پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۲۱۳ - Feb 22, 2007
سهم ايران از كمك هاي بين المللي براي حفظ محيط زيست قفقاز
مراكان سهمي از بودجه قفقاز ندارد
دكتر اسماعيل كهرم
چشم انداز
015030.jpg
منطقه حفاظت شده مراكان در شمال غرب ايران از نظر زيستي و جغرافيايي بخشي از قفقاز محسوب مي شود و در تحليل هاي زيست محيطي به طور معمول اين دو منطقه بر مبناي يك فضاي مشترك طبيعي مورد بررسي قرار مي گيرد. به همين خاطر مراكان، قفقاز كوچك ايران ناميده مي شود. از اين نظر انتظار مي رود كه اگر كمك جهاني براي حفظ محيط زيست عمومي منطقه قفقاز در نظر گرفته شده توجه اندكي نيز به مراكان و منطقه حفاظت شده همجوار آن- ارسباران- مبذول شود. اما متأسفانه در كنفرانسي كه به همين منظور برگزار شد براي ايران سهمي در نظر گرفته نشد.
اشاره: قفقاز كه تا زمان قاجاريه بخشي از ايران محسوب مي شد سالهاست كه ديگر از حاكميت ايران خارج شده و تنها بخشي از آن در قلمرو ايران قرار دارد و بخشهاي ديگر اين سرزمين كه به گفته كارشناسان محيط زيست يكي از بارورترين مناطق زيست جهان به شمار مي آيد متعلق به كشورهاي تركيه، ارمنستان، گرجستان، آذربايجان و روسيه است.
هرچه هست اينك اين منطقه يكي از 25 منطقه اي است كه بنا به اعلام سازمان هاي بين المللي حفاظت محيط زيست در معرض خطر قرار گرفته و از همين  رو، چندي پيش كنفرانس بين المللي براي حفظ اين منطقه منحصر به فرد با شركت كشورهاي ذي نفع برگزار شد اما در اين ميان تنها كشوري كه سهمي از كمك هاي بين المللي براي حفاظت محيط زيست اين منطقه دريافت نكرد ايران بود.
آنچه در پي مي آيد گزارشي است از كنفرانس مذكور به قلم دكتر اسماعيل كهرم استاد دانشگاه و صاحب نظر مسائل محيط زيست كه خود يكي از اعضاي هيأت مدعو ايراني در اين كنفرانس بوده است.
كدام قفقاز!
كشور تركيه از ارتفاع 10 كيلومتري سبز، خرم و كوهستاني به نظر مي آمد. ساخت و ساز در ارتفاعات، شهرهاي بزرگ و ساحلي، درياچه ها، آب و هواي معتدل، همه و همه يك مقصد توريستي را رقم زده اند كه طبق آخرين آمار، 5/6 ميليون نفر توريست در طول سال گذشته از اين كشور ديدار كردند. تركيه به عنوان يك كشور باستاني، مجموعه اي از ميراث هاي فرهنگي و طبيعي را به گردشگران اهداء مي كند؛ شبيه به وضعيتي كه براي ايران متصور هستيم. ولي با وسعت كمتر و طبعاً جاذبه هاي مختصرتر، آنان به مراتب در جلب توريست هاي خارجي بهتر و موفق تر از ما عمل كرده اند. ولي راستي چرا؟ اين مسائل فكرم را مشغول كرده بود كه مهماندار اعلام كرد در فرودگاه آنكارا به زودي خواهيم نشست. فرودگاه نو بود. در چند دقيقه از سالن پروازهاي بين المللي به سالن پروازهاي داخلي منتقل شديم و باز هم در چند دقيقه به صف پرواز به طرف ترابوزان پيوستيم. ترابوزان شهر ساحلي در كنار درياي سياه است؛ زيبا و خوش آب و هوا و باز هم مملو از تسهيلاتي كه براي توريست ها فراهم شده، هتل هاي 5 ستاره و پايين تر، خيابان هاي شلوغ پر از رستوران، كافه و فروشگاه هاي صنايع دستي، نقره كاري... و مركز سنگ فرش  شده بسيار جذابي كه در پاره اي از نقاط ورود اتومبيل ممنوع بود. فرودگاه ترابوزان يك سالن بود. ساده و مؤثر.
كاركنان W.W.F تركيه در انتظار ما بودند. (صندوق جهاني حفظ طبيعت). از نظر تشكيلات شبيه به پاكستان. شرق و غرب ما اين تشكيلات حضور دارند. روز بعد رأس ساعت 9 صبح در اطراف ميزگرد كنفرانس نشسته بوديم. جمعاً 24 نفر. به عبارتي 4 نفر از هر كشور ناحيه قفقاز! نام قفقاز و يا Gaucasus آشنا به نظر نمي آيد؟ اجازه بدهيد يك يادآوري تلخ داشته باشيم. معاهدات گلستان و تركمان  چاي را مي شناسيد؟ اجازه بدهيد قفقازيه را حضورتان معرفي كنم:
ناحيه اي است بين درياي مازندران و درياي سياه. اين ناحيه از جنوب به ايران و تركيه و از شمال به روسيه محدود است. سرزميني كوهستاني است. بلند ترين قله آن۵۶۳۰ متر ارتفاع دارد. آب و هوا در قفقازيه در زمستان بسيار سرد و در تابستان ملايم و معتدل است. اين ناحيه قرن ها جزو سرزمين ايران بود و فقط در زمان فتحعلي شاه قاجار بر اثر دو جنگ كه منجر به معاهده هاي فوق گرديد، (گلستان 1228 و تركمان چاي 1243 ه ق) خاك قفقازيه به روسيه تزاري واگذار شد. پس از تشكيل حكومت شوروي در منطقه قفقاز سه جمهوري به وجود آمد؛ 1- جمهوري آذربايجان، 2- جمهوري گرجستان. 3- جمهوري ارمنستان- مساحت قفقاز 000/500 كيلومتر مربع است و مردم آن شهر از نژادهاي ترك و تاتار، چركس، لزگي، گرجي، ايراني و روسي مي باشند.
اهميت جهاني
قفقاز يكي از بارورترين مناطق زيست محيطي به حساب مي آيد به طوري كه جزو يكي از 25 منطقه متنوع و در عين حال در معرض خطر، توسط سازمان هاي بين المللي حفاظت محيط زيست معرفي شده است. (حفاظت بين المللي (GI) و صندوق همكاري اكوسيستم هاي بحراني (C.E.P.F). منطقه قفقاز يك اكوسيستم ويژه و در عين حال بحراني از نظر تنوع زيستي و نيز يك بانك منحصر به فرد گونه هاي بومي محسوب مي گردد كه در هيچ نقطه از عالم وجود ندارند.قفقاز يكي از۲۰۰ منطقه حياتي در سراسر عالم توسط WWF شناخته شده است.
قفقاز همچنين به عنوان يك زيستگاه منحصر به فرد گياهخواران بزرگ، توسط WWF، معرفي شده است. جمعاً 11 گونه از گياه خواران بزرگ و 5 گونه گوشتخوار بزرگ در منطقه زندگي مي كنند. همه اينها در يك منطقه نسبتاً كوچك حضور دارند. كتاب قرمز UCKI 2003، جمعاً 50 گونه از جانوراني كه در جهان در معرض خطر اند و يك گونه گياه در معرض خطر را در قفقاز شناسايي نموده است. كوه هاي قفقاز تعداد زيادي گياهان دارويي و زينتي را در خود جاي داده است. در جمع 6500 گونه از گياهان آوند دار در قفقاز يافت مي گردد و حداقل يك چهارم از اين تعداد در هيچ نقطه اي از عالم وجود ندارد. اين بالاترين حد تراكم گياهان بومي در مناطق معتدله در نيمكره شمالي است. حداقل 153 گونه پستاندار در قفقاز يافت مي شود كه يك پنجم آن بومي مي باشند. 400 گونه پرنده در قفقاز پيدا مي شود كه 4 گونه آن بومي بوده و در نقطه ديگري از جهان يافت نمي شود. سواحل درياي مازندران و نيز درياي سياه هر ساله پذيراي ميليونها پرنده مهاجر مي باشند.22 گونه از 77 گونه خزندگاني كه در قفقاز يافت مي شوند، بومي مي باشند. 14 گونه از دوزيستان در اين منطقه يافت مي شوند كه 4 گونه آن بومي هستند. بيش از 200 گونه  رودخانه ها و درياهاي قفقاز را خانه خود كرده اند كه يك سوم آنها در هيچ نقطه ديگر عالم پيدا نمي شوند، به عبارتي بومي و يا Eddemic مي باشند!
قفقاز همچنين از نظر فرهنگي و تنوع حيات بشري در عالم شهره است كه در آن مجموعه اي از نژادها، زبان ها و اديان و اعتقادات گوناگون، در يك نقطه كوچك با هم زندگي مي كنند. به راستي اگر فقط جنبه هاي ارزش حيات وحش و طبيعت منطقه قفقاز را در نظر بياوريم ملاحظه مي كنيم كه اين منطقه گل سر سبد مناطق ايران، منطقه و حتي جهان است. فتحعلي شاه قاجار قطعاً به ارزش منطقه قفقاز واقف نبود والا مقداري از ناراحتي خود را براي ثبت در تاريخ مي نوشت! و يا لااقل به نحوي بروز مي داد.معروف است كه وقتي روسيه تزاري ايران را از كشتي راني در درياي مازندران محروم كرد، فتحعلي شاه با بي تفاوتي گفت: والله آبش براي قليان چندان خوب هم نبود. براي آن كه عظمت فاجعه را بتوان حس زد به اين تاريخ ها و اسامي دقت كنيم: جنگ هاي روسيه و ايران (حمله روسيه به ايران) به دو دوره تقسيم مي شوند؛ دوره اول از اواسط 1218 ه ق (1803 م) شروع و اواخر (1813) م پايان مي يابد. ايران در اين تجاوز مغلوب شد و با ميانجي گري انگلستان معاهده گلستان (در قريه گلستان از قراي قراباغ)، منعقد شد و ايران، ولايات: قراباغ، گنجه، شكي، سروان، دربند- باكوبه، قسمتي از طالش و سراسر داغستان و گرجستان را به روسيه تسليم كرد!در دوره دوم، باز هم روسيه در سال 1241 (1826م) به طور غيرمترقبه به ايران حمله نمود و در سال (1828م) پايان يافت. باز هم روسيه فاتح شد و باز هم با وساطت انگلستان، عهدنامه تركمان چاي بين دولتين منعقد شد و بر طبق آن بقيه قفقازيه تا رود ارس و قسمت عمده دشت مغان و بندر لنكران به روسيه تسليم شد و كشتي راني در درياي مازندران در انحصار روسيه قرار گرفت و 5 ميليون تومان غرامت نيز پرداخت!من نمي دانم چرا باباخان ابن حسينقلي خان و برادرزاده آغامحمد خان قاجار دومين پادشاه قاجاريه، به فتحعلي شاه قاجار معروف شد ولي در روز دوشنبه 22 آبان سال جاري در سر ميز كنفرانس، عجيب با اين مرد همدردي مي كردم!
در جمع 24 نفره نمايندگان كشورهاي روسيه، تركيه، گرجستان، ارمنستان، آذربايجان و ايران، من پيش خود فكر مي كردم كه اگر فتحعلي شاه قاجار تنها گوشه اي از غم و غصه و انزواي من را حس كرده بود، قطعاً كوهي از نامرادي را با شانه خود حمل مي كرده، هر روز و همه روز تا آخر عمرش! از تصور آن كه اين همه دشت ها، مراتع، كوه ها، جنگل ها، انواع گياهان و حيات وحش و به خصوص حدود۴۰۰ گونه پرنده روزي بخشي از ايران بوده است شديداً من را مغموم كرده بود. بعداً فهميدم كه همكاران ايراني ما هم در اين خط بودند. مي گويند در كنفرانس  ها، به خصوص كنفرانس هاي بين المللي، قسمت اعظم مكالمه و تفاهم، سر ميز شام، ناهار، قدم زدن در يك پارك و يا ديدار از يك ماهي سرا و... اتفاق مي افتد. گرجي ها، ارمني ها و آذري ها از زندگي اقوامشان در ايران صحبت مي كردند. گرجي ها در فريدن، ارمني ها در اصفهان و آذري ها در آذربايجان خودمان. اينها مهماناني بوده اند كه اكنون خود صاحبخانه اند!!
موضوع كنفرانس!
نظر به اهميت منطقه قفقاز از نظر پديده  هاي زيست محيطي كه شرح آن رفت اين منطقه به عنوان يك اكوسيستم  خاص بحراني نام گرفت و مطالعه زيستگاه هاي آن در ليست اولويت هاي جهاني قرار گرفت. در اين موارد براي مطالعه هرچه بيشتر مبالغ مالي در اختيار كشورها قرار مي گيرد تا اولاً اكوسيستم هاي خاص و حساس را در قفقاز مورد مطالعه دقيق قرار دهند و درثاني با رفع اشكالات اين اكوسيستم ها به بقاء و برداشت پايدار از اين اكوسيستم ها، كمك شود. به عبارت ساده تر، جهان به اين نتيجه رسيده است كه منطقه قفقاز متعلق به ميراث طبيعي جهاني است و جهان بايد در حفاظت اين منطقه كوشا باشد ولي كدام قفقاز مورد حمايت بين المللي قرار دارد؟ آنچه بيش از تفكر در مورد فتحعلي شاه قاجار من را منزوي و تكيده كرد آن بود كه آن قسمت از قفقاز كه در خاك پاك ايران قرار دارد، در محاسبات مربوط به اختصاص بودجه براي بهبود اكوسيستم، وارد نمي شود. به عبارت ديگر حد جنوبي قفقاز، ارمنستان و تركيه و آذربايجان به حساب مي آيد. اين كشورها آن قدر كوچك اند كه اكوسيستم هاي موجود در آنها، مثلاً يك تالاب و يا يك جنگل، به راستي نسبت به وسعت تالاب هاي ايران، به حساب نمي آيد ولي مع الوصف  از كمك هاي چندين ميليون دلاري براي تقويت اكوسيستم ها، تقويت ساختار GOها و يا ادامه مطالعات روي گونه هاي گياهي و جانوري، استفاده مي كنند. اين در حالي است كه منطقه ارسباران كه ذخيره گاه زيست كره بوده بيش از 000/81 هكتار وسعت دارد، از ليست دريافت كنندگان كمك هاي مالي از CEPF* حذف شده است. همين طور است جنگل هاي هيركاني گيلان و مازندران و مناطق تالاب انزلي، لوندويل، سلكه... .اين همه بي توجهي به ميراث طبيعي جهاني و استثناء كردن يك منطقه جهاني از كمك هايي كه به همين منظور تعبيه شده اند، خيانت به همه نسل هايي است كه قرار است از اين مواهب طبيعي، در آينده بهره مند گردند. تحريم محيط زيست به بهانه مسائل سياسي محروم كردن جهانيان است از ميراث حقه آنها. اين گونه نگرش ها به زودي جاي خود را به گزيدن انگشت ندامت خواهد داد. خيلي زود.
*Critical Ecosystem Partership Fud

نايب رئيس شوراي شهر تهران:
تعامل سازمان ميراث فرهنگي،
صنايع دستي و گردشگري با شهرداري بيشتر شود
015024.jpg
ميراث آريا: تهران نه تنها از جنبه سياسي، اقتصادي و اجتماعي، بلكه از جنبه هاي تاريخي و فرهنگي نيز حائز اهميت بسيار است. كاخ موزه ها، بازار، بافت قديمي و... مي توانند جاذبه هاي قابل توجهي براي گردشگران باشند، اما تاكنون اين شهر نتوانسته آن طور كه شايسته است خود را به گردشگران نشان دهد.حسن بيادي، نايب رئيس شوراي شهر تهران، با اشاره به جاذبه هاي گردشگري اين شهر، معتقد است براي گسترش گردشگري در تهران بايد تعامل سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري با شهرداري بيشتر شود، اما شوراي شهر تهران چه اقداماتي براي توسعه گردشگري انجام داده است و آيا تهران مي تواند علاوه بر پايتخت بودن، جاذبه گردشگري نيز شود؟ سؤالاتي اينچنين، سبب شد اقدامات شوراي شهر را ازآقاي بيادي جويا شويم كه آنچه در پي مي آيد، حاصل اين گفت وگوست.
* شوراي شهر تهران تا چه اندازه مسائل ميراث فرهنگي و گردشگري را پيگيري مي كند؟
در دومين دوره شوراي شهر، همواره سعي كرده ايم مدافع مسائل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري باشيم و تلاش بر اين بود كه در توسعه شهري با ميراث فرهنگي مقابله نكنيم. براي مثال، در خصوص بناي پيرنيا دارالفنون، كوچه مروي، ساختمان پست، ميدان حسن آباد، ترميم پياده روهاي خيابان ولي عصر(عج) و ميدان تجريش پيگيري هاي خوبي از سوي شوراي شهر صورت گرفت، چرا كه كميسيون فرهنگي- اجتماعي شورا به اهميت اين حوزه آگاه است.
* آيا اين كميسيون توانسته به مسائل اين بخش كمك كند؟
بله، اما اين وظيفه سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري است.
* در مورد تهران چطور؟
در كلانشهر تهران گاه مشكلاتي پيش مي آيد كه لازم است در اين خصوص هماهنگي هاي لازم با سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري صورت گيرد. ما هميشه در حفظ آثار تاريخي كوشا بوده ايم.
منتهي به نظر مي رسد قوانيني در سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري وجود دارد كه بايد بازنگري شوند. به برخي مكان هاي تاريخي اين شهر بايد بيشتر توجه داشت و در برخي نيز بايد حساسيت را كمتر كرد.
شماري از اماكن، جنبه تاريخي ندارد و نبايد به صرف داشتن قدمت آن را ميراث فرهنگي بدانيم و محدوديت هاي ويژه اي براي مالكان آن ايجاد كنيم. وقتي محلي در زمره آثار ميراث فرهنگي قرار مي گيرد، در خريد و فروش آن محدوديت پيش مي آيد و به نوعي با مردم مقابله مي شود كه بايد اين تقابل را از ميان برداريم و يا حقوق مكتسبه آنان از طريق دولت پرداخت شود.
* شما چه تدبيري پيشنهاد مي كنيد؟
خود سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بايد راهكار آن را پيدا كند. ما در حوزه فعاليت هاي خود، منازل بزرگاني چون علامه جعفري، مرحوم شريعتي، شهيد چمران، استاد معين و... را تملك و حفظ كرده ايم؛ يا به بافت سنتي خيابان باغ سپهسالار و كوچه مروي توجه داشته ايم. در خيابان ولي عصر نيز هدفمان توجه به مسائل فرهنگي و سنتي بوده است؛ از اين رو، حدود 36كيلومتر خيابان ولي عصر مرمت و بازسازي شد و همين طور اين روش را در مناطق مختلف تهران پي مي گيريم.
* آيا طرح پياده راه ها همچنان ادامه خواهد داشت؟
بله، اين طرح در تمام نقاط تهران اجرا مي شود.
* آيا در شهرداري مي توان به صورت تخصصي تري به موضوع ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري نظر داشت؟
در كلانشهرها، سازماني به نام سازمان فرهنگي- هنري فعاليت دارد كه در حوزه فرهنگي و اجتماعي وظايف ويژه اي را عهده دارند.
* اين سازمان در همه كلانشهرها داراي ساختار مشابهي است؟
ساختار سازمان هاي فرهنگي هنري كلانشهرها، با تهران متفاوت است. در ديگر شهرها اين سازمان زيرمجموعه شهرداري ها است، اما در تهران هيأت امنايي با 11 عضو دارد.
* آيا بهتر نيست در شهرهايي كه از نظر ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري غني هستند، يك حوزه معاونتي به اين امر بپردازد؟
به نظر من نبايد مديريت هاي موازي ايجاد كنيم، بلكه بايد بخش  فرهنگي موردنظر تقويت شود تا در اجراي وظايف محوله به موفقيت برسد. تداخل در وظايف يكديگر به توسعه موضوعي نمي انجامد و اين كار بايد با تعامل، هماهنگي و تقويت يكديگر حل شود.
* پس به چه شكل مي توان از پتانسيل ها و ظرفيت هاي ديگر دستگاه ها در حوزه ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري بهره برد؟
سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري بايد تعامل خود را با دستگاه هاي مرتبط با اين حوزه بيشتر كند؛ چرا كه اين تعامل در نهايت به توسعه اين حوزه منجر مي شود.
* شهرداري تهران در مورد ايجاد مجتمع هاي اقامتي، تفريحي و گردشگري چه اقداماتي انجام داده و آيا اين اقدامات مورد تأييد شورا بوده است يا خير؟
شهرداري بدون هماهنگي شوراي شهر نمي تواند كاري انجام دهد و البته ما براي مسائل فرهنگي و گردشگري مصوباتي داشته ايم.
* چه مصوباتي؟
يكي از آنها مربوط به ساخت هتل و مراكز اقامتي است كه براساس آن بسياري از قوانين دست و پاگير برداشته شده است. كميسيون ماده 5 از ساخت مراكز اقامتي استقبال مي كند و مصوبات بسياري در اين خصوص داشته است. با اعطاي امتياز تجاري نيز توانسته ايم سرمايه گذاران بيشتري جذب كنيم.
* پروژه هايي چون مجتمع هاي ايستگاهي مترو و برج ميلاد جاذبه گردشگري محسوب مي شوند؛ در اين باره چه اقداماتي انجام داده ايد؟
در اينجا ذكر يك نكته ضروري است و با اينكه پرداخت عوارض بايد به يك فرهنگ تبديل شود، گردشگران تمام نقاط دنيا انتظار دريافت امكانات خوب را دارند و هزينه آن را نيز پرداخت مي كنند؛ اصلاً درصورت ارائه خدمات و امكانات مناسب گردشگران ديگر نقاط، جذب كشور مي شوند به اين ترتيب، اگر كسي هتلي مي سازد و عوارض پرداخت مي كند، در درازمدت نيز به درآمد آن دست مي يابد. در تهران برج ميلاد بهترين نماد جاذبه گردشگري است كه با گشايش آن گردشگري در پايتخت با رونق فراواني روبه رو خواهد شد.
* چه زماني افتتاح مي شود؟
۸ ماه ديگر.
* سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران متولي اقدامات فرهنگي بوده و در حوزه گردشگري نيز مي تواند فعاليت هايي داشته باشد؛ آيا از عملكرد اين حوزه در زمينه گردشگري رضايت داريد؟
موضوع گردشگري در حوزه فعاليت هاي سازمان فرهنگي- هنري تعريف نشده است؛ ضمن اينكه رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، پيشتر رئيس سازمان فرهنگي- هنري شهرداري بوده اند و هم اكنون به خوبي مي دانند چه تعاملي با اين حوزه داشته  باشند. به همان اندازه ما نيز حاضر به همكاري هستيم.
* به نظر شما سازمان فرهنگي- هنري تا چه اندازه مي تواند در اين حوزه تأثيرگذار باشد؟
تعامل اين دو سازمان، به ميراث فرهنگي كمك مي كند؛ البته به نظر من سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان تهران بايد در زمينه گردشگري عملكرد بهتري داشته باشد. به نظر مي رسد در تهران توجه به ميراث فرهنگي بيش از گردشگري است، پس بايد به هر دو مقوله به يك اندازه توجه شود، علاوه بر اين، بايد ساختار جديدي تدوين شود و شأن هر دو حوزه ارتقا يابد. هر چند مقوله هاي ميراث فرهنگي و گردشگري، هر دو در يك سازمان است، اما ميراث فرهنگي چنان كه بايد در اختيار گردشگري نيست. با گردشگري مي توان هم درآمدزايي كرد و هم به فرموده امام راحل مي توانيم انقلاب خود را از اين راه صادر كنيم.
* جاذبه هاي گردشگري بسياري در اطراف تهران وجود دارد. چه برنامه اي براي استفاده از آنها داريد؟
بايد از سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري پرسيد كه چه كارهايي انجام داده است.
* در موضوعات شهري، تنها شهرداري نقش دارد؟
شما بايد ابتدا كالايي براي عرضه داشته باشيد تا از شما استقبال شود. سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري بايد برنامه هاي خود را عميق تر دنبال كند. در تهران اقدامات گردشگري نمود چنداني ندارد و اين موضوع به ساختار اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري تهران مربوط مي شود.
* گردشگري در داخل شهرها، تا چه ميزان به شهرداري ها ارتباط دارد؟
در نهايت تا 10 درصد؛ آن هم بيشتر در اعطاي مجوز ساخت و ساز در بافت هاي قديمي.اما گردشگري در داخل تهران بيشتر در مكان هايي صورت مي گيرد كه شهرداري متولي آن است! پيش از شهرداري، سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان متولي اين امر است.
* يعني بايد ارتباط و تعامل بيشتري با شما داشته باشند؟
بله و البته آنها بايد پيشنهاد كنند، تاكنون نيز هر زماني كه مشكلاتي در اين حوزه داشته اند، خواسته هاي آنها را اجابت كرده ايم.
* عملكرد سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري را چطور ارزيابي مي كنيد؟
مجموعه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كه اخيراً صنايع دستي نيز به آن اضافه شده، نسبت به ديگر سازمان ها نو پا است و به نظر من اين ساختار نمي تواند چنانكه پيش بيني شده، گردشگري كشور را شكوفا كند و به توجه بيشتري نياز دارد.

نكته
ببر مازندران و هوس هاي شاهزاده  قاجاري
نوشتاري كه در پي مي آيد گوشه اي از تاريخ غم انگيز حيات وحش ايران را منعكس مي كند. اين نوشته را محمدحسين محبوبي خواننده با ذوق همشهري كه عمري را به فعاليت در عرصه مطبوعات سپري كرده براي صفحه زادبوم ارسال كرده است.
نسل ببر مازندران را اين طوري برانداختند؟!
يك پسر نورچشمي شانزده يا هفده ساله با دهها له له و نوكر و وزير و وكيل حاكم كل مازندران مي شود و چهل سال بعد دست به نگارش تاريخ مسعودي مي زند كه تاريخ نيست! دفترچه خاطرات عياشي ها و لفت و ليس ها و غيره مي باشد؛... ظل السلطان- همان مسعود ميرزا پسر ارشد ناصرا لدين شاه كه چون مادرش از طايفه قجر نبود وليعهد نشد اما كم از وليعهد و خود شاه نبود.
* * *
سفري به بارفروش (بابل امروز) كه سفر اول باشد كرديم و در خانه قهار قليخان عمواقلي منزل كرديم... عمواقلي چهار ده در نزديك بارفروش داشت به اين اسامي: النكه، رودبار، دينه سر و شيرسوار. ما را در اين چهار ده خود مهمان كرد. الحق آنچه ممكن بود خدمت كرد از جمله يك مرتبه ما را بشكاجرگه برد من در اين جرگه صد گراز بزرگ، يازده شغال و يك شوكاي نر زدم يك پلنگ بزرگ را سگ ها در حضور من پاره پاره كردند مجال ندادند كه من بزنم و يك خرس بزرگ را هم احاطه كردند نمي دانم چه شد خرس از دست سگ ها فرار كرد و دو ببر بسيار بزرگ را تفنگچي ها در جنگل زده بودند و يكي از تفنگچي ها خانلر نامي با تفنگ فتيله  دنگي از اين ببرها را زده بود و مي گفت هفده ببر زده ام جمعي هم تصديق او را مي كردند بسيار بسيار خوش گذشت...

اختصاص 12 هزار هكتار از اراضي فارس
به توسعه گياهان صنعتي و دارويي
015027.jpg
شيراز- خبرنگار همشهري: مديركل منابع طبيعي استان فارس گفت: امسال ركورددار كشور در زمينه هاي مختلف منابع طبيعي بوده ايم از جمله اين كه در سال جاري بيش از 12 هزار هكتار از اراضي اين استان به توسعه گياهان صنعتي و دارويي اختصاص يافته است.مهرزاد خرد در ديدار اعضاي ستاد برگزاري هفته منابع طبيعي با مسئولان جهاد كشاورزي فارس افزود: هم اكنون 20 هكتار به وسعت نرگس زارهاي اين استان افزوده شده است.وي گفت: اداره كل منابع طبيعي فارس امسال در زمينه توسعه فضاي سبز شهري اين استان مقام نخست را كسب كرد و با همكاري و مشاركت شهرداري شيراز، نزديك به دو هزار هكتار زمين را به فضاي سبز اختصاص داده است.

زادبوم
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
داخلي
شهري
دانش
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   داخلي   |   شهري   |   دانش   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |