودكان را به خود و برنامه هاي تربيتي خود جلب مي كردند.همچنين آن بزرگواران، كودكان را سرزنش و تنبيه بدني نمي كردند و آنها را پيوسته در معرض امر و نهي خود قرار نمي دادند، بلكه اگر امر و نهي داشتند، آن را به صورت غيرمستقيم به كودكان القا مي كردند. آموزش كودكان، موضوع آخرين فصل اين كتاب است. آموزش كودكان در سيره معصومان(ع) از اهميت ويژه اي برخوردار است، زيرا كه در سنين كودكي ذهن و قلب آنان آماده پذيرش آموزش هاي لازم است. در سيره آن بزرگان، نخستين گام در آموزش كودكان، آموزش خواندن و نوشتن و سپس آموزش قرآن است. گاه اين دو آموزش با هم انجام مي شد يعني آموزش خواندن و نوشتن از طريق آموزش خواندن و نوشتن قرآن.
آموزش آداب ديني اعم از آداب فردي و اجتماعي، بخش ديگري از آموزش معصومان(ع) را شكل مي دهد و از اين طريق، آنها فرزندانشان را با مسائل شرعي آشنا مي كردند. آن بزرگان حكمت هاي علمي و پندهاي اخلاقي را نيز به كودكان خود آموزش مي دادند و اصحاب را نسبت به آموزش آنها به فرزندان خود سفارش مي كردند و از اين طريق بر پرورش عقلي و فكري كودكان همت مي گماشتند.
|