گروه حوادث- فرمانده پليس استان تهران روز گذشته به تشريح جزئيات هولناك ترين حادثه جنايت بار خانوادگي سال در رباط كريم پرداخت. در جريان اين جنايت وحشتناك يك جوان افغان، 5 عضو خانواده  خواهرش را در محل يك انبار قتل عام كرد و اجسادشان را به قعر چاه 80 متري انداخت.
صبح يكم اسفند ماه، پس از آن كه مأموران تجسس كلانتري 14 ابوطالب با تماس يك مرد افغاني احتمال وقوع جنايتي خونين در يك انبار در روستاي ده حسن رباط كريم را دادند، به محل انبار رفته و در آنجا با تعقيب رد لكه هاي خون كه به يك چاه ختم مي شد، توانستند اجساد 5 انسان را از عمق 80 متري چاه خارج كنند.
با پرس وجو از اهالي مشخص شد كه اجساد متعلق به نگهبان 28 ساله انبار به نام غلام، همسر جوان او به نام فاطمه و 2 كودك 3 و 4 ساله  آنها به نام هاي حسين و ميثم و برادر فاطمه به نام رضا است كه همگي با ضربات چاقو به طرز فجيعي از پاي درآمده بودند.
وقتي در بررسي هاي محلي مشخص شد ساعاتي قبل از پيدا شدن اجساد، يكي از برادران زن جوان كه جوان معتادي به نام هاشم است اقدام به حمل مقداري از اسباب و وسايل خانه كرده است، عمليات پليسي براي دستگيري وي آغاز شد.
ساعاتي بعد مرد جوان در حالي كه هنوز لبا س هاي خوني اش را به تن داشت در روستاي ده حسن دستگير شده و به ارتكاب جنايتها اعتراف كرد.
سردار زارعي- فرمانده پليس استان تهران- روز گذشته با بيان جزئيات اين خبر گفت: در بازرسي مرد جوان كه اعتياد شديدي دارد۴۰۰، هزار تومان پول به همراه ساعت مچي خواهرش و همسر وي، كشف شد و وي در توضيح انگيزه جنايتها در اعترافات خود گفت: ساعت 24 روز يكشنبه به همراه 3 جوان افغاني ديگر به نام هاي علي، نبي سياه و احمد، پس از مصرف كراك و مواد روانگردان با انگيزه سرقت به خانه خواهرم رفتيم. من سگهاي داخل انبار را كه با من آشنا بودند مشغول كردم و سه همدستم با زدن نقاب با چماق و چاقو وارد خانه خواهرم شدند، اما با پارس ناگهاني سگ ها، شوهر خواهرم و برادرم از خواب بيدار شدند كه با ضربات چاقو به قتل رسيدند.
در همين زمان فاطمه را نيز كه مرا شناسايي كرده بود به همراه فرزندان خردسالش به قتل رسانديم. بدين ترتيب علي 19 ساله و نبي سياه 23 ساله دستگير و تحقيقات جهت دستگيري ديگر متهم فراري اين پرونده ادامه دارد.

گروه حوادث اشتباه كلاهبردار ناشي كه آخرين بار به سراغ مسئولان مدرسه فرزندش رفته بود باعث شد راز 15 كلاهبرداري او فاش شود.
مدتي پيش گزارش محرمانه اي در اختيار قاضي حسن جراحي، بازپرس شعبه 15 دادسراي ناحيه 5 قرار گرفت كه از فعاليت مجرمانه يك مامور قلابي پليس حكايت داشت.
در اين گزارش آمده بود كه پدر يكي از دانش آموزان مدرسه اي در غرب تهران با معرفي خود به عنوان مامور پليس، مسئولان مدرسه را فريب داده و به بهانه خريد خودرو و فراهم كردن تسهيلات ويژه براي معلمان اقدام به كلاهبرداري از آنان كرده است.
با صدور دستور قضايي، بررسي هاي پليسي براي شناسايي مامور قلابي آغاز شد و ماموران در نخستين اقدام به تحقيق از مدير مدرسه پرداختند. اين مرد به كارآگاهان گفت: مدتي پيش پدر يكي از دانش آموزان كه ادعا مي كرد از ماموران با نفوذ پليس است با مراجعه به دفتر مدرسه مدعي شد مي تواند تسهيلات ويژه اي مانند خريد خودروهاي مزايده اي، دريافت سكه از بانك مركزي و طرح ترافيك با قيمت دولتي براي معلمان فراهم كند و به اين ترتيب توانست با چرب زباني ما را فريب دهد.
او با نشان دادن چند خودرو در يكي از پاركينگ هاي پليس، به بهانه تحويل دادن آنها از تعدادي از معلمان مبالغ مختلفي دريافت كرد، اما پس از گذشت مدتي در حالي كه از تحويل خودروها امتناع مي كرد، متوجه شديم كارت هاي طرح ترافيك تهيه شده از سوي او نيز جعلي است. پس از به دست آمدن اين اطلاعات، ماموران به بررسي سوابق مرد كلاهبردار پرداختند و متوجه شدند او نه تنها مامور پليس نيست بلكه از افراد ديگري نيز به بهانه هاي مختلف كلاهبرداري كرده است. با صدور دستور بازداشت اين مرد، پليس به راحتي و از طريق سوابق موجود در مدرسه توانست محل زندگي او را شناسايي و در يك عمليات ضربتي وي را دستگير كند.
با كشف مقدار زيادي مدارك شناسايي و كارت هاي طرح ترافيك جعلي در خانه اين مرد، وي به دادسراي ناحيه 5 انتقال يافت و در بازجويي هاي به كلاهبرداري از بيش از 15 نفر با اين شگرد اعتراف كرد. او مدعي شد تمامي مدارك جعلي را خودش تهيه كرده و نقشه دقيقي براي كلاهبرداري از افراد مختلف كشيده است، اما در آخرين بار تنها اشتباهش اين بود كه مسئولان مدرسه فرزندش را طعمه قرار داده بود كه آنها گول نخوردند. بازپرس جراحي روز گذشته با بيان اين خبر از كساني كه از سوي اين مرد مورد كلاهبرداري قرار گرفته اند ،خواست براي شناسايي به دادسراي ناحيه 5 در فلكه دوم صادقيه مراجعه كنند.

گروه حوادث- سرپرست دادسراي ناحيه 9 فرودگاه گفت: اگر اتهامي متوجه خانواده شهرام جزايري باشد،بازگرداندن آنها امكان پذير است.
محمد جعفر صابري ظفرقندي گفت: تا آنجايي كه اطلاع دارم خانواده متهم دخالتي در پرونده نداشته و از طرف قاضي قرار ممنوع الخروج براي آنان صادر نشده بود؛بنابراين ممانعت از خروج آنان وجاهت قانوني نداشت. وي در عين حال متذكر شد:در صورتي كه اتهامي متوجه خانواده جزايري باشد،استرداد همه آنان(همسر،فرزند،پدر و مادر)امكان پذير است. خانواده شهرام جزايري(همسر، فرزند،پدر و مادر)چند روز قبل از فرار متهم به يكي از كشورهاي هم جوار سفر كرده اند. سرپرست دادسراي ناحيه 9 فرودگاه همچنين خاطرنشان كرد: دادستان تهران بلافاصله پس از اعلام فرار شهرام جزايري از دست ماموران، دستور ويژه اي به اين دادسرا داد كه تا زماني كه موضوع را از طريق اداره گذرنامه به تمام زير مجموعه اطلاع مي  دهد، مراقبت شود تا متهم فراري از كشور خارج نشود، كه ما هم اين دستور را اعلام كرديم، اما در اين مدت زمان اتفاق خاصي نيفتاد و كسي با مشخصات متهم شناسايي نشد.

اروميه- خبرنگار همشهري: با مرگ مرموز 5 عضو يك خانه در يك خانه روستايي كه بر روي ديوار آن با خون قربانيان نوشته شده بود: (در اين مورد هيچ كس دخالت ندارد)، پليس جنايي ماكو با پرونده پيچيده اي مواجه شده است، نكته پيچيده در اين جنايت دستان بسته پدر خانواده است.
نخستين روز اسفند ماه، كارآگاهان پليس ماكو از حادثه اي فجيع در خانه اي در روستاي دياريم قيه از مناطق عشاير نشين اين شهرستان مطلع شدند. با گزارش اين جنايت فجيع ،كارآگاهان به اين خانه روستايي قدم گذاشته و در آنجا بود كه با اجساد 3 كودك خردسال 2 تا 7 ساله و مادرشان كه همگي سر از بدنشان جدا شده بود مواجه شدند، اين در حالي بود كه كمي آن طرف تر جسد حلق آويز شده پدر كودكان قرار داشت. سرگرد رضايي مسئول اطلاع رساني پليس استان آذربايجان غربي، روز گذشته در توضيح اين خبر گفت: ماموران در بررسي صحنه قتل با ديوار نوشته خونيني مواجه شدند كه مي توانست سرنخي براي گشودن راز جنايت باشد ، بر روي ديوار با خون قربانيان نوشته شده بود (در اين مورد هيچ كس دخالت ندارد ،رضا ).
در حالي كه اين نوشته مي توانست اين فرضيه را كه پدر خانواده مرتكب اين جنايت فجيع شده و پس از كشتن همسر و فرزندانش خود را حلق آويز كرده است، قوت بخشد، ماموران در مرحله بعدي تحقيق متوجه شدند پدر خانواده با دستاني بسته حلق آويز شده است و اين مسئله فرضيه وقوع 4 جنايت از سوي مرد خانواده و سپس خودكشي وي را كمرنگ مي كند. سرگرد رضايي مسئول اطلاع رساني فرماندهي انتظامي استان آذربايجان غربي با تاييد اين خبرگفت: در حال حاضر كارآگاهان بر روي اين موضوع كه آيا اين مرد دست به اين اقدام فجيع زده و يا پاي شخص ديگري در ميان بوده است در حال تحقيق هستند.

گروه حوادث- در جريان تعقيب و گريز پليسي، مأموران به سمت 3 سرنشين يك خودروي پژو 405 شليك كردند كه بر اثر آن يك نفر از سرنشينان جان باخت و يك نفر ديگر مجروح شد.
در اولين ساعات ششم اسفند، مأموران گشت آگاهي در حوالي ميدان جهاد به 3 سرنشين يك خودرو پژو 405 مشكوك شده و دستور ايست صادر كردند، اما راننده خودرو با ديدن الگانس پليس سعي كرد بگريزد، اين عكس العمل سرنشينان خودرو سرآغاز تعقيب و گريز پليسي براي دستگيري آنها بود. در حالي كه سرنشينان خودرو با استفاده از ميخ هاي مهار كننده سعي داشتند خودرو پليس را از تعقيب بازدارند، مأموران كه احتمال مي دادند آنها از متهمان حرفه  اي باشند، به تعقيب و گريز آنها از بزرگراه آزادگان تا بيمارستان شماره 2 ادامه دادند و در آن هنگام بود كه پليس براي مهار متهمان شروع به تيراندازي كرد كه شليك هاي پليسي باعث مجروح شدن 2 نفر از سرنشينان خودرو و توقف آن شد. بازپرس بهروز هنرمند رئيس شعبه 4 دادسراي جنايي تهران روز گذشته با تأييد اين خبر به همشهري گفت: در حالي كه مأموران پليس ادعا مي كنند، احتمال داده اند سرنشينان خودرو مواد مخدر به همراه داشته اند، پرونده اين حادثه براي تحقيقات تكميلي و مشخص شرن موضوع به دادسراي نظامي ارسال شد و بازجويي ها آغاز شده است.

گروه حوادث- قتل  5 زن در ورامين زنجيره اي نيست ، عامل آخرين جنايت شوهر مقتول بوده است
سردار زارعي- فرمانده انتظامي استان تهران- روز گذشته درباره قتل 5 زن در ورامين گفت:اگر چه اخباري درباره قتل 5 زن از مدتي قبل شايع شده و مطرح شده بود قتل ها زنجيره اي است، اما در بررسي هايي كه پليس جنايي ورامين انجام داده است، مشخص شد قتل ها هيچ ربطي به هم نداشته و زنجيره اي نيستند.

گروه حوادث- سردسته باند نقابداران سياه و همدست او كه در جريان 4 جنايت خونين، 4 مرد را با شليك گلوله از پاي درآورده بودند، جمعاً به 5 بار قصاص- اعدام- محكوم شدند.
اين در حالي است كه سومين متهم پرونده، از اتهام قتل تبرئه شد. بنا به اين گزارش، روز گذشته 5 قاضي شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران، حكم سردسته و يك عضو باند نقابداران سياه را صادر كردند. بر اساس اين حكم سردسته باند كه جوان 34 ساله اي به نام سيامك است، به اتهام 4 قتل به 4 بار قصاص و متهم رديف دوم به نام سعيد.الف به اتهام مشاركت در يك فقره قتل عمدي به يك بار قصاص محكوم شدند ولي متهم رديف سوم به نام مهران ، از اتهام مشاركت در قتل عمدي تبرئه شد.

گروه حوادث- دختر جواني كه پس از شكست عشقي در دوستي اينترنتي تصميم گرفته بود از پسر مورد علاقه اش انتقام بگيرد، ناخواسته در دام يك مامور قلابي افتاد، اين مامور قلابي با ادعاي اينكه مي تواند دوست فراري دختر را پيدا كند، او را فريب داده و دست به اخاذي از وي زد.
چند روز پيش دختر 23 ساله اي به نام مينا به شعبه 6 بازپرسي در دادسراي ناحيه 5 رفت و از جواني كه با معرفي خود به عنوان مامور وزارت اطلاعات از او اخاذي مي كرد شكايت كرد. وي به بازپرس يونسي گفت: چند ماه پيش در حالي كه در اينترنت به دنبال يك دوست واقعي مي گشتم، با جواني به نام كامران آشنا شدم كه ادعا مي كرد دانشجوي فوق ليسانس است. او مدعي بود كه در اينترنت به دنبال يك دوست واقعي مي گردد، پس از مدتي چت كردن كم كم به او و تفكراتش علاقمند شدم.
مدتي بعد در حالي كه دوستي من و كامران هر روز بيشتر مي شد او گفت مي خواهد مرا ببيند و به اين ترتيب در يكي از رستوران هاي غرب تهران قرار گذاشتيم. در آن روز كامران غمگين و افسرده به نظر مي رسيد. او ادعا مي كرد پدرش فوت كرده و قرار است مادرش به زودي در بيمارستان عمل شود، اما پول كافي براي تهيه هزينه عمل ندارد و هيچ كس نيست كه به او كمك كند. من گول حرفهايش را خوردم و با فروش سيم كارت و گوشي تلفن همراهم مبلغ 600 هزار تومان تهيه كرده و به او دادم، اما از آن روز به بعد ديگر خبري از كامران نشد و هر چقدر سعي كردم با او تماس بگيرم موفق نشدم. پس از مدتي در حالي كه از اين ماجرا سرخورده شده بودم تصميم گرفتم هر طوري شده كامران را پيدا كنم و از او انتقام بگيرم. به همين خاطر جست و جو براي پيدا كردن ردي از او را آغاز كردم ، در اين حين با پسر جواني آشنا شدم كه ادعا مي كرد مامور وزارت اطلاعات است و مي تواند به راحتي كامران را پيدا كند.
من كه فكر مي كردم با كمك اين فرد مي توانم كامران را گوشمالي بدهم، 40 هزار تومان به او دادم و قرار شد پس از تمام شدن كار نيز مبلغ ديگري به وي بدهم، اما مرد جوان هر روز به بهانه هاي مختلف از دادن اطلاعات درباره كامران طفره مي رفت و وقتي ديد به او شك كرده ام، با ترفندي گوشي مادرم را كه همراهم بود گرفته و حافظه آن را به سرقت برد. از آنجا كه تعداد زيادي از عكس هاي شخصي و خانوادگي امان در حافظه گوشي بود، از او خواستم حافظه را پس بدهد، اما او براي پس دادن حافظه و عكسهاي داخل آن از من پول مي خواست و قصد اخاذي داشت، بنابراين تصميم گرفتم ماجرا را به پليس اطلاع دهم . پس از اظهارات دختر جوان بازپرس يونسي دستور دستگيري مامور قلابي را صادر كرد و ماموران توانستند او را شناسايي و دستگير كنند. با انتقال اين مرد جوان به دادسراي ناحيه 5 ، وي مدعي شد قصد كمك به دختر جوان را داشته و تنها براي آنكه اعتماد او را جلب كند خود را مامور معرفي كرده است.