اغلب افراد تصور مي كنند، رؤياهايي كه ديده مي شوند تنها سرگرم كننده و جالب هستند، براي همين آنها را نامربوط و بي معني مي دانند. اما سؤالي كه مطرح مي شود،  اين است: آيا آنها چيزي فراتر از يك رؤيا هستند؟شما هر شب در حدود 5/1 ساعت رؤياپردازي مي كنيد. به عبارت دقيق تر در طول زندگي خود به طور متوسط بيشتر از 2سال در حال تخيل كردن هستيد. به اين ترتيب،  مقدار قابل توجهي از زندگي خود را در حالي سپري مي كنيد كه مشغول خيال بافي هستيد.چه چيز سرچشمه اين قدرت و توانايي منحصر به فرد است؟ آيا مي شود از اين توانايي براي بهبود زندگي واقعي استفاده كرد؟ بله! حتي بيش از اينها امكان پذير است.
سه راه اصلي براي استفاده از رؤيا در جهت بهبود زندگي وجود دارد.
رؤياهاي عادي
اولين راهي كه تقريباً  همه از آن استفاده مي كنند، اين است كه اجازه دهيد رؤياهايتان همان گونه باشند كه هستند!  اجازه دهيد آنها روند طبيعي خود را طي كنند و به شما اين امكان را مي دهند كه كارهاي ناتمام روزمره خود را مورد بازنگري قرار داده و براي آنها راه حلي خلاقانه و جالب بيابيد.
هيچ تلاشي لازم نيست. با كمترين تلاش، بيشترين نفع عايد شما مي شود. حتي اگر تلاشي هم نكنيد، سودمندي رؤياها به قوت خود باقي است. اين درست مثل اين است كه بدون اطلاع دقيق از ژرفاي بسيار زياد اقيانوس و يا موجودات گوناگوني كه زيبايي آن را دو چندان مي كنند و يا حتي در نظر گرفتن نقش اصلي آن در حيات زمين، ما زيبايي آن را تحسين مي كنيم و از آن لذت مي بريم. در واقع اطلاع نداشتن از جزئيات موجود باعث نمي شود ما لذتي از مشاهده اقيانوس نبريم!
رؤياهاي برنامه ريزي شده
اين رؤياها، رؤياهايي هستند كه شما براي به وجود آوردن آنها بايد توجه خود را روي موضوع خاصي كه به آن علاقه مند هستيد، متمركز كنيد. شما بايد از دل و ذهنتان براي ايجاد چنين رؤياهايي كمك بطلبيد تا از آنها براي حل مشكلات خاص خود، پاسخ به سؤالات ذهني و روان شناختي و يا تجربه هايي كه دوست داريد كسب كنيد، بهره ببريد. وقتي شما جزئيات رؤياهاي خود را هدايت مي كنيد، اين به معناي كنترل رؤيا نيست. بلكه برعكس، رؤياي برنامه ريزي شده، عرصه اي را تدارك مي بيند كه توجه روي يك موضوع خاص متمركز شود. در حقيقت مي توان خرد دروني شما را خالق اين گونه رؤياها دانست. بنابراين چنين رؤياهايي، به شما بصيرت و آگاهي عميق در مورد هر موضوع خاص، ارزاني مي دارند.
بدين ترتيب، شما مي توانيد از رؤياهاي برنامه ريزي شده، مانند يك مربي شخصي خود، درمانگر و يا راهنماي معنوي بهره بگيريد.رؤياپردازي، فرآيندي ساده، اما كامل است.
رؤياها چگونه بوجود مي آيند؟
شما حتماً  تاكنون متوجه شده ايد كه چگونه مشغله هاي روزمره  شما در رؤياهايتان ظاهر مي شود. راز خلق اين رؤياها آسان است.
- توجه خود را متمركز كنيد،
- يك موضوع را انتخاب كنيد ،
- موضوع انتخابي را كوچك و كوچك تر كنيد،
- طبق هدف و برنامه اي كه داريد، در مورد آن شروع به رؤياپردازي كنيد،
- سپس بارها و بارها به تكرار آن بپردازيد،
- رؤيايتان را با تمام فعاليت هايي كه در طول روز مرتباً  آنها را انجام مي دهيد، پيوند بزنيد. بدين ترتيب هرگز آنها را از ياد نمي بريد.
- وقتي مي خواهيد به خواب برويد، دوباره آن را به ياد آورده و تكرارش كنيد. اگر در طول شب بيدار شديد، بارها و بارها آن را تكرار كنيد تا به خواب برويد.
مثال: من مي خواهم طوري رفتار كنم كه بيشتر مدعي به نظر برسم و ديگران بيشتر روي من حساب باز كنند.
رؤياي برنامه ريزي شده: من امشب در رؤياهايم، با دشمنان خود رودررو مي شوم.
زمان تكرار كردن: حين غذا خوردن،حين استراحت و حتي وقتي صداي زنگ تلفن را مي شنويد.
ممكن است چندين روز طول بكشد تا موضوع انتخابي شما در رؤيايتان ظاهر شود، اما اگر شما توجه خود را روي آن متمركز كنيد، حتماً  پديدار خواهد شد.
معمولاً  موضوع انتخابي شما ممكن است، در قالب رؤياهاي متعددي ديده شود، در اين صورت شما با دو حالت روبه رو هستيد:
- اگر معني و منظور رؤيايي كه ديديد برايتان واضح است، پيام آن را دريابيد و از آن استفاده كنيد. اما به اين نكته نيز توجه كنيد كه گاه رؤياهاي در ظاهر واضح داراي مفاهيم ارزشمندي، ماوراي آنچه ما تصور مي كنيم،  هستند.
- اگر رؤياها مبهم هستند و شما حس مي كنيد كه اهميت دارند، مانند رؤياهاي نمادين با آنها برخورد كنيد.
رؤياهاي نمادين
مؤثرترين راه براي درك پيام پنهان رؤياها، توجه به نمادهاي آن است. بدين ترتيب كه بايد هر تصويري كه در رؤيا ديده شده، به ترتيب شبيه سازي كرده و در مورد آن صبحت كنيد. مي توانيد آن را براي افراد ديگر نيز بازگو كرده و از آنها بخواهيد نقطه نظرهاي خود را در مورد آن بيان كنند. ممكن است عجيب به نظر برسد، اما واقعاً  بامزه است و به نتايج بسيار جالبي ختم مي شود.رؤياهاي نمادين بر اين اعتقاد سوار است كه هر تصويري در رؤيا داراي مفهومي است كه توسط ذهن افراد و براساس ويژگي ها و خصوصيات آنها انتخاب شده است. در واقع موقعيت و شرايط زندگي افراد باعث مي شود كه ذهن آنها يك نماد را از ميان نمادهاي ديگر انتخاب كند.
چگونه مي توان از رؤياها استفاده كرد؟
اين تصور شماست كه بسياري از ممكن ها را غيرممكن جلوه مي دهد. شما مي توانيد با به كارگيري رؤياهاي خود غيرممكن را ممكن سازيد، البته اگر بخواهيد.
منبع: selfhelp magazine

مريم غفاري- شامپوها فرآورده هايي هستند كه پس از مصرف چربي هاي سطحي- ترشحات طبيعي پوست- چرك هاي ناشي از محيط و باقي مانده فرآورده هاي آرايش و بهداشتي را از مو و پوست سر بدون آن كه اثر نامطلوبي داشته باشند پاك مي كنند كه بعد از شست وشو بايد موي سر براق، طبيعي، بدون شوره و شكنندگي و از لحاظ فرم پذيري قابل كنترل باشد.
قبل از پيدايش شامپو به صورت امروزي مردم براي شست وشوي موها از صابون، مواد گياهي (سدر، چوبك و كتيرا) و برخي مواد معدني مانند خاك هاي سيليسي استفاده مي كردند، ولي صابون متداول ترين ماده جهت شست وشوي مو بوده و به همين علت اولين شامپوها، شامپوهاي صابوني بوده اند، ولي كم كم با پيدايش پاك كننده هاي مصنوعي مخلوطي از صابون و پاك كننده و بالاخره پاك كننده هاي خالص عرضه گرديدند.
مواد تشكيل دهنده شامپوها عبارتند از: 1- مواد پاك كننده 2- مواد افزودني
مواد پاك كننده در شامپوها دترژنت ها هستند كه براي پاك كردن مو و پوست سر و توليد كف ومواد افزودني بيشتر براي جلب رضايت مصرف كننده و بهبودي كيفيت شامپو به كار مي روند. اين مواد شامل: مواد اصلاح كننده ويسكوزيته، مواد كدر كننده و صدفي كننده، مواد شفاف كننده، مواد حالت دهنده مو، مواد ضدشوره و ضدميكروبي، مواد كاهش دهنده سختي آب، مواد محافظ، پايداركننده ها، رنگ ها، عطرها و مواد پايداركننده كف هستند.از خواص ضروري شامپو اين است كه ضمن ايجاد كف مناسب (از لحاظ كيفي و كمي) موها را تميز، حالت پذير، نرم و براق نمايد و حساسيت روي بافت چشم و پوست نداشته باشد.
يك شامپوي خوب بايد خصوصيات زير را دارا باشد:1 - كاربرد آسان و توزيع مناسب روي پوست سر داشته باشد 2- مشخصات كف مانند سرعت توليد كف، حجم كف، حالت كف، پايداري كف، سهولت شست وشوي كف از بين موها و پوست سر مناسب باشد. 3- پس از مصرف شامپو موي مرطوب آسان شانه شود. 4- عطر آن ملايم بوده و ايجاد حساسيت نكند. 5- مدت خشك شدن مو پس از شست وشو زياد نباشد. 6- موهاي خشك حالت پذيري مناسب داشته باشند. موهاي حالت يافته بايد نرم، براق، صاف، لغزنده، قابل كنترل و همچنين در حالت خشك و مرطوب به راحتي شانه شود. 7- پس از شست وشو،  موها بايد خوب روي يكديگر قرار بگيرند و لخت و قابل كنترل باشند. 8- مو پس از مصرف شامپو جلوه ظاهري مناسب داشته باشد. 9- شامپو روي پوست و مو ايجاد حساسيت نكند. 10- يك شامپو بايد قدرت پاك كنند گي ملايمي داشته باشد. شامپويي كه كل چربي موها را بزدايد شامپوي مطلوبي نيست. 11- پس از شست وشو موها الكتريسته ساكن نداشته باشند يعني موها حالت وز نداشته باشند.

سيد محسن حسيني طه- بعد از ظهر براي تايپ و فكس نوشته كوتاهي به مغازه دوستم رفتم، به خاطر مشكل دستانم ناچارم مقالات و نوشته هايم را براي مطبوعات تايپ كنم، چون دست خط خودم براي هر كسي قابل خواندن نيست و متصديان حروف چيني براي درج مطالبم به مشكل برمي خورند و انصافاً آشنا شدن با اين دوست نعمتي است چون بعضي اوقات كه نمي توانم نوشته هايم را براي تايپ به او بدهم، كمتر دفتر خدمات كامپيوتري حاضر مي شود كارم را انجام دهد و به اصطلاح كارم لنگ مي ماند و به راستي در جامعه اي كه معلولان اين قدر مورد بي مهري و بي اعتمادي قرار مي گيرند بايد افرادي مانند دوست من به جامعه معرفي شوند تا الگويي براي ديگران باشند. دوست من به همراه همسر مهربانش ساعت ها وقت مي گذارند تا نوشته هاي بدخط و ناخواناي مرا تايپ كنند و وقتي ناچار مي شوم دست خطم را برايشان بخوانم آنها با صبوري به حرف هاي نامفهومم گوش مي دهند تا مقالاتم درست و بي اشتباه به دست مطبوعات برسد. چون علاوه بر مشكل حركتي دست و پا مشكل تكلم نيز دارم.
به مغازه رسيدم مثل هميشه با سلام و لبخند وارد شدم و اين دليل رابطه دوستي و الفتي است كه طي اين چند ماه همكاري ميان من و آنها برقرار شده است و اين خود مي تواند يك نوع هنجارشكني در ذهن آنهايي باشد كه فكر مي كنند يك معلول نمي تواند با انسان هاي سالم رابطه خوب و سالمي برقرار كند. اين دو دوست اكنون مرا به عنوان يك انسان با شرايط ويژه پذيرفته اند. پذيرش منطقي به اين مفهوم كه ضمن قبول (معلوليت من) دانسته اند كه من يك انسانم با تمام نيازها و عواطف يك انسان معمولي.
بعد از سلام و احوالپرسي هاي معمولي نظرم جلب شد به كودك خردسالي كه روي صندلي نشسته بود، با خنده به او سلام كردم و كنارش نشسته و منتظر شدم كه نوبت به تايپ نوشته من برسد.
كودك آرام و ساكتي به نظر مي رسيد ديگران با او حرف مي زدند و شوخي مي كردند، اما او چيزي نمي گفت اول اين كارش را به حساب بدقلقي هاي كودكانه گذاشتم اما بعد كه كمي در رفتار او و گفت وگوي سايرين دقيق تر شدم فهميدم كه كودك چند هفته پيش در خواب دچار وحشت شده و لكنت زبان پيدا كرده است.
همان طور كه به اين پيشامد فكر مي كردم حرف هايي كه بين دوستم و همسرش رد و بدل مي شد، شنيدم كه از افرادي سخن مي گفتند كه در كودكي دچار همين مشكل شده اند و اكنون نيز بعد از گذشت سال ها همين مشكل را دارند.
اين جا بود كه به عنوان كسي كه يك عمر با معلوليتي دست و پنجه نرم كرده كه شايد اگر در كودكي به خوبي تشخيص داده مي شد مشكلاتش بسيار كمتر بود، احساس مسئوليت كردم و وارد داستان شدم و دوستم را متوجه كردم كه ما هر طور شده بايد با پدر كودك حرف بزنيم و او را متقاعد كنيم كه نبايد مشكل را سرسري و پيش پا افتاده بگيرد.
دوستم موافقت كرد و ما توانستيم پدر كودك را متوجه كنيم كه كمي جدي تر به مشكل پسرش نگاه كند. اما قصد من از نوشتن اين يادداشت خلق يك داستان كوتاه نبود، قصد من يادآوري يك ضرورت اجتماعي به نام احساس مسئوليت همگاني در مقابل معلوليت بود.
بايد پذيرفت كه درصد بالايي از معلوليت ها در كشورهاي توسعه نيافته به دليل عدم تشخيص به موقع صورت مي گيرد كه اين متأسفانه ناشي از فقدان احساس مسئوليت همگاني در زمينه كشف معلوليت ها و حتي المقدور پيشگيري از آنهاست. بسياري از معلوليت ها اگر در بدو وقوع كشف و براي درمان يا كنترل آن برنامه ريزي شود هرگز به يك مشكل حاد چه براي خود فرد و چه براي جامعه تبديل نخواهد شد و اين امر محقق نمي شود مگر با بالا بردن سطح آگاهي عمومي نسبت به معلوليت و عوامل پيشاپيش آن. اينجاست كه حس مسئوليت در تك تك افراد ايجاد مي شود. در يك جامعه وقتي هشياري آگاهي و عاقبت انديشي نسبت به بروز معلوليت پيدا شد به عنوان مثال يك زردي يرقان ساده و معمولي در دوران نوزادي به يك فلج مغزي پيچيده در تمام عمر منجر نخواهد شد.
پس در حقيقت آگاهي حرف اول را در سلامت جامعه مي زند و اين آگاهي دادن و كسب آگاهي بايد به يك پروسه عظيم ملي تبديل شود. پروسه اي كه طي آن همه و همه از مسئولين در رسانه هاي عمومي گرفته تا خود مردم سعي كنند تا مي توانند معلوليت را بشناسند و در شناساندن آن گام بردارند و اين امر تنها به صدور بخشنامه و تصويب قانون محدود نشود. مثلاً وقتي بندي در قانون جامعه حمايت از معلولين، صدا و سيما را موظف مي كند كه هفته اي 2 ساعت از برنامه هاي خود را به معلولين اختصاص دهد كميته هايي وجود داشته باشد كه انجام يا عدم انجام آن را به طور دقيق پيگيري كند يا وقتي نيمي از برنامه هاي درسي دانشگاه ها و دبيرستانها را واحدهايي اشغال كرده كه نه به درد دنيا مي خورد و نه به درد آخرت چه اشكالي دارد كه در اين ميان دو واحد به نام آشنايي با معلوليت گنجانده شود؟
در پايان يادآوري نكته اي ضروري است و آن اينكه كه من و دوستم شاهكار نكرديم كه پدري را متوجه مشكل فرزندش ساختيم و او را برآن داشتيم تا اين مساله را جدي بگيرد، بلكه در تك تك افراد بايد اين آگاهي و حس مسئوليت وجود داشته باشد.

مثلث تندرستي
با توجه به افزايش مصرف داروهاي لاغري در بين كاركنان دولت و مصرف تنقلات مضر در ساعات مياني روز، به دليل عدم مصرف صبحانه، طرحي به نام مثلث تندرستي در حال اجراست. اين طرح توسط علي اكبر ميرزا آقايي خوانساري در پاسخ به نياز افراد خيلي چاق يا خيلي لاغري كه احتياج به استفاده از رژيم غذايي دارند و انتظارات آنها در قالب رژيم هاي غذايي مدون در ادارات برآورده مي شود، ارائه شده است.
براساس اين طرح، فرد در گام اول پرسشنامه اي را پر مي كند و سپس تحت آموزش هاي لازم در زمينه تغيير رفتارهاي خوراكي قرار مي گيرد.
تخصيص يك ميان وعده، شامل سيب و خرما از موارد ارائه شده در اين طرح است.
در اين طرح يك مثلث تندرستي طراحي شده است كه اراده، نظم در تغذيه و ورزش سه ضلع آن است و با عمل به اين سه محور نظم ثبات منطقي در وعده هاي غذايي، جلوگيري از افزايش چاقي و مشكلات قلبي و عروقي، كنترل قند خون و چربي و نيز پرهيز از مصرف بي رويه دارو عملي مي شود.
تاثير مشابه دارونما با كدئين
تحقيقات نشان مي دهد كه كدئين به عنوان يكي از متداول ترين مواد تشكيل دهنده داروهاي ضدسرفه، تاثيري در درمان سرفه ناشي از بيماري هاي مزمن ريوي نداشته و تاثير آن بيشتر از دارونما نيست.
كارشناسان معتقدند كه كدئين موجود در اين داروها مي تواند از شدت سرفه در بيماران مبتلا به امراض ريوي، بكاهد، اما قادر به برطرف كردن اين مشكل نيست.
پايگاه خبري هلث دي نيوز به نقل از دكتر ژاكلين اسميت از مركز ريه نورث وست اعلام كرد: اگر قرار است استفاده درماني از كدئين ادامه يابد، بايد تحقيقات باليني ديگري در اين زمينه انجام شود.
وي افزود: در تحقيقي كه بر 24 بيمار مبتلا به انسداد ريوي انجام شد، مشخص شد اين افراد پس از قرار گرفتن تحت درمان كه دارونما مصرف كردند از زمان متوسط سرفه هاي آنها از 27/8 ثانيه در ساعت به 22/7 ثانيه و كساني كه كدئين مصرف كردند به 41/6 ثانيه در ساعت كاهش يافت و با وجود آنكه مقدار كدئين موجود در داروهاي مورد استفاده بيش از ميزان داروخانه اي آنها بود، اما از نظر آماري تفاوتي بين كدئين و دارونما ديده نشد.

تصاوير ميكروسكوپي خون
صدف كوه كن- نرم افزار تشخيص خودكار گلبول هاي سفيد در تصاوير ميكروسكوپي خون، در دانشكده مهندسي كامپيوتر و فناوري اطلاعات دانشگاه صنعتي اميركبير طراحي و تدوين شد.
در اين طرح با استفاده از ويژگي هاي اندازه، بافت، شدت روشنايي و هسته داربودن گلبول هاي سفيد، نرم افزاري براي مكان يابي خودكار آنها در تصاوير نمونه هاي خوني تدوين شده است.
فاطمه زماني تشخيص هاي رايانه اي را فرايندي رو به رشد در تحقيقات پزشكي ذكر كرد و گفت: از جمله مشكلات اساسي براي انجام اين كار، چسبيدن تعداد زيادي گلبول قرمز به گلبول هاي سفيد، عدم مشابه بودن ويژگي هاي تصاوير ميكروسكوپي خون و متنوع بودن گلبول هاي سفيد است. لازم به ذكر است گلبول هاي سفيد از لحاظ كلينيكي از اهميت بسيار بالايي برخوردار هستند.
مجري طرح، اين پژوهش را در قالب مجموعه اي از تحقيقات تحت عنوان پردازش خودكار تصاوير پزشكي ذكر كرد كه هدف از آنها كمك به پزشكان و پيراپزشكان براي تشخيص سريع تر و دقيق تر پزشكي از راه دور و همچنين تشخيص بيماري هاي خوني به وسيله رايانه است.
تعيين خطر ابتلا به آلزايمر
همشهري آنلاين: دانشمندان مي گويند ميزان خوني دو پروتئين مي تواند احتمال ابتلا به زوال عقل(دمانس) را مشخص كند.
پژوهشگران هلندي در بررسي بيش از 1700 نفر متوجه شدند كه ميزان هاي بالاي يك پروتئين آميلوئيدي و ميزان هاي كم يك پروتئين آميلوئيدي ديگر در خون خطر ابتلا به دمانس يا زوال عقل را ده برابر مي كند.تشخيص زوال عقل به خصوص در مراحل اوليه بسيار مشكل است. آزمون ساده اي براي تشخيص دمانس وجود ندارد و تنها با بررسي مغز يك فرد پس از مرگ مي توان قطعا وجود آن را تشخيص داد.در بيماري آلزايمر كه يكي از علت هاي شايع زوال عقل در سنين بالاست پلاك هايي متشكل از پروتئين هاي آميلوئيدي در مغز مشاهده مي شود.
پژوهش هاي گذشته همچنين نشان داده اند افرادي كه داراي جهش هاي ژنتيكي هستند كه آنها را مستعد ابتلاي زودرس به بيماري آلزايمر مي كند، داراي مقادير بالاي خوني پروتئين آميلوئيد هستند.