سهم ايران از كمك هاي بين المللي براي حفظ محيط زيست قفقاز
مراكان سهمي از بودجه قفقاز ندارد
دكتر اسماعيل كهرم
چشم انداز
|
|
منطقه حفاظت شده مراكان در شمال غرب ايران از نظر زيستي و جغرافيايي بخشي از قفقاز محسوب مي شود و در تحليل هاي زيست محيطي به طور معمول اين دو منطقه بر مبناي يك فضاي مشترك طبيعي مورد بررسي قرار مي گيرد. به همين خاطر مراكان، قفقاز كوچك ايران ناميده مي شود. از اين نظر انتظار مي رود كه اگر كمك جهاني براي حفظ محيط زيست عمومي منطقه قفقاز در نظر گرفته شده توجه اندكي نيز به مراكان و منطقه حفاظت شده همجوار آن- ارسباران- مبذول شود. اما متأسفانه در كنفرانسي كه به همين منظور برگزار شد براي ايران سهمي در نظر گرفته نشد.
اشاره: قفقاز كه تا زمان قاجاريه بخشي از ايران محسوب مي شد سالهاست كه ديگر از حاكميت ايران خارج شده و تنها بخشي از آن در قلمرو ايران قرار دارد و بخشهاي ديگر اين سرزمين كه به گفته كارشناسان محيط زيست يكي از بارورترين مناطق زيست جهان به شمار مي آيد متعلق به كشورهاي تركيه، ارمنستان، گرجستان، آذربايجان و روسيه است.
هرچه هست اينك اين منطقه يكي از 25 منطقه اي است كه بنا به اعلام سازمان هاي بين المللي حفاظت محيط زيست در معرض خطر قرار گرفته و از همين رو، چندي پيش كنفرانس بين المللي براي حفظ اين منطقه منحصر به فرد با شركت كشورهاي ذي نفع برگزار شد اما در اين ميان تنها كشوري كه سهمي از كمك هاي بين المللي براي حفاظت محيط زيست اين منطقه دريافت نكرد ايران بود.
آنچه در پي مي آيد گزارشي است از كنفرانس مذكور به قلم دكتر اسماعيل كهرم استاد دانشگاه و صاحب نظر مسائل محيط زيست كه خود يكي از اعضاي هيأت مدعو ايراني در اين كنفرانس بوده است.
كدام قفقاز!
كشور تركيه از ارتفاع 10 كيلومتري سبز، خرم و كوهستاني به نظر مي آمد. ساخت و ساز در ارتفاعات، شهرهاي بزرگ و ساحلي، درياچه ها، آب و هواي معتدل، همه و همه يك مقصد توريستي را رقم زده اند كه طبق آخرين آمار، 5/6 ميليون نفر توريست در طول سال گذشته از اين كشور ديدار كردند. تركيه به عنوان يك كشور باستاني، مجموعه اي از ميراث هاي فرهنگي و طبيعي را به گردشگران اهداء مي كند؛ شبيه به وضعيتي كه براي ايران متصور هستيم. ولي با وسعت كمتر و طبعاً جاذبه هاي مختصرتر، آنان به مراتب در جلب توريست هاي خارجي بهتر و موفق تر از ما عمل كرده اند. ولي راستي چرا؟ اين مسائل فكرم را مشغول كرده بود كه مهماندار اعلام كرد در فرودگاه آنكارا به زودي خواهيم نشست. فرودگاه نو بود. در چند دقيقه از سالن پروازهاي بين المللي به سالن پروازهاي داخلي منتقل شديم و باز هم در چند دقيقه به صف پرواز به طرف ترابوزان پيوستيم. ترابوزان شهر ساحلي در كنار درياي سياه است؛ زيبا و خوش آب و هوا و باز هم مملو از تسهيلاتي كه براي توريست ها فراهم شده، هتل هاي 5 ستاره و پايين تر، خيابان هاي شلوغ پر از رستوران، كافه و فروشگاه هاي صنايع دستي، نقره كاري... و مركز سنگ فرش شده بسيار جذابي كه در پاره اي از نقاط ورود اتومبيل ممنوع بود. فرودگاه ترابوزان يك سالن بود. ساده و مؤثر.
كاركنان W.W.F تركيه در انتظار ما بودند. (صندوق جهاني حفظ طبيعت). از نظر تشكيلات شبيه به پاكستان. شرق و غرب ما اين تشكيلات حضور دارند. روز بعد رأس ساعت 9 صبح در اطراف ميزگرد كنفرانس نشسته بوديم. جمعاً 24 نفر. به عبارتي 4 نفر از هر كشور ناحيه قفقاز! نام قفقاز و يا Gaucasus آشنا به نظر نمي آيد؟ اجازه بدهيد يك يادآوري تلخ داشته باشيم. معاهدات گلستان و تركمان چاي را مي شناسيد؟ اجازه بدهيد قفقازيه را حضورتان معرفي كنم:
ناحيه اي است بين درياي مازندران و درياي سياه. اين ناحيه از جنوب به ايران و تركيه و از شمال به روسيه محدود است. سرزميني كوهستاني است. بلند ترين قله آن۵۶۳۰ متر ارتفاع دارد. آب و هوا در قفقازيه در زمستان بسيار سرد و در تابستان ملايم و معتدل است. اين ناحيه قرن ها جزو سرزمين ايران بود و فقط در زمان فتحعلي شاه قاجار بر اثر دو جنگ كه منجر به معاهده هاي فوق گرديد، (گلستان 1228 و تركمان چاي 1243 ه ق) خاك قفقازيه به روسيه تزاري واگذار شد. پس از تشكيل حكومت شوروي در منطقه قفقاز سه جمهوري به وجود آمد؛ 1- جمهوري آذربايجان، 2- جمهوري گرجستان. 3- جمهوري ارمنستان- مساحت قفقاز 000/500 كيلومتر مربع است و مردم آن شهر از نژادهاي ترك و تاتار، چركس، لزگي، گرجي، ايراني و روسي مي باشند.
اهميت جهاني
قفقاز يكي از بارورترين مناطق زيست محيطي به حساب مي آيد به طوري كه جزو يكي از 25 منطقه متنوع و در عين حال در معرض خطر، توسط سازمان هاي بين المللي حفاظت محيط زيست معرفي شده است. (حفاظت بين المللي (GI) و صندوق همكاري اكوسيستم هاي بحراني (C.E.P.F). منطقه قفقاز يك اكوسيستم ويژه و در عين حال بحراني از نظر تنوع زيستي و نيز يك بانك منحصر به فرد گونه هاي بومي محسوب مي گردد كه در هيچ نقطه از عالم وجود ندارند.قفقاز يكي از۲۰۰ منطقه حياتي در سراسر عالم توسط WWF شناخته شده است.
قفقاز همچنين به عنوان يك زيستگاه منحصر به فرد گياهخواران بزرگ، توسط WWF، معرفي شده است. جمعاً 11 گونه از گياه خواران بزرگ و 5 گونه گوشتخوار بزرگ در منطقه زندگي مي كنند. همه اينها در يك منطقه نسبتاً كوچك حضور دارند. كتاب قرمز UCKI 2003، جمعاً 50 گونه از جانوراني كه در جهان در معرض خطر اند و يك گونه گياه در معرض خطر را در قفقاز شناسايي نموده است. كوه هاي قفقاز تعداد زيادي گياهان دارويي و زينتي را در خود جاي داده است. در جمع 6500 گونه از گياهان آوند دار در قفقاز يافت مي گردد و حداقل يك چهارم از اين تعداد در هيچ نقطه اي از عالم وجود ندارد. اين بالاترين حد تراكم گياهان بومي در مناطق معتدله در نيمكره شمالي است. حداقل 153 گونه پستاندار در قفقاز يافت مي شود كه يك پنجم آن بومي مي باشند. 400 گونه پرنده در قفقاز پيدا مي شود كه 4 گونه آن بومي بوده و در نقطه ديگري از جهان يافت نمي شود. سواحل درياي مازندران و نيز درياي سياه هر ساله پذيراي ميليونها پرنده مهاجر مي باشند.22 گونه از 77 گونه خزندگاني كه در قفقاز يافت مي شوند، بومي مي باشند. 14 گونه از دوزيستان در اين منطقه يافت مي شوند كه 4 گونه آن بومي هستند. بيش از 200 گونه رودخانه ها و درياهاي قفقاز را خانه خود كرده اند كه يك سوم آنها در هيچ نقطه ديگر عالم پيدا نمي شوند، به عبارتي بومي و يا Eddemic مي باشند!
قفقاز همچنين از نظر فرهنگي و تنوع حيات بشري در عالم شهره است كه در آن مجموعه اي از نژادها، زبان ها و اديان و اعتقادات گوناگون، در يك نقطه كوچك با هم زندگي مي كنند. به راستي اگر فقط جنبه هاي ارزش حيات وحش و طبيعت منطقه قفقاز را در نظر بياوريم ملاحظه مي كنيم كه اين منطقه گل سر سبد مناطق ايران، منطقه و حتي جهان است. فتحعلي شاه قاجار قطعاً به ارزش منطقه قفقاز واقف نبود والا مقداري از ناراحتي خود را براي ثبت در تاريخ مي نوشت! و يا لااقل به نحوي بروز مي داد.معروف است كه وقتي روسيه تزاري ايران را از كشتي راني در درياي مازندران محروم كرد، فتحعلي شاه با بي تفاوتي گفت: والله آبش براي قليان چندان خوب هم نبود. براي آن كه عظمت فاجعه را بتوان حس زد به اين تاريخ ها و اسامي دقت كنيم: جنگ هاي روسيه و ايران (حمله روسيه به ايران) به دو دوره تقسيم مي شوند؛ دوره اول از اواسط 1218 ه ق (1803 م) شروع و اواخر (1813) م پايان مي يابد. ايران در اين تجاوز مغلوب شد و با ميانجي گري انگلستان معاهده گلستان (در قريه گلستان از قراي قراباغ)، منعقد شد و ايران، ولايات: قراباغ، گنجه، شكي، سروان، دربند- باكوبه، قسمتي از طالش و سراسر داغستان و گرجستان را به روسيه تسليم كرد!در دوره دوم، باز هم روسيه در سال 1241 (1826م) به طور غيرمترقبه به ايران حمله نمود و در سال (1828م) پايان يافت. باز هم روسيه فاتح شد و باز هم با وساطت انگلستان، عهدنامه تركمان چاي بين دولتين منعقد شد و بر طبق آن بقيه قفقازيه تا رود ارس و قسمت عمده دشت مغان و بندر لنكران به روسيه تسليم شد و كشتي راني در درياي مازندران در انحصار روسيه قرار گرفت و 5 ميليون تومان غرامت نيز پرداخت!من نمي دانم چرا باباخان ابن حسينقلي خان و برادرزاده آغامحمد خان قاجار دومين پادشاه قاجاريه، به فتحعلي شاه قاجار معروف شد ولي در روز دوشنبه 22 آبان سال جاري در سر ميز كنفرانس، عجيب با اين مرد همدردي مي كردم!
در جمع 24 نفره نمايندگان كشورهاي روسيه، تركيه، گرجستان، ارمنستان، آذربايجان و ايران، من پيش خود فكر مي كردم كه اگر فتحعلي شاه قاجار تنها گوشه اي از غم و غصه و انزواي من را حس كرده بود، قطعاً كوهي از نامرادي را با شانه خود حمل مي كرده، هر روز و همه روز تا آخر عمرش! از تصور آن كه اين همه دشت ها، مراتع، كوه ها، جنگل ها، انواع گياهان و حيات وحش و به خصوص حدود۴۰۰ گونه پرنده روزي بخشي از ايران بوده است شديداً من را مغموم كرده بود. بعداً فهميدم كه همكاران ايراني ما هم در اين خط بودند. مي گويند در كنفرانس ها، به خصوص كنفرانس هاي بين المللي، قسمت اعظم مكالمه و تفاهم، سر ميز شام، ناهار، قدم زدن در يك پارك و يا ديدار از يك ماهي سرا و... اتفاق مي افتد. گرجي ها، ارمني ها و آذري ها از زندگي اقوامشان در ايران صحبت مي كردند. گرجي ها در فريدن، ارمني ها در اصفهان و آذري ها در آذربايجان خودمان. اينها مهماناني بوده اند كه اكنون خود صاحبخانه اند!!
موضوع كنفرانس!
نظر به اهميت منطقه قفقاز از نظر پديده هاي زيست محيطي كه شرح آن رفت اين منطقه به عنوان يك اكوسيستم خاص بحراني نام گرفت و مطالعه زيستگاه هاي آن در ليست اولويت هاي جهاني قرار گرفت. در اين موارد براي مطالعه هرچه بيشتر مبالغ مالي در اختيار كشورها قرار مي گيرد تا اولاً اكوسيستم هاي خاص و حساس را در قفقاز مورد مطالعه دقيق قرار دهند و درثاني با رفع اشكالات اين اكوسيستم ها به بقاء و برداشت پايدار از اين اكوسيستم ها، كمك شود. به عبارت ساده تر، جهان به اين نتيجه رسيده است كه منطقه قفقاز متعلق به ميراث طبيعي جهاني است و جهان بايد در حفاظت اين منطقه كوشا باشد ولي كدام قفقاز مورد حمايت بين المللي قرار دارد؟ آنچه بيش از تفكر در مورد فتحعلي شاه قاجار من را منزوي و تكيده كرد آن بود كه آن قسمت از قفقاز كه در خاك پاك ايران قرار دارد، در محاسبات مربوط به اختصاص بودجه براي بهبود اكوسيستم، وارد نمي شود. به عبارت ديگر حد جنوبي قفقاز، ارمنستان و تركيه و آذربايجان به حساب مي آيد. اين كشورها آن قدر كوچك اند كه اكوسيستم هاي موجود در آنها، مثلاً يك تالاب و يا يك جنگل، به راستي نسبت به وسعت تالاب هاي ايران، به حساب نمي آيد ولي مع الوصف از كمك هاي چندين ميليون دلاري براي تقويت اكوسيستم ها، تقويت ساختار GOها و يا ادامه مطالعات روي گونه هاي گياهي و جانوري، استفاده مي كنند. اين در حالي است كه منطقه ارسباران كه ذخيره گاه زيست كره بوده بيش از 000/81 هكتار وسعت دارد، از ليست دريافت كنندگان كمك هاي مالي از CEPF* حذف شده است. همين طور است جنگل هاي هيركاني گيلان و مازندران و مناطق تالاب انزلي، لوندويل، سلكه... .اين همه بي توجهي به ميراث طبيعي جهاني و استثناء كردن يك منطقه جهاني از كمك هايي كه به همين منظور تعبيه شده اند، خيانت به همه نسل هايي است كه قرار است از اين مواهب طبيعي، در آينده بهره مند گردند. تحريم محيط زيست به بهانه مسائل سياسي محروم كردن جهانيان است از ميراث حقه آنها. اين گونه نگرش ها به زودي جاي خود را به گزيدن انگشت ندامت خواهد داد. خيلي زود.
*Critical Ecosystem Partership Fud
|