چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۲۷ - Nov 8, 2006
گفت وگو با دارن لين، كارگردان ارّه۳ ؛ پرسروصداترين فيلم ژانر وحشت در سال۲۰۰۶
فيلم ترسناك نساخته ام
000360.jpg
مترجم: كيكاووس زياري
ارّه۳ براي دومين بار نام دارن لين بوسمن را در مقام كارگردان اين مجموعه  فيلم ترسناك دارد اما بازيگران و ديگر عوامل اصلي فيلم، همان هايي هستند كه در تمام قسمت هاي قبلي مجموعه، حضور و همكاري داشتند. تابين بل و شواني اسميت نقش هاي اصلي فيلم را بازي مي كنند و بوسمن هنگام ساخت آن احساس مي كرد كه در خانه خود حضور دارد. با اين حال، كارگرداني ارّه۳ براي وي حكم يك چالش را داشت و اين نكته اي بود كه هنگام مصاحبه، به راحتي مي شد فهميد. بوسمن اهل كانزاس است و حال وهواي اين محل، تأثير خود را بر روي حال وهواي كلي فيلمش گذاشته است. قبل از شروع گفت وگو متوجه شدم او در حال صحبت با مارك برگ - تهيه كننده- است. صحبت آنها درباره فيلمنامه تازه اي به نام درگاه بود و من كه كنجكاو شده بودم، بالاخره در طول گفت وگو در اين باره هم از او پرسيدم. لي وانل - نويسنده- هم از من خواست كه چند سؤال او را هم در طول گفت وگو مطرح كنم كه من اصلاً گفت وگو را با پرسش هاي او شروع كردم.
ارّه۳ دنباله اي بر قصه دو قسمت قبلي است. قاتل زنجيره اي و نقاب پوش فيلم به دليل زخم هولناكي كه برداشته، از پا افتاده و در حال احتضار است؛ به همين دليل نمي تواند كارهاي خود را به تنهايي انجام دهد. براي همين، او يك دستيار گرفته است. قرباني جديد او يك دكتر است. به جز او يك مرد ميانسال هم اسير دست اوست. قربانيان جديد قاتل تلاش مي كنند با حل معماهايي كه وي طرح مي كند، جان خود را نجات دهند اما آنها نمي دانند كه اين قاتل سنگدل طرح ها و برنامه هاي ديگري براي اين دو قرباني بخت برگشته تدارك ديده است. اين موش وگربه بازي كه مثل يك بازي معماگونه شطرنج مي ماند، ادامه دارد.
***
*خب دارن لي از من خواست كه برايش چند سؤال بپرسم.
- بپرس!
*وقتي لي را در كنار خودت نداري، چگونه مي تواني اين فيلم ها را بسازي؟ چرا حضور لي اينقدر اهميت دارد؟
- مي دانم منظورت چيست. وقتي ما ارّه۳ را مي ساختيم او صحنه هاي خيلي زيادي را براي آن داشت كه ما مجبور شديم خيلي از آنها را كوتاه كنيم. دليل اصلي اش هم اين بود كه نمي خواستيم زمان فيلم از حد معمول بيشتر شود. او يك صحنه در ذهنش داشت كه البته يكي از صحنه هاي مورد علاقه من هم بود، اما اين صحنه را هم از فيلم درآورديم. لي وائل نويسنده خيلي خوبي است.
*آيا هيچ وقت سرصحنه فيلمبرداري يا حتي قبل از شروع كار اوقات سختي داشتيد؟ ارّه۳ فيلم ويژه اي است و بايد خيلي خسته شده باشيد.
- بعضي صحنه ها بود كه من اطمينان داشتم نتوانسته ايم آنها را بگيريم. يكي از اين صحنه ها صحنه خوك بود. به خودم گفتم اين اصلاً درست نيست؛ نبايد اين طور باشد. كل صحنه را به هم ريختم و تمام روز را صرف فيلمبرداري مجدد كردم. احتمالاً اين سخت ترين بخش كار برايم بود زيرا بخش هاي متحرك و تكان دهنده اي در اين صحنه وجود داشت و چيزهاي خيلي زيادي اتفاق افتاد. در عين حال اين صحنه براي آگنوس (مك فيدين) يكي از كاراكترهاي ما اهميت خيلي زيادي داشت. ما كار خود را با عجله انجام داديم.
كل ارّه۳ طي 27 يا 28روز فيلمبرداري شد و چنين زماني براي يك فيلم بلند سينمايي، زمان كمي است.
*همه جا صحبت از توليد ارّه۴ است و همه در اين باره حرف مي زنند. آيا مي خواهي در اين پروژه هم حضور داشته باشي؟
- مي خواهم مطمئن شوم كه آنها در فكر دستمالي كردن اين سوژه نيستند. حتي اگر تهيه كنندگان فيلم در تدارك ساخت فيلمي با درجه نمايشي 13-PG باشند، بازهم دوست دارم با آن همكاري كنم. حتي اگر پاريس هميلتن و ليندسي لوهان را- كه اصلاً مناسب نقش هاي ترسناك نيستند- براي نقش هاي اصلي فيلم انتخاب كنند، باز هم حاضر به كارگرداني آن هستم. تصورم اين است كه اين نوع فيلم ها بي رحم و خشن هستند و تهيه كنندگان فيلم بايد متوجه اين نكته باشند. اين فيلم نمي تواند يك هجو يا مضحكه شود. قبل از قبول كارگرداني قسمت چهارم، مي خواهم مطمئن شوم كه يكپارچگي و انسجام اين مجموعه فيلم زنده مانده و به حيات خود ادامه مي دهد.
* با توجه به اينكه فيلم حال وهواي خاصي دارد، راه و روش زيادي براي اينكه بتواني قصه را دگرگون كني در اختيار نداري. آيا اين همان راه و روشي است كه مي خواهي دنبال كني؟
- مي خواهم در محدوده اين ژانر كه از موادي ريسك آميز و نه ضرورتاً ترسناك استفاده مي كند، باقي بمانم. فيلمي بود كه براي مدت زماني طولاني بر روي آن كار مي كردم. قصه اي گيج كننده و آزاردهنده داشت كه نمونه اش را نديده بودم. در سطح ظاهري قصه فيلم هيچ خشونتي وجود نداشت اما هربار كه آن را مي خواندي، حسي از خشم در آدم ايجاد مي كرد و باعث عصباني شدنم مي شد.
*ساختن فيلمي مثل ارّه چگونه است؛ فيلمي كه ترسناك است اما در صحنه هاي آن خبري از خون و خونريزي و ترس نيست؟
- ارّه۳ يك فيلم ترسناك نيست و قرار نيست كسي را بترساند. براي من ارّه۳ حكم فيلمي را دارد كه نوعي حس بيم و و حشت خلق مي كند. در طول تماشاي آن، هيچ وقت احساس راحتي و آرامش نمي كني. نوعي حس مريض بودن پيدا مي كني و همه اش منتظر آن هستي كه الان اتفاقي بيفتد. خب، تحمل چنين حسي سخت است، زيرا تو مي داني كه قرار نيست اتفاق ترسناك بزرگي رخ بدهد و مثلاً كسي ناگهان از داخل كمد بيرون بپرد تا باعث خلق نوعي ترس و وحشت شود. انجام چنين كارهايي هم آسان تر است. ما در ارّه۳ در فكر خلق نوعي احساسات بوديم زيرا تماشاچي كاراكتر قاتل فيلم(جيگساو، مرد نقاب پوش) و آماندا را مي شناسد. شما از كارهايي كه آنها دارند انجام مي دهند، احساس نوعي آشفتگي مي كنيد. اين كارها همه چيز را به سمت سقوط و نابودي مي برد. همين مسأله باعث مي شود تا تماشاچي در انتظار رخ دادن حادثه اي باشد و وقتي اين اتفاق رخ داد، اين كار خيلي سريع انجام مي شود. تماشاي اين همه زندگي كه پايان تراژيك دارد تلخ و آزاردهنده است. فكر مي كنم كه اين فيلم ها- كه اصلاً به آنها لقب فيلم ترسناك نمي دهم- ترس را به آن مفهوم عمومي اش خلق نمي كنند. هنگام كارگرداني فيلم اصلاً نمي خواستم يك فيلم ترسناك بسازم اما حقيقتاً اين فيلم ترس ويژه اي به وجود مي آورد.
*وقتي فيلمي مثل ارّه۳ را تماماً در كنار تماشاگران نگاه مي كني، واكنش تو چيست؟
- به آن افتخار مي كنم. فكر مي كنم قوي تر از ارّه۲ است. بعضي وقت ها تماشاگران با فيلم، مثل يك منتقد سينمايي برخورد مي كنند اما من اين نوع برخوردها را دوست دارم.
*احتمالاً فيلم پايان ديگري هم داشته است، درباره اش صحبت مي كنيد؟
- آن پايان، بسيار متفاوت از پايان فعلي است. اين پايان خيلي قهرمانانه تر و آزاردهنده تر از پايان فعلي بود. يك نماي خيلي بزرگ در پايان ماجرا داشتيم كه حدود يك دقيقه و نيم طول مي كشيد. در اين صحنه مسئولين جلوه هاي ويژه كار فوق العاده اي انجام داده بودند. اين پايان، شما را در مقام تماشاچي نگران و مضطرب مي كرد. احساس كرديم اين نوع پايان تماشاچي را خشمگين مي كند و آنها با احساس نارضايتي سالن نمايش را ترك خواهند كرد.
كوتاه شده از movieweb.com

به پيشواز ارّه۴
ارّه۳ هفته قبل همزمان با جشن هالووين به روي پرده سينماها رفت تا ترس تازه اي را براي تماشاگران خارجي به ارمغان بياورد. فروش افتتاحيه فيلم در سه روز اول نمايش 34ميليون دلار بود. اين رقم افتتاحيه بالاترين رقم افتتاحيه براي مجموعه فيلم ترسناك است. افتتاحيه هاي قبلي دو قسمت اول و دوم فيلم، بين 15تا 17ميليون دلار بوده است. موفقيت عظيم مالي فيلم در شرايطي است كه هزينه توليد، بالاي 13ميليون دلار نبوده است. به اين ترتيب مي توان ارّه۳ را يكي از آثار پرفروش سال جاري صنعت سينما لقب داد. اين فيلم در 10روز اول نمايش خود۶۰ميليون دلار فروش كرد پس بيهوده نيست كه تهيه كنندگان سريعاً به فكر توليد قسمت چهارم آن افتاده اند. ارّه۴ قرار است سال آينده ميلادي و در جريان تعطيلات جشن هالووين به روي پرده سينماها برود. يكي از دلايل اصلي موفقيت و سر و صداي مجموعه فيلم ارّه اين است كه در آن از خون و خونريزي خبري نيست و ترس و اضطراب در دل صحنه هاي معمولي آن جريان دارد. با وجود محدوديت مكاني و وجود يكي،دو لوكيشن محدود، تنش موجود در صحنه هاي فيلم به آن ريتمي سريع مي دهد و مانع از فكركردن تماشاچي به فضاي تئاترگونه آن مي شود.

نگاه
تغيير مسير ژانگ ييمو
گروه ادب و هنر- در همه سال هايي كه ژانگ ييمو فيلم هاي پر حادثه اكشني چون خانه خنجرهاي پران را مي ساخت، در انديشه كارگرداني هزاران مايل تنها راندن بود؛ فيلمي كه سرانجام ييمو آن را كارگرداني كرد. هزاران مايل تنها راندن داستان تأثير گذار سفر مردي است در قلب چين؛ ماجراي جدايي و بعد تفاهم يك پدر و پسر. نقش پيرمرد را كن تاكاكورا بازيگر افسانه اي سينماي ژاپن بازي مي كند. بازيگري كه اگر در فيلم حاضر نمي شد، ژانگ ييمو آن را كليد نمي زد. ژانگ ييمو خودش در اين رابطه مي گويد: اين داستان به دليل تمايل من براي كار با كن تاكاكورا شكل گرفت. تاكاكورا قهرمان دوران كودكي من است و كار كردن با او همواره برايم رويا بود. پنج شش سال است كه در مورد هزاران مايل تنها راندن با او صحبت كرده ام. كار با كن تاكاكورا تجربه بسيار دلپذيري بود. او بازيگري فداكار و بخشنده و انساني شريف است.
هزاران مايل تنها راندن ماجراي گواي چي تاكاتا (كن تاكاكورا) است كه براي نخستين بار پس از سال ها دهكده آرام خود را به مقصد توكيو ترك مي كند. او در روستايي واقع در شمال غربي ژاپن زندگي مي كند. وقتي عروسش ري با او تماس مي گيرد و خبر مي دهد كه پسرش كن اي چي به شدت بيمار است و سراغ پدرش را مي گيرد، تاكاتا پس از سال ها كدورت به سراغ پسرش مي رود؛ هر چند وقتي او به شهر مي رسد متوجه مي شود كه پسرش در بستر بيماري هم حاضر به پذيرش پدر نيست. كوشش پيرمرد براي رفع كدورت با پسر در نهايت به واسطه ترانه هزاران مايل تنها راندن از اثر كلاسيك عشق عوالم سه گانه به سفري در قلب چين ختم مي شود. چون تاكاتا تصميم مي گيرد لي جيامين را يافته و ماجراي او را براي پسر در حال مرگش ضبط كند. در واقع پيرمرد مي خواهد با اين كار كدورت ميان خود و فرزندش را از ميان ببرد. در طول سفري اوديسه وار به چين، تاكاتا با آدم هاي زيادي برخورد مي كند كه هر كدام تأثير خاصي را بر او مي گذارند و در نهايت پيرمرد مهرباني را كشف مي كند و حسي از خانواده اي كه سال ها پيش از دست داده بود را بازمي يابد.فيلم به گفته سازنده اش قرار بوده مبين عشق بي قيد و شرط و روابط ساده ميان انسان ها باشد و براي نمايش لايه هاي عميق تري از احساس، فيلمساز از مناظر طبيعت نيز بهره گرفته است.ساختمان بصري خاص آثار ييمو در اين فيلم كاملاً متفاوت از ديگر ساخته هايش، همچنان لحاظ شده است. تصاويري شاعرانه و پر از جزئيات كه اصلاً مهم ترين مشخصه آثار ژانگ ييمو است.ييمو در اين باره مي گويد: مايل بودم هزاران مايل تنها راندن همچون يك نقاشي طبيعت بي جان، تصويري صميمي از عشق پدر و فرزند ارائه دهد. چالش بزرگ ژانگ ييمو در فيلم تازه اش، انتقال احساس بدون افتادن در دام مايه هاي سوزناك بوده است. اينكه چگونه مي توان فيلمي پر از احساس ساخت كه البته احساساتي به معناي منفي اش نباشد.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |