باغ مظفر گويا بخشي از هزينه هاي توليدش را با استفاده از اسپانسرهاي تجاري تامين كرده است. در شيوه استفاده از اين اسپانسرها هم البته كوشيده شده تا با نوعي منطق داستاني همراه باشد؛ كاري كه به ظرافت انجام شده و شايد بتوان آن را مهم ترين دستاورد اين مجموعه دانست. باغ مظفر به عنوان يكي از پربيننده ترين مجموعه هاي روي آنتن سيما، طيف هاي مختلف مخاطبان را اقناع مي كند. كافي است كار مديري را با برخي همتايانش مقايسه كنيم كه آن قدر به كليشه ها دامن زدند كه مقوله طنز شبانه را به كوچه بن بست بردند.

گروه ادب و هنر- باغ مظفر مجموعه تازه مهران مديري را مي توان گامي رو به جلو در كارنامه اين كارگردان ارزيابي كرد. به نظر مي رسد كه مديري اين بار با تأمل بيشتري ساخت يك مجموعه طنز را آغاز كرده است. او معمولاً قسمت هاي اول را به آزمون و خطا برگزار مي كرد و با توجه به بازخورد مخاطب، تغييراتي را در كار مي داد.
پاورچين كه هنوز هم از آن به عنوان موفق ترين كار مديري ياد مي شود؛ نمونه بارز چنين رويكردي است. روالي كه در قسمت هاي اول مجموعه وجود داشت، به خاطر اين كه مورد استقبال مخاطب قرار نگرفت، كلاً تغيير كرد و با ورود جواد رضويان به مجموعه و حذف چند كاراكتر؛ پاورچين به توفيق جالب توجهي رسيد. اين اتفاق در نقطه چين و حتي به نوعي در شب هاي برره هم تكرار شد.
در واقع اين روالي است كه از همان ابتداي شكل گيري طنزهاي شبانه وجود داشته و با گل كردن يك كاراكتر و يا حتي يك تكيه كلام، به پررنگ شدن آن منجر مي شد. در باغ مظفر اما چنين اتفاقي نيفتاد. شايد به اين دليل كه اين مجموعه از همان قسمت هاي اول مورد استقبال قرار گرفت كه اين هم يك اتفاق تازه در كارهاي مديري به شمار مي آيد.
انتقادي كه بيشتر به طنزهاي شبانه تلويزيون وارد مي شد، افتادن در دام سوژه هاي تكراري بود. باغ مظفر اما در چنين بن بستي گرفتار نشد. آوردن يك خانواده اصيل  تهراني كه انگار در دوران قاجار متوقف شده اند، در جامعه معاصر و خلق كاراكترهايي كه به هر حال خالي از طراوت و تازگي نيستند، باعث تمايز باغ مظفر با ديگر مجموعه هاي طنز سيما شده است.
ضمن اين كه مديري از مؤلفه هاي آشناي خود نيز در باغ مظفر بهره گرفته است. مثلاً حضور راوي در كارهاي قبل اين كارگردان هم مسبوق به سابقه بود ولي شيوه اي كه او اين بار به كار برده، متفاوت و جالب توجه است.
باغ مظفر مثل كارهاي قبلي سازنده اش به نقد مناسبات غلط اجتماع مي پردازد. نقدي كه چون با زبان طنز همراه است كمتر به جايي برمي خورد. ايرادهايي هم كه به شب هاي برره گرفته مي شد، در باغ مظفر به خاطر ادبيات متفاوتي كه دارد، وارد نشده است.
به نظر مي رسد كه مديري، اين بار قصد داشته مجموعه اي بدون چالش و جنجال را روي آنتن ببرد. جالب اين كه با وجود اين كه مجموعه تازه مديري چالشي برنيانگيخته و از همان قسمت هاي اول هم با توفيق مواجه شده، خيلي زودتر از كارهاي قبلي مديري به كار خود خاتمه مي دهد. در واقع نزديكي به ماه مبارك محرم، چنين الزامي را ايجاد كرده است. با اين همه باغ مظفر اين قابليت را دارد كه توليدش ادامه يافته و مثلاً در ايام نوروز روي آنتن برود.
در باغ مظفر طبق روال معمول كارهاي مديري، شاهد ورود كاراكترهاي تازه اي هم بوده ايم. كاراكترهايي كه به قصد جذابيت و رونق بيشتر به كار اضافه مي شوند. اين بار با كاراكتر قل مراد با بازي رضا شفيعي جم، چنين اتفاقي رخ داده است؛ كاراكتري كه ورودش به باغ مظفر مايه طنز حاكم به مجموعه را هم افزايش داده است.
باغ مظفر گويا بخشي از هزينه هاي توليدش را با استفاده از اسپانسرهاي تجاري تامين كرده است. در شيوه استفاده از اين اسپانسرها هم البته كوشيده شده تا با نوعي منطق داستاني همراه باشد؛ كاري كه به ظرافت انجام شده و شايد بتوان آن را مهم ترين دستاورد اين مجموعه دانست.
اين برنامه طنز به عنوان يكي از پربيننده ترين مجموعه هاي روي آنتن سيما، طيف هاي مختلف مخاطبان را اقناع مي كند. كافي است كار مديري را با برخي همتايانش مقايسه كنيم كه آن قدر به كليشه ها دامن زدند كه مقوله طنز شبانه را به كوچه بن بست بردند.
باغ مظفر اما حاصل پختگي و بلوغ حرفه اي يك گروه سرگرمي ساز است كه مي دانند چگونه بدون اين كه در دام ابتذال گرفتار شوند، با انبوه مخاطبان ارتباط برقرار كنند.
نوساني هم كه در قسمت هاي مختلف باغ مظفر مشاهده مي شود، به افت و خيزهاي متن ها باز مي گردد. تا اين جاي كار، قسمت هايي كه توسط خود پيمان قاسم خاني يا امير مهدي ژوله نوشته شده اند، يك سر و گردن از متن هاي نويسندگان ديگر مجموعه، بالاتر بوده است.
تكراري بودن برخي سوژه ها را هم البته مي شود به انبوه شوخي هاي بامزه مجموعه بخشيد.
باغ مظفر نشان مي دهد كه هنوز هم مي شود در حيطه طنزهاي تلويزيوني كار متفاوت و البته مخاطب پسند ارائه كرد.

مهران مديري بدون شك محبوب ترين چهره طنز تلويزيون است. بازيگر و كارگرداني كه در طول سال ها توانسته با وجود افت و خيزهايي كه در كارنامه اش داشته موقعيت حرفه اي اش را حفظ كند. مديري، در مقاطع مختلف رقيبان سرسختي داشته كه به نظر مي رسيد مي توانسته اند جايگاه ويژه و غيرقابل انكار او را خدشه دار كنند، اما تفاوت مديري با رقيبانش در تداوم حرفه اي او است.مديري بيش از يك دهه در تلويزيون دوام آورده و توانسته با ساخت مجموعه هاي پربيننده محبوبيت خود را تثبيت كند. يك ويژگي اساسي كه در مديري هست و در كارگردان ها و بازيگرهاي ديگر طنز نيست، كاريزمايي است كه او مقابل دوربين دارد. مديري برگ برنده مجموعه هايش است. عنصر جذابي كه تهيه كننده ها يا كارگردان هاي طنز تلويزيون از آن بي بهره هستند.مديري، در اين سال ها فرصت همكاري با عوامل حرفه اي را به دست آورده. تيم نويسندگان خوبي داشته و بهترين بازيگران طنز مقابل دوربين او قرار گرفته اند. اما با وجود اين امتيازها، اگر او را از مجموعه هايش حذف كنيم، به آنها لطمه مي خورد.مديري و سبك بازي و اجرايش، معمولاً به نقاط قوت كارهايش تبديل مي شوند.
در باغ مظفر مديري پس از مدت ها به عنوان راوي، مقابل دوربين مي رود. او مثل هميشه، فاصله اش را با مخاطب مي شكند. از تپق زدن نمي ترسد و راحت و صميمي با بيننده ارتباط برقرار مي كند. او در قالب خان مظفر هم حضوري پذيرفتني دارد. چهره سرد و بازي كنترل شده مديري در نقش خان، از اين شخصيت يك كاراكتر جذاب ساخته است. مديري با زيركي، معمولاً نقش هايي را براي خود انتخاب مي كند كه در عين جذابيت براي مخاطب، با جنس بازي مديري و پرسوناي او همخوان هستند.مهران مديري به عنوان مطرح ترين چهره سرگرمي ساز تلويزيون در سال هاي اخير، موفق شده كه با سلايق مختلف و متفاوت ارتباط برقرار كند. اين اتفاق در حالي مي افتد كه مثلاً در همين باغ مظفر خيلي  از شوخي ها با باورها و خرده فرهنگ هاي تهراني ها صورت گرفته ولي به شهادت آمار، اين مجموعه مديري هم در سراسر كشور با استقبال مواجه شده است.نكته مهم درباره مديري چنانچه گفته شد همين تداوم موفقيت است. در يك دهه اخير آدم هاي زيادي در همين عرصه طنز شبانه، به شهرت و محبوبيت رسيدند اما نتوانستند، جايگاه خود را حفظ كنند. مديري حتي در ضعيف ترين مجموعه هايش، شكستي از جنس آنچه رقبايش خوردند را تجربه نكرد.

پيمان قاسم خاني
انتقادي كه در يكي دو سال اخير به قاسم خاني وارد مي شد، تكراري بودن كاراكترها و سوژه ها بود. در مورد قاسم خاني مي گفتند كه همه برگ هاي برنده اش را در پاورچين رو كرده و بعد از آن به مرحله تكرار افتاده است. با اين همه قاسم خاني در چندين همكاري اش با مديري به عنوان سرپرست نويسندگان هم فضاي كار را عوض كرد و هم اين كه اين بار بر خلاف شب هاي برره در پردازش آدم ها هم كوشيده تا گامي متفاوت را بردارد.
تمام كاراكترهايي هم كه به نوعي يادآور تيپ  آشنايي هستند، به واسطه جذابيت هايشان به مجموعه راه يافته اند. كار او در پردازش يك خانواده اصيل تهراني، نشان مي دهد كه هنوز هم بهترين نويسنده طنز در سيماست.
رضا شفيعي جم
در حالي كه قرار بود جواد رضويان در باغ مظفر حضور يابد، در نهايت رضا شفيعي جم جايگزين او شد؛ بازيگري كه انعطاف زيادي در ايفاي نقش هاي متفاوت طنز دارد. اين روزها كاراكتر قل مراد با بازي شفيعي جم بيشتر از ديگر كاراكترهاي باغ مظفر گل كرده است.
در باره شفيعي جم مي گويند كه تماشاگر با صرف ديدن او هم مي خندد ولي اگر نقش او را در باغ مظفر با آنچه در يك سال اخير از اين بازيگر در فيلم هاي سينمايي مشاهده شده، مقايسه كنيد متوجه خيلي چيزها مي شويد. در باغ مظفر از استعداد شفيعي جم به بهترين شكل استفاده شده است.
نادر سليماني
سال ها پيش از محبوب ترين بازيگران طنز سيما بود. نادر سليماني بعد از مجموعه موفق ساعت خوش ، به سرنوشت اغلب بازيگران آن كار دچار و به فراموشي سپرده شد. حالا او پس از سال ها، دوباره در كاري از مهران مديري حضور يافته است؛ در نقشي كه يكي از بامزه ترين كاراكترهاي باغ مظفر است. در مورد لهجه او هم كه ابتدا كمي شبهه برانگيز شده بود، بايد گفت كه اين لحن نه از گويش يك قوميت خاص كه حاصل برداشت از يك شوخي اس ام اسي است.