دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۴۹ - Dec 4, 2006
يك ماه پس از طلاق صورت گرفت
دادخواست اجراي مهريه 5 هزار شاخه گل رز
گروه حوادث-زن جواني كه با دريافت وكالت نامه طلاق از شوهرش جدا شده بود يك ماه پس از جدايي به دادگاه خانواده رفت و مهريه 1360 سكه طلا و 5 هزار شاخه گل رز خود را به اجرا گذاشت.
مدتي پيش زن جواني با در دست داشتن وكالت نامه طلاق از شوهرش به دادگاه خانواده رفت و از دادگاه تقاضاي صدور حكم طلاق كرد. اين زن ادعا مي كرد كه به خاطر بد رفتاري شوهرش ديگر حاضر نيست به زندگي با او ادامه دهد و به اين ترتيب مرد جوان به دادگاه احضار شد. مرد جوان كه تا آن زمان نمي دانست ماجرا چيست، وقتي متوجه شد همسرش به دادگاه دادخواست طلاق داده است به قاضي پرونده گفت: يك سال پيش زماني كه در بازار كار مي كردم با همسرم آشنا شدم. وي ادامه داد: چند ماه بعد از آشنايي، از آنجا كه ندا دختر خوبي به نظر مي رسيد و احساس مي كردم به او علاقه زيادي دارم، به وي پيشنهاد ازدواج دادم و پس از موافقت خانواده هايمان به عقد هم درآمديم. قبل از عقدمان ندا با اين ادعا كه همه اقوام آنها مهريه بالاي 1000 سكه دارند از من خواست كه مهريه اش را 1360 سكه يعني به تاريخ تولدش و 5 هزار شاخه گل رز تعيين كنم تا كسي نتواند او را به خاطر مهريه اش سرزنش كند.
من هم كه به او علاقه زيادي داشتم و فكر مي كردم گل رز نشانه عشق و علاقه است و در زندگي ما تاثير زيادي خواهد گذاشت اين شرط ندا را پذيرفتم . از طرفي به گفته ندا در ميان اقوام آنها هميشه حق طلاق با زن بوده است و من هم براي اينكه او ناراحت نشود وكالت نامه اي به وي دادم كه حق طلاق را به همسرم مي داد. به اين ترتيب بود كه زندگي مشترك من و ندا آغاز شد و درحالي كه همه چيز به خوبي پيش مي رفت و من و ندا زندگي آرامي داشتيم ناگهان متوجه شدم كه او به دادگاه رفته و با توجه به وكالت طلاقي كه داشته است تقاضاي طلاق كرده است.
با توجه به اصرار همسر اين مرد مبني بر صدور حكم طلاق، سرانجام دادگاه راي به جدايي اين زن و شوهر داد و پرونده آنها مختومه اعلام شد. اما اين پايان ماجرا نبود چرا كه درست يك ماه بعد در حالي كه مرد جوان فكر مي كرد همه چيز تمام شده است ندا بار ديگر به دادگاه رفت و اين بار مهريه خود را به اجرا گذاشت. با اين اقدام ندا، شوهرش بار ديگر به دادگاه فرا خوانده شد و وقتي متوجه شد او مهريه خود را به اجرا گذاشته است به قاضي پرونده گفت كه توانايي پرداخت اين مهريه را ندارد. به اين ترتيب قاضي پرونده دستورات قضايي را صادر كرد و هم اكنون رسيدگي به اين ماجرا در دادگاه خانواده ادامه دارد.

وسوسه دردسرساز وام 40 ميليوني
004527.jpg
گروه حوادث- مرد جواني كه فريب آگهي وسوسه انگيز يك شركت را خورده بود، هنگاميكه متوجه شد آگهي دروغين بوده است با اسلحه بادي به سراغ صاحب شركت رفت.
عصر شنبه يكي از ساكنان خيابان ابوذر با پليس تماس گرفت و مدعي شد كه دو مرد جوان كه در مقابل خانه وي ايستاده اند قصد ربودن و اخاذي از وي را دارند.
تيم پليسي براي دستگيري مردان مسلح به آدرس اعلام شده رفتند ، با دو پسر جوان كه مقابل در آپارتمان ايستاده بودند روبرو شدند، هنگاميكه كارآگاهان در بازرسي بدني از اين دو جوان ،يك تفنگ بادي كشف كردند ، آنها را براي بازجويي هاي بيشتر به دادسراي جنايي انتقال دادند.
روز گذشته هنگاميكه اين دو جوان در مقابل روشن بازپرس سوم دادسراي جنايي تهران قرار گرفتند : يكي از آنها به نام افشين كه دانشجوي رشته مهندسي صنايع است، در توضيح علت حضور خود با تفنگ بادي در مقابل خانه مرد شاكي گفت: 5 ماه قبل در صفحات نيازمنديهاي يكي از روزنامه ها آگهي اي را ديدم كه شرايط بسيار آساني را براي دريافت وام مسكن عنوان كرده بود. بر طبق اين آگهي، متقاضي مي توانست با پرداخت۶۵۰ هزارتومان و ارسال تعدادي اسناد و مدارك از يكي از بانكهاي خصوصي تا سقف 40ميليون تومان وام دريافت كند، از آنجايي كه قصد خريد خانه را داشتم وسوسه شده و با شركت آگهي دهنده تماس گرفتم و هنگاميكه صاحب شركت به من اطمينان داد كه مي تواند وام را در اختيارم بگذارد، صبح روز بعد با مدارك مورد نياز و پول درخواستي به شركت آگهي دهنده در خيابان نبرد رفتم و مراحل اداري را پشت سر گذاشتم .
بعد از آن چندين بار به شركت رفتم اما صاحب شركت هر بار به گونه اي مرا سركار مي گذاشت و جواب قانع كننده اي به من نمي داد، تا اينكه از سه ماه قبل ناپديد شد و به هيچ عنوان به تماسهاي تلفني ام جواب نداد. اين درحالي بود كه به خاطر آنكه روي اين وام حساب كرده و اقدام به خريد يك خانه كرده بودم، بعد از ناموفق ماندن در گرفتن وام با بر هم خوردن معامله ضرر زيادي كردم.
نقشه اي براي پس گرفتن پول
مرد جوان در ادامه به بازپرس جنايي گفت: روز حادثه از يكي از آشنايانمان خواستم با شماره اي ناآشنا با صاحب شركت تماس گرفته و براي گرفتن وام با او قرار ملاقات بگذارد، موضوع را به دوستم گفتم و با همكاري يكديگر درحاليكه كلت بادي ام را براي ترساندن او با خود همراه داشتم، سر ساعتي كه آشنايمان قرار گذاشته بود به شركت وي مراجعه كردم ، اما او وقتي ما را ديد قصد فرار داشت كه با هم درگير شديم و او كه مي دانست راه فراري ندارد از من خواست براي نقد كردن پولم به همراه او به جلوي خانه اش در خيابان ابوذر برويم تا او چكي به اندازه طلبم بدهد اما او با ورود به خانه با پليس تماس گرفت. اين پسر در پاسخ به اينكه چرا براي حل مشكل خود به پليس مراجعه نكرده است گفت: يك بار نزد پليس رفتم ولي ماموران گفتند بايد مدارك محكمه پسند ارائه دهم، ولي من جز يك شاهد هيچ مدركي نداشتم و هنگاميكه تمامي درها را بسته ديدم اين تصميم عجولانه را در شرايط عصبي گرفتم .
ادعاهاي پسر جوان در حالي صورت مي گيرد كه شاكي پرونده با تاييد گرفتن 650 هزارتومان براي وام 40ميليون توماني مدعي است كه مرد جوان هنگامي كه متوجه شده است كه او فقط مي تواند 20ميليون تومان وام بگيرد، اين نقشه را طراحي كرده است.
رسيدگي به اين پرونده براي فاش شدن واقعيت ماجرا زير نظر بازپرس روشن ادامه خواهد يافت.

دادستان قم خبر داد:
دستگيري دعانويس فريبكار
ايسنا : دادستان قم روز گذشته از دستگيري فرد شيادي كه خود را امام چهاردهم معرفي مي كرد خبر داد ، وي همچنين رمالي و دعانويسي را از مشكلات استان قم برشمرد.
مصطفي برزگر گنجي، دادستان قم روز گذشته در جمع خبرنگاران از دستگيري فردي شياد كه خود را امام چهاردهم معرفي مي كرد، خبر داد و گفت: اين شخص جمكران را به عنوان قبله معرفي كرده و با شيادي ادعا مي كرد امام چهاردهم است، وي با چاپ كتابي درصدد فريب افكار عمومي بود. گنجي با بيان اين كه اين فرد در قم و كاشان فعاليت مي كرد، افزود: تا به حال 55 نفر از كساني كه به تبعيت اين فرد در آمده اند دستگير شده اند. وي با بيان معضل رمالي و دعانويسي در استان قم گفت: دادستاني قم درصدد دستگيري اين افراد به اتهام شيادي و كلاهبرداري است و در صورت دستگيري و اثبات اتهام، به يك تا هفت سال حبس محكوم خواهند شد. وي در ادامه اظهار داست: جرايم جاسوسي، امنيتي و سياسي در قم وجود ندارد و در بحث اراذل و اوباش و اعتياد نيز مشكل حادي وجود ندارد.

عامل قتل مرد ثروتمند كرجي در آستانه اعدام
004524.jpg
گروه حوادث- جوان جنايتكاري كه براي رسيدن به زن مورد علاقه اش همسر وي را با همدستي يك نفر ديگر به قتل رسانده بود، با ارسال پرونده به اجراي احكام در آستانه اعدام قرار گرفت.
۱۳ ارديبهشت 83 مسئولان بيمارستان البرز كرج، در تماسي با پليس از مرگ مشكوك جواني به نام داود خبر دادند، هنگامي كه با حضور بازپرس ويژه قتل مشخص شد كه مقتول با تزريق آمپول هوا به قتل رسيده است، همسر وي به نام اعظم به عنوان اولين مظنون تحت بازجويي قرار گرفت. اين زن ، هنگامي كه تحت بازجويي هاي تخصصي پليس قرار گرفت به ارتكاب جنايت با همدستي يكي از اقوام خود به نام مسلم و دوست او به نام رسول كه از كرمان براي اجراي اين نقشه سياه به كرج آمده بودند اعتراف كرد. با دستگيري اين دو جوان و محاكمه آنها در شعبه 71 دادگاه كيفري مشخص شد، مسلم در پي ارتباط پنهاني با اعظم، براي آنكه شوهر ثروتمند وي را از سر راه بردارد با وعده دريافت چند ميليون تومان به كرج آمده و به همراه دوست خود دست به جنايت زده است، به اين ترتيب مسلم به اعدام و زن خيانتكار و رسول به حبس هاي طولاني مدت محكوم شدند. به گفته جابري- قاضي اجراي احكام- صبح ديروز با ارسال اين پرونده به اجراي احكام دادسراي جنايي تهران اين مرد در آستانه اعدام قرار گرفت.

دختر ربوده شده، ربايندگان را غافلگير كرد
گروه حوادث - سه پسر جوان كه با تهديد اسلحه دختر 18ساله اي را ربوده بودند با زيركي دختر جوان از اجراي نقشه شوم خود ناكام ماندند.
شادي دختر 18ساله اي كه در دبيرستاني در جنوب تهران درس مي خواند، ساعت 10و۳۰ دقيقه صبح شنبه بعد از پايان كلاسش از مدرسه خارج شد تا به سمت منزل برود، ولي هنوز مسافتي را طي نكرده بود كه پسرجواني كه يك كلت كمري در دست داشت ، سوار بر موتورسيكلت به وي نزديك شده و با تهديد او را مجبور كرد سوار موتور شود، هنگاميكه دختر جوان از ترس به دستور او عمل كرد، در ميانه راه دو نفر از دوستان جوان نيز به وي ملحق شده و دختر دبيرستاني را به زور به خانه اي در همان نزديكي انتقال دادند . قاضي رضا جعفري معاونت دادسراي جنايي تهران روز گذشته با اعلام اين خبر گفت : در حالي كه اين 3 جوان قصد آزار دختر جوان را داشتند وي موفق شد با فرار از دست آنان در داخل يكي از اتاق هاي خانه پناه گرفته و بعد از قفل كردن در، به كنار پنجره رفته و با دادوفرياد از رهگذران درخواست كمك كند، مردم نيز با شنيدن صداي دختر، به ياري وي شتافتند كه در اين هنگام 2 نفر از پسران موفق به فرار شده و يكي از آنان كه صاحبخانه بود دستگير شد.

مرگ۳۳ هندي در سقوط پل بر روي قطار
004530.jpg
ايسنا :ريزش يك پل هوايي در هند به واژگوني يك قطار مسافربري و كشته شدن 33 تن منجر شد.
سايت خبري نيوكرالا گزارش داد: روز گذشته، در پي ريزش يك پل هوايي در ايالت بيهار هند، يك قطار مسافربري واژگون شد و دست كم 33 تن قرباني شدند. بر اساس اين گزارش، اين پل كه داراي قدمتي 150 ساله است، زماني كه قطار از زير آن رد مي شد به يكباره خراب شده و فرو ريخت. به دنبال وقوع اين حادثه، با واژگوني قطار، 33 تن از جمله 12 زن زير آوار جان باختند و 18 تن ديگر نيز به شدت زخمي شدند.

درخواست قصاص دادستان براي پدر سنگدل
گروه حوادث- دادستان شهرري براي عامل قتل يك زن جوان و دو فرزندش درخواست قصاص كرد، اين درخواست در حالي مطرح شده است كه اولياي دم قربانيان مشخص نشده اند.
ظهر 14 ارديبهشت 81 مردي وحشتزده از وقوع يك جنايت هولناك در خيابان 24 متري كهريزك خبر داد، با حضور پليس در محل جنايت آنها با اجساد زن 30 ساله اي به نام شفيقه  و دو فرزند 3 و 5 ساله او به نامهاي بشير و خاطره روبرو شدند، اين در حالي بود كه شوهر اين زن نيز كه با ضربات چاقو به ناحيه گردن و سينه اش زخمي شده بود، در گوشه اي از خانه افتاده بود. در حاليكه اجساد سه مقتول حادثه كه آثار خفگي بر روي گردن آنها مشهود بود به پزشكي قانوني انتقال داده شد، مرد جوان به نام محمد تقي تحت مداواي پزشكان قرار گرفت.
اين مرد پس از بهبود وضعيتش در بازجويي هاي اوليه مدعي شد: ساعتي قبل از حضور پليس صداي زنگ خانه به صدا درآمد. به محض اينكه در را باز كردم دو مرد نقابدار به زور وارد خانه ام شدند و با تهديد چاقو همسر و دو فرزندم را گروگان گرفتند و مرا به اتاق ديگري بردند، آنها از من خواستند هر چه اموال با ارزش دارم در اختيار آنها قرار دهم تا خانواده ام را رها كنند، من بارها به سارقان گفتم كه تنها يك كارگر هستم و پولي ندارم ، اما آنها در كمال بي  رحمي زن و دو فرزند بي  گناهم را كشتند ولي مرا به خيال اينكه به قتل رسانده اند در محل رها كرده و متواري شدند.
با اظهارات اين مرد، ماموران بررسي هاي خود را براي شناسايي و دستگيري عاملان حادثه آغاز كردند اما پس از مدتي با اعلام نظريه پزشكي قانوني مبني بر اينكه ضربات وارده خودزني بوده است، مرد جنايتكار بار ديگر تحت بازجويي هاي فني قرار گرفت و ماجراي جنايت فاش شد.
مرد سنگدل با اعتراف به اين جنايت ، انگيزه خود را اختلاف با همسرش عنوان كرده و گفت: مدتي بود كه با همسرم اختلاف پيدا كرده بودم، بارها او را تهديد به قتل كرده بودم تا اينكه روز حادثه بر سر مشكلات قبلي مان با او درگير شدم و او را با روسري اش به قتل رساندم و به سراغ فرزندانم كه در خواب بودند رفتم و آنها را نيز خفه كردم. سپس با طرح نقشه اي كه هرگز فكر نمي كردم فاش شود دست به خودزني زدم. با اين اعترافات بررسي ها براي يافتن اولياي دم شفيقه آغاز شد اما هنگامي كه جستجوها بي نتيجه ماند، قاضي امي- دادستان شهرري- با توجه به ماده 266 قانون مجازات اسلامي در رابطه با قتل شفيقه از دادگاه درخواست قصاص كرد و پرونده براي صدور راي نهايي به دادگاه كيفري استان ارسال شد.

عذرخواهي سارقان مؤدب از صاحبخانه
گروه حوادث 4 مرد مسلح ، به بهانه وجود اشياي زير خاكي به يك خانه اشرافي در شمال شهر رفته و با برداشتن طلاجات و اسناد صاحبخانه متواري شدند.
صبح ديروز زن 55ساله اي با مراجعه به دادسراي جنايي تهران مدعي شد 4 مامور نماي مسلح به خانه او رفته و اجناس با ارزش وي را ربوده اند.
اين زن خانه دار در توضيح ماجرا به قاضي جعفري معاونت دادسراي جنايي پايتخت گفت: ساعت 13و۳۰دقيقه هفتم آذرماه، 4مرد در حالي كه مجهز به تمامي تجهيزات پليسي بودند به مقابل خانه مان در خيابان سهروردي آمدند و با اين ادعا كه فرد ناشناسي با پليس تماس گرفته و گزارش كرده است كه در منزل ما زيرخاكي هاي غير مجاز نگهداري مي شود ، درخواست بازرسي خانه را كردند،از آنجاكه مطمئن بودم آنها اشتباه مي كنند،اجازه دادم آنها وارد خانه مان شوند.
۴ مرد مسلح بعد از ورود به خانه به مدت 45دقيقه تمامي خانه را به هم ريخته و جستجو كردند و سپس با عذرخواهي خانه را ترك كردند ،اما لحظاتي از رفتن آنها نگذشته بود كه به حضور آنها مشكوك شده و هنگامي كه دريافتم تمامي طلاجات و اسناد خانه مان به سرقت رفته است ، با مركز 110تماس گرفتم و آن وقت بود كه معلوم شد آنها ماموران قلابي پليس بوده اند. قاضي جعفري با شنيدن اظهارات اين زن مالباخته دستور بررسي پليسي بر روي اين پرونده راصادركرد.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |