يك ماجراي خواندني
نسخه جعلي، پزشك قلابي را لو داد
از آنجايي كه احتمال مي دادم خانواده همسرم با اين ازدواج مخالفت كنند، به دروغ خودم را پزشك متخصص معرفي كردم
گروه حوادث - جواد عزيزي: راز مرد ديپلمه كه با معرفي خود به عنوان پزشك متخصص توانسته بود با دختر مورد علاقه اش ازدواج كند، دو سال پس از ازدواج برملا شد.
راز اين پزشك قلابي زماني فاش شد كه يكي از اقوام همسرش براي درمان نزد او رفت. اين مرد كه از دل درد رنج مي برد مشكلش را با پزشك قلابي در ميان گذاشت و او نيز نسخه اي به مرد بيمار داد تا داروهاي مورد نياز خود را از داروخانه تهيه كند. مرد بيمار بلافاصله خود را به داروخانه رساند تا داروهاي خود را بگيرد، اما پزشك داروخانه وقتي نسخه را ديد از مرد جوان درباره بيماري اش پرسيد و اين مرد ماجراي دل دردش را به او گفت. پزشك كه از نسخه نوشته شده براي بيماري دل درد تعجب كرده بود به او گفت كه اين داروها نه تنها براي درمان اين بيماري موثر نيست بلكه باعث عوارض غير قابل جبراني نيز خواهد شد.
مرد بيمار پس از اطلاع از اين ماجرا به خانه پزشك قلابي رفت و همسر او را در جريان نسخه عجيب او قرار داد.
اين زن وقتي پي به ماجراي نسخه عجيب برد به ادعاي همسرش كه پيش از ازدواج گفته بود پزشك متخصص است مشكوك شد و تصميم گرفت هرطوري شده پرده از اين راز بردارد.
صبح روز بعد، او همسرش را هنگام رفتن به مطب تعقيب كرد و متوجه شد او به جاي رفتن به مطب به يك شركت خصوصي رفت و ساعتها در آنجا ماند. زن جوان كه احتمال مي داد همسرش درباره شغل خود به او دروغ گفته است به خانه برگشت و به جست و جو در ميان مدارك تحصيلي او پرداخت اما از اين جست جو به جايي نرسيد بنابراين تصميم گرفت در انتظار همسرش بماند تا شايد بتواند حقيقت را از زبان او بشنود. ساعاتي بعد وقتي پزشك قلابي به خانه برگشت و ادعا كرد روز سختي را در مطبش گذرانده است همسر او تصميم گرفت ماجرا را به پليس اطلاع دهد و از دادگاه براي كشف اين راز كمك بخواهد.
به اين ترتيب زن جوان به شعبه 6 بازپرسي در دادسراي ناحيه 10 مراجعه كرد و به بازپرس دادسرا گفت: دو سال پيش با همسرم كه ادعا مي كرد پزشك متخصص است و علاوه بر اين در مقطع كارشناسي مهندسي كامپيوتر نيز تحصيل كرده است آشنا شدم. در آن زمان او توانست با حرف ها و رفتارش اعتماد مرا به خود جلب كند و رفته رفته من نيز به او علاقه مند شدم. مدتي بعد ما با هم ازدواج كرديم و زندگي مشتركمان آغاز شد. صبح ها همسرم براي رفتن به مطب از خانه خارج مي شد و شب به خانه برمي گشت، بعضي وقتها هنگامي كه يكي از اقواممان مريض مي شد براي درمان به خانه ما مراجعه مي كرد. همسرم نيز براي او نسخه مي نوشت، در اين مدت افراد زيادي با نسخه هاي او درمان شدند تا اينكه مدتي پيش من به رفتار او مشكوك شدم و وقتي براي يكي از اقوام من نسخه اشتباهي نوشت شك من بيشتر شد. براي همين تصميم گرفتم از او شكايت كنم تا مجبور شود مدارك تحصيلي خود را به من نشان دهد.
پس از اظهارات زن جوان بازپرس نوروزي همسر اين زن را به دادسرا احضار و تحت بازجويي قرار داد. اين مرد وقتي ديد راهي جز اعتراف ندارد پرده از راز دوساله خود برداشت و گفت: من پيش از ازدواج يك جوان ديپلمه بودم. وي ادامه داد: وقتي با همسرم آشنا شدم تصميم گرفتم هر طوري شده با او ازدواج كنم به همين دليل از آنجايي كه احتمال مي دادم خانواده همسرم با اين ازدواج مخالفت كنند، به دروغ خودم را پزشك متخصص معرفي كردم و با سرقت مهر يكي از اقوام پدرم كه پزشك عمومي است براي خودم مهر و شماره نظام نامه پزشكي و دفترچه جعل كردم. در اين مدت گاهي اوقات براي اقوام همسرم كه براي درمان نزد من مي آمدند نسخه مي نوشتم و هميشه يك نوع دارو كه مدتها نوشتن آن را تمرين كرده بودم تجويز مي كردم، تا اينكه آخرين بار پزشك داروخانه متوجه شد.
پس از اظهارات پزشك قلابي بازپرس پرونده دستورات قضايي درباره اين پرونده را صادر كرد و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.
|