نگاهي به فيلم كينه
به دنبال هراسي فراگير
وحيد اسلامي
تاكاشي شيموزو كارگردان فيلم كينه قصد دارد با استفاده از الگوهاي هراس سينماي ژاپن از طريق نمايش انتقام گيري هاي روح يك كودك ترس را به مخاطب القا كند. سينماي دلهره آور هاليوود در طول سالهاي اخير همواره به آزمون كليشه هاي امتحان پس داده از جمله استفاده از موجودات ترسناك و يا صحنه هاي تهوع آور پرداخته، كه با يكنواخت شدن اين موضوعات براي مخاطبان، تاثيرگذاري آن كاهش يافته است. به همين دليل اين سينما به داستان هاي ژاپني روي آورده تا از اين طريق و استفاده از الگوهاي هراس اين سينما همچنان به حركت خود ادامه دهد.
البته الگوهاي سينماي هراس ژاپن تا حدودي به الگوهاي غربي شبيه است. از جمله تاكيد بر خانه و تعلق ارواح به محدوده اي كه دخالت در آن نتايجي مرگبار را براي متجاوزين به همراه مي آورد. اين تاكيد بر محيط بسته را در بسياري از فيلم هاي آمريكايي از جمله نيمه روشن ، آميتي ويل و حتي فيلم درخشان تلالو ساخته استنلي كوبريك مي بينم شايد چاه فيلم حلقه و حلقه اي كه شخصيت محوري در آن مرده در اين راستا باشد، اما فيلم كينه پا را از اين دسته بندي فراتر مي نهد. در واقع روح سرگردان از خانه به درون شهر عزيمت كرده و اسباب نگراني كساني كه به نوعي با اين خانه در ارتباط هستند را فراهم مي كند. در اين شيوه شاهديم كه ترس به مخاطب در بي توجهي ديگران القا مي شود. در واقع عنصر تهديدگر كينه به محيط هاي تاريك و تنهايي شخصيت ها مختص نمي شود.
فيلم داستان سرگرداني و انتقام يك روح كودك از شخصيت هايي كه به نوعي به مكان زندگي وي وارد مي شوند را تصوير مي كند. اين گره اوليه باعث بررسي داستان زندگي اين كودك(توشيهو) مي شود و در نهايت مي بينيم كه وي به مانند شخصيت هاي فيلم هاي حلقه و آميتي ويل قرباني انتقام جويي پدر از مادرش شده است.
تاكيد بر فيلم يا عكس نيز يكي از صفات اينگونه فيلم ها است. در واقع در اين آثار مي بينم كه يك عكس يا فيلم مبهم و تلاش شخصيت محوري براي رسيدن به منطق عكس و يا فيلم به شناخت وقايع اصلي داستان مرتبط مي شود، براي مثال در نيمه روشن شاهد عكسي هستيم كه توسط يك روح گرفته شده و يا در فيلم حلقه يك عكس با صورت هاي محو ديده مي شود و در فيلم كينه عكس هاي مربوط به مادر توشيهو فاقد صورت هستند. صورتي كه به شكلي ديگر در عكس هاي مردي ديده مي شود كه مادر عاشق او بوده. در واقع فيلم با اين شيوه عدم تعلق زن به محيط خانواده را به تصوير مي كشد؛ خانواده اي كه به دليل اين مسأله محكوم به فنا هستند.
تاكيد بر شخصيت كودك به عنوان عامل هراس، يكي از ويژگي هاي سينماي ژاپن است، در سينماي هاليوود در نمونه هايي چون ديگران و يا حس ششم شاهديم كه روح لطيف كودك و آسيب پذير بودنش در مقابل عوامل ترساننده باعث ايجاد ترس مي شود اما در سينماي ژاپن اين پاكي در جهت انتقام قرار مي گيرد؛ البته تاكيد بر جنبه هاي شيطاني روح كودك شايد برگرفته از نگرشي باشد كه معتقد است كودكان همواره در معرض تاثيرپذيري از شيطان هستند.
فرهنگ ژاپن فرهنگي اخلاقي است كه همواره بر احترام متقابل اعضاي خانواده تاكيد دارد و شاخصه هاي اين فرهنگ را در آثار ياسوجيرو ازو از جمله فيلم صبح به خير مي توانيم ببينيم و سينماي هراس نيز همواره از بسترخانواده هاي متزلزل و مشكلات مربوط به اين نهاد سرچشمه مي گيرد. البته فرهنگ ژاپن سرشار از داستان هاي مربوط به ارواح و شياطين از جمله ارواح شينتو است و شايد استفاده از روح سرگردان يك كودك نمونه اي از اين افسانه ها باشد. طبق يك افسانه ژاپني اگر كسي در نهايت تاسف و سرخوردگي در يك خانه كشته شود روح وي تا مدت ها در آن خانه مانده و به كساني كه به محدوده وي وارد مي شوند آسيب مي زندكه شايد برگرفته از اعتقاد پيروان بوديزم باشد كه معتقدند پس از مرگ ذهن تا مدتي فعال است و مي تواند اعمالي را انجام دهد.فيلم در ساختار نيز به الگوهاي رايج ژانر هراس پايبند است؛ از جمله تنهايي شخصيت ها در قاب هاي تيره و با عمق ميدان زياد و استفاده از موسيقي پرهجوم در نماهاي تعقيبي و همچنين استفاده از سكوت ونماهاي ضربه اي از جمله اين موارد است. البته در برخي مواقع نيز در اين فيلم روح سرگردان از طريق نفوذ بر فضاي ذهني شخصيت ها و يا استفاده از تنهايي شخصيت ها در ميان جمع هراس را ايجاد مي كند.
سكانس ابتدايي فيلم نيز به نوبه خود قابل تامل است. در واقع فيلم با نمايش مردي آغاز مي شود كه يك واقعه فراتصور و دردناك را تجربه كرده. واقعه اي كه تاثير آن در سيمايش مشخص است و در ادامه خودكشي مي كند و ما به عنوان مخاطب به مسيري هدايت مي شويم تا ابعاد اين واقعه فراتصور را درك كنيم.
در انتخاب زاويه ديد شخصيت نيز شاهد نوعي خلاقيت و نوآوري هستيم مثلا هنگامي كه شخصيت مددكار، عكس هاي مربوط به مردي كه مادر توشيهو عاشق او بوده را بررسي مي كند، شاهديم شخصيت مرد جان گرفته و عملكرد وي را از ديد مددكار مي بينيم. در واقع عكس ها در خانه توشيهو براي نمايش بسترهاي مربوط به انتقام بي رحمانه يك كودك جان مي گيرند و ما را به همراه مددكار به كشف رمزهاي داستان رهنمون مي كنند. به هر حال نمايش يك فيلم ترسناك در سينماهاي كشور اتفاق خجسته اي است كه مي تواند به جدي گرفتن اين ژانر در سينماي ايران منجر شود. در واقع با اكران فيلم هاي خارجي چون باد بر مرغزار مي وزد و كينه در سينماهاي تهران به نظر مي رسد كه در اكران فيلم هاي خارجي، هم به تنوع و هم به روزآمدي توجه شده است.