پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۲۸ - Nov 9, 2006
سنگ بزرگ هميشه علامت نزدن نيست
در توليد مجموعه پرستاران كه يكي از سريال هاي پرمخاطب سراسر جهان است بيش از 160 نويسنده همكاري داشته اند،
به اعتقاد برنامه سازان سيما، رسيدن به چنين دستاوردهايي بيش از بودجه نيازمند مديريت است.
مريم درستاني
000516.jpg
000519.jpg
000522.jpg
000525.jpg
مي گويند قياس وقتي درست است كه با دو وزنه هم تراز روبه رو باشيم وگرنه تفاوت ها آن قدر چشمگير است كه اصلاً نفس مقايسه زير سؤال مي رود. البته گاهي اوقات از دل همين تفاوت ها مي توان به دستاوردهاي تازه اي رسيد.سريال پرستاران كه مدتي است از سيما روي آنتن مي رود، يكي از پرطرفدارترين مجموعه هاي تلويزيوني در سراسر دنياست. مجموعه اي كه محصول كشور استرالياست و به خاطر استقبالي كه از آن شده چند سالي است كه به صورت مداوم توليد و پخش مي شود؛مجموعه اي كه فقط 160 نويسنده، نگارش متن هايش را به عهده دارند.تهيه كنندگان وكارگردانان فعال در سيما،  در اين رابطه و كلاً مجموعه هايي از اين دست، نظرات جالبي دارند كه در زير مي خوانيد.
هر اپيزود 450 ميليون تومان
به غير از پرستاران، مجموعه هايي چون قصه هاي جزيره، پزشك دهكده و يا مجموعه فرند نيز همين ويژگي ها را داشته اند، يعني عوامل و گروهي حرفه اي دور هم جمع مي شوند كه طي سالها داستاني را روايت كنند. مجيد اوجي يكي از تهيه كنندگان پركار تلويزيوني كه قرار است سريالي با نام نشاني را تهيه كند مجموعه فرند را مثال مي زند و مي گويد: اين مجموعه توسط 6 دوربين همزمان ضبط مي شد و چيزي حدود 100نفر پشت صحنه اين كار بودند تا همزمان به عنوان تماشاگر اظهارنظر كنند .
اوجي ادامه مي دهد: اين مجموعه 250 اپيزود داشت و من هر 10 تا گزارش پشت صحنه آن را ديدم كه چطور به شكل همزمان 12نويسنده سر ضبط حاضر هستند. البته قطعاً دستمزد آنها هم به موقع داده مي شود، اما مگر ما چقدر براي همه اپيزودها سرمايه مي كنيم؟ آنجا معادل 500 هزار دلار يعني 450 ميليون تومان سرمايه مي شود، اما اينجا براي هر اپيزود 5 ميليون تومان پرداخت مي شود . از او درباره آخرين كارش در تلويزيون مي پرسم (بشين و ببين)، او مي گويد: اين كار 50 قسمت بود كه در 90 شب پخش شد. فقط 20 روز وقفه ميان پخش كار بود. اگر همين 4 بيننده را هم دارد بايد كلاه مان را بالا بينداريم. اوجي به نكات خوبي اشاره كرد و اين كه در ميانه پخش سريال پرستاران 5 تا 7 دقيقه نيز پيام بازرگاني نشان داده مي شود و اين خود دليل پربيننده بودن اين سريال است و نكاتي ديگر مثل پايين بودن برآوردها در كشور ما. اما نكته ديگري كه مي توان به آن اشاره كرد، اين است كه چگونه مي توان طي چند سال يك گروه را دور هم جمع نگه داشت، چون تقريباً ثابت شده كه چنين چيزي محال است.
حسين سهيلي زاده، كارگردان آخرين گناه و رانت خوار كوچك هم موافق است كه كارهاي طولاني مدت و بيگ پروداكشن در ايران جواب نمي دهد، چون ما كمبود سوژه داريم. سهيلي زاده مي گويد: ما سريال تك لوكيشن مي سازيم كه هزينه كمتري داشته باشند. اما پرستاران هم لوكيشن هاي متعددي ندارد، سهيلي زاده در جواب مي گويد: ما اصولاً وقتي كاري تك لوكيشن انجام مي دهيم انگار بايد ارزان تمام شود، اما جداي از اينها ما يك سري هنرمند را نمي توانيم به مدت چند سال براي يك كار به خدمت بگيريم از طرفي ما با فقر سوژه روبه رو هستيم و خيلي طرح ها در ايران گنجايش ندارند .
امير قويدل يكي ديگر از كارگردانان با تجربه سينما و تلويزيون در زمينه ساخت كارهاي پليسي هم نظرات قابل توجهي دارد. براي او اين مهم است كه قرار است چه با چه مقايسه شود؟ اطلاعات اين سريال براي او شنيدني است، اما او هم موافق است كه دور هم جمع شدن 160 نويسنده در ايران محال است، چون آن وقت هر كس ساز خودش را كوك مي كند. قويدل به سريال شب چراغ اشاره مي كند كه توسط او و دو كارگردان ديگر ساخته مي شد: من به تنهايي شروع به كار كردم؛ بعد دو كارگردان ديگر هم به كار اضافه شدند. بعد از آن مجدداً من به تنهايي كار را به پايان رساندم. يعني يك دفعه شرايط تغيير كرد و از تهيه كننده و مدير توليد و... همه عوض شدند. قويدل به سريال موفق ارتش سري اشاره مي كند. بحث قويدل جداي از اين موارد بر سر پرداخت هزينه و دستمزد نيز هست،  او مي گويد: من هنوز دستمزد سريال روح مهربان را نگرفته ام و بايد بگويم كه هنوز دستمزد سريال شب چراغ را هم نگرفته ام! حالا شما از پرستاران صحبت مي كنيد؟! به قول اسماعيل عفيفه بايد ديد روند توليد، قراردادها و جمع شدن آنها دور هم چگونه است و اگر بتوانيم ما هم چنين كنيم، يعني بتوانيم يك عده بازيگر و نويسنده را نگه داريم، شايد به نتيجه اي مثل آنها برسيم!
ما تازه راه افتاديم
جالب است بدانيد پرستاران نه سريال پرهزينه اي است و نه داستان و موضوع پيچيده اي دارد. همه اتفاقات در يك بيمارستان در سيدني استراليا مي گذرد. بخش 17 در اين بيمارستان لوكيشن اصلي است. بيماراني كه از بخش هاي ديگر نياز به مراقبت ويژه دارند به اين بخش آورده مي شوند. بي جهت نيست كه سعيد شاهسواري معتقد است تلويزيون استراليا هميشه كارهاي عجيب و غريب مي كند، ولي تا كنون شما سراغ داريد تهيه كننده اي 6 سال تهيه كننده يك سريال باشد. او اين چرخه را چرخه گيج كننده اي مي داند كه معتقد است بايد وارد آن نشد. شاهسواري مي گويد: ما تازه اول راهيم!
اما گفته هاي محمدرضا ورزي نيز خواندني است. او فيلم ابراهيم خليل الله را در اكران دارد و اكنون در حال ساخت سريال پدرخوانده است و مي گويد: پرستاران كار خوبي است اما اين قبيل كارها انگار امتحان خودش را در تلويزيون پس داده و كمي لوث شده است . ورزي با اشاره به اين كه عده اي معتقدند ما نويسنده و قصه نويس خوب نداريم، گفت: من مخالفم، به نظرم ما در نسل جوان خيلي استعدادهاي كشف نشده داريم كه بايد كشف شوند. او به اين مورد اشاره مي كند كه اتفاقاً يك جايي نويسنده ها وقتي با گروهي كار مي كنند تبديل به باند مي شوند و آن وقت است كه ديگر چيزي براي گفتن ندارند. او نيز معتقد است نظمي كه حتي در پشت صحنه و جلو دوربين سريال هاي خارجي حاكم است، عاملي براي پيشرفت آنهاست.
مسأله مديريت
داشتن امكانات، بازيگر با تجربه، نويسنده حرفه اي و سرمايه اي كه با مديريت درست صرف كار شود براي هر كار موفقي الزامي است.
اين پاسخ محمدرضا هنرمند در خصوص امكان تجربه هاي مشابه پرستاران در تلويزيون ايران است.او چالش اصلي را فقدان مديريت مي داند و مي گويد: ما اگر قصه نويس خوبي هم نداريم، بخشي از آن ناشي از نداشتن مديريت قوي و با كفايت است. هنرمند اين روزها سريال زير تيغ را روي آنتن دارد. آيا در زير تيغ اين مديريت وجود داشته است؟، او مي گويد: بايد اول كار را ببينيد بعد راجع به آن حرف بزنيم!
مهران مهام تهيه كننده سريال نرگس مثالي درباره سريال پرستاران مي زند و مي گويد: در يك قسمت از اين سريال، وقتي پرستار آمپولي به بيماري مي زد، حال او خوب نمي شد و بدتر مي شد، يك روز كشيك كشيدند ببينند پرستار او كيست؟ ديدند پرستار به جاي اين كه آمپول را به بيمار بزند، آن را براي شوهر مريضش مي برد، اين يك نمونه كوچك است. آيا ما مي توانيم به اين موضوع در سريال هايمان بپردازيم؟ مهام معتقد است كه ما براي ساخت سريال متفاوت و متنوع با محدوديت سوژه مواجهيم، چيزي كه قبل از او كارگردانان و تهيه كنندگان نيز به آن اشاره كردند. او معتقد است حتي بعضي نويسنده هاي طنزنويس ما به دليل اينكه 90 شب مي نويسند، ديگر حاضر به يادگيري پايه هاي نويسندگي نيستند و فكر مي كنند كه ديگر يك نويسنده تمام عيار شده اند. مهام با اشاره به محدوديت  سوژه مي گويد: ما در سريال نرگس كه يك موضوع و معضل اجتماعي را مطرح مي كرد دچار مشكلات زيادي شديم، خيلي ها مي پرسيدند آخرش چي مي شه، شوكت مي ميره و بهروز ايدز مي گيرد. ولي شما پايان داستان را عوض كرديد. از او مي پرسيم كه حالا واقعاً پايان سريال را عوض كرديد؟ او مي گويد: باور كنيد نه؟! مهام در سريال باران عشق كه تجربه همكاري با 5 نويسنده را داشته است مثل شادمهر راستين، مسعود بهبهاني نيا، جابر قاسمعلي و... اما به گفته خودش چون از ابتدا تكليف اقتصادي كار مشخص بود، به هيچ مشكلي هم برنخورده است .
8 سال، 9 سري توليد، 366 قسمت
پرستاران با اين آمار و ارقام توليدي شگفت انگيز است .بعضي از كارگردانان و تهيه كنندگان ما معتقدند كه اين كار حتماً بعضي قسمت هايش در شهرك هايي ساخته مي شود و الا با مشكل مواجه مي شوند. مرضيه برومند، كارگردان سريال هاي هتل و كتابفروشي هدهد به اين نكته اشاره مي كند، اما آمار نشان مي دهد كه تمام لوكشين  هاي اين كار در بيمارستان عمومي آل سنيت در غرب سيدني فيلمبرداري مي شود .برخي از صحنه ها نيز در بيمارستان عمومي كنكورد و بيمارستان هورنس باي فيلمبرداري مي شود. به خصوص صحنه هاي خارجي و صحنه هاي مربوط به اتاق عمل. اما برومند با اشاره به فعاليت هاي انجام شده در كشور خودمان نيز سريال بخش 4 جراحي به كارگرداني مسعود فروتن را نيز از اين حال و هوا خارج نمي بيند. كارگردان كتابفروشي هدهد يكي از نقطه قوت و موفقيت سريال هاي خارجي را پيش توليد خوب و طراحي متن هاي حساب شده مي داند. او نيز با گفته هاي مهام موافق است كه ما سراغ هر شغلي برويم، كساني كه در آن شغل فعاليت دارند اعتراض مي كنند، برومند مي گويد: مثل اين كه تنها ديوار ما هنرمندان كوتاه است.
الان امكان ساخت چنين آثاري نيست!
شهاب الدين حجازي به نكته تازه اي جداي از ديگران اشاره مي كند. عامل درست چيدن آدم ها كنار همديگر در يك پروژه عامل مهمي است كه مسلماً در پرستاران نيز به آن توجه شده است. او به نويسنده هايي اشاره مي كند و معتقد است كه اگر بگوييم نويسنده نداريم بهتر است.
حجازي پيشنهاد خوبي دارد، او مي گويد: بايد در تلويزيون كار خوب انجام دهيم. بايد به جايي برسيم كه مخاطب برنامه خوب و جذابي را شاهد باشد تا به سراغ برنامه خارجي نرود. او در پايان گفته هايش اشاره مي كند كه بايد از تكرار كارها فقط به بهانه پركردن آنتن بپرهيزيم. گفته هاي كارگردان نيمكت  نيز در ادامه اين نقطه نظرات خواندني است، رحمانيان كه بيشتر در زمينه نمايشنامه نويسي تبحر دارد درباره اين قبيل برنامه سازي مي گويد: طبيعي است، يك مجموعه نويسندگان خوب به كار مي گيرند كه طي 10 سال هم ممكن است با هم فعاليت كنند كه مربوط به پروسه توليد آنها مي شود. رحمانيان معتقد است كه اول بايد ديد تلويزيون تصميم دارد اين كار را بكند؟ و تعدادي بازيگر و نويسنده را به كار بگيرد يا نه؟!  به نظر رحمانيان در اختيار گرفتن بخش نويسنده ها آسان تر است. اما به عقيده او اكنون اين زمان فرا نرسيده كه ما در كشورمان 15 - 10 بازيگر را براي سالها به كار بگيريم چون مگر ما چند بازيگر با تجربه داريم؟ حرف او نيز حساب شده است. اما كارگردان نمايش نيز بيشتر از اين در اين رابطه صحبت نمي كند، چون مي گويد كه بومي تلويزيون نيست و بيشتر حرفه اش تئاتر و نمايشنامه نويسي است. رحمانيان در پاسخ به اين سؤال كه آيا اگر به شما پيشنهاد شود كاري به اين شكل با وجود تمام امكانات و شرايطش انجام دهيد، موافقت مي كنيد يا نه؟ گفت: هرگز اين كار را نمي كنم چون علاقه من تئاتر است. اما او براي تئاتر چنين مراحلي را پشت سر گذاشته است، خودش مي گويد: نوشتن نمايش فنز 2 ماه طول كشيد ولي يكسال و نيم تحقيق درباره آن انجام داديم.
حرف آخر
در حال حاضر سه سري از اين مجموعه تا قسمت صد و بيست و پنجم روي DVD به بازار عرضه شده است و از نظر هزينه اين سريال (پرستاران) با بودجه بالغ بر 4/1 ميليون دلار در سال توليد مي  شود كه از اين نظر رقم چندان بالايي نيست. پس مي توان سريالي ساخت كه لوكيشن گران قيمت نخواهد، بازيگر نقش يك نداشته باشد و در عين حال جذابيت و تنوع كه نشانه هاي جذب مخاطب امروزي است را داشته باشد. تاكنون كشورهاي مختلف اين آزمايش را انجام داده اند و سربلند بيرون آمده اند. فكر نمي كنيد زمان آن است كه تلويزيون ما نيز دست به تجربه اي بزند، نتيجه هر چه باشد، به يكبار امتحانش مي ارزد.

گفت و گو با مل گيبسون درباره فيلم تازه اش اپوكاليپتا
درسي از تاريخ
000513.jpg
ترجمه: امير نوري زاده- چه كسي فكر مي كرد بازيگري كه با بازي در فيلم هاي اكشن و پرحادثه به شهرت رسيد، وقتي كارگردان مي شود به ساخت فيلم هاي مستقل و متفاوت علاقه نشان دهد.
مل گيبسون كه با مصائب مسيح جنجال هاي فراواني را ايجاد كرد و در سال هاي اخير اظهاراتش در مورد يهوديان با واكنش هايي همراه شده؛ فيلم تازه اش را در ادامه رويكرد به سينماي مستقل كارگرداني كرده است.
گرچه فيلم جديد مل گيبسون تحت عنوان اپوكاليپتا در ماه دسامبر اكران خواهد شد، اما او از هر فرصتي براي صحبت پيرامون اين فيلم كه داستان آن در قرن شانزدهم در جنگل هاي مكزيك مي گذرد، استفاده مي كند. فيلم روايت جواني به نام جگوار پاو است كه پس از اطلاع از قرباني شدنش توسط حكومت ماهايا براي ايجاد رفاه در جامعه، تصميم به فرار مي گيرد. اين فيلم نيز همچون مصائب مسيح فيلمي كم خرج و مستقل است كه به زبان اقوام مايا ساخته شده و با زيرنويس انگليسي اكران خواهد شد. مل گيبسون در فيلم تازه اش از تعدادي نابازيگر نيز استفاده كرده است.نكته جالب توجه ديگر اين كه، مل گيبسون فيلمنامه كار تازه اش را به همراه يك فيلمنامه نويس ايراني نوشته است.
* چرا پس از ساخت فيلم مصائب مسيح تصميم به ساخت اين فيلم كم خرج و ساده گرفتيد؟
- نمي توانم دليل خاصي را براي اين قضيه عنوان كنم. اين داستان جذابيت هاي زيادي براي من داشت و از طرفي مدتها بود كه دوست داشتم فيلمي با موضوع تعقيب و گريز بسازم و در اين فيلم شاهد انواع و اقسام تعقيب و گريز ها هستيم. پس از آن به دنبال لوكيشني بودم كه اين تعقيب و گريز در آن مفهوم پيدا كند و در اين روند، يافتن زمان و مكان مناسب در تاريخ، مهم ترين عامل بود.
* فيلم مصائب مسيح به زبانهاي آراي و عبري بود و در اين فيلم هم زباني را مي شنويم كه اكنون ديگر به آن گويش نمي شود. استفاده از اين ديالوگها چه تأثيري بر روند ساخت فيلم داشت؟
- اين قضيه چندان دردسرساز نبود چون ديالوگ چنداني در اين فيلم وجود ندارد و البته اين زبان ساده اي است كه گويش آن براي بازيگران چندان مشكل ساز نبود ولي نمي توانم حدس بزنم كه استقبال تماشاگران از آن چگونه خواهد بود.
* شرايط فيلمبرداري در جنگل را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- اين قسمت كار واقعا دشوار بود چرا كه علاوه بر شرايط طبيعي، شرايط آب و هوايي در جنگل چه براي من و چه براي عوامل فيلم دردسرساز بود، بالاخص زماني كه ما در صحنه هاي تعقيب و گريز ناچار بوديم به سرعت حركت كنيم. هنرپيشه شخصيت اصلي ما يك قهرمان واقعي دو و ميداني بود ولي او هم به دليل شرايط سخت لوكيشن با مشكلات زيادي مواجه بود.
* لوكيشن فيلم دقيقاً در كجا واقع شده بود؟
- در جنگل هاي كاتماكو در وراكروز مكزيك. در آنجا يك مزرعه بزرگ در كنار جنگل وجود داشت و ما توانستيم يك شهر مصنوعي را در كنار جنگل بنا كنيم.
* روند انتخاب هنرپيشه ها چگونه بود؟
- اين فيلم مستقلي است كه من و فرهاد صفي نيا فيلمنامه آن را نوشتيم و بلافاصله پس از اتمام فيلمنامه، در لوكيشن به دنبال هنرپيشه ها بوديم و زماني كه رودي يانگ بلاد را ملاقات كردم، او را براي نقش اصلي فيلم انتخاب كردم. ولي انتخاب ساير هنرپيشگان فيلم مدت زيادي از وقت ما را گرفت و ما براي هر چه واقعي تر بودن شخصيت هايمان از دو سرخپوست براي بازي در اين فيلم استفاده كرديم.
* آيا صدماتي هم به هنرپيشگان در سر صحنه وارد شد؟
- در يكي از روزها هوا به شدت سرد شد ولي ما ناچار بوديم از هنرپيشه ها بخواهيم تا با لباس هاي تابستاني به بازي ادامه دهند كه همين مسأله باعث اعتراض برخي از آنها و متوقف شدن كار براي چند ساعت شد. اما مشكل ما از جاي ديگري بود. در ابتدا ما قصد داشتيم ظرف 4 ماه فيلمبرداري را به پايان برسانيم ولي در عمل فيلمبرداري حدود هشت ماه به طول انجاميد و اين باعث شد تا ما با تغييرات متوالي شرايط آب و هوا روبه رو شويم و براي مثال روزي كه قرار بود هوا آفتابي باشد، باران مي باريد و كار را تعطيل مي كرد. از طرفي ما با حدود 800 سياهي لشكر كار مي كرديم كه كنترل آنها بسيار مشكل بود و اگر در نظر بگيريم كه هنرپيشگان ما همه آماتور بودند، دشواري هاي كار براي شما واضح تر مي شود.
آنها هيچ چيزي پيرامون برنامه ريزي حرفه اي دوربين فيلمبرداري نمي دانستند و من ناچار بودم تا همه جزئيات را براي آنها شرح دهم.
* آيا به دليل واكنش هاي منفي به خشونت فيلم مصائب مسيح، در اين فيلم كمتر شاهد صحنه هاي خشن هستيم؟
- در آن فيلم من به عمد از خشونت استفاده فراواني كردم ولي در اين فيلم نيازي به كاربرد خشونت نبود بلكه بيشتر به جنبه تريلر فيلم و سكانس هاي تعقيب و گريز توجه داشتم.
* نظرات منتقدان پيرامون فيلم آخر يا فيلم هاي قبلي تان را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- من همه منتقدان را رد نمي كنم چون در بين آنها منتقدان خوش فكري هم هستند كه نقطه نظرهاي جالبي دارند كه مي توانند ايده هاي جالبي را در ذهن شما به وجود بياورند. اما اكثر منتقدان در روزنامه ها تنها نظراتشان را بيان نمي كنند بلكه بايد مطلبي را بنويسند كه سرگرم كننده باشد و در اين شرايط نقد اين دسته از منتقدان بيشتر شبيه يك بازي مطبوعاتي است تا يك نقد ارزشمند هنري.
* آيا براي سكانس قرباني شدن انسان ها، تحقيقات زيادي انجام داديد؟
- بله و تصور مي كنم اين سكانس به آنچه كه در حقيقت رخ مي  داد، بسيار نزديك بوده است. البته نمي توانم در مورد ديالوگها با اين اطمينان صحبت كنم ولي از نقطه نظر قرباني شدن فيزيكي فرد، واقعاً در كمتر از يك دقيقه قلب او از بدن جدا مي شد و به خدايان اهدا مي شد.
البته در تاريخ اروپا مداركي پيرامون حضور كاشفان اروپايي در اين مراسم در دست است.
* شنيده ايم كه پس از پايان فيلمبرداري شما اقدام به ساخت خانه هايي براي ساكنان منطقه وراكروز كرده ايد.
- بله متأسفانه در طول سال به دفعات در اين منطقه شاهد سيل هستيم كه موجب ويراني منازل و مدارس مي شود و دهها هزار نفر از ساكنان منطقه ناچار به ترك خانه هايشان مي شوند. من معتقدم اگر كارگرداني براي ساخت فيلم به يكي از اين مناطق فقير نشين مي رود نبايد فقط در فكر تكميل كار خود باشد، بلكه بايستي هديه اي را به اين مردم فقير بدهد، همان طور كه هنگام ورود به منزل يك دوست براي نخستين بار، يك هديه كوچك مي خريم.
* به نظر مي رسد كه شما در اين فيلم بر اين باور عمومي كه تمدنهاي بزرگ از درون ويران مي شوند، تأكيد داشته ايد؟
- من علاوه بر مطالعه درباره ماياها پيرامون چندين تمدن بزرگ ديگر مطالعاتي انجام دادم و به اين نتيجه رسيدم كه تمامي آنها قبل از اينكه حملات نظامي از خارج عليه آنها صورت بگيرد، از درون بيمار بودند و طبيعي است كه همچون قانون اقيانوس كه كوسه ها هميشه به دنبال ماهي هاي مريض مي روند، كاشفان و فاتحان نيز به دنبال تمدنهاي بيمار بودند.
* آيا قصد ساخت فيلمي ديگر را به زبان غير انگليسي داريد؟
- به هيچ عنوان، چون از اين روند كار خسته شده ام و فيلم بعدي ام قطعاً انگليسي زبان خواهد بود.
* آيا از سري فيلم هاي مكس ديوانه فيلمي ساخته مي شود؟
- صحبت هايي در اين زمينه شده ولي فكر مي كنم براي بازي در اين فيلم پير شده باشم.
* در مورد اسلحه مرگبار چطور؟
- اصلاً دوست ندارم در فيلم جديدي از اين سري بازي كنم چون به اندازه كافي در داستانهاي خوب اين سري فيلم اكشن بازي كردم و تصور نمي كنم ستاره جذاب ديگري براي ساخت اين سري وجود داشته باشد.
منبع: واشنگتن پست 30 اكتبر

نگاه
امان از تهيه كنندگان
خوش حساب!
محدثه واعظي پور- عزت الله ضرغامي از زماني كه بر صندلي رياست سازمان صدا و سيما تكيه زده نشان داده كه شيوه متفاوتي براي مديريت اين مجموعه بزرگ انتخاب كرده است. در روش او، خوشبختانه مشورت با كارشناسان امور مختلف جايگاه ويژه اي دارد. ضرغامي، در اين مدت، بارها در نشست هايي شركت كرده كه هدف اصلي از برگزاري شان برطرف كردن نواقص و كاستي هاي صدا و سيما بوده است.
عملكرد مهندس ضرغامي نشان مي دهد كه او تلاش مي كند روي فعاليت زيرمجموعه هايش نظارت كند و به عنوان مدير يك سازمان عريض و طويل، جزئيات امور را زير نظر بگيرد. با اين همه، هنوز مي توان نسبت به عملكرد سازمان صدا و سيما انتقاد داشت. البته اين انتقادها گاهي متوجه مديراني مي شود كه زيرمجموعه سازمان قرار دارند و با اشتباه هايشان، كل مجموعه را زير سؤال مي برند. مشكلات افراد و گروه  هايي كه با سازمان همكاري مي كنند، گاهي به علت بي توجهي اين مديران مدتها مسكوت مي ماند و متأسفانه بعضي مسايل به سنت هايي ريشه دار در سينما تبديل شده و راه چاره اي براي آنها نيست.
برخورد نامناسب و غيرحرفه اي برخي تهيه كنندگان مجموعه هاي تلويزيوني با عواملشان، يكي از اين مسايل است كه اگرچه پشت درهاي سازمان درباره اش زياد صحبت مي شود، اما مديران سيما در عمل تلاشي براي حل آن ندارند. بعضي تهيه كنندگان پركار و باسابقه سيما با اينكه بودجه ساخت آثارشان را به طور كامل از گروه هاي فيلم و سريال يا ساير گروه ها دريافت مي كنند، در انتقال آن به عوامل خست به خرج مي دهند. گاهي متأسفانه حقوق مالي عواملي مثل نويسنده، تصويربردار و... پرداخت نمي شود و باوجود قراردادي كه بين دو طرف امضا شده ، طرف متضرر نمي تواند به جايي شكايت كند. اگر مهندس ضرغامي گفت وگوهاي بعضي بازيگران با نشريات را مطالعه كند، حتما متوجه شده كه آنها هم گاهي نتوانسته اند حقوق مالي شان را به طور كامل دريافت كنند و تلاش كرده اند از طريق مطبوعات، صدايشان را به گوش مديران عالي رتبه سازمان برسانند. مهندس ضرغامي بايد در برنامه ريزي هايش، جلسات گفت وگو با تهيه كنندگان سيما را هم در نظر داشته باشد و سعي كند نظارت بر عملكرد آنها در سازمان جدي تر گرفته شود تا رسانه ملي به بدحسابي و بي توجهي نسبت به عملكرد مديران و كاركنانش متهم نشود. اين درست نيست كه فلان تصويربردار قديمي بعد از چهارسال هنوز قسط آخر يك تله فيلم را دريافت نكند. آن هم به اين بهانه واهي كه شبكه هنوز پول نداده است. آن تهيه كننده اگر بداند كه بدحسابي هايش با برخورد مديران شبكه روبه رو مي شود، ديگر به خود اجازه چنين كاري را نخواهد داد.

دريچه
گاري دستي در جشنواره فيلم شهر
گروه ادب و هنر- فيلم ايراني گاري دستي ساخته رامين بحراني فيلمساز ايراني الاصل ساكن آمريكا در دومين جشنواره بين المللي فيلم شهر نمايش داده مي شود.
گاري دستي كه با نام انگليسي
Ma push cart شناخته مي شود، به مسأله مهاجرت جهان سومي ها به آمريكا و معضلات آنها را در اين كشور مي پردازد اين فيلم در نيويورك ساخته شده است و داستان زندگي جوان پاكستاني مهاجري به نام احمد را روايت مي كند هر شب هنگامي كه شهر نيويورك در خواب است، چرخ دستي سنگين خود را در خيابانها حمل مي كند تا به گوشه خلوت زندگي اش در مركز منهتن شهر نيويورك برساند. او هر روز صبح با چرخ دستي اش قهوه و تنقلات را به اهالي اين شهر مي فروشد اما هرگز نمي تواند خودش را جزو اهالي اين شهر بداند.
اين فيلم سومين تجربه بلند بحراني در مقام كارگردان است و به تهيه كنندگي رامين بحراني و پراديپ گوش توسط كمپاني نوروز فيلمز توليد شده و احمد رضوي و لتيشيا دولرا هم بازيگران اصلي آن هستند.
بحراني متولد 1975 در آمريكا است. او در رشته تئوري سينما از دانشگاه كلمبيا فارغ التحصيل شده و آثار مختلفي را در خارج از ايران ساخته است. او فيلم بيگانگان را هم در سال 1378 در ايران ساخته كه در جشنواره فجر همان سال به نمايش درآمد.
دومين جشنواره بين المللي فيلم شهر به همت سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران، 25 تا۲۸ آذرماه در سينما فلسطين برگزار مي شود. در اين جشنواره تاكنون 226 اثر شركت كرده اند و تا 20آبان نيز امكان ارسال اثر وجود دارد.
مستند يك روز يك زن در مرحله پيش توليد قرار گرفت
ايسنا: مستند يك روز، يك زن كاري از گروه انقلاب اسلامي و دفاع مقدس مركز مستند سازي مرحله  پيش توليد را مي گذراند. زهرا مشتاق ـ تهيه كننده اين مستند ـ   با بيان اين مطلب افزود: مستند يك روز، يك زن ، يك روز از زندگي زني كه به نوعي در مبارزات انقلاب و جنگ نقش داشته را روايت مي كند. وي با بيان اين مطلب كه ساختار اين مجموعه ، مستند تركيبي است گفت: گفت وگو و مصاحبه  يكي از عناصر مستند يك روز، يك زن است، اما صحنه هايي از آن بازسازي مي شود. وي با بيان اين مطلب كه دو قسمت از اين مستند به دو زن مبارز قبل از انقلاب مي پردازد گفت: در دو قسمت بعدي به زناني كه در طول جنگ فعاليت مي كردند، پرداخته مي شود. به عنوان مثال مريم كاظم زاده كه خبرنگار آزاد در منطقه غرب، بانه و سقز بوده و جزء معدود افرادي است كه در كنار چمران حضور داشته، يكي از قسمت ها را شامل مي شود.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
سلامت
شهري
دانش
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   دانش   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |